فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
بازتاب وضعیت زوار هندی حرم امام رضا(ع) در دوره قاجاریه در اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضاً در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سؤالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتاً به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تأمین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تأثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.
وضعیت سیاسی اقتصادی ایالت آسورستان شاهنشاهی ساسانی با مرکزیت مدائن و ارتباط آن با فتح اعراب (651- 590م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب همیشگی تیسفون در ایالت آسورستان به عنوان پایتخت توسط شاهنشاهان ساسانی، نشان از اهمّیت این منطقه در نظام کشورداری آنها داشت. ساخت شهرهای جدید و توسعه ی زیرساخت های شهری، مانند سازه های آبی و گسترش کشاورزی توسط ساسانیان در این ایالت، گویای توجّه ویژه به نقش سیاسی اقتصادی شهرهای آسورستان است. بدین ترتیب بررسی وضعیت سیاسی اقتصادی این منطقه بویژه در نیم قرن پایانی سلطنت ساسانیان، که سرانجام به سقوط این سلسله انجامید، حایز اهمیت است. این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که وضعیت سیاسی اقتصادی ایالت آسورستان با مرکزیت مدائن بر سقوط و فتح آنجا بدست اعراب مسلمان چه تأثیری داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که در اثر جنگ های مختلف، بیماری هایی مثل طاعون و سیل، قسمت های حیاتی سیستم آبیاری ساسانیان ویران شد و در نتیجه ی کاهش درآمدهای دولت و همزمان با زوال اقتصادی، نیروی نظامی شاهنشاهی نیز رو به انحطاط گذاشت. از سوی دیگر، تغییر ترکیب جمعیتی ایالت با کوچاندن اقوام یا در اثر تغییر دین مردم، تأثیرات منفی در مقاومت ایرانیان داشت و بسیاری از اهالی شهرها و در رأس آنها دهقانان، برای بهبود وضع معیشت یا حفظ امتیازات خود، ناچار به مصالحه و همکاری با اعراب شدند.
زمینه های گسترش و علل تداوم جنگ جهانی اول در کردستان (1914 -1918م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آستانه ی جنگ جهانی اول مرزهای غربی و نواحی کردنشین ایران عصر قاجار یک دوره ی بحرانی را در نتیجه ی جابجایی های امرای محلی سپری کرد. همچنین اختلافات ریشه دار تاریخی با عثمانی، حضور عشایر مختلف و اختلافات سیاسی، منطقه را آبستن حوادث جدیدی ساخته بود. البته حائل شدن کردستان بین ایران و عثمانی در حالی که عثمانی رسماً به جنگ وارد شده بود نمی توانست کردستان را از تبعات جنگ دور نگه دارد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی و اسناد و جراید محلی و ملی به هدف تحقیق که تببین علل گسترش و تدوام جنگ جهانی اول در کردستان است، دست یابیم. بررسی های صورت گرفته نشان داد که مسائلی همچون اختلافات سیاسی و مذهبی در کردستان و تقابل عشایر با یکدیگر و نیز اهمیت استراتژیک این منطقه برای نیروهای خارجی از عوامل مهم زمینه ساز گسترش جنگ به کردستان بود. همچنین بی ثباتی سیاسی در کردستان، تشدید تقابل عشایر و وجود مشایخ ناراضی، رقابت دولت های متخاصم و در آخر وعده های دروغین استقلال، تداوم جنگ در منطقه را به دنبال داشت.
نقش اصلاحات ارضی در افزایش تنش های اجتماعی طی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ ش، در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت انجام تحقیق و هدف: طرح اصلاحات ارضی در آغاز دهه ی ۱۳۴۰ ه.ش بخشی از پروژه ی نوسازی و تغییر ساختار اجتماعی ایران دوران پهلوی بود. این طرح، پیامدهای زیادی در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال داشت. اصلاحات ارضی در اصفهان، اگرچه یک نظم سنتی و کهن را فروریخت؛ اما نتوانست نظام نوینی را جایگزین آن سازد و منجر به تنش های اجتماعی مابین ملاکین، زارعان و مجریان اصلاحات ارضی (دولت). شد. هدف از این پژوهش بررسی اسنادی تنش های اجتماعی حاصل از اصلاحات ارضی در استان اصفهان است.روش: با روش اسنادی و تحقیق تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و بر پایه اسناد و مدارک آرشیوی به بررسی این موضوع پرداخته شده است.یافته ها و نتیجه گیری: اجرای طرح اصلاحات ارضی در اصفهان، نه تنها تعادل اجتماعی ایجاد نکرد، بلکه موجبات خرد شدن اراضی، عدم تقسیم عادلانه ی زمین و به تبع آن بیکاری، فقر و اختلافات عمیق میان ملاکین، زارعین و دولت پهلوی شد. این امر روستائیان را درگیر کرد و موجب برهم خوردن تعادل شهری و پدیده مهاجرت و حاشیه نشینی شد.
بررسی نقش انجمن های زرتشتی بر حیات فرهنگی، اجتماعی زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بالا گرفتن دامنه ی ارتباط میان پارسیان هند و زرتشتیان ایران در دوره ی ناصری، پارسیان هند با هدف اصلاح وضعیت و امور مذهبی و اجتماعی همکیشان خود در ایران اقدام به ارسال نمایندگان و تأسیس انجمن هایی در میان زرتشتیان ایران به ویژه زرتشتیان یزد نمودند. تشکیل این انجمن ها در شهر یزد در کنار تلاش های برخی مصلحان زرتشتی به ویژه پارسیان موجب رقم خوردن تحولات قابل توجهی در احوال زرتشتیان این ناحیه شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی در پی پاسخ گویی به این سؤال اصلی است که وجود انجمن های زرتشتی در شهر یزد در دوره ی قاجاریه چه نقشی در حیات فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان این ناحیه ایفا کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پارسیان هند از طریق تأسیس انجمن هایی همچون انجمن اکابر و انجمن ناصری، نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت و اصلاح حال زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه ایفا کردند. این انجمن ها با مساعدت نمایندگان پارسیان هند در انجام اموری مانند لغو جزیه، تأسیس مدارس نوین و برداشتن اجحافات از اقلیت زرتشتی، نقش مهمی در حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی زرتشتیان یزد داشتند.
بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی استرآباد در عصر قاجار تا سال 1324 هـ ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.
تأثیر قم در تمدن اسلامی از قرن دوم تا پایان قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل تأثیرگذار در تمدن اسلامی از موضوعات حائز اهمیت است. در شکوفایی تمدن اسلامی مردم شهرهای مختلف از جمله قم به عنوان یکی از شهرهای مهم مذهبی شیعه تأثیرگذار بوده اند. این نوشتار با بهره گیری از رویکرد توصیفی_تحلیلی در صدد پاسخ به این سؤال است که قم از قرن دوم تا چهارم (ه.ق) چه تأثیراتی بر تمدن اسلامی داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد، مردم قم اعم از بومیان محلی و اشعریان شیعی عرب با استفاده از نیروی انسانیِ کارآمد و برنامه ای منسجم در مدت زمان کوتاهی توانستند با خودکفایی در بخش های مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری، صنعتی، کشاورزی، دامداری، قضایی، نظامی، علمی، معماری و هنر، صادرات کالاهای مرغوب و باکیفیت به بلاد اسلامی، تأمین نیروی کارآمد سیاسی برای دیگر شهرها، اعزام تجار و بازرگانان به شهرهای مختلف اسلامی، تأمین امنیت راه های مواصلاتی و ابداع و انتقال سبک هنر و معماری به دیگر شهرهای اسلامی بر تمدن اسلامی تأثیرگذار باشند.
شناسایی روند تاریخی شکل گیری بسیج منابع نیروهای مذهبی شهرستان ساوه در فرایند انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین هدف این پژوهش کیفی- توصیفی بررسی تاریخی چگونگی شکل گیری بسیج منابع نیروهای مذهبی در فرایند انقلاب اسلامی در شهر ساوه از 1356-1357 است. روش گردآوری داده ها اسناد و مدارک مربوط به انقلاب اسلامی بر اساس نظریه ی بسیج منابع چارلز تیلی می باشد. بر این اساس، پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که روند تاریخی بسیج منابع نیروهای مذهبی در فرایند انقلاب اسلامی در شهرستان ساوه چگونه بوده است؟ به نظر می رسد مؤلفه های مستخرج از نظریه ی چارلز تیلی در تبیین چگونگی بسیج منابع نیروهای مذهبی شهرستان ساوه در فرایند انقلاب اسلامی مناسب است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در فرایند انقلاب اسلامی در شهر ساوه، گروه ها و اقشار مختلف که به دنبال بسیج منابع علیه رژیم پهلوی بودند، عبارت بودند از: روحانیون، بازاریان، فرهنگیان (معلمان و دانش آموزان) و زنان. در این دوره گروه های غیرسازمانی با محوریت اشخاص روحانی شکل گرفته بود و عمدتاً در مساجد و حسینیه ها فعالیت می کردند. منابع قدرت با عدم بهره گیری از منابع اجبارآمیز همانند سلاح، منابع فایده مندانه از طریق خدمات اطلاع رسانی همانند نوار کاست و منابع هنجاری با برگزاری مراسم مذهبی در ایام محرم، صفر و رمضان، فعالیت می کردند. بسیج تدافعی با اقداماتی همچون تخریب تمثال شاه و بسیج تهاجمی با اعتصاب، تعطیلی بازارها و تظاهرات شکل گرفته بود و کنش های جمعی با دو نوع «کنش جمعیِ واکنشی» (اعتصابات) و «کنش جمعیِ ابتکاری» (درگیری های خیابانی و زد و خوردهای میان نیروهای انقلابی و عمال رژیم) همراه بود.
بررسی وضعیت ایالت استرآباد و دلایل ناتوانی حاکمان این منطقه در مقابله با نفوذ و سلطه روسیه در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش های روسیه برای نفوذ در ایالت های شمالی ایران، در دوره ی قاجار شکل جدی تری به خود گرفت و سرانجام پس از انعقاد عهدنامه های گلستان و ترکمانچای، محسوس تر و مشهودتر شد. استرآباد به سبب موقعیت ویژه ی تجاری و جغرافیایی خود، مورد توجه خاص روس ها قرار گرفت. آنها با نفوذی که در استرآباد به دست آوردند بر مسائل، وقایع و حوادث این ناحیه تأثیرات جدی گذاشتند. این شرایط به سمتی پیش رفت که حاکم منطقه، عملاً کنسول روس بود و اکثر حکام و مقامات ایرانی در مقابل او قدرتی نداشتند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت ایالت استرآباد و دلایل ناتوانی حاکمان این منطقه در مقابله با سلطه ی روسیه قصد آن دارد تا به این سؤال پاسخ دهد که چرا حکام ایالت استرآباد نمی توانستند واکنشی مناسب در مقابل نفوذ روس ها داشته باشند؟ یافته های پژوهش که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی انجام شده، این فرضیه را مطرح می کند که نبود حاکمان مقتدر و اصلاح گر در منطقه ی استرآباد، ظلم و تعدی مقامات و حاکمان ایرانی این منطقه به مردم، عدم یکپارچگی و اتحاد میان اهالی و نهایتاً همدستی برخی مقامات ایرانی با روس ها، نفوذ و حضور بیگانگان را در منطقه پررنگ تر کرد.
بازسازی نظام اداری - مالی حکومت قاجار در بندر بوشهر (1264- 1305 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت قاجار وارث نوعی از پراکندگی قدرت در ایران بود. از این رو برای بازگرداندن نظارت بر نهادهای اداری- مالی، سیاست هایی اتخاذ کرد که به پشتوانه ی تخصیص اعتبار ، اجرایی می شد. در راستای این هدف، از ابتدای دوره ی قاجاریه تا پایان پادشاهی محمدشاه در سال 1264 ه.ق اقداماتی برای بازسازی نظام اداری در بندر بوشهر انجام شد و سپس با شروع دوره ی ناصری و صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر، از طریق اختصاص بودجه به مصارف کشوری و لشگری، بازسازی نظام اداری بندر بوشهر پیگیری شد. با بررسی دفاتر «دستورالعمل» و «مفاصاحساب» این دوره، می توان سیر تخصیص بودجه برای بازسازی نظام اداری و مالی بنادر را از ابتدای دوره ی ناصری پیگیری نمود. مطالعه ی این متون سیاقی، سیر سیاست های اداری- مالی حکومت قاجار برای توسعه ی نظام اداری- مالی خود در بندر بوشهر را نشان می دهد. شکل گیری ولایت «بوشهر و مضافات و بنادر» در سال 1305 ه.ق نقطه عطفی در این فرآیند بود. با تشکیل این ولایت، بندر بوشهر بیش از پیش به نظام اداری- مالی حکومت قاجار نزدیک شد. پرسش این پژوهش این است که سیاست گذاری حکومت قاجار برای جای دادن بندر بوشهر در نظام اداری – مالی خود چگونه بود؟ این پژوهش با استفاده از روش کیلومتریک، بودجه ی اختصاص داده شده به مصارف اداری - مالی بندر بوشهر را به عنوان یکی از مؤلفه های مؤثر بر بازسازی نظام اداری- مالی حکومت قاجار در بنادر جنوبی در نظر گرفته است. فرضیه این پژوهش آن است که تشکیل واحد اداری- مالی ولایت «بوشهر و مضافات و بنادر» به عنوان واحدی مستقل از ایالت فارس، امری دفعی نبوده، بلکه برآیندی از روند برنامه ی تخصیص بودجه برای بنادر جنوبی در دور ی ناصری است.
عوامل پایداری حکومت محلی سلجوقیان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلجوقیان کرمان یا آل قاورد (۴۳۲-۵۸۳ق) یکی ازحکومت های مهم محلی در تاریخ سلجوقیان، توسط قاورد در کرمان شکل گرفت و به مدت یکصدوپنجاه سال از کرمان تا سواحل عمان را زیر سیطره خود داشت. این حکومت منشأ تحولاتی در اقتصاد و تجارت زمینی و دریایی شد؛ بطوریکه در این دوره کرمان به یکی از پایگاه های تجاری در قلمرو حکومتی سلجوقیان بزرگ تبدیل شد. اگرچه به دلیل بروز چالش بین سلطان ملکشاه و قاورد، چند جنگ رخ داد که موجب تیرگی روابط فی مابین شد، ولی سرانجام بین آنها صلح برقرار گشت و از آن پس آل قاورد سعی کردند در منازعات شاهزادگان و حکومت مرکزی دخالت نکنند. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل بقا و تداوم این سلسله محلی، آن هم در دوران بحرانی پس از مرگ ملکشاه است. نتایج تحقیق نشان داد که نگرش سیاسی جانشینان قاورد نسبت به حکومت مرکزی مبنی بر عدم مداخله در منازعات سلجوقیان و توجه آنها به شکوفایی تجاری و اقتصادی در درازمدت، رمز بقا و پایداری حکومت سلجوقیان کرمان شد. این پژوهش تلاش دارد تا بر اساس روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و در حوزه ی مطالعات کتابخانه ای، موضوع را از زوایای مختلف مورد واکاوی قرار دهد.
پیامدهای اشغال قزوین توسط متفقین در جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قزوین از جمله شهرهایی است که در هر دو جنگ جهانی مورد اشغال متفقین قرار گرفت. در جنگ جهانی دوم نیروهای هر سه کشور شوروی، بریتانیا و آمریکا در این شهر حضور یافتند و قزوین به عنوان یکی از مراکز فرماندهی نیروهای شوروی و پایگاه اصلی آنها برای کنترل پایتخت مورد استفاده قرار گرفت. حضور نیروهای متفقین در قزوین، مشکلات زیادی را برای ساکنان آن به وجود آورد که آثار و نشانه های آن در اسناد و منابع تاریخی قابل مشاهده است. هدف پژوهش حاضر که با روش تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام می شود بررسی وضعیت قزوین در جنگ جهانی دوم است و می خواهد به این سوال پاسخ دهد که اشغال قزوین توسط نیروهای متفقین چه پیامدهایی را برای این شهر و ساکنان آن داشته است؟ نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد حضور متفقین در قزوین که از اولین روزهای ورودشان به ایران تا ماه های بعد از اتمام جنگ جهانی ادامه یافت، سبب بروز ناامنی، هرج و مرج، قتل، غارت، دزدی، قحطی، گرانی، قاچاق، احتکار، بیماری، اختلاف و درگیری در قزوین و اطراف آن شد. هر چند با اتمام جنگ و خروج متفقین از ایران وضعیت در ظاهر به حالت عادی برگشت، اما برخی از پیامدهای آن همچون تشکیل حزب توده و دخالت های آن در امور داخلی و اختلافاتش با گروه های دیگر سیاسی همچنان ادامه یافت.
همزیستی و همگونی امامان اسماعیلی در کرمان پس از سقوط الموت و بررسی دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمه های سده ی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعه های اسماعیلی توسط مغولان (سده ی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولت های سنی و نیز سایر گروه های شیعه، فرقه ای ضاله، ملحد، بی دین و نامسلمان خوانده می شد. باقی مانده ی جوامع اسماعیلی از عصر مغول تا صفوی هم، رستاخیز خود را در چالش با دولت های بعدی آغاز نمودند. پس از سقوط الموت در کرمان شاهد همزیستی مسالمت آمیز میان جامعه ی اسماعیلی با دولت های پس از صفوی هستیم که به عقیده ی برخی، دولت های مزبور، خود، علاقه ای به درگیری با بازماندگان اسماعیلی نداشتند. از منظر این نوشتار ائمه ی اسماعیلی، ابتدا خود مروج همزیستی و مسالمت با جامعه ی مسلمان ایرانی در کرمان شدند و آنگاه دولت های مزبور، مجبور به مصالحه جویی با آنها گردیدند. سئوال اصلی پژوهش این است که این همزیستی به چه شکل صورت گرفت و زمینه ها و عوامل آن چه بود؟ نتایج نشان می دهد که شرایط جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی کرمان، بستری بوجود آورد که بتدریج رهبران اسماعیلی با درک شرایط مکانی و زمانی، بدون اشاعه ی مذهب، بتوانند به عنوان سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، مورد پذیرش اهالی کرمان قرار گیرند و حکومت های زند و قاجار را موظف به رعایت حال آنان کنند. سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، واژه ی اسماعیلی بودن را در خود هضم کرد و گفتمان مسالمت و همزیستی را جایگزین آن نمود. پژوهش حاضر می کوشد کرمان را بسترساز حیات مجدد اسماعیلیان پس از زوال دوره ی الموت برای راه یافتن به جهان امروزی معرفی نماید.
تحولات تاریخی یهودیه اصفهان: گذار از عصر باستان به دوره ی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«یهودیه» نامی است که به دلیل اسکان گروه هایی از یهودیان مهاجر یا تبعیدشده در برخی شهرهای تاریخی ایران، قبل و بعد از اسلام، به این شهرها یا قسمتی از آنها اطلاق شده است. این یهودیان به سبب پیوندهای مستحکم درونی و تلاش برای حفظ استقلال و جدایی از اقوام دیگر، هرگز در جوامع میزبان ادغام نشدند و به شکلی هم بسته در قسمتی جدا اما نزدیک از محل استقرار مردم بومی، اقامت گزیدند و به این ترتیب هسته ی اولیه ی یهودیه ها را شکل دادند. مهم ترین و نامدارترین آنها، یهودیه ی اصفهان بود. آنها قرن ها پیش از ورود اسلام، به این منطقه مهاجرت کردند و در کنار هسته ی اصلی اصفهان بعدی که در آن زمان به جی موسوم بود، یهودیه را بنیان گذاردند. در مقاله ی حاضر تلاش شده تا با روش توصیفی تحلیلی تحولات تاریخی یهودیه ی اصفهان و گذار آن از عصر باستان به دوره ی اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنا بر یافته های پژوهش، یهودیه ی اصفهان به رغم همه ی محدودیت های تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فقهی، پس از ورود اسلام به این منطقه، نه تنها اهمیت و اعتبار خود را از دست نداد، بلکه از سده ی چهارم به بعد به اوج توسعه و ترقی رسید.
کارکردهای انجمن ملی انزلی در عصر مشروطه (از محرم سال1325 تا شعبان 1325 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر مشروطه شمار فراوانی انجمن در سراسر ایران و از جمله در شهرهای گیلان؛ مانند رشت، انزلی، لاهیجان و آستارا تشکیل شدند. شکل گیری انجمن ها؛ همانند دیگر نهادها و سازمان های مردمی، تلاش برای استقرار نظم جدید و اهمیت دادن به نقش و جایگاه مردم در عرصه سیاست و امور اجتماعی با هدف مشروطه خواهی و حاکمیت بخشیدن به قانون و آزادی بود. انجمن ملی انزلی در بندر کوچکی بر کنار سواحل دریای خزر تاسیس شد، شهری که در آشنایی ایرانیان با غرب سهیم بود. موقعیت خاص جغرافیایی بندرانزلی بر فعالیت و تحرک انجمن ملی انزلی هر چه بیشتر افزود. با وجود نقش های متعدد و مهمی که این انجمن ایفا نمود، اما تاکنون پژوهشی مستقل درباره آن صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با محور قرار دادن انجمن ملی انزلی درصدد پاسخ به این پرسش است که انجمن ملی انزلی چه کارکردهایی داشت؟ این انجمن کارکردهای مختلفی را در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امور عام المنفعه به اجرا گذاشت. تبین و بررسی مسأله مزبور بر پایه داده های تاریخی که از خلال اوراق روزنامه ها و کتب به روش کتابخانه ای فراهم آمد، با عنایت به رویکرد توصیفی تحلیلی هدف پژوهش حاضر است. یافته های تحقیق نشان می دهد، انجمن ملی انزلی با یاری و همراهی مردم و دیگر انجمن ها، نه تنها از مشروطه خواهی و نهادهای آن دفاع نمود بلکه با توجه به درخواست های مردمی ترتیب و ساماندهی امورات مختلف اجتماعی و اقتصادی را وجه همت خود قرار داد؛ و به توفیقاتی هم نائل شدند.
تاریخ هجده ساله ی تبریز (نگاهی به وضعیت تبریز جدا شده از ایران: 27 رمضان 993 تا 18 جمادی الاول 1012ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت عثمانی در عهد مراد سوم، به سال 986ق. / 1578م. با توجه به ضعف صفویان به ایران حمله کرد. نتیجه هجوم عثمانی ها بعد از 12 سال جنگ، جدایی بخش بزرگی از غرب کشور و ازجمله آذربایجان بود. طی معاهده استانبول اول، تبریز و بخش بزرگی از آذربایجان به طور رسمی به دولت عثمانی ملحق شد. عثمانی ها با احداث یا تعمیر قلاع در گام اول، و تعیین «بیگلربیگی» و «قاضی» و «دفتردار» برای مناطق اشغال شده در گام دوم، کوشیدند این مناطق را برای همیشه ضمیمه قلمرو خود کنند. به قدرت رسیدن شاه عباس اول معادلات سیاسی بین دو دولت را به کلی تغییر داد؛ درنتیجه سیر وقایع به بازپس گیری مناطق از دست رفته از طریق انجام یک سلسله عملیات های نظامی منتهی شد. تحولات تبریز و آذربایجان در طول مدت اشغال آن، تقریبا به طور کامل، برای ایرانیان نامعلوم است؛ چراکه نه تواریخ صفوی، و نه محققان ایرانی بعدی بدان اقبال نشان نداده اند. از این رو، رویکرد اصلی مقاله حاضر روشن نمودن شیوه سلوک عثمانی ها با مردم مناطق اشغالی و به طور متقابل، رفتار مردمان آن نواحی با کارگزاران عثمانی است. به بیان دیگر: بررسی مختصر اقدامات عثمانی ها در آذربایجان مسئله اصلی این پژوهش است. این پژوهش با تکیه بر اسناد دولت عثمانی، به ویژه، «دفترهای مهمه» تهیه گردیده است. در تحقیق حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع عثمانی- ایرانی، به تبیین مختصر این نقطه مبهم از تاریخ کشور پرداخته شده است.
واکاوی مناسبات مالیاتی مالکین سنقر با حکومت مرکزی در اواخر دوره قاجاریه و دولت رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنقر و کلیایی یکی از مناطق حاصلخیر در کرمانشاه است که در دوره قاجار مورد توجه برخی از خاندان های متنفذ این حکومت قرار گرفت. آنها آن ها با خرید املاک مردم به بهای اندک، صاحب زمین های فراوانی در این منطقه شدند. دو تن از ملاکین بزرگ این منطقه، عبدالحسین فرمانفرما و امان الله خان فتح السلطان بودند که اولی شاهزاده قاجاری و دومی از بزرگان منطقه کلیایی سنقر است. این ملاکین در اواخر دوره قاجار به علت بحران های مالی و وقوع جنگ جهانی اول از تسویه به موقع مالیات اراضی خود شانه خالی کردند، دولت نیز با این افراد غالباً رویه مماشات را در پیش می گرفت، اما پس از کودتای 1299ش. به ویژه بعد از نخست وزیری و پادشاهی رضاشاه، حسابرسی شدیدی از آنها آن ها به عمل آمد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که چرا ملاکین متنفذ سنقر بدهی مالیاتی داشتند و حکومت های قاجار و پهلوی اول با این مساله چگونه برخورد کرد؟ این پژوهش با روش توصیفی–تحلیلی انجام گرفته و تکیه آن بر اسناد مربوط به دوتن از ملاکین بزرگ منطقه سنقر است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ملاکین دوره قاجار با توجه به معافیت هایی که حکومت برای آنها آن ها در نظر گرفته بود و نفوذی که در دربار داشتند، از تسویه به موقع مالیات های خود امتناع می کردند، اما در اوایل دوره نخست وزیری و پادشاهی رضاشاه با توجه به نیاز او برای تأمین بودجه اصلاحات و نوسازی های گسترده خود از طریق مالیات گیری و نیز طمع وی به تصاحب اراضی حاصلخیز آنها، آن ها، حسابرسی شدیدی از این ملاکین صورت گرفت.
جایگاه موقوفات بر شکوفایی سنت تعزیه در شیراز عصر قاجار (1220 – 1344 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عهد قاجار دوره تکامل، توسعه و رشد کمی و کیفی تعزیه بود و از جهات گوناگون ازجمله محتوا، نحوه اجرا، چگونگی پوشش، دگرگون شد و به دلیل بافت مذهبی جامعه ایران و به تبع آن ایالت فارس و به ویژه شهر شیراز در عصرقاجار، رونق فراوانی یافت. علاوه بر این رقابت کارگزارن حکومتی، اعیان و بزرگان، زنان، روحانیون و بازرگانان نقش پررنگی در برگزاری آیین عزاداری محرم به ویژه برگزاری تعزیه داشتند و در این راه موقوفاتی را برای محل و یا تامین مخارج تعزیه داری وقف می کردند. بررسی جایگاه اسناد موقوفات و متولیان آن ها در تعزیه داری شیراز در دوره قاجاریه، پرسشی اساسی است که این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش اسنادی و تجزیه و تحلیل اسناد به مسئله موردنظر پاسخ دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بافت سنتی و مذهبی جامعه فارس در دوره قاجار و ارادت بومیان ازجمله تجار، زنان اعیان و کارگزاران حکومتی نسبت به اهل بیت (ع) عامل مهمی در افزایش موقوفات و توسعه تعزیه داری در شیراز بود.
صوفیان و سلاطین: کنش های سیاسی شیوخ نقشبندی در قلمرو اشترخانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصوف که در پی فروپاشی حکومت مغول به تدریج از خلوت خانقاه ها پا به عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نهاده بود، در دوره تسلط ازبکان بر ماوراءالنهر همچنان نقش قابل توجهی را در این حوزه ها ایفا می کرد. در این میان طریقت نقشبندیه به سبب گستردگی و نیز پیروان پرشمار از اهمیت بیشتری برخوردار بود. خاندان های متنفذ نقشبندی که در ماوراءالنهر دوره تیموری و شیبانی حضور پررنگی داشتند در دوره اشترخانیان نیز نفوذ، اعتبار و ارتباط نزدیک خود با حکومت را حفظ کردند. باوجوداین، ضرورتاً روابط میان خاندان های مختلف نقشبندی با خوانین اشترخانی یکسان نبود. بررسی کنش های سیاسی خاندان های نقشبندی و عوامل مؤثر بر آن در دوره اشترخانی، موضوع پژوهش حاضر است. بنا بر یافته های این پژوهش، شیوخ صوفی نقشبندی، طیف وسیعی از تعامل و تقابل با دستگاه قدرت را نمایان ساختند ضمن اینکه خود نیز برای مدتی کوتاه در رأس هرم قدرت قرار گرفتند. میانجی گری در میان مدعیان قدرت، نظامی گری و حکمرانی در شمار نقش هایی بود که شیوخ نقشبندی در عرصه سیاست این دوره ایفا کردند. نوع کنش شیوخ صوفی نسبت به خوانین، تابعی از منافع محلی، خاندانی و عمومی آن ها بود. درحالی که خاندان های نقشبندی مقیم بخارا، کرسی اصلی حکومت اشترخانیان، در راستای حفظ وضع موجود، عمدتاً در پی تعامل و ارتباطی حسنه با خوانین وقت بودند و شیوخ نقشبندی سمرقند، با هدف تغییر وضع به نفع ایالت خود، غالباً در کنار مخالفان بخارا می ایستادند.