فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۲۱ تا ۵٬۷۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر درصدد بررسی رفتار برچسب گذاری اطلاعات و میزان همخوانی برچسب ها با مضمون محتوا در صفحه های آموزشی و موفق در رؤیت پذیری شبکه اجتماعی اینستاگرام است تا بتوان به الگویی در رابطه با برچسب گذاری اجتماعی برای افزایش یافت پذیری در آن دست یافت. روش پژوهش: رویکرد پژوهش، از نوع کیفی و اکتشافی است و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این رابطه، بیش از 2800 برچسب (هشتگ)، از صفحه های موضوعی و آموزشی اینستاگرام، که بر اساس رویکرد افزارسنجی رقابتی به صورت نمونه هدفمند انتخاب شده بودند، تحلیل مضمون شدند و ضمن مقوله بندی هشتگ ها، همخوانی آن ها با مضمون محتوا مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان داد برچسب ها و هشتگ های موضوعی، متداول و انحصاری بیشتر به محتوا اختصاص داده شده و کمتر از هشتگ های تأکیدی و انتقادی استفاده شده بود. نوع برچسب های اختصاص داده شده بستگی به بافت صفحه ها نیز داشت. همچنین یافته ها نشان داد 76 درصد از هشتگ های مورد بررسی با مضمون محتوای به اشتراک گذاشته شده همخوانی داشت. نتیجه گیری: رفتار برچسب گذاری می تواند نشان دهنده انگیزه های اشتراک اطلاعات نیز باشد و از هشتگ های صفحه های آموزشی با توجه به ارزیابی همخوانی آن ها با مضمون محتوا می توان به عنوان الگویی برای سازماندهی تصاویر استفاده کرد.
ارزیابی کیفی پورتال های نهاد کتابخانه های عمومی کشور بر اساس الگوی ارزشیابی کیفی وب.کیو.ای.ام
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی کیفی پورتال های نهاد کتابخانه های عمومی کشور بر اساس الگوی ارزشیابی کیفی وب کیو. ای. ام. است.نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش حاضر، پیمایشی – توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش ، پورتال های نهاد کتابخانه های عمومی کشور در سال 1395 بود که تعداد 32 پورتال مشاهده و امتیازدهی شده است. برای گردآوری داده ها از مشاهده مستقیم و بر اساس سیاهه وارسی انجام شده است که بر اساس الگوی ارزیابی کیفی وب و مبتنی بر استاندارد ایزو 1-9126 انجام شده است. یافته ها نشان داد که از لحاظ معیار اصلی "کاربرد پذیری" با میانگین 39/0 در وضعیت متوسط ارزیابی شدند و از لحاظ "قابلیت عملکرد" میانگین کل 27/0 در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و همچنین از لحاظ معیار "قابلیت اطمینان" میانگین کل 57/0 در وضعیت متوسط به بالا قراردارند و از نظر "شاخص کارائی" با میانگین 704/0 نیز در وضعیت مطلوبی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که پورتال های مورد پژوهش از نظر شاخص کارایی وب کیو ای ام در رتبه اول ، قابلیت اطمینان(اعتبار) در رتبه دوم ، کاربرد پذیری در رتبه سوم و قابلیت عملکرد در رتبه آخر قرار دارند .یعنی پورتال های مورد پژوهش از نظر معیارهای "کاربرد پذیری" و "قابلیت عملکرد" دچار نقاط ضعف بیشتری هستند. ودر معیارهای "کارائی" و "قابلیت اطمینان" با میانگین بالای 50 درصد در وضعیت مطلوب تری هستند.
تحلیل طرح معماری کتابخانه ملی ایران از نقطه نظر مسیر حرکتی کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
167 - 188
حوزههای تخصصی:
این مقاله به نقد چگونگی طراحی مسیرهای حرکتی کاربران در کتابخانه ملی ایران می پردازد و نشان می دهد سازماندهی فضاهای معماری در یک کتابخانه، چگونه می تواند بر سهولت دسترسی به فضاهای مختلف و زمان صرف شده برای دسترسی به آنها این کار مؤثر باشد. نتایج این مطالعه می تواند کارایی کتابخانه ملی را از این نظر تعیین و اثرات آن را نشان دهد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه نمونه ای الگووار برای سنجش ارزیابی طراحی بناهای ساخته شده و آشکارسازی نکاتی است در مورد طراحی معماری بناهایی که طول مسیر دسترسی در آنها اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعه آماری کاربران کتابخانه ملی ایران در دو دوره متفاوت تابستان و پاییز انجام شده است. پس از تعیین مسیرها توسط پرسش از مراجعان و انتقال آنها به روی نقشه رایانه ای بنا، فاصله های طی شده میان مراکز حرکتی، تعیین و پس از تحلیل، یافته ها به صورت جدولها و نمودارهایی ارائه شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری (توصیفی و استنباطی) استفاده شده است. نتیجه کلی اینکه باید میان تعداد دفعات مراجعه و طول مسیر رابطه ای معنادار وجود داشته باشد. بررسی حاضر نشان می دهد کتابخانه ملی از این وضعیت ایده آل اندکی فاصله دارد.
بررسی مدیریت ارتباط با مشتری در کتابخانه های عمومی شهر تهران (سال1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر توصیف وضعیت مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) در کتابخانه های عمومی شهر تهران است. روش: این پژوهش به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. نظرات 158 کتابدار و کارمند شاغل در کتابخانه های عمومی شهر تهران با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته CRM بر اساس ابعاد مدل اوکر و مودامبی که شامل سه مولفه (اجتماعی، فناوری و فکری) و 15 سؤال است گردآوری شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه آلفای کرونباخ 89 / 0 محاسبه شد، همچنین به منظور سنجش روایی پرسشنامه از اعتبارسنجی محتوا با نظر متخصصان استفاده گردید. جهت بررسی روایی ابزار اندازه گیری از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد و همچنین جهت اظهار نظر در مورد رد یا پذیرش فرضیات مطرح شده از آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار اس پی اس اس 24 و لیزرل 8 / 8 استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج، میانگین نمرات افراد در مورد CRM برابر با 55 / 3 با انحراف معیار 66 / 0 است و آماره تی در سطح 05 / 0 معنی دار است. حد پایین و بالای اختلاف میانگین محاسبه شده برای CRM مثبت است و میانگین CRM بیشتر از عدد 3 (حد وسط طیف لیکرت 5 گزینه ای) است در نتیجه در سطح مطلوبی قرار دارد. اصالت/ارزش: با انجام این پژوهش انتظار می رود نقش و اهمیت مدیریت ارتباط با مشتری برای کتابداران و کارمندان روشن تر شود و آنان با اهتمام بیشتری در این زمینه گام بردارند و این مهم را تقویت نمایند تا هر چه بیشتر بتوانند به خواسته ها و نیازهای مشتریان توجه نمایند .
نگرش فهرست نویسان ایرانی نسبت به فهرست نویسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نگرش فهرست نویسان ایرانی نسبت به فهرست نویسی اجتماعی.<br /> روش شناسی: به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته میان 123نفر از فهرست نویسان که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده بودند توزیع و جمع آوری شد.علاوه بر آن، به منظور تأیید و تکمیل داده های فهرست نویسان، این نتایج با یافته های حاصل از مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران تکمیل شد.<br /> یافته ها: میانگین شاخص نگرش فهرست نویسان نسبت به فهرست نویسی اجتماعی به طور کلی 17/3 است که در بُعد عاطفی و عملی به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین نمره را داشته است. تأثیر میزان رضایت از زندگی حرفه ای، میزان فایده مندی فهرست نویسی اجتماعی، میزان سرگرم کننده بودن فهرست نویسی اجتماعی، میزان تأثیرپذیری از گروه های مرجع، میزان پیروی فهرست نویسان از انتظارات مهم دیگران، امکانات رسانه ای فهرست نویسی اجتماعی، ارزیابی فهرست نویسان از سهولت یادگیری و استفاده از فهرست نویسی اجتماعی، و میزان تعلق گروهی بر نگرش فهرست نویسان سنجیده شد. به جز تعلق گروهی تأثیر سایر عوامل بر نگرش فهرست نویسان تأیید شد.<br /> نتیجه گیری: باید ویژگی هایی از فهرست نویسی اجتماعی به فهرست کتابخانه افزوده شود که برای کتابخانه مفید باشد، جنبه سرگرمی و لذت داشته باشد، یادگیری و کاربرد آن برای کاربران آسان باشد، و از تنوع امکانات وبگاه های فهرست نویسی اجتماعی برخوردار باشد.
تغییر رویکرد مطالعات حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی: یک مطالعه علم سنجی در پایگاه وب علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارائه تصویری کلان از وضعیت پژوهش های صورت گرفته و چگونگی ارتباط حوزه های مختلف و آگاهی از چگونگی رشد و توسعه این حوزه ها در طی زمان از اهمیت ویژه ای در مطالعات و ترسیم نقشه های علمی داشته است. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی تغییر رویکرد مطالعات بازیابی اطلاعات تعاملی از دهه 1990 تا 2020 و ارائه تصویری جامع از تولیدات علمی و ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان این حوزه بر اساس مقالات نمایه شده در پایگاه وب علوم است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی علم سنجی است که با استفاده از شاخص های علم سنجی و تحلیل شبکه انجام شده است. با مراجعه به پایگاه اطلاعاتی وب علوم و جستجوی حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی تعداد 10.294 منبع شناسایی شد و در نهایت تعداد 154 مقاله که در دسته علم اطلاعات و کتابخانه بودند پایه تحلیل قرار گرفتند. بازه زمانی خاصی برای جستجو در نظر گرفته نشد و داده ها از تاریخ 1990 تا 2020 برگرفته شده اند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و نرم افزار تحلیل شبکه VOSviewer استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد از سال 2001 به بعد تولیدات علمی این حوزه دوران رشد خود را آغاز کرده و در سال 2016 به حداکثر تعداد مقالات رسیده در واقع این روند رشد در سال های 2015، 2016، 2017 و 2018 به حداکثر رسیده است. همچنین پیا بورلاند، آیریس زای و آماندا اسپینک از نویسنده های پراستناد در حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی هستند. بیشترین تمرکز متون مورد مطالعه بر روی موضوعات رفتار اطلاعاتی، توجه به تفاوت های فردی کاربران، فرایند جستجو، استراتژی های جستجو، عملکرد جستجو و طراحی سیستم های اطلاعاتی، گسترش پرس و جو و ربط است. تغییر پارادایم مطالعات از توجه به کاربر، بازخورد ربط و نتیجه گرایی به سمت توجه به فرایند جستجو و مباحث مرتبط با آن مانند توجه به تفاوت های فردی کاربران، استراتژی های جستجو، عملکرد جستجو، فرایند جستجو و فرمول بندی مجدد پرس وجو سوق پیدا کرده است. به عبارتی رویکرد مطالعات بازیابی اطلاعات تعاملی از توجه به نتیجه و خروجی جستجو به فرایند جستجو و آنچه در جلسه جستجو اتفاق می افتد، متمرکز شده است. یافته های مربوط به خوشه بندی سلسله مراتبی به روش وارد نیز منجر به شکل گیری سه خوشه شد که شامل «جستجوی وبی»، «رفتار اطلاع یابی»، «تعامل انسان و ماشین» است. نتیجه : نتایج این پژوهش نشان داد که تحلیل هم رخدادی واژگانی به خوبی می تواند ساختار علمی یک حوزه را نمایش دهد. بررسی محتوای منابع اطلاعاتی تولید شده در حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی می تواند به شناسایی روند تولیدات علمی و تغییر پارادایم مطالعات در این حوزه کمک کند و نقشه راهی برای تولیدات بعدی در این حوزه باشد.
امکان سنجی ارائه خدمات مرجع مجازی در کتابخانه های عمومی استان گیلان
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به امکان سنجی ارائه خدمات مرجع مجازی کتابخانه های عمومی استان گیلان وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور پرداخته است. روش: این پژوهش از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات، دو پرسشنامه مبتنی بر پرسشنامه اربیس و ابزار ارزیابی انجمن کتابداران آمریکا است که یکی مخصوص سرپرستان کتابخانه ها و دیگری مخصوص کتابداران و مسئولان کتابخانه ها است. جامعه پژوهش، تعداد 65 کتابخانه فعال مستقر در استان گیلان بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و نرم افزار اس. پی. اس. اس. صورت گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بیش از دو سوم کتابداران در جامعه آماری پژوهش مهارت های لازم را در این زمینه دارند و در این زمینه امکان لازم فراهم است. اکثریت کتابخانه های مورد بررسی از نظر تجهیزات مورد نیاز برای راه اندازی خدمات مرجع مجازی با توجه به نرم افزار منتخب در پژوهش مشکلی ندارند. اما در خصوص منابع و پایگاه های اطلاعاتی الکترونیکی لازم برای تامین نیازهای اطلاعاتی کاربران با مشکل مواجه هستند. در حال حاضر برای راه اندازی و ارائه اینگونه خدمات هیچ گونه بودجه اختصاصی وجود ندارد و این فقدان، مشکل اصلی کتابخانه ها در ارائه خدمات مرجع مجازی به شمار می رود .نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت کتابخانه های عمومی استان گیلان می توانند با تامین منابع و پایگاه های الکترونیکی لازم و نیز تامین بودجه مورد نیاز، اقدام به ارائه خدمات مرجع مجازی نمایند.
وضعیت پیشینه های کتابشناختی پیایندهای فارسی در فهرست کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی وضعیت پیشینه های کتابشناختی پیایندهای فارسی در فهرست کتابخانه ملی ایران از نظر سطح، صحت اطلاعات ذخیره شده، و نوع اشتباه در ورود اطلاعات این پیشینه ها.
روش/ رویکرد پژوهش: پیمایشی با رویکرد توصیفی- تحلیلی. جامعه پژوهش شامل کاربرگه های کامل پیایندهای فارسی در نرم افزار رسا (برابر با 12700 کاربرگه) بود که 375 پیشینه به عنوان نمونه انتخاب شد. این پیشینه ها شامل 25125 فیلد بودند. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی تهیه شده مطابق با راهنمای یونی مارک برای فهرست نویسی پیایندها بود.
یافته ها: از مجموع فیلدهای مورد بررسی 12% دارای اطلاعات و 88% فاقد اطلاعات بود. 65% اطلاعات به شکل صحیح و 35% به شکل اشتباه وارد شده است. بیشترین اشتباه از نوع یونی کدنشده با 49% و سپس، از نوع مستندنشده با 33% بود. اشتباه فهرست نویس در انتخاب فیلد 5/11 درصد، نویسه و کلمه اضافی 4%، اطلاعات ناقص 2%، و اشتباه املایی تقریباً 5/0% بوده است. ورود اطلاعات در بلوک 4 (فیلدهای ارتباطی) و بلوک 5 (اطلاعات عنوان) مورد غفلت واقع شده است.
نتیجه گیری: نبود سیاست مشخص و دقیق فهرست نویسی و کم دقتی فهرست نویس از عوامل اصلی کمبود اطلاعات در ذخیره سازی پیشینه های پیایندهای فارسی است. بهتر است کتابخانه ملی به فهرست نویسی پیایندها و تدوین دستورالعمل های جامع در این حوزه توجه ویژه نماید.
عوامل اعتماد بین فردی موثر بر رفتار اشتراک دانش در جوامع مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع مجازی در اینترنت، به کاربران امکان برقراری ارتباط، تبادل اطلاعات و به اشتراک گذاری دانش جهت تامین نیازهای آنها را می دهد. بسیاری از جوامع مجازی به علت عدم تمایل اعضا برای اشتراک دانش با یکدیگر شکست خوردند . هدف اصلی این پژوهش، تمرکز بر عوامل موثر بر اعتماد بین فردی و بررسی تاثیر اعتماد بین فردی بر تمایل به اشتراک دانش در جوامع مجازی است. افزایش اعتماد بین فردی می تواند انگیزه افراد مجازی را در جهت اشتراک دانش افزایش دهد. بنابراین نیاز به درک عوامل موثر بر اعتماد بین فردی و رفتار اشتراک دانش اعضا داریم. بر اساس بررسی گسترده ادبیات، یک نظرسنجی مبتنی بر پرسشنامه انجام شد و داده های تجربی از 27 جامعه مجازی جمع آوری شد. بنابراین در این پژوهش، تاثیر8 عامل، بر اعتماد بین فردی و تاثیر اعتماد بین فردی بر قصد اشتراک دانش بین 336 عضو جوامع مجازی ارزیابی شد. جهت سنجش مدل اندازه گیری با استفاده از تحلیل عامل تاییدی و سنجش مدل ساختاری، داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که اعتماد بین فردی به میزان قابل توجهی قصد اشتراک دانش را در بین کاربران جوامع مجازی تحت تاثیر قرار می دهد و عواملی شامل توانایی، خیرخواهی، صداقت، قابل پیش بینی بودن، شایستگی، دیدگاه مشترک، رشد دانش و ایجاد و شرکت در ارتباطات شخصی همگی بر افزایش اعتماد بین فردی اعضای مجازی تاثیر مثبت دارند. این مطالعه می تواند به مدیران جوامع مجازی برای مدیریت جوامع مجازی و ترویج این عوامل موثر بر اعتماد بین فردی برای تحریک تمایل اعضا به اشتراک دانش در آن جامعه مجازی کمک کند.
ارائه خدمات کتابخانه ای دانشگاه فردوسی مشهد از دید دانشجویان بین المللی و کتابداران آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی دیدگاه دانشجویان بین المللی و کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد درباره خدمات کتابخانه ای به دانشجویان بین المللی. روش شناسی: 36 کتابدار و 295 دانشجو برگزیده طبق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصافی ساده به یکی از دو پرسشنامه پژوهشگرساخته پاسخ دادند. روایی دو پرسشنامه را متخصصان تأیید کردند و پایایی آنها با آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید شد. یافته ها: رضایت دانشجویان خارجی، زیاد یافته شد. فقط درباره منابع دیداری و شنیداری رضایت آنها پایین تر از متوسط بود. کتابداران نیز خدمات کتابخانه های دانشگاه را متناسب با نیازهای دانشجویان دانستند. بین شناخت کتابداران و دانشجویان بین الملل نسبت به تفاوت های دانشجویان بین المللی و بومی تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، کتابخانه های دانشگاه فردوسی باید خدمات متفاوت تری برای دانشجویان بین الملل خود فراهم کنند و کتابداران نیز باید به تفاوت های دانشجویان بین الملل نسبت به دانشجویان بومی توجه داشته باشند.
بررسی میزان آمادگی کتابخانه های عمومی ایران در مواجهه با بحران ریزگردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه نقش کتابخانه ها در زمان بحران ها (بحران ریزگرد) از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت کتابخانه های عمومی در مواجهه با ریزگردها انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر، توصیفی - پیمایشی از نوع کاربردی است. جامعه آماری تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی (کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان) که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده و استفاده از فرمول کوکران 190 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و با نرم افزار spss نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمون t تک نمونه ای، نشان داد وضعیت آمادگی کتابخانه های مورد مطالعه، در مواجهه با پدیده ریزگردها در هر سه مرحله پیش از بحران، حین بحران و بعد بحران در سطح مطلوبی قرار ندارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، بحران ریزگردها در کتابخانه های عمومی، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. در حالی که این پدیده می تواند بر سطح کارایی و عملکرد کتابخانه های عمومی تأثیر منفی داشته باشد. با توجه به نقش کتابخانه های عمومی به عنوان نهادی مردمی و اجتماعی، ضرورت دارد که کتابخانه ها به نقش خود که اطلاع رسانی و ارائه خدمات در تمامی حوزه ها به اجتماع است فعالیت هایی چشمگیری انجام دهند.
تأثیر کتاب درمانی به شیوه گروهی بر میزان تاب آوری و امید به زندگی در بهبود وضعیت سلامت کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر مداخله آزمایشی کتاب درمانی به شیوه گروهی بر تاب آوری و امید به زندگی در بهبود وضعیت سلامت کودکان مبتلا به سرطان در مرکز بیمارستان بعثت شهر همدان است. روش : روش این پژوهش، نیمه تجربی با استفاده از طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با دوگروه کنترل و آزمایش است. در گروه آزمایش، جلسات کتاب درمانی به شیوه گروهی بر گزار شد و مداخله ای بیش از اقدامات معمول در محیط پژوهش انجام نشد. نمونه جامعه پژوهش متشکل از 30 نفر از کودکان مبتلا به سرطان 10 تا 14ساله بود که در مرحله اولیه بیماری قرار داشته و حداقل یک دوره شیمی درمانی را گذرانده بودند. این نمونه به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شد. ابزار پژوهش شامل دو پرسش نامه تاب آوری کانر و امید به زندگی اشنایدر بود. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد بین میانگین نمرات دو مؤلفه تاب آوری و امید به زندگی در گروه کنترل و آزمایش تفاوت وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تأثیر کتاب درمانی به شیوه گروهی بر امید به زندگی در کودکان سرطانی 6/43 درصد و تأثیر کتاب درمانی به شیوه گروهی بر تاب آوری 1/64 درصد بود. اصالت/ارزش: این مقاله نخستین پژوهشی است که در زمینه تأثیر کتاب درمانی به شیوه گروهی بر میزان تاب آوری، و امید به زندگی در بهبود وضعیت سلامت کودکان مبتلا به سرطان انجام شده است. کتاب درمانی با توجه به اثرات مثبت آن می تواند به عنوان یکی از خدمات کتابخانه های عمومی برای اقشار دارای مشکلات خاص در جامعه و همچنین به عنوان یک خدمت بالینی و جذاب در آموزش و پرورش برای کودکان دارای مشکلات خاص ارائه شود.
توسعه مدل خلق دانش سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: این مقاله با هدف توسعه مدل خلق دانش سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایران ارائه می شود. به این منظور از دو نظریه تناسب وظیفه- فناوری و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، جهت بررسی تناسب فناوری اطلاعات با وظایف موجود و نیز واکاوی ابعاد روان شناختی افرادی که در شکل گیری فرایند خلق دانش در شرکت های دانش بنیان تأثیرگذارند استفاده شده است. روش شناسی: مقاله حاضر با روش تحلیل محتوای متون انجام گرفته که کاربست دو نظریه حوزه روان شناختی و فناوری اطلاعات را در توسعه خلق دانش سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. یافته ها: شرکت های دانش بنیان، خلق دانش جدید را عنصر کلیدی خود در کسب برتری با سایر سازمان ها می دانند. ارکان عمده این فرایند را ابعاد روان شناختی افرادی که در خلق دانش سازمانی تأثیرگذارند، در کنار تناسب فناوری اطلاعات با وظایف موجود سازمانی تشکیل می دهند. مؤلفه هایی مانند نگرش، هنجار ذهنی و کنترل، نیت فرد را در خلق دانش سازمانی منعکس نموده و تناسب وظایف سازمانی با فناوری های موجود، از ارکان مهم شکل گیری و خلق دانش سازمانی می باشند. نتیجه گیری: شرکت های دانش بنیان به منظور بهینه سازی اهداف عمده خود که عبارتند از استفاده مؤثر از دانش موجود و نیز خلق دانش جدید، لازم است تا در بستر فعالیت های دانشی توجه ویژ ه ای به عوامل شناختی افراد و نیت رفتاری آن ها در بحث مشارکت در مراحل چهارگانه خلق دانش داشته باشند. همچنین در نظر داشتن تناسب فرایندهای کاری با فناوری های مورد استفاده می تواند تسهیل گر فعالیت ها و عامل سرعت بخشی به آن ها باشد؛ چرا که ساختار ایجاد شرکت های دانش بنیان بر مبنای رقابت، نوآوری و روزآمد بودن در رده فناوری و دانش تخصصی مربوطه است که همگی این موارد از طریق فناوری ها تسهیل می شوند.
تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش سامانه مدیریت اطلاعات پژوهشی (سیماپ) توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز: کاربست نظریه رسانش نوآوری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش سیماپ توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز با استفاده از نظریه رسانش نوآوری هاست. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی_ پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمیِ دانشگاه تبریز (800=N) بود که 260 نفر به صورت طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسش نامه بین آنان توزیع شد و در نهایت 174 پرسش نامه (67 %) تکمیل و تحویل داده شد. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار استنباطی (تحلیل عاملی، ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس، t و کلموگروف _ سمیرونوف) تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج پژوهش عوامل مؤثر بر پذیرش سیماپ را در شش عامل به شرح زیر طبقه بندی و مشخص کرد: مزیّت نسبی، سازگاری، آزمون پذیری، پیچیدگی و مشاهده پذیری و، جدیت دانشگاه. نتایج آزمون همبستگی نیز نشان داد بین این ویژگی ها و آهنگ پذیرش آنها رابطه معنا داری وجود دارد. دیگر یافته های پژوهش نشان داد میانگین آهنگ پذیرش سیماپ از سوی اعضای هیئت علمی10/3 بوده است و اعضای هیئت علمی این سامانه را اندکی بیش از حد متوسط پذیرش کرده اند. سایر نتایج نشان داد داده ها از توزیع نرمال پیروی می کنند. بنابراین، منحنی پذیرشِ سیماپ توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز بهنجار بوده و در طی زمان به صورت S شکل درآمده است. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر نظریه اشاعه نوآوری «راجرز» (2003) را در زمینه ویژگی های نوآوری، گروه های پذیرندگان و منحنی S شکل، در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز تأیید کرد.
اشتراک گذاری داده های پژوهشی: رویکردهای ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی نقش مهمی در تولید داده های پژوهشی در حوزه های مختلف علمی ایفا می کنند. این داده ها نه تنها باعث ایجاد رشته هایی شده اند که مبتنی بر داده های پژوهشی هستند، بلکه باعث ایجاد پارادایم یا رویکرد جدیدی در پژوهش ها هستند که از آن تحت عنوان پارادایم چهارم پژوهش یا پژوهش های مبتنی بر داده یاد می شود. مبنای این پژوهش ها، اشتراک گذاری داده های پژوهشی توسط پژوهشگران، سازمان ها و جوامع علمی و همچنین، استفاده مجدد از این داده ها توسط سایر پژوهشگران است. اشتراک داده های پژوهشی به عنوان یک هنجار در برخی از رشته ها مورد قبول قرار گرفته است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای به بررسی رویکردها، اقدامات، سیاست ها و قوانین مرتبط با اشتراک گذاری داده های پژوهشی در مقالات، آیین نامه ها و وب سایت های سازمان های مشمول در پایگاه های علمی و غیرعلمی پرداخته است. علاوه بر سازمان ها و مراکز جهانی، ناشران نشریات علمی نیز در سطح بین الملل اشتراک گذاری داده های پژوهشی را به عنوان یک الزام در نظر گرفته و شرط انتشار مقالات را دسترسی و اشتراک گذاری داده های پژوهشی قرار داده اند. به نظر می رسد با توجه به توافقات جهانی و پذیرش این مسئله در بسیاری از رشته ها و سازمان ها به دلیل مزایا و کاربردهای حاصل از اجرای آن، پذیرش و توسعه این امر در کشور می تواند نقطه عطفی در حوزه سیاست گذاری علم و پژوهش و تأثیرگذاری بیشتر پژوهش ها در جامعه باشد.
مدل مفهومی بازار کارای پایگاه های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، ارائه مدل مفهومی بازار کارای پایگاه های اطلاعاتی است، به عبارت دیگر این مقاله به دنبال آن است که نشان دهد، آیا بازار پایگاه های اطلاعاتی بازاری کاراست؟ بنابراین سه سئوال اساسی مطرح در این مقاله عبارتند از: مولفه های بازار کارا چیست؟ آیا بازار پایگاه های اطلاعاتی جزء بازارهای کار محسوب می شوندیا خیر؟ و مدل مفهومی ارتباط مولفه های بازارکارای پایگاه های اطلاعاتی چگونه است؟ روش شناسی: برای دستیابی به هدف این مقاله و پاسخگویی به سئوالات آن از روش تحلیل محتوای کیفی با تکنیک تحلیل محتوای تلخیصی استفاده شده است، که طی دو مرحله تقلیل داده ها و رمز گذاری آزاد مولفه های اصلی بازارهای کارا بدست آمد، سپس یک سیاهه وارسی تهیه و به مسئولان بازرگانی 9 پایگاه اطلاعاتی مهم ارسال شد تا براساس تجربیات خود به هریک از مولفه ها از 0 تا 5 امتیاز بدهند، یافته ها: یافته های مرحله اول چهار مولفه: اطلاع محوری، خطی بودن، حجم معاملات و منطق و عقلانیت را به عنوان مولفه های اصلی بازارهای کارا نشان داد. یافته های سیاهه وارسی حاکی از آن بود که بازار پایگاه های اطلاعاتی را می توان در زمره بازارهای کارا به شمار آورد. نتیجه گیری: براساس اولویت ارائه شده از سوی ناشران به هریک از مولفه های بازارهای کارا مدل مفهومی بازار کارای پایگاه های اطلاعاتی ترسیم شده است ترسیم شد.
تاثیر فناوری های اطلاعاتی بر چاپ و نشر کتاب در ایران از نگاه ناشران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه اثرهای فناوری های اطلاعاتی بر ابعاد مختلف چاپ و نشر کتاب و تحولات و تغییرات در آن از نگاه ناشران ایرانی است. روش/ رویکرد پژوهش : پژوهش حاضر از نوع کمّی و روش آن پیمایشی است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه محقق ساخته با طیف لیکرت جمع آوری شد که در آن نظر ناشران در پنج درجه ارزیابی گردید. جامعه آماری شامل ناشران فعال بود که از بین آنان 500 ناشر به عنوان نمونه انتخاب و برای آنها پرسش نامه ارسال شد. در نهایت، تجزیه وتحلیل بر روی380 پرسش نامه دریافتی انجام پذیرفت. داده های گردآوری شده توسط نرم افزار spss تحلیل شد. برای انجام تحلیل آماری از آزمون های آماری t تک نمونه ای و فریدمن استفاده شد. یافته ها: یافته ها بیانگر این است که حدود 97% ناشران به اینترنت دسترسی دارند و 8/60% دارای وب سایت بوده و 2/53% فروشگاه اینترنتی دارند. همچنین، 1/32% ناشران در فیس بوک، 6/31% در تلگرام و 3/30% در اینستاگرام عضویت دارند. حدود 66% ناشران با کسب میانگینی بیشتر از متوسط 3، میزان تأثیرپذیری صنعت نشر کتاب را از فناوری اطلاعات مثبت ارزیابی کرده اند. اما از نظر ابعاد (سطوح) تأثیر، از نظر آنان «تأثیر فناوری اطلاعات بر فرایند کلی نشر» با میانگین 9/3 بیشترین سهم تأثیر را به خود اختصاص داده است. نتایج : با توجه به اینکه میانگین کلّ پرسش ها بالاتر از حدّ متوسط (ارزش تست) بوده و در همه سطوح مورد مطالعه سطح معناداری کوچک تر از 05/0 بوده است، نتیجه گیری می شود که تفاوت معنادار و مثبتی بین مقدار ارزشی و میانگین جامعه وجود دارد؛ بدین معنا که تأثیر پدیده فناوری اطلاعات بر صنعت نشر کتاب و فرایند آن از نظر ناشران مثبت ارزیابی شده است. فرایند کلّی نشر در اولویت اول تأثیرپذیری قرار دارد، اما در این میان، قرار گرفتن بُعد «توزیع و فروش» در رتبه پنجم، نشان می دهد ناشران در زمینه عرضه و فروش کتاب خود با مشکل مواجه و تحولات کمتری را در آن شاهد هستند.
مرور نظام مند پژوهش های داده های پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور مطالعات انجام شده در رابطه با موضوع داده های پیوندی و شناسایی بیشترین موضوعات پرداخته شده در این موضوع، مزایا و چالش های موجود. روش: روش پژوهش مرور نظام مند است. در جستجوی اولیه در وبگاه علوم مشخص شد که 20 مجله بنا به نتایج پژوهش دارای بیشترین تولیدات علمی موضوع داده های پیوندی در مقوله علم اطلاعات و دانش شناسی اند. پس از بررسی و پایش 22966 مقاله استخراج و سپس با استفاده از راهنمای استاندارد پریزما، نهایتاً 20 مقاله انتخاب شد. ابزار پژوهش از نوع سیاهه وارسی بر مبنای معیارهای ورود و خروج بود و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: وب معنایی، هستی شناسی، داده های باز پیوندی، تعامل پذیری، شباهت داده ها، پردازش زبان طبیعی، فراداده و کتابخانه دیجیتال بیشترین موضوع هایی است که در مقالات موردنظر به آنها پرداخته شده است. مزایا و چالش های فنی(مرتبط با مجموعه داده های پیوندی، ابزارهای داده های پیوندی مرتبط با مسائل فناورانه، و هستی شناختی)، عوامل مالی و انسانی در مقالات بررسی شد. در ادامه طبق یافته ها مشخص شد که مزایا و چالش های داده های پیوندی هر دو به تفکیک به مقوله فنی و زیرمقوله فرعی«مزایا و چالش های مرتبط با مجموعه داده های پیوندی» هر کدام با 35 درصد اختصاص یافته است. امکان کشف گسترش موجودیت ها با بررسی انواع پیوند در داده های پیوندی، ایجاد پیوند مناسب داده ها با داده های سایر خدمات پیوسته، بهبود در کشف داده های باز، افزایش رؤیت پذیری داده های پیوندی با داده های سایر خدمات پیوسته از جمله مزایای مرتبط با مجموعه داده های پیوندی، و تنوع بیش از حد داده های بین رشته ای، پیچیدگی واژگانِ در دسترسی، مشکلات مربوط به فهرست نویسی منابع از جمله چالش های مرتبط با مجموعه داده های پیوندی است. طبق یافته های پژوهش، بیشترین روش ها و ابزارهای به کارگیری داده های پیوندی مربوط به «نظام ساده سازماندهی دانش» یا اسکاس، هستی شناسی دی.بی.پدیا، هستی شناسی کتابشناختی و اف.اُ.ا.اف. به ترتیب با 7، 7، 5 و 4 فراوانی است. راهکارها و پیشنهادهایی در مقالات مورد بررسی نیز در رابطه با به کارگیری داده های پیوندی ارائه شد که باز، مفید، قابل کشف، سالم و پیوندی بودن داده ها از جمله آنها است. نتیجه گیری: با توجه به مطالعات مورد بررسی، برای پیاده سازی و به کارگیری داده های پیوندی در کتابخانه ها، مراکز اطلاع رسانی و پروژه های مختلف خارجی از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده شده است که با وجود چالش های موجود، سازماندهی، جستجو، و بازیابی اطلاعات را تسهیل کرده است و مزایای مختلفی نیز به همراه دارد. پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی، مهندسان نرم افزار و... با آگاهی از موارد مطرح شده در این پژوهش می توانند در معماری کتابخانه های دیجیتال و پروژه های مبتنی بر وب موفق تر عمل کنند.
تأثیر برچسب گذاری معنایی در رفع ابهام هم نویسه های تخصصی از نظر ریزش کاذب در بازیابی متون علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی در بازیابی مؤثر و کاربرمدار هم نویسه های تخصصی، توسعه فرایندی است که بازیابی اطلاعات نامرتبط را به حداقل برساند (ریزش کاذب= ۰). در این مقاله سعی شده با به کارگیری رویکرد پیکره مدار با استفاده از برچسب گذاری معنایی، بازیابی مدارک حاوی هم نویسه های تخصصی ارزیابی و با راهبردهای موجود (بدون برچسب گذاری) مقایسه و یافته ها آشکار شود. هدف بهینه سازی کارایی نظام بازیابی اطلاعات در کاهش ریزش کاذب بازیابی متون علمی با استفاده از روش رفع ابهام معنایی از هم نویسه های تخصصی به کمک برچسب گذاری معنایی بوده است. روش: پژوهش به دلیل ماهیتش به روش تجربی انجام شد. روش تجربی از روش های سه گانه رفع ابهام معنایی (بانظارت، نیمه نظارتی و بدون نظارت) بوده و روشی بانظارت به شمار می رود. جامعه پژوهش را ۴۴۲ مقاله علمی در دو گروه گواه و آزمون تشکیل دادند. گروه گواه (پایه) شامل ۲۲۱ متن کامل مقاله بدون برچسب و گروه تجربی (آزمون) شامل همان ۲۲۱ مقاله، اما دارای برچسب بود که ۴۶ هم نویسه تخصصی آن ها به روش دستی برچسب گذاری شد و در نظام بازیابی پیشنهادی قرارگرفتند و برای بررسی کارآیی برچسب ها در رفع ابهام معنایی، از هم نویسه های تخصصی و کاهش ریزش کاذب آزموده شدند. یافته ها: بازیابی در مقاله های گروه گواه به دلیل ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، با ریزش کاذب همراه بود؛ درحالی که برچسب گذاری هم نویسه های تخصصی در متن کامل مقاله های گروه تجربی، تأثیر مستقیمی در کاهش ریزش کاذب داشت. سطح معنی داری آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسون (۰/۰۰۰۱ = P، ۵/۹۰۹- = Z) نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده در نظام بازیابی اطلاعات به نسبت قبل، تفاوت معنا داری داشت. بررسی رتبه های منفی و مثبت نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده به میزان معنا داری کاهش یافته است. نتیجه گیری: حد ریزش کاذب در یافته های پژوهش، گواه عملکرد قابل قبول برچسب گذاری در رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی است. همچنین بیانگر نقش مؤثر آن در بهینه سازی نظام بازیابی اطلاعات برای به حداقل رساندن ریزش کاذب نتایج است. بنابراین، رویکرد پیکره مدار نظام بازیابی اطلاعات، ضمن فراهم آوردن بستر بازیابی تمام متن، زمینه جلوگیری از ریزش کاذب و صرفه جویی در وقت و انرژی کاربران را فراهم خواهد کرد. گفتنی است برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، برچسب ها منابع ارزشمندی اند، اما این مستلزم بهره مندی از مجموعه آموزش باکیفیت است. نتایج پژوهش نشان می دهد که داده های آموزشی، که به خوبی ساختاربندی شده باشند، نقش بسیار مهمی در بهبود رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی ایفا می کنند. این پژوهش به صورت تجربی و تحلیلی نشان داد که رویکرد پیکره مدار در مقایسه با جست وجوی مبتنی بر کلیدواژه، به طور معنا داری سطح ایده آلی از ریزش کاذب را به دست می دهد. روش به کاررفته برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی در همه زبان ها کاربرد دارد.