فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
رویکرد های قومی و گونه شناسی فرهنگ سیاسی؛ مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله فرهنگ در حیطه سیاست امر تازه ای است. عمده مباحث مطرح شده در رابطه با فرهنگ سیاسی در جامعه علمی ایران مبتنی بر تز کلاسیک آلموند و وربا یعنی بحث «فرهنگ مدنی» بوده است. نوشتار حاضر در راستای واکاوی پیوند فرهنگ و سیاست، تأکید خود را بر بررسی گونه شناسی فرهنگ سیاسی مبتنی بر تز نوپدید اینگلهارت و ولزل (2005؛ 2009) نهاده است.
این نوشتار از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمة دوم سال 1388). جامعه آماری آن کلیة افراد بالای 18 سال شهر سنندج و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 340 نفر تعیین شده است. پرسشنامة طراحی شده با روایی سازه های مناسب (بر اساس ضریب آلفای کرونباخ) برحسب نسبت سن، منطقه محل سکونت و تحصیلات افراد توزیع شده است.
نتایج تحقیق حاکی از وجود نوع فرهنگ سیاسی مستعد دموکراسی در میان مردم ساکن سنندج است. نتایج همچنین نشان از وجود رابطه مثبت میان انتخاب رویکرد متساهلانة قومی در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی دارند.
آیین گل غلتان
بررسی تطبیقی قوم شناسی و زبانی مثل های بختیاری و تاجیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها بخشی از آفریده های مردمی در زندگی روزمرة همة انسان ها هستند که کاربرد متنوعی دارند. اقوام و ملّت های جهان وجوه مشترک بسیاری در اندیشه و تولیدات فرهنگی خود دارند، در این میان مردم فارسی زبان ایران، تاجیکستان و افغانستان، که بیشترین ارتباط تاریخی – فرهنگی را با هم دارند؛ می توانند با این ویژگی های مشترک به بازشناسی فرهنگ خویش بپردازند. نمونه های این پیوند در گونه های فولکلور و فرهنگ عامّه (ادبیات شفاهی) نمایان تر است. در این مقاله ضمن ارائة ضرب المثل ها، این گونة ادب شفاهی بین اقوام تاجیکی و بختیاری مورد مقایسه قرار می گیرد. در این نوشتار رویکرد تطبیقی زبانی، ادبی و فکری متن ها در کنار پیوستگی های فرهنگی اقوام فارسی زبان مورد توجّه قرار گرفته است. هدف این نوشتار، یافتن پیوستگی و تطبیق متن های مثل در بین بختیاری ها و تاجیکان، از منظر زبان و قوم شناسی است.
بررسی تحلیلی و خاستگاه شناختی آیین نمایشی بومی وارداوار(آب پاشان) در فرهنگ قوم آرمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه تاریخی، سیاسی و اجتماعی ارمنیان با ایرانیان در آسیای میانه و مشرق زمین به روشنی نشان می دهد در طول تاریخ، روابط فرهنگی ارمنیان با ایرانیان، بیش از دیگر کشور ها بوده است. مقاله حاضر می کوشد به بررسی تحلیلی و ریشه شناسی آیین نمایشی بومی وارداوار (در گویش ارمنیان مقیم روستاهای ارمنستان وارتاوار تلفظ می شود) در فرهنگ سنتی قوم ارمن بپردازد. در حال حاضر شاید تنها قوم یا ملتی که هر ساله در روز یکشنبه از دومین هفته ماه آگوست با برگزاری جشنی عمومی در میادین، خیابان ها و در کنار رودخانه ها به روی هم آب می پاشند، ارمنیان هستند. ارمنی ها به این مراسمِ کهنِ آیینی، وارداوار می گویند و عموما تمرد از آن را ناخوشایند و بدفرجام می دانند. یافته های تحقیق نشان می دهد خاستگاه وارداوارِ ارمنی، مهر ایرانی بوده است. مهر، همواره باعث درهم تنیدگی فرهنگ هایی گونه گون از قبایل و اقوامی گونه گون در فلات ایران، آسیای میانه، خاور نزدیک و نیمی از اروپا شده است. روش مطالعه کتابخانه ای، اسنادی، مصاحبه و مشاهده مشارکتی در یازده استان بزرگ ارمنستان به مدت پنج سال بوده است.
آیین نوروز در مازندران (معرّفی غذاهای نوروزی و نوروزخوانی)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی هنر موسیقی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی هنر نمایش و اجرا
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با بحران هویت فرهنگی در بین دانش آموزان دبیرستانی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند هویت مشخص می کند که فرد از لحاظ روانی و اجتماعی کیست و چه جایگاهی دارد؛ به بیان دیگر، هویت یابی، کنشگر اجتماعی را قادر می سازد که برای پرسش های بنیادی معطوف به کیستی و چیستی خود پاسخ مناسب و قانع کننده ای پیدا کند. بحران هویت فرهنگی به معنای گسستن و بیگانه شدن انسان از اصل و ریشه های فرهنگی است که در آن زیسته و با آن آمیخته و نیاز به پیوستن به اصل و ریشه های فرهنگی دیگر دارد که در قالب فراموشی و یا کم ارزش دانستن فرهنگ و آداب و رسوم فردی و بی توجهی به آن بروز می یابد. هدف این مطالعه، بررسی برخی از عوامل مرتبط با بحران هویت فرهنگی در بین دانش آموزان دبیرستانی تبریز است که به شیوه پیمایشی انجام شده است. در این بررسی به منظور تبیین و تعریف بحران هویت فرهنگی، نظریات نظریه پردازان کنش متقابل نمادین با نظریه پارسونز تلفیق شده و بر نظریه بحران های هابرماس انطباق داده شده است. لازم به ذکر است بحران هویت فرهنگی با متغیرهایی چون میزان علاقه مندی و توجه به زبان قومی و تاریخ مشترک، میزان تقید نسبت به انجام اعمال دینی و سنت ها، میزان تأثیرپذیری از دوستان و همسالان و... سنجیده شده است.
نتایج تحلیل های نشان می دهد متغیرهای تأثیرپذیری از گروه دوستان و همسالان، تحصیلات فرد، جنسیت و تأثیرپذیری از ماهواره به ترتیب بیشترین اثرات را در تبیین متغیر وابسته یعنی بحران هویت فرهنگی داشته و حدود 41 درصد از واریانس بحران هویت فرهنگی را تبیین کرده اند. همچنین متغیر طبقه اجتماعی نیز نتوانسته سهمی در تبیین متغیر وابسته داشته باشد.