فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
با اینکه در مطلوبیت کمال اختلافی نیست، در چیستی بحث کمال نهایی انسان اختلافاتی وجود دارد . بر این اساس مسئله چیستی کمال نهایی حائز اهمیت است. در این مقاله در ابتدا به معنای لغوی و اصطلاحی کمال، کمال اول، کمال ثانی و تفاوت بین آنها بیان شده است و در ادامه ضمن بیان دیدگاهها نظر آیت الله مصباح در مورد کمال نهایی انسان که قرب به خداست بیان می گردد. بر اساس تفسیر ایشان کمال نهایی انسان همان سعادت اوست و کمال نهایی هرچند مفهوماً متفاوت با سعادت است ولی مصداقاً یکی هستند ضمن آنکه کمال وجودی و فلسفی اعم از کمال اخلاقی است.
جایگاه یادگیری ضمنی و غیرمستقیم در آموزش اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد عقل گرا سال های متمادی بر فضای آموزش ارزش ها حاکم بوده است. تمرکز یک جانبه و افراطی بر این رویکرد، سبب غفلت از بخش وسیعی از یادگیری های ضمنی انسان و داوری های اخلاقی شهودی او که منشأ بسیاری از رفتارهایی اخلاقی هستند شده است. مسئله این پژوهش آن است که چرا آموزش های مستقیم و استدلالی در حوزه ارزش ها، به تنهایی تحقق اخلاق را در رفتار متربیان تضمین نمی کند؟ به نظر می رسد آموزش مستقیم و کلامی ارزش ها، تنها منبع یادگیری اخلاقی انسان نیست؛ بلکه بخش وسیعی از یادگیری های انسان به صورت ضمنی و در قالب تجارب واقعی او صورت می پذیرد. برای بررسی این فرضیه، دیدگاه های جدید در مورد یادگیری های ضمنی، عملی و ادراکات شهودی بررسی و اثبات شده است که یادگیری اخلاقی انسان از دو طریق مستقیم و ضمنی صورت می گیرد و البته با وجود همکاری و تعامل این دو شیوه، اغلب داوری ها و اعمال اخلاقی ما به صورت شهودی انجام می گیرد. این داوری ها ریشه در تجارب اولیه زندگی و تعاملات غیرکلامی فرد محیط دارد که از یادگیری های ضمنی ناشی شده اند. در پایان نیز پیشنهادهایی برای اثربخشی بیشتر برنامه های آموزش اخلاقی مطرح شده است.
تأثیر ایمان به معاد بر تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
یکی از آثار ایمان به معاد، اعتقاد به رویارویی انسان با پرونده عمل است. عمل می تواند فردی یا اجتماعی باشد. شاید در بین افراد متدین، عمل فردی و ارتباط آن با معاد کمتر مورد بحث باشد؛ چون اکثریت افراد به این مسئله توجه دارند، اما یکی از مسائلی که در بین افراد به ویژه مسلمانان مخفی مانده است، عمل اجتماعی و آثاری است که نوع رفتار اجتماعی و تقابل افراد با هم در جامعه به جای می گذارد و در قیامت مورد بررسی قرار می گیرد. ازاین رو، مقاله حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای آثار و نظریات دانشمند و فیلسوف شهیر، علّامه طباطبائی، گردآوری شده است، می کوشد با استفاده از نظریات گران سنگ ایشان، اهمیت و ضرورت توجه به معاد، بخصوص در زمینه مسائل اجتماعی را تبیین نماید. در این مقاله با تأکید بر نقش ایمان به حیات پس از مرگ به عنوان عامل کنترل کننده در اعمال و رفتار اجتماعی، ارتباط میان عالم پس از مرگ و زندگی اجتماعی انسان و برخی از پیامدهای تربیتی ایمان به این اصل مانند مسئولیت پذیری، امنیت و عدالت اجتماعی، صبر و خویشتن داری، فداکاری، هدفمندی، امیدواری، تحکیم روابط انسانی و وفای به عهد و آینده نگری مورد بررسی قرار گرفته است.
توصیف اخلاقی خداوند در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه برای معرفی خداوند بیشتر از اوصاف متافیزیکی همچون وجوب، قدرت و حیات بهره گرفته می شود و از اوصاف اخلاقی کمتر استفاده می شود؛ اما در متون مقدس دینی، ازجمله قرآن کریم، اوصافی مانند عدالت، بخشندگی، مهربانی و وفای به عهد در مورد خداوند به کار رفته است که در زبان متعارف انسانی، به اوصاف اخلاقی معروف اند. بسیاری با ابتنای اخلاق بر امر و نهی الهی، امکان توصیف اخلاقی خداوند را به چالش کشیده اند؛ چنان که در جهان اسلام این دیدگاه را اغلب به اشاعره نسبت داده اند. حال آیا خداوند، واجد اوصاف اخلاقی است؟ این نوشتار با شیوه ای توصیفی تحلیلی و گاه انتقادی، برخی لوازم توصیف اخلاقی خداوند، مانند اندراج اخلاق در علوم فلسفی و جایگاه قضایای اخلاقی در اندیشه ابن سینا را براساس دو تفسیر از محقق لاهیجی و محقق اصفهانی بررسی و اثبات می کند که براساس برداشت محقق لاهیجی می توان از دیدگاه ابن سینا، خداوند را واجد اوصاف اخلاقی دانست و او را با اوصاف اخلاقی توصیف نمود. همچنین در این نوشتار، برخی چالش های توصیف اخلاقی خداوند پاسخ داده شده است.
عوامل مساعدت کننده عمل در جهت استکمال نفس از دیدگاه ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
استکمال انسان در نوشتار حاضر بدین معنا است که به صورت تدریجی، با دو ابزار «علم» و «عمل» قوا و استعدادهای ویژه خویش را به فعلیت رساند ونفس او، که حقیقت اوست،در مراتب عالی وجود سیر نماید. در این میانْ شناخت عوامل زمینه ساز عمل اهمیت خاصّی دارد، چرا که مساعدت کنده عمل اند و از این روآگاهی ازآنها، جهت تقویتشان ضرورت دارد. در این مقاله پس از استقصا و دست یافتن به عوامل مساعدت کننده عمل که عبارتند از خواطر خیر،علم و معرفت، عشق به خدا،ایمان، ذکر و ... به تحلیل این عوامل و نحوه ی تأثیرگذاری آنها پرداخته خواهد شد. ملاصدرا، عمل، استکمال
ارائه الگو: راهکاری قرآنی برای تقویت انگیزه های عالی و تضعیف انگیزه های دانی در زیست اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
نقش انسان شناسی در اخلاق بر مبنای تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی الهی، هر موجودی که در جهان امکانی سهمی از هستی دارد، از سه مبدأ «فاعلی»، «داخلی» و «غایی» برخوردار است. انسان نیز دارای این مبادی سه گانه است و علامه طباطبایی این مبادی را مدخلی برای ورود به نظام اخلاق ترسیم نموده که براساس آن می توان نقش انسان شناسی در اخلاق را در نظر ایشان تبیین نمود. ایشان به مقتضای مبدأ فاعلی انسان، الگوی «اخلاق توحیدی» را مطرح نموده که نه تنها نگرش انسانِ محدود در این عالم مادی را به سمت اخلاق مابعدالطبیعه ترغیب می کند، در تحقق عینی ارزش های اخلاقی و نیز ایجاد انگیزه در عاملِ اخلاقی نیز تأثیر قابل توجهی دارد. همچنین به مقتضای مبدأ داخلی، ضمن تحلیل قوای نفس انسان، الگوی «اخلاق عقلانی» را ارائه نموده و مسئولیت اخلاقی انسان را منوط به بهره مندی از درک اخلاقی او دانسته است. ایشان به مقتضای مبدأ غایی، داشتن انگیزه الهی را مهم ترین عنصر در اخلاقی بودن فعل قلمداد کرده است. در این مقاله تلاش خواهد شد تا ضمن تبیین این مبادی سه گانه ناظر به انسان، دیدگاه علامه درباره نقش انسان شناسی در اخلاق تبیین و بررسی گردد. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا توصیفی تحلیلی است.
نگاهی به جبر و اختیار در مکتب اسلام و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که از دیرباز آدمیان را به تأمّل فراخوانده، مسئلة جبر و اختیار است. پرسش اساسی در این بحث آن است که آیا انسان، دست کم در برخی اعمال خود، مختار است یا آنکه مجبور است و هیچ اختیاری ندارد؟ همچنین دلالت های تربیتی آن کدام است؟ به گواهی تاریخ، آزادی یکی از خواسته های همیشگی بشر بوده است. مردم در سراسر جهان فریاد آزادی سر داده اند و اقبال آنها به سوی جوامع دارای آزادی بیشتر است. ما طالب آزادی هستیم؛ زیرا امکان برآورده کردن هرچه بیشتر تمایلات و خواست های ما را مهیّا می کند. یک انسان آزاد می تواند هر گونه که دوست دارد، زندگی کند، به هر کجا که می خواهد برود، به هر نحوی که دلش خواست، فکر کند و انتخاب نماید. مسئلة جبر و اختیار یکی از مواردی است که در فلسفه، کلام، اخلاق و... بدان پرداخته شده، امّا نه با نگاه تربیتی. در این پژوهش، تلاش شده تا جبر و اختیار از دیدگاه اسلام و قرآن بررسی شود و آنگاه دلالت های تربیتی متناسب با آن ارائه گردد. در پایان نیز پس از تجزیه و تحلیل کیفی اطّلاعات، بدین نتیجه می رسیم که یکی از دلالت های مهمّ مستخرج از این موضوع، اصل مسئولیّت پذیری انسان است که بر سایر امور تربیتی تأثیرگذار می باشد.
جایگاه و حدود تعاریف تحلیلی و هنجاری تربیت و تأملی در برخی از تعاریف موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله این پژوهش، ابهام در مبانی روش شناختی تعریف تربیت و به دنبال آن، نبودن تعریفی مورد توافق و کارگشا برای جامعه تعلیم و تربیت کشور است. هدف این پژوهش، اولا مقایسه تعاریف تحلیلی و هنجاری تربیت، دستیابی به ویژگیهای تعریف مطلوب از تربیت، و سپس بررسی تعاریف از نظر توجه به این ویژگیهاست. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی انتقادی است. یافته ها نشان می دهد که در تعاریف کلی و عام از تربیت نیز وجود نظام فکری قابل مشاهده یا استنباط است و حتی تعریف به اصطلاح تحلیلی توصیفی از تربیت نیز نمی تواند بکلی خالی از هرگونه نظام فکری خاص باشد؛ گرچه میزان تصریح بر این نظام فکری در تعاریف مختلف، متفاوت است؛ هم چنین، عدم وضوح و شفافیت عناصر هر تعریف، یکی از کاستی های اغلب تعاریف است؛ سپس با بهره گیری از نقاط قوت تعاریف و با عنایت به معیارهای کارامدی تعریف هنجاری از تربیت، و بر پایه تحلیل شبکه مفهومی ""ولایت"" در تفسیر المیزان، تعریف دیگری برای تربیت پیشنهاد شده است.
گذار از تحویلی نگری در مفهوم «آموزش اخلاق» به جامع نگری در پرتو توجه به جایگاه آن در طبقه بندی اهداف آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال دغدغه عدم کارایی آموزش های رایج اخلاق و تضمین نکردن تحقق اخلاق در رفتار افراد، پژوهش حاضر ابتدا دو پیش فرض را در نظر می گیرد: 1. عدم موفقیت برنامه های رایج آموزش اخلاق، پدیده ای چندعاملی است و شرط توفیق نهایی، رفع همه موانع در پرتو نگاهی جامع نگرانه است؛ 2. براساس اصل روش شناختیِ ابتنای موفقیت در هر فعالیتی بر تصور صحیح از آن فعالیت، یکی از عوامل عدم توفیق آموزش های رایج اخلاق، رواج تصورهای تحویلی نگرانه از آموزش اخلاق است. سپس این فرضیه در نظر گرفته می شود که بی توجهی به جایگاه آموزش اخلاق در طبقه بندی اهداف آموزشی، سبب تصورهای فروکاهش گرایانه از آن شده است. بنابراین ابتدا، انگاره ها و تصورات تحویلی نگرانه رایج از آموزش اخلاق، براساس تجربه زیسته و روش مشاهده و مصاحبه، استقصا و سپس سعی شده است تا انگاره ای جامع تر با توجه به حیطه آن در طبقه بندی اهداف آموزشی ارائه شود. در پرتو این پژوهش برخی الزامات آموزش اثربخش مانند تقدم سواد عاطفی بر سواد اخلاقی، اصل گوناگونی اهداف (جزئی) آموزش اخلاق و اصل کثرت گرایی روش شناختی در آموزش بررسی شده است.
فضیلت گرایی اخلاقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه اخلاقی ابن سینا در زمره نظریه های فضیلت گرایی قرار می گیرد. وی نظریه اخلاقی خود را با بحث از سعادت به عنوان غایت نهایی زندگی انسان آغاز می کند و سعادت نهایی انسان را در «قُرب به خداوند متعال» و راه رسیدن به مقام قرب را کمال در عمل و نظر می داند. بنابراین سعادت حقیقی انسان در کمال قوه نظری و عملی اوست. کمال قوه عملی در این است که انسان به ملکه عدالت برسد و قوای شهوی و غضبی را تحت کنترل قوه عاقله درآورد و فضائل حکمت، شجاعت و عفت را کسب کند. همچنین کمال قوه نظری در آن است که انسان به حقایق همه اشیا علم پیدا کند و عالَم عقلی مضاهی با عالَم عینی باشد. ابن سینا فضائل را به فضائل نُطقی (یا عقلی) و خُلقی تقسیم می کند که فضائل نطقی، فضائل نفس هستند و فضائل خُلقی، فضائل بدن اراده کننده در نگاه او، راه رسیدن به فضائل اخلاقی، رعایت قاعده اعتدال است و نکته مهم در نظریه وی، اکثری دانستن این قاعده است. در این مقاله سعی شده است جهات ابتکاری نظریه اخلاقی ابن سینا در مقایسه با دیگر حکمای اسلامی نیز بیان شود.
نقش نخبگان دینی در تربیت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تعیین محدودة نقش آفرینی هر یک از عوامل انسانی دخیل در تربیت دینی سهمی بسزا در تحقق اهداف مورد نظر تربیت دینی دارد. نخبگان دینی از جملة مهم ترین عوامل انسانی دخیل در تربیت دینی هستند که مطالعات تربیتی، روان شناختی و جامعه شناختی صورت گرفته دربارة نخبگان و نیز تحلیل متون دینی ناظر به بحث از وظایف عالمان دینی، در عین هم پوشی و تأکید نتایج یکدیگر، در مجموع، معین کنندة نقش ایشان در تربیت دینی است. نقش نخبگان دینی در تربیت دینی، گرچه در تصور اولیه، بیشتر در حیطة شناختی نمود دارد، اما اعم از هر سه حیطة شناختی، گرایشی و رفتاری بوده است. ایشان در تمامی مراحل فرایند عملی تربیت دینی، به دلیل کارکرد اجتماعی الگو بودن، نقش آفرین بوده و با داشتن جایگاهی ممتاز در میان عوامل تربیت دینی، حتی نسبت به ایشان نیز دارای وظیفه هستند و نقش رهبری جریان تربیت دینی ایفا می کنند.
اهداف تربیت از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
یکی از عناصر اصلی تعلیم و تربیت، هدف است. اگر تعلیم و تربیت را صیرورت و تحول انسان از وضع موجود به وضع مطلوب تعریف کنیم، بدون شک این تحول نیازمند آگاهی از هدف حرکت یا مجموعه اهدافی است که جهت و مسیر حرکت و سرانجام آن را مشخص می سازد. ابن سینا در ضمن مسائل نفس شناسی به موضوع تعلیم و تربیت انسان پرداخته است و برای حرکت تکاملی انسان هدف اصلی و کلی که همان سعادت حقیقی انسان است، قرار می دهد. او در مسیر رسیدن به این هدف اصلی، اهداف میانی را معرفی می نماید که عبارتند از: اهداف اعتقادی، اهداف اخلاقی، اهداف علمی آموزشی، اهداف فرهنگی هنری، اهداف اجتماعی، اهداف زیستی جسمانی، اهداف سیاسی اقتصادی.
تبیین و بررسی اراده و انواع آن در قرآن کریم (با تکیه بر ارادة انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
اراده به معنای خواستن، محبّت، طلب و امر و دستور آمده است. در قرآن کریم به انواع مختلفی از اراده اشاره شده است که ارادة الهی در بالاترین سطح آن قرار دارد و پس از آن ارادة انسانی، فطری و شیطانی قرار دارند. ارادة انسانی به فرد این اختیار را می دهد که اعمال خیر و شر انجام دهد و خویشتن مسئول پاسخگویی به این اعمال در روز قیامت باشد. اراده در مواضع خیر و شر به کار می رود که ارادة خیر شامل ارادة اصلاح و تغییر، نصحیت، تلاش برای آخرت، شیردهی مادر و خویشتنداری (شکیبایی) می گردد و نیز ارادة شر شامل اموری مانند ارادة گمراهی، نیرنگ و فریب، خیانت، فجور، قتل و جبروت، فرار از امر واجب، کفر و الحاد و ولایت کافران می شود. مقالة حاضر می کوشد با بررسی متن قرآن کریم و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و به شیوة کتابخانه ای، انواع اراده را در قرآن کریم با ذکر مثال هایی دربارة هر یک، مورد تبیین و بررسی قرار دهد.
مسؤولیت پذیری و وظیفه شناسی از دیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(علیهم السلام)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقاله حاضر به بررسی مسؤولیت پذیری و وظیفه شناسی، از دیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(علیهم السلام) می پردازد. در این باره، با بررسی رابطه مسؤولیت پذیری و وظیفه شناسی، ریشه مسؤولیت پذیری انسان را در امانت الهی یافتیم که جز انسان موجود دیگری نتوانست آن را قبول کند. اما انسان درصورتی می تواند مسؤولیت پذیر باشد که با دو اصل تقوا و ایمان، زمینه های آن را فراهم کند و از راهکارهای تفکر و تفقه و بصیرت بهره برد. البته، مسؤولیت پذیری انسان صرفاً در زمینه تقوا امکان پذیر است. اگر انسان از تقوای فطری خود، به خوبی بهره ببرد می تواند به تقوای دینی نائل شود؛ در این صورت، زمینه انجام وظایف به خوبی برای او فراهم می شود. ایمان نیز نیرویی در انسان پدید می آورد که در هنگام انجام وظایف سستی به خرج ندهد. از منظر قرآن کریم و روایات، انسان پنج وظیفه اصلی یعنی ایمان، انفاق، اقامه نماز، وفای به عهد و صبر بر عهده دارد. هر یک از این وظایف اصلی، کلیدی برای انجام دسته ای از وظایف فرعی است که انسان در زندگی بر عهده دارد. واژه های کلیدی وظیفه شناسی، مسؤولیت پذیری، امانت، تفکر، تفقه، بصیرت، تقوا، ایمان
شرایط عصر غیبت و الزامات اخلاقی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مؤمن منتظر _ به اقتضای برخورداری از ایمان و تقوای الهی _ متخلّق به اخلاق اسلامی و مؤدب با آداب دینی است. با این حال، در روایات مربوط به عصر انتظار، گاه بر صفات اخلاقی خاصی تأکید شده و به نظر می رسد این تأکید به دلیل شرایط ویژه این دوران بوده است. در این عصر مشکلات و مسائلی خاص وجود دارد که منتظران برای رویارویی درست با آن، باید در خود صفات اخلاقی به خصوصی را توسعه داده و تقویت نمایند. با این نگاه، منشور اخلاقی عصر غیبت تدوین می شود که می توان از آن به عنوان اخلاق کاربردی عصر غیبت نیز یاد کرد. برخی از این صفات اخلاقی عبارت اند از بردباری، رجا، تسلیم، عفت و مواسات.
در نوشتار پیش رو، تلاش شده است چرایی تأکید پیشوایان معصوم بر این صفات اخلاقی توضیح داده شود و ضرورت تقویت این صفات با توجه به شرایط عصر غیبت تحلیل گردد.
الاهیات اخلاقی در اندیشه ی غزالی و فیض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الاهیات اخلاقی اصطلاحی در حوزه ی مسیحیت کاتولیک است و امروز از زیرمجموعه های الاهیات عملی محسوب می شود. الاهی دانان مسیحی با روی آوردن به الاهیات عملی و نگرش انتقادی به عرف سکولار معاصر، می کوشند زندگیِ مبتنی بر ایمان را ممکن ساخته، راه های عملیاتی برای نجات دین و ایمان از وضعیت بحرانی در شرایط مدرن را به وجود آورند. الاهیات عملی را در حوزه ی اسلام، می توان دانشی دانست که در آن، به مباحث عملی دین (فقه و اخلاق) از منظر کلام و عقلانیت پرداخته می شود و در این راستا، راه های صحیح برای رسیدن به مقاصد دینی را به ما می آموزد. آرا و اندیشه های غزالی و فیض، این دو دانشمند متأله مسلمان، به رغم تفاوتشان در مذهب، بنابر نیازهای زمانه ی خویش طرح گردیده و برخوردار از مبانی عقلی نیز بوده است. این دو اندیشمند در دفاع عملی از دین، روش های متفاوتی داشته اند، اما هر دوی آن ها امروزه از کسانی محسوب می شوند که دین را تنها نجات دهنده ی بشریت از دام های اخلاقی، دنیاگرایی و مادی گرایی و انحراف می دانستند.
تفاوت های علم النفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تطبیق و مقایسه علم النفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن پرداخته است. این تحقیق از نوع نظری و روش مورد استفاده در آن تحلیل اسنادی است و در این جهت آثار شیخ اشراق و ابن سینا و منابع و مآخذ مرتبط با این بحث مورد بررسی قرار گرفته و سرانجام به سه نتیجه دست یافته است: 1. فلسفه مشاء و اشراق در باب علم النفس مشترکاتی دارند از قبیل اذعان به اینکه انسان موجودی ترکیب یافته از نفس و بدن است، و نفس موجودی مجرد، زوال ناپذیر، و دارای ظرفیت و قابلیت های بی پایان است و با ارتباط متقابلی که با بدن دارد می تواند با تعلیم و تربیت ظرفیت ها و قابلیت های خود را به فعلیت برساند. 2. علم النفس اشراقی با علم النفس مشایی تفاوت های جدی در تعاریف و اصطلاحات، ادبیات، حوزه و قلمرو، متدلوژی، جهت گیری، محتوا و نتایج دارد. 3. نتایج تربیتی علم النفس مشاء و اشراق نیز متفاوت است، از جمله اینکه: هدف غائی در فلسفه مشاء سعادت انسان است اما در فلسفه اشراق، هدف غائی تربیت، جداشدن و بریدن از تعلقات و وابستگی های مادی و انقطاع کامل از غیرخداست، بدانسان که جز خدا نبیند و به جز او نخواهد اما اصول تربیتی مشترک در فلسفه مشاء و اشراق عبارتند از: اصل تدرج، اصل دوام و استمرار، اصل اعتدال، اصل مهرورزی و اصل کرامت. اما در فلسفه اشراق باطن گرایی، توجه به سیر باطن، آخرت گرایی، بازگشت به وطن اصلی و تلطف سِر نیز اضافه شده است و روش های تربیت در فلسفه اشراق نیز عبارتند از: تلقین، خلوت، ذکر، یاد مرگ و قیامت... .
عوامل، بسترها و آثار ناامنی اخلاقی در آراء و اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت همواره به عنوان یکی از مهمترین نیازهای بشر مطرح است. امروزه امنیت به عنوان یک کالای عمومی، مورد مطالبه همگان بوده و تأمین آن مستلزم تعامل آگاهانه و راهبردی، در قالب یک عمل جمعی و مشارکت آمیز میباشد؛ از سوی دیگر، امنیت اخلاقی، ازجمله: نیازهای اساسی، حیاتی و دائمی در جامعه میباشد؛ بهگونهای که ایجاد، حفظ و گسترش آن از اهداف و ارزشهای بنیادی دولتها محسوب میگردد. با توجه به اهمیت چشمگیر و بیبدیل انقلاب اسلامی در مقابله و مبارزه با ناامنی اخلاقی در کشور، آگاهی از نظرها و اندیشههای رهبر اندیشمند انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنهای مدظله العالی در این خصوص، بسیار مهم و حساس میباشد.
کارکرد بعد عبادی در سعادت دنیوی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله از چشم انداز فلسفه دین و الهیات کلامی با روش توصیفی تحلیلی وارد قلمرو مباحث کارکردهای دین گردیده و به بررسی نظریه علّامه طباطبائی پیرامون تأثیر بعد عبادی دین در سعادت دنیوی انسان پرداخته است. در ابتدا با تبیین کارپایه های مفهومی و ارائه تعاریف علّامه طباطبائی از معنای «دین»، «سعادت» و «عبادت»، دیدگاه علّامه در این زمینه تبیین گردیده و به رد نظریات رقیب مبادرت شده است. یکی از این نظریات رقیب، اصل تأثیر دین در سعادت دنیوی را انکار می نماید و دیگری هرچند منکر تأثیر دین در سعادت دنیوی نیست، ولی این تأثیر را مربوط به بعد عبادی نمی داند. آن گاه در این مقاله وجوه مستقیم و غیرمستقیم کارکرد بعد عبادی دین در سعادت دنیا بیان شده است. تأثیر عبادات در خوشبختی دنیایی از طریق تأثیر در ارتقای فردی و اجتماعی، دستیابی به حاجات دنیوی در اثر استجابت دعا، ایجاد بداء، تبدیل نقمت های دنیوی به نعمت ها، ایجاد احساس رضایت مندی و بهره مندی از لذات ویژه و تأثیر مثبت دین در زندگی اجتماعی از زمره این کارکردهاست.