فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
منشأ بسیاری از ایهام های جذّاب شعر حافظ، در چندگانگی تفسیر های مربوط به تعیین مخاطب شعر اوست. مترجم ادبی موفّق کسی است که درجه ابهام آمیزی متن را در فرایند ترجمه حفظ کند. یکی از مشکلاتی که در فرایند ترجمه رخ می دهد، عدم تناسب ساخت های دستوری و ویژگی های صرفی و نحوی زبان مبدأ و مقصد است. این امر در ترجمه ادبی و به ویژه ترجمه شعر که گاه مبتنی بر همین ویژگی های صوری برای خلق ابهام های خیال انگیز است، بیش ازپیش چالش برانگیز خواهد بود. با توجه به فقدان مشخصه جنس در نظام ضمیری زبان فارسی، برگردان ضمیر «او» که به معشوق حافظ اشاره می کند، در ترجمه انگلیسی امری چالش برانگیز است، چراکه مترجم مجبور به استفاده از یکی از دو ضمیر مذکّر یا مؤنّث خواهد بود که هرکدام تفسیری خاص را برمی انگیزد. این مقاله با بررسی نمونه هایی از ترجمه شعر حافظ توسط سه مترجم، به تحلیل و دسته بندی شیوه های ایشان در برگردان ضمیر سوم شخص مفرد می پردازد.
شادی ها و غمگنی های مترجم: خوانش و تحلیل انتقادی آرای ترجمانیِ خوزه اوُرتِگا گاسِت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاه جدل بی حاصل و غیرکاربردی در زمینه معنا به مباحثی چون ترجمه افراطی کواین کشیده می شود که در آن، معنا نه طی تعامل بینافردی، بلکه به صورت رفتارشناسانه و طی ارتباط میان عمل و بافتار حاصل می شود و معنا دست نیافتنی تصویر می شود. در این میان، فیلسوف اسپانیایی، خوزه اورتگا ی. گاست کمی از این فضای منطقی محض دوری می گزیند: وی هرچند همه امور بشری را در عین محتمل بودن دست نیافتنی می شمارد، نسبیت عام حاکم بر ارتباط درون زبانی و بینازبانی را پذیرفته و بسط می دهد و تعامل زبانی را عامل مفاهمه گویش وران زبان می داند. به زعم وی، سهل و ممتنع بودن برقراری ارتباط باعث تن دادن ساده و بی پیرایه آن به تحلیل نمی شود و ترجمه نیز باری افزون بر ارتباط نخستین بر گردن مترجم می گذارد تا در فضای سکوت زبانی وارد شود و با ناگفته ها انتقال معنا کند. این مقاله ضمن تبیین و تحلیل نقادانه تفصیلی آرای مذکور، الگوی ترجمانی ارائه شده از سوی اورتگا را به تصویر می کشد و کاربرد آن را در عمل ترجمه بررسی می کند. در پایان و پس از مداقه در این نظرات می توان نتیجه گرفت که توجه فراوان اورتگا به بافت و کلان اندیشی نظری وی گاهی باعث می گردد که اهمیتی شاید بیش از واقع به ناگفته های درون و بینازبانی داده شود و برای مترجم نقشی برسازنده و ابداع گر قایل شود که شاید در مورد ترجمه ادبی صادق باشد، ولی نادیده گرفتن اینکه بخش اعظم عمل ترجمه در حیطه متون غیرادبی است، نقش و رسالت مترجم را دچار انحراف و دگرگونی بسیار
The Impact of Podcasts on English Vocabulary Development in a Blended Educational Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This experimental study attempts to see whether incorporating supplemental podcasts into the blended module of second language (L2) vocabulary teaching and learning leads to better learning outcomes in comparison with other common teaching and learning methods as self-study and conventional. To that end, undergraduate students from Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences were summoned up via an announcement to take part in the study. Volunteers were homogenized via Vocabulary Levels Test (VLT) and were then randomly divided into three groups to learn English vocabulary items via three different scenarios during 32 sessions. The collected data from the participants’ answers to the attitude questionnaire and interview as well as the data from assessing their performance throughout the course were analyzed both descriptively and inferentially. The analysis of the data revealed that the podcast-mediated blended L2 learning scenario appeared as the most successful scenario in L2 vocabulary learning. Consequently, it could be concluded that providing miscellaneous practicing opportunities for students would facilitate learning process and contribute to learning improvement.
مقایسه تاثیر دو نوع برنامه ریزی بر عملکرد نوشتاری زبان آموزان ایرانی از حیث روانی، دقت و پیچیدگی نوشتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق پیش رو مقایسه تاثیر دو نوع برنامه ریزی شامل برنامه ریزی قبل از تکلیف و برنام ریزی همزمان در عملکرد نوشتاری زبان آموزان ایرانی از حیث دقت، روانی و پیچیدگی بود. بدین منظور از ۱۳۴ زبان آموز ایرانی که دارای بسندگی زبانی متفاوتی بودند خواسته شد تا دو تکلیف نوشتاری متفاوت را تحت این دو نوع برنامه ریزی انجام دهند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که هیچ یک از انواع برنامه ریزی در دقت نوشتاری تاثیری ندارد. با این وجود، برنامه ریزی همزمان باعث افزایش روانی نوشتار شد و برنامه ریزی قبل از تکلیف باعث افزایش پیچیدگی نوشتار. یافته ها همچنین بیانگر آن بودند که افراد با بسندگی بالاتر زبانی در هر سه مورد دقت، روانی و پیچیدگی عملکرد بهتری از افراد با بسندگی پایین تر زبانی در هر ۲ نوع برنامه ریزی داشتند. این بدان معنا است که هیچ تعاملی بین نوع برنامه ریزی و میزان بسندگی زبانی وجود ندارد.
The Role of Verbalization in Listening Conceptual Formation among Iranian EFL Learners: A STI Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to investigate the significance of verbalization and teaching the concepts of listening on the development of listening performance among Iranian EFL learners. To do so, an experimental study was designed in which the participants were sixty pre-intermediate learners selected based on the results of their performance on a standard version of Oxford Placement Test (OPT). The participants were divided into two experimental groups. The learners in experimental group I (Systemic Theoretical Instruction- Explanation and Materialization (STI-EM), were exposed to materialized tools which consisted of presenting the target concept in charts accompanied by the examples and related strategies to extract the concept, while Group II students (Systemic Theoretical Instruction- Explanation, Materialization, and Verbalization (STI-EMV), enjoyed materialized tools as well as collaborative verbalization. The learners in both groups went through pre-test, intervention, and post-test. The collected data were analyzed through employing analysis of covariance (ANCOVA). The results indicated that the group which practiced collaborative verbalization in L1 outperformed the one which was just mediated by teacher's oral explanation and materialized objects
آموزش لغت از طریق یادگیری تلفیقی و نرم افزارهای آموزشی در کلاسهای انگلیسی برای اهداف خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر یادگیری تلفیقی و استفاده از نرم افزارهای چند رسانه ای بر توانایی به خاطر سپاری کلمات بوسیله ی دانشجویان انگلیسی برای اهداف خاص می باشد. به همین منظور 120 زبان آموز رشته ی پزشکی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. کلمه ها به کمک نرم افزارهای چند رسانه ای به گروه آزمایشی تدریس شد در حالی که آموزش کلمات برای گروه کنترل با روش های سنتی صورت پذیرفت. جمع آوری اطلاعات بوسیله ی پس آزمون و نظارت بر کلاس ها انجام شد. نتیجه ی بررسی ها نشان دهنده ی اختلاف زیاد بین یادگیری کلمات جدید توسط این دو گروه بوده است. به علاوه، یادگیری از طریق تکنولوژی سبب مشارکت بیشتر زبان آموزان در فعالیت های کلاسی شد. با توجه به نتایج این تحقیق، پیشنهاداتی جهت چگونگی استفاده ی موثرتر از این نرم افزارها در کلاس های زبان انگلیسی برای اهداف خاص در ایران بیان شده است.
شگرد ساده سازی وتابوهای فرهنگی در برگردان های مرعشی پور از رمان های راه و کوچه مدق نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساده سازی (Simplification) از همگانی های ترجمه است که در آن مترجم با بهره مندی از شگردهای ویژه، زبان ترجمه را ساده و روان می کند. از نظر بیکر، این ویژگی گرایش به ساده کردن مسائل برای خواننده و نیز گرایش به انتخاب یک تفسیر و پیشگیری از دیگر تفاسیر است. در این حالت، مترجم سطح وضوح را با از بین بردن ابهام ها بالاتر می برد. در این مقاله، با توجّه به تعریف بیکر از همگانی ها، به ویژه ساده سازی، و با روش توصیفی تحلیلی انواع ساده سازی در ترجمة محمّدرضا مرعشی پور از دو رمان نجیب محفوظ «الطّریق» و «زقاق المدق» واکاوی می شود. البتّه مسئلة اصلی این پژوهش، نقش ساده سازی در انتقال تابوهای فرهنگی است که با در نظر گرفتن تفاوت هنجارهای فرهنگی زبان مقصد نسبت به زبان مبدأ دردسر کمی نیست. یافته های پژوهش نشان می دهد که حذف ساختارهای پیچیده و جایگزینی آن با ساختارهای ساده تر، ساده سازی ساختار حال، کاهش معنای واژگان مشکل یا حذف برخی واژگان، به ویژه حذف یا کاهش تابوهای فرهنگی که بارزترین آن، توصیف صحنه های جنسی است، ویژگی بارز سبک فردی مرعشی پور به شمار می رود. اگرچه متن ترجمه در مقایسه با متن مبدأ، از نظر واژگان، دستور و سبک ساده تر شده است، امّا حذف تابوهای فرهنگی متن مبدأ، اشتباه های مترجم و ساده سازی های گوناگون زمینه ای می سازد که نه چندان کم، مقصود نویسنده از دست برود.
نقد و ارزشیابی کیفی کتاب « زبان انگلیسی پایة اول دوره اول متوسطه (هفتم)» با تأکید بر روش شناسی آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش هر زبان موانع و مشکلات خاص خود را دارد، آموزش زبان انگلیسی نیز از این قضیه مستثنی نیست. یکی از اصلی ترین موانع آموزش زبان انگلیسی، کیفیت کتاب های درسی می باشد. از آنجایی که کتاب زبان انگلیسی پایة هفتم مقطع متوسطه اولین تجربه رسمی تحصیلی دانش آموزان با زبان انگلیسی است، تهیه و تدوین این کتاب از اهمیتی مضاعفی برخوردار بوده وطبعآ مستلزم دقت و تلاش بسیار زیادی از طرف مولفان خواهد بود. از این رو، می توان گفت که ارزش یابی و تحلیل محتوای کتاب زبان انگلیسی پایة هفتم مقطع متوسطه می تواند اقدامی مهم در راستای شناخت نقاط ضعف و قوت این کتاب باشد. هدف اصلی این تحقیق، نقد و ارزشیابی کیفی این کتاببر اساس شاخص های علمی و تعیین نقاط قوت و ضعف آن بخصوص در ارتباط با روش شناسی آموزش زبان خارجیاست.بدین منظور، 18 معلم زبان انگلیسی پایه هفتم و 25 دانش آموز این پایه مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته (semi-structured interview) قرار گرفتند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای مطالب ذکر شده توسط مصاحبه شونده ها و همچنین بررسی و تحلیل محتوای کتاب،مهمترین نقاط قوت وضعف این کتاب در بخش های مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.
درک اصطلاحات فارسی در بیماران زبان پریش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و نحوه کارکرد هریک از دو نیمکره مغز در درک اصطلاحات، از مدت ها پیش بررسی شده است. برخی از یافته های علمی نقش نیمکره راست را در پردازش اصطلاحات تأیید کرده اند و یافته های برخی پژوهش های دیگر دلالت بر نقش نیمکره چپ در پردازش اصطلاحات داشته اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دو نیمکره مغز در درک عباراتِ اصطلاحی بوده است. آزمودنی های بررسی شده در این پژوهش، دو بیمار آسیب دیده نیمکره راست، دو بیمار آسیب دیده نیمکره چپ و 15 فرد سالم به عنوان گروه کنترل بوده اند. ابزارهای پژوهش نیز شامل سه آزمونِ درکی (آزمون معنی کردن شفاهی، آزمون مطابقت جمله با واژه و آزمون مطابقت جمله با تصویر) بوده اند. یافته های این پژوهش نشان داده اند که بیماران آسیب دیده مغزی به میزان قابل توجهی در درک اصطلاحات ضعیف تر از افراد سالم عمل کرده اند. ازسوی دیگر، عملکرد بیماران آسیب دیده نیمکره چپ و بیماران آسیب دیده نیمکره راست مغز در آزمون های درک اصطلاحات تفاوت معناداری با یکدیگر نداشته اند. البته عواملی مانند نقصان های
فضایی دیداریِ بیماران آسیب دیده نیمکره راست و یا نقایص تولیدیِ شدیدِ بیماران آسیب دیده نیمکره چپ، در عملکرد بیماران در هریک از آزمون ها دخالت داشته و در این پژوهش بحث شده اند. بنابراین، برخلاف یافته های بسیاری از پژوهش ها که دخالت نیمکره راست را در پردازش اصطلاحات تاًکید کرده اند، نتایج حاصل از پژوهش حاضر چنین نقش انحصاری ای را برای نیمکره راست مغز به دست نیاورده است.
فرایند های واجی در گفتار کودکان کم شنوای دارای سمعک 4 تا 7 ساله شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از فرایندهای واجی در نخستین سال های رشد گفتار کودکان موجب می شود تا بتوانند کلمات را آسان تر تلفظ کنند. این پژوهش توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی فرایند های واجی کودکان فارسی زبان 4 تا 7 ساله کم شنوای دارای سمعک صورت گرفته است. آزمودنی های این پژوهش 15 کودک یک زبانه فارسی زبان دچار کم شنوایی قبل از فراگیری زبان با توانایی برقراری ارتباط شفاهی و بدون هیچ نوع اختلال جسمی، ذهنی و عاطفی- روانی هستند. ابزار این پژوهش، نسخة فارسی آزمون واجی از مجموعة ارزیابی تشخیصی آوایی و واجی و بررسی روایی و پایایی آن در کودکان تهیه شده توسط ظریفیان و همکاران(1392) است که روایی و اعتبار آن مورد تأیید است. برای تعیین فرایند های واجی از آزمون تصویری واجی (PPT) که یکی از آزمون های مجموعة ارزیابی تشخیص آوایی و واجی است، استفاده شده که توسط آن فرایند های واجی کودکان در مقوله های تضعیف، همگونی، ناهمگونی، درج، حذف، قلب و کشش جبرانی جمع آوری و بررسی شده است. با توجه به نتیجة به دست آمده از این تحقیق، در گفتار کودکان کم شنوای دارای سمعک، فرایندهای واجی حذف و همگونی بیشترین بسامد وقوع را دارند.
تفاوت های معنادار و دلالت های فرهنگی آن در برگردان فارسی نمایش نامه های برتولت برشت (نمونه های مطالعاتی: ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی، بَعل، در جنگل شهر، رؤیاهای سیمون ماشار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد با تکیه بر روش تحلیل گفتمان فِرکلاف و تأکید او بر تعامل میان پدیده های زبانی، متن ها و بافت های اجتماعی نشان دهد که چگونه ترجمة آثار نمایشی از فرهنگ مبدأ می تواند تحت تأثیر گفتمان های غالبِ زبان مقصد قرار گرفته و برداشت های متفاوتی را تولید کند. برگردان فارسی نمایش نامه های برتولت برشت به دلیل وجود تلویحات تاریخی متناسب با وضعیت اجتماعی ایران در فاصلة دو دهة پرآشوب پنجاه و شصت خورشیدی بهترین نمونه های مطالعاتی برای اثبات فرض بالا محسوب می شوند.
این تحقیق به روش نمونه کاوی توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و داده های اولیة آن به شیوه های کتابخانه ای و یا مواجهة مستقیم با متون زبان اصلی گردآوری شده اند. مقالة حاضر نشان می دهد که مترجمان ایرانی آثار برشت به شکلی خودآگاه یا ناخودآگاه دلالت های فرهنگی مستتر در زبان مبدأ را به تبع گرایش های سیاسی خود و یا روحیة انقلابی تودة مخاطبانشان در هر دورة تاریخی تغییر داده و متناسب با تقاضای گفتمانی جامعة خود ساخته اند. به این منظور، از میان چهل برگردان متون نمایشی برشت در ایران، ترجمه های متعددی از چهار نمایش نامة «ارباب پونتیلا و نوکرش، ماتی»، «بعل»، «در جنگل شهر» و «رؤیاهای سیمون ماشار» مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد بخش عمده ای از آثار نمایشی برشت در ایران متناسب با بسترهای سیاسی- اجتماعی تأثیرگذار و یا گفتمان های غالب هر دوره– دست کم تا حدی در سطح واژگانی و مفهومی- مشمول تحریف فرهنگی شده اند.
Грамматические способы выражения управления русских прилагательных, словообразовательно соотносительных с глаголом в персидском языке (روش های دستوری بیان هدایت نحوی صفات روسی و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی در زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر بر اساس تجزیه و تحلیل مثال های متعدد، هدایت نحوی صفات و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی در زبان روسی و نحوه بیان آن به زبان فارسی بررسی می شود. در زبان روسی صفت و فعل می توانند به عنوان جزء اصلی گروه واژه و جمله به کار روند و حالت نحوی کلمه وابسته به خود را تعیین کنند. به طور مثال: شبیه به توپ، راضی از پسر، وفادار به قول، به پیروزی ایمان داشتن. نتایج به دست آمده نشان می دهد، هدایت نحوی صفات و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی براساس روابط زیر صورت می گیرد: 1. بین هدایت نحوی صفت و فعل تفاوت کامل وجود دارد؛ 2. بین هدایت نحوی صفت و فعل شباهت کامل وجود دارد؛ 3. بین هدایت نحوی صفت و فعل تشابه و تفاوت نسبی وجود دارد. در بیشتر مواقع مفهوم هدایت نحوی صفت و فعل در زبان روسی با استفاده از انواع حروف اضافه: برای، از، به، و ساختار رایی و همچنین ساختار اضافه ای به زبان فارسی بیان می شود.
Compréhension de Texte en Langue Étrangère: Élaboration d’un Modèle de Facteurs en Jeu (درک متن نوشتاری در زبان خارجی : طراحی انگاره ای برای عوامل تاثیرگذار بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مهارت های زبانی، درک متون نوشتاری با سرعت مناسب مهمترین مهارت است. یادگیرندگان یک زبان خارجی یا دوم می توانند با تاکید بر مهارت درک خوانداری، پیشرفت چشمگیری در زمینه های علمی دیگر به ویژه در محیطهای رسمیِ آموزشی به دست آورند. عوامل بیشماری ممکن است بر فهم متون نوشتاری به یک زبان خارجی تاثیر گذارد. به نظر می رسد که تاکنون پژوهشهای پراکنده و ناقصی برای مطالعه ی این متغیرهای تاثیرگذار انجام شده است. هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی جامع تر برای شناخت این تنوع متغیرهای گوناگون می باشد. بدین منظور، در مرحله نخست پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و انواع مختلفی از متغیرها و عوامل استخراج گردید. سپس، مراجع و منابع این متغیرها شناسایی و طبقه بندی شد. واکاویهای این پژوهش نشان می دهد سه گروه اصلی از متغیرهای را می توان بر اساس منابع تولید آنها تشخیص داد و دسته-بندی کرد: متغیرهای خاص خوانندگان، متغیرهای مربوط به متون و متغیرهای وابسته به متن. به کمک نتایج حاصل از این پژوهش، ما انگاره ای را به عنوان نمایشی طرحواره از متغیرهای موثر بر درک متن زبان خارجی طراحی کرده ایم. در آموزش کارامدِ درک متن که برای اثربخشی بر متغیرهای درگیر در درک متن نوشتاری، از تکنیک های گوناگون آموزشی استفاده می کند، از این انگاره می توان بهره گرفت.
خوانش راهبرد های ترجمه با الگوی برخورد «من غالب» با «دیگری مغلوب» از منظر اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان گونه که از سوسور به بعد بر جای مانده است، معنای واحدها به شکل جوهره ای و ایجابی در خود واحدها نمی باشد، بلکه معنا اساساً جنبه ای افتراقی دارد. از این منظر همة بها به «ارتباط» داده می شود تا به تک تک واحدها یا واژه ها به شکلی مجزا. همین مسئله دربارة سوژه («من»/ «ما») و هویت او نیز صدق می کند: سوژه نیز با «تفاوت»، خود را تعریف می کند و برای نائل آمدن به هویتی مشخص به دیگری («او») نیاز دارد. بر همین اساس، لاندوفسکی الگوی کلی را مطرح می کند که شامل چهار استراتژی گوناگون دربارة وجوه متفاوت برخورد «خودِ» غالب ِمرجع (یک گروه غالب مرجع) با «دیگری» مغلوب است؛ الگویی که باید آن را به شکل ریشه ای برگرفته از «مربع معناشناسی» گرمَس دانست. این استراتژی ها عبارت اند از شبیه سازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی. هدف اصلی این مقاله این است که نشان دهد می توان این الگو را در قلمرو ترجمه که فضای پر تنش برخورد زبان خود با زبان دیگری بیگانه است، پیاده کرد. اما پرسش اصلی این است که اساساً چگونه می توان الگوی هویتی لاندوفسکی را برای خوانش تازه ای از استراتژی های ترجمه به کار برد؟
بررسی مفهوم «درویش راستین» در متون فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فارسی میانه، واژه های «درویشی»، «شکوه» و «نیاز» بر فقر و تنگدستی دلالت می کند؛ از این میان «درویش» دارای دو مفهوم متفاوت است. در متون فارسی میانه به تفصیل به مفهوم درویشی پرداخته و تصویری روشن از آن ارائه شده است. بر اساس این متون، درویش از یک سو بر فرد تنگدست دلالت می کند که از وضعیت خود ناخرسند است و از سوی دیگر به فرد وارسته ای دلالت دارد که به دلیل خرسندی، تن و روانش در آرامش به سر می برد؛ این فرد در نوشته های فارسی میانه «درویش راستین» نام دارد. در این پژوهش تلاش بر آن است که مفهوم خاص درویش، یعنی درویش راستین، در متون فارسی میانه بررسی و به این سؤالات پاسخ داده شود: درویش راستین به چه کسی گفته می شود، تفاوت درویش راستین و فقیر در چیست و آیا راه و رسم درویشی راستین را در این نوشته ها می توان یافت؟
TEACHERS AS REFLECTIVE PRACTITIONERS: A SURVEY ON IRANIAN ENGLISH TEACHERS’ REFLECTIVE PRACTICE (مطالعه ای بر عملکرد آموزش مدبرانه ی معلم های زبان انگلیسی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مدبرانه، که اصلی جداناپذیر در آموزش است، هنوز مفهومی غیر واقعی دارد، احتمالاً به خاطر این است که زمانی در دسترس است که معلم ها با فرصت هایی برای ساخت دانش حرفه ای و نشان دادن تمرینات آموزش مدبرانه آماده می شوند. هدف مطالعه حاضر این است تا میزان سطح ادراک معلم های زبان انگلیسی از آموزش مدبرانه و نحوه ارائه آنها از این ادراک آزموده شود. برای این مطالعه طرحی چند روشی در دو مرحله آورده شد. در مرحله اول، داده ها از 60 معلم زبان انگلیسی با استفاده از یک پرسش نامه (اکبری، بهزادپور و دادوند، 2010) گردآوری شدند. در مرحله دوم، 6 معلم به صورت تصادفی در بین معلم هایی که نظرسنجی شده بودند انتخاب شدند و تدریس شان به صورت عملی مشاهده شد. پس از آن، مشاهدات توسط تکنیک نمودار صندلی بررسی شد تا بتوان نشانه هایی ازاستفاده آموزش مدبرانه در تدریس شان تحلیل شود. نتایج نشان دادند که معلم های تحت مطالعه درجه نسبتاً پایینی از این روش را بکار می گیرند و بیشتر تمایل داشتند به تدریس شخصی خودشان اکتفا کنند. پیشنهاد می شود برای اینکه معلم ها سطح قابل قبولی از یکپارچگی آموزش را بدست آورند، از شیوه های یادگیری دانش آموزانشان آگاهی یابند تا آنها را در جنبه های مهم تدریس درگیر کنند.
نگرش معلمان زبان انگلیسی نسبت به بازخورد اصلاحی شفاهی و بکارگیری آن در سطوح مختلف بسندگی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی نگرش معلمان زبان انگلیسی نسبت به بازخورد اصلاحی شفاهی، بکارگیری آنها در دو سطح مبتدی و متوسط، و میزان تناسب نگرشها و بکارگیری آنان در این زمینه پرداخته است. بدین منظور، با معلمان مصاحبه شد و 40 ساعت مشاهده کلاسی در دو سطح انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که معلم ها در به کارگیری راهبردهای بازخوردی شفاهی در دو سطح تفاوت قابل توجهی داشتند، به طوری که راهبردهای ""اصلاح صریح""، ""فراخوانی""، ""سرنخ فرا زبانی""، ""درخواست توضیح"" و ""تکرار"" در سطح مبتدی بسامد بیشتری داشتند. علاوه بر این، تفاوت چندانی در تصحیح اشکالات دستوری، تلفظی و لغوی در دو سطح مشاهده نشد. نتایج همچنین نشان داد که در برخی موارد، نگرش و بکارگیری معلمان با هم مغایرت داشت که از جمله آن میتوان به حساسیت معلمان نسبت به اشکالات زبان آموزان، به کارگیری روشهای مختلف بازخورد اصلاحی، استفاده از بازخورد اصلاحی صریح و غیر صریح، اصلاح سریع و یا با تاخیر اشکالات زبان آموزان، اصلاح اشکالات کلی و جزیی، تمرکز بر روی اهداف زبانی متفاوت و توجه به تصحیح اشکالات توسط خود فرد، همکلاس و معلم اشاره کرد. در پایان این مقاله، به برخی از مفاهیم آموزشی مرتبط با این موضوع اشاره شده است.
THE EFFECT OF COGNITIVE FUNCTION OF METAPHORS ON TEACHING ECONOMIC TERMS TO IRANIAN ECONOMIC MAJORS IN ESP COURSES (ارزیابی تاثیر منظر زبان شناختی بر تدریس واژه های اقتصادی به زبان آموزان رشته اقتصاد در دوره های زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی از یک پژوهش در زمینه امکان بالقوه استفاده از نظریه استعاره مفهومی برای آموزش لغات تخصصی استعاری به زبان آموزان رشته اقتصاد است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر دو روش تدریس صریح آموزش واژه های اقتصادی بر یادگیری و نگاهداشت واژگان بوده است. در روش اول، که به روش «تشریح ریشه ای » مشهور است، تاکید بر ارائه لغات از طریق فعالیت های «تعیین منشأ» است، یعنی فراگیران با زمینه های منشأ که زیربنای استعاره هستند یا به عبارت دیگر، مفهوم اصلی واژه آشنا شدند. در روش دوم، با استفاده از فعالیت های «تعیین معنا»، استعاره ها از طریق تعاریف بافت- محور آموزش داده شدند. به منظور حصول اطمینان از تاثیر واقعی تدریس صریح استعاره ها، گروه سومی به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. در این گروه، متون اقتصادی به شیوه سنتی، یعنی از طریق ترجمه متون به زبان اول فراگیران – زبان فارسی- آموزش داده شد. شرکت کنندگان در این پژوهش، سه گروه دست نخورده بودند که از بین دانشجویان رشته اقتصاد دانشگاه اصفهان انتخاب شدند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که فراگیران گروه اول هم در آزمون یادگیری و هم در آزمون نگاهداشت واژگان، نسبت به دو گروه دیگر برتری داشتند. از این پژوهش چنین می توان نتیجه گرفت که آشنا کردن فراگیران با مفاهیم اصلی استعاره های مفهومی یا به عبارت دیگر زمینه های منشأ آنها، می تواند در یادگیری و نگاهداشت واژه های اقتصادی به آنها کمک کند.
مقاله به زبان انگلیسی: تأ ثیر سه شیوه آموزشی واژ گان :اجزا ء سازنده واژ گان ، فلش کارت و سر نخ های با فتی بر یاد سپاری فوری و با تأ خیر واژگان دانش آ موزان پایه سوم دبیر ستان (The Effect of Three Vocabulary Learning Strategies of Word-part, Word-card and Context-clue on Iranian High School Students’ Immediate and Delayed English Vocabulary Learning and Retention)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژ وهش حا ضر مقایسه ی تا ثیر سه شیوه آ موزشی واژگان :شیوه تدریس اجزا ء سا زنده واژ ها ، فلش کارت و استفاده از شیوه سر نخ های متنی بر یاد سپاری بلا فا صله و با تأ خیر واژگان دانش آ موزان پا یه سوم دبیر ستان های ایران است.به همین دلیل نود دانش آ موز در این پژ وهش شر کت نمو دند که مشغول تحصیل در مدارس تبریز بودند.برای اطمینان از همگن بودن آن ها ، آزمون پت به آ ن ها داده شد ، بر پایه نتا یج بدست آ مده بیست نفر از هر کلاس انتخاب شدند و این سه کلاس دست نخورده به صورت تصا د فی در سه گروه آ موزشی قرار گر فته اند. ابتدا به عنوان پیش آزمون شصد واژه به عنوان پیش آ زمون به آن ها داده شد که چهل تا از آ ن ها نا شنا خته برای دانش آ موزان بودند، هر کلاس تحت تدریس یک شیوه قرار گر فت ، و آ موزش های لازم داده شد .برای فهمیدن تأثیر هر شیوه تدریس در آ خرین جلسه پس آ زمون متشکل از چهل واژه داده شد و بعد از چهار هفته پس آ مون با تا خیر داده شد و نمرات بدست آمده با استفاده از آ مون انو وا مقایسه شد .نتا یج بدست آ مده نشان داد که تا ثیر سر نخ های با فتی بر یادگیری واژ ها بیشتر از شیو های دیگر است .نتا یج بدست آمده مفید برای اساتید زبان ،دانش آ موزان ، مدارس و دانشگا ها است
تأثیر پیچیدگی بازنمودی فعل فارسی بر زمان پردازش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از افعال از نظر بازنمود ذهنی از افعال دیگر پیچیده ترند. این پیچیدگی را می توان به عواملی معنایی همچون تعداد احتمالات ساختار موضوعی و یا تعداد مشارکان درگیر در کنش آن فعل ها در واژگان ذهنی سخنگویان نسبت داد. در این پژوهش فرضیه پیچیدگی ساختار موضوعی مورد نظر آرنز و سوئینی (1995) مبنی بر اینکه تفاوت پردازشی فعل ها را می توان به تعداد نقش های تتایی (روابط معنایی، تعداد مشارکان) در هر احتمال ساختار موضوعی نسبت داد، در زبان فارسی و بر روی بیست نفر از سخنگویان بومی طبیعی به آزمایش گذاشته شده است. روش آزمون ها نیز تصمیم گیری واژگانی چند حسی بوده است. پس از تحلیل آماری نتایج حاصل از آزمون ها -با استفاده از آزمون آماری تی- این فرضیه در زبان فارسی به اثبات رسید. نتایج نشان می دهد که آموزش ساختارهای فعلی پیچیده از نظر بازنمود ذهنی منجر به تعمیم قواعد به داده هایی با پیچیدگی کمتر می شود و یادگیری آن ها را تسهیل می کند. تلویحات و نتایج ضمنی این تحقیق عبارتند از: معرفی نظریه کارآمد ""تاثیر پیچیدگی در درمان آسیب های زبانی(آفازی) ""، ارائه داده های زبانی عینی که می توانند در جلسات گفتار درمانی به کار گرفته شوند و به کارگیری آن ها تعداد جلسات را کاهش خواهد داد.