فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
لفظ تأویل در قرآن 17 مرتبه در 15 آیه به معانی علت و غرض و بیان صُوَر اصلی، نتیجه و عاقبت امر، تعبیر خواب، حمل لفظ به معنای خلاف ظاهر و کشف غوامض و متشابهات قرآن به کار رفته است. با توجه به این آیات و با دقت نظر در موارد استعمال تأویل در هر یک، معلوم میشود که لفظ تأویل معانی مختلفی دارد، گرچه مآل و بازگشت همه آنها به یک حقیقت باشد.
از میان این وجوه آنچه مورد اختلاف است تأویل متشابهات است که در آیه 7 سوره آل عمران مطرح شده است و گروهی از مفسرین «واو» در «و الراسخون فی العلم» را استیناف و گروهی عطف فرض کردهاند که در نتیجه دسته اول علم به تأویل متشابهات قرآن را مختص خدای تعالی دانسته و دسته دوم راسخون در علم را نیز در دانستن آن شریک دانستهاند.
تردید و تأملی در تصوف و عرفان
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
صبر بر جفای خلق و نقش آن در تکامل روحی و معنوی انسان از دیدگاه عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
هر نوع کمالی که در درون انسان و یا در طبیعت و به طور کلی در جهان خلقت رخ میدهد، به علت روبه روشدن با سختیها و مشکلات و صبر و استقامت دربرابر آنها پدید میآید. در تصو ّف و عرفان که سیری و تحو ّلی درونی و بیپایان به سوی کمال مطلق است، به رنج ها و سختیها و صبر دربرابر آنها بسیار اهمیت داده میشود. یکی از انواع سختیها (ابتلا)، اذیت و آزار مؤمنان و مردان کامل ازسوی فرومایگان و اغیار و نامحرمان است . به اعتقاد صوفیه، صبر دربرابر اذیت افراد جاهل و نادان، به شکسته شدن قوای نفسانی و تجلی صفات و قدرت های الهی در روح منجر میشود و عارف را به سرچشمه و منبع کمال پیوند میدهد.
از چه راهی می توان ....
«تبیین تفاوت های اساسی دو حوزه معرفتی فلسفه و عرفان نظری»
حوزههای تخصصی:
برای کسانی که با تاریخ فرهنگ و ادیان آشنایی دارند اصطلاح فلسفه و عرفان به هیچ وجه بیگانه نیست. هریک از این دو نام به نوعی معرفت و شناخت اشاره دارد که در جریان تاریخ و تحول اندیشه ها نقش عمده و اساسی داشته است. هر مرحله از مراحل گوناگون تاریخ براساس نوعی تفکر فلسفی تحقق یافته است. به بیان دیگر، حرکت تاریخ در کلیت خود براساس یک نظام معقول و فلسفی قابل تفسیر و توجیه است، نقش اندیشه های عرفانی و سخنان ژرف و شورانگیز عرفای والامقام هم در تحول زندگی معنوی افراد بشر به هیچ وجه کمتر از افکار فلسفی نمی باشد. هیچ انسان آگاه و آزاده ای را نمی شناسیم که اهمیت اندیشه های عالی و مشاهدات درونی و معنوی بشر را ناچیز و نادیده انگارد. انسان همواره در جست وجوی معنی بوده است و جست و جوی عالم معانی جز از طریق تفکر و مشاهده درونی امکان پذیر نیست. با این حال، این دو دستگاه معرفتی در مبادی، مسائل و غایت تفاوت های اساسی با هم دارند و ما در این گفتار بر آنیم تا امتیازات آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
وحی رسالی از دیدگاه ابن عربی
حوزههای تخصصی:
وحی رسالی با توجه به ظاهر آیات و روایات، در دستگاه عرفانی ابن عربی هفت ویژگی دارد:
1. دارای منبعی ازلی است 2. معانی در فرایند نزول توسط فرشتة وحی نازل می شوند؛ این فرشته معلم پیامبر است. 3. فرشتة وحی، علاوه بر صورتگری خویش، معانی را نیز به صورت لفظی در می آورد. 4. فرشتة وحی، از جانب حضرت حق معانی را در قالب الفاظ، بر قلب پیامبر نازل می کند. پیامبر نیز از جانب حضرت حق، کلام الهی را برای مردم تلاوت می کند. 5. پیامبر وظیفه دارد وحی رسالی را به طور کامل به مردم برساند و آموزه های آن را تبلیغ کند. 6. پیامبر فرشتة وحی را در کشفی صوری - بصری می بیند، و در کشفی صوری - سمعی کلام الهی را از وی می شنود، و در دل آن الفاظ، جملگی سطوح معنایی آن را به نحو کشف معنوی، در دل کشف صوری فهم می کند. 7. وحی رسالی، غیر اکتسابی بوده و با ریاضت به دست نمی آید، و در نتیجه، این تجربة پیامبرانه برای اولیای الهی دست نیافتنی است.
رحمت از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رحمت بر دو نوع است : رحمت عام ( رحمت امتنان ) که همه موجودات را از آن حیث که وجود دارند فرا می گیرد ؛ چه خیر باشد چه شر و چه ، چه طاعت باشند و چه معصیت . رحمت خاص ( رحمت وجوب) که خداوند بر خود واجب نموده و بر کاینات بر طبق اعیان ثابته شان و بر انسان ، علاوه بر آن بر طبق اعمالش عطا می کند. قلب انسان کامل هر چند که با رحمت ایجاد شده ولی چون همه اسما و صفات الهی را در خود متجلی می سازد ، فراگیرتر از رحمت است و رحمت بر غضب ، پیشی دارد و نهایتا شامل اهل جهنم نیز خواهد شد ، به این دلایل ؛ اولا : غضب ، عارضی ارواح است نه ذاتی و عارشی از بین خواهد رفت و ثانیا : برای وفای به و عید ، مرجحی جز معصیت نیست که آن هم توسط خداوند ، طبق آیات "" نتجاوز عن سیئاتهم "" و "" ... ان الله یغفر الذنوب جمیعا "" بخشیده خواهد شد . پس باطل عذاب ، رحمت است ؛ چنانچه عذاب قوم یونس ، رحمت را بر آنان برگرداند .
آزادى معنوى در اسلام
حوزههای تخصصی:
در اسلام آزادى اجتماعى بدون آزادى اخلاقى و معنوى میسر نیست; اسلام پس از آن که، آزادى را یک حق مسلم و یک موهبت الهى براى همه مىداند، آزادى از هوا و هوس را مهمتر از هر آزادى دیگر مىداند; زیرا حیات روح، مهمتر از حیات جسم و تن است . پیامبران نیز منادیان آزادى از اسارتهاى درون و بیرون هستند و با آمدن آنان غل و زنجیرهاى زمینگیر کننده از گردن آدمى برداشته مىشود، استعدادهایش شکوفا و به سوى کمال و معنویت پیش مىرود .
این مقاله، مبناى آزادى معنوى را اعتقاد به توحید، نبوت، معاد و کرامت انسانى شمرده و توحید را مبناى تخلق به اخلاق الله مىداند . بر اساس آموزههاى وحیانى، انسان موحد تن به عبودیت غیر نمىدهد و هیچگاه برده و اسیر دیگران نمىشود و در همه حال سعى دارد خود را از بند طواغیت درون و بیرون برهاند، اما در برابر این آموزههاى انسانساز، انسانشناسى غربى، جوهره و ماهیت انسان را، استعدادها و غرایز دنیوى او دانسته و حتى عقلانیت و تجربه را دو ابزار براى رسیدن به خواستهها و امیال آنان مىشمارد و نتیجه این روند جز آزادى مطلق و غریزه محورى نمىتواند باشد .
مولانا و استعداد یادآوری در عالم پیشین
حوزههای تخصصی:
درباره نحوه نگرش عرفا به هستی این جهانی و آن جهانی موضوعات گوناگونی در «مثنوی معنوی» ذکر شده است. تجسد به قالب جسمانی و فراموشی عالم پیشین و موطن اولیه از موضوعات اصلی «مثنوی معنوی» است. در این مقاله کوشش شده تا نگاه مولانا در این باره با توجه به ابیات و اشاره به آثار منثور وی تبیین گردد و با عالم مثل افلاطون مورد مقایسه قرار گیرد. صرف نظر از اختلاف نگاه مولانا و افلاطون در زمینه های دیگر، موطن نخستین و فراموشی آن به دلیل آویزش ها و علقه های دنیوی و استعداد یادآوری آن از مشترکات نگاه آن دو است که به آن پرداخته شده است.
برای تبیین این نظریه، ترک تعلقات و کدورات نفسانی و کسب معرفت، روح و قدمت آن و تعلق آن به عالم علوی، فلسفه آفرینش از نظر عارف و استعداد یادآوری عالم علوی یا موطن پیشین مورد بحث قرار گرفته است.
تفسیر عرفانی وجود رابط و پیامدهای آن
حوزههای تخصصی:
با توجه به تکاملی و تعلیمی بودن مباحث در آثار صدرالمتألهین، می توان دو تفسیر از نظریة «وجود رابط» به دست آورد: نخست، تفسیر فلسفی، که در آن، وجود رابط به معنای «عین الربط» بودن وجود ممکنات در مقایسه با وجود واجب می باشد به طوری که ممکنات در این تفسیر، حظی از وجود دارند. در این تفسیرِ رایج از حکمت متعالیه، نظام تشکیکی وجودی حکم فرماست.
برداشت دیگر، که به نظر می رسد هدف صدرالمتألهین از بیان همة مباحث فلسفی، رسیدن به این معنای «وجود رابط» بوده، همان تفسیر عرفانی این نظریه است؛ براساس این تفسیر، «وجود رابط» و «عین الربط» بودن ممکنات، به معنای اطوار و شئون بودن آن نسبت به خدای متعال است. هیچ حظی از وجود ندارند و حقیقت وجود در این تفسیر، واحد شخصی است که این خود نظریة عرفاست.
ازجمله پیامدهای تفسیر عرفانی وجود رابط، برداشته شدن بساط جعل و علیت و حاکم شدنِ نظام عرفانی و وحدت شخصیة وجود است که در این نوشتار، پس از تبیین تفسیر عرفانی، از آن پیامدها نیز بحث خواهد شد.
خلوت در تصوف
حوزههای تخصصی:
تصوف در شبه قاره هند
به دیر مغان فرق شاه و گدا نیست (شعر)
حوزههای تخصصی:
عمل صالح
حوزههای تخصصی: