فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تُعدّ الصوره إحدى وسائل التعبیر فی عملیه التواصل الإنسانی. ونظراً لمکانتها المهمّه، فإنها تجعل المرسل یخضع لمدى فاعلیتها على المُرسل إلیه. وقد استطاعت الصوره الفوتوغرافیّه أن تلامس مشاعر المرسل إلیه، فهی لغه بصریه تخاطب اللاوعی وغالباً ما تجعله یقتنع بمضمونها لا إرادیاً. من هنا تورق العلاقه بینها وبین الفن الروائیّ من خلال اقتحام ملامح النص الأدبیّ المنفتح على الفنون الأخرى، حیث إنّ دمج اللغه المکتوبه باللغه البصریه المتمثله بالصوره الفوتوغرافیّه فی صیغه مُوحَّده یُلزمنا الوقوف على حقلین دلالیین یتعلّقان بالنسق البصری والنسق اللسانی، حیث تُعتبر الصوره الفوتوغرافیّه أداه داعمه للنص السردی والعکس صحیح، إذ یکمن ذلک فی أنّ أحدهما یعزّز مضمون الآخر. تقف هذه الورقه البحثیه على المواطن المکثفه للصوره المرئیه فی روایه "تغریبه القافر" لزهران القاسمی الذی اعتمد فیها على البُعد البصری لإثراء نصه الأدبیّ ببعض مناظر القرى العمانیه کالترکیز على الجبال والودیان وبعض الأحداث المهمه فی الروایه، کی یوثّق العلاقه بینه وبین المُرسل إلیه. ویسعى هذا البحث لتبیین انفتاح تجربه القاسمی الروائیّه على الصوره البصریه کأداه تعبیریه وإظهار أهم الوظائف التی تؤدیها فی السرد الروائیّ لبیان فاعلیتها وفقاً للمنهج الوصفیّ- التحلیلیّ وبالترکیز على التداولیه لاستجلاء الوظائف التواصلیه. ویهدف هذا البحث إلى الکشف عن مدى التقارب بین لغه الصوره المرئیه والأدبیّه، وتداول خطاب الصوره الفوتوغرافیّه لتوجیه الأحداث حسب ما تقدّمه الصوره من وظائف فاعلیه ونشاط فی النص، وتقدیم رؤیه نقدیه لعلامات التواصل البصریّ. ومن أهم النتائج التی توصّلت إلیها هذه الدراسه هی أنّ الصوره الفوتوغرافیّه تمکّنت من وضع معلومات غزیره ودقیقه بین یدی المتلقی کالتوجیهات والإرشادات، وإظهار الأبعاد النفسیه للنص الروائیّ من خلال لغتها المرئیه والکشف عن الدلالات التعبیریه والخفیه لإیصال فکره معیّنه عن الشخصیات. ومن هذا المنطلق تنبثق النافذه البحثیه إلى عدّه وظائف تقوم بها الصوره البصریه فی النص الروائیّ کالوظیفه الإرشادیه والتعبیریه والسیکولوجیه والجمالیه.
تشابه المفردات شکلا أو مضمونا ودورها فی العملیه التعلمیه عند متعلمی اللغه العربیه من الناطقین بالفارسیه دراسه الأخطاء المفرداتیه فی مهاره التعبیر المکتوب للطلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن اللغه الفارسیه تختلف عن اللغه العربیه، من حیث البناء والقواعد؛ ولکن بینهما قرابه، من حیث المفردات شکلا أو مضمونا أو کلیهما. یبدو أن الاشتراک اللغوی یعد فرصه متاحه لمتعلمی اللغه العربیه من الناطقین بالفارسیه من ناحیه، کما هو یعد خطرا لهم من ناحیه أخرى. یعد هذا الاشتراک فرصه کبیره للناطقین بالفارسیه؛ لأنهم لا یضطرون إلى القیام باستقصاء معنى کل مفرده یسمعونها أو یقرؤونها فی المعجم، مثل ما یعمل الأروبیون وأهل اللغه الصینیه فی تعلم اللغه العربیه، بل الناطقون بالفارسیه لدیهم المخزون اللغوی الذی یغنیهم عن المراجعات المکرّره للمعجم بواسطه هذه المفردات المشترکه. ولکن المتعلم قد یواجه المشکله فی هذه المرحله؛ لأنه یظن أنه قد فهم معنى المفرده؛ ولکن هذا الظن خاطئ، ولهذه المفرده معنى آخر فی اللغه العربیه. على هذا، یهدف هذا البحث إلى معرفه دور هذه المفردات فی عملیه تعلم اللغه العربیه مستعینا بدراسه الأخطاء التحریریه لمتعلمی اللغه العربیه من الناطقین بالفارسیه فی توظیف المفردات المتشابهه باستخدام اختبار فی مهاره الکتابه الأولى اعتماداً على المنهجین المسحی (إجراء الاختبار) والتحلیلی (التحلیل التقابلی وتحلیل الأخطاء). فیشمل الحقل الدراسی أقسام اللغه العربیه فی مرحله البکالوریوس بجامعات إیران الحکومیه. وتتناول عینه الدراسه 94 متعلما فی فرع اللغه العربیه وآدابها فی مرحله البکالوریوس؛ أما حدود الدراسه لإجراء الاختبار فتشمل تسع جامعات: طهران، والعلامه الطباطبائی، والخوارزمی، والزهراء، وجیلان، وشیراز، وبوعلی سینا، والفردوسی، وأراک. تظهر النتائج أن متعلمی اللغه العربیه من الناطقین بالفارسیه یعانون من الضعف فی تمییز المعنى للمفردات المتشابهه فی اللغتین فی کتاباتهم باللغه العربیه وتوظیفها؛ على هذا، لهذه المفردات دور سلبی فی عملیه تعلم اللغه العربیه فی کثیر من الأحیان.
ظاهره التضاد و دوره فی الترابط النصی فی دیوان رسائل الحنین إلی الیاسمین لغاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
137 - 152
حوزههای تخصصی:
یتکون النص الشعری الحدیث من التعبیرات التی تعکس مشاعر الشاعر المعاصر، وفق المؤثرات السیاسیه والاجتماعیه التی عاشها. والقارئ المعاصر بحاجه إلى معرفه العلاقات الداخلیه فی النص الشعری لفهم تلک المشاعر والتعبیرات، وذلک بمساعده آلیات تبین هذه العلاقات؛ منها الاتساق المعجمی من خلال علاقات داخلیه متشابهه أو مختلفه کالتکرار والتضام، والذی یدل علی علاقه نسقیه متمایزه کالتضاد، والجزئیه، والکلیه، والعموم والخصوص، والترتیب والمجاوره . وبما أن التضاد یؤدی دورا هاما فی التماسک النصی ویخلق عالما متشابکا من العلاقات التی تحتضنها اللغه ولاسیما اللغه الشعریه؛ فقد قمنا بمعالجه هذه التقنیه التعبیریه فی دیوان رسائل الحنین إلی الیاسمین لغاده السمان، وتناولنا کیفیه استخدام هذه الظاهره فی الدیوان المذکور، محاولین استخراج المعانی الکامنه فیها، معتمدین على المنهج الوصفی التحلیلی. تشیر النتائج إلی أن ظاهره التضاد بأقسامها اللفظیه، والمعنویه والتصویریه فی شعر غاده السمان قد جعل نصها الشعری نصا منسجما، مما یدل علی اهتمام الشاعره باختیار المفردات المناسبه التی تعبر عن مشاعرها؛ وتعکس متناقضات حیاتها؛ بین الحنین إلى الوطن والعیش فی الغربه، والحب والکره، والموت والولاده، والصدق والکذب، والبکاء والضحک، والغرب والشرق، کما تنادی بجرأه بالتساوی بین المرأه والرجل.
المدائح العلویه فی العراق العثمانی؛ دراسه وتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
319-352
حوزههای تخصصی:
العهد العثمانی هو ثانی أقسام العصر الترکی (أو العصر الانحطاط علی زعم بعض الدراسین، المنقسم علی القسمین: المملوکی و من ثمّ العهد العثمانی) ، ومن الملحوظ فی أدب العصر الترکی ولاسیّما أدب العصر العثمانی قلهُ الدراسات والبحوث عن الأدب العربی فی هذه الفتره لأسبابٍ ما. ومن السمات البارزه لأدب هذه الفتره هو انطباعه بالطابع الدینی وازدهاره فی حقل المدائح النبویه التی تشتمل علی مدح النبی محمد (ص) والأئمه الأطهار(ع) من قبل بعض الشعراء الذین نظموا أشعاراً رائعه فی هذه المجالات. فمن هذا المنطلق، هذه المقاله وفقاً للمنهج الوصفی- التحلیلی قد رمت إلی تعریف إجمالی للمدائح النبویه و تحلیل المدائح العلویه التی تناولها الشعراء العراقیون فی الفتره العثمانیه، بمثابه فرع من فروع المدائح النبویه.من أهم النتائج التی توصلت إلیها هذه المقاله هی إن شعراء العراق العثمانی سواء کانوا من الشیعه أو أهل السنه، کثیراً ما نظموا قصائدَ علویات تحتوی علی مضامین منها: التغنی بأرض مدینه النجف الأشرف، الحدیث عن ولایه الإمام علی (ع) و واقعه الغدیر وبیان صفاته وفضائله إضافه إلی أنه من المستحیل أو علی الأقل من الصعب أن نفضّل بعض فضائل الإمام علی(ع) ومناقبه علی البعض الآخر فی المدائح العلویه للشعراء العراقیین فی الفتره العثمانیه.
جنس شخصیّت ها و کارکرد تربیتی آن ها در داستان های کودک زکریا تامر (مطالعه موردی: نصائح مهمله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
77 - 96
حوزههای تخصصی:
ادبیّات کودک و نوجوان خاستگاه ارزش ها و آرمان های یک جامعه می باشد که باید در روح و جان قشر مهمّی از افراد جامعه، یعنی کودکان و نوجوانان، نهادینه شود؛ چراکه آینده ساز و امید تعالی جامعه می باشند. این حوزه از ادبیّات، تفاوت های بسیاری با ادبیّات بزرگسال دارد؛ چنانکه عناصر داستان کودک باید متناسب با ویژگی ها، آرزوها و استعدادهای کودک باشد. تنها کسانی در این بخش از ادبیّات موفّق خواهند بود که به پختگی و دانش کافی دست یافته باشند. زکریا تامر، ادیب معاصر سوری، از جمله نویسندگانی می باشد که در این عرصه توفیق یافته و توانسته است داستان های ارزشمند و ماندگاری بنگارد. این پژوهش کوشیده است تا عنصر شخصیّت را از نظر جنس شخصیّت ها، در مجموعه داستانی نصائح مهمله زکریا تامر با روش توصیفی-تحلیلی، مورد مطالعه و مداقّه قرار دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که زکریا تامر انواع شخصیّت ها را، اعمّ از انسانی، حیوانی، پدیده های طبیعی و مصنوعی، به کار برده است. در برخی از داستان ها، یک نوع شخصیّت و در برخی دیگر تلفیقی از این انواع به چشم می خورد؛ شخصیّت های حیوانی بسامد بالاتری دارند و نقش محوری را ایفا می نمایند. علّت این امر را می توان در ویژگی های روانشناختی کودکان جست. نوع حیوانی که برمی گزیند، مطابق با ویژگی های شخصیّت آن حیوان است. تامر در پس هر داستان، پیام آموزشی و تربیتی مهمّی دارد و آن را در گفتار و کنش شخصیّت ها می پیچد. درک این پیام برای مخاطب، چندان دشوار نیست؛ زیرا استفاده از قیدها و حکمت های مندرج در گفتار و کردار شخصیّت ها، مخاطب را برای فهم پیام، یاری می نماید.
توظیف الأسالیب العامیه فی لافتات أحمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
49 - 62
حوزههای تخصصی:
المعروف أن کافه لغات العالم تحوی لهجات تتفاوت فی سعه انتشارها وتعددها، کما أن المعروف أن اللغه العربیه قد تعددت لهجاتها حسب انتشار العرب فی قبائل کثیره قدیما، وفی بلدان متعدده حدیثا. والعراقیون، کغیرهم من العرب، تجمعهم لهجه تنتمی إلى مجموعه لهجات شرق العالم العربی. وقد کان للهجه العراقیه تأثیر على لغه عدد غیر قلیل من الشعراء العراقیین، فراحوا یستعیرون بعض مفرداتها؛ لکن کان أحمد مطر أکثر من غیره من شعراء العراق المعاصرین تأثرا باللهجه العراقیه، فراح یوظفها فی أشعاره عامه، ولافتاته السبع خاصه بأشکال وأسالیب متعدده تراوحت بین الاستفاده من کلمه عامیه بدل کلمه فصحى، والأسلوب الکنائی الذی یشمل کنایه عن کلمه؛ سواء أکانت صفه أم موصوفاً أم غیر ذلک، وکنایه عن معنى أو مفهوم، وأسلوب الشتائم، وأسلوب التوریه، والاستعانه بالأغانی، خاصه الشعبیه منها، وتسهیل الهمزه، وتوظیف تعابیر من لهجات عربیه أخرى غیر العراقیه. وقد اعتمد البحث على المنهج الوصفی التحلیلی الذی یقوم بتحدید الظاهره وعرضها تمهیدا لتحلیلها، وتوصل إلى أن أحمد مطر کان مبدعا فی هذا المجال، فقد حرص على انسیابیه کلامه، فلم یُحدث ر جه لدى القارئ تک در استرساله مع القصیده موسیقیا وعاطفیا. فکلمات أحمد مطر فصیحه من ناحیه الظاهر والبنیه، عامیه من ناحیه الاستعمال، وهذه المیزه تنطبق على الکثره الساحقه من مفردات اللهجه العراقیه؛ لکن هذا لا یعنی أن المتلقی بإمکانه الولوج إلى عمق مقاصد أحمد مطر، دون أن تکون له معرفه بأسالیب اللهجه العراقیه أو اللهجات التی تم توظیفها فی شعره.
تحلیل بصری شعر ابن خفاجه اندلسی با رویکرد امپرسیونیسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امپرسیونیسم در واقع نخستین جنبش مدرن در هنر اروپایی، و وارث به حق رئالیسم است که در نیمه دوم قرن نوزدهم نخست در هنر نقاشی ظهور کرد و سپس به هنر ادبیات راه یافت. رابطه نقاشی با ادبیات، رابطه ای است دیرپای که منتقدان ادبیات از گذشته تا به امروز بدان اذعان داشته اند و بی جهت نیست که نقاشی را شعر صامت و شعر را نقاشی گویا نام نهاده اند. در جریان فکری امپرسیونیسم، نگاه و برداشت لحظه ای هنرمند از پدیده های طبیعت و شواهد اطرافش، تحت تأثیر میزان نور و تفاوت و نوع تابش نور در حالت های مختلف روز جایگاه ویژه ای دارد، مضافاً بر اینکه هنرمندان امپرسیونیستی به بازی رنگ و نور علاقه فراوان داشتند و این ویژگی در آثارشان به خوبی نمایان شده است. ابن خفاجه (451-533ق )، شاعر بنام اندلسی، که به شاعر طبیعت نیز شهره شده، با الهام از چشم اندازهای زیبای طبیعت اندلس، تصویرهایی پویا، سیال و در نوع خود منحصر به فرد خلق کرده است. وی هر چند در قرون معاصر نزیسته، اما شاید بتوان گفت که در آثارش ویژگی هایی مشهود است که چندان با آثار هنری امپرسیونیسم در قرون معاصر بیگانه نیست. این نوشتار حاصل پژوهشی است با روش توصیفی - تحلیلی که اشعار ابن خفاجه را با هدف بررسی و تحلیل ویژگی های بصری آن طبق نگاه امپرسیونیسمی مورد کنکاش قرار داده است. از مهم ترین نتایج حاصل آمده از این پژوهش می توان به تأثیر شدید و انکارناپذیر نور در خلق تصاویر شعری ابن خفاجه و به تبع آن تداعی شکل ها و رنگ هایی متنوع و متفاوت در ذهن شاعر و گاهی دور از واقعیت اشاره داشت که حاکی از برداشت های لحظه ای شاعر تحت تأثیر نور و احساسات خود او دارد. همچنین کاربست قابل توجه رنگ های خالص و ناب در خلق این تصاویر نیز از ویژگی های دیگر اشعار ابن خفاجه است که با هنر امپرسیونیست ها مشابهت دارد.
تدارک انخفاض قیمه النقود: تقییم النظریه و التطبیق العملی
حوزههای تخصصی:
اعاده تنظیم المصرف اللاربوی طبق النموذج الحدیث
حوزههای تخصصی:
توظیف الهرمنوطیقا النسویه فی تأویل الکتاب المقدس
حوزههای تخصصی:
إن الحدیث عن العلاقه بین لاهوت التحریر وتفسیر الکتاب المقدس بصفه عامه، والبحث فی الدور الذی یلعبه الکتاب المقدس فی کفاح النساء من أجل التحرر بصفه خاصه، لهی أمور تشبه الدخول فی حقل ألغام فکری و عاطفی. یجب علینا أن نعین ونکشف التناقضات الواقعه بین التأویل التاریخی و علم اللاهوت المنهجیه بین البحث العلمی المجرد من الاعتبارات القیمیه والدراسات النابعه من موقع الدعم والمسانده، بین التصورات الموضوعاتیه الکونیه المسبقه فی اللاهوت الأکادیمی والانحیاز النقدی فی لاهوت التحریر، ویتطلب تحقیق ذلک فی مقاله قصیره بالضروره عملیه تبسیط وتصنیف سطحی لمجموعه مرکبه من القضایا اللاهوتیه. إن إثاره قضیه معنى الکتاب المقدس وحجیته المعاصرین من منظور لاهوتی نسوی، و القیام بذلک من موقع المرأه المهمش داخل المؤسسه الأکادیمیه ، لهو أمر یفتح الباب لمخاطره ثلاثیه الأبعاد. فلسوف یرفض اللاهوتیون والمفسرون المنتمون إلى المؤسسه الأکادیمیه ذلک المسعى بدعوى أنه غیر علمی و منحاز ومحکوم بشکل واضح بقضایا معاصره، مما یجعله غیر تاریخی، أو سیرفضون قبوله بوصفه قضیه تفسیریه أو لاهوتیه جاده بسبب أن إمرأه هی التی أثارت تلک القضیه. ولسوف یرى اللاهوتیون التحریریون والسیاسیون فی أحسن الأحوال أن ذلک المسعى النسوی اللاهوتی یشکل قضیه واحده ضمن قضایا أخرى، أو یعثونه فی أسوأ الأحوال قضیه الطبقه الوسطى، أی قضیه بعیده عن مجال کفاح المقهورین.
الضروره الشعریّه عند أبی سعید السیرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
139 - 160
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث الضروره الشعریه عند أبی سعید السیرافی الذی شرح کتاب سیبویه، وتوقف عند باب ما یحتمل الشعر، وألّف کتاباً خاصاً بضروره الشعر، مع أن هذا المصطلح لم یرد بکتاب سیبویه، إنما وردت اشتقاقاته مثل: اضطرار، مضطر، ومرادفاته مثل: یجوز للشاعر، أو مما یجوز له. فهم السیرافی طبیعه الضروره التی تقتضی ورود الحدیث عنها فی أی باب من الکتاب، فتعقّب إشارات سیبویه ضمن أبواب الکتاب کلّها، وأشار إلى مسوّغاتها، وتوسّع فی شرح شواهد الضرورات، وقسّم الضرورات إلى سبعه أقسام هی: الزیاده، والحذف، والتقدیم والتأخیر، والإبدال، وتغییر وجه الإعراب، وتذکیر المؤنث، وتأنیث المذکر. وعرّف کل نوع، وأورد شواهده، وعلق علیها. وأشار إلى المبدأ الذی یسوِّغ الضرائر، فالضرائر تقوم على الرد إلى أصل، أو المشابهه أو القیاس، ومیّز بین ضرائر حسنه، وضرائر قبیحه، ومیّز بین الضروره واللحن، وصنّف اللحن ضمن حقل الخطأ، ولم یُدخِله فی ضروره الشعر، وفی کتابه ضروره الشعر لا یسوّغ الضرائر فقط، بل یسعى لإیجاد مخرج لکل ضروره أیضاً، ویعدّها منسجمه مع طبیعه الشعر المتمیزه عن النثر.
جمالیّات الصُّوره الدلالیّه فی نهج البلاغه دراسه أسلوبیّه فی الخطبه الرابعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
89-112
حوزههای تخصصی:
إنّ نهج البلاغه -فضلًا عن القیم التربویه والمنهجیات السیاسیه التی یشتمل علیها فی غضونه- یحتوی علی أسس لغویّه وبیانیّه هادفه، وهی لاتتأتّ ی إلا لتجلیه المعنی وإخراجه فی ثوبٍ قشیب، وفیه من دلالات الصرف والنحو والبلاغه والموسیقی ما جعله کنزًا تعبیریًّا رصینًا. فإنّ الإمام قام بتوظیف آلیّات منوّعه ینوی بها تصویرَ ما لدیه من أصول المعرفه تصویرًا دلالیَّا ممتعًا. فإنّه یَعْمِد إلی آلیّه الصرف حیثما اقتضَتْها البنیهُ النصیّه، ویرنو إلی توظیف آلیّ ه لغویّه متی ما یستدعیها المقام، ویرکن إلی التدلیل الموسیقی حیثما استدعاه الموقف التعبیریّ. وهذا یُعتبَر هذا من مبادئ الفکر الدلالی الذی من شأنه أن یتکوّن بین الباثّ والمتلقّی. فإنّ هذه الدراسه تتمّ عبر منهج وصفیّ-تحلیلیّوتحکی نتائجها أنّ قسمًا من المعانی لایتمّ تبیینها إلا بواسطه المیزات الأسلوبیه التی اعتمدها الإمام فی خطبته. ولمّا کانت الخطبه موجّهه إلی طائفه العتاه المغترّین فأُطلقتْ فیها الاستعارات المصرّحه لیصوّر الإمام مخاطبیه المعتوهین فی مقالٍ شفّاف عبر هذا التصریح الاستعاری الوثیقلإ ویسوق القارئ نحو المغزی المباشره بأخصر طریق دلالیّ ممکن. ویبدو أخیرًا أنّ الإمام یولی اهتمامًا کبیرًا بالجانبین الموسیقی والبلاغی لتجسید معانی خطبته، وبالتالی فإنّ المتتبّع فی هذه الخطبه یجد فیها کمیّات هائله من المعانی التی ارتسمتْ بواسطه التوظیفات الفنیّه التی اتخذها الإمام مُعوّلًالخلق الواجهه التصویریّه التی قد تعجز عن تصویرها الأنماطُ الوظیفیّه المألوفه للکلام.
أنماط الصوره السینمائیه ودلالاتها فی روایه "تغریبه القافر" لزهران القاسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
98 - 115
حوزههای تخصصی:
فی الآونه الأخیره استندت الروایه الحداثیه على المعطیات البصریه المأخوذه من الفنون المرئیه وخاصه الفن السابع فظهرت ملامح الصوره السینمائیه فی العمق الروائی محفوره على نطاق واسع. إنّ توظیف الصوره المرئیه فی السرد الروائی له فاعلیه عده تنعکس مؤثراتها على حرکات الشخصیات والأشیاء فی الفضاء السردی أو تأطیر المشاهد المصوّره بواسطه التقنیات المحدده. تعتبر روایه "تغریبه القافر" لزهران القاسمی من أهم الروایات التی یستخدم فیها الکاتب مفردات تتعلق باللسان السینمائی والرابط الأساسی بین هذین الحقلین هو خروج الکلمه وقفاً للآلیات الفنیه. تعتمد هذه الدراسه على المنهج الوصفی_ التحلیلی للکشف عن النوافذ المشترکه بین العناصر السینمائیه والنص السردی التی تنبثق من خلالها منعطفات تضم بین دفتیها مفردات تتمیّز بکلا الفنین. ومن هذا المنطلق تهدف هذه الدراسه لتبیین مدى خضوع المفردات والفقرات الروائیه للتقنیات السینمائیه والتأکید على وظیفتی اللقطه؛ القرائیه والبصریه وانعکاس الدلالات السیمیولوجیه منهما، لذا النتائج الحاصله من هذا التقارب هی السمو بالنص الروائی نحو النص السردی فبهذا العمل قد یعطی الکاتب المتلقی الفرصه للدخول فی عالم مرئی یتبنى فکره تصویر المشهد وإخراجه. تدور محاور هذه الدراسه حول خمسه تقنیات تتقاطع مع السرد المکتوب؛ لقطه الفعل ورد الفعل ولقطه شاهد واللقطه المضافه ولقطه الکراین واللقطه الجامعه. الکلمات المفتاحیه: الروایه العربیه المعاصره، الصوره السینمائیه، زهران القاسمی، روایه "تغریبه القافر".
دراسه الأبعاد التداولیّه فی الخطاب السیاسی للسیّد حسن نصر الله وفقًا لآراء جون سیرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
85 - 106
حوزههای تخصصی:
الحجاج التداولی یدرس الخطاب مقام التخاطب، وأغراض المتکلم، وانتظارات السامع، والمعارف المشترکه بین المتکلم والمستمع؛ وهذه المعطیات ضروریه لفهم الملفوظات فهمًا صحیحًا ومکتملًا. تهدف هذه الدراسه إِلى الکشف عن أبعاد الحجاج التداولی فی خطاب السیّد نصر الله، وعن المقاصد والغایات التی أراد الإضاءه علیها من أجل خلق نهضه فکریه، قوامها الوعی بالقیم الدینیه والسیاسیه والاجتماعیه والوطنیه. سیتمّ فی هذا البحث درس الخطاب المنطوق من قبل السیّد نصر الله، وتعالج الحجاج التداولی الذی ظهر فیه، وبالتحدید الشخصیه من خلال الإشاریّات وأنواعها کالإشارات الشخصیّه، والإشارات المکانیّه، والإشارات الزمانیّه، والإشاریَّات الاجتماعیه، وأسماء الإشاره، وأفعال الکلام وأنواعها. نستنتج أنّ لمفهوم التداولیّه خط کبیر فی خطاب السیّد نصر الله؛ فمن إشاریات وإحالات على الشخصیه والمکان والزمان، وصولًا إلى الإشاریات الاجتماعیه، وانتهاءً بالفعل الکلامی الذی یتمیّز، بأنه فعل لفظی، إِنجازی، تأثیری. الإشاریات تساهم فی تأسیس العلاقه الإیمانیه والاجتماعیه بین السیّد نصر الله وجمهوره، کما تؤشر إلى الانتماء إلى جماعه المضحین المقاومین، فی مقابل جماعه المحبطین والمتخاذلین، ویظهر أیضًا الجمع بین المتکلم والمخاطب، وهذا من الوظائف التداولیه أو القصدیه، وهی موافقه الخطاب مقتضى الحال، حیث یرى الجمهور نفسه کجمهور مقاوم ومضحٍ، یختلف ویتمایز عن أولئک الذین فی الطرف الآخر. الأفعال التعبیریه فی خطاب السیّد نصر الله تعبّر دائمًا عن غضبه تجاه العدو الصهیونی، ومحبته للجمهور، وافتخاره بالشهداء والمضحّین. فقد اعتمد الباحث فی دراسته هذه على المنهج الوصفی -التحلیلی إذ یقوم على استقراء الخطب السیّد حسن نصرالله ومن ثم تحلیلها من ناحیه تبیین عناصر التداولیّه.
أثر المعتلات فی صیاغه المقاطع والإیقاع الخارجی للشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
17 - 34
حوزههای تخصصی:
إن البنیه الإیقاعیه تنبعث من البنیه الصوتیه والصرفیه والمعجمیه لأی لغه، کما فی اللغه العربیه، ترتبط الدراسه العروضیه بمعرفه نسج الکلمه وتوالی المقاطع الصوتیه. فدراسه المقطع الصوتی لها أهمیه بالغه فی میدان الدراسه العروضیه من حیث البناء والوزن، ولها أیضا تأثیر کبیر فی الحفاظ على اللغه. ومن المعلوم أن طاقات اللغه العربیه غیر المحدوده جعلت منها لغه موسیقیه، متوازنه ومنسجمه، فتتمیز عن غیرها من اللغات بهذه الصفه. اتخذ الإیقاع بآفاقه الواسعه اتجاهات مختلفه عند الباحثین، إلا أننا لا نجد بحثا یسلط الضوء على الفاعلیه الإیقاعیه للمعتلات وما تلعبه من دور فی لیونه الإیقاع وإثراء التشکیل الإیقاعی من هذا البعد. وعلیه، انصبت دراستنا فی موضوع الإیقاع الخارجی على کشف دور المعتلات. یهدف البحث الحالی، باستخدام المنهج الوصفی التحلیلی، إلى معرفه أثر المعتلات فی صیاغه المقاطع العربیه وموسیقى الشعر العربی الخارجیه ومدى فاعلیتها فی تشکیل البنیه الإیقاعیه العامه للنص وارتباط ذلک بالبعد الدلالی أحیانا. أما للکشف عن دور المعتلات فی الإیقاع الخارجی فرصدنا تلک الظواهر الإیقاعیه، حیث یکون لأحرف العله وحذفها وتبدیلها أثر بالغ فیها. فحاولنا أن ندرس أثر هذه المعتلات فی المقاطع الشعریه والقافیه وتشکیل الأوزان والبحور فی دراسه الموسیقى الخارجیه. قد تبین لنا من خلال الدراسه أن المعتلات تعد طریقا لتنظیم المقاطع التی یحتاج إلیها الشاعر فی نظمه؛ فمن أبرز میزات المعتلات وأهمها فی الشعر هو إغناء اللغه والشعر بحروف اللین لاسیما فی الأفعال، کما لوحظ أن الأشعار العربیه انمازت بهیمنه التفعیلات ذات المقاطع الطویله لاسیما المفتوحه (cvv)؛ کأنها بمثابه استراحه لغویه للشاعر والقارئ تخرج اللغه من أن تکون على وتیره واحده ممله أحیانا عند السامع.
بدائل الربا فی العملیات المصرفیه اللاربویه
حوزههای تخصصی:
واکاوی جلوه های کهن الگوی آنیموس در شعر نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
57 - 76
حوزههای تخصصی:
در الگوی روانکاوی یونگ، ساحت روان هر انسان متشکل از دو عنصر نرینه و مادینه است که فقط قطب موافق آن عیان است و دیگری در درون، نهفته است. آنیموس یا نرینه درون، ساحت مردانه وجود هر زن است که مسئول خلق و خو و روحیات مردانه است و به طور ناخودآگاه بر رفتار، عملکرد، گفتار و حیات روانی زن اثر می گذارد. در باور یونگ اگر زن بتواند این نیروی درونی را مهار کند و با او از در سازش در آید از ویژگی های مثبت آن که عموما صفات خاص مردانه هستند، برخوردار می شود و برعکس اگر نتواند آن را کنترل کند، خصائص منفی مردانه بر او غلبه می کند. نمود بیرونی این نیروی درونی در محصولات ذهنی زنان به شکل های مختلفِ مثبت و منفی بروز می کند. شعر زنانه یکی از تجلیگاه های اصلی بروز و ظهور آنیموس است. هدف جستار حاضر، کشف جلوه ها، دلالت ها و معانی پنهان آنیموس در شعر نازک الملائکه است که از او به عنوان یکی از پرچمداران انقلاب فرمی و محتوایی در شعر معاصر عربی یاد می شود. نبود تحلیلی روشمند درباره موجودیت مردانه در شعر نازک بر مبنای یک رویکرد روانشناختی به عنوان ضرورت این مقال تشخیص داده شد. نتایج نشان می دهد، شاعر طی جریان فردیت یابی خود، گاه با نبمه مردانه وجود خود به تفاهم و آرمش می رسد و گاه با او به کشمکش می پردازد و از این طریق حیات روانی اش به مخاطره می افتد. همچنین غلبه نومیدی بر کلیت شعر او بیانگر آن است که شاعر در جریان کشمکش با این نیروی اثرگذار، غالبا ناموفق بوده بنابراین جنبه های منفی آنیموس در قیاس با جنبه های مثبت در شعر او نمود بیشتری دارد.
استخدام الرموز وأغراضها فی مجموعه "سرنمات" القصصیّه لولید النبهانیّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعتَبر استخدام الرمز من أبرز المظاهر الفنیّه فی القصّه القصیره جدّاً التی تساعد فی تکثیف الحدث والموضوع، وتجعلها ذات فاعلیه فی عملیه تثقیف المتلقّی ودفعه للمشارکه فی عملیه السرد. ولقد وظّف القاصّ العمانی هذه الظاهره من أجل الوصول إلی أهدافه الثقافیّه والاجتماعیّه. تهدف هذه الدراسه إلی الوقوف علی التجربه القصصیّه العمانیه ممثّله بتجربه الکاتب ولید النبهانی، وذلک للتعرّف علی کیفیّه توظیف الکاتب للرموز توظیفاً فکریاً وجمالیاً؛ بدءاً بدلالات العنوان الغامض، وتوظیفه للنصوص المثیره الملغّزه ذات التأویلات المختلفه؛ من أجل تفعیل ثقافه القرّاء عن طریق فکّ الرموز والشفرات. وإنّ انتهاج مبدأ الرمزیّه کوسیله واستخدم رموز متنوّعه یشکّل تحدّیاً للقارئ. کما تسعی هذه الدراسه إلی التعرّف علی مقاصد الکاتب من وراء اختیار موضوعاته القصصیّه وعرضها بصوره رمزیه فی قالب القصّه القصیره جدّاً. ولقد اعتمدنا فی الدراسه المنهج الوصفی- التحلیلی المناسب للجنس الأدبی. وأخیراً، تبیّن لنا أنّ الرموز التی وظّفها القاصّ کان لها تأثیر فعّال فی التکثیف؛ إمّا بالتعبیر الرمزی الشامل الذی یأخذ مساحه العمل القصصی کلّها، أو بالتعبیر الرمزی الجزئی علی شکل لمسه فنیّه مرکّزه. ولجوء القاصّ إلی استخدام أنواع مختلفه من الرموز الطبیعیه والدینیه والتاریخیه، کان بحثاً عن مضامین وأشکال تکون معادلاً موضوعیّاً لما یختزنه فکره. کما ثبت لنا أنّ الکاتب استطاع أن یستخدم هذا الجنس الأدبی المغلّف بالرمزیّه بمقصدیّه ماهره للوصول إلی أهدافه، وبثّ رؤاه الانتقادیه؛ فهو یحارب الخرافات والمعتقدات البالیه، ویحثّ الأدباء والنُّقّاد علی الاهتمام بالأنواع الأدبیه المختلفه. کما یُسلّط الضوء علی الفساد الاقتصادی والظلم الاجتماعی المتفشّی، ویعارض الأنظمه السیاسیه المستبدّه. هذا إلی جانب دعوته للجیل الجدید للتعرّف علی التراث العمانی والمحافظه علی میراث الأجداد.
سیاسه المسلمین الأمنیه تجاه قریش حصار شِعب أبی طالب أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
209-228
حوزههای تخصصی:
البحث عباره عن محاوله للکشف عن الحس الأمنی للمسلمین الأوائل فی مکه وهم یعانون من المراقبه الجاده من قبل قریش. وقد اخترنا حقبه مهمه من تاریخهم ألا وهی حصار الشعب وکیفیه تعاملهم مع الحصار والاستعداد له. فضلا عن تعاملهم مع مقاطعه قریش لهم. وأظهر البحث أیضاً کیفیه تعامل أبی طالب مع قریش وکیف رسم إستراتیجیات کان من شأنها حمایه الرسول (ص) الکریم من البطش القرشی، ولأجل إعطاء صوره واضحه عن أهمیه البحث العلمیه ارتأینا تقسیمه على مقدمه وثلاثه مباحث وخاتمه. أجریت هذه الدراسه باستخدام المنهج الوصفی_ التحلیلی. شملت المقدمه التعریف بالبحث وماهیته فی حین جاء المبحث الأول لیعرض السیاسه التی أتبعها أبو طالب تجاه قریش حینما علم بأنه لا مناص من أنهم قد قصدوا النبی محمد (ص) لقتله وعلى أثر ذلک أتبع رضوان الله علیه سیاسه التمویه التی سیعالجها هذا المبحث وهی استعراض لإظهار أبی طالب بأنه فاقدا للنبی محمد (ص) ولا یعلم مکانه وأمر أتباعه بأن یحملوا حدیدا کی یضربوا به کل من یشکوا بأنه السبب فی ذلک. أراد من خلال هذا الاستعراض أن یبلغ قریش بأن من یقترب من النبی محمد (ص) مصیره القتل. وکان المبحث الثانی قد خصص لإظهار خطط المسلمین فی تحصنهم فی الشعب. أما المبحث الثالث فقد جاء لیبین دور أبی طالب فی الدفاع عن النبی محمد (ص)، إذ أظهرت الروایات کیف أنه کان ینقل النبی (ص) بین منام أولاده الأربعه خوفا من استهدافه واغتیاله، وقد أظهرت هذه الروایات طبیعه الحس الأمنی للمسلمین الأوائل.
ترجمه و ادبیات تطبیقی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی ا ز جریا نهای تأثیرگذار ب ر گسترش و ارتقا ی دانش ادبیات تطبیقی د ر جهان عر ب، ترجمة آثار نظری هپردازان و اندیشمندان اروپایی عرصة ادبیات تطبیقی یا ترجم ة نمون ههای کاربردی تطبیقی به زبان عربی یا ب العکس بوده است؛ شناخت و معرّفی آثار و مترجمان، هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. یافت ههای پژوهش نیز گواه آن است که ترجمة آثار اندیشمندان اروپایی از زبا نهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی به زبان عربی ، نقش بسزایی درگسترش جریان رو به رشد ادبیات تطبیقی درجهان عرب، به ویژه در مصر، داشته است. این ترجم هها، در دو بعد نظری و پژوهش کاربردی، قابل تفکیک و دست هبندی است. از سوی دیگر؛ هما نطور که ترجمة آثار نویسندگان و اندیشمندان اروپایی در گسترش ادبیات تطبیقی عربی مؤثّر بوده است، ترجمة آثار پژوهشگران عربی به فارسی یا بالعکس (هر چند اندک) نیز در معرّف ی و گسترش این دانش در میان عر بها و ایرانیان ، سودمند و تأثیرگذار تلقّی میگردد. به هر حال، یافتة اساسی و بنیادی این پژوهش، بیانگر آن است که در آغاز امر، بیشتر ترجم هها از زبانهای فرانسوی و انگلیسی صورت گرفته است و همین امر سبب گردیده است که دانش ادبیات تطبیقی در جهان عرب پیوسته با محوریّت مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی حرکت نماید؛ هر چند در چند دهة اخیر، ترجمة آثار اندیشمندان مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی در تغییر ذائقة پژوهشگران عرب ب یتأثیر نبوده است .