فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبادله و تجارت در پیش رفت جوامع بشری نقشی بسیار مهم داشته است. مبادله محصول تولید است و تولید برای اولین بار در دوره نوسنگی خاور نزدیک، به مرکزیت ایران، مفهوم واقعی یافته؛ بنابراین مبادله و تجارت از این دوره آغاز شده است. گوردون چایلد در بیان مراحل توسعه اجتماعی و اقتصادی تمام جوامع انسانی، سه انقلاب را شناسایی کرده است: 1. انقلاب تولید غذا که همان دوره نوسنگی خاور نزدیک و ایران است؛ 2. انقلاب شهرنشینی که همان عصر مفرغ خاور نزدیک و ایران است؛ 3. انقلاب صنعتی که در اروپا رخ داده است. در این مقاله، بر انقلاب تولید غذا متمرکز خواهیم شد که آغاز کشاورزی و دام داری است و به تبیین این موضوعات می پردازیم: ١. معرفی دوره نوسنگی ایران با روی کرد اقتصادی؛ ٢. تبیین نظریه ها ی معروف مبادله و تجارت در پیش از تاریخ؛ ٣. استخراج شیوه های رایج مبادله و تجارت و تطبیق یافته های دوره نوسنگی و مس سنگی ایران با شیوه های یادشده؛ ٤. تحلیل و تبیین قدیمی ترین ماده تجاری جهان یعنی ابسیدین براساس یافته های باستان شناسی ایران؛
5. بررسی اولین اشیای شمارشی و مهرهای تجاری در محوطه ها یی مانند سیلک کاشان و گوی تپه آذربایجان غربی.
بررسی تأثیر ساختار سنی جمعیت بر رشد و توسعه کشورهای با درآمد بالا
حوزههای تخصصی:
فرضیه سیکل زندگانی مودیگلیانی و نظریههای سرمایه انسانی، دلالت بر این دارند که با افزایش سن یک فرد، رفتار وی تغییر میکند. اگرچه این نظریهها رفتار اقتصادی یک فرد را مورد مطالعه قرار میدهند، اما افراد یک جامعه باهم یک اقتصاد را تشکیل میدهند. با یک جمعینگری به رفتار افراد در یک اقتصاد، این تئوریها، استنادات مهمی درباره ی روابط میان ساختار سنی و تعدادی از متغیرهای کلان اقتصادی دارند. این مطالعه، رابطه میان ساختار سنی و توسعه اقتصادی کشور با استفاده از دادههای سالیانه تولید ناخالص داخلی را در 39 کشور با درآمد بالا طی دوره زمانی 1996 تا 2010 بررسی میکند. با وجود ریشه واحد در سریهای زمانی، با استفاده از روش هم انباشتگی پانل، میتوان روابط میان متغیرها را در سطح دادهها بررسی کرد. اعمال دو آزمون هم انباشتگی پدرونی، یافتههای مطالعه در مورد رابطه بلندمدت تولید ناخالص داخلی و ساختار سنی را حمایت میکند. ضرایب برآورد شده از رگرسیونهای پانل، با اثرات مورد انتظار فرضیه سیکل زندگانی و نظریه سرمایه انسانی همخوانی دارند: کودکان و بازنشستگان دارای اثر منفی و گروههای سنی کاری دارای اثر مثبت بر تولید ناخالص داخلی و به تبع آن بر توسعه هستند
بررسی تأثیر آگاهی از اهداف توسعه ملی بر اخلاق کاری کارکنان دولت (مورد مطالعه: کارکنان سازمان ها، ادارات کل و شرکت ها در شهر یاسوج)
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی از طریق اخلاق کاری پیشرفته، نقش مهمی در موفقیت سازمان دارد اما ضعف اخلاق کاری یکی از مسائل مهم سازمانی در بسیاری کشورها از جمله ایران است. در تبیین ضعف اخلاق کاری به عوامل متعددی اشاره شده است. آگاهی کارکنان از اهداف توسعه ملی میتواند بر اخلاق کاری تأثیر بگذارد اما این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس، هدف اساسی تحقیق حاضر بررسی اخلاق کاری در بین کارکنان دولت و تعیین تأثیر میزان آگاهی از اهداف توسعه ملی کشور بر آن است. جامعه آماری، کارکنان دولت در شهر یاسوج است که 327 نفر بهعنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای در سازمانهای حفاظت محیط زیست، مسکن و شهرسازی، امور اقتصادی و دارایی، آموزش و پرورش، جهاد کشاورزی، ادارات کل کار و امور اجتماعی، ثبت احوال، فرهنگ و ارشاد اسلامی، راه و ترابری، و شرکتهای گاز و توزیع نیروی برق انتخاب شدند. ابزار سنجش اخلاق کاری، مقیاس چندبعدی میلر و همکاران است و ابزار سنجش آگاهی از اهداف توسعه ملی، مقیاسی پژوهشگر ساخته است. این ابزار با استفاده از تحلیل عاملی، تعیین اعتبار سازه گردیده و با استفاده از ضریب آلفا کرانباخ تعیین پایایی شدند. یافتههای تحقیق بیانگر این هستند که اخلاق کاری کارکنان دولت، در سطح متوسط رو به بالاست. به علاوه، بین میزان آگاهـی از اهداف توسعه ملی و اخلاق کاری رابـطه مستقیم و مـعناداری وجود دارد. نتیجهگیری اساسی تحقیق این است که آگاهی از اهداف توسعه ملی، میتواند باعث ارتقای اخلاق کاری کارکنان شود. بر این اساس، با ترسیم دقیق اهداف توسعه ملی در برنامههای
نقش عوامل خانوادگی در شکل گیری کسب وکارهای خانوادگی (مطالعه موردی: صنایع نفت و نساجی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق که با هدف شناسایی عوامل خانوادگی مؤثر بر ایجاد کسب وکارهای خانوادگی، در میان 160 شرکت خانوادگی و غیرخانوادگی در دو صنعت نفت و نساجی، انجام شده است مشخص گردید که عوامل ارتباطات خانوادگی، اهداف خـانوادگی، منـابع خـانوادگی، و بینش مشتـرک خانوادگی بر ایجاد کسب وکارهای خانوادگی تاثیرگذار بوده، اما این عوامل به همراه عواملی چون اندازه خانواده و اختلافات خانوادگی بر ایجاد کسب و کارهای غیرخانوادگی مؤثر نیستند.
تاثیر آزادسازی تجاری بر فقر روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر آزاد سازی تجاری بر فقر روستایی ایران با استفاده از تحلیل سریهای زمانی و سیستم معادلات همزمان طی سالهای 1359 تا 1388 میباشد که روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط جهت تخمین چهار معادله به صورت همزمان مورد استفاده قرار گرفته است. طبق نتایج بدست آمده ، ضریب متغیر توزیع درآمد تأثیر منفی و معنیداری بر نسبت جمعیت فقیر به کل جمعیت دارد . متغیر شاخص تجارت تأثیر مثبت و معنیداری در سطح 95 درصد بر متغیر تولید ناخالص داخلی به ازای هر واحد سرمایه میگذارد. متغیر نرخ تورم تأثیر منفی و معنیداری در سطح 90 درصد بر متغیر تولید ناخالص داخلی دارد. متغیر نسبت تولیدات کشاورزی به GDP تأثیر منفی و معنیداری در سطح 95 درصد بر متغیر توزیع درآمد میگذارد ، همچنین متغیرهای توزیع درآمد و سهم تولیدات کشاورزی از GDP تأثیر مثبت و معنیداری بر متغیر شاخص تجارت گذاشته است.
جامعه شناسی صنعت
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۷ شماره ۱۹۸
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی تأثیرات اقتصادی گردشگری در مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در مازندران به مثابه استراتژی ایده آل توسعه در نظر گرفته می شود. آمارها نشان می دهند، درآمد حاصل از گردشگری در این استان گاه تا بیش از 5 برابر کل بودجه استانداری بوده است. با وجود این، در نگاهی انسان شناختی درمی یابیم، گردشگری به مثابه یک برنامه در توسعه اقتصادی موفق محقق نشده است. منافع اصلی حاصل از اقامت و پذیرایی گردشگر عمدتاً نصیب سرمایه گذاران غیربومی می شود و بنابراین اقتصاد محلی چنانکه باید سودمند نیست. از سوی دیگر، شیوه های معاش بومی به واسطه فعالیت در بخش خدمات گردشگری در حال نابودی هستند. جان باختن تدریجی کشاورزی و فعالیت های مربوط به صنایع دستی و هنر بومی از جمله مهم ترین این موارد است. در مقاله حاضر با رویکرد انسان شناسی، گردشگری بررسی شده و به تبع آن، با استفاده از روش های کیفی همچون مصاحبه و مشاهده مشارکتی به بررسی تأثیرات اقتصادی گردشگری در مازندران پرداخته شده است.
تغییرات ساختار اقتصادی بازار و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن (بررسی موردی بازار تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بازار تبریز قطب اقتصادی مهم شمال غرب کشور است و از قدیم دارای نقش توزیعی و تولیدی بود. این مقاله سعی در بررسی تأثیر مدرنیسم و عناصر آن بر تغییرات ساختار اقتصادی بازار تبریز را دارد. منظور از ساخت اقتصادی بازار فعالیت های و کارکردهای اقتصادی آن از قبیل تولید، توزیع، تجارت، عمده و خرده فروشی است. برای بررسی تغییرات بازار از رویکرد ساختی-کارکردی استفاده شد. روش مورد استفاده در این تحقیق روش کیفی است. جمع آوری داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفت و داده های به دست آمده با روش تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل شدند. مهمترین تغییرات اقتصادی بازار تبریز عبارت اند از کاهش نقش تولیدی و توزیعی بازار، کاهش تجارت و از رونق افتادن برخی از اصناف مهم بازار. پیامد این تغییرات کاهش قدرت اقتصادی بازار تبریز است. مهمترین علل تغییرات رخ داده عناصر مدرنیزاسیون شامل تکنولوژی، رسانه ها، وسایل حمل ونقل هستند.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مدیران واحدهای تولیدی نسبت به فضای کسب و کار (بررسی موردی: یزد)
حوزههای تخصصی:
می توان اذعان داشت که بخش قابل توجهی از مقتضیات اقتصادی هر کشور در گرو فضای کسب و کار مساعد و مناسب آن کشور است. عدم برخورد مناسب با پدیده فضای کسب و کار در ایران و در نظر نگرفتن علایق و نگرش های مدیریتی از جمله کارآفرینان آن، همواره مشکلات و نارسایی های در بهبود فضای کسب و کار به دنبال داشته است. بررسی نگرش مدیران واحدهای تولیدی بهعنوان کارآفرینان می تواند ما را در شناخت موانع و مشکلات موجود بر سر راه بهبود فضای کسب و کار یاری رساند تا از این طریق بتوان با برنامهریزیهای مناسب از سوی دولت زمینه کارآفرینی و بالطبع اشتغال را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مدیران واحدهای تولیدی نسبت به فضای کسب و کار در شهر یزد انجام گرفت. این پژوهش با روش پیمایش و به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه را مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط فعال شهر یزد تشکیل می دادند که براساس فرمول کوکران 145 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. تکنیک های آماری مورد استفاده، شامل آزمون تفاوت میانگین (T-test)، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بوده است. و سپس اطلاعات جمعآوری شده (بوسیله پرسشنامه) با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد میزان نگرش مدیران نسبت به فضای کسب وکار مثبت است. هم چنین یافته ها نشان داد که بین جنسیت، وضعیت تأهل، ارتباط با واحد تولیدی، نوع سازمان و سطح مدیریت مدیران با نگرش نسبت فضای کسب و کار تفاوت معناداری وجود ندارد. هم چنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سن، تحصیلات، درآمد ماهیانه، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر و تعداد شاغلان با نگرش مدیران نسبت به فضای کسب و کار رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین متغیرهای اصلی تحقیق شامل ریسک پذیری، خلاقیت، پذیرش اجتماعی، دینداری و بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی با نگرش نسبت به فضای کسب و کار همبستگی مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب سه متغیر پذیرش اجتماعی، خلاقیت، دینداری در مجموع 5/60 درصد از واریانس نگرش نسبت به فضای کسب و کار را تبیین می کنند.
بهره وری و اشتغال زنان
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی وبر
طراحی الگوی ارتباطی و اطلاع رسانی برای توانمند سازی زنان عضو صندوق اعتبارات خُرد روستای لپویی استان فارس با پارادایم توحیدمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت توانمند سازی زنان، مقاله حاضر به بررسی پارادایم های توانمند سازی «ساختارمحور»، «کارکردمحور»، «تفسیرمحور»، و «انسان محور» می پردازد؛ و با توجه به ناموفق بودن این پارادایم ها ، پارادایم گزیداری منطبق با فطرت انسان و احکام الهی یعنی «توانمند سازی توحیدمحور» را ارائه می کند که به منظور پیاده سازی آن نیز پیمایشی درباره صندوق اعتبارات خُرد زنان روستای لپویی استان فارس به انجام رسید؛ و با طراحی الگوی ارتباطی و اطلاعاتی متناسب، چگونگی تحقق توانمند سازی آنها تببین شد. جمعیت نمونه مطالعه شصت نفر بوده، گردآوری داده ها با روش های مشاهده، مصاحبه و پیمایش صورت گرفت. روایی صوری پرسشنامه با کمک صاحب نظران و پایایی آن نیز با مطالعه راهنمای خارج از نمونه تأیید شد (82/0= α ). یافته ها وجود تفاوت دو گروه زنان عضو صندوق را نشان داد و با کمک نظریه های علوم اجتماعی و روان شناسی، الگوهای ارتباطی و اطلاع رسانی توانمند سازی شامل الگوهای «بینشی- عقیدتی»، «ارزشی اخلاقی»، و «مهارتی رفتاری» طراحی شد که مسیر توانمندی از طریق این الگوها به حکمت مبتنی بر مشارکت گرایی، جامع گرایی و جامعه گرایی زنان می انجامد.