فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱٬۶۶۱ مورد.
سال مرگ ریکاردوریس
گزارشهایی از یک اتفاق واحد (بررسی داستان «در جنگل»)
حوزههای تخصصی:
میان پرده ها
Stylisation discursive de la voix autre dans Madame Bovary : préoccupation de Flaubert pour faire une œuvre sur rien(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La notion linguistique-littéraire de style et voix autre dans le genre romanesque renvoie, après la théorie de modalité énonciative (structure dictum-modus), proposée par le linguiste genevois Charles Bally (1932), en principe à la terminologie du linguiste et philosophe du langage littéraire Mikhaïl Bakhtine, pour sa fameuse thèse du dialogisme littéraire qui, une fois parue, a aussitôt remis en cause l’unicité du locuteur-sujet parlant. Selon cette réflexion, l’auteur, en l’occurrence Flaubert, n’est plus seule conscience narrative à faire son récit ; mais il y a là un autre être de discours (plus souvent le personnage principal) dont la voix, ou le point de vue se fait entendre tout à côté de celle du locuteur-narrateur. Madame Bovary est l’ouvrage qui occupe une place bien remarquable dans le développement du genre romanesque à partir de la deuxième moitié du XIXème siècle, sachant que Flaubert a su introduire, par cette œuvre, la linguistique dans la littérature. Pour Flaubert, rien n’est plus soucieux que l’excellente mise en scène de la parole, ou la pensée de son personnage qui ne cesse de focaliser la perspective narrative. L’objectif de cet article est, tout en évoquant la théorie du dialogisme bakhtinien dont l’objet principal n’est que l’homme et son style dans le langage romanesque, d’approcher en gros la notion de la subjectivité langagière dans Madame Bovary à travers les outils linguistiques les plus remarquables tels : le procédé stylistique du discours indirect libre rapporté-DILR, l’autorité polyphonique, la parole doxique, les italiques, les questions rhétoriques, le passé simple subjectif, etc. qui tous trahissent l’hétérogénéité énonciative du discours romanesque flaubertien.
Аспекты влияния традиций церковного дискурса в автобиографической прозе XIX в. (جنبه های تأثیر سنت های گفتمان کلیسایی در زندگی نامه های خودنوشت منثور سده نوزدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل سنت های نوع ادبی «اسناد دینی» در ادبیات سده نوزدهم روسیه می پردازد. مطالعه زندگی نامه های خودنوشت منثور یکی از حوزه های جدید ادبیات به حساب می آید که شامل زندگی نامه خودنوشت، اعترافات، خاطرات، یادداشت های روزانه، نامه ها و مانند آن است. پژوهش زندگی نامه های خودنوشت منثور بر پایه فمینولوژی تاریخی، تاریخ تبارشناسی و همچنین فرهنگ گروه های مختلف اجتماعی (اشراف، پیشه وران، کشیشان) استوار است؛ علاوه بر این، ما بر اهمیت سنت های کلام و سبک کلیسایی در آثار گوگول تأکید می کنیم. نگارنده معتقد است که تأثیر فعالیت های ادبی یک کشیش (ایگناتی بریانچانینوف) در گسترش زندگی نامه های خودنوشت در ادبیات روسی بسیار چشمگیر است. وظیفه اصلی زندگی نامه های خودنوشت منثور، ادبی نیست، بلکه کارکرد عملی دارد: یعنی انتقال پند و اندرزها پس از مرگ به نسل های بعدی. نگارنده به ویژه به مسأله تحول «نوع ادبی معنوی» در شکل یادداشت های روزانه توجه نشان می دهد.
کتاب خارجی؛ ادبیات از شرق تا غرب
حوزههای تخصصی:
ارثیه ناقدانه
بخش ادبیات: «هدف ادبیات» (ماکسیم گورکی)
حوزههای تخصصی:
Образ горы у Ф.И. Тютчева и Вяч. Иванова (کوه در آثار ف. ای. تیوتچف و ویچسلاو ایوانوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دگرگونی مفهوم کوه از دیدگاه تیوتچف در آثار ویچسلاو ایوانوف، بر مبنای مجموعه اشعار «الهه های کوهستان» که در کتاب «ستارگان راهنما» به چاپ رسیده است، بررسی می شود. کوه، سمبل اصلی در این مجموعه اشعار است. قطعات این مجموعه اشعار، غزلیات فلسفی تیوتچف را در خاطر زنده می کند. شاعر سمبولیست، در مقاله «نمادهای منابع پیدایش زیباشناختی» به این مسئله اشاره کرده است. ایوانوف با رجوع به اشعار تیوتچف؛ ازجمله «صبح در کوهستان»، «آلپ»، «کوه های سپیدپوش»، «با اینکه لانه ای در دره ساخته ام ...» و «دامنه آرام گرفت ... راحت تر نفس می کشد...»، حوزه معنایی مفهوم کوه را گسترش می دهد. او نماد کوه را با ایده زیبایی شناختی- عرفانی صعود و فرود که پرداخته ذهن خود اوست، مرتبط می سازد و در هم می آمیزد. در نتیجه، معانی تیوتچف به یکی از معانی ممکن سمبل افسانه ای بدل می شوند که ساختار معنایی چند سطحی دارند. ایوانوف با این نوع پردازش به چند هدف دست می یابد: معنای شعر خود را غنا می بخشد و همچنین با تقدیس آثار تیوتچف، آن ها را در ردیف سنت پایدار قرار می دهد.
مقاله به زبان فرانسه: طرح ریزی انواع رابطه با «دیگری» در «آخرین مصری» اثر «ژرار مَسه» (La schématisation du rapport avec «l’Autre» dans Le dernier des Égyptiens de Gérard Macé)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثاری که با هدف احیای دوباره «زندگی های پیشین» به نگارش درآمده اند، «آخرین مصری» ژرار مَسه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در اینجا نویسنده، با تکیه بر صحنه خوانش رمان «آخرین موهیکان» نوشته فنیمور کوپر، برگرفته از اسناد مرتبط با زندگی شامپولیون به نقل زندگی کاشف هیروگلیف می پردازد. صحنه ای که درنهایت سراسر زندگی قهرمان را پوشش می دهد و دنیایی خلق می کند که همزمان برخورد میان شامپولیون و بومی های آمریکا، شامپولیون و مصریان باستان و نیز شامپولیون و مَسه را در برمی گیرد. با این توضیح، در مطالعه حاضر، از میان شبکه های مختلف معنایی که معماری مضمونی اثر مَسه را شکل می دهند، هدف خود را به بررسی دال ها و مدلول هایی محدود ساخته ایم که مستقیماً به مضمون «دیگری» مربوط می شوند؛ با طرح این سؤال که، میان «خویش» و «دیگری» چه نوع رابطه ای ممکن است؟ سؤالی که پاسخ به آن ما را به طرح ریزیِ انواع رابطه با دیگری خواهد رساند.
Литературные связи повести А.П. Чехова «Степь» (древнерусские источники, Н.В. Гоголь, В.С. Соловьев) (ارتباطات ادبی در داستان «استپ» آنتون پاولویچ چخوف (منابع روسی باستان: ن.و. گوگول، و.س. سالاویوف))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان نظام مند «استپ» نوشته چخوف، ریشه ای عمیق در ادبیات و فلسفه روسی دارد. برای درک درست معنای اخلاقی و فلسفی این داستان، لازم است منابعی را که چخوف در نوشتن بر آن ها تکیه کرده کشف و تجزیه وتحلیل نمود و پس زمینه فلسفی ای را که فکر اولیه داستان در آن فضا شکل گرفت، بررسی کرد. ازجمله، کشف رمز این عبارت- که از زبان یکی از قهرمانان چخوف بیان می شود- «موجود چیست؟ موجود شیئی خودکفاست که برای ارائه خود احتیاج به شیء دیگری ندارد» به ما این امکان را می دهد چنین نتیجه گیری کنیم که هم منابع روسی باستان، هم آثار ن.و.گوگول، نویسنده «گزیده ای از مکاتبات با دوستان»، و هم و.س. سالاویوف، فیلسوف، شاعر و نویسنده کتاب هایی چون «ایمان، عقل و تجربه»، «اصول معنوی زندگی»، «سه گفتار به یاد داستایوسکی» بر آنتون چخوف تاثیرگذاشتند. معیارهای فلسفی ای که ن.و. گوگول و و.س. سالاویوف در آثار خویش به کار گرفتند، با تفکر ادبی- هنری چخوف همخوانی دارد و وی از این معیارها برای معرفی شخصیت هایش بهره می جوید. دیدگاه های چخوف به مواضع پوزیتیویستی محدود نمی شود و او هم به ایدئالیسم فلسفی و هم به فلسفه دینی توجه نشان می دهد.
Паремиологическое пространство: дискуссионные вопросы (فضای تمثیلات: موضوع ها و مسائل چالش برانگیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مسائل مربوط به عملکرد عناصر تمثیلی در فضای تمثیلات می پردازد. همچنین به تاریخچه پیدایش عناصر تمثیلی در نشریات روسی و خارجی (از جمله نشریات انگلیسی) و عناصر وارد شده به گنجینه تمثیلات اشاره می کند که شامل امثال و حکم، عبارات ثابت، عبارات مصطلح، کلمات قصار، شعارهای تبلیغاتی و غیره است. آن دسته از مجموعه تمثیلات و عبارات ثابت روسی و انگلیسی نیز در این پژوهش تجزیه و تحلیل می شود که به واسطه پژوهش های نویسندگان معاصر روسی و خارجی از رویکردهایی متفاوت در تفکیک عناصر کاربردی در فضای تمثیلات تأیید شده اند. در جریان پژوهش، ویژگی های مشترکی که کمک می کنند تا این عناصر در زمره گنجینه تمثیلات قرار گیرند، مشخص می گردد. این گنجینه به مثابه میراث ملی- فرهنگی بشری است که در آن دانش ملت ها در حوزه های گوناگون جمع آوری و حفظ می گردد.
نویسنده ی فرابشری
حوزههای تخصصی: