فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه، عمده خدماتی که برای زندگی روزمره در دسترس انسان قرار می گیرد، از طریق نظام های رایانه ای است. خدماتی همانند جستجوی اطلاعات و خرید تحت وب جزء متداول ترین تعاملات کاربران با نظام های اطلاعاتی تحت وب هستند. کاربران اطلاعات دریافتی از طریق نظام های اطلاعاتی را واکاوی کرده و مورد پردازش قرار می دهند. نظریه پردازش اطلاعات در ذهن انسان تأکید دارد که فرد اطلاعات را از محیط دریافت، پردازش و تحلیل می کند. همچنین، درک محرک های پیرامونی، قرار دادن موارد درک شده در حافظه و بازیابی موارد یاد گرفته شده از حافظه در نظریه پردازش اطلاعات مورد بررسی قرار می گیرد. رابط کاربر امکان استفاده از سیستم و رسیدن به هدف کاربر در برقرار ارتباط با سامانه را مهیا می کند. اگر رابط کاربر به خوبی طراحی شده باشد مسیری که کاربر در آن برای انجام هدف ها و وظایفش به طور مؤثر و بهینه انجام می دهد روند منطقی خواهد داشت؛ در غیر اینصورت پراکندگی محیط رابط باعث استفاده نامناسب از آن می شود. به عبارت دیگر، اگر رابط کاربر بتواند توجه کاربر را جلب کند، تعامل به صورتی موفقیت آمیز انجام خواهد شد. برای بررسی نحوه تعامل انسان رایانه، روش ها و فنون بسیاری ابداع شده و به کار رفته است. روش ردیابی چشم، انجام پژوهش ها و دریافت داده های کیفی و کمی را ممکن می سازد. دستگاه بینایی یکی از تخصصی ترین عضوها در ادراک بشر و یکی از مهمترین حواس پنجگانه است. به همین دلیل، اعتماد بیشتری به داده های آن می شود. اساس توسعه این روش فرضیه چشم-ذهن است. معنی فرضیه چشم ذهن این است که ثبت حرکت چشم می تواند نشان دهنده توجه شخص در ارتباط با تصویر یا محرک مقابل وی باشد. این فکر کردن می تواند از علاقه یا مشکل پیش روی کاربر حکایت کند. انواع مختلف حرکات چشمی وجود دارند. اساس جستجوی دیداری متشکل از دو جزء است: خیره شدن ها و حرکات پرشی. ردیابی چشم، حجم عظیمی از داده های عینی در مورد فرایندهای توجه کاربران ارائه می کند. این فرایندها اغلب بسیار سریع و ناخودآگاه هستند. تفسیر داده های چشمی ثبت و ضبط شده سخت است و استخراج داده های آن به کار زیادی احتیاج دارد. افزون بر آن، شرایط محیطی اجرا و سلامت آزمودنی باید در نظر گرفته شوند. در نهایت می توان بیان داشت که حرکت های چشمی برای آگاهی از ویژگی های ادراکی پایین به بالا(عینی به ذهنی) از جهان بیرونی و فرایندهای شناختی بالا به پایین (از ذهن به واقعیت) در ذهن حیاتی هستند.
گسترش پذیری جستجو و بازیابی مدارک در پایگاه های اطلاعات علمی فارسی: مورد پژوهشی پیوسته نویسی و جدانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله مطالعه میزان توجه سه پایگاه اطلاعات علمی فارسی «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری» به گسترش پذیری جستجو و بازیابی مدارک (مقالات) به صورت پیوسته نویسی و جدانویسی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف در ردیف پژوهش های کاربردی و از نظر طرح پژوهش از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری شامل مجموعه مدارک موجود در سه پایگاه اطلاعات علمی فارسی بود (29142 مدرک) که با استفاده از فرمول کوکران، 432 مدرک از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب (نسبتی) انتخاب شد. ابزار پژوهش یک سیاهه وارسیِ محقق ساخته بود. سیاهه وارسی شامل ده قاعده از مجموعه قاعده های پیوسته نویسی و جدانویسی کتاب «دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی» به همراه مصداق های «واژگان یا کلیدواژه های انتخابی» از هر قاعده بود که امکان رخداد جدانویسی و پیوسته نویسی آنها در هنگام نگارش وجود داشت. یافته ها: نتایج نشان داد میان پایگاه های اطلاعات علمی فارسی از نظر قابلیت بازیابی مدارک با هر یک از شکل های نگارشی اعم از پیوسته نویسی و جدانویسی تفاوت وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها نشان داد، تنها 3/5% از مدارک انتخابی در هنگام جستجو در پایگاه های اطلاعاتی مورد مطالعه با همه شکل های نگارشی قابل بازیابی بود. در مقابل، 7/94% مدارک انتخابی فقط با همان حالت ثبت شده در پایگاه بازیابی شد. همچنین، مقایسه شکل نگارشی مصداق ها در عنوان، چکیده و کلمات کلیدیِ نسخه پی.دی.اف مدارک با اطلاعات نمایه شده از همان مدارک در پایگاه های اطلاعات علمی فارسی نشان داد، شکل نگارشی بخش قابل توجهی از مصداق های مدارک از حالت نگارشی نزدیک نویسی به جدانویسی یا پیوسته نویسی تغییر یافته است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پایگاه های مورد مطالعه چالش های پیوسته نویسی و جدانویسی به طور جامع و به منظور بهبود جامعیت نتایج جستجو مورد توجه قرار نگرفته است، این وضعیت نامطلوب می تواند به ازدست دادن مدارکی بینجامد که با دیگر شکل های نگارشی در پایگاه های اطلاعاتی ذخیره شده اند.
نقش رسانه های اجتماعی در ارزیابی میزان تأثیر پژوهش ها(مطالعه موردی: حوزه علم سنجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به استفاده فراگیر از رسانه های اجتماعی در عرصه های علمی و پژوهشی، و از سوی دیگر اهمیت توجه به «میزان تأثیر پژوهش ها»، این مطالعه با هدف بررسی نقش رسانه های اجتماعی در ارزیابی میزان تأثیر پژوهش های حوزه موضوعی علم سنجی، انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و در آن از روش آلتمتریکس(سنجه های مبتنی بر وب اجتماعی) استفاده شده است. جامعه پژوهش مقالات و استنادات منتشرشده در دو نشریه هسته حوزه علم سنجی یعنی «ساینتومتریکس» و «اینفورمتریکس» است که در بازه زمانی پنج ساله 2012 تا 2016میلادی از پایگاه های اطلاعاتی منتشرکننده این مجلات یعنی «اسپرینگر» و «ساینس دایرکت» گردآوری و استخراج شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پایگاه اطلاعاتی آلتمتریک به عنوان یکی از مهم ترین و معتبرترین ارائه دهندگان خدمات آلتمتریکس و ابزار «بوکمارکلت آلتمتریک» این پایگاه استفاده شد. در گام اوّل پژوهش، مقاله های دارای بیشترین نمره آلتمتریک که نشان دهنده کمیت و کیفیت توجهی است که یک مقاله در رسانه های اجتماعی دریافت کرده است مشخص شد. در همین راستا علاوه بر تعیین مقالات برتر حوزه علم سنجی بر مبنای نمرات آلتمتریک آنها، حضور مقالات ایرانی این حوزه در رسانه های اجتماعی مختلف و میزان تأثیرآنها نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی رابطه میان حضور مقاله های بین المللی حوزه علم سنجی در رسانه های اجتماعی و عملکرد استنادی این مقاله ها، آزمون های همبستگی لازم انجام شد. یافته ها بیانگر وجود رابطه آماری معنادار، مثبت و درعین حال ضعیف میان تعداد استنادات مقالات حوزه علم سنجی در دو نشریه هسته مورد مطالعه و نمره آلتمتریک این مقالات، و نیز میان تعداد خوانندگان مقالات این حوزه در دو شبکه اجتماعی مندلی و سایت یولایک با تعداد استنادهای دریافتی آنها در وب علوم بود. در این پژوهش رابطه آماری معناداری میان تعداد استنادهای دریافتی مقالات و تعداد خوانندگان آنها در شبکه اجتماعی توییتر مشاهده نشد. در مجموع یافته های فوق بیانگر آن است که برخی رسانه های اجتماعی و شاخص های آنها می توانند همانند استنادها بازنمونی از اثرگذاری مقالات علمی باشند. با این حال، با توجه به قوی نبودن ضرایب همبستگی، جایگزینی این دو دسته شاخص توصیه نمی شود، بلکه می توان از شاخص های آلتمتریکس به عنوان مکمّل شاخص های استنادی در ارزیابی پژوهش و محاسبه میزان تأثیر علمی بهره برد.
مدیریت ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده بر مبنای استاندارد فراداده ای متس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مدیریت ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده بر مبنای استاندارد فراداده ای متس بر اساس دیدگاه صاحب نظران بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل 26نفر از صاحب نظران حوزه حفاظت رقمی بود. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای روایی آن از نظر اعضای صاحب نظران حوزه حفاظت رقمی استفاده گردید و به منظور سنجش پایایی از دو روش تنصیف و آزمون آلفای کرونباخ (91/0) استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که استاندارد فراداده ای متس استاندارد مناسبی برای مدیریت ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده بوده و می توان از ویژگی های آن برای حفظ، انتقال و مدیریت این منابع ارزشمند بهره برد. نتایج این پژوهش می تواند به مدیریت محتوای ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده کمک کند و زمینه ساز ایجاد پروفایل ملی برای ادواری های قدیمی فارسی رقمی شده در ایران گردد .
اثربخشی تبلیغ طرح های کتاب خوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور بر جذب مخاطب از نظر اعضای کتابخانه: مطالعه موردی کتابخانه های عمومی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی کارهای تبلیغاتی درباره طرح های کتاب خوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور بر جذب مخاطب به کتابخانه های عمومی استان زنجان است. روش پژوهش: نمونه آماری پژوهش شامل 333 مراجعه کننده به کتابخانه های عمومی استان زنجان است. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش پیمایشی- توصیفی است. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه طراحی شده بر اساس مدل آیدا است. برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش میان اَبعاد جلب توجه، ایجاد علاقه، ایجاد تمایل و عمل انتخاب در مدل آیدا و تبلیغات طرح ملی نشست کتاب خوان رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد. بر اساس آزمون های اجرا شده، تبلیغات در بُعد ایجاد علاقه نسبت به دیگر اَبعاد ضعیف تر بود و بنابراین برای اثربخشی تبلیغات و معرفی هرچه بهتر طرح این بُعد باید بیشتر تقویت شود. علاوه بر این، میزان اثربخشی در دو بُعد جلب توجه و ایجاد تمایل یکسان، و میزان اثربخشی تبلیغات در بُعد تغییر رفتار بیشتر از اَبعاد دیگر بود. اولویت برگزاری طرح های کتاب خوانی بر اساس نظر مراجعه کنندگان بدین صورت بود: طرح ملی نشست کتاب خوان در رتبه اول، طرح جشنواره های کتاب خوانی در رتبه دوم، طرح پویش کتاب خوان مجازی در رتبه سوم، طرح کتاب خوان ماه رتبه چهارم و طرح کتاب خوان تخصصی در رتبه پنجم. می توان در مجموع همه اَبعاد مدل ارزیابی تبلیغات در مدل آیدا درباره طرح ملی نشست کتاب خوان حد مقبولی را نشان داده که ناشی از اثر تبلیغات است. از دیدگاه مراجعه کنندگان کتابخانه های عمومی استان زنجان طرح ملی نشست کتاب خوان مفید و متناسب با نیازهای اطلاعاتی مخاطبان است. ارزش/اصالت: پژوهش های پیشین کمتر به بررسی اثربخشی تبلیغات در حوزه کتابخانه و کتابداری پرداخته اند و این پژوهش اثربخشی تبلیغات طرح های کتاب خوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور بر جذب مخاطب را از دیدگاه اعضای کتابخانه های عمومی استان زنجان نشان داده است.
یادداشت : «فرار مغزها» یا «فرار از مغزها»
حوزههای تخصصی:
این مقاله فاقد چکیده میباشد.
ارائه چارچوبی برای سیستم مدیریت دانش در محیط رایانش ابری و وب 2.0(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داده، اطلاعات و دانش دارایی های بسیار مهم برای سازمان ها محسوب می شوند و مدیریت مؤثر دانش راهی برای کسب و حفظ مزیت رقابتی در محیط به شدت پویای سازمان ها می باشد. با گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی پدیده های نوین رایانش ابری و وب 2.0 ، راه حل های مفیدی را در حوزه مدیریت دانش پیشنهاد می دهند. در این مقاله ابتدا به معرفی و بررسی مدل های مختلف سیستم مدیریت دانش مبتنی بر ابر می پردازیم و سپس چارچوبی برای سیستم مدیریت دانش در محیط رایانش ابری ارائه می کنیم. چارچوب پیشنهادی شامل هفت مؤلفه اصلی است که بر روی بستری از ابر پیاده سازی می شود. در مقایسه با سایر مدل های بررسی شده، در چارچوب پیشنهادی سعی بر این است که علاوه بر استفاده از مزایای متعدد رایانش ابری در سیستم مدیریت دانش همچون کاهش هزینه سخت افزار و نرم افزار، انعطاف پذیری، دسترس پذیری در هر زمان و مکان، مشارکت و همکاری و ... ، قابلیت گسترده ای که رایانش ابری برای گرد آوری دانش و ایجاد زیر ساخت هوش تجاری فراهم می کند، نیز مورد توجه قرار گیرد.
طرحی از طبقه بندی علوم در ایران باستان با تأکید بر بندهش ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه طرحی از طبقه بندی علوم در ایران باستان با تکیه بر متون باستانی. روش شناسی: رویکردی تاریخی، با تکیه بر متون، منابع، و اسناد موجود. یافته ها: ایرانیان در تاریخ پیشینه علمی قوی ای دارند؛ اما بسیاری از منابع علمی آنها در گذر زمان نابود شده است. بندهش ایرانی یکی از منابع مهم باستانی ایران و حاوی طرح طبقه بندی گسترده ای از علوم است که بیشتر جنبه واقع گرایانه و کاربردی دارد تا فلسفی؛ این طرح با دیدی جامع نگرانه استخراج می شود. همچنین در این کتاب، نخستین طرح تاکسونومی مضبوط نیز ارائه شده است. نتیجه گیری: طرح طبقه بندی علوم موجود در بندهش با توجه به پیش فرض های سه گانه موجود در متن، پذیرفته می شود. این طرح واقع گرایانه و کاربردی ارائه شده است. به جای اسم بردن از کلیت هر علم، لایه دوم طبقه بندی، یعنی ابعاد هر علم به طور تفکیکی ذکر کرده است.
عوامل روانشناختی و محیطی مؤثر بر مواجهه اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مبتنی بر میزان آگاهی افراد از نیاز اطلاعاتی خود و نیز، هدفمندی در رفع آن، می توان رفتارهای اطلاعاتی انسان را به دو مقوله کلی تقسیم کرد؛ رفتار اطلاع یابی و مواجهه اطلاعاتی. در تعریفی ساده، مواجهه اطلاعاتی، کسب اطلاعات به صورت غیرمنتظره است. هدف این مطالعه، شناخت درباره چیستی و عوامل روانشناختی و محیطی مؤثر بر رخداد این پدیده است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: تصمیم آگاهانه یا ناآگاهانه برای پیگیری اطلاعات به وسیله فرایند پیچیده ای از شناخت، انگیزش و هیجان هدایت می شود. ویژگی های شخصیتی خاص و همچنین، حالت های انگیزشی و هیجانی خاص، کشف غیرمنتظره را بهبود می دهند. برخی از عوامل محیطی وجود دارند که می توانند احتمال رخداد مواجهه اطلاعاتی را افزایش دهند. نتیجه گیری: رفتار انسان محصول سه عامل است؛ انگیزش، توانایی و محرک های بیرونی. در زمینه رفتار اطلاعاتی، نیازها و علاقه های اطلاعاتی، انگیزش را پدید می آورند. منظور از توانایی، توانایی های شناختی و روانشناختی است. محرک های بیرونی، ساختارهای همگرا و واگرا در محیط اطلاعاتی را شامل می شود که امکان بروز رفتارهای اطلاعاتی همگرا و واگرا را فراهم می کنند. از این رو، می توان گفت اگرچه میزان آگاهی کاربر از نیاز اطلاعاتی خود و هدفمندی در رفع آن و همچنین، توانایی های شناختی و روانشناختی وی، همگرا بودن یا واگرا بودن رفتارهای اطلاعاتی او را تعیین می کنند، اما این ساختار محیط اطلاعاتی است که راه های تعامل کاربر با محیط اطلاعاتی را شکل می دهد و زمینه را برای ظهور رفتارهای همگرا و واگرا فراهم می سازد. همچنین، تفاوت های فردی در میزان مواجهه اطلاعاتی به صورت عمیقی در توانایی های شناختی انسان از جمله پردازش اطلاعات، توجه و ادراک ریشه دارد. رخداد مواجهه اطلاعاتی مستلزم واگرایی در رفتار اطلاعاتی است. واگرایی در رفتار اطلاعاتی نشانه ای از تفکر واگرا است. از این رو، چنین به نظر می رسد که ضروری است درباره عواملی که بر تفکر واگرا مؤثر هستند، شناخت به دست آورد.
تدوین نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه و بررسی وضعیت آن از دیدگاه کارشناسان در یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مستندسازی تجربه یکی از منابع اساسی حفظ، توسعه و انتقال دانش است و تحقق آن در یک سازمان بدون شناخت جایگاه مستندسازی تجربه امکان پذیر نیست. بنابراین این پژوهش با دو هدف تدوین نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه و بررسی وضعیت آن از دیدگاه کارشناسان در یک سازمان دولتی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی و با روش تحلیلی و پیمایشی است. برای دستیابی به هدف اول، پس از طراحی سؤالات پژوهش، جستجوی نظام مند پژوهش ها بر اساس کلیدواژه های مرتبط از شش پایگاه داده داخلی و یازده پایگاه داده خارجی (از ابتدا تا پایان فروردین 1396) صورت گرفت و به روش نمونه گیری هدفمند از تعداد 111 پژوهش، 29 پژوهش انتخاب گردید. با بررسی پژوهش های مذکور مفاهیم مرتبط با مستندسازی تجربه استخراج و براساس اشتراک محتوا طبقه بندی و با توجه به پدیده، زمینه، علت، مداخله گر، راهبرد و پیامد مورد طبقه بندی مجدد قرار گرفت. سپس ارتباط موارد مذکور در قالب یک الگو طراحی و با نوشتن قضایا نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه تدوین و برازش آن مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. برای دستیابی به هدف دوم نیز براساس نظریه مذکور پرسشنامه ای طراحی گردید. سپس تعداد 42 نفر از کارشناسان یک سازمان دولتی در شهر اصفهان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و دیدگاه آنان در زمینه وضعیت مستندسازی تجربه دریافت شد. نتایج آزمون تی وابسته نشان داد از دیدگاه کارشناسان در وضعیت موجود میزان مستندسازی تجربه در سازمان پایین تر از وضعیت مطلوب است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رتبه بندی مؤلفه های مستندسازی تجربه در وضعیت موجود به ترتیب شامل ماهیت (یا پدیده، زمینه و علت)، پیامد، زیرساخت (یا مداخله گر مثبت)، مانع (یا مداخله گر منفی) و راهبرد مستندسازی تجربه بوده در حالی که در وضعیت مطلوب باید به ترتیب شامل پیامد، زیرساخت، راهبرد، ماهیت و مانع مستندسازی تجربه باشد.
مقایسه فرصتهای دگرسنجی و تحلیل استنادی در ارزیابی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد تا با تبیین نقاط قوت دگرسنجه ها و مقایسه آنها با شاخص های مبتنی بر استناد، فرصت های فراهم آمده توسط وب اجتماعی در ارزیابی پژوهش را آشکار سازد.پژوهش حاضر که در زمره تحقیقاتی کیفی قرار می گیرد، به روش تحلیل مضمون آثار پژوهشی و نظری صورت گرفته است. با تدوین راهبرد جستجویی متشکل از واژه ها و عبارات مبین استناد، تحلیل استنادی و دگرسنجه و بدون اعمال محدودیت زمانی، مدارک مرتبط با این موضوعات در پایگاه های مختلف فارسی و انگلیسی شناسایی شد. کار گردآوری داده ها، با مرتبط ترین آثار پیرامون تحلیل استنادی و دگرسنجی آغاز شد و تا مرحله «اشباع اطلاعات» ادامه یافت. به طور کلی، 89 عنوان مقاله مرتبط با تحلیل استنادی و 86 عنوان مقاله مرتبط با دگرسنجی مطالعه و تحلیل شد. تحلیل متون مرتبط با این دو حوزه، به شناسایی نقاط قوت بسیاری برای دگرسنجه ها در مقایسه با شاخص های مبتنی بر استناد انجامید. از جمله این ویژگیها عبارتند از : آزادی و سهولت دسترسی، عدم وابستگی به پایگاه های تجاری، سنجش اثرگذاری پیش از انتشار، ارزیابی انواع تاثیرات مقالات علمی، کمک به بهبود نتایج داوری مقالات، کاهش محدودیت زبانی، سنجش اثرگذاری پژوهشگران جوان، تسریع فرایند ارزیابی، سنجش تاثیر بر اقشار مختلف مخاطبان، پیش بینی اثرگذاری در آینده، مقایسه بین رشته ای، سنجش اثرگذاری مقالات بی استناد، انواع منابع و آثار علمی و حوزه های موضوعی کم استناد یا دیربازده استنادی. با آن که هر دو گروه شاخص های کمی از نقاط قوت متعددی برخوردار هستند، حوزه دگرسنجی از نقاط قوت منحصر به فرد بسیاری برخوردار است که می تواند کاستی های تحلیل استنادی را بپوشاند. بنابراین، کاربرد این شاخص های جدید در کنار تحلیل استنادی می تواند نتایج ارزیابی پژوهش را به واقعیت نزدیک تر سازد.
استفاده از مفاهیم بازاریابی در ارائه خدمات کتابخانه های عمومی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، مروری نظام مند بر بررسی پژوهش ها در استفاده از مفاهیم بازاریابی جهت ارائه خدمات کتابخانه های عمومی به منظور شناسایی و کاربرد آن در کتابخانه ها و خلأ پژوهشی موجود در پژوهش های انجام شده برای انجام پژوهش های آتی است. روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش مرور نظام مند است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در 11 پایگاه ملی و 5 پایگاه اطلاعاتی خارجی بین سال های 1388 تا 1396 جستجو و شناسایی گردید. 76 پژوهش حاصل جستجو بود که پس از کنترل و بررسی پژوهش ها توسط پژوهشگران تعداد 17 مورد از مرتبط ترین آنها برای این پژوهش استفاده شدند. برای اعتبارسنجی نتایج، از متخصص دیگری به غیر از تیم پژوهش استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد روش پژوهش های انجام شده در ایران با رویکرد کمّی و با استفاده از ابزار پرسش نامه و در خارج با ترکیبی از دو رویکرد کمّی و کیفی و ابزار مورد استفاده پرسش نامه و مصاحبه بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش ها نشان داد با توجه به نقش تحول فناوری ها، مدیران و کتابداران کتابخانه های عمومی می توانند با به کارگیری روش هایی از جمله خدمات مبتنی بر بازاریابی حرفه ای، مدل های بازاریابی و جهت گیری بازار، جایگاه حرفه خود را در راستای ارائه خدمات مشتری مدار و رضایت مشتری، بهبود بخشند.
ممیزی دانش در سازمان های پروژه محور: به سوی یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ممیزی دانش به عنوان گامی مهم در مدیریت دانش نقش تعیین کننده ای در چابک سازی و ارتقای اثربخشی گنجینه دانشی سازمان ها ایفا می کند. تاکنون روش شناسی ها و مدل های مختلفی به منظور اجرای ممیزی دانش ارائه شده است. بررسی دقیق روش شناسی ها و مدل های موجود دانش ارزنده ای در اختیار متخصصان و دست اندرکاران حوزه مدیریت دانش قرار خواهد داد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی مدل ها و روش شناسی های ممیزی دانش موجود به منظور انتخاب یا تدوین مدل مناسب ممیزی دانش براساس ویژگی ها و اولویت های سازمان های پروژه محور است. روش شناسی: مطالعه حاضر از انواع پژوهش های کاربردی است که به روش مطالعه اسنادی و با رویکردی تحلیلی به مطالعه مقایسه ای و تحلیل مدل ها و روش شناسی های موجود در حوزه ممیزی دانش پرداخته است. یافته ها: با وجود تنوع و گوناگونی مدل ها و روش شناسی های ممیزی دانش، تمامی آنها تا حدودی کلی و در ماهیت ایستا هستند و به منظور به کارگیری در محیط های مختلف سازمانی انعطاف پذیری و چابکی لازم را ندارند. نتیجه گیری: با توجه به عدم تناسب مدل های موجود با ویژگی ها و مختصات خاص سازمان های پروژه محور و به دلیل ضرورت اجرای ممیزی دانش در این نوع سازمان ها، مدل مناسب ممیزی دانش برای این سازمان ها باید براساس الزامات و ویژگی های سازمان های مذکور، تاکسونومی دانش و مؤلفه های ممیزی دانش در این سازمان ها تدوین شود.
انتیرانداک: سامانه یکپارچه توسعه مشارکتی هستاننگار فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت هستان نگار با وجود داشتن مزایای بسیار، مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی است. محققان در راستای کاهش این هزینه ها و همچنین افزایش دقت و کیفیت در فرایند ساخت هستان نگار، روش های گوناگونی معرفی کرده اند. هدف اصلی این روش ها، ارائه یک الگوی نظام مند دستی یا نیمه خودکار برای ساخت هستان نگار است. روش های موجود با وجود داشتن هدف مشترک، تفاوت های زیادی دارند و در هر یک از آن ها نقاط قوت و ضعفی وجود دارد. در این مقاله، پس از مروری بر هستان نگار و روش های ساخت آن، یک سامانه یکپارچه توسعه مشارکتی هستان نگار معرفی و ابعاد مختلف آن با سایر روش ها مقایسه خواهد شد. از این سامانه جدید با عنوان «انتیرانداک» در دو پروژه جداگانه توسعه هستان نگار استفاده و صحت عملکرد آن آزمون شده است.
پیچیدگی اقتصادی، رویکردی نوین برای سنجش تجاری سازی تولیدات علمی و فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف هدف تحقیق حاضر، معرفی رویکرد پیچیدگی اقتصادی جهت سنجش میزان موفقیت تجاری سازی تولیدات علمی و فناورانه است. روش: از آنجاکه رویکرد پیچیدگی اقتصادی مبتنی بر آن است که محصولات تولیدشده کشورها می توانند معرفِ میزان علم، فناوری و مهارت مورد نیاز برای تولید آنها باشند، سعی در محاسبه میزان انباشت دانش و مهارت نهفته در اقتصاد دارد. لذا، در این پژوهش ابتدا تولیدات علمی و فناورانه کشورهای منتخب بررسی شد و در ادامه، برای سنجش سهم تولیدات علمی و فناورانه کشورهای منتخب در اقتصاد، به معرفی شاخص پیچیدگی اقتصادی و نحوه محاسبه آن پرداختیم. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد درک رویکرد پیچیدگی اقتصادی و اس تفاده از آن می تواند به ما در سنجش دانش و مه ارت و رون د آن در اقتصاد کشورها کم ک ش ایانی کند. همچنین، یافته ها نشان می دهد هر چند رشدِ تولیدات علمی کشورهای منتخبِ در حالِ توسعه از کشورهای توسعه یافته بیشتر بوده است، در ثبت اختراع و تجاری سازی این علوم، کشورهای توسعه یافته منتخب بیشترین موفقیت را داشته اند. این سنجش با استفاده از شاخص پیچیدگی اقتصادی، به خوبی قابل مشاهده است. نتایج: انتشار مقاله های علمی فقط با هدف نمایش تعداد آنها و بدون درنظرگرفتن کیفیت، محتوا و کاربرد آنها در دنیای واقعی، تأثیر چندانی در تولید محصولات دانش بنیان، پیشرفت علمی و توسعه اقتصادی نخواهد داشت لذا به کارگیری شاخص پیچیدگی اقتصادی می تواند به عنوان روشی ارزشمند برای سنجش میزان موفقیت دانش نظری و فنی در عرصه کاربردی و عملی، مورد توجه سیاست گذارن و مسئولان قرار گیرد.
تحلیل توییت مقاله های علمی در توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل حدود 45 میلیون توییت مقاله های علمی به عنوان نمونه ای از قابلیت های آلتمتریکس برای تحلیل کلان داده ها در محیط وب اجتماعی. روش شناسی: با روش توصیفی و با استفاده از شاخص های آلتمتریک، تمامی 322,828,44 توییت و بازتوییت مربوط به بیش از 000,764,6 مقاله علمی ثبت شده تا زمان گردآوری داده ها در پایگاه آلتمتریک اکسپلورر مطالعه شد. یافته ها: 8/78% به اشتراک گذاری برون دادهای علمی در رسانه های اجتماعی متعلق به توییتر بوده است. مطالعه زمانی توییت مقاله های علمی نشان داد روند به اشتراک گذاری مقاله های علمی در توییتر به میزان چشمگیری رو به افزایش بوده است. بیشترین تعداد توییت مقاله های علمی به ترتیب مربوط به کاربرانی از امریکا، انگلستان، و استرالیا بوده است. همچنین، برون دادهای پژوهشی منتشرشده در مجله های علوم پزشکی و علوم میان رشته ای به میزان گسترده تری توییت شده اند. نتیجه گیری: توییتر مهم ترین رسانه اجتماعی است که پژوهشگران برای به اشتراک گذاری برون دادهای پژوهشی خود از آن در سطح بین المللی استفاده می کنند و قابلیت های فراوانی برای مطالعه اثرگذاری اجتماعی پژوهش دارد.
شناسایی ساختار محتوایی مطالعات علم اطلاعات و دانششناسی بر اساس واژگان و مفاهیم مقالات آن در پایگاه اطلاعاتی وب آوساینس (2009-2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل ساختار واژگان و مفاهیم مقالات «علم اطلاعات و دانش شناسی» با استفاده از نگاشت های علمی هم واژگانی در پایگاه «وب آوساینس» است. روش به کاررفته در پژوهش حاضر تحلیل محتوای واژگان و مفاهیم متون است. در پژوهش حاضر از فنون رایج در علم سنجی شامل توزیع فراوانی قانون «برادفورد» و خوشه بندی سلسله مراتبی با رویکرد Between-Groups Linkage ، و همچنین، از تحلیل های آماری شامل فراوانی، درصد، و رگرسیون در نرم افزارهای SPSS و Excel بهره گرفته شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات (16475 مقاله) منتشرشده در پایگاه «وب آوساینس» طی سال های 2009-2013 است. در فرایند انجام پژوهش جهت یکدست سازی واژگان و مفاهیم عناوین مقالات از نرم افزار علم سنجی Ravar Premap استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که واژگان «اطلاعات»، «وب»، «پژوهش»، «تحلیل استنادی»، «دانش»، «کتابخانه»، «مجلات»، و «فناوری» محور اصلی مفاهیم مورد مطالعه در این رشته را تشکیل داده اند. همچنین، مفاهیم مورد مطالعه در 13 خوشه قرار گرفته اند که محورهای اصلی مطالعات شامل «آموزش و یادگیری، سواد اطلاعاتی»، «سازماندهی اطلاعات و دانش»، «منابع اطلاعاتی تحت وب و شبکه های اجتماعی»، «اخلاق حرفه ای در علم اطلاعات»، «انفورماتیک، ارتباطات و خدمات اطلاعات سلامت»، «مدیریت اطلاعات، نظام های اطلاعاتی، مدیریت دانش و نوآوری»، و «مطالعات و شاخص های علم سنجی و اطلاع سنجی» است. بررسی هم واژگانی مفاهیم علم اطلاعات و دانش شناسی بیانگر پدیداری حوزه های مطالعاتی نوظهور در مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی است. همچنین، شاهد حضور مطالعات میان رشته ای در بطن برون دادهای علمی علم اطلاعات و دانش شناسی هستیم.
بررسی ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ایران بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت انجام شد. روش شناسی: روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و از فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت استفاده شد. جامعه آماری، شامل 287 متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی بوده که 113 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین روان رنجورخویی در بین متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی کمتر از حد متوسط آن، میانگین چهار مؤلفه برون گرایی، تجربه پذیری، وظیفه شناسی، و توافق جویی بالاتر از حد متوسط است. نتیجه گیری: درمجموع می توان گفت متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از نظر ویژگی های شخصیتی (5 عامل بزرگ شخصیت) در وضعیت مطلوبی قرار دارند. دیگر نتایج نیز نشان داد که میزان توافق جویی متخصصان مرد بیشتر از متخصصان زن، میزان رنجورخویی متخصصان مجرد بیشتر از متخصصان متأهل، میزان روان رنجورخویی متخصصان با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بیشتر از متخصصان با مدرک تحصیلی دکترا و میزان تجربه پذیری متخصصان با مدرک تحصیلی دکترا بیشتر از متخصصان با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و رابطه بین ویژگی روان رنجورخویی و تعداد فعالیت علمی معکوس و ضعیف و رابطه بین ویژگی برون گرایی و تعداد فعالیت علمی مستقیم و ضعیف است. سابقه کار، رتبه علمی، شغل، و محل خدمت تأثیری در ویژگی های شخصیتی متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ندارد.
مقدمه ای بر معیارهای انتخاب دانش های پیشران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع بشری در عرصه زندگی اقتصادی-اجتماعی با سه انقلاب اساسی کشاورزی، صنعتی و اقتصاد دانش بنیان، روبه رو بوده اند. در طی این انقلاب ها نه تنها ساختار اقتصادی بلکه ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز تحول یافته است. هم اکنون بیش از دو دهه است که سومین انقلاب یعنی عصر اقتصاد دانش بنیان آغاز شده است. عصری که در آن کاربرد دانش مهم ترین عامل تولید است و بیش از هر عامل دیگری پیش برنده صنایع و پایه گذار پیشرفت های اقتصادی است. شرایط عصر حاضر و دگرگونی های ژرف آن، دولت ها را برآن داشته که تمهیدات ویژه ای در راستای تحقق امر توسعه پیش بینی نمایند. فرآیند توسعه در این عصر منوط به انتخاب درست دانش های پیشران و برنامه ریزی دقیق و منظم برای پیشتازی در آن می باشد. برای پیش برد این تمهیدات لازم است علاوه بر شناخت دانش پیشران، معیارهای این انتخاب را نیز تحلیل نمود. در این مقاله با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی به تبیین موضوع البته تنها از منظر اقتصادی، پرداخته و با استفاده از اسناد و شواهد موجود، همانند مقالات، کتب، سایت های معتبر و ...، فرایند جمع آوری اطلاعات انجام گرفته است. بر اساس یافته های این مقاله چهار معیار اساسی جهت یک انتخاب درست و دقیق عبارتند از ظرفیت خلق ارزش افزوده، ظرفیت خوشه زدن، امکان پذیری از منظر زیرساخت ها، و ظرفیت ایجاد فرصت های شغلی پایدار؛ به تفصیل به شرح و توسعه آن ها پرداخته می شود.
رابطه بین اکتساب دانش با توسعه سازمانی کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین توانایی اکتساب دانش کتابداران کتابخانه های دانشگاهی کرمانشاه و رشد و توسعه سازمانی آنها انجام شد.<br /> روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه که در مجموع 58 نفر می باشند. با توجه به اینکه جامعه پژوهش محدود و در دسترس قرار داشتند از روش سرشماری جهت جمع آوری داده ها استفاده گردید، که از این تعداد 55 پرسشنامه تکمیل و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد توسعه سازمانی و پرسشنامه محقق ساخته سنجش اکتساب دانش در طیف لیکرت پنج گزینه ای استفاده شده است.<br /> یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که توانایی اکتساب دانش و مولفه های آن(استخراج دانش، تبدیل دانش و انتقال دانش) در بین کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه در سطح نسبتاٌ مطلوبی قرار دارد. بیشترین میانگین مربوط به مولفه توانایی استخراج دانش (68/3) و کمترین فراوانی، مربوط به توانایی انتقال دانش (25/3) بود. <br /> نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که سطح توانایی انتقال دانش در بین کتابداران نسبت به دیگر مولفه های اکتساب دانش آنها پایین تر است، نیاز به آموزش و فراهم کردن شرایطی برای بهبود این مهارت و روحیه اشتراک دانش در بین کتابداران ضروری به نظر می رسد، زیرا توانایی انتقال و اشتراک دانش که یکی از شاخصه های اصلی چرخه اکتساب دانش است، برای کتابداران به عنوان اشاعه دهندگان اطلاعات امری اجتناب ناپذیر و ضروری می باشد