نگاهی گذرا به قرآن کریم به نیکی روشن می سازد که برخی از آیاتش در نقد جامعه جاهلی همزمان با آن نازل شده است؛ نقدی که از کاستی ها و عیوب نقد انسانی پاک است. در قرآن کریم انواع متعددی از نقد - چون نقد اجتماعی، ادبی، تاریخی و روان شناسـانه - دیده می شود و این به ما امکان می دهد که قرآن را اولین کتاب مسلمانان بنامیم. گرچه اسامی بسیاری از انواع نقدهای یاد شده، جدید و نو ظهوراند به راستی ریشه بیشتر آن ها در قرآن وجود دارد. جستار پیش رو نگاهی کوتاه است بر مهمترین ویژگی های نقد اجتماعی در قرآن و تفاوت های آن با نقدِ از نوع انسانی و نیز بیان شیوه های مختلف قرآن در بررسی رفتار های جامعه جاهلی و اسلامیِ آن زمان. از این رهگذر به بررسی موضوع کرم و بخشش نزد عرب جاهلی می پردازد و به این نتیجه می رسد که ظاهراً صفت بخشندگی آن هـا به آن اندازه که زبانزد گشته نیست و در نسبت دادن آن به اعراب پیش از اسلام تا حد زیادی غلو شده است. دلایل نگارندگان بر این مدعا نوشته های برخی مورخان، نهج البلاغه، اندیشه و رفتار گروه صعالیک و از همه مهمتر استناد به آیات قرآن کریم است. به این معنا که بر خلاف شعر جاهلی که معمولاً اعراب را بسیار بخشنده معرفی می کند، تاکید قرآن بر لزوم انفاق، به شیوه موازنه معکوس نوعی تناقض را برای خواننده معاصر آشکار می کند.
به رغم وجود تنوع و تعدد موضوعات در بسیارى از سوره هاى قرآن که در نگاه ابتدایی، بدیهى می نماید؛ برخى قرآن پژوهان معاصر، معتقدند آن سوى این کثرت و تنوع ظاهرى، غرض و موضوع واحدى نهفته است و میان تمامى آیه هاى یک سوره و موضوعات به ظاهر پراکندة آن، پیوندى اجتناب ناپذیر و ناگسستنى با موضوع و غرض اصلى سوره برقرار است؛ آنان این ویژگى - وحدت موضوعى - را از معجزات برتر و مقتضاى بلاغت و حکمت الهى مى دانند.
هرچند از سوی طرفداران این نظریه، تلاش هایی گسترده برای اثبات «وحدت موضوعی سوره های قرآن» انجام گرفته است، اما ضعف ها و کاستی هایی در دلایل ارائه شده وجود دارد که مانع از پذیرش این نظریه خواهد شد. در این نگاشته دلایل و شواهد این نظریه نقد و بررسی می شود.
افزون بر کاستی های موجود در دلایل این نظریه؛ ناسازگارى نظریه با تنوع آشکار موضوعات در بسیارى از سوره ها؛ فقدان معیاری اطمینان بخش؛ خطر تفسیر به رأى؛ دشوارى دست یابى به موضوع اصلى در هر سوره، فقدان اشارتى در قرآن و کلام معصوم، تشتت و اختلاف فراوان در موضوعاتی که از سوی طرفداران این نظریه برای هر سوره معرفی شده است، به مثابة دلایلی هستند که به نفی و انکار نظریة وحدت موضوعی می انجامد.
کتاب التفسیر و المفسرون تألیف محمد حسین ذهبی مطالبی مفید در زمینة تفسیر، روش ها و کتاب های تفسیری دربردارد، اما دارای خطاهایی فاحش دربارة تفسیر رسول خدا(ص)، شأن تفسیری امام علی(ع)، منزلت علمی امام سجاد(ع)، کتب تفسیری شیعه و عقیدة شیعه در مورد برخی شئون تفسیر و قرآن است. این مقاله ادعاها و اتهامات یاد شده را بررسی و نادرستی آنها را به گونه ای مستدل آشکار نموده است. حاصل این پژوهش گزاره های زیر است: پیامبراکرم(ص) به همة معانی قرآن آگاه بوده و تمام آن را تفسیر کرده است. امام علی(ع) به همة معانی قرآن آگاه بوده و با دیگر مفسران صحابی قابل قیاس نیست. امام سجاد(ع) روایتی از زید بن اسلم نشنیده، بلکه زید نیازمند به دانش آن حضرت و از راویان اوست. باور شیعه به باطن داشتن قرآن، مستند به روایات است و این عقیده مختص شیعه نیست. تفسیر به رأی مذموم شمردنِ کتب تفسیری شیعه، تعصب آمیز و بیدلیل است. اتهام تعطیلی عقل در تفسیر قرآن و نسبت دادن باور تحریف قرآن به شیعه نیز بیپایه است.
آیات اول تا هفتم سورة بقره بیانگر وضع و وصف متقین و کافران در برابرهدایتگری قرآن است. این مقاله در تفسیر آیات یادشده است. شیوة تفسیر مبتنیبر معناشناسی مفردات و جملات آیات، تأمل در ظاهر و سیاق آنها، هره گیری ازقراین لفظی و عقلی و تکیه بر زبان قرآن، لحن آیات، اصطلاحات و تعالیم قرآنی است، و حاصل تفسیر عبارت است از:آیة اول: نظریه های مختلفی در معنای حروف مقطعه و امکان درک آنها مطرح است که هیچ کدام بر دیگری رجحان ندارد؛آیة دوم: «ذلک» اشاره به دور و برای تعظیم امر قرآن، و «الکتاب» به معنای مکتوب شأنی، یعنی نوشتنی، و منظور از آن قرآن است. «لاریب فیه» یعنی قرآن فی حد ذاته نقصی ندارد که باعث شک در آن شود. منظور از تقوا در «هدی للمتقین»، تقوای فطری است که شرط هدایتیابی به وسیلة قرآن میباشد. صفات دیگر (ایمان به غیب، اقامة نماز، انفاق و…) از تقوای فطری نشئت گرفته و در شرایط مساعد فعلیت مییابند، و همین سر التفات از وصف مفرد «متقین» به جملات وصفیه در آیات بعدی است؛