جاودانگی و جامعیت قرآن به مفهوم فرازمانی و فرامکانی بودن وعدم تأثیرپذیری آن از فرهنگ زمانه یا منبع هم عرض دیگری (= نفی پلورالیسم) در این نوشتار به یاری سه دسته از دلایل اثبات گردیده است. آیات بسیاری که عزت، پایداری وجهان شمولی بشارت ها و بیم ها و پیام های قرآن و پیراستگی آن از هر گونه اختلاف و کاستی سخن می گویند دلایل قرآنی این مدعا هستند. حدیث ثقلین و روایاتی که بر همواره تازه بودن قرآن، لزوم مراجعه بدان و عرضه احادیث بر آن دلالت دارند مستندات روایی این دعوی را تشکیل می دهند. اصل لزوم هدایت دائمی انسان از سوی خدا و خاتمیت پیامبر نیز دو دلیل عقلی در این زمینه هستند. جاودانگی قرآن با فضاسازی برای جولان عقل و شرع، مشروعیت، معقولیت حقانیت و لزوم اطاعت از قرآن را ایجاب می نماید. نویسنده در ادامه، سخن کسانی را که تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمان نزول را به معنای همراهی قرآن با فرهنگ مخاطبان عصر نزول پنداشته اند نادرست دانسته بر این تأکید می کند که جاودانگی قرآن به معنای بی توجهی به زبان فرهنگ مخاطبان الیه نیست، بلکه قرآن به منظور تعامل با عرب جاهلی زبان خود را عربی مبین قرار داده و در قالب زبان آنان سخن گفته و سطح افق فکری شان را رعایت کرده، در عین حال رفتارها و باورهای نادرست جاهلی را تأیید نکرده است، چرا که ابزارهای مفهومی قرآن، بالعرض در قالب های فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی اعراب جاهلی، و بالذات برای انتقال اندیشه ها و آموزه های والای معنوی به کار رفته است. از این رو با توجه به ثابت بودن نیازهای اولیه بشر و تطور نیازهای ثانوی وی که تابع شرایط زمانی، مکانی و فرهنگی است – می توان با تدبر در قرآن و یاری جستن از تعالیم اهل بیت(ع) و با توجه به اصولی همچون: هماهنگی دین با فطرت، انعطاف پذیری احکام در پرتو اجتهاد و حجیت عقل، همواره بشریت را در گشودن راهی دین پسند و حکیمانه در هنگام بروز نیازها و تحولات جدید و دگردیسی شرایط، یاری داد.
اگر چه همهء سوره هاى قرآن کریم ارجمند و عالى قدرند، لیکن به شهادت أخبار و روایات و أسرار و قراءات، سورهء مبارکهء حمد را مقامى برتر و مرامى دیگر است. چه جاى دیگران را در نمازگیرد و دیگران جاى آن را نگیرند و صلوة بر آن بپاست که صلوة نامیده شده وگفته اندکه نام اعظم خداى تعالى در آنست و باز روایت کرد ه اندکه هر سوره ایى که هفت حرف (ث- ج- خ- ش- ظ- ز- ف) در آن نباشد بزرگترین نام خدا در آن است و این سوره را کلید بهشت گفته اند از جانب دیگر چکیدهء قرآن است و در دریاى عرفان و داراى نامهاى عالى قدر فراوان و فراوانى عنوان بر منزلت صاحب نام و عنوان دلالت مى کند و سورهء مبارک حمد را 20 و بیش از آن، نام است پس نگارنده بیاد نامها با ذکر دلائل و اثبات مقاصد آنها به همراه آیات و شواهد پرداخته تا خوانندگان به اهمیت سوره اى که خلاصهء قرآن است بیش از پیش پى برند و به هنگام نماز به معانى آنها با دیدهء دل بنگرند.
فهم و برداشت از قرآن، در طول تاریخ تفسیر، گرفتار دو رویکرد نادرست بوده است تأویل گرایی بی ضابطه و برداشت های باطنی و دیگر جمود و سطحی نگری و ظاهرگرایی که به تعطیل شدن عقل در مقام فهم قرآن و کند شدن حرکت علمی انجامید. در این نوشتار نخست به تبیین این رویکرد و ارائه نمونه هایی از آن پرداخته و سپس شبهات کلی ظاهرگرایان در مقام اعتقاد و استدلال را که زمینه ساز انحراف و اشتباه آنان در تفسیر شده به تفصیل مورد بررسی و سپس پاسخ قرار داده است؛ شبهات یاد شده عبارتند از: 1- استناد به روایاتی که نهی از تفسیر به رأی می کنند. 2- ظنی بودن تفسیر عقلی 3- بر عهده پیامبر بودن تبیین آیات قرآن 4- بی نیازی از عقل، به دلیل جامع بودن قرآن 5- خطاپذیری و ناتوانی عقل در مقام تفسیر 6- منحصر بودن آگاهی از تأویل در «راسخان در علم» 7- حجیت نداشتن ظواهر قرآن.