فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
97 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی نقش آموزگاران در بهبود کتابخوانی دانش آموزان مقطع ابتدائی استان مازندران صورت گرفت. روش پژوهش، پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روش آماری پژوهش آزمون تی استیودنت تک نمونه بود .جامعه آماری پژوهش، آموزگاران مدارس ابتدائی استان مازندران که شامل 9115 نفر است و حجم افراد نمونه، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 374 نفر و نمونه گیری به صورت خوشه ای تصادفی انجام گرفت. از نظر آموزگاران مقطع ابتدائی استان مازندران 5 شاخص ترویجی کتاب خوانی(قصه گویی و شعرخوانی، جلسات معرفی و نقد کتاب، خواندن گروهی، برگزاری نمایشگاه کتاب و نمایش فیلم و انیمیشن) در بهبود کتاب خوانی دانش آموزان تأثیر زیادی دارد. آموزگاران مقطع ابتدائی استان مازندران از شاخص های «قصه گویی در کلاس»، «معرفی و نقد کتاب در کلاس»، «داستان نویسی و مشارکت دانش آموزان در برگزاری نمایشگاه»، «آزاد گذاشتن دانش آموزان در انتخاب منبع برای پژوهش و کار گروهی»، «استفاده از انیمیشن» در بهبود کتاب خوانی دانش آموزان استفاده می کنند. استفاده از قصه گویی و شعرخوانی و نمایش فیلم و انیمیشن در بهبود کتاب خوانی دانش آموزان مقطع ابتدائی استان مازندران تأثیر زیادی داشت و استاده از سه عامل خواندن گروهی، برگزاری نمایشگاه کتاب و برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب تأثیر چندانی نداشت. بنابراین، به آموزگاران مقطع ابتدائی توصیه می شود از این شاخص ها در محیط مدرسه و کلاس درس دانش آموزان بهره گرفته شود تا هم جذابیت کلاس بالا رود و هم دانش آموزان از همان ابتدای تحصیل به کتاب خوانی و مطالعه کتاب ترغیب شوند.
رابطه بین اکتساب دانش با توسعه سازمانی کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین توانایی اکتساب دانش کتابداران کتابخانه های دانشگاهی کرمانشاه و رشد و توسعه سازمانی آنها انجام شد.<br /> روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه که در مجموع 58 نفر می باشند. با توجه به اینکه جامعه پژوهش محدود و در دسترس قرار داشتند از روش سرشماری جهت جمع آوری داده ها استفاده گردید، که از این تعداد 55 پرسشنامه تکمیل و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد توسعه سازمانی و پرسشنامه محقق ساخته سنجش اکتساب دانش در طیف لیکرت پنج گزینه ای استفاده شده است.<br /> یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که توانایی اکتساب دانش و مولفه های آن(استخراج دانش، تبدیل دانش و انتقال دانش) در بین کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه در سطح نسبتاٌ مطلوبی قرار دارد. بیشترین میانگین مربوط به مولفه توانایی استخراج دانش (68/3) و کمترین فراوانی، مربوط به توانایی انتقال دانش (25/3) بود. <br /> نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که سطح توانایی انتقال دانش در بین کتابداران نسبت به دیگر مولفه های اکتساب دانش آنها پایین تر است، نیاز به آموزش و فراهم کردن شرایطی برای بهبود این مهارت و روحیه اشتراک دانش در بین کتابداران ضروری به نظر می رسد، زیرا توانایی انتقال و اشتراک دانش که یکی از شاخصه های اصلی چرخه اکتساب دانش است، برای کتابداران به عنوان اشاعه دهندگان اطلاعات امری اجتناب ناپذیر و ضروری می باشد
میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران و ارائه راهکارهایی جهت بهبود وضعیت آن ها
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
23 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران و ارائه راهکارهایی جهت بهبود وضعیت آن هاست.<br /> روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری را کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران تشکیل داده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم 150 تن از کتابداران استان تهران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته ای است که براساس مؤلفه های اعلام شده یونسکو طراحی شده است. <br /> یافته ها: یافته ها نشان داد مؤلفه تعامل و استفاده اخلاقی از محتوای رسانه ای و اطلاعاتی با میانگین 7/22 و مؤلفه خلق دانش با میانگین 2/13 به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین را در میان مؤلفه های سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران داشته اند. میانگین تمامی مؤلفه ها در وضعیت مطلوبی قرار دارند.<br /> نتیجه گیری: نتایج نشان داد میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران بالاتر از میانگین حد متوسط می باشد. بنابراین راهکارهای پیشنهادی همچون برگزاری پیوسته ی دوره های آموزش ضمن خدمت و ایجاد شبکه های اجتماعی به منظور روزآمد کردن سواد کتابداران و تعامل بین آن ها و کاربران کتابخانه جهت اشتراک گذاری و خلق دانش می تواند به افزایش سطح سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران کمک کند.
طراحی و ساخت سامانه ارزیابی و سنجش کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : طراحی و ساخت سامانه ای با بهره گیری از مدل لایب کوآل، برای ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاه های مختلف ایران. روش شناسی : ابتدا ابزار سنجش کیفیت خدمات کتابخانه ای پرسشنامه لایب کوآل شناسایی و اعتباریابی شد سپس سامانه ای با استفاده از این مدل استاندارد راه اندازی شد. روش این پژوهش، پیمایش توصیفی، و طراحی سیستم بود. ابتدا پیشینه های مرتبط و سامانه های همانند آن در جهان مرور شد. سپس، با استفاده از روش های استاندارد ترجمه وارون و رویکرد کمیته، پرسشنامه لایب کوال ترجمه و بومی سازی شد. اعتبارسنجی پرسشنامه ترجمه شده با ضریب آلفای کرنباخ محاسبه شد. در نهایت، برپایه یافته های گردآوری شده از سامانه های مشابه و بومی سازی برای کتابخانه های ایران، زیرساخت نرم افزاری سامانه تولید و اطلاعات گردآوری شده در آن بارگذاری شد. یافته ها: سامانه ای برایارزیابی و سنجش کیفیت خدمات کتابخانه های ایران طراحی و راه اندازی شد که در محیط وب برای دریافت دیدگاه کاربران درباره کیفیت خدمات کتابخانه ها، در دوره های زمانی گوناگون ، به صورت برخط عمل می کند. سپس این دیدگاه ها را تحلیل می کند و نتیجه را در چهارچوب های گوناگون در اختیار سیاست گذاران، مدیران کتابخانه ها و جامعه علمی کشور می گذارد. این سامانه، اولین سامانه ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه ای است که در ایران با آدرس raf.irandoc.ac.ir راه اندازی شده است. نتیجه گیری : دستاوردهای ارزیابی به کمک این سامانه می تواند دیدگاه های کاربران را در یک چهارچوب علمی به گوش مسئولان کتابخانه ها برساند و به آنها برای بهبود کیفیت خدمات کمک کند و رضایت بیش از پیش کاربران را در پی داشته باشد.
توسعه هس تانشناسی فرایندمحور برای فناوری های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت هستان شناسی فناوری های مدیریت دانش بر اساس کاربرد آن ها در فرایندهای مدیریت دانش است. بنابراین، از یک سو تعریف دقیق فرایندهای مدیریت دانش و از سوی دیگر، تعریف فناوری های مدیریت دانش مد نظر است. جهت توسعه این هستان شناسی چرخه های مختلف ارائه شده برای فرایندهای مدیریت دانش بررسی و یک چرخه جامع جهت نگاشت فناوری ها انتخاب گردید. مفاهیم حوزه فناوری های مدیریت دانش از مبانی نظری مرتبط استخراج شده و شامل 234 واژه است. چهل ونه واژه، مفاهیم حوزه هستند، 184 واژه، نمونه های فناوری و یک واژه هم مربوط به رابطه طبقه ای بین این واژگان است. این واژه ها بر اساس نتایج مطالعات پیشین به فرایندها ارتباط داده شده اند. به منظور برقراری این ارتباط از مفهوم هستان شناسی استفاده گردید. هستان شناسی، توصیفی صریح و صوری از یک مفهوم سازی ذهنی اشتراکی است. به هستان شناسی مد نظر این پژوهش که تنها روابط طبقه ای را در بر می گیرد، سلسله مراتب شمول گفته می شود. جهت توسعه این هستان شناسی از رویکرد توسعه با استفاده از ابزار مهندسی هستان شناسی و همچنین، از روش «نوی» استفاده گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، نرم افزار پروتژه 5 است که زبان OWL را پشتیبانی می نماید. جهت ارزیابی هستان شناسی ارائه شده، از معیارهای سازگاری، اختصار و بازیابی دانش فناوری های مدیریت دانش توسط خبرگان استفاده گردیده است. هستان شناسی ارائه شده، فهم مشترکی از حوزه فناوری های مدیریت دانش ارائه می دهد. تصمیم گیری در مورد انتخاب فناوری ها و منطق پشت این تصمیمات به طور دقیق مستندسازی نشده و در سطح وسیع به اشتراک گذاشته نمی شود. از این رو، حجم زیادی از دانش باارزش به هدر می رود. از این منظر، از این هستان شناسی به عنوان یک منبع مشترک دانش استفاده می شود. بر اساس اطلاعات در دسترس محقق، تاکنون در این حوزه هیچ هستان شناسی رسمی ارائه نشده و بارگذاری آن در محیط وب بستری برای تسهیم دانش متخصصان این حوزه در سراسر جهان فراهم می کند. علاوه بر این، به تصمیم گیری در انتخاب فناوری مناسب بر اساس فرایندهای مدیریت دانش کمک می نماید.
مقایسه فرصتهای دگرسنجی و تحلیل استنادی در ارزیابی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد تا با تبیین نقاط قوت دگرسنجه ها و مقایسه آنها با شاخص های مبتنی بر استناد، فرصت های فراهم آمده توسط وب اجتماعی در ارزیابی پژوهش را آشکار سازد.پژوهش حاضر که در زمره تحقیقاتی کیفی قرار می گیرد، به روش تحلیل مضمون آثار پژوهشی و نظری صورت گرفته است. با تدوین راهبرد جستجویی متشکل از واژه ها و عبارات مبین استناد، تحلیل استنادی و دگرسنجه و بدون اعمال محدودیت زمانی، مدارک مرتبط با این موضوعات در پایگاه های مختلف فارسی و انگلیسی شناسایی شد. کار گردآوری داده ها، با مرتبط ترین آثار پیرامون تحلیل استنادی و دگرسنجی آغاز شد و تا مرحله «اشباع اطلاعات» ادامه یافت. به طور کلی، 89 عنوان مقاله مرتبط با تحلیل استنادی و 86 عنوان مقاله مرتبط با دگرسنجی مطالعه و تحلیل شد. تحلیل متون مرتبط با این دو حوزه، به شناسایی نقاط قوت بسیاری برای دگرسنجه ها در مقایسه با شاخص های مبتنی بر استناد انجامید. از جمله این ویژگیها عبارتند از : آزادی و سهولت دسترسی، عدم وابستگی به پایگاه های تجاری، سنجش اثرگذاری پیش از انتشار، ارزیابی انواع تاثیرات مقالات علمی، کمک به بهبود نتایج داوری مقالات، کاهش محدودیت زبانی، سنجش اثرگذاری پژوهشگران جوان، تسریع فرایند ارزیابی، سنجش تاثیر بر اقشار مختلف مخاطبان، پیش بینی اثرگذاری در آینده، مقایسه بین رشته ای، سنجش اثرگذاری مقالات بی استناد، انواع منابع و آثار علمی و حوزه های موضوعی کم استناد یا دیربازده استنادی. با آن که هر دو گروه شاخص های کمی از نقاط قوت متعددی برخوردار هستند، حوزه دگرسنجی از نقاط قوت منحصر به فرد بسیاری برخوردار است که می تواند کاستی های تحلیل استنادی را بپوشاند. بنابراین، کاربرد این شاخص های جدید در کنار تحلیل استنادی می تواند نتایج ارزیابی پژوهش را به واقعیت نزدیک تر سازد.
نقش رسانه های اجتماعی در ارزیابی میزان تأثیر پژوهش ها(مطالعه موردی: حوزه علم سنجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به استفاده فراگیر از رسانه های اجتماعی در عرصه های علمی و پژوهشی، و از سوی دیگر اهمیت توجه به «میزان تأثیر پژوهش ها»، این مطالعه با هدف بررسی نقش رسانه های اجتماعی در ارزیابی میزان تأثیر پژوهش های حوزه موضوعی علم سنجی، انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و در آن از روش آلتمتریکس(سنجه های مبتنی بر وب اجتماعی) استفاده شده است. جامعه پژوهش مقالات و استنادات منتشرشده در دو نشریه هسته حوزه علم سنجی یعنی «ساینتومتریکس» و «اینفورمتریکس» است که در بازه زمانی پنج ساله 2012 تا 2016میلادی از پایگاه های اطلاعاتی منتشرکننده این مجلات یعنی «اسپرینگر» و «ساینس دایرکت» گردآوری و استخراج شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پایگاه اطلاعاتی آلتمتریک به عنوان یکی از مهم ترین و معتبرترین ارائه دهندگان خدمات آلتمتریکس و ابزار «بوکمارکلت آلتمتریک» این پایگاه استفاده شد. در گام اوّل پژوهش، مقاله های دارای بیشترین نمره آلتمتریک که نشان دهنده کمیت و کیفیت توجهی است که یک مقاله در رسانه های اجتماعی دریافت کرده است مشخص شد. در همین راستا علاوه بر تعیین مقالات برتر حوزه علم سنجی بر مبنای نمرات آلتمتریک آنها، حضور مقالات ایرانی این حوزه در رسانه های اجتماعی مختلف و میزان تأثیرآنها نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی رابطه میان حضور مقاله های بین المللی حوزه علم سنجی در رسانه های اجتماعی و عملکرد استنادی این مقاله ها، آزمون های همبستگی لازم انجام شد. یافته ها بیانگر وجود رابطه آماری معنادار، مثبت و درعین حال ضعیف میان تعداد استنادات مقالات حوزه علم سنجی در دو نشریه هسته مورد مطالعه و نمره آلتمتریک این مقالات، و نیز میان تعداد خوانندگان مقالات این حوزه در دو شبکه اجتماعی مندلی و سایت یولایک با تعداد استنادهای دریافتی آنها در وب علوم بود. در این پژوهش رابطه آماری معناداری میان تعداد استنادهای دریافتی مقالات و تعداد خوانندگان آنها در شبکه اجتماعی توییتر مشاهده نشد. در مجموع یافته های فوق بیانگر آن است که برخی رسانه های اجتماعی و شاخص های آنها می توانند همانند استنادها بازنمونی از اثرگذاری مقالات علمی باشند. با این حال، با توجه به قوی نبودن ضرایب همبستگی، جایگزینی این دو دسته شاخص توصیه نمی شود، بلکه می توان از شاخص های آلتمتریکس به عنوان مکمّل شاخص های استنادی در ارزیابی پژوهش و محاسبه میزان تأثیر علمی بهره برد.
رابطه عوامل جمعیت شناختی و میزان به کارگیری مؤلفه های مدیریت اطلاعات شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی ارتباط میان عوامل جمعیت شناختی و میزان استفاده اعضای هیئت علمی پژوهشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری ایران از مؤلفه های مدیریت اطلاعات شخصی بپردازد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش را 302 نفر از اعضای هیئت علمی پژوهشگاه های وابسته به وزارت علوم تشکیل می دهد که بر مبنای روش نمونه گیری طبقه ایِ تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای بود که بر اساس چارچوب نظری «جونز» (2012) و نظرهای سایر صاحب نظران حوزه مدیریت اطلاعات شخصی طراحی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد اعضای هیئت علمی از نظر میزان به کارگیری مؤلفه های مدیریت اطلاعات شخصی در وضعیت مطلوب و بالاتر از میانگین مورد انتظار بودند. از نظر میانگین، استفاده از شش مؤلفه مدیریت اطلاعات شخصی بین اعضای هیئت علمی زن و مرد، گروه های تحصیلی، درجه علمی، مرتبه علمی و سابقه کاری افراد تفاوت معناداری وجود داشت. سنّ افراد با میزان استفاده آنان از مؤلفه های مدیریت اطلاعات شخصی ارتباطی نداشت. نتایج: با توجه به یافته های پژوهش، به منظور ارتقای مهارت های مدیریت اطلاعات شخصی اعضای هیئت علمی، برگزاری دوره های آموزشی و نیز توزیع جزوه های آموزشی، بروشور، اسلایدهای آموزشی پیشنهاد گردید.
تحلیل عوامل اثرگذار بر پذیرش رایانش ابری کتابداران کتابخانه های دانشگاه تبریز و علوم پزشکی بر مبنای نظریه اشاعه نوآوری راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل موثر بر پذیرش رایانش ابری توسط کتابداران کتابخانه های دانشگاه تبریز و علوم پزشکی بر اساس نظریه اشاعه نو آوری راجرز انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش به روش پیمایش توصیفی انجام شده است. جامعه ی آماری کلیه کتابداران کتابخانه های دانشگاه تبریز و علوم پزشکی تبریز به تعداد 55 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ با ضریب 2/92/0 استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عامل اکتشافی) استفاده شد. یافته ها: مزیت نسبی، آزمون پذیری، پیچیدگی، سازگاری، و قابلیت رویت نتایج، مهمترین ویژگی های رایانش ابری هستند که به وسیله تحلیل عامل اکتشافی مشخص شدند، علاوه بر پنج ویژگی فوق، دو عامل دیگر در این پژوهش شناسایی و با عنوان های "فرصت آزمون" و "عدم احساس نیاز به رایانش ابری" نام گذاری شدند. یافته های رگرسیون چند متغیّره نشان داد از بین متغیّرهای مستقل، متغیّرهای آزمون پذیری، سازگاری و عدم احساس نیاز به رایانش، پیچیدگی، مزیت نسبی و فرصت آزمون پیش بین های معنی داری در پذیرش رایانش ابری هستند که در مجموع 31 درصد از واریانس متغیّر وابسته را تبیین می کنند. یافته های پژوهش حاضر نظریه اشاعه نوآوری نظریه راجرز (2003) را در زمینه درک ویژگی رایانش ابری توسط کتابداران دانشگاه های تبریز و علوم پزشکی تایید کرد. اصالت/ ارزش: با توجه به جدید بودن موضوع رایانش ابری و مزایای آن برای کتابخانه ها، پژوهش حاضر می تواند افق های جدیدی را برای کتابخانه ها و کتابداران بگشاید.
مقایسه ی به کار گیری آمیخته ی بازاریابی مشتری مداری در کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه(مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه رازی و علوم پزشکی کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی به کار گیری آمیخته ی بازاریابی مشتری مداری در کتابخانه های دانشگاهی در بین مخاطبان کتابخانه های دانشگاه رازی و علوم پزشکی کرمانشاه. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی-پیمایشی است. برای توصیف و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون یومن ویت-نی و آزمون تی ) استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه ی بازاریابی مشتری مداری بود. جامعه ی پژوهش دانشجویان عضو کتابخانه های دانشکده ی دانشگاه رازی و علوم پزشکی بودند،که تعداد اعضای کتابخانه های دانشکده ی رازی وکتابخانه های دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی جمعا ۱۶۴۹۳نفرشدند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران محاسبه شد که 374 نفر به دست آمد. برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است که از پایایی قابل قبولی(r=%89) برخوردار است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مولفه های ارزش های مورد انتظار مشتری( میانگین ۶۲/۳) و هزینه مشتری (میانگین ۱۶/۱) در دانشگاه رازی نسبت به دانشگاه علوم پزشکی از وضعیت بهتری برخوردار است و مولفه راحتی مشتری ( میانگین ۵۴/۳) و ارتباط متقابل با مشتری (میانگین ۹۱/۱) دانشگاه رازی نسبت به دانشگاه علوم پزشکی در وضعیت بهتری قرار دارد. نتایج حاصل از آزمون سوالات نشان داد که وضعیت کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی از نظر به کارگیری آمیخته ی بازاریابی مشتری مداری با میانگین رتبه ای ۲۰۸/۱۵ نسبت به کتابخانه های دانشگاه رازی با میانگین رتبه ای ۱۷۰/۴۱ در شرایط بهتری قرار دارند. اصالت / ارزش: نتایج این پژوهش می تواند اطلاعاتی را فراهم آورد که زمینه ساز برنامه ریزی بهتر مدیران جهت ارتقای سطح کتابخانه های دانشگاهی. واژه های کلیدی: بازاریابی، آمیخته ی بازاریابی، مشتری مداری، مخاطبان، کتابخانه های دانشگاهی
ارزیابی تعالی عملکرد کتابخانه های عمومی ایران براساس الگوی مالکوم بالدریج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تعالی عملکرد کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از مدل مالکوم بالدریج است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی با رویکرد کمّی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان (کتابداران و مسئولان) کتابخانه های عمومی بزرگ کشور است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی تعداد 210 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش تعالی عملکرد از پرسشنامه استاندارد مدل تعالی عملکرد بالدریج برای کارکنان و مدیران استفاده شد. قبل از گردآوری داده ها، روایی پرسشنامه با استفاده از روایی ترجمه با تعیین روایی صوری مورد تأیید قرار گرفت. آزمون آلفای کرونباخ پایایی کل پرسشنامه را با 89/0 تأیید کرد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: از دیدگاه کارکنان کتابخانه های عمومی بزرگ کشور، تعالی عملکرد سازمانی در این کتابخانه ها در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار داشت. زیرمعیار «نتایج نظام های کاری و کارکنان» در معیار فرعی نتایج عملکرد سازمانی دارای بیشترین امتیاز و زیرمعیار «استقرار راهبرد» در معیار فرعی برنامه ریزی راهبردی دارای کمترین امتیاز است. اصالت/ارزش: این پژوهش برای اولین بار با استفاده از مدل جهانی سنجش تعالی عملکرد مالکوم بالدریج، عملکرد کتابخانه های عمومی بزرگ کشور از دیدگاه کارکنان آن مورد ارزیابی قرار گرفته است.
مقدمه ای بر معیارهای انتخاب دانش های پیشران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع بشری در عرصه زندگی اقتصادی-اجتماعی با سه انقلاب اساسی کشاورزی، صنعتی و اقتصاد دانش بنیان، روبه رو بوده اند. در طی این انقلاب ها نه تنها ساختار اقتصادی بلکه ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز تحول یافته است. هم اکنون بیش از دو دهه است که سومین انقلاب یعنی عصر اقتصاد دانش بنیان آغاز شده است. عصری که در آن کاربرد دانش مهم ترین عامل تولید است و بیش از هر عامل دیگری پیش برنده صنایع و پایه گذار پیشرفت های اقتصادی است. شرایط عصر حاضر و دگرگونی های ژرف آن، دولت ها را برآن داشته که تمهیدات ویژه ای در راستای تحقق امر توسعه پیش بینی نمایند. فرآیند توسعه در این عصر منوط به انتخاب درست دانش های پیشران و برنامه ریزی دقیق و منظم برای پیشتازی در آن می باشد. برای پیش برد این تمهیدات لازم است علاوه بر شناخت دانش پیشران، معیارهای این انتخاب را نیز تحلیل نمود. در این مقاله با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی به تبیین موضوع البته تنها از منظر اقتصادی، پرداخته و با استفاده از اسناد و شواهد موجود، همانند مقالات، کتب، سایت های معتبر و ...، فرایند جمع آوری اطلاعات انجام گرفته است. بر اساس یافته های این مقاله چهار معیار اساسی جهت یک انتخاب درست و دقیق عبارتند از ظرفیت خلق ارزش افزوده، ظرفیت خوشه زدن، امکان پذیری از منظر زیرساخت ها، و ظرفیت ایجاد فرصت های شغلی پایدار؛ به تفصیل به شرح و توسعه آن ها پرداخته می شود.
تدوین نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه و بررسی وضعیت آن از دیدگاه کارشناسان در یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مستندسازی تجربه یکی از منابع اساسی حفظ، توسعه و انتقال دانش است و تحقق آن در یک سازمان بدون شناخت جایگاه مستندسازی تجربه امکان پذیر نیست. بنابراین این پژوهش با دو هدف تدوین نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه و بررسی وضعیت آن از دیدگاه کارشناسان در یک سازمان دولتی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی و با روش تحلیلی و پیمایشی است. برای دستیابی به هدف اول، پس از طراحی سؤالات پژوهش، جستجوی نظام مند پژوهش ها بر اساس کلیدواژه های مرتبط از شش پایگاه داده داخلی و یازده پایگاه داده خارجی (از ابتدا تا پایان فروردین 1396) صورت گرفت و به روش نمونه گیری هدفمند از تعداد 111 پژوهش، 29 پژوهش انتخاب گردید. با بررسی پژوهش های مذکور مفاهیم مرتبط با مستندسازی تجربه استخراج و براساس اشتراک محتوا طبقه بندی و با توجه به پدیده، زمینه، علت، مداخله گر، راهبرد و پیامد مورد طبقه بندی مجدد قرار گرفت. سپس ارتباط موارد مذکور در قالب یک الگو طراحی و با نوشتن قضایا نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه تدوین و برازش آن مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. برای دستیابی به هدف دوم نیز براساس نظریه مذکور پرسشنامه ای طراحی گردید. سپس تعداد 42 نفر از کارشناسان یک سازمان دولتی در شهر اصفهان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و دیدگاه آنان در زمینه وضعیت مستندسازی تجربه دریافت شد. نتایج آزمون تی وابسته نشان داد از دیدگاه کارشناسان در وضعیت موجود میزان مستندسازی تجربه در سازمان پایین تر از وضعیت مطلوب است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رتبه بندی مؤلفه های مستندسازی تجربه در وضعیت موجود به ترتیب شامل ماهیت (یا پدیده، زمینه و علت)، پیامد، زیرساخت (یا مداخله گر مثبت)، مانع (یا مداخله گر منفی) و راهبرد مستندسازی تجربه بوده در حالی که در وضعیت مطلوب باید به ترتیب شامل پیامد، زیرساخت، راهبرد، ماهیت و مانع مستندسازی تجربه باشد.
رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان دوره پیش دبستانی در چند مرکز پیش دبستانی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان برای استفاده از اطلاعات نیازمند کمک هستند و پرسشگری نقطه شروع رفتار اطلاعاتی در آنان و یا رفتار اطلاعاتی کلامی است. در حالی که بیشتر پژوهش های این حوزه رفتار جامعه با سواد خواندن را مورد بررسی قرار داده اند، هدف پژوهش حاضر آشنایی با منابع اطلاعاتی و تغییر رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان دوره پیش دبستانی تهران است. روش شناسی: به منظور مشاهده تغییر رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان این مقاله به روش شبه تجربی با گروه آزمون و گواه و پیش و پس آزمون انجام شد. جامعه پژوهش کودکان مراکز پیش دبستانی تهران و روش نمونه گیری هدفمند بود. نظر به یکسان سازی شرایط پژوهش دو مرکز که از لحاظ کتب تدریس شده و شرایط محیطی در شرایط همسانی قرار داشتند انتخاب شدند. در هر کلاس پیش دبستانی 10 کودک حضور داشتند. بدین ترتیب 20 نفر به عنوان نمونه پژوهش از دو مرکز پیش دبستانی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه نیمه ساختاریافته Havigerová (2011) از نظر والدین بود. مشاهده معلم از انجام تکلیف پژوهشی دانش آموزان ابزار دوم بود. یافته ها: نتایج جداول نشان داد بر اساس نظر والدین و با توجه به پرسش های پژوهش و مدل استفاده شده در پژوهش ابعاد رفتار اطلاعاتی کلامی یعنی وضعیت توجه غیرفعال یا دفعات توجه به منابع اطلاعاتی در زندگی روزمره، وضعیت جستجوی غیرفعال و یا تمایل به کسب اطلاعات از منابع اطلاعاتی و همچنین وضعیت جستجوی فعال و یا به بیان دیگر استفاده از منابع اطلاعاتی برای انجام تکلیف پژوهشی در گروه آزمایش تغییر کرد و همچنین وضعیت پردازش و استفاده از اطلاعات در انجام تکلیف پژوهشی در گروه آزمایش بر اساس نتایج ارائه تکلیف توسط کودکان تغییر کرد. در حالی که در وضعیت گروه گواه تغییری ایجاد نشد. نتیجه گیری: با توجه به تغییر ابعاد مختلف رفتار اطلاعاتی کلامی گروه آزمایش، پس از مداخله می توان نتیجه گرفت این مداخله رفتار اطلاعاتی کلامی آنان را تغییر داده است و نتایج استفاده آنان از منابع اطلاعاتی و ارائه تکلیف پژوهشی نشان از بهبود وضعیت در کودکان دوره پیش دبستانی دارد. به جهت محدودیت امکانات، جستجوی مداوم اطلاعات در این پژوهش بررسی نشد. آشنایی با منابع اطلاعاتی و تقویت رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان می تواند جهت بخش رفتار اطلاعاتی در بزرگسالی باشد؛ بنابراین به عنوان پیشنهاد افزودن واحدهای درسی سواد رسانه ای و تفکر انتقادی و آشنایی با منابع اطلاعاتی در آموزش های پیش دبستانی می تواند به پیشرفت رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان و تربیت دانش آموزانی پژوهشگر کمک کند. برای تعمیم و بسط بیشتر نتایج بایستی پژوهش با نمونه های بزرگ تر تکرار شود.
ارائه چارچوبی برای سیستم مدیریت دانش در محیط رایانش ابری و وب 2.0(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داده، اطلاعات و دانش دارایی های بسیار مهم برای سازمان ها محسوب می شوند و مدیریت مؤثر دانش راهی برای کسب و حفظ مزیت رقابتی در محیط به شدت پویای سازمان ها می باشد. با گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی پدیده های نوین رایانش ابری و وب 2.0 ، راه حل های مفیدی را در حوزه مدیریت دانش پیشنهاد می دهند. در این مقاله ابتدا به معرفی و بررسی مدل های مختلف سیستم مدیریت دانش مبتنی بر ابر می پردازیم و سپس چارچوبی برای سیستم مدیریت دانش در محیط رایانش ابری ارائه می کنیم. چارچوب پیشنهادی شامل هفت مؤلفه اصلی است که بر روی بستری از ابر پیاده سازی می شود. در مقایسه با سایر مدل های بررسی شده، در چارچوب پیشنهادی سعی بر این است که علاوه بر استفاده از مزایای متعدد رایانش ابری در سیستم مدیریت دانش همچون کاهش هزینه سخت افزار و نرم افزار، انعطاف پذیری، دسترس پذیری در هر زمان و مکان، مشارکت و همکاری و ... ، قابلیت گسترده ای که رایانش ابری برای گرد آوری دانش و ایجاد زیر ساخت هوش تجاری فراهم می کند، نیز مورد توجه قرار گیرد.
نقد مفهوم اطلاع و دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاشت شبکه همکاری علمی نهادهای پژوهشی حوزه کتابخانه های دیجیتالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مصورسازی و تحلیل شبکه هم تألیفی نهادهای پژوهشی حوزه کتابخانه های دیجیتالی در ایران است. روش شناسی: این پژوهش به روش علم سنجی و با استفاده از شاخص های خرد و کلان تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تعداد 554 مدرک علمی تولیدشده توسط پژوهشگران نهادهای ایرانی با موضوع کتابخانه های دیجیتالیدر قالب کتاب ، مقاله مجله های فارسی و انگلیسی، مقاله همایش های داخلی و خارجی و پایان نامه دوره های کارشناسی ارشد و دکتری داخل کشور تا پایان سال 1392 (2013) است. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای اکسل، اس.پی.اس.اس، نودایکس. ال، یو.سی.آی.نت و وی.اُ.اس.ویوور تجزیه وتحلیل شد. همچنین از ابزارهای وبگاه های اوپن هیت مپ و گوگل ترندز نیز بهره برده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از رشد صعودی تولیدات علمی، بالا بودن میزان همکاری های درون سازمانی و پایین بودن سهم مشارکت های بین المللی است. نهادهای پژوهشی استان تهران بیشترین سهم از تولیدات علمی و هم تألیفی ها را داشته اند. ماحصل بررسی شاخص های تولید و مرکزیّت شبکه همکاری نهادهای پژوهشی از نقش کلیدی و مؤثر دانشگاه های آزاد واحد علوم وتحقیقات تهران، تهران، آزاد واحد همدان، الزهرا و آزاد واحد تهران شمال در حوزه کتابخانه های دیجیتالی ایران حکایت داشت. همچنین، بررسی شاخص های کلان نیز نمایان ساخت که این شبکه هم تألیفی مستقل از مقیاس بوده و با وجود انسجام پایین، ویژگی های پدیده جهان کوچک را دارد. نتیجه گیری: در کل می توان نتیجه گرفت، تمایل پژوهشگران نهادها برای تشکیل خوشه ها و اجتماعات پژوهشی رو به افزایش است، ولی همچنان ارتباطات ضعیف میان گروه ها از موانع توسعه علمی، یادگیری بیشتر و نوآوری در حوزه کتابخانه های دیجیتالی ایران است.
گسترش پذیری جستجو و بازیابی مدارک در پایگاه های اطلاعات علمی فارسی: مورد پژوهشی پیوسته نویسی و جدانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله مطالعه میزان توجه سه پایگاه اطلاعات علمی فارسی «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری» به گسترش پذیری جستجو و بازیابی مدارک (مقالات) به صورت پیوسته نویسی و جدانویسی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف در ردیف پژوهش های کاربردی و از نظر طرح پژوهش از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری شامل مجموعه مدارک موجود در سه پایگاه اطلاعات علمی فارسی بود (29142 مدرک) که با استفاده از فرمول کوکران، 432 مدرک از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب (نسبتی) انتخاب شد. ابزار پژوهش یک سیاهه وارسیِ محقق ساخته بود. سیاهه وارسی شامل ده قاعده از مجموعه قاعده های پیوسته نویسی و جدانویسی کتاب «دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی» به همراه مصداق های «واژگان یا کلیدواژه های انتخابی» از هر قاعده بود که امکان رخداد جدانویسی و پیوسته نویسی آنها در هنگام نگارش وجود داشت. یافته ها: نتایج نشان داد میان پایگاه های اطلاعات علمی فارسی از نظر قابلیت بازیابی مدارک با هر یک از شکل های نگارشی اعم از پیوسته نویسی و جدانویسی تفاوت وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها نشان داد، تنها 3/5% از مدارک انتخابی در هنگام جستجو در پایگاه های اطلاعاتی مورد مطالعه با همه شکل های نگارشی قابل بازیابی بود. در مقابل، 7/94% مدارک انتخابی فقط با همان حالت ثبت شده در پایگاه بازیابی شد. همچنین، مقایسه شکل نگارشی مصداق ها در عنوان، چکیده و کلمات کلیدیِ نسخه پی.دی.اف مدارک با اطلاعات نمایه شده از همان مدارک در پایگاه های اطلاعات علمی فارسی نشان داد، شکل نگارشی بخش قابل توجهی از مصداق های مدارک از حالت نگارشی نزدیک نویسی به جدانویسی یا پیوسته نویسی تغییر یافته است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پایگاه های مورد مطالعه چالش های پیوسته نویسی و جدانویسی به طور جامع و به منظور بهبود جامعیت نتایج جستجو مورد توجه قرار نگرفته است، این وضعیت نامطلوب می تواند به ازدست دادن مدارکی بینجامد که با دیگر شکل های نگارشی در پایگاه های اطلاعاتی ذخیره شده اند.
مدیریت ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده بر مبنای استاندارد فراداده ای متس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مدیریت ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده بر مبنای استاندارد فراداده ای متس بر اساس دیدگاه صاحب نظران بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل 26نفر از صاحب نظران حوزه حفاظت رقمی بود. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای روایی آن از نظر اعضای صاحب نظران حوزه حفاظت رقمی استفاده گردید و به منظور سنجش پایایی از دو روش تنصیف و آزمون آلفای کرونباخ (91/0) استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که استاندارد فراداده ای متس استاندارد مناسبی برای مدیریت ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده بوده و می توان از ویژگی های آن برای حفظ، انتقال و مدیریت این منابع ارزشمند بهره برد. نتایج این پژوهش می تواند به مدیریت محتوای ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده کمک کند و زمینه ساز ایجاد پروفایل ملی برای ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده در ایران گردد .
طراحی شبکه دانش اجتماعی، برای توسعه سیستم عصرمدار ترویج سرمایه معنوی و اجتماعی در سامانه های علمی (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ضمن بررسی ادبیات سرمایه های معنوی و ارتباط آن با سایر سرمایه ها، همچون سرمایه های اجتماعی، به نقش رسانه در ترویج و تثبیت مفاهیم و مولفه های این دو سرمایه، با توجه به برجستگی نقش رسانه ها در تغییر نگرش ها پرداخته شده، راه خروج این مفاهیم از اتهام انتزاعی و غیر کاربردی بودن، کاربست رسانه ها در پرتو خط مشی هایی هوشمند برای نافذ کردن مولفه های این سرمایه ها، فرض شده است و در نتیجه با توجه به هدف فوق و اجماع خبرگانی که در پژوهش با آنها مصاحبه شد و تحلیل سلسله مراتبی تم های حاصله، شبکه های اجتماعی به مثابه تاثیرگذارترین رسانه حال حاضر در محیط های علمی و دانشگاهی معرفی شدند. بنابراین در پژوهش حاضر، شبکه دانش اجتماعی، به مثابه نوعی شبکه علمی جدید با کارکرد تخصصی معرفی می شود. شبکه ای که از عوارض و تهدیدهای مترتب بر مجازی شدن بیش از حد شبکه های اجتماعی متداول، مصون مانده و می تواند در فضای علمی واقعی جامعه اثرگذارتر جلوه کند. با استخراج تم های حاصله از مصاحبه ها، این نتیجه حاصل شد که نافذ نمودن سرمایه ی معنوی در سازمان های یادگیرنده و دانش بنیانی همچون دانشگاه تهران، از طریق رسانه ها، نیازمند طراحی و تعریف نوعی رسانه ی سامان مند مستقل و خودگردان است؛ رسانه ای برخوردار از ویژگی هایی که در سیستم های فوق هوشمند مجهز به سیستم برنامه ریزی سلولی عصرمدار توصیف می گردد.