فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶۶۵ مورد.
منظومه کردی گه لو
نمود دستوری در گویش لری بختیاری
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با رویکردی توصیفی به بررسی نمود دستوری در گویش بختیاری می پردازد و هدف آن شناخت انواع نمود دستوری، تظاهر واژ- نحوی آنها و تفاوت نمود در این گویش با زبان فارسی است. این پژوهش بر اساس چارچوب نظری کامری (1976) انجام شده است. داده های زبانی از گفتار مردم سالخورده، بی سواد و تک زبانه روستای دهنو در شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری به دست آمده است. این افراد، به دلیل اینکه کمتر تحت تأثیر عوامل تغییر زبان قرار گرفته اند و نفوذ زبان فارسی در گفتارشان کمتر مشهود است، انتخاب شده اند و این امر محققان را در به دست آوردن اطلاعاتی بومی تر و خالص تر یاری رسانده است. در این راستا، گفتار گویشوران ضبط و گاهی هنگام گفت و گو با آنها جملاتشان یادداشت برداری شد. این داده های زبانی آوانویسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این گویش ابزارهای بیان انواع نمود های ناقص ، تام و کامل مورد تحلیل قرار گرفته و نمود ناقص هم به نمود های استمراری ، عادتی و تکرار تفکیک شده است. ابزار های بیان مقوله نمود در این گویش، شکل صرفی افعال در زمان های مختلف و افعال کمکی هستند. در گویش بختیاری همانند زبان فارسی تمایز نمودی بین نمود ناقص، تام و کامل به صورت حضور و عدم حضور تکواژ قابل تشخیص است.
گویش سبزواری
حوزههای تخصصی:
اطلس گویشی و اندازه گیری فاصله های گویشی در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه نمونه ای از اطلس گویشی بر مبنای اصول جغرافیای گویشی و اندازه گیری فاصله های گویشی بر مبنای اصول گویش سنجی در نیمه جنوبی استان همدان است. روش: در این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی است، از پرسشنامه ای متشکل از 149 واژه و عبارت و 44 جمله پایه مبتنی بر فهرست واژه های سوادش استفاده شده است. گردآوری داده ها به روش میدانی از 15 جایگاه در شهرستان های اسدآباد، تویسرکان، ملایر، نهاوند و همدان که به روش تصادفی نظام مند انتخاب شده اند، صورت گرفته است. چهار مقوله کلی تحت عناوین واژه های مربوط به « طبیعت» (10 واژه)، «زمان»، «نسبت خانوادگی» و «اسامی حیوانات» (هر یک 5 واژه) به روش تصادفی برای تهیه اطلس و انجام محاسبات انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تنوع و پراکندگی واژگانی در این مقولات در قالب 5 اطلس گویشی متنی-نمادی نشان داده شده است. درصد فراوانی هر گونه تلفظی در جایگاه های مختلف و نیز بیشترین و کم ترین درصد شباهت بین جایگاه ها بر مبنای اصول گویش سنجی و ارائه دندروگرام (نمودار درختی) محاسبه شده است. نتیجه گیری: گویش های مورد بررسی در 9 خوشه طبقه بندی می شوند. کمترین فاصله گویشی بین دو جایگاه 14 و 15 در شهرستان همدان گزارش می شود. شباهت واژگانی بین این دو جایگاه برابر با 60 درصد است. بعد از آن بیشترین شباهت واژگانی برابر با 56 درصد بین دو جایگاه 8 و 9 در ملایر دیده می شود. شباهت گویشی بین ملایر و نهاوند بیشتر از سایر شهرستان ها است. تنوع واژگانی در مقوله «طبیعت» بیشترین حد و در «اسامی حیوانات» کمترین حد است.
توصیف و بررسی دستگاه فعل در گویش دلواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق توصیف دستگاه فعل در گویش دلواری است. داده های مورد نیاز تحقیق را یکی از نگارندگان که خود گویشور دلواری است، جمع آوری کرده است. روش انجام کار به صورت معرفی و توصیف عملکرد ستاک های حال و گذشته، صفت مفعولی و مصدر، پیشوندهای فعلی تصریفی، و پیشوندهای اشتقاقی است. گویش دلواری دارای دو نوع علامت مطابقه فعلی است. در افعال زمان گذشته متعدی، از پی بست های ضمیری و در سایر افعال از شناسه های فعلی استفاده می شود و، در تمام موارد، فعل از نظر شخص و شمار با فاعل منطقی جمله مطابقت می کند.
کردی نگاشت جنوبی
اطلاعات تازه ای از زبانهای رمزی (آرگو) در آسیای میانه/ « گروه قومی، قوال، درکولاب و آرگوی آن»
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
در سال های 53-1952 نگارنده این سطور اطلاعاتی درباره گروه قومی کوچکی در شهر«کولاب»واقع در جمهوری تاجیکستان دریافت نمود مبنی بر آنکه افراد این گروه، در ارتباط میان خود، زبان یا گویش خاصی را به کار می برند که اهالی تاجیک زبان یا ازبک زبان منطقه نامفهوم است.اطلاعات به دست آمده از پرس وجوها حاکی از آن بود که این گروه در میان اهالی محلّی به«قوال» )qaval( 2 مشهورند و در محلّه ای (گذری)در شهر کولاب ساکن هستند که براساس نام ساکنان آن«گذر قوالها» guzar-i ) (1).این مقاله، برگرفته از منبع زیر است. در همان زمان فرصتی دست داد تا بتوان چند واژه از این گویش را ثبت نمود.واژه از«گریز آچلوف»که در آموزشکده اقتصاد و دارایی«استالین آباد» 1 تحصیل می کرد، پرسیده و ثبت شد.او متولد محلّه قوالها بود؛اما تعلّق خود را به گروه مذکور انکار می کرد. خصوصیت واژه های ثبت شده این تصوّر را به وجود می آورد که ما با یک آرگوی محلّی سروکار داریم.مقایسه برخی واژه هایی که آچلوف ذکر کرده بود( danap عزن،-دختر، kalbak -سگ، lomaki -گوشت، talxaki -چای)با مجموعه واژه های آرگو که و.ایوانوف 2 ، آ.آ.روماسکویچ 3 و آ.ل.ترویتسکایا 4 منتشر کرده بودند، چنین پیش فرضی را تأیید می کرد.در ماههای ژانویه و فوریه سال 1957 نگارنده فرصتی یافت تا به کولاب برود و از ساکنان محلّه قوالها اطلاعاتی را گردآوری کند که انتشار بخشی از آن موضوع این مقاله را تشکیل می دهد.
درباره ساخت و ریشه شناسی چند فعل تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالشی از گویش های ایرانی شمال غربی به شمار می آید که در حاشیه دریای خزر رواج دارد. جستارِ پیشِ روی پس از اشاره ای مختصر درباره ساختِ فعل در تالشی، به بررسی ریشه شناختیِ 14 فعل از تالشی مرکزی پرداخته است. داده های تحقیق و ضبط آنها براساس تلفظِ رایج در تالشی مرکزی است. در مدخلِ هر فعل، نخست ماده های مضارع و ماضی تالشی آورده شده، سپس برپایة برابر یا همریشة واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است، سپس براساس شواهد موجود، ساختِ اشتقاقی فعل و دگرگونی های آواییِ انجام گرفته بر روی ماده های آن توضیح داده شده، همچنین روندِ تحول تاریخی واج های تالشی در برخی از افعال منتخبِ این مقاله، از دوره ایرانی باستان تا ریختِ امروزین بررسی شده است.
سخنی در باب گویش محلی بیرجند
حوزههای تخصصی:
بررسی گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی با روش فاصله سنجی گویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اطلس زبانی جامعی از گونه های ترکی آذری در استان آذربایجان غربی ارائه می شود و روشی برای اندازه گیری درجه تراکم تفاوت های واژگانی، آوایی، ساختواژی و نحوی، در میان گونه های ترکی آذری، طرح می گردد. بدین منظور، چهار سطح زبانی «واژگانی»، «آوایی»، «ساختواژی» و «نحوی»، در نظر گرفته شده و سپس، درهم فشردگی کلی مقوله های زبانی در یک منطقه جغرافیایی، بر اساس مفهوم واین رایش اندازه گیری گردیده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که، از میان همه سطوح و گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی، ویژگی های واج شناختی، در قیاس با سطوح واژگانی، ساختواژی و نحوی، به تفاوت های اجتماعی و منطقه ای حساس تر است. بنابراین، با در نظر گرفتن تفاوت میان گویش و لهجه، باید گفت که گونه های مختلف ترکی آذری گویش نیستند، بلکه زیرلهجه های آن محسوب می گردند.