فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۶۸ مورد از کل ۲٬۰۶۸ مورد.
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
163 - 194
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که از ابتدای تاریخ اسلام، توجه افراد را به خود جلب کرده است مسئله فتنه است. فتنه، حرکتی پیچیده، پنهان و خشن علیه ارزش ها و سنت های صالح جامعه اسلامی است که موجب تخریب بافت اخلاقی و شبهه آفرینی در جامعه شده و بر سیر تاریخی جامعه اثر منفی گذاشته و جامعه را به سوی ضلالت و گمراهی می کشاند. قرآن با نکوهش بسیار فتنه، آن را شدیدتر و بزرگتر از قتل (سوره بقره، آیات 191 و 217) معرفی می کند. شدت و بزرگی فتنه در قرآن، موجب طرح این پرسش می شود که فتنه چیست و در جامعه چه اثری می گذارد؟. ازآنجاکه مسئله فتنه، در زمره مسائل پیچیده به شمار می رود، بیداری و بصیرت هنگام فتنه از اهمیت به سزایی برخوردار است. یکی از بارزترین ویژگی های فتنه که انسان ها را سخت در ابهام فرو می برد این است که در فتنه، حق و باطل با یکدیگر مخلوط می شوند و درنتیجه تشخیص حق از باطل با سختی روبه رو شده و این موضوع فرونشاندن آتش فتنه را دشوار کرده و می تواند افرادی را گمراه نماید. نگاه به فتنه های گذشته و عبرت گیری از آنها راه حل خوبی برای گرفتار نشدن در دام فتنه های پیشه رو است. در این مقاله تلاش شده است از دیدگاه امیرمؤمنان علی(ع) موضوع فتنه مورد بررسی قرار گرفته و نیز از دیدگاه آن حضرت راهکارهایی جهت برون رفت از آن مطرح شود. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای ضمن بیان معنای لغوی و اصطلاحی فتنه، مصادیقی از فتنه بیان شده و به وظایف در شرایط فتنه اشاره شده است.
واکاوی عبارت «فی قلوبهم مرض» در قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
156 - 188
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در مقابل مؤمنان واقعی از گروه هایی مانند مشرکان، کافران، اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و مجوسیان)، منافقان و... نام می برد. یکی از این گروه ها که قرآن از آنها یاد می کند کسانی اند که «فی قلوبهم مرض» (بیماردلان) هستند. این عبارت در 11 آیه به کار رفته است که در 8 مورد همراه با موصول «الذین» است و 2 مورد بدون اسم موصول «الذین» است و در یک آیه به شکل «الذی فی قلبه مرض» آمده است. در بعضی از موارد، قرآن این گروه را در کنار منافقان به کار می برد و صفاتی را به هر دو گروه نسبت می دهد. همین کاربرد موجب شده که برخی مفسران، این گروه را همان منافقان بدانند، در حالی که این دو گروه در عین حال که اشتراکاتی دارند، از یکدیگر متفاوت هستند. عبارت «فی قلوبهم مرض» هم در سوره های مکی و هم در سوره های مدنی کاربرد دارد، اما بیشتر در سوره های مدنی دیده می شود. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، مشخصه های دقیق بیماردلان براساس آیات قرآن و نظرات مفسران، شناسایی می شود، و نیز روشن می شود این گروه، گروهی جدا از منافقان هستند؛ اگرچه در برخی صفات با آن ها مشترک هستند، اما انگیزه و اهداف آن ها متفاوت است. در مورد این عبارت، سه دیدگاه در میان مفسران وجود دارد. یک. این عبارت به منافقان اشاره دارد وتعبیر دیگری از منافقان است؛ دو. این افراد جزء دسته منافقان هستند با این تفاوت که شدت نفاق میان آنها و منافقان متفاوت است؛ سه. این افراد منافق نیستند و در واقع مسلمانان ضعیف الایمان و سست ایمان هستند. دیدگاه راجح همین دیدگاه سوم است
روش شناسی مرجعیت علمی قرآن در مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
برای مرجعیت منبع جامع و خطاناپذیر قرآن، در علوم انسانی، می توان با مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی زمینه های اولیه را فراهم کرد و با توجه به تفاوت روش شناسی تحقیق در علوم انسانی با روش شناسی تحقیق در قرآن کریم، لازم است یک روش شناسی مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی برای ارتباط معرفتی میان این دو عرضه شود. برای رسیدن به این هدف، باید با توجه به روش شناسی متفاوت علوم انسانی موجود و مطالعات قرآنی، روش هایی که می توان به وسیله آن روش ها، ارتباط معرفتی میان داده های علوم انسانی موجود و داده های قرآنی ایجاد کرد، مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت روش مطلوب عرضه شود. روش هایی همچون «کشف و استنباط»، «تأیید و تکمیل»، «داوری و تهذیب»، «تکیه بر پیش فرض های قرآنی برای تأسیس علوم انسانی دینی»، «فرضیه انگاری تعالیم قرآن» و «تأثیر غیرمستقیم و عدم مداخله» و «تولید علوم انسانی با پشتوانه تعالیم بنیادی قرآن به مثابه مفروضات نظری» قابل عرضه است، اما هیچ یک از این روش ها کامل نبوده و از وجاهت لازم برخوردار نیست. بر این اساس این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، به این پرسش پاسخ خواهد داد که مرجعیت علمی قرآن در عرصه مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی با چه روشی امکان پذیر است؟ نتیجه و دستاورد این تحقیق، عرضه روشی مستدل و قابل قبول برای مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی است.
نقش واژه شناسی در تفسیر آیات علمی قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
64 - 98
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن، از موضوع هایی است که در سده اخیر مورد توجه قرآن پژوهان قرار گرفته است. در مرجعیت علمی قرآن تلاش می شود یافته های علمی به عنوان ابزاری برای فهم بهتر آیات قرآن کریم مورد استفاده قرار گیرد؛ بنابراین در مرجعیت علمی قرآن به یافته های علمی، واژه شناسی و تفسیر نیاز است. مطالعه تحلیلی تفاسیر علمی نشان می دهد بهره گیری از واژه شناسی در مرجعیت علمی قرآن مانع از برداشت های نادرست علمی از آیات قرآن کریم شده و برخی شبهات مطرح شده در این زمینه را پاسخ می دهد. در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی، با مراجعه به کتب تفسیری و لغوی، به نتایجی دست یافتیم؛ همچون توسعه معنای علمی آیه، شناخت ظرفیت ساختار صرفی واژگان به همراه معانی، حجیت بخشی به روایات علمی، درک ظرایف و دقایق آیات قرآن و اثبات شگفتی یا اعجاز علمی قرآن. این پژوهش، نقش مهم واژگان در معرفت زایی مرجعیت علمی را مشخص می کند و توانایی مفسر و ظرفیت های تفسیری را در تفسیر علمی افزایش می دهد و روش پرداختن به آنها را تبیین می کند. از نتایج پژوهش برمی آید که در تفاسیر علمی می توان از ساختار خاص نقش های واژگان بهره برد
نقش چند معناییِ الفاظ و عبارات قرآن کریم در مرجعیت علمی قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
مقصود از چندمعنایی در این مقاله، دلالت الفاظ و عبارات قرآن کریم بر معانی متعدد و مختلف، و به عبارت دقیق تر برداشت معانی متعدد از یک واژه یا عبارت قرآن کریم است که در دانش اصول فقه و تفسیرپژوهی گاه از آن به «استعمال لفظ در بیش از یک معنا» و گاه به «حمل لفظ مشترک بر بیش از یک معنایش» و گاه به «اراده دو معنا از یک عبارت»، تعبیر می شود. پژوهش حاضر که با روش تحلیل و توصیف انجام گرفته، درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که «پذیرش چندمعنایی در الفاظ و عبارات قرآن کریم چگونه بر توسعه قلمرو مرجعیت قرآن کریم برای علوم مختلف به سوی مرجعیت حداکثری تأثیرگذار است؟» حاصل این پژوهش اثبات این دیدگاه است که جواز چندمعنایی الفاظ و عبارات قرآن یکی از اصلی ترین مبانی مرجعیت قرآن کریم است که قلمرو مرجعیت آن به سوی مرجعیت حداکثری سوق می دهد، و بیشتر کسانی که به مرجعیت حداکثری قرآن کریم - با مراتب مختلفش - باور دارند باور به جواز چندمعنایی را به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه مبنای دیدگاه خود قرار داده اند. به منظور تبیین و اثبات این دیدگاه، بعد از اشاره به ادله جواز چندمعنایی الفاظ قرآن، نمونه های قابل توجهی از آیات قرآن در قالب شکل هایی از چندمعنایی توصیف، تحلیل و بررسی شده اند
ادله روایی مرجعیت علمی قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
33 - 63
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن به معنای جهت دهی و راهبری علوم ساخت یافته بشری توسط قرآن، می تواند تحول عظیمی را در راستای تولید علم ایفا نماید که نتیجه آن تولید علمِ مفید بدون آسیب های جانبی در راستای برپا کردن تمدن اصیل اسلامی است. اما این پرسش وجود دارد که آیا روایات مؤید نظریه مرجعیت علمی قرآن هستند و آیا نگاه معصومین(ع) به آن مثبت است؟ نوشتار پیش رو با هدف بررسی ادله روایی مرجعیت علمی قرآن با روش توصیفی - تحلیلی سامان یافته است. در این نوشتار از راه شش دسته روایات (روایات جامعیت قرآن، روایات عرضه، روایات معیت قرآن با معصومین(ع)، روایات دال بر نور و هدایت بودن قرآن، روایات بیانگر تازگی قرآن در تمام زمان ها و روایات بیانگر نمونه های عینی از مرجعیت قرآن در کلام اهل بیت(ع)، مرجعیت علمی قرآن را اثبات کردیم
بررسی تمایزهای معنایی واژگان «جاء» و «اتی» در قرآن و بازتاب آن در برخی از مهم ترین ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجّه به این که یکی از مهم ترین وجوه اعجاز قرآن، اعجاز ادبی و بلاغی و کاربرد هر واژه در آیات، برخاسته از حکمت الهی و در راستای ایفای رسالتی خاصّ است، واکاوی ویژگی های معنایی واژگان در عرف قرآن، ازجمله واژگان قریب المعنی و پرکاربرد «جاء» و «اتی»، ضروری می نماید. این نوشتار بر آن است با بهره گیری از روش کتابخانه ای، ضمن نقد و بررسی دیدگاه های مطرح درباره تمایز معنایی واژگان «جاء» و «اتی» در آیات، زوایایی از ظرایف نهفته در وراء کاربرد قرآنی این واژگان را به ترسیم کشد. نیز پردازش به نحوه بازتاب این ظرافت های معنایی در مهم ترین ترجمه های فارسی قرآن کریم، از دیگر اهداف این پژوهش می باشد. از حاصل این پژوهش می توان دریافت از بین دیدگاه های مطرح، دیدگاه راغب اصفهانی و محمّد شحرور، بیشترین موفّقیّت را در تبیین تمایز های معنایی فعل «جاء» و «اتی» در قرآن داشته است، ولی متأسّفانه مترجمان فارسی زبان قرآن، بی اعتنا به واکاوی های معنایی قرآن پژوهان، این ظرائف معنایی را در ترجمه خویش منعکس نساخته و به نحوی بی ضابطه، به معادل یابی برای این واژگان پرداخته اند.
بررسی افعال حرکتی در سوره فتح بر اساس نظریه تالمی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
131 - 159
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، در فهم قرآن کریم دریچه های نوین می گشاید. قرآن کریم برای فهم بهتر بشر نسبت به امور انتزاعی، از افعال حرکتی در آیات خود بهره برده است. رویکرد زبان شناسانه به موضوعات قرآن کریم، باعث دستیابی به مسائلی می شود که در مطالعات سنتی به آنها پرداخته نشده است. ازجمله رویکرد های زبان شناسانه بررسی افعال حرکتی در قرآن کریم براساس نظریه افعال حرکتی لئونارد تالمی است که به دید عمیق تر و درک بهتر آیات قرآن منجر می شود. تالمی رویداد حرکتی را حالتی می داند که دارای حرکت و توالی موقعیت های مکانی مختلف است. پژوهش پیش رو، به بررسی افعال حرکتی در سوره فتح براساس نظریه حرکتی تالمی با روش توصیفی - تحلیلی پرداخته است و واژه های دارای حرکت و مؤلفه های حرکتی آنها را بررسی می کند. یافته ها حاکی از این است که در سوره فتح، انواع افعال حرکتی به منظور مفهوم سازی امور انتزاعی مثل فتح، سکینه، أجر، شطأ استفاده شده و انواع مفاهیم معنایی حرکت در سوره فتح بازنمایی شده است که سوره فتح دارای ۷۷ درصد افعال حرکتی انتقالی، ۱۷ درصد افعال حرکت خودشامل و ۶ درصد افعال ایستا است. اما در این میان، افعال حرکتی انتقالی جهت محور از جمله افعال أنزل و أدخل نسبت بیشتری بر دیگر افعال حرکتی دارد و به همین علت، این افعال با محتوای سوره فتح به طور کامل همسویی دارند و نمایانگر بزرگی و عظمت عذاب ها و نعمت های الهی هستند.