قرآن،معجزه جاوید پیامبر خاتم(ص)،کتاب هدایت و رحمت،وسیله تشخیص حق از باطل(فرقان)،برهان و نور مبین و شفا است. از همین رو،در میان منابع اجتهاد و استنباط،قرآن معتبرترین و مقدس ترین معیار برای منابع دیگر است.از منظر امامیه،از نظر اعتبار و اهمیت،پس از قرآن،در حدیث؛ کتب اربعه:کافی،من لا یحضره الفقیه،تهذیب و استبصار،و در خطبه ها؛ نهج البلاغه،و در ادعیه؛صحیفه سجادیه است.اما،همه این ها فرع بر قرآن بوده و هیچ کدام از آن ها به اندازه قرآن قطعیت صدور ندارند.یعنی،اعتبارروایت کافی به سازگاری با قرآن بوده و هر حدیثِ ناسازگار با قرآن،بی اعتبار است.
اسباب نزول در «نظریه تفسیری» طباطبایی موقعیت خاص و متفاوتی دارد به گونه ای که این نظریه را هم از تلقیِ پیشینیان و معاصران متمایز می دارد. ازاین رو، دیدگاه وی در بابِ چیستیِ سبب نزول، معنای سببیت، نسبت اسباب نزول با متن قرآنی و نقش اسباب نزول ـ ثبوتی و اثباتی ـ در مقام «تکون» و «تفسیر» متن قرآنی درخور تحلیل و نقد است و سر این دیدگاه در انگاره های وی از متن قرآنی نهفته است. دغدغه وافر طباطبایی آن است که متن قرآنی را از بستگی به عناصر و مولفه های بیرونی برهاند.
مقاله حاضر ، در آغاز با توجه به برخی شواهد ، ارتباط آیات در چارچوب سوره های قرآنی را تأیید کرده ، آنگاه پس از یاد کرد مهمترین وجوه و احتمالات در چگونگی ربط و پیوند آیات 19-16 از سوره قیامت با آیات قبل و بعد از آنها ، بر خلاف نظر مشهور درمیان مفسران، یعنی معترضه بودن آنها، در این خصوص وجهی را تقویت می کند که تصویری کاملاً یکدست و یکپارچه از آن سوره به دست می دهد.