فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
از منظر معناشناسان شناختی استعاره، منحصر در زبان و واژگان نیست بلکه مفهومی فراگیر می یابد و به صورت استعاره مفهومی – که در آن یک حوزه مفهومی بر اساس حوزه مفهومی دیگر فهمیده می شود- نمود می یابد. در استعاره مفهومی، بسیاری از مفاهیم، به خصوص مفاهیم انتزاعی، از طریق انطباق استعاری اطلاعات و انتقال دانسته ها نظم می یابد و دایره گسترده ای از مفاهیم با بیانی جدید در اختیار مخاطب قرار می گیرد. یکی از مهم ترین آموزه های دینی قرآن کریم که مفاهیم انتزاعی را با ساختار استعاری، مفهوم سازی نموده، مسأله تجسم اعمال است که تحلیل و بررسی آیات مربوط به آن می تواند زوایای نهفته محتوایی و تناظرها و برجستگی های موجود در آن را فرادید مخاطب قرار دهد. این نوشتار با روش توصیفی– تحلیلی و با رویکرد شناختی، استعاره های مفهومی را در آن دسته از آیاتی که به طور صریح بر تجسم اعمال دلالت دارند و منطبق با الگوهای استعاری مطرح شده از سوی لیکاف و جانسون هستند، بر مبنای طبقه بندی استعاره های عینی به ذهنی در سه حوزه؛ ساختار بنیاد، شی ء بنیاد و جاندار بنیاد، مورد بررسی قرار داد و به این نتایج دست یافت که؛ بازنمایی آیات دالّ بر تجسم اعمال با حوزه های مبدأ؛ کالا، غبار پراکنده، غل و زنجیر و... با نام نگاشت هایی چون؛ عمل، کالا است، عمل مجرمان، غبار پراکنده است، عمل کافران، غل و زنجیر است و... سبب شده مفاهیم موجود در آنها ملموس تر و قابل فهم تر به مخاطب منتقل شود.
مستویات البنیه الزمکانیه فی روایه «سجین المرایا» لسعود السنعوسی؛ مقاربه بنیویه فی تقنیات الزمن والمکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سجین المرایا» عنوان روایه لسعود السنعوسی الروائی الکویتی الذی بدأها بهذه الجمله من طاغور الهندی (إنّ من یحمل مصباحه خلف ظهره لا یرى غیر ظلّه أمامه) وبهذه العباره یحاول الکاتب أن یعبّر عن محتوى الروایه بعباره مختصره موجزه فلسفیه، ویلامس من خلالها أعمق المعانی الموجوده فیها. لیست هذه الروایه مجرد روایه درامیه رومانسیه، بل یظهر من خلال تفاصیلها أنّها تدور حول البحث عن الذات واکتشاف الهویه المشتته والضائعه والجری وراء السعاده. تلعب الزمکانیه دوراً فعالاً فی تسریع وتجدید مسار أحداث الروایه، وهی تقنیه تعدّ لدى الکثیر من النقاد من أهمّ البنى السردیه لفهم وتصوّر الأحداث فی البناء الروائی. فانطلقت هذه الدراسه إلى معالجتها وبیان صور تمظهرها المختلفه ودلالاتها عبر منهجها الوصفی التحلیلی. توصّلت الدراسه بعد عرض الموضوع وتحلیله إلى أنّ تمظهرات البنیه الزمکانیه فی الروایه یغلبها الطابع الزمانی أکثر من المکانی؛ لأنّ الروایه تسرد الجانب المعنوی لقصه معاناه عبد العزیز بطل الروایه الذی عاش حیاه الوحده والتشاؤم. کما هو بیّن أنّ الزمن داخل الروایه تطغى علیه آلیه الاسترجاع أکثر من الاستباق؛ لأنّ حبک الأحداث فی الروایه یتمرکز على الماضی. وأخیراً، إنّ جمالیه الهیکل البنائی السردی تکمل فی تسریع السرد وتبطئته وما یحتویان من خلاصه ومشهد ووقفه؛ حیث أحدثت هذه الآلیات فی مجملها نغماً متکاملاً یروی قصه بطل (عبد العزیز) یعانی من الوحده والغربه ویحاول استعاده ذاته والکشف عن هویته.
جنس شخصیّت ها و کارکرد تربیتی آن ها در داستان های کودک زکریا تامر (مطالعه موردی: نصائح مهمله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
77 - 96
حوزههای تخصصی:
ادبیّات کودک و نوجوان خاستگاه ارزش ها و آرمان های یک جامعه می باشد که باید در روح و جان قشر مهمّی از افراد جامعه، یعنی کودکان و نوجوانان، نهادینه شود؛ چراکه آینده ساز و امید تعالی جامعه می باشند. این حوزه از ادبیّات، تفاوت های بسیاری با ادبیّات بزرگسال دارد؛ چنانکه عناصر داستان کودک باید متناسب با ویژگی ها، آرزوها و استعدادهای کودک باشد. تنها کسانی در این بخش از ادبیّات موفّق خواهند بود که به پختگی و دانش کافی دست یافته باشند. زکریا تامر، ادیب معاصر سوری، از جمله نویسندگانی می باشد که در این عرصه توفیق یافته و توانسته است داستان های ارزشمند و ماندگاری بنگارد. این پژوهش کوشیده است تا عنصر شخصیّت را از نظر جنس شخصیّت ها، در مجموعه داستانی نصائح مهمله زکریا تامر با روش توصیفی-تحلیلی، مورد مطالعه و مداقّه قرار دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که زکریا تامر انواع شخصیّت ها را، اعمّ از انسانی، حیوانی، پدیده های طبیعی و مصنوعی، به کار برده است. در برخی از داستان ها، یک نوع شخصیّت و در برخی دیگر تلفیقی از این انواع به چشم می خورد؛ شخصیّت های حیوانی بسامد بالاتری دارند و نقش محوری را ایفا می نمایند. علّت این امر را می توان در ویژگی های روانشناختی کودکان جست. نوع حیوانی که برمی گزیند، مطابق با ویژگی های شخصیّت آن حیوان است. تامر در پس هر داستان، پیام آموزشی و تربیتی مهمّی دارد و آن را در گفتار و کنش شخصیّت ها می پیچد. درک این پیام برای مخاطب، چندان دشوار نیست؛ زیرا استفاده از قیدها و حکمت های مندرج در گفتار و کردار شخصیّت ها، مخاطب را برای فهم پیام، یاری می نماید.
استدعاء الشخصیّات التراثیه فی شعر تمیم البرغوثی دیوان مقام عراق أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
259-288
حوزههای تخصصی:
عقد الشعراء المعاصرون أواصر علاقه بتراثهم العربی وتمیّزت هذه العلاقه بقدر کبیر من الاستیعاب والفهم الواعی؛ وهو ما جعل من التراث کائناً حیّاً نابضاً بکل ألوان الحیاه فی وجدانهم وخاطرهم، ومن ثمّ کان التراث أحد المصادر الأساسیّه التی نهلوا من ینابعه، بما أضفى على تجاربهم ثراءً وتنوعاً. ومن الشعراء الَذین جنحوا إلى استدعاء الشخصیّات التراثیّه ووظَفوها ضمن سیاقاتهم الشعریّه الشاعر تمیم البرغوثی. اختار البحث شعر تمیم البرغوثی لیعبّر عن طبیعه تعامل الشاعر مع تراثه وکیفیّه توظیفه لمعطیات هذا التراث، والهدف من هذه الدّراسه الّتی اعتمدت على المنهج الوصفیّ- التحلیلیّ، هو دراسه الشخصیّات التراثیّه الّتی استمدها الشاعر من التراث، والتعبیر عمّا تحمله هذه الشخصیّات من رموز فی تصویر حادثه الغزو الأمریکی للعراق. من النماذج الجیّده فی هذا المجال دیوان مقام عراق التی استخدم فیها رموزاً مستمدّه من التراث العربی؛ للإیحاء من خلالها بأکثر أبعاد رؤیته الشعریه، وهنا یتوالد التفاعل بین المدلول التراثی للرمز والمدلول المعاصر له. ظهر لنا من خلال هذا البحث أنّ أبرز الشّخصیّات والرموز الّتی قام الشاعر بتوظیفها هی الرموز الشعریّه مثل المتنبی وبشاربن برد والفرزدق والحلاج والرموز الدینیه مثل النبی (ص) والإمام الحسین(ع) وهی رموز تمتاز بعمق الرّؤیه وشمولها بما یخدم تجربته المعاصره التی تبحث فی طیّات تاریخها العربی عن عصره الذی یراه مغایراً لإشراق تلک العصور وزهوّها.
دراسه تقویمیه فی المصادر النظریه لماده "أسالیب تدریس الاستماع والمحادثه" فی مرحله ماجستیر تعلیم اللغه العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
129 - 144
حوزههای تخصصی:
تمّ إطلاق مبادرات مبارکه فی السنوات الأخیره فی تعلیم اللغه العربیه فی إیران؛ من أهمّها إنشاء فرع تعلیم اللغه العربیه فی مرحله الماجستیر، والذی یحاول سدّ فجوه عمیقه لتعلیم هذه اللغه فی المؤسسات التعلیمیه والمدارس والجامعات. لکن رغم مرور قرابه عقد من إنشاء هذا الفرع، لاتزال ثمه مشکله کبیره عرقلت سبیل تحقیق أهداف هذا الفرع الجدید؛ من أهمّها فقدان المصادر النظریه المناسبه لمواده الدراسیه. وتعد ماده أسالیب تدریس الاستماع والمحادثه من أهم المواد التعلیمیه فی هذا الفرع، والتی یجب أن تؤهل الطلبه لتعلیم هاتین المهارتین حسب المبادئ الحدیثه فی تعلیم اللغات الأجنبیه. وهناک بعض المصادر النظریه عن تعلیم مهارات اللغه العربیه فی البلدان العربیه قد یمکن استخدامها فی تدریس هذه الماده. لکن هل تتضمن هذه المصادر المواصفات اللازمه لتأهیل الطلبه لتعلیم هذه المهارات والتعرف على المسائل والتحدیات المهمه فی تعلیم اللغه العربیه؟ انطلاقا من هذه الضروره، تحاول هذه الدراسه إلقاء نظره تقویمیه على بعض هذه المصادر من خلال منهج تحلیل المحتوى الکمی وتحلیل المحتوى النوعی واستخدام قائمه مبنیه على الکتب النظریه لتعلیم اللغه الإنجلیزیه ومنهج تعلیم اللغه العربیه ومنهج تعلیم اللغه الإنجلیزیه فی مرحله الماجستیر. تکوّن مجتمع الدراسه من أحد عشر کتابا فی أسالیب تعلیم مهارات اللغه العربیه تم تألیفها فی البلدان العربیه. توصّلت الدراسه إلى أن بعض هذه المصادر تقدّم دروسا مفیده فی بعض المحاور، مثل: أهداف الاستماع والنطق وتعلیم القواعد، لکن تفتقد المبادئ النظریه المناسبه لتدریس بقیه المحاور. تتصف معظم هذه المصادر بالتعمیم وعرض المبادئ النظریه عرضا وصفیا، دون نظره ناقده إلى المسائل والتحدیات المهمه لتدریس المهارات، کما تحتاج إلى تعدیلات أساسیه فی الجانب التطبیقی بسبب عدم الاهتمام بتجارب المدرسین وحاجات الدارسین والدراسات النظریه الحدیثه.
تحلیل محتوى الآیه 55 من سوره المائده فی نقد شبهات ابن تیمیه فی کتاب منهاج السنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
135-168
حوزههای تخصصی:
تعتبر آیه الولایه (المائده: 55) واحده من أهم البراهین على إمامه وولایه الإمام علی (ع) والأئمه الآخرین (ع). أجمع العلماء الشیعه والسنه على أن آیه الولایه نزلت فی شأن الإمام علی (ع) أثناء التصدق بخاتمه عند الرکوع فی صلاته، وهناک الکثیر من الروایات الموثقه والصحیحه لتأکید ذلک. من أجل دحض حجج العلامه الحلی فی کتاب منهاج الکرامه، قام ابن تیمیه بتألیف کتاب منهاج السنه، ویشیر فیه إلى أقوال العلامه الحلی تحت عنوان «قول الرافضی». کان هدف ابن تیمیه من تألیف هذا الکتاب هو منع نشر المعتقدات الشیعه القائمه على الحق حول مفهوم الإمامه کمنصب إلهی وحق مسلم به لأهل البیت (ع) فی هذا المجال. ومن بین القضایا التی عالجها ابن تیمیه رفض سبب نزول آیه الولایه ودلالتها على إمامه علی (ع). یحاول دحض الدلاله المذکوره فی الآیه بتقدیم أسباب أدبیه وتفسیریه وروائیه باسم «الوجوه». منهج البحث فی هذه المقاله هو المنهج الوصفی التحلیلی وجمع المعلومات من المکتبه، ومن خلال دراسه صحه التوثیق ونصوص الروایات واستعراض الأسباب العقلانیه والقرآنیه والإجماع السنی والشیعی على سبب نزول الآیه المذکوره، استنتجنا أن جمیع إشکالات ابن تیمیه واعتراضاته لا أساس لها.
دراسه أرکان نظریه النظم عند عبدالقاهر الجرجانی
حوزههای تخصصی:
صاغ عبدالقاهر الجرجانی فی کتابه "دلائل الاعجاز" نظریه علمیه لغویه أدبیه تُعرف بنظریه النظم التی تقف نداً قویًا لنظریات اللغویین الغربیین فی العصر الحدیث. نظریه النظم تترکز على سیاقات القرآن البلاغیه، وتستخرج منها أصولًا وقواعد للبلاغه وعَرَضَ الجرجانی فیها مسائلَ بلاغیهً أخرى، مثل: التقدیم والتأخیر، والفصل والوصل، والحقیقه والمجاز، ثم ختم الکتاب بنماذج تحلیلیه تبرز أهمیه النظم. هذه الدراسه فی جزء یسیر مما یمکن درسه فی تراث البلاغه الزاخر محاوله لإلقاء الضوء علی دراسه نظریه النظم عند عبدالقاهر الجرجانی وتبیین أرکان النظم. یقوم منهج البحث علی المنهج الوصفی التحلیلی الذی یتتبع نظریه النظم عند الجرجانی ویحاول تبیین أرکان النظم من وجهه نظر الجرجانی. تشیر نتائج البحث إلى أن نظریه النظم عند الجرجانی تترکز علی الفصاحه والبلاغه، واللفظ والمعنی، والنظم، والنحو، ومعانی النحو. یری الجرجانی أن القیمه الفنیه للنص الأدبی تکمن فی صیاغته ونظمه. من ناحیه أخری یؤکد الجرجانی أن إعجاز القرآن یرجع إلى حسن النظم. الکلمات المفتاحیه: عبدالقاهر الجرجانی، نظریه النظم، اللفظ والمعنی، ومعانی النحو.
منهج ابن الدهّان النحوی فی کتابه شرح الدروس فی النحو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
191 - 204
حوزههای تخصصی:
یبحث علم النحو عن جذور تکوین الجمله وأسالیبها وقواعد الإعراب فی اللغه العربیه، وهو الذی یحدد العلاقات بین الکلمات فی التراکیب اللغویه؛لذلک شعر اللغویون بأهمیتها فی الدراسات اللغویه، واعتبروه خطوه أساسیه فی التمییز بین المعانی المتداخله فی التراکیب اللغویه المختلفه، وخاصهحینما یتعلق الأمر بالقرآن الکریم؛ فقد شرح العدید من النحاه أعمالهم فی القواعد وأسالیبه. ومن علماء النحو فی القرن الرابع هو ابن الدهّ ان ) 494 969 ه(، وهو من أئمه اللغه وواسع الثقافه وسیبویه عصره ومتعدد الجوانب، فهو عالم نحوی ولغوی ومفسر وأدیب؛ لکنه تخصص فی العلوم العربیه؛ولهذا اشتهر بالطابع النحوی. من أشهر کتبه الدروس فی النحو، وهذا من الآثار العظیمه، والذی یتضمن موضوعات نحویه بطریقه تفید عامه الناسوالمتخصصین، فهو یشمل أقساما للصرف والنحو، وقد حظی جمیعها باهتمام جامعها. وشرح المصنف نفسه هذا الکتاب وأضاف إلیه شواهد وأمثله،وهذه سمه مهمه تساعد فی توضیح محتویات الکتاب وتسهیله علی القراء والعلماء. لذلک، قمنا فی هذا المقا من خلا المنهج الوصفی التحلیلی، بالتعرف علی ابن الدهان ومنهجه فی کتاب شرح الدروس فی النح وومذهبه النحوی. ومن أهم النقاط التی توصلنا إلیها فی هذا البحث،هو المنهج النحوی العام والتعلیمی عند ابن الدهّ ان، والذی یعبر عن جهد لا یمکن الاستهانه به فی البحث عن منهج عربی لتحلیل النصووالقواعد، یبتعد عن التعریفات العقلیه فی منهجه، ویحترم الآراء والنظریات النحویه ویظهر الطریق الصحیح ویقبل معظم آراء ومعتقدات علماءالنحو.
الضروره الشعریّه عند أبی سعید السیرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
139 - 160
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث الضروره الشعریه عند أبی سعید السیرافی الذی شرح کتاب سیبویه، وتوقف عند باب ما یحتمل الشعر، وألّف کتاباً خاصاً بضروره الشعر، مع أن هذا المصطلح لم یرد بکتاب سیبویه، إنما وردت اشتقاقاته مثل: اضطرار، مضطر، ومرادفاته مثل: یجوز للشاعر، أو مما یجوز له. فهم السیرافی طبیعه الضروره التی تقتضی ورود الحدیث عنها فی أی باب من الکتاب، فتعقّب إشارات سیبویه ضمن أبواب الکتاب کلّها، وأشار إلى مسوّغاتها، وتوسّع فی شرح شواهد الضرورات، وقسّم الضرورات إلى سبعه أقسام هی: الزیاده، والحذف، والتقدیم والتأخیر، والإبدال، وتغییر وجه الإعراب، وتذکیر المؤنث، وتأنیث المذکر. وعرّف کل نوع، وأورد شواهده، وعلق علیها. وأشار إلى المبدأ الذی یسوِّغ الضرائر، فالضرائر تقوم على الرد إلى أصل، أو المشابهه أو القیاس، ومیّز بین ضرائر حسنه، وضرائر قبیحه، ومیّز بین الضروره واللحن، وصنّف اللحن ضمن حقل الخطأ، ولم یُدخِله فی ضروره الشعر، وفی کتابه ضروره الشعر لا یسوّغ الضرائر فقط، بل یسعى لإیجاد مخرج لکل ضروره أیضاً، ویعدّها منسجمه مع طبیعه الشعر المتمیزه عن النثر.
المواجهه والبناء فی المستوی الحضاری عند فوزی البکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
69-100
حوزههای تخصصی:
موضوع الحضاره والارتطام الحضاری من الموضوعات والقضایا المهمه للشعر العربی المعاصر ونری فی شعر الشعراء الملتزمین بقضیه الأرض والوطن، المشاهد العدیده من الصدام الحضاری والصوره الحضاریه للأنا العربی والآخر. هذه الورقه البحثیه تسعى بالاعتماد على المنهج الوصفی_التحلیلی لتسلیط الضوء علی الجانب الشعری المهم لشعر بکری وهو التجسید الشعری الواعی للآخر الحضاری والأنا العربی والشرقی ومن هنا أخذت بعض العینات الشعریه من دواوین الشاعر والمجموعات الشعریه التی یتطرق فیها الشاعر لقضیه الارتطام الحضاری بین الشرق والغرب. ما توصلت إلیه هذه الورقه البحثیه هو أن حضاره الآخر الغربی هی حضاره مادیه، تحمل الوحشیه والغطرسه والقتل والذبح والدمار إلی اللبدان والشعوب والوحشیه المسیطره علی هذه الحضاره نتیجه للإنجازات العلمیه التی حققتها من جهه ونتیجه لانتفاء حضور المبدأ الحقیقی للإنسان فی هذه الحضاره وحضور الأنا الشرقی والعربی فی شعر الشاعر فی المستوی الحضاری، حضور سلبی فی المستوی السیاسی والإیدئولوجی وخاصه مقابل صوره الآخر الغربی. وما یحتاجه الشارع العربی فی هذه الظروف الملیئه بالبطش الحضاری، هو ممارسه بناء المشروع الحضاری الجدید ذات العراقه والأصاله، ینطلق عن الرؤیه العربیه الواعیه والفکر العربی المتقد الیقظ الذی یحقق الحلم الإنسانی وتقدیس القیم المثلی والنزوع الحقیقی إلی الدین القیم والانتماء الحضاری والاقتلاع الفکری وعدم النزوع إلی الغرب وحضارته المادیه التی تحمل الخراب والمأساه إلی العالم.
فاعلیّه البرنامج الأدنویّ فی قصص "فقاقیع" القصیره جدًّا لجمال الدین الخضیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یرتکز البرنامج الأدنوی المتشعّب من علم اللسانیات على فکره الإیجاز، وعدم الإطاله فی السرد، ویُعدُّ التطرّق إلى جوهر القصه دون الالتفات إلى الزخارف الکلامیه والاستعارات المنمّقه من أصوله؛ کما یمیل إلى محاکاه الواقع أکثر من مکوثه فی عالم الخیال. تُعتبر القصه القصیره جدًّا، من الأنواع الأدبیّه التی وظّفت العناصر الأدنویه بین سطورها القلیله وبذلک تفرّدت عن سائر النتاجات متّخذه إطارًا نصیًا متمیّزًا. هناک بعض القاصّین الذین بنوا کتاباتهم على أساس المنهج الأدنوی، ک القاص المغربی جمال الدین الخضیری والذی نحن بصدد دراسه مجموعه من قصصه القصیره جدًّا، تحت مسمّى "فقاقیع". تروم هذه الدراسه، وفقًا للمنهج الوصفی – التحلیلی، إلى معالجه هذا النوع الأدبی الموجز والبحث وراء العلّه التی أجازت شیوع مثل هذا البرنامج وتسلّله فی الأعمال السردیّه المستحدثه ولاسیّما المجموعه التی سنتطرّق إلیها؛ کما تسعى هذه الدراسه العلمیّه أن تردَّ على بعض وجهات النظر المعارضه للبرنامج الأدنوی عبر تسلیط الضوء على منهجیه هذا المفهوم اللسانی والإشاده بمیّزات توظیفه فی النص القصصی القصیر جدًّا. من هذا المنظار تندرجُ المحاور ضمن البحث عبر عنصریّ الکم والماهیّه؛ إلّا أنّ اقتصادیه الحجم، والشخوص، والفضاء الزمکانی، والحبکه تنضوی تحت محور الکمّیّه والقضایا المتعلّقه بالقضایا الإنسانیه، والاجتماعیه، والسیاسیه، والعصریه، تمثّل الماهیّه. أمّا أبرز النتائج الحاصله فهی أنّ الخضیری یعتبر القصه القصیره جدًّا لقطه مکثفه ومستجیبه لسرعه العصر والمیل إلى الاختصار والنص القصصی القصیر جدًّا یتمتّع فی مجموعه الخضیری، بالکثافه والتقتیر فی أرکان القصه؛ کما یتّسم بنهایات حیّه تنبض فی فکر القارئ إذ یتقاسم الکاتب النهایهَ مع قارئه بواسطه إعطائه دورًا دینامیکیًا بدل الإستاتیکیه المعتاده فی القراءه المحضه ممّا نلاحظ فاعلیه المتلقّی باعتباره العنصر الأخیر والمکمّل الذی ینسج نتیجه القصه المعتمده على تأملاته الاستنتاجیه. وتتسم قصص الخضیری أیضًا ببناء متناغم مع البرنامج الأدنوی وثیمات فلسفیه مکلّله بنزعات واقعیه تساهم فی فتح رؤى جدیده أمام القارئ تجاه الأمور.
مقارنه أسلوبیه للثروه المعجمیه ودلالتها بین السور المکیه والمدنیه فی القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
75 - 100
حوزههای تخصصی:
إن الأسلوبیه إحدى المناهج الخاصه المستخدمه فی تحلیل النص. ومن أنواعها هی الأسلوبیه الإحصائیه التی ترکز على الإحصاء ونسبه ورود المفردات بصدد الوصول إلى نتائج قیمه ومتینه فی التحلیل اللسانی والأدبی. ومن أهم الطرق الإحصائیه هی مقاربه جونسون المهتمه بالثروه المعجمیه فی النص، حیث یقوم بإحصاء المفردات المتفرده (کلمات غیرمکرره) فی النصوص. إن هذه الطریقه قد وسع استخدامها فی أسلوبیه النصوص والمقارنه بینها. وبما أنّ النص القرآنی یعتبر نصاً أدبیاً، علاوه على ما فیه من الجوانب الدینیه والعقائدیه، فیساعدنا تحلیله فی ضوء المناهج الجدیده فی کشف بعض الجوانب اللسانیه فیه. وبناء على ذلک، یقوم هذا البحث بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی، بإحصاء الثروه المعجمیه فی السور المکیه والمدنیه والمقارنه بینهما، یهدف إلى تبیین الفرق بین هذا القسمین من السور مع وجود الفرق فی المضمون؛ وأما النتیجه الرئیسه فهی أنّه لیس هناک فرق ملحوظ بین السور المکیه والمدنیه على أساس السور المدروسه، من حیث الثروه المعجمیه على رغم من المواضیع المتفاوته.
دراسه نفسانیه لروایه "عیون قذره" وفق منهج نظریه الاضطراب وآلیه الدفاع لفروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الأدب حصیله ذهن الإنسان وإنّ لتحلیل الأفعال الذهنیه تأثیرٌ فی تطویر النقد الأدبی. وقد استطاع علم التحلیل النفسانی کمصدر یربط بین الأدب وعلم النفس أن یعکس مواضیع المجتمع ومشاکله على ضوء مفاهیم التحلیل النفسانی بعدما دخل إطار الأدب ودرس النصوص الأدبیه وشخصیاته وأحواله الداخلیه. وقد قامت الکاتبه السعودیه قماشه العلیان فی روایه «عیون قذره» بإعاده خلق شخصیات الروایه من منظور التحلیل النفسانی وقد عنیت بتأثیر الطلاق فی ظهور أنواع الاضطرابات النفسانیه عند أبناء الأسره. وتهدف هذه الدراسه إلی تحلیل تأثیر ظاهره الطلاق علی أفعال شخصیات هذه الروایه وتأثره بها عبر منهج توصیفی تحلیلی وفی إطار نقد التحلیل النفسانی لفروید ومستنده إلی نظریتی الاضطراب وآلیه الدفاع لکی تستخرج مکونات الطلاق وتمهد الأرضیه للاستیعاب الأفضل. تدل نتائج هذه الدراسه إلی أن شخصیتی الروایه الرئیسیتین تصابان فی ظروف مختلفه باضطرابات نفسانیه واقعیه ومؤذیه للنفس واضطرابات أخلاقیه بعد هدم کیان الأسره ونظراً إلی ذلک لجأتا إلی آلیات الدفاع وفقاً لموقع ظهور الاضطراب لحمایه أنفسهم من الحقائق و الصراعات النفسیه التی لا تطاق.
پست مدرنیسم ایدئولوژیک از منظر نقد جامعه شناختی (بررسی موردی: قصیده فضیحه الثعلب اثر ابراهیم نصرالله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
45 - 62
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی ادبیات، از شیوه های نوین نقد ادبی است که شکل گیری آن به صورت روشمند و علمی به آغاز قرن نوزدهم میلادی بازمی گردد. به عقیده صاحب نظران عرصه جامعه شناسی ادبیات، هر اثر ادبی بیان هنرمندانه وقایع اجتماعی زمانه خویش است. در این شیوه نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با شرایط محیط اجتماعی و سیاسی، جهان بینی و نگرش پدیدآورنده اثر؛ و چگونگی انعکاس تصویر جامعه در جهان تخیلی و هنری او بررسی می شود. پست مدرنیسم نیز یکی از رویکردهای جدید قرن معاصر است که بر حوزه معنایی وسیعی؛ ازجمله هنر و ادبیات، فرهنگ و سیاست، و اقتصاد دلالت دارد و بیانگر مرحله جدیدی از تحولات تاریخ بشری است. این پژوهش سعی دارد به بررسی اجتماعی- سیاسی قصیده فضیحه الثعلب اثر ابراهیم نصرالله یکی از برجسته ترین شاعران و نویسندگان مقاومت فلسطینی بپردازد و وجوه پست مدرنیسم ایدئولوژیک را در آن ارزیابی کند. شیوه پژوهش توصیفی و روش تحلیل اطلاعات کیفی است. یافته ها نشان می دهد شاعر گرچه از لحاظ جنبه های صوری و تکنیکی؛ از تمهیدات و شگردهایی بهره برده است که شعر او را در زمره آثار پست مدرنیستی قرار می دهد ولی ازنظر محتوایی و معنایی با تکیه بر نگرش ایدئولوژیک خویش از برخی قواعد پست مدرنیسم عدول کرده و از آن در خدمت اشاعه باورهای عقیدتی خود بهره برده است. ابراهیم نصرالله در این قصیده کوشیده است تا در عین آفرینش یک اثر ادبی در قالب و صورتی نو، از چارچوب باورهای خویش خارج نشود و با برجسته ساختن ابعاد گوناگون ماهیت استکباری آمریکا از تفکر امپریالیستی این کشور انتقاد کند
الیوتوبیا والدیستوبیا وتخطی الحدود الزمنیه والمرجعیه فی الروایه العربیه الحدیثه: روایتا یوتوبیا لأحمد خالد توفیق وعطارد لمحمد ربیع أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن النقد الجامعی أو الأکادیمی هو فی سباق مستمر مع النتاج الأدبی، إذ یسعى دائما إلى تصنیفه وتأطیره وتحدیده. ولکن التبدل السریع الذی یحدث فی المجتمع على مختلف المستویات یجعل الأطر والحدود باطله ولو جزئیا. وإذا نظرنا إلى الروایه کنوع أدبی، وبالرغم من أن الحریه والانفلات هما من طبیعتها أصلا (Robert,1972 :24)، نرى بعضا منها یتخطى فی القرن الحادی والعشرین کل المقاییس التقلیدیه. فقد اتخذت مثلا وسائل التواصل الحدیثه من إنترنیت وفایسبوک وسواهما دورا مهما فی میدان الإبداع الأدبی، وبتنا نقرأ مثلا روایه کروایه عشیقه آدم للکاتب التونسی منصف الوهایبی والتی یصفها المؤلف "بالراویه الفایسبوکیه" حیث لا سرد فیها وإنما هی حوار على الفایسبوک بین رجل وامرأه، "حوار الأصابع"، کما ینعتها أیضا المؤلف. وهناک غیرها من الروایات )جرجور،2016) فتطرح جدیا إذاً مسأله الحدود بین الأنواع الأدبیه بشکل یتجاوز نظریه "عبر النوعیه" لأدوار الخراط (الخراط،1994). وفی هذا الخضم من اضطراب المقاییس، یشهد الحقل الأدبی العربی، وفی مجال الکتابه الروائیه أیضا، مبادرات تجدیدیه أخرى، جاءت کرده فعل مباشره أو غیر مباشره على الأحداث التی یعیشها العالم العربی فی هذا العقد الأخیر، أی قبیل ما یسمى "بالربیع العربی" وبالفتره التی تلیه. ومن هذه المبادرات ما یتجاوز البنیه التقلیدیه للروایه ویحطم الترتیب الزمنی والتسلسل التاریخی ویلغی الحدود بین الواقع والفانتازیا فیدخل "الخیال العلمی" کعامل مباشر فی بناء السرد وتطور الاحداث. فهی، وإن غاصت فی الماضی أحیانا، مستلهمه التراث، فإنها فی الوقت نفسه تستشرف المستقبل. وفی هذا السیاق تقع الکتابه الحدیثه التی تنتمی إلى تیار الیوتوبیا والدیستوبیا Utopie et Dystopie. ومن الروایات العدیده التی سارت فی هذا التیار سنتناول فی بحثنا روایتین: "یوتوبیا" لأحمد خالد توفیق الصادره سنه 2008، و"عُطارد"لمحمد ربیع الصادره سنه 2015. ترمی هذه المقاله إلى تحلیل التقنیه الروائیه التی تتخطى تراتبیه الزمن فی السرد من جهه، وتخلق عوالم تزول فیها الحدود بین الواقع والفانتازیا من جهه ثانیهعلی المنهج الوصفی التحلیلی کما أنها تحاول أخیرا الربط بین هذا النوع من الکتابه والوضع السیاسی الاجتماعی المضطرب الذی یعیشه المجتمع العربی.
«النقد و الدراسه لمواقف أبی الفرج الإصفهانی تجاه بعض شعراء الشیعه»
حوزههای تخصصی:
إنّ شعراء الشیعه قد خدموا الشیعه مباشرهً بمدائحهم لأئمتهم وبصوره غیر مباشره بذمّ أعداء أهل البیت، فإنّهم کانوا یهجون خصام عقیدتهم الدینیه ویفحشون فی هجوهم، فدافعوا عن أهل البیت وحماهم المطهّره ولکنّهم قد رُموا بالفسق والخیانه والجبن و...من قبَل بعض النقاد و قلّما نجد شاعراً أو کاتباً شیعیّاً دافع عن أهل البیت (ع) إلّا ونجد أنواع التهم تخیم علیه. بما أنّ کتاب «الأغانی»، یعدّ مصدر هام فی الأدب العربی، ولا غروَ، أنّ هذا الکتاب یجمع بین دفّتیه الکثیر من الروایات الضعیفه أو المنحوله؛ فلا یخلو من بعض الهفوات والسقطات حین إستعراضه لشخصیّه بعض شعراء الشیعه. فیصوّرهم فی بعض الأحیان بما لا یوافقه الشیعه. فی هذا المقال نأتی بما أوردها أبوالفرج فی کتابه الأغانی من مساویء بعض شعراء أهل البیت الملتزمین. هو قد نقل روایات تدلّ علی أخلاقهم الدنیئه وهجاءهم الساخره من غیر النقد ولا تمحیص. فإنّه حین استعراض التهم الشنیعه لهؤلاء الشعراء یذکر ما یرتاب فیه من حکایات السخیفه یبدوا تلطیخ سُمعتهم والطعن فی أعراضهم.
تحلیل الخطاب النقدی لروایه"أبناء الریح" للیلى الأطرش على ضوء نظریه فیرکلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسعی هذه الدراسه فی مجملها للکشف عن مفهوم الخطاب النقدی وآلیته فی روایه "أبناء الریح" للیلی الأطرش. وقد جاءت النظرهُ إلی الخطاب الروائی متراوحه بین المضمون السردی ومکوناته السردیه من خلال وجهه النظر النقدیه التی یَبثّها الروائی علی شکل خطاب فی عمله تجاهَ الواقع الّذی یعیش فیه. إنّ دراسه العلاقات بین الخطاب والسلطه أو بین الخطاب والمجتمع علی العموم، هی أساس دراسات الخطاب النقدیه وتعدّ من مسلّمات مشاریع بحثها الخاصه. ونظریه نورمن فیرکلف هی نموذج اجتماعی معرفی یقوم بتحلیل النصوص بشکل نقدی ویتعاملُ مع النصِ بوصفه نصا أدبیاً، وبوصفه خطاباً متأثراً بالسیاق الاجتماعی وموثّرا فیه. فبناء علی ذلک، حاولت هذه الدراسهُ أن تصلَ العرضَ بالتحلیل من خلال منهج تحلیل الخطاب النقدی لفیرکلاف الذی یری بأنّ استعمالَ اللغه هو حدثٌ تواصلی ینطوی علی ثلاثه أبعاد، البعد الأول: هو النصی و یرتکزُ علی السمات اللغویه والشکلیه التی یتحقّق بها خطابُ الروایه. البعد الثانی: هو الخطابی الذی یحتوی علی عملیه الإنتاج والانتشار وتوظیف النص وأمّا البعدُ الثالثُ فهو الاجتماعی الثقافی الذی یرتکزُ علی التفسیرات وعلاقتها بالسیاق الاجتماعی عند إنشاءِ النص، ومن خلاله یُحلَّل السیاقُ الخارجی الذی یؤثّرُ علی النص؛ والنتائجُ التی تم الحصولُ علیها من هذه الدراسه بعدَ تطبیق معاییر نظریه فیرکلاف علی روایه "أبناء الریح" هی أنَّ اللغه؛ أی الألفاظ والأفعال والتراکیب لها وجهه خطابیه وأنّ الخطابَ فی هذه الروایه من خلال تنظیم المفردات والتراکیب وبنیه النص والتماسک النصی اتّجه نحو التغییر فی القیم الموجوده فی المجتمع وفرضِ قیم جدیده بدیله عنها تُعارضُ سوءَ التصرف مع أولاد دار الرعایه من قِبل الجهات المعنیّه وأفراد المجتمع محاوله تغییر القوانین الجافه والقاسیه فی وزاره التنمیه؛ خاصه فی مرحله التفسیر والتنفیذ، وقد وصفت الروائیهُ الجوَّ المهیمن فی المجتمع من خلال خطابها المصرّحِ المنطبق علی أیدیولوجیتها. وفی مرحله الشرح ُتبیّن أنّ ظروفَ حیاهِ أولادِ دار الرعایه والمشاکل التی یُعانون منها فی المجتمع من العوامل المؤثّره فی تشکیلِ الخطاب الرئیسی للروایه.
الخطاب فی روایه دروز بلغراد من منظار التاریخانیه الجدیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التاریخانیه الجدیده مقاربه نقدیه ظهرت کرد فعل ضد التیارات السیاقیه والتاریخانیه القدیمه. التاریخانیون الجدد یعتبرون التاریخ مجموعه من الخطابات المتصارعه ویهتمون بالأصوات المهمشه والخطابات الغائبه عن السلطه ویعتقدون بأنّ المؤرخین لایسجلون الأحداث التاریخیه بعینها بل یکتبون تفاسیرهم وروایاتهم لتلک الأحداث متأثرین بخطاباتهم. فالتاریخ ذو ماهیه خطابیه ویعتبر نوعاً من السرد. روایه دروز بلغراد حکایه حنا یعقوب؛ هی روایه تاریخیه للروائی اللبنانی ربیع جابر وقد نال الجائزه العالمیه للروایه العربیه عام 2011م. یهدف المقال إلی دراسه هذه الروایه وفق التاریخانیه الحدیثه؛ لدراسه العلاقات بین الروایه وصراع الخطابات التاریخیه فیها. تفید الدراسه بأنّ الروایه تصف سته خطابات فی أواخر حیاه الإمبراطوریه العثمانیه: خطاب الحکم العثمانی، خطاب الدول الأوروبیه، خطاب انفصال البلقان، خطاب المحابیس الدروز، خطاب اللبنانیین المسیحیین وخطاب الرعایا المسلمین فی بلقان. و ترکز الروایه علی الخطابات المهمشه والغائبه عن السلطه: ضحایا العنف الطائفی والظلم الحکومی وممثلوهم فی روایه المحابیس الدروز من جهه وحنا یعقوب وأسرته من جهه أخری. حاولت الروایه أن تعرض صوره إیجابیه للمحابیس الدروز المنفیین إلی بلقان علی العکس من الخطاب الرسمی للحکم العثمانی.
دراسه بنیه التسلسل الروائی لحارث المیاه على أساس نظریه تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لا تعدّ الروایه نوعاً من السرد فحسب؛ بل لدیها طاقه تامه للدراسه على أساس نظریات النقد المعاصر، إثر إستیعابها لتقنیات الکتابه. فمتی رُکّبت بنیتها على الإطار ترکیباً صحیحاً، تتمتّع باستعداد تام لتبرز ثنیّاتها التحتانیه عن هیئتها علی أساس النقد البنیوی ظهورا خیرا و فی الوقت نفسه، تقدّم نظریه تودوروف نظاماً هندسیاً ناضجاً لنقد الروایه؛ إذ تربح تلک النظریه عن فکره البنیویین الجماعیه. فتودوروف یعتقد بثلاثه مستویات فی هندسه الروایه. المستوى الأول هو نص الروایه الذی یتم توفیره وفقاً لتخزین مفردات المؤلف فی صفحات الروایه و یتم ترمیز المفردات بمدى قدره المؤلف، فتقع الکلمات قدر ابتکاره جنباً إلی جنب، من ثمّ یتطلب إدراکها خبره تقنیه. لذلک نضطرّ عند مراجعه النص، إلى استیعاب تقنیات الکتابه لنتمکن من تمییز النقاط المشترکه وتحدید المفارقات تحدیداً یؤدی إلى معرفه إفتنان المؤلف فی النص. فإن عبرنا النص، فالمستوى الثانی لهندسه الروایه من وجهه نظر تودوروف هو التسلسل. تستهدف هذه المقاله، دراسه روایه حارث المیاه لهدى برکات على أساس تسلسل تودوروف السردی، فتستخدم المنهج الوصفی التحلیلی. أمّا أهمّ النتائج، فهی أن هذه الروایه فیها سلسله رئیسه وسلسله فرعیه و شبه سلسله ذات تضمین (قصه إنطوائیه) وأقصوصات تضمینیه (أقصوصات منطویه عند السرد) والتناوب فی السرد. تتسع حارث المیاه لمقارنه وجوه تودوروف السردیه سعه تامه؛ لأنها تحتوی على الوجوه الإخباریه والغیرالإخباریه و فیها أمثله مختلفه فی الأقسام الغیرالإخباریه، من ذلک: الطلبی بقسمیه الإلزامی والتمنی ثم الافتراضی بقسمیه الشرطی والتوقعی.
اتجاهات مدرسی اللغه العربیه للناطقین بغیرها على مستوی اللیسانس فی الجامعات الإیرانیه نحو المدخل التواصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
13 - 36
حوزههای تخصصی:
ینصب الاهتمام فی العملیه التعلیمیه وفی جمیع مراحلها، علی توظیف التدریس بکل ما یتصل بماده اللغه العربیه. بما أنَّ معظم الطلّاب الناطقین بغیرها یعانون من الضعف فی اللغه العربیه واستخدامها فی التعبیر عن أفکارهم ومشاعرهم وحاجاتهم فی حریه وطلاقه ودقه، أصبح تطویر الأسالیب التدریسیه والمنهج الدراسی أمراً ضروریاً ومهماً لتعلیم اللغه بأفضل الطرق التی تجعل المتعلم متحمساً لتعلم هذه اللغه وتلقیها بصوره سهله ومبسطه. وإذا نظرنا إلی واقع الحال فی تعلیم اللغه العربیه، نجد أنّ أهم تحدٍّ یواجهه تعلیم اللغه العربیه، سواء فی إیران أو الدول المهتمه بتعلیم العربیه للناطقین بغیرها، هو عدم إلمام معظم أساتذه اللغه العربیه تدریس المهارات اللغویه الأربع بمبادئ التعلیم وعدم مواکبتهم لآخر مستجدّات تعلیم اللغه الثانیه، وخاصه تعلیم اللغه العربیه فی العالم. تهدف هذه الدراسه إلى الکشف عن اتجاهات مدرسی اللغه العربیه للناطقین بغیرها على مستوی اللیسانس فی الجامعات الإیرانیه نحو المدخل التواصلی. ولتحقیق هذا الهدف، تبنت الباحثه المقیاس العلمی کرافاس دوکاس للاتجاهات نحو المدخل التواصلی، والذی یتکون من 22 فقره موزعه على خمسه أبعاد، وهی: العمل الجماعی، وأهمیه القواعد النحویه، وتصویب الأخطاء، ودور المعلم، والتقویم. لقد أجریت الدراسه على عینه من طلبه الجامعه من قسم اللغه العربیه فی الجامعات الإیرانیه، وکانت أداه البحث الاستبانات والمقابلات، وذلک من خلال تطبیق الدراسه المیدانیه وتوزیع الاستبانات على 447 طالبا و35 أستاذا وإجراء المقابلات مع بعضهم. فکان السؤال الذی قصدت الباحثه الإجابه عنه هو: ما مدى اتجاه مدرسی اللغه العربیه للناطقین بغیرها نحو المدخل التواصلی فی تدریس اللغه العربیه للناطقین بغیرها من خلال وجهه نظر الأساتذه والطلاب، وأسباب ذلک؟ وقد أظهرت النتائج اختلاف وجهه نظر الطلاب عن الأساتذه، حیث أن العدید من المدرسین یزعمون أنهم یستخدمون أسلوب التواصل، ولکن فی الممارسه العملیه غالباً ما یتبعون طرق التدریس القدیمه؛ ویعود هذا الى الاعتقاد اللاشعوری للأستاذ بضروره السیطره على الوضعیه التعلیمیه؛ لذلک یمیل إلى أن یکرّس نشاطه وسلوکه على الزمن المتاح للتعلم، وذلک بسبب المده الزمنیه المحدده للمحاضرات، وکثره عدد الطلاب، وعدم توفر الوسائل التعلیمیه المساعده، وغیرها من الأسباب؛ کما قمنا بتحلیل أهم الأسباب التی أدّت إلی تهمیش الکثیر من المناهج الفاعله وذات الجداره، منها: عدم التزام الأساتذه بالتحدث باللغه العربیه، واستخدام اللغه الفارسیه فی الصف، وعدم استخدام الأمثله الواقعیه، وعدم تمکن الأستاذ من اللهجه واللغه العربیه الفصحی لتملص الطالب من الواجبات الملقاه علی عاتقه.