فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
از برآمدن جنبش مشروطه خواهی مردم ایران تا روزگار ما، بحث های مداوم و چالش برانگیز بر سرِ مفهوم های نوین همانند ملت، ناسیونالیسم، آزادی و قانون ، در سپهر فکری و اجتماعی- سیاسی ایرانیان، از اختلاف های عمیق و نبود اجماع نظر در میان اندیشه وران حکایت می کند. در میان این مفهوم ها، ناسیونالیسم و نسبتِ آن با اسلام (با قرائت های گوناگون) در کانون بحث های پردامنه و جدی قرار گرفته است. علی شریعتی به عنوان روشنفکری دینی، با پذیرش ناسیونالیسمِ پیراسته از نژادپرستی و تبعیض های قومی، و با «ایدئولوژی» نامیدن اسلام، این دو را در ساحت نظر دومقوله جدا از یکدیگر و در ساحت عمل، دو واقعیت تفکیک ناپذیر می داند. شریعتی با تاکید بر ناسیونالیسم به عنوان زمینه ساز برقراری روابط میان ملت ها برمدار اومانیسم (انسان گرایی)، افق های نوینی را در شناخت دین و ناسیونالیسم در ایران گشوده است. در برابر این امر، او با «ایدئولوژی» خواندن اسلام، با دو مشکلِ «تقلیل گرایی» و «تحویل دین به ایدئولوژی در کلیتِ آن» مواجه شده است. آثار شریعتی نشان می دهد که او به موضوع اولویت ناسیونالیسم بر اسلام، و اولویت اسلام بر ناسیونالیسم، التفاتی نداشته است.
تعمیم پذیری جنسیتی نظریة پیوند اجتماعی در تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات انجام شده در ایران، به ندرت به تعمیم پذیری نظریه های جرم شناختی در تبیین رفتارهای انحرافی جنس مؤنث توجه دارند. پیشینة مربوط به رابطة بین جنس و رفتار انحرافی بر مفهوم «تعمیم پذیری» متمرکز شده است. این مفهوم به این موضوع اشاره دارد که تا چه حد نظریه های جرم شناختی می توانند رفتارهای منحرفانة زنان را همچون رفتارهای منحرفانة مردان تبیین کنند. لذا، تحقیق حاضر ناظر بر تعمیم پذیری جنسیتی نظریة پیوند اجتماعی هیرشی به رفتارهای انحرافی دانشجویان دختر است. روش این پژوهش پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. جمعیت تحقیق حاضر، شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92-91 است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که متغیرهای این نظریه رفتارهای انحرافی دانشجویان دختر را همچون رفتارهای انحرافی دانشجویان پسر تبیین می کند و لذا دارای تعمیم پذیری جنسیتی است.
جامعه شناسی موافق علم است یا مخالف آن؟
حوزههای تخصصی:
بازنماییِ «دیگری» در قالب کارگزاران اجتماعی در روزنامه های قانون و کاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان رویکردی ساختاری است که امکان پیوند متن به جنبه های جامعه شناختی را فراهم می کند. متون سیاسی اجتماعی محصول بافتار پیچیده و درهم تنیدة قدرت و ایدئولوژی است. واکاوی معانی آن ها پیوندهای پنهان ایدئولوژی سلطه را آشکار می کند. تحلیل گفتمان انتقادی از جمله رویکردهای نوین در تجزیه و تحلیل گفتمان به شمار می رود. بسیاری از تحلیل گران گفتمان انتقادی به مؤلفه های زبان شناختی توجه دارند، اما «ون لیوون» معتقد است که مؤلفه های جامعه شناختی معنایی شناختی عمیق تر از متن ارائه می دهند. در این مقاله کوشش شد با به کار بستن الگوی ون لیوون، به واکاوی معنای عنصرِ «غیر دیگری» در دو روزنامة عهد مشروطیت، قانون و کاوه، پرداخته شود. به ویژه تلاش شد بازآفرینش مقولة دیگری در قالب کارگزاران اجتماعی صورت پذیرد، افرادی که در هیئت انسان های کوشش گر تلاش می کنند اوضاع جامعه را بهبود بخشند. پژوهش، با بهره گیری از انواع پوشیده و صریح ارجاع به کارگزاران در قالب فعال منفعل سازی، مشخص سازی تشخص زدایی، نام دهی، طبقه بندی کردن، انتزاعی سازی و تعیین ماهیت انجام گرفت.
تبیین نگرش دانشجویان به مصرف الکل از دیدگاه نظریة انتخاب عقلانی (مطالعة موردی: دانشجویان دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشور، شواهدی مبنی بر شیوع مصرف الکل در میان جوانان و دانشگاهیان وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت نگرش دانشجویان دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران به مصرف الکل و تبیین این نگرش از دیدگاه نظریة انتخاب عقلانی است. روش این پژوهش پیمایشی، شیوة نمونه گیری در آن تصادفی طبقه ای متناسب و ابزار جمع آوری اطلاعات آن، پرسشنامه است و در آن، ۴۱۲ پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. داده های توصیفی تحقیق نشان می دهد 6/۵۵ درصد از کل پاسخگویان نگرش مخالف، ۱/۳۷ درصد نگرش بینابین و 3/۷ درصد نگرش موافق به مصرف مشروبات الکلی دارند. میانگین نگرش موافق به مصرف الکل و تمامی ابعاد آن، در مردان بیشتر از زنان است. مطابق نتایج، از میان هشت متغیر انتخاب عقلانی، چهار متغیر مجازات غیررسمی، نیاز منفعت گرایانه، باور و پیوستگی (به ترتیب به عنوان مهم ترین تبیین کنندگان) با نگرش به مصرف مشروبات الکلی و تمامی ابعاد آن ارتباط معنادار داشته اند. متغیرهای تحقیق ۲/۷۱ درصد از نوسانات متغیر نگرش به مصرف مشروبات الکلی را توضیح می دهند. ارائة مقیاس سنجش نگرش به مصرف مشروبات الکلی در میان دانشجویان و نیز عملیاتی سازی متغیرهای مستقل مبتنی بر نظریه انتخاب عقلانی متناسب با نگرش به مصرف مشروبات الکلی، از جمله دستاوردهای نظری این تحقیق است.
کاربست تجربی نظریه فعالیت های روزمره در بررسی رفتارهای انحرافی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه فعالیت های روزمره، چرایی وقوع رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی و این گونه، این نظریه را آزمون تجربی کند. برخلاف بیشتر پژوهش هایی که نظریه فعالیت های روزمره را درباره قربانیان جرائم و چگونگی قربانی شدن به کار می برده اند، در پژوهش حاضر، این نظریه برای تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان به کار گرفته شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده است. درمجموع، 393 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بوده اند، به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند بین پسران و دختران از لحاظ میزان وقوع رفتارهای انحرافی، تفاوت معناداری وجود دارد، به گونه ای که وقوع رفتارهای انحرافی در بین دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. یافته ها همچنین نشان می دهند متغیرهای نظریه فعالیت های روزمره به خوبی رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان تبیین می کنند. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی نشان دادند متغیرهای این پژوهش، 44 درصد از تغییرات رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان تبیین می کنند. از تمامی متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی، سه متغیر شدت پیوستگی به دوستان بزهکار، فعالیت های ساخت نیافته و حضور چهره مقتدر، تأثیر معناداری در وقوع رفتارهای انحرافی دانشجویان داشتند. در حالت کلی، نتایج به دست آمده، گزاره های نظریه فعالیت های روزمره را تأیید می کنند و نشان می دهند موقعیت ها، نقش بسزایی در وقوع رفتارهای انحرافی دارند و همان گونه که نظریه فعالیت های روزمره مطرح می کند، فعالیت های ساخت نیافته با همالان در غیاب چهره های مقتدر به وقوع رفتارهای انحرافی منجر می شوند.
سال 2000 آغاز تغییرات غول آسا
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی حافظه جمعی: حوزه مطالعاتی پارادایمیک یا ناپارادایمیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی از جهت پارادایمیک بودن یا ناپارادایمیک بودن آن است. برای تحقق این هدف سعی شد ضمن معرفی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی به عنوان رویکردی جدید در علوم اجتماعی، ارزیابی نظام یافته ای نیز از نقاط ضعف و قوت رویکرد های نظری و عملی به کار گرفته شده در آن، صورت پذیرد. در این راستا از نظریه پارادایم ریتزر به عنوان چارچوب بحث و بررسی استفاده شده است. بدین ترتیب که با مرور ادبیات مطالعات حافظه جمعی در قالب چهار مؤلفه اصلی شکل دهنده پاردایم، یعنی مثال واره، تصور بنیادی از موضوع، تئوری ها و روش ها، افزون بر سنجش فرضیه ناپارادایمیک بودن این حوزه مطالعاتی که از جانب برخی از محققان آن مطرح گشته، صورت بندی جدیدی از تحولات نظری، استراتژی های روش شناختی و نیز چالش هایی که این حوزه در مسیر پیشرفت با آن مواجه است ارائه می شود. در پایان مقاله نیز تلاش شده متناسب با این چالش ها، پیشنهادهایی برای مواجهه با آنها در جهت افزایش انسجام نظری حوزه مطالعاتی حافظه جمعی داده شود.
پدرسالاری، تجددِ تحریف شده و نمایش بدن زنانه: مطالعه ای در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی منطق حاکم بر کنش های نمایشی بدنیِ زنان و انگیزة آنان از کسب داراییِ زیبایی در جریان زندگی روزمره در جامعة ایران است. برای مطالعة این منطق، از رویکردی تلفیقی، بر محور نظریة «پدرسالاریِ جدیدِ» هشام شرابی، استفاده شده است که قابلیت ثبت و تحلیلِ پویایی ها و پیچیدگی های کنشِ نمایشِ بدنِ زنانه را در جریان تعاملات اجتماعی دارد. با توجه به ماهیت تحقیق و با اتکا به رویکرد نظری پژوهش، 82 نفر نمونه با روش گلوله برفی از مراکز تعاملات مناسکی (باشگاه های بدن سازی، آرایشگاه ها و جلسه های مذهبی) در شهر رشت انتخاب شدند. مصاحبه با نمونه ها، با روش مصاحبة نیمه ساختمند انجام شد. براساس نتایج پژوهش، با توجه به ریشه های کنش های نمایشی بدن زنانه، می توان پنج تیپ میانة سنتی مذهبی، تیپ میانه با نگاه شرق شناختی، تیپ شرق شناختی و تیپ فمینیستی. نمایش بدن زنانه در چهار تیپ نخست، تحت تأثیر الگوهای پدرسالارانة «سنتی» یا «جدید» است؛ به طوری که هرچه از تیپ نخست به سوی تیپ چهارم پیش می رویم، حاکمیت الگوهای پدرسالارانة «سنتی» به الگوهای پدرسالارانة «جدید» تغییر می کند. چهار تیپ نخست، با وجود تفاوت ها، در حاکمیت الگوهای پدرسالارانه بر کنش های نمایش بدن مشابه اند و فقط تبپ فمینیستی درمقابل این الگوها جبهه گیری می کند. تیپ را شناسایی کرد: تیپ رادیکال اسلام گرای سیاسی،
از نظریه مالتوس تا آزادی روابط جنسی
منبع:
گزارش آبان ۱۳۷۳ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
گنج شایگان
حوزههای تخصصی:
نقدی بر دیدگاه محدثی و طباطبایی درباره نظریة ابن خلدون در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمتر کتابی است که به مانند «مقدمه» ابن خلدون، نظر دانشمندان جامعه شناس غرب و به پیروی از آن ها، اندیشمندان شرقی را به خود جذب کرده باشد. چنان که می دانیم این دانشمند، رشته جدیدالتاسیس «جامعه شناسی» را به نام «علم عمران» در قرن هشتم هجری تأسیس کرد. برخی برآنند که علم جامعه شناسی، رشته ای است که از عمر آن تقریبا دو قرن می گذرد و از تولیدات اندیشه های دانشمندان مغرب زمین به مانند کنت و دورکیم به شمار می آید.
به نظر برخی پژوهشگران، گرچه ابن خلدون تلاش کرد که علم جدیدی به نام علم عمران به طور ابتکاری تاسیس کند، اما او نتوانست طرحی نو دراندازد و از سپهر اندیشگی یونانی ارسطویی بیرون آید. سید جواد طباطبایی و حسن محدثی، مدعیان این اندیشه اند و به نظر این پژوهشگران، مقدمه ابن خلدون در بهترین حالت، جامعه شناسی انحطاط تمدن اسلامی در قرن هشتم است.
اما به نظر می رسد هنوز بازنگری تئوری «همبستگی و عصبیت» ابن خلدون و توصیف تاریخ مندانه او از تمایز جوامع متحرک و ثابت می تواند کارایی علمی خود را به صورت کاربردی در این کشورها ایفا نماید و لذا ضروری است که جامعه شناسان مسلمان «مقدمه» را جدی بگیرند و بر آن بهای بیشتر بدهند.
کمتر کتابی است که در دوره اخیر به مانند مقدمه ابن خلدون مورد توجه دانشمندان غرب قرار گرفته باشد و به پیروی از آ ن ها نویسندگان جهان عرب طه حسین (1918)، محمد عبدالله عنان 1933، محمد عزت دروزه1947 و ساطع الحصری1967 هر کدام به تمجید ابن خلدون پرداختند و حتی لقب بنیان گذاری علم جامعه شناسی را به او اختصاص دادند.
از این رهگذر بود که جوامع شرقی و اسلامی به اهمیت «مقدمه» ابن خلدون پی بردند و آن را مورد توجه قرار دادند. در کشور ما نیز بعد از انقلاب، تدریس و مطالعه ابن خلدون به صورت واحد درسی در دانشگاه ها مطرح گردید و نوشته هایی از مولفان و جامعه شناسان در زمینه تدریس آراء و نظریات ابن خلدون نگارش یافت. ناگفته نماند که پیشاپیش امیر حسین آریان پور از ابن خلدون به عنوان: «ابن خلدون پیش آهنگ جامعه شناسی» (1349) یاد کرده بود.
چراغ مانیفست در دهلیزهای جهانی شدن
حوزههای تخصصی:
بیگانگی و بی هنجاری
مردان و اندیشه ها: تالکوت پارسنز، تئوری ساز درمان ناپذیر
حوزههای تخصصی:
بازخوانی جامعه شناختی نظریة بلاو در شعر سیداشرف گیلانی (نسیم شمال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی نهضت مشروطه در دهه های اخیر به عنوان بخشی از مهم ترین اسناد جامعه شناسان برای تحلیل مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران معاصر مورد توجه قرار گرفته است.
سیداشرف الدین گیلانی ملقب به نسیم شمال، نقش بارزی در روشن گری عصر مشروطه داشته است. کمتر تحولی در عصر مشروطه صورت گرفته است که سیداشرف درباره آن شعر نسروده باشد.
در این پژوهش با روش بینارشته ای کوشیده ایم تا در دو بخش، به بازخوانی نظریة جامعه شناسی تبادلی تلفیقی پیتر بلاو در فضای کلی شعر عصر مشروطه و سپس در شعر سیداشرف بپردازیم. در بخش نخست با نگاهی اجمالی، محورهای کلان نظریه بلاو را در شعر عصر مشروطیت نشان داده ایم. در بخش دوم، گام های چهارگانه نظریه تبادلی را در سه بخش به صورت موردی در شعر سیداشرف واکاوی کرده ایم. برای کاربست این نظریه که تلفیقی از رفتارگرایی اجتماعی و واقعیت گرایی اجتماعی است، اشعار سیداشرف از آغاز جنبش مشروطه تا شکست آن و ایجاد حکومت پهلوی اول، در سه گروه اشعار تبادلی انتقادی، اشعار تمجیدی سازمان بخش و اشعار خطابی تنذیری قرار گرفته است.
هدف نهایی این پژوهش بررسی میزان اثرگذاری سیداشرف در جنبش مشروطه برپایه نظریه ای اجتماعی، برای نشان دادن ساختارهای پیچیدة هم گروهی میان انقلابیون و مردم در دوره مشروطه است.