عصر کنونی، عصر بحران ها و چالش های بنیان افکن است. بشر امروز برای رسیدن به تعادل روانی و موفقیت در روابط فردی و اجتماعی چاره ای جز روی آوری، به اخلاق و تربیت اخلاقی ندارد. امروزه رویکرد اخلاقی به منزلة یکی از مهم ترین رویکردها در قلمرو برنامه ریزی درسی به شمار میرود. در این رویکرد، برنامه های درسی ابزاری مؤثر در رشد و توسعة فضایل اخلاقی و مهارت های اجتماعی در فراگیران است و آنان را برای برخورد مناسب با مسائل و موضوعات جدید آماده میسازد. هدف این مقاله، بررسی رویکردهای اخلاقی و ارائة عناصر اصلی دیدگاه اخلاق مدار در برنامة درسی است.
باید آموزش اخلاق به منزلة یک درس در برنامه درسی یا در ارتباط با دروس دیگر توسط دست اندرکاران تربیتی، به ویژه معلمان، مورد توجه قرار گیرد. برای تربیت اخلاقی میتوان سه بعد شناختی، عاطفی و عملی در نظر گرفت. در این ابعاد، تواناییها و قابلیت هایی از حیث دانش، گرایش و عمل در فرد پدید میآید.
در این مقاله پس از ارائه فهرستی نسبتاً جامع از مباحث اخلاقی رایج در حرفه بهداشت و سلامت، قلمرو مباحث اخلاقی این حرفه از مباحث فقهی آن بازشناسی شده و نقاط تلاقی و تعامل این دو حوزه و نیز نقاط تمایز و افتراق آنها مشخص گردیده است. با این وصف به نظر میرسد اخلاق پزشکی در روش بحث و در موضوع، هدف، مبادی، مبانی و منابع، شباهت ها و تفاوت ها و یا تعاملاتی با فقه پزشکی دارد. اما آنچه که توجه فوق العاده میطلبد تقدم و اولویت مباحث اخلاقی بهداشت و سلامت بر مباحث فقهی این حوزه است که در این مقاله درباره آن توضیح داده شده است.
قرن حاضر با قدرت ارتباطی فوق العاده اش خود را از سایر قرون متمایز می نماید و از این جهت رابطه و نسبت خاصی با دین برقرار می نماید. قدرت ارتباطی فوق العاده در عصر حاضر چنان است که می توان از جهان کنونی به دهکده جهانی تعبیر نمود. جهانی که در آن مرز ها و حصارهای قرون گذشته یا از بین رفته و یا تاثیر خود را از دست داده است. . اینترنت و ماهواره. . . ابزارهایی اند که به روشنی نگرش دهکده ای بودن جهان حاضر را نشان می دهد. حال مساله این است در چنین دهکده ای چگونه می توان از تربیت دینی سخن گفت؟ تر بیت که به طور عام معادل ایجاد تغییرات مطلوب درانسان به وسیله یک نسل در نسل دیگر است به نظر می آید با ایجاد موانع و مرزها تحقق می یابد. به عبارت دیگر با دور نگاه داشتن فرد، تغییرات مطلوب در وی ایجاد می شد. اگر جهان به گونه ای باشد که اقتضاء ذاتی آن بی خاصیت شدن مرزه ا باشد، درآن صورت آیا تربیت دینی می تواند امری ممکن تلقی گردد؟در تحقیق حاضر از نظریه امکان نقش تربیتی دین در عصری که هما نند دهکده فاقد مرز و حصار است دفاع خواهد شد. برای این هدف سعی می شود تا ظاهری بودن تعارض میان نقش تربیتی دین و عصر حاضر نشان داده شده و بیان خواهد شد تصور نادرست از تربیت دینی سبب می شود تا عصر کنونی با قدرت ارتباطی اش به عنوان چالشی برای نقش تربیتی دین ظاهر گردد.
نوشتار حاضر با عنوان «الاخلاق بین النظریة و التطبیق» پیام حضرت آیة الله جوادی آملی (دام ظله) به همایش «أخلاقنا بین النظریة و السلوک» و در پاسخ به دعوت آقای عبدالله بن خالد آل خلیفه رئیس شورای عالی امور اسلامی بحرین است. این همایش سال گذشته در بحرین برگزار گردید.
کاربرد «عبرت» در قلمرو «تربیت»، بسیار گسترده است. همه ادیان الهی و مکاتب تربیتی، پیروان خویش را به عبرت آموزی از سرگذشت پیشینیان و مقایسه موقعیت خود با آنان فرا می خوانند. اسلام نیز به عنوان کامل ترین دین الهی، مسلمانان را به سیر در آفاق و انفس، توام با تفکر و اندیشه در سرگذشت دیگران، دعوت کرده است. به همین دلیل یکی از مهم ترین و پرثمرترین روش های تربیتی که در سیره پیشوایان، از جمله مولای متقیان علی(ع) مورد توجه خاص بوده و کاربرد بسیار داشته، روش «عبرت آموزی» است.
این مقاله بارویکرد تحلیلی توصیفی به مبانی و شیوه های تربیت اخلاقی در قرآن، از نظر مفسّر بزرگ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میپردازد. مبانی تربیت اخلاقی به معنای استعدادها، امکانات و ضرورت های مربوط به انسان دربارة آموزش اخلاق و همچنین بیانگر نوع روش ها وشیوه ها در تربیت اخلاقی است. مبانی تربیتی به سه دستة علمی، فلسفی و دینی تقسیم میشود که در این مقاله تنها به مبانی دینی پرداخته شده است.
علامه، «توحید» را مهم ترین مبنای تربیت اخلاقی قرآن میداند که تمامی آموزه های قرآن، حول محور آن میچرخد. موحد پس از شناخت خداوند و شناخت نیازهای خود، بنابر امیال فطری نظیر میل به هدف، کمال، حقیقت، تقدیس موجود برتر، کرامت ذاتی و صیانت از نفس، به سوی خداوند جذب میشود، و تنها راه رسیدن به قرب را در انجام دستورهای الهی و ترک محرّمات مییابد. این همان روش عبودیت است که انسان را به تهذیب نفس میرساند.
از دیدگاه علامه، سایر مبانی نظیر اختیار، معرفت پذیری و... و روش های تربیت اخلاقی مانند نصیحت، الگوسازی با داستان و مثال، وعدة بهشت و جهنم، پرسش و پاسخ، ابتلا و...، همگی حول محور «توحید» میتواند اثرگذار باشد.