فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
عوامل موثر در نگرش زنان به مشارکت سیاسی در استان گلستان (مطالعه موردی: شهرستان گنبد کاووس)
حوزههای تخصصی:
"سنجش نگرش زنان شهرستان گنبد کاووس به مشارکت سیاسی و سطح این مشارکت و عوامل موثر در آن موضوع مقاله حاضر می باشد. جامعه آماری این مطالعه شامل زنان شهرستان مذکور در گروه سنی 59-15 ساله بوده و نمونه ای به حجم 251 نفر به تفکیک مناطق شهری و روستایی انتخاب گردید و با روش پیمایش حضوری داده ها جمع آوری شد. یافته ها نشان می دهند که اکثریت زنان مورد مطالعه نگرش مثبت به مشارکت سیاسی دارند به ویژه این نگرش جهت احراز مناصب یا نخبگی سیاسی کاملا مشهود می باشد. در این رابطه میزان تحصیلات نقش اساسی دارد و محل سکونت و سن و شغل مادر و قومیت در مراتب بعدی قرار دارند. ضرایب تحلیل مسیر نشان می دهد که سواد با تاثیرپذیری از سن و محل سکونت مناسب ترین تبیین کننده متغیر نگرش مشارکت سیاسی زنان است.
"
مکانیسم های ارتقای مشارکت زنان در ابعاد سیاسی و اقتصادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح مساله: مقاله حاضر بر مبنای پژوهشی تدوین یافته است که در سال 1383 با عنوان «مکانیسمهای ارتقای مشارکت زنان در ابعاد اقتصادی و سیاسی» انجام گرفت و در آن متغیر «تحصیلات، به عنوان عمده ترین عامل زمینه ساز مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان، و تاثیر افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در ارتباط با متغیر قوانین موجود تحلیل و تبیین گردید.
روش: پژوهش با استفاده از روشهای اسنادی و پیمایشی انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از تکنیک پرسشنامه، که پیش آزمایی شده بود، استفاده شد.
یافته ها: تاثیر متغیر تحصیلات بر مشارکت سیاسی زنان، به دلیل ضعف یا نقص قوانین موجود، همواره قابل تایید نیست، و می تواند و وجهی سلبی به خود بگیرد و از مشارکت مورد انتظار آنان بکاهد.
نتایج: اکثر زنان تحصیلکرده، به رغم گرایش به اشتغال و مشارکت اقتصادی، به دلیل آگاهی از نقص قوانین، تمایل کمتری به مشارکت سیاسی دارند. بنابراین، تلاش برای اصلاح قوانین حاکم بر شئونات زنان جامعه پیش شرط اساسی برای ارتقای مشارکت آنان است.
"
اینترنت و تغییرات هویتی پژوهشی در میان کاربران جوان حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور در فضای مجازی و استفاده از اینترنت، خصوصا به صورت مداوم و پیوسته نه به شکل حاشیه ای و مقطعی و با انگیزه هایی حرفه ای و نیمه حرفه ای به جای انگیزه های صرفا فراغتی، بنا به ویژگیها، خصوصیات، امکانات و کارکردهای خاص این فضا و با عنایت به وضعیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی جوانان در کلان شهرهای در حال گذار ما، تاثیرات عمیقی را بر جنبه های متفاوت هویت و به تبع آن بر سبک زندگی کاربران ایرانی خصوصا جوانان به مثابه بزرگ ترین طیف مخاطبان و فعالان این فضا، خواهد گذارد. در حقیقت کاربران ایرانی با توجه به ساختارهای عینی و ذهنی موجود در جهان واقعی خود و بنا به نوع و میزان استفاده شان از اینترنت، تاثیرات و تغییرات وسیع و گسترده ای را به طور تدریجی خواهند پذیرفت. در مقاله حاضر به طور مشخص در پی بررسی و مطالعه برخی از تاثیرات اجتماعی حضور در فضای مجازی و استفاده از اینترنت به مثابه یکی از تکنولوژیهای جدید ارتباطی بر ابعاد مختلف هویت، نگرشها و ایستارهای کاربران ایرانی خصوصا کاربران جوان حرفه ای هستیم. یافته های به دست آمده با روش کیفی؛ مطالعه میدانی با تکنیک مصاحبه عمیق در بین 10 نمونه ناب از کابران حرفه ای جوان ایرانی همراه با مشاهدات مستقیم و مشارکت آمیز و تحلیل محتوای کیفی برخی متون اینترنتی موجود علی الخصوص وبلاگها، بیانگر آن است که حضور مستمر و فعال در فضای مجازی و استفاده مداوم از امکانات متعدد و منحصر به فرد اینترنت به خصوص تعامل و تبادل اطلاعات با سایر کاربران متعدد و متفاوت، باعث شکل گیری و تقویت هویت مدرن و بازاندیشانه در بین کاربران ایرانی خصوصا کاربران جوان ایرانی با مصرف حرفه ای می شود. در این میان میزان و نوع کاربرد و نحوه ارایه و مدیریت خود توسط کاربر ایرانی در فضای مجازی نیز بر کمیت و کیفیت تغییرات هویتی کاربران موثر است.
روایت شناسی: موارد خاصی از بازاندیشی خویشتن زنانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاش می کند تا با تحلیل گروه های خاصی از زنان ایرانی، بازاندیشانه بودن زندگی مدرن و بازاندیش بودن کنشگران آن را با نگاه ویژه به بازاندیشی خویشتن به مثابه مصداق بازاندیشی زندگی مدرن و کنشگران آن به تصویر کشد. در این مقاله گروه های خاصی از زنان نیز از جمله اقشاری در نظر گرفته شده اند که در سطوح مختلف عملکردهای بازاندیشانه داشته اند. از نظر ما نمود بازاندیشی در خویشتن در مواردی همچون رابطه با خود و اطرافیان، مراسم، بدن، ازدواج، اشتغال و مواردی دیگر در حوزه خصوصی و عمومی مرتبط با گروه های خاص زنان متبلور می شود. برای ترسیم بازاندیشی و تغییرات در خویشتن زنانه، از متون زن نوشته این گروه های خاص، همچون خاطرات و زندگینامه های زنانه و رمان های زن نوشته در باب زنان، استفاده کردیم تا روایت در باب این گروه های خاص زنان با توجه به آموزه های دی والت (1999) به زبان خود زنان باشد نه زبان دیگری آنان (مردان). در واقع، مساله اصلی این مقاله با این پرسش ها روشن تر می شود: چگونه این گروه های خاص زنان به روایت خودشان در فرآیند بازاندیشی قرار گرفته اند؟ در چه وضعیت هایی اقدام به بازاندیشی کرده اند؟ نمودهای این بازاندیشی را در کجا می توان دید؟ برای رسیدن به پاسخ با انتخاب نوشته هایی از این زنان، ابتدا تصویری از روند تغییرات بازاندیشانه در طی زمان ترسیم خواهد شد. از نظر ما در میان نوشته های فوق روندی از بازاندیشی در این گروه های خاص دیده می شود که در عرصه های مختلف زندگی آنان نمود پیدا کرده است. ما برای پرداختن به آنها، چهار تیپولوژی از بازاندیشی این زنان ارایه کرده ایم که عبارتند از: "فقدان بازاندیشی"، "بازاندیشی در مناسک"، "بازاندیشی در حوزه خصوصی" و در نهایت، "بازاندیشی در حوزه عمومی". این تحلیل احتمالا از اولین تحلیل های روایت گونه از بازاندیشی موارد خاص از زنان در تاریخ ایران است که امیدواریم به درک بهتر برخی از روابط اجتماعی ایران در ظرف تاریخ کمک کند و شناختی هر چند کم اما بدیع از این روابط فراهم کند.
شکل گیری ارزش های اجتماعی دختران
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به مثابه یک سیستم پیچیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح مساله: سوال محوری این مقاله این است که آیا بین سرمایه اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن در سطح تحلیل مناطق و میزان توسعه یافتگی مناطق، در شهر تهران رابطه ای وجود دارد یا خیر؟
روش تحقیق: در این پیمایش، جامعه آماری، جمعیت شانزده سال به بالای مناطق تهران است که با نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم 1759 نفر در سطح مناطق بیست و دو گانه شهر تهران انتخاب گردیده اند.
یافته ها: در بخش یافته ها نمره سرمایه اجتماعی و هفت عنصر مفهومی آن شامل آگاهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی خیریه ای، مشارکت غیررسمی همیارانه و مشارکت غیررسمی مذهبی محاسبه گردیده است و در ارتباط با وضعیت توسعه مناطق قرار گرفته است.
نتایج: سرمایه اجتماعی مناطق، رابطه مثبتی با توسعه مناطق شهری در تهران دارد و مناطق توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی، آگاهی، مشارکت رسمی و مشارکت های غیر رسمی همیارانه برخوردارند و به گونه معناداری مشارکت غیر رسمی مذهبی کمتری دارند و اعتماد نهادی و مشارکت های غیر رسمی خیریه ای، در همه مناطق به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشت.
"
شکنندگی پیوندها در جامعه جدید
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطهی عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یکی از پدیده های اجتماعی جامعه معاصر ایران در حوزه روابط بین شخصی، پدیده نوظهور معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج است. این مطالعه با هدف بررسی و شناخت نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج و همچنین بررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش به این گونه معاشرت ها انجام شده است. در این مطالعه که به روش پیمایش صورت گرفته است، 398 نفر دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های شیراز و علوم پزشکی شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. چهارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه تغییر نگرشی و ارزشی رونالد اینگلهارت بوده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که 25.6 درصد از دانشجویان دارای نگرشی مثبت، 50.8 درصد نگرشی میانه و 23.6 درصد از آنان دارای نگرشی منفی به این گونه معاشرت ها بوده اند. این در حالی است که نگرش خانواده ها منفی تر از نگرش دانشجویان بوده است و زنان نگرش بسیار منفی تری نسبت به مردان به این گونه معاشرت ها داشته اند. از میان متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای (اولویت های ارزشی مادی / فرامادی، اعتقادات دینی، پایبندی به ارزش های دینی، نگرش خانواده، نگرش دوستان، جنسیت و میزان هزینه شخصی) دارای رابطه معنادار آماری با متغیر وابسته بوده اند. در تحلیل چند متغیره نیز متغیرهای مستقل موجود در مدل تحقیق توانسته اند در کل 76.8 درصد از واریانس متغیر وابسته را در جامعه آماری تبیین کنند که این مقدار نشانگر میزان بالای برازش مدل تحقیق می باشد. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای مربوط به فرض جامعه پذیری که بیشتر فرهنگی بودند تاثیر بیشتری بر نگرش دانشجویان داشتند تا متغیرهای مربوط به فرض کمیابی.
"
مبانی نظری ساختار تعامل پلیس و مردم
حوزههای تخصصی:
مقاله مبانی نظری ساختار تعامل پلیس و مردم در راستای اجرای سیاست های کلان فرماندهی نیروی انتظامی و با هدف پایان نگاه تک بعدی ناجا به مقوله نظم و امنیت شهری و بهره مندی پلیس از سرمایه های اجتماعی تالیف شده است.
این مقاله درصدد شناخت تعاملات پلیس و مردم، تدوین الگو و بازسازی مجدد روابط متقابل ناجا با جامعه است. اهمیت این موضوع از جنبه های سازمانی و اجتماعی قابل اشاره است. به خصوص اینکه تعاملات اجتماعی پلیس راه گشای بسیاری از تنگناهای سازمانی و برنامه ریزی در محورهای زیر است:
فرایند اعتماد سازی برای مشارکت مردم در طرح های انتظامی و امنیتی ناجا.
ناخت راه های تقویت گرایش مردم به نظم و امنیت و نحوه مشارکت آنان با پلیس در مواقع بروز بحران های اجتماعی.
شناخت قواعد و هنجارهای تعاملات اجتماعی پلیس و مردم در چهار حوزه گفتمانی، عاطفی، مبادله ای و قدرت (اقتدار).
مدیریت سیاسی زنان: تحلیل محتوایی از رویکرد روزنامهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در عصر حاضر که عصر ارتباطات نامیده می شود، وسایل ارتباط جمعی از اهمیت زیادی برخوردار است. روزنامه ها نیز یکی از وسایل مهم ارتباط جمعی هستند، که از یک سو در شکل گیری نگرش افراد اهمیت دارند و از سوی دیگر، بازتاب تغییرات اجتماعی در جامعه می باشند.
یکی از مسایل قابل طرح در جوامع امروز، حضور سیاسی و اجتماعی زنان است. این مقاله می کوشد تغییرات نگرش افراد جامعه را به وسیله بررسی روزنامه ها دنبال کند. اهداف مقاله عبارت است از:
1. نگرش حاکم بر روزنامه ها نسبت به مدیریت سیاسی زنان.
2. بررسی تغییر نگرش به وجود آمده در زمینه مدیریت سیاسی زنان در دوره پیش از 1376 نسبت به دوره پس از آن.
برای تبیین نظری موضوع، از تئوری های جامعه پذیری «پارسونز» و ناهماهنگی «فستینگر» استفاده شد.
روش مورد استفاده، روش تحلیل محتوا بوده است و یافته ها نشان می دهد:
1. توجه روزنامه ها به مدیریت سیاسی زنان متفاوت بوده است. روزنامه سلام بیشترین میزان توجه و روزنامه رسالت و کیهان کمترین میزان توجه را داشته اند. روزنامه های همشهری و اطلاعات در وضعیت میانه قرار داشتند.
2. از سال 1376 به بعد میزان توجه به مدیریت سیاسی زنان در روزنامه های همشهری و اطلاعات و پس از آن دو در روزنامه های سلام، بیشترین رشد را داشته است و کمترین رشد را روزنامه های رسالت و کیهان مشاهده شد. تفاوت میانگین توجه روزنامه ها به این امر، با آزمون های آماری معنی دار بوده است هم چنین تفاوت در میزان رشد نیز مورد تایید قرار گرفت."