موضوع اجل معلّق (قضای مشروط) و اجل مسمّی (قضای محتوم) در ارتباط با زمان مردن آدمیان، از دیرزمان مورد بحث مفسّران اسلامی بوده است. بعضی از آیات قرآن کریم، در اجل معلّق ظهور دارند؛ مثل آیة Pأَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطیعُونِ * یغْفِرْ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ یؤَخِّرْکمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی..: اینکه خدا را عبادت نمایید و تقوا پیشه کنید و از دعوت من اطاعت نمایید تا خداوند گناهانتان را بیامرزد و مرگتان را تا وقتِ نامیده شده (در علم خدا) به تأخیر اندازدO (نوح/ 3 4). لیکن برخی دیگر از آیات در اجل مسمّی ظهور دارند؛ مثل آیة Pنَحْنُ قَدَّرْنا بَینَکمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ: ما زمان مرگ را میان شما تعیین کرده ایم و هیچ کس آن را تغییر نتواند دادO (الواقعه/60). نویسندة این مقاله، نخست با استناد به آیات و روایات، اجل معلّق و مسمّی را به اثبات رسانیده، سپس با استناد به مراتب علم خداوندی، به این نتیجه رسیده که دو گونه بودن اجل آدمی با یکدیگر منافات ندارند؛ چراکه بازگشت اجل معلّق به اجل مسمّی می باشد.
تربیت یکی از مقاصد وجودی انسان و امری ضروری برای حیات جامعه است که درجه رشد و تحول هر جامعه را نشان می دهد؛ اما از آنجایی که شرایط و ویژگی های تربیتی در مراحل مختلف زندگی کاملاً متفاوت است و به میزان رشد و کیفیت هر مرحله بستگى دارد از این جهت بحث از مراحل تربیت از اهمیت خاصی برخوردار است،
در این نوشتار، ابتدا تعریف دو مفهوم اساسی مقاله یعنی، مرحله و تربیت ارائه شده، آنگاه بر پایه این مقدمات، مراحل تربیت از دو نظر که یکی مربوط به قبل از تولد (مرحله جنینی) و دیگری مربوط به بعد از تولد (مراحل کودکی، نوجوانی و...) است به بررسی شده است. ضمن بررسی مراحل گوناگون تربیت، این نتیجه حاصل شد که اگر به فرایند تربیت که امرى پیوسته و همیشگى است، از دوران کودکى و حتى پیش از آن توجه شود، بر سایر مراحل تربیت اثر می گذارد و تأکید آموزه هاى دینى و روان شناسى بر دوران کودکى، به این معنا نیست که جریان تربیت انسان، تنها محدود به این دوره است، بلکه پرورش و تربیت انسان در سراسر عمر او تداوم و امکان تحول و سازندگى نیز همواره وجود دارد. این مقاله به روش کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی و با بهره گیری از کتب تفسیری، تربیتی و روان شناسی ارائه شده است.
برای تشخیص احادیث سره از ناسره معیارهایی وجود دارد. از جمله معیارهایی که در بیان معصومان آمده، عرض حدیث بر قرآن است. برخی از عالمان سنی با موضوعه دانستن احادیث نبوی بیانگر این معیار به مخالفت با آن برخاستهاند. ادلّه آنان در اینباره چیست و چه کاستیهایی دارد؟ هدف از این پژوهش بیان کاستیهای ادلّه مخالفان و اثبات لزوم عرض حدیث مشکوکالصدور بر قرآن کریم است. در این بررسی با بیان نمونهای از احادیث بیانگر لزوم عرض حدیث بر قرآن، آرای مخالفان تحلیل و نقد شده و در نتیجه، نادرستی باور به موضوعه بودن احادیث عرض اثبات شده است.