"قرن بیست و یکم یا عصر ارتباطات به تعبیری زمان و عصر تغییر مفاهیم است . اگر چه دهکده جهانی مک لوهان شاید می توانست به ظاهر مطلوب بسیاری باشد ولی عمق آثار و تبعات آن حداقل برای مردم و غالب کشورها مجهول بود . ورود به انی عرصه ، اقتضائات جدیدی را طلب کرده است که از لوازم ورود به این عصر است ، لوازمی که انسانها را اسیر خود کرده است و با خود ره هر سو که بخواهد می کشاند . بدین ترتیب اگر چه در نظریه های حمایت از حقوق مصرف کننده ، فرضیه ها و مسئولیتهایی تصور می شود اما اقتضای عصر ما این است که در زیر هجوم تبلیغات ، انسانها قدرت انتخاب خود را از دست داده اندو اگر چه در حین خرید کالا بین الف و ب تا ی یکی را انتخاب می کنند ولی این مجموعه توسط یک نظام به آنها تحمیل شده . آن هم به گونه ای که حتی معیارهای انتخاب توسط نظام برگزیده شده است ،در واقع آزادی انسانها یک آزادی مطلوب شخصی نیست بلکه حدود و ثغور و حتی نوع آن توسط نظام تحمیل می شود . براین اساس است که باید گفت مفهوم آزادی دگرگون شده و حتی براین اساس قصد ، اراده و رضایت نیز حاوی مفاهیم جدیدی شده است .
"
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی با هوش شناختی، هوش هیجانی، خلاقیت و ویژگی های شخصیتی در کاربران می پردازد. روش تحقیق به کار برده شده در این پژوهش توصیفی، همبستگی بوده و با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبه شده، اقدام به تدوین مدل ساختاری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل با 400 نفر انتخاب شد. اطلاعات لازم به وسیله پنج پرسشنامه هوش ریون، هوش هیجانی بار- آن، خلاقیت تورنس، ویژگی های شخصیتی پنج عاملی نئو[1] و پرسشنامه محقق ساخته شبکه هایاجتماعی جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات آزمون نیز در دوطبقه توصیفی و استنباطی صورت گرفت که عمده ترین نتایج آن بدین قراراست: بر اساس نتایج مشخص شد که اثر مستقیم هوش بر استفاده از شبکه های اجتماعی معنادار نمی باشد، اما اثر هوش بر شبکه های اجتماعی با مداخله هوش هیجانی به صورت معکوس معنادار است. هم چنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که اثر مستقیم هوش هیجانی توانسته است استفاده از شبکه اجتماعی را پیش بینی کند. فرضیه پژوهشی مبنی بر این که خلاقیت، استفاده از شبکه های اجتماعی را پیش بینی می کند، تأیید نشد. اثر ویژگی های شخصیتی بر شبکه های اجتماعی با مداخله هوش هیجانی به صورت معکوس معنادار است و هوش هیجانی در مقایسه با سایر متغیرهای شناختی نقش بیشتری در پیش بینی استفاده از شبکه های اجتماعی دارد.