فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۶۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدیران، مسئولان تهیه صورت های مالی به حساب می آیند و به طور بالقوه سعی می کنند تصویر واحد تجاری را مطلوب جلوه دهند. در این راستا تمایل دارند افشای اخبار بد را به تأخیر بیندازند و اخبار خوب را هرچه سریع تر افشا کنند. تمایل مدیران برای افشا نکردن اخبار بد، به ایجاد ریسک سقوط قیمت سهام منجر می شود. در وضعیت وجود عدم تقارن اطلاعاتی، مدیران از توانایی ها و فرصت های بیشتری برایافشا نکردناخباربدوتسریعدرافشایاخبارخوببرخوردار هستند؛ ازاین رو می توان گفت عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک سقوط آتی قیمت سهام را افزایش می دهد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام است. به منظور دستیابی به هدف فوق، سه فرضیه تدوین شده است. جامعه آماری از بین نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1380 تا 1392 انتخاب و به منظور آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون لجستیک و مدل داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد بین عدم تقارن اطلاعاتی و ریسک سقوط آتی قیمت سهام، رابطه مستقیم وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش میزان عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک سقوط آتی قیمت سهام افزایش می یابد.
چارچوب نظری در تعیین استانداردها
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود به منظور دستیابی به نقاط مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشهای پیشین نشان دادهاند که مدیران تمایل دارند اولین رقم سود گزارش شده شرکت را به سمت بالا گرد کنند.براساس این پژوهشها، وقوع این رفتار به علت وجود پدیده روانی "" 199تومانی"" است که براساس آن کالایی که اولین رقم سمت چپ آن کوچکتر باشد، به طور غیرعادی ارزانتر ارزیابی میشود. در این پژوهش تلاش شد تا مشخص شود که آیا مدیران شرکتهای ایرانی پذیرفته شده در بورس نیز به این رفتار دست میزنند؟ وآیا وقوع این رفتار با ویژگیهای اندازه ،میزان بدهی و سطح عملکرد عملیاتی شرکت؛رابطه دارد؟ هدف از این پژوهش، مقایسه توزیع مشاهده شده با توزیع مورد انتظار در دومین رقم سمت چپ سودهای گزارش شده شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.این پژوهش شامل بررسی اطلاعات مربوط به صورتهای مالی 245 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال 1387و اطلاعات صورتهای مالی همان شرکتها در بازه زمانی 1388- 1377 است. برای این پژوهش، دو فرضیه طراحی و با استفاده از توزیع بنفورد ( Benford's Distribution )،به عنوان توزیع مورد انتظار، آزمون شد. نتایج این پژوهش بیان میکند که مدیران شرکتهای ایرانی تمایل ندارند در زمان مواجهه با عدد بزرگی مانند نه در دومین رقم سمت چپ سود، با هدف افزایش یک واحدی اولین رقم آن، سود عملیاتی را به سمت بالا گرد کنند؛در حالی که بررسی این پدیده در ارتباط با سود خالص شرکتها، نتایج مربوطتری ارائه میکند. بهعلاوه شرکتهای بزرگ و شرکتهای دارای عملکرد عملیاتی پایین تمایل بیشتری برای انجام این کار در سود خالص خود دارند.
استفاده از الگوی امتیازنامه متوازن در حرفه حسابداری برای حفظ منافع عمومی و ارتقای اخلاق حرفه ای
حوزههای تخصصی:
عدم تقارن اطلاعاتی و سرمایه فکری: دیدگاهی مبتنی بر نظریه نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت، سرمایه فکری به عنوان یک دارایی غیرملموس و ایجاد شده در داخل خود سازمان، منبع استراتژیکی است که شرکت را قادر به ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد مالی برتر می نماید. اما به واسطه عدم گزارشگری اقلام مربوط به سرمایه فکری در مجموعه صورت های مالی، بین مدیریت و سهامداران شرکت، پیرامون سرمایه فکری سازمان، نوعی عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. بر اساس نظریه نمایندگی، این امکان بالقوه برای مدیریت وجود دارد که از این شرایط در راستای تأمین منافع شخصی بهره گرفته و به واسطه عدم افشای اطلاعات مربوط به سرمایه فکری، هزینه هایی را متوجه سهامداران گرداند. بنابراین، پژوهش حاضر در پی پاسخ این سوأل است که آیا، بین عدم افشای اطلاعات مربوط به سرمایه فکری و هزینه های نمایندگی ناشی از آن، ارتباط معناداری می تواند وجود داشته باشد؟ لذا در پژوهش حاضر، رابطه بین سرمایه فکری و هزینه های نمایندگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1391 تشکیل می دهد. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدل اندازه گیری و ساختاری پژوهش، یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سرمایه فکری و هزینه های نمایندگی ، یک رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. از این رو، می توان ادعا نمود که عدم افشای اطلاعات مربوط به سرمایه فکری، افزایش هزینه ها و مسائل نمایندگی را به دنبال خواهد داشت.
پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های بازار در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر نسبت های بازار بر پیش بینی بازده سهام عادی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت تعریف نسبت های بازار از چهار متغیر قیمت بازار به سود هر سهم، قیمت بازار به ارزش دفتری هر سهم، قیمت بازار به قیمت فروش هر سهم و سود هرسهم استفاده شده است. روش پژوهش مورد استفاده در این مطالعه، روش شبه تجربی با طرح پس رویدادی است، تعداد 159 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1386الی 1388 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سالهای 1386تا 1388 بین نسبت سود هرسهم با پیش بینی بازده سهام، در سال 1386 بین نسبت قیمت بازار هر سهم به قیمت فروش هر سهم با پیش بینی بازده سهام، در سالهای 1387و1388 بین نسبت قیمت بازار هر سهم به ارزش دفتری هرسهم با پیش بینی بازده سهام و در سالهای 1386و1387 بین نسبت قیمت بازار هر سهم به سود هر سهم با بازده سهام پیش بینی شده رابطه معناداری وجود دارد.
مسیر پژوهش های کنونی حسابداری
حوزههای تخصصی:
بررسی نقدشوندگی سهام در زمان انتشار گزارشهای مالی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر انتشار گزارشهای مالی بر نقدشوندگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور، نقدشوندگی بازار سرمایه در هفت روز معاملاتی قبل از رویداد (انتشار گزارشهای مالی) با هفت روز معاملاتی بعد از رویداد مورد مقایسه قرار گرفت. برای این پژوهش از اطلاعات 57 شرکت طی دوره 1385-1381استفاده شده است. نقد شوندگی سهام در این پژوهش با استفاده از سه شاخص اندازه گیری گردیده است. هم چنین برای آزمون فرضیه های پژوهش، هر دو روش مقطعی و تجمعی به کار رفته است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین میانگین شکاف نسبی قیمت قبل و بعد از انتشار گزارشهای مالی تفاوت هست. هم چنین بین میانگین عمق قیمتی سهام قبل و بعد از انتشار گزارشهای مالی تفاوت هست. با این حال، بین میانگین دفعات گردش سهام قبل و بعد از انتشار گزارشهای مالی تفاوتی نیست.
تحلیل تطبیقی ریسک در بانکداری متعارف و بانکداری بدون ربا در قالب عقود اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بانک ها به عنوان بزرگ ترین واسطه های مالی، تجهیز و تخصیص منابع را که فعالیت اصلی آن هاست، انجام می دهند. این فعالیت به صورت طبیعی بانک را با ریسک هایی مواجه می کند، بنابراین بانک ها از راه های گوناگون در صدد پیشگیری یا انتقال ریسک ها بوده و یا در پی اقدامات بازدارنده هستند. بانک های اسلامی نیز به عنوان جایگزین بانک های متعارف در کشورهای اسلامی، با ریسک های متداول بانکداری روبه رو هستند. با توجه به تحولات جدید در صنعت بانکداری و استقبال از بانکداری اسلامی در مقابل بانکداری متعارف با فرض اینکه بانکداری اسلامی متفاوت از بانکداری متعارف باشد و اینکه این تفاوت ناشی از وجود یک سیستم حقوقی به نام عقود اسلامی است، لازم است نظارت حاکم بر آن مورد توجه قرار گیرد و متناسب با سازوکارهای آن به محاسبه ریسک و تمییز قائل شدن بین عقود اسلامی پرداخته شود.
در این مقاله، پس از مروری بر پژوهش های انجام شده در حوزه مدیریت ریسک در بانکداری اسلامی، ابتدا مبانی نظری ریسک و مدیریت انواع ریسک در بانکداری بدون ربا بر اساس روش های مختلف تجهیز و تخصیص منابع بررسی می شود. سپس با استفاده از آزمون آماری t، فرضیه های پژوهش بررسی خواهند شد.
نتایج این تحقیق حاکی از آن است که ریسک های بانکداری متعارف و ریسک های بانکداری بدون ربای ایران جز دو مورد ریسک نقدینگی و ریسک عملیاتی با یکدیگر تفاوت معنا داری ندارند.
قسمت پنجم معنای ارتباط
حوزههای تخصصی:
محدودیت های معاملات شرکت با مدیران
منبع:
بورس مرداد ۱۳۸۵ شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
رابطه بین کیفیت افشای اطلاعات حسابداری و نوسان پذیری بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین کیفیت افشای اطلاعات حسابداری و نوسان پذیری بازده سهام است. متغیر کیفیت افشا، با استفاده از امتیازهای تعلق گرفته به هر شرکت که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تهران و از طریق اطلاعیه کیفیت افشا و اطلاع رسانی مناسب منتشر می شود، سنجیده شد. به این منظور داده های80 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1385-1390 جمع آوری و با استفاده از رگرسیون خطی تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین کیفیت افشا اطلاعات و نوسان پذیری بازده سهام رابطه منفی و معنی داری وجود دارد اما با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده سه مدل و آماره Z کرامر می توان گفت این رابطه منفی در پرتفوی شرکت های با امتیاز افشای بالاتر از میانگین، شدت بیشتری دارد.
فرهنگ اصطلاحات حسابداری ، میراث استادان فقید
منبع:
حسابرس ۱۳۸۴ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
مبادلات الکترونیک در بازارهای مالی
منبع:
بورس آبان ۱۳۸۵ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
علامت دهی و ارزشگذاری در عرضه اولیه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجه های علامت دهی متعددی جهت تبیین ارزشگذاری عرضه عمومی اولیه سهام مطرح شده اند. از جمله این سنجه ها می توان به سیاست تقسیم سود، قیمت گذاری کمتر از واقع، درصد مالکیت سهام افراد درون سازمانی و اعتبار بانکهای سرمایه گذاری اشاره کرد. این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد که آیا می توان قیمت گذاری کمتر از واقع و سیاست تقسیم سود را به عنوان علایمی از ارزش شرکت در زمان عرضه عمومی اولیه سهام قلمداد کرد. از این رو با تعدیل مدل مکگینس 1993 )، داده های مربوط به 89 شرکت جمع آوری شد که در طی سالهای 1380 تا 1388 اقدام به ) عرضه عمومی اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران نموده بودند. این داده ها از امیدنامه شرکت ها و صورت های مالی آنها جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد شرکت ها از علایم قیمت گذاری کمتر از واقع و سیاست تقسیم سود جهت تعدیل تاثیر ریسک ناشی از ارزشگذاری نامساعد استفاده می کنند.