این مقاله در آغاز به کلیاتی درباره موضوع، از جمله ماهیت فقه القرآن، جایگاه آن، اتجاه به کار رفته در تفسیر آیات الاحکام و پیشینه این دانش به لحاظ موضوع و تدوین می پردازد و به این نتیجه می رسد که تفسیر آیات الاحکام به لحاظ منهج، اجتهادی؛ به لحاظ اتجاه فقهی و به لحاظ اسلوب، موضوعی ترتیبی است. نویسنده مقاله بر این باور است که فقه القرآن نه فقه محض است و نه تفسیر صرف، بلکه مجمع هر دو دانش است و در بعد تاریخی معتقد است: تاریخچه موضوع آیات الاحکام به زمان پیامبر (صلی اله علیه و آله) و نزول اولین آیه فقهی قرآن بازمی گردد؛ ولی پیشینه تدوین آن به عصر امام صادق (علیه السلام) می رسد. این مقاله در نهایت به این ثمره علمی منتهی می شود که شیعه، بنیانگذار دانش فقه القرآن به عنوان یک علم مستقل است. در ادامه این نوشتار، به نهضت فقه پژوهی در طول تاریخ پرداخته شده است که به هفت دوره حرکت، دوره ایستایی، دوره پویایی، دوره شکوفایی، دوره رکود، دوره بازگشت و دوره رشد و رویش قابل تقسیم است؛ ضمن آنکه نویسنده برای هر کدام از این دوره ها ویژگی هایی را همراه با آثار نگاشته شده هر دوره، بیان می کند و در پایان به جمع بندی و بیان سهم شیعه در تفسیر آیات الاحکام در جهان اسلام اشاره می کند.
در این نوشتار خشونت خانوادگى به عنوان یکى از بحرانهاى خانوادگى به بحث و بررسى گذاشته شده است. نویسنده پس از آنکه خشونت خانوادگى در ایران را گزارش مىکند. از تعریف خشونت و پیشینه آن، خشونت خانوادگى دریک خانواده هستهاى، خشونت گرایان و قربانیان و نیز انواع خشونت همچون خشونت جسمى، روحى و روانى و مالى با توجه به آیات وحى سخن مىگوید. حسادت، باورهاى ناروا، مشکلات اقتصادى، بیمارى، بدآموزى، بدگمانى، کبر و خودبینى، حب دنیا، شهوت، خستگى، از عوامل اصلى خشونت در آیات وحى معرفى شدهاند. والدین در مدیریت خشم باید نیکو رفتارى کنند. روحیه اعضاى خانواده زا بشناسند، از قربانى خشونت حمایت کنند و با خشونتگر برخورد کنند و ایجاد مهر و محبت در میان اعضاى خانواده نمایند. تغییر وضعیت جسمى، سکوت، گوش دادن به سخنان خشونتگرا، توجه به آثار خشونت و وضو گرفتن از راههاى کنترل خشم شناخته مىشود. از سویى دیگر حکومتها با وضع برخى قوانین و مقررات مىتوانند در راستاى کنترال خشم قدم بردارند..
«تدبر» اصلاح ویژهاى است که کلام وحیانى، آن را تنها براى غور و ژرفاندیشى در کل قرآن برگزیده است، و کاربردى جز در قرآنشناسى ندارد. در محافل و منابع قرآنى و در حلقههاى تفسیر، کلام و اخلاق، تا به حال از واژه تدبر و از ریشه و مشتقات و مفهوم آن، سخن بسیار رفته است. اما چه بسا که در مفهومشناسى آن، در تعابیر مترادف گونهاى همچون، تفکر، تعقل، تفقّه، تذکر، آینده نگرى و نیوشیدن کلام حق باجان و دل متوقف ماندهاند. این که جایگاه هر یک از تعابیر و واژهها در چیدمان سخن وحى چگونه بوده؟ در سامانه وجودى انسان با کدام یک از حواس شناخته شده در ارتباطند؟ چه ارتباط معنادارى میان آنها وجود دارد؟ هر کدام چه نقشى را در روح و روان انسان ایفا مىنمایند؟ هر کدام چه نقشى را در روح و روان انسانى ایفا مىنمایند؟ تدبر با واژههاى مشابه خود چه وجوه اشتراک و افتراقى دارند؟ پرسشهایى هستند که تا کنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. مقاله حاضر، این پرسشها را با استناد به دلایل قرآنى و گاه روایى، پاسخ گفته و در حد خود، نقاب از عروس معناى تدبر باز مىگشاید
قرآن، کتاب آسمانى و حبل المتین هویت بخش مسلمانان در طول تاریخ است. در باور پیروان دین اسلام، این کتاب، دستورنامهاى غنى و ارزشمند براى تربیت همه جانبه انسان در عرصههاى فردى و اجتماعى و در همه زمانها و مکانها، و از جمله در دوران معاصر، است. لکن اثبات این امر و دفاع از آن نیازمند توجه به نکتهها و مباحثى است که نوشتار حاضر عهدهدار بررسى برخى از آنهاست. مفروض و مدعاى این مقاله آن است که بدون توجه به این نکتههاى کلیدى، فرایند پژوهش درباره توانایى قرآن براى پاسخگویى به نیازهاى جامعه معاصر، و دفاع از این امر، با سختىها و اشکالهاى فراوان روبرو خواهد شد. در نوشتار حاضر، با رویکردى نظرى - کاربردى، پس از تبیین ضرورتهاى بحث، برخى از نکته هایى که در بررسى و تحقیق پیرامون موضوع زندگى و زایندگى قرآن در دنیاى امروز توجه به آنها لازم است بیان خواهد شد. این بایستهها در ذیل عنوانهایى چون موضوعشناسى، قرآنشناسى، مخاطبشناسى، روششناسى، و آسیبشناسى صورت بندى شده است.