فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۳۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
ویژگی های تجربه دینی; دو منظر غربی و اسلامی
منبع:
معرفت ۱۳۸۴ شماره ۹۹
حوزههای تخصصی:
تجربه ی دینی و مسأله ی واقع نمایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است پیجویی این مسأله است که آیا تجربهی دینی حالت شناختی، مواجههی ارزیابی با یک وجود متعالی و مسلط بر هوش بشری دارد یا آنکه صرفاً ذهنی است و کاملاً ترکیب یافته از آرمان و احساس است که نمیتواند آن سوتر خود را بنگرد.
فرضیهای که در پاسخ به مسألهی مزبور مد نظر نویسنده است عبارت است از اینکه تجربهی دینی ناشی از وجود واقعیتی خارجی است که در مواجههی با آن، تجربهی دینی حاصل میشود.
نویسنده در راستای مسأله و فرضیهی مذکور ابتدا به پیشینهی بحث
تجربهی دینی اشاره مینماید و سپس هدف غرب از مطرح ساختن تجربهی دینی را به بحث میگذارد؛ پس از آن ماهیت و ابعاد تجربهی دینی را بررسی میکند و در آخر به ویژگیها و کاربردها و ثمرات تجربهی دینی میپردازد.
توسعه علم و تکامل معرفت
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
بررسی پیوند علم و دین در اسلام، نه تنها از جمله مهمترین موضوعات اساسی عصر حاضر است، بلکه سابقهای دیرینه در تاریخ علم در تمدن اسلامی دارد. با این حال پیشرفت سرسامآور علوم مختلف در جهان غرب از یک سو و انحطاط علمی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی جهان اسلام از سوی دیگر، طرح این پرسش را در پی داشت که گویا اسلام با علم و دانایی مخالفت بنیادی دارد؛ از این رو عدهای بر این باور شدند که اسلام عامل اساسی عقبماندگی جهان اسلام است؛ به همین سبب زمینه ضدیت با اسلام از یک سو و غربگرایی، غربزدگی و تلاش برای غربی سازی جهان اسلام از سوی دیگر فراهم شد. عدهای نیز با این باور که این شیوه رویکرد به دین اسلام نادرست و غیرحقیقی است، راه اصلاحات را در پیش گرفته و به بازسازی اندیشه اسلامی پرداختند. این گفتمان که از زمان مرحوم «سیدجمال» و «شیخمحمدعبده» شروع شد، به دست شاگردان و پیروان آنان در دورههای بعد گسترش یافت تا اینکه به اسلامیسازی دانش انجامید.
بنیاد اساسی این گفتمان، وجود پایههایی از مبانی علم جدید در اسلام است که میتوان با بازنگری در شیوههای علمی اسلام، آنها را به جهان علم ارائه کرد. از سوی دیگر این گفتمان میکوشد با برقراری مجدد ارتباط میان «دانش» و «ارزش»، راه گذار از سکولاریسم را فراهم کند؛ البته این امر به معنای گسترش بیحساب علوم دینی و محدودسازی دانش جدید نیست؛ بلکه به معنای بهرهمند ساختن علوم و معارف بشری از دادههای وحیانی است.
اعتبار تجربه ی دینی در توجیه باورهای دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از قرن هجدهم و با رونق مکتب اصالت تجربه، خصوصاً از زمانی که کانت مسأله تجربهی اخلاقی درونی را مطرح کرد، بسیاری از متفکران تغییر رویکرد از بیرون به درون را پذیرفته، مباحث خود را متوجه «تجربهی دینی» نمودند. این تغییر که حرکتی از عین به ذهن، یا از جستجو در جهان بیرون جهت یافتن شواهدی برای اثبات وجود خدا به سمت معطوف شدن توجه به حیطهی فردی و وجودی بود، قطعاً لحظهای مهم در تغییر تفکر فلسفی و کلامی دورهی معاصر به شمار
میرود. در این دیدگاه نوین، ما انسانها، ستارگان یا الکترونهایی نیستیم که بخواهیم نقش این ستارهها یا الکترونها را در نظام الوهی بکاویم، بلکه ما شخص هستیم و به طور مستقیم از رویارویی شخص خود با یک شخصی (خدا) در تجربیات دینیمان آگاه میشویم. در این دوره است که نقش انسان، که تا آن زمان مسکوت و کمرنگ مانده بوده است، نمود پیدا میکند. تأملات کلامی قرن نوزدهم به نحو قابل توجهی «خود - آگاهتر» شده و به تأمل نمودن بر تجربهی درونی و فردی انسان در میان دیگر اصول فکری الهیات گرایش پیدا کردهاند. هر چند این جریان توسط فیلسوفان مدرن، که از اعتبار تجربهی دینی در اثبات وجود خداوند سؤال کردند، تا حدی تضعیف شد، اما همچنان به عنوان یکی از مهمترین رویکردهای فکری ـ فلسفی قرن معاصر، در مباحث دینی، مطرح است.
از این رو، در این نوشتار، به کنکاش دربارهی تجربهی دینی و اعتبار آن، خصوصاً در توجیه باورهای دینی، پرداخته شده و مباحثی چند در این خصوص مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند.
پیشقراولان سکولاریسم در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
اگر چه ایده سکولاریسم، پدیدهاى غربى و خاستگاه معرفتشناختى آن مغرب زمین است، اما پس از پیدایى و نضج گرفتن در سایر ممالک نیز سر بر آورد.
بدیهى است که این تفکر براى ورود به جوامع اسلامى به ویژه ایران که از مکتب غنى تشیّع بهرهمند است و جدایى دنیا و آخرت در آن مطرود بوده و در بر دارنده آموزههایى چون «من لامعاش له لامعاد له» است، نیاز به حاملانى داشته و دارد تا بار این کالاى وارداتى را بر دوش گرفته و به تبلیغ آن در جامعه بپردازند. روشن فکران وابسته از جمله حاملانى هستند که مقاله حاضر سعى دارد تا به نحو اختصار به فعالیتهاى آنها در ایران اشاره کند.
عقلانیت دینى و سکولار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل و بررسى عقلانیت دینى و سکولار در اندیشه متفکران اسلام است. به منظور دستیابى به این هدف ابتدا به مفهوم و کالبد شکافى عقلانیت و سپس به ویژگىهاى عقلانیت دینى و سکولار پرداخته شده است. پس از بررسى الگوهاى عقلانیت سکولار به تحلیل و بررسى عقلانیت مطرح در اندیشه متفکران مسلمان مىپردازیم که به دو سرمشق تجزیه شده است. الگوى نخست، عقلانیت فلسفى است که با عقلانیت دینى پیوند دارد و الگوى دوم عقلانیت سکولار است. این نوع از عقلانیت به چهار صورت در اندیشه متفکران مسلمان تجلى یافته است که عبارتنداز: 1. الگوى انطباقى 2. الگوى تطبیقى 3. الگوى تمایزى 4. الگوى هرمنوتیکى یا عقلانیت دینى انتقادى.
ارتباط عقل و دل
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا علیت ضروری را با در آثار برخی از عرفا، عقل ستیزی و نکوهش عقل به چشم می خورد، آنان دل را ابزار اصلی معرفت معرفی کرده اند. لکن در کتب حکما و منابع دینی عقل تعریف و تمجید شده است. این تضاد ظاهری برای پژوهندگان طریق معرفت و طالبان سلوک حقیقت ملال آور است. دقت و تعمق در بحث، معلوم می کند که بین عارفان حقیقی و حکیمان ربانی در این امر اختلافی نیست. گاهی لفظ مشترک عقل بین عقل جزئی و کلی سبب اشتباه شده و گاهی مقام مقایسه و مراحل طولی ابزار معرفت این امر را باعث گشته و نیز فقدان مراحل تفکر و تعقل در برخی از پیروان سیر و سلوک روحی چنین تسامحی را بروز داده است.
کارکردهای دین در اندیشه غربی
حوزههای تخصصی:
نقش عقل و اعتقادات شخصی در تعبیر و تفسیر تجربه ی دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان، با توجه به ساختار وجودی خود، که در آن جنبهای از خاک و جنبهای از خدا را با هم دارد این قوه را داراست که بتواند، به طور مستقیم و بدون نیاز به هیچ واسطهای، با خدای خود نوعی ارتباط معنوی داشته باشد. این ارتباط در حقیقت بین «خدا» و «خود» انسان به وقوع میپیوندد و نیازی به «غیر» نیست، اما گاهی مقدماتی لازم است تا این ارتباط مستقیم برقرار شود. دیدن چیزی یا انجام دادن عملی، که نوعی «تجربه» به حساب میآید، میتواند مقدمهای برای یاد خدا و برقراری
ارتباط معنوی با او باشد. هر تجربهای که در آن به نحوی از انحاء ارتباطی با خدا ایجاد شود، یعنی احساسی، ادراکی، شناختی، و یا آگاهیای از حضور خدا به انسان دست دهد، آن را «تجربهی دینی» مینامند. و چون شناخت خدا، با توجه به قدرت عقل و نوع دین در انسانهای مختلف، متفاوت است، لذا میتوان گفت که عقل و اعتقادات شخصی نقش مهمی در تعبیر و تفسیر تجربهی دینی ایفا میکنند. آغاز نظریهی تجربهی دینی در اروپا بوده که بر اساس اعتقادات مسیحیت و طرز تفکر دانشمندان مسیحی صورت گرفته است.
در این مقاله تلاش شده ریشه و علل پیدایش این نظریه و طرز تفکری که در مورد ماهیت آن در غرب وجود داشته و دارد مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش نشان میدهد که ماهیت تجربهی دینی هنوز در میان پژوهشگران غربی مورد منازعه است و نظریات در این زمینه مختلف و گاهی متناقض میباشند. ضمناً در یک بررسی تطبیقی، نکاتی از متون اسلامی و عرفان اسلامی نیز در ارتباط با ماهیت «تجربهی دینی» ارائه گردیده است.
اصول و مبانی تجربه ی دینی و عرفانی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تجربهی دینی و عرفانی از اسرار و عجایب عالم انسانی بوده و کلید علم به این اسرار شناخت روح انسان است. به عقیدهی عرفا روح انسان مظهر تجلی خداوند بوده و انسان مرآت ذات، صفات و افعال خداوند میباشد. همچنین انسان عالمی است منطبق با کل عوالم هستی و لذا راه وصول به خداوند و دیگر حقایق ماورای طبیعی، که از آن به تجربهی دینی و عرفانی نام میبرند، سیر و سلوک انفسی است. مسیر این سیر و سلوک، روح و قوای روحی انسان است. عرفا قوایی نظیر خیال و واهمه
را مبدأ مکاشفات و الهامات میدانند و از نظر آنان کشف و شهود امری است ذو مراتب که بالاترین مرتبهی آن متعلق است به انبیا. بعضی از عرفا وحی و الهام و نیز مکاشفه و مشاهده را متمایز دانسته و معتقدند وحی مخصوص انبیا، الهام مختص اولیا و کشف برای اهل سلوک میباشد.