فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدافعان رویکرد تلفیقی در فلسفة تعلیم و تربیت اسلا می، که افرادی همچون کیلانی و به ویژه خسرو باقری هستند، نخست به نفی و رد رویکرد ایجابی نسبت به کاربست فلسفة اسلا می در تدوین فلسفة تعلیم و تربیت اسلا می دست زده اند و در ادامه، با بیان اینکه گریزی از فلسفه به طور کلی نیست، رویکرد سلبی را هم رد نموده، در جست وجوی راه سو می برآمده اند که به بیان ایشان، همان «استفاده از فلسفه همچون روش و ساختار است». مقالة حاضر نخست به این دیدگاه و در ادامه، به نقد و ارزیابی آن پرداخته است. نخست چالش اسلامی بودن فلسفة اسلا می مطرح شده است تا ملاحظه شود که اشکالات این گروه به اسلامی بودن فلسفة اسلا می که مبنای نفی فلسفة اسلا می از سوی این گروه است آیا اساساً وارد است؟ و در ادامه، رویکرد تلفیقی نقد و بررسی شده است.
چالش های اخلاقی فمینیسم در فرزندآوری از دیدگاه اسلام و راهکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع غربی به موازات گسترش نگرش های فردگرایانه، گرایش به داشتن فرزند کمتر شده است؛ زیرا فرزندان به طور طبیعی محدودیت ها و فشارهای روانی و اقتصادی متعددی را به خانواده تحمیل می کنند و درنتیجه به عاملی مؤثر در کاهش رضایت زناشویی مبدل شده اند که این امر موجب افزایش خانواده های بدون فرزند در جوامع صنعتی شده است. در مقابل، توصیه های دینی دربردارنده راهکارهایی هستند که اسلام از راه آنها کوشیده است فرزندان را به جای آنکه عاملی برای سرخوردگی و نارضایتی والدین باشند، به عاملی برای افزایش رضایت خاطر آنان و درنتیجه تحکیم پیوند زناشویی تبدیل کند. در آیین اسلام، وجود فرزندان مایه خیرات و برکات دنیوی و اخروی برای والدین است و آنها به هر دلیل، نباید خود را از این بهره مندی محروم سازند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه های اسلام و فمینیسم در موضوع تولید مثل و فرزندآوری با هم مقایسه شده و سپس چالش های اخلاقی فمینیسم برای خانواده در این موضوع و راهکارهای اسلام برای حل آنها بررسی شده است.
اخلاق در فلسفة اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
چنان که شهرت یافته، فلسفة اشراق فلسفه به رنگ عرفان است. اخلاق اشراقی نیز اخلاق عارفانه است و جهت گیری آن به گونه ای است که انسان را به مدد سلوک اخلاقی از تاریکی های طبیعت و تعلقات دنیوی و از غربت غریب خویش رهایی می دهد تا او را به وطن اصلی اش بازگرداند. شیخ اشراق برای دستیابی سالک به تزکیة نفس و تصفیه دل و توفیق به بصیرت حقیقی براساس مبانی انسان شناختی و جهان شناختی سترگ، دستورالعمل هایی را توصیه کرده است. این نوشتار درصدد تبیین معنا و مفهوم و نیز ماهیت و حقیقت اخلاق از نگاه فلسفه اشراق است و به مبانی انسان شناختی و جهان شناختی اخلاق اشراقی و سپس برنامه ها و دستورالعمل های اخلاقی اشراقی می پردازد.
تربیت شدن به مثابه «فطری بودن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است خاستگاه تربیت از بیرون به درون، از کسب به کشف، و از القا و تجویز، به الهام و پرهیز ارتقا یابد. زیرا هدف تعلیم و تربیت آن است که آدمی تمامیت خویش را در فعلیت بخشیدن به قابلیت های فطری خویش بیابد و در این خویشتن یابی، جوهرة روح الهی اش را بر اساس آیه «و نفخت فیه من روحی (حجر، 29)» تجربه کند. روش تربیت فطری، فاعلی، قلبی وشهودی است که غالباً از طریق کنش های الهامی و پرهیزی، و نه القایی و ایجابی رخ می دهد. تأثیر کنش های الهامی برخلاف کنش های تجویزی، آزاد، سیال و غیرمستقیم بوده و منجر به کشف و شهود در مخاطب می شود. در این دیدگاه تربیت شدن به مثابه فعلیت بخشیدن به درون مایه های وجود آدمی است که با راهبرد «استخراج» و «اکتشاف»- و نه انتقال و اکتساب- نمایان می شود.
واکاوی سبک زندگی متعلّم در تمدن نوین اسلامی و مقایسة آن با آراء اند یشمندان غربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
جایگاه متعلم در تعلیم و تربیت تمدن های بشری همواره به شکل خاصی مطمح نظر بوده است. این مسئله در چارچوب آراء مربیان بزرگ یا استلزامات تربیتی مکتب های رسمی فلسفی بیان می شود و گاه علاوه بر توجه به مکتب های جدید فکری و فلسفی، به مبانی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نظام های موجود هم توجه خاص می کند. از طریق روش «توصیفی تحلیلی» ابتدا سبک زندگی متعلّم در تمدن نوین اسلامی و در ساحت های گوناگون تربیتی آن بررسی شده، سپس دیدگاه های اند یشمندان معاصر غربی بیان گردیده است. یافته های مطالعة حاضر حاکی از آن است که پیشرفت و پویایی متعلّم به عنوان محور تعلیم و تربیت متناسب با تحوّلات عصر نوین از دغدغه های این تمدن هاست. در مقابل، تفاوت دیدگاه خدا باورانه و انسان مدارانه در دو تمدن، موجب تفاوت دو دیدگاه نسبت به متعلّم شده است. بنابراین، اگر چه در دو تمدن مذکور متعلّمان آموزش های علمی یکسان می بینند، اما از نظر عقیده، رفتار و اخلاق، مسیری متفاوت می پیمایند.
بررسی تطبیقی بخشودگی بین فردی در آموزه های اسلامی و متون روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشودگی، به منزله یک سازه روان شناختی و فضیلتی اخلاقی، به دلیل مزایای آن در حوزه های فردی و خانوادگی، مدتی است موضوع مطالعات گسترده میدانی در غرب قرار گرفته و خاستگاه آن، باورهای دینی قلمداد شده است. در اسلام، این سازه از ابعاد مختلفی مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی بخشودگی در ادبیات اسلامی و روان شناسی می پردازد. همچنین با مقایسه کیفیت پرداختن این دو حوزه به مقوله مزبور، به ارائه الگویی نظری از رویکرد اسلام به بخشودگی همت گمارده است. نتایج نشان داد بخشودگی در آموزه های اسلامی با توجه به مقتضیات زمان و موقعیت، چند بعدی بوده، سطوح بخشودگی با توجه به درجات ایمان و تقوا در افراد متفاوت می باشد. نیز با توجه به گستره خطا، انگیزه فرد خاطی و پیامد بخشودگی، از دو بعد ممدوح و مذموم برخوردار است. مطالعه ابعاد و سطوح بخشودگی در آموزه های اسلامی و تبدیل آن به یک الگوی نظری می تواند زمینه ای برای کاربرد و آزمون آن در مطالعات تجربی در بستر فرهنگ ایرانی-اسلامی فراهم نماید.
معناشناسی «الزام اخلاقی» با تفسیری نو از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرااخلاق علمی است که به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می پردازد و معناشناسی مفاهیم اخلاقی، از مباحث این دانش به شمار می رود. مهم ترین بخش در تحلیل مفاهیم اخلاقی، مفاهیمی هستند که محمول جمله های اخلاقی قرار می گیرند و شامل مفاهیم ارزشی مانند «خوب» و «بد» و مفاهیم الزامی مانند «باید»، «نباید» و «وظیفه» هستند. این تحقیق با تفکیک حیث معناشناختی از هستی شناختی مفهوم «الزام اخلاقی»، تفسیری نو از دیدگاه علامه درباره معناشناسی «الزام اخلاقی» ارائه کرده و درصدد است تا اثبات کند علامه معنای «الزام اخلاقی» را «ضرورت بالغیر» می داند؛ زیرا ایشان نظریه اعتباریات را براساس «مجاز سکاکی» پایه ریزی می کند که معنای لفظ در این گونه مجازها با معنای حقیقی تمایزی ندارد؛ بلکه مصداق مجازی غیر از مصداق حقیقی خواهد بود؛ بنابراین معنای «باید» در استعمال حقیقی و اعتباری تفاوتی نخواهد داشت و با توجه به اینکه معنای «باید حقیقی» از منظر ایشان «ضرورت بالغیر» است، معنای «باید اعتباری» نیز «ضرورت بالغیر» خواهد بود.
اصول و ارزش های اخلاقی در نهاد خانواده بر اساس آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقوله اخلاق یکی از بدیهی ترین و مهم ترین و کاربردی ترین مقولات، در مباحث مرتبط باعلوم انسانی به شمار می رود. دین اسلام به مقوله اخلاق نگاه بنیادی و سیستمی دارد و ارزش های اخلاقی پیوندی ناگسستنی با دین دارند. در نظام اخلاقی اسلام، آموزه های وحیانی غایتمند و مبتنی برعمل گرایی و واقع نگری هستند؛ چون نقش سازنده ای در تزکیه و تربیت انسانی دارند. همچنین این آموزه ها مدعی یک نظام وارده معرفتی و اخلاقی هستند که در موضوع و روش و غایت بی بدیل و یکتاست. مقوله اخلاق در اندیشه اسلامی، ازدواج و نهاد خانواده را تابع نیازها و استعدادها و غایات خلقت و امری ضروری و مبتنی بر اراده و خواست الهی می داند؛ همچنین جایگاه حیاتی آن را در فرایند تکوینی و تربیتی بشری به رسمیت می شناسد. در اسلام، ارزش های اخلاقی دارای مراتب و اولویت هستند. این مهم، به ویژه در حیطه ارزش های اخلاقی خانواده، از بزرگ ترین وجوه تمایز نظام اخلاقی اسلام به شمار می رود. اصول اخلاقی خانواده همسو با نظام معرفتی و گزاره های دینی و فقهی بوده و ضامن اجرا و تحقق اهداف شریعت است. خانواده کانون عواطف و تربیت بوده و بهترین ابزار تحقق رسالت آن اخلاق است. از این منظر، اصول و گزاره های اخلاقی در طیف فرایندی دوسویه و پویا، سبب نهادینه کردن ارزش ها و رشد اخلاقی می شوند. در آموزه های اسلامی، توصیه های اخلاقی به بهترشدن روابط و استحکام خانواده کمک می کند و مقوّم و مصلح آن خواهد بود. حال این مقاله برآن است تا با استفاده از معارف الهی که در آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع) آمده است، این موضوع را بررسی کند. واژه های کلیدی اخلاق، خانواده، حقوق، آموزه های وحیانی، سیره اهل بیت(ع).
اعتدال مزاج در انسان کامل از منظر عرفان اسلامی
حوزههای تخصصی:
انسان با داشتن دو بُعد جسمانی و روحانی، که برآمده از نحوة تکوین برزخی اوست، از احکام مترتب بر هریک از عوالم روحانی و عالم اجسام برخوردار است. ترکیبِ عناصر، یکی از احکام عالم اجسام است. وجود عنصر هیولانی در مزاج، بستر سیر انسان به سوی کمال را فراهم کرده است. به هر میزان اجزای تشکیل دهندة انسان از تعادل بیشتری برخوردار باشند، کمال وجودی او بیشتر است. انسان در میان موجودات، از اعتدال مزاج بیشتری برخوردار است. در میان افراد انسانی نیز انسان کامل دارای اعدل مزاج هاست. نحوة هستی او در مراحل تنزلات در قوس نزول، در این اعتدال مزاج تأثیر بسزا دارد؛ زیرا سیر او در عالم عناصر، تا تشکیل بدن عنصری، گرفتار تعویقات و توقفات نبوده به اصطلاح احدی السیر است. آنچه وجود اعتدال مزاج در انسان کامل را ضروری می سازد آن است که تعدد نفوس انسانی و خساست و شرافت نفسِ انسان متأثر از شرافت و دنائت هیکل و بدن عنصری اوست که با تأمینِ قابلیت در جانب قابل، موجب تعدد نفوس گردیده است. تشکیل مزاج عنصری انسان کامل برگرفته از نورانیت او در عوالم بالاست. اعتدال در نشئة عنصری، نمونه ای از اعتدال در عالم امر است؛ زیرا در صقع ربوبی نیز به مظهر حَکم عادل نیاز است تا با عدالت میان اعیان ثابته حکم نماید و صاحب این مظهر حَکم، حقیقت محمدیه است. همچنین لازمة جمعیت در انسان کامل آن است که آثار تمام حقایق را به صورت متعادل، بدون غلبة هیچ اثری نسبت به اثر یا آثار دیگر، بروز دهد. برای عنصری انسان کامل نیز مشمول چنین قاعده ای بوده، مزاج عنصری انسان کامل را در بالاترین نقطه از اعتدال قرار می دهد.
بازخوانی نظریه اخلاقی ملاصدرا با تکیه بر «فضیلت گرایی» معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه وصول به حقیقت و عملِ اخلاقی برای ملاصدرا مهم شمرده شده است. هدف این مقاله سنجش چگونگی انطباق نظریه اخلاقی این فیلسوف با «فضیلت گرایی» است. بررسی و سنجش هر یک از مؤلفه های «اخلاق فضیلت» با تکیه بر شواهد مندرج در آثار وی انطباق دیدگاهش بر نظریه «فضیلت گرایی» را تقویت و اثبات می کند. نتیجة این بررسی نشان می دهد که الف) ملاصدرا، همچون فضیلت گرایان، فضیلت را مقصد نهایی و کمال آدمی می داند؛ ب) بیشتر بر اهمیت و نقش «بودن» پای می فشارد تا عملِ صرف؛ ج) برای او فضیلت ارزش فی نفسه دارد؛ د) وی حیات اخلاقی را در چارچوب قواعد عقلانی محصور و محبوس نمی کند؛ ه ) برای او الگوها و اسوه های اخلاقی مدل حقیقی برای طراحی زندگی مبتنی بر فضیلت اند؛ و) سرانجام برای دست یابی به حیات مطلوب اخلاقی بایستی فضائل را هم در عرصه حالات درونی و هم در اعمال بیرونی محقّق کرد.
تمایز انجام / اجازة ایذا: تبیین و نقد استدلال های دانگن، فوت، کوئین و بِنِت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایذا و تمایزهای دوگانه آن، جزء جدیدترین مسائل فلسفه اخلاق است که در سه دهه اخیر پاره ای از فیلسوفان اخلاق بدان پرداخته اند. دوگانه انجام / اجازة ایذا یکی از آن تمایزها است که فیلسوفانی چون اَلن دانگن، فیلیپا فوت، ورن کوئین و جانتن بِنِت، استدلال هایی در پذیرش آن و اثبات ناروایی انجام ایذا ارائه کرده اند که مورد اعتراض مخالفان حداکثرگرا قرار گرفته است؛ مخالفان بر این عقیده اند که براساس مبانی طرف داران اِعمال محدودیت علیه انجام ایذا، انجام ایذا ناروا و اجازه آن روا است؛ درحالی که براساس مبانی ایشان، در مواردی اجازة ایذا نیز به همان میزان ناروا است. بنابراین طرف داران این تمایز یا باید در استدلال های خود تجدیدنظر کرده، اندکی آنها را جرح و تعدیل نمایند یا این تمایز را رها کنند. این مقاله ضمن بیان مثال هایی برای شفاف سازی موضوع، به تبین و تحلیل این انتقادها می پردازد.
جایگاه موعظه و تذکر در تربیت دینی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از روش های تربیت دینی «تذکر» و «موعظه» است. موعظه دعوت به نیکی توأم با خیرخواهی و رقت قلب است. واژه هم معنای آن، «نصیحت» و «تذکر» است که به معنای پند و اندرز مشفقانه به انگیزه اصلاح و تربیت می باشد. موعظه حسنه در قرآن به عنوان روش تربیت دینی در موضوعات اعتقادی و مسائل اخلاقی و اعمال و آداب عبادی به کار رفته است. علّامه طباطبائی با توجه به آیات قرآن، بر این باور است که اگر واعظ و متعظ از شرایط علمی و اخلاقی و اعتقادی مناسبی برخوردار باشند، و نیز محتوای وعظ و اندرز دعوت به خدا باشد، سبب بیداری دل ها و تربیت و تهذیب نفوس انسان ها می شود. یادآوری نعمت ها و حوادث تاریخی در قرآن برای غفلت زدایی و رشد تربیت دینی آمده است. در این پژوهش، تفسیر و تحلیل آیات موعظه و واژه های مرتبط آن، با توجه به دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است.
زشتی گرایی نفس در حیات انسان از منظر قرآن و مکتب تحلیل روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
انسان در طول حیات دنیوی خویش از سویی به نیکی و زیبایی و از سوی دیگر به زشتی ها می گراید. از این رو، خداوند در قرآن خطرات و خطورات پلید نفسانی را به انسان یادآور شده است و نفس امّاره را به مثابه خاستگاه زشتی گرایی روان، فریبنده توصیف و شناخت مهالک نفسانی را مقدمه وصول به حیات طیبه قرآنی معرفی کرده است. یکی از وظایف دانش روان شناسی کشف و تبیین خاستگاه زشتی گرایی نفس و عوامل مؤثر بر انحراف حیات بشری است. از میان مکاتبی که در روان شناسی با نگاهی ژرف به این مسأله پرداخته، باید به مکتب تحلیل روانی اشاره نمود. از میان روان شناسان این مکتب، دیدگاه های زیگموند فروید (مؤسس مکتب) و کارل گوستاو یونگ نیازمند بررسی تطبیقی با دیدگاه قرآنی، اسلامی است. این نوشتار نخست به تبیین مفهوم نفس و ویژگی های آن پرداخته، سپس فرایند تأثیرگذاری نفس امّاره را بیان نموده است. همچنین خاستگاه زشتی گرایی نفس از منظر فروید و تأثیر نیروهای شیطانی از منظر یونگ را توصیف کرده و به بررسی تطبیقی این دیدگاه ها با نگرش قرآنی پرداخته است. خاستگاه زشتی گرایی نفس در لسان قرآن، نفس امّاره و در نظریه فروید نهاد خوانده شده است. از منظر قرآن، نفس امّاره متأثر از گرایش های منفی درونی (هوای نفس) و محرک نامرئی بیرونی (شیطان) آدمی را به ارتکاب زشتی فرامی خواند. از این رو، قرآن شیطان را به عنوان دشمن و موجب سقوط انسان معرفی نموده و حاوی برنامه عملی مبارزه با شیطان است. روان شناسی تحلیلی یونگ نیز بر نقش تأثیرات شیطانی در زشتی گرایی انسان تأکید نموده و راه رهایی و تعالی انسان را مبارزه با شیطان می داند.
غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
این پژوهش، که جنبه نظری دارد با هدف بررسی غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دید آیت الله جوادی آملی انجام شده است. در این تحقیق به روش تحلیلی استنباطی به این سؤال پاسخ داده می شود که: ""الگوی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه استاد جوادی آملی چگونه است؟"" در پاسخ به این پرسش، نویسنده ضمن بررسی و اشاره به معنا، مفهوم، منزلت، قلمرو و شناخت عقل و تحلیلی از مفهوم تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و این نکته که عقل انسانی تربیت پذیر، و دارای ابعاد و اقسام نظری و عملی است، سعی کرده است با توجه به آثار ایشان اهداف و غایات تربیتی در ساحت فردی تربیت عقلانی را استخراج کند. آیت الله جوادی آملی از عالمانی است که با عنایت به این موضوع و ضرورت، اهتمامی بلیغ به طرح این مسئله ورزیده و تأملاتش را در این باب عرضه نموده است و تأکید فراوان بر منزلت عقل در هندسه معرفت دینی و تربیت عقلانی از جنبه فردی دارد. از دیدگاه ایشان، عقل بار ارزشی دارد و جزئی از دین است، نه در مقابل آن. در پایان پس از گردآوری اطّلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا این نتایج به دست آمد که عبارت است از: تهذیب و تزکیه نفس، محبت راستین، حیات حقیقی (شخصیت درونی) و دوری از غفلت.
استنتاج باید از هست(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة «استنتاج باید از هست»، یکی از مسائل مهم در معرفت شناسی اخلاق است. درستی نظریه هایی که گزاره های اخلاقی را از طریق ارجاع به گزاره های غیراخلاقی توجیه می کنند، مبتنی بر پیش فرضِ امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست می باشد؛ اما گروهی از فیلسوفان اخلاق ادله ای برای عدم امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست آورده اند. این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، تلاش دارد تا با طرح ادلة دو طرف و ارزیابی آنها، امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست و چگونگی این استنتاج را نشان دهد.
کارآمدی عقل در ارزش گذاری گزاره های اخلاقی (ریشه یابی منشأ حسن و قبح عقلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو در پی تبیین تحلیلی نو از دیدگاه اندیشمندان شیعه درباره حسن و قبح عقلی است؛ مسئله ای که محل بحث و نزاع گسترده ای در سنت کلام اسلامی بوده است. عدلیه (شامل شیعه و معتزله) به حسن و قبح ذاتی عقلی معتقدند و برخلاف آنها، اشاعره حسن و قبح را شرعی می دانند. این نزاع خاستگاه و تبار معرفت شناختی دارد؛ ریشه نزاع در پذیرش داوری عقل در حیطه احکام اخلاقی از سوی عدلیه و خلع عقل از چنین شأنی از سوی اشاعره است. پس از قبول دیدگاه عدلیه، اختلاف هایی درباره تبیین جزئیات آن به چشم می خورد که در نحوه پاسخ گویی به شبهات اشاعره نمود پیدا کرده است.
برخی از اندیشمندان شیعه برای افعالی چون صدق و کذب، حسن و قبح ذاتی قائل شده اند، گروهی دیگر حسن و قبح این افعال را به سودمندی یا زیان رسانی آنها وابسته می دانند و عده ای حسن و قبح افعال را پس از سنجش آنها با عدل و ظلم می سنجند و در حقیقت حسن عدل و قبح ظلم را ریشه حسن و قبح افعال می شمارند. در این نوشتار پس از تبیین این سه دیدگاه و ارائه شواهد، نظر سوم به عنوان نظر مختار برگزیده شده است.
روش تربیتی موعظه؛ چالش ها و آسیب ها با تأکید بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،می توانازروش هایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنموده ایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،می توان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروش هایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیب شناسیاینروشپرداخته ایمویکیازچالش هایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کرده ایم کهبه ویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهره گیریازعواطف و تلقین گریبهآنارائهکرده اند.
بررسی جایگاه نبی در حکمت عملی از نگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
حکمت عملی بدون شک یکی از مهم ترین دغدغه های فلسفی فارابی است. نتیجه واحدی که از آثار متعدد وی درباره حکمت عملی به دست می آید، تأکید بر نقش أنبیا در این عرصه است. شخص نبی با ورود به این عرصه و دست اندازی به ابعاد حکمت عملی، در استکمال و غنای آن می کوشد. پرسشی که در این مقاله به دنبال پاسخ آن هستیم، این است که نبی چه جایگاهی در حکمت عملی داشته و چگونه در جنبه های مختلف آن نقش آفرینی می کند. به طور کلی دو جنبه در حکمت عملی قابل تصور است: 1. بیان حکمت عملی 2. اجرای حکمت عملی. از منظر فارابی، حکمت عملی زمانی به سعادت می انجامد که در هر دو جنبه آن با موفقیت عمل شود. اهمیت این دو جنبه حکمت عملی و نقش کلیدی آن ها در سعادت افراد جامعه اقتضا می کند که کامل ترین افراد اجتماع به آن ها بپردازند. به همین دلیل، شخص نبی که در عالی ترین مرتبه انسانی قرار دارد این امور را به عهده می گیرد و با استعانت از وحی در آن ها نقش آفرینی می کند. در گام نخست او به بیان حکمت عملی می پردازد و فضایل و راه های رسیدن به آن را در قالب دین بیان می کند. در گام بعد، با به دست گرفتن رهبری اجتماع، حکمت عملی را اجرا می کند و آن را در جامعه می گسترد.