ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۱۵۰ مورد.
۹۴۱.

مدلسازی نرخ فرسایش خاک و تولید رسوب با مدل RUSLE/SDR در حوضه آبریز دیزگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک تولید رسوب RUSLE SDR WTLS حوزه دیزگران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۸
یکی از رایج ترین انواع تخریب خاک که اثرات بسیار مخرب بر محیط زیست و زندگی بشر دارد، پدیده فرسایش خاک آبی  است. این پدیده کیفیت خاک را در محل کاهش می دهد و ممکن است باعث ایجاد مشکلات رسوب در پایین دست یا مخازن شود. شدت فرسایش خاک معمولا با استفاده از مدل های مختلف تخمین زده می شود. مدل معادله جهانی تلفات خاک (RUSLE ) به دلیل سادگی، نیاز کمتر به داده و سازگاری با شرایط مختلف محیطی رایج ترین مدل فرسایش خاک است. مطالعات در سراسر دنیا نشان می دهد که این مدل تجربی برای تخمین تلفات سالانه خاک در مقیاس حوضه  بسیار کارآمد است. برای تخمین نرخ تولید رسوب بر اساس نرخ فرسایش خاک حاصل از مدل RUSLE، از نسبت تحویل رسوب (SDR ) استفاده می شود. حوضه آبریز دیزگران واقع در مرز استان های کردستان و کرمانشاه در غرب ایران، یکی از حوضه های کوهستانی کشور و دارای توپوگرافی ناهموار و شرایط پوشش گیاهی و آب و هوایی است که آن را مستعد فرسایش خاک شدید می کند. هدف این تحقیق برآورد میانگین سالانه فرسایش خاک و تولید رسوب در حوضه آبریز دیزگران و بررسی همبستگی عوامل مختلف RUSLE با نرخ فرسایش برای درک بهتر تاثیر هریک از عوامل موثر بر این پدیده است. در این تحقیق فاکتور فرسایندگی باران از روش رگرسیون خطی WTLS براساس مدل ارتفاعی رقومی  ایجاد شد. با توجه به نتایج مدل RUSLE/SDR، نرخ متوسط فرسایش خاک در منطقه 45.09 تن در هکتار در سال و نرخ متوسط تولید رسوب 19.42 تن در هکتار در سال در حوضه محاسبه گردید. به ترتیب 3/1 % و 66/4 % از مساحت حوضه در کلاس های فرسایش خیلی کم و کم قرار گرفت. 18/16 %  از منطقه در کلاس فرسایش متوسط و به ترتیب 18/36 % و 68/41 % از سطح منطقه در کلاس های فرسایش شدید و بسیار شدید قرار گرفت. همچنین نتایج حاکی از این است که دو عامل توپوگرافی (با ضریب همبستگی 79 درصد) و پوشش گیاهی (با ضریب همبستگی 47 درصد) به ترتیب بیشترین همبستگی را با نرخ فرسایش خاک داشته و بنابراین به ترتیب مهم ترین  نقش را در تغییر نرخ فرسایش در منطقه دارند. نتایج این تحقیق نشان می دهد همانطور که از حضور اشکال مختلف فرسایش در بازدید میدانی از حوضه پیداست، این منطقه درگیر فرسایش شدید می باشد. از نتایج این تحقیق می توان برای انجام اقدامات مدیریتی در جهت کاهش نرخ فرسایش خاک در نقاط با نرخ بالای فرسایش و حفاظت و مدیریت حوضه آبریز دیزگران استفاده نمود.
۹۴۲.

ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر برنامه ریزی تخصیص بهینه منابع آب در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم تخصیص بهینه دوره های خشک خشکسالی کهگیلویه و بویراحمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
کاهش نزولات جوی در پی تغییر شرایط اقلیمی در سال های اخیر اثرات نامطلوبی بر بخش های مختلف به خصوص منابع آب استان گذاشته است. مدیریت این شرایط نیازمند شناخت دو بعد رفتار اقلیمی و تخصیص بهینه و کارآمد منابع آب در بخش های مهم و آب بر مانند کشاورزی است. در این پژوهش ابتدا به شناخت رفتار اقلیمی و پیش یابی تغییرات اقلیمی با نگرش ارزیابی دوره های خشک در دهه میانی بر اساس سناریوی انتشار(RCP4.5) و مدل (HadGEM2-ES) برای پهنه های استان پرداخته شد. پهنه های خطرپذیر در برابر نوسانات اقلیمی شناسایی شدند. در ادامه برای کنترل و تخصیص بهینه منابع آب حوضه آبریز در استان با استفاده از روش برنامه ریزی سازشی(CP) ابتدا معیارهای تخصیص استخراج و وزن دهی شدند و نهایتاً تحلیل حساسیت به نوسانات اقلیمی انجام شد. سهم هر منطقه از موجودیت آب های سطحی تخصیص داده شد. نتایج نشان داد که با لحاظ نمودن وضعیت اقلیمی و تحلیل حساسیت پذیری مدل از متوسط 12 میلیارد متر مکعب ذخیره سطحی، مناطقی مانند یاسوج و سی سخت با افزایش طول دوره های خشک در آینده حساسیت پذیری بیشتری از خود نشان می دهند و در مقادیر تخصیص بهینه نهایی سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهند(به ترتیب 33 و 19 درصد). در مقابل مناطق گرم و خشک مانند باشت، چرام و گچساران بدلیل حساسیت پذیری کمتر به ترتیب با 6، 7 و 10 درصد کمترین سهم اختصاصی را دریافت کردند.
۹۴۳.

تعیین نرخ لغزش گسل رفسنجان با استفاده از سن نمونه های برداشت شده و مقایسه نتایج حاصل از دو نرم افزار آنالیست و آر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سن یابی به روش لومینسانس نرخ لغزش نرم افزار آنالیست نرم افزار R

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
نرخ لغزش گسل میزان جابجایی یک دیواره نسبت به دیواره دیگر گسل در مدت زمانی مشخص است. مدت زمان این جابجایی را می توان با استفاده از روش سن یابی لومینسانس اندازه گیری کرد. برای تعیین سن به روش سن یابی لومینسانس به دو پارامتر دز معادل دز طبیعی و دز سالانه نیاز است. با تقسیم دز معادل دز طبیعی به نرخ دُز سالانه، سن واحد ساختاری مشخص می شود. برای تعیین دز معادل دز طبیعی، نیاز به پروتکلی برای اندازه گیری سیگنال های لومینساس (داده ها) و برنامه ای برای آنالیزداده ها است. آنالیزداده ها با بهره گیری ازنرم افزار آر انجام شد. از آنجا که برنامه رایج بین المللی جهت انجام این مهم، نرم افزار آنالیست است. داده ها با این نرم افزار نیز تحلیل گردید. نتایج حاصل از این دو نرم افزار و تاثیرآن درتعیین نرخ لغزش گسل رفسنجان مقایسه شد. مقدار جابجایی اندازه گیری شده بر روی گسل رفسنجان ۴±۴۸ متر می باشد. سن بدست آمده با استفاده از نرم افزار آر ، ۱۱۸-۹۷ هزار سال و توسط نرم افزار آنالیست ۱۰۱-۱۲۹ هزار سال برآورد شد. نرخ لغزش توسط نرم افزار آر و آنالیست به ترتیب، ۴۱/۰ الی ۵۳/۰ و ۳۶/۰ الی ۴۸/۰ میلیمتر بر سال به دست آمد. لذا تقریباً نتایج یکسانی برای نرخ لغزش گسل رفسنجان با استفاده از این دو نرم افزار بدست آمد. اماکیفیت گرافیکی و تحلیل آماری نرم افزار آر اطلاعات کامل تری نسبت به آنالیست ارائه داد.
۹۴۴.

پهنه بندی خطر فرسایش و برآورد رسوب در حوضه چم گردلان (استان ایلام) با استفاده از مدل تجدید نظر شده جهانی فرسایش خاک (RUSLE)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک بار رسوب RUSLE سنجش از دور GIS چم گردلان ایلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۷۵
در مطالعه حاضر، هدف پیش بینی پتانسیل هدر رفت سالیانه خاک و بار رسوب است. برای پیش بینی موارد مذکور، معادله تجدید نظر شده جهانی هدر رفت خاک ( RUSLE ) در چارچوب سیستم اطلاعات جغرافیایی به کار رفته است.   مقدار عامل فرسایندگی سالیانه باران با استفاده از داده های بارش ماهانه 22 ساله در 18 ایستگاه در اطراف حوضه محاسبه شد. سپس تغییرات مکانی آن با استفاده از کریجینگ معمولی برآورد شد. شاخص فرسایش پذیری خاک از نقشه خاک، که خود با استفاده از پیمایش صحرایی و داده های سنجش از دور تهیه شد، بدست آمد. عامل توپوگرافی از مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی 30 متر استخراج شد. عامل پوشش گیاهی سالیانه نیز از داده های سنجش از دور برآورد شد. از آنجایی که در حوضه مورد مطالعه عملیات حفاظت خاک ناچیز است، مقدار عامل حفاظت خاک در سرتاسر حوضه 1 در نظر گرفته شد . در این مطالعه، مقادیر متوسط فاکتورهای R ، K ، LS ، C و P به ترتیب برابر با MJ mm ha-1h-1y-1   264 ، Mg ha h ha-1MJ-1mm-1 35/0 ، 00/2، 51/0 و 1 بودند. میانگین بار رسوب سالیانه در حوضه مورد مطالعه  t h-1 y-137/16 برآورد شد که نزدیک به مقدار بدست آمده از ایستگاه رسوب سنجی خروجی حوضه (58/16 تن در هکتار در سال) بود. نتایج حاصل از بررسی نقشه فرسایش در این مدل نشان می دهد که بیشترین فرسایش در قسمت غرب و میانه حوضه قرار دارد. چون این منطقه از سازندهای ناپایدار و مستعد فرسایش تشکیل شده است. شیب زیاد منطقه به اضافه بارش باران و تغییر کاربری اراضی در این محدوده بسیاری از عرصه های آن را با بحران فرسایش خاک مواجه کرده است. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین وسعت حوضه  مربوط به کلاس فرسایشی خیلی کم، کم و متوسط است که عموما در کل حوضه پراکنش دارد و کمترین مساحت حوضه در کلاس فرسایشی زیاد تا خیلی زیاد (20 درصد) قرار می گیرد. با توجه به اینکه 20 درصد حوضه مورد مطالعه در کلاس فرسایش زیاد تا خیلی زیاد قرار دارد، لزوم اقدامات حفاظتی در این مناطق الزامی است. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد، فاکتور LS با ضریب همبستگی 81/0 بیشترین تأثیر را در برآورد فرسایش سالانه خاک توسط مدل RUSLE داشته است. این پژوهش، مؤثر بودن RS و GIS را جهت تخمین کمی مقادیر فرسایش خاک، بار رسوب و همچنین مدیریت فرسایش اثبات نمود.
۹۴۵.

بازتاب فضایی خشکسالی و ارائه راهکارهای کلیدی مدیریت آن (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیب و سوران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشکسالی مدیریت بحران سازگاری شهرستان سیب و سوران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
استان سیستان و بلوچستان و به خصوص شهرستان سیب و سوران درگیر خشکسالی است. بیشترین اثرات این بحران گریبانگیر بخش کشاورزی و به خصوص مناطق روستایی آن است. وقوع پدیده خشکسالی در این شهرستان اثرات مستقیم و غیرمستقیم بسیاری بر زندگی روستاییان داشته است؛ امکان جلوگیری از وقوع این پدیده از نظر عوامل طبیعی و وقوع دوره های خشکسالی وجود ندارد؛ بنابراین نخستین گام برای مقابله و کاهش اثرات پدیده مذکور در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی محیط زیستی، شناخت دقیق راهکارهای بنیادی به منظور مدیریت مواجهه با وقوع و تشدید این پدیده خواهد بود. بررسی این موضوع در نواحی روستایی شهرستان سیب و سوران به انجام رسیده است. تحقیق کمی و از نظر هدف کاربردی است. برای انتخاب نواحی روستایی از روش خوشه بندی و براساس نوع معیشت استفاده شد که با توجه به نیاز تحقیق 19 روستا به عنوان نمونه و براساس تعداد خانوارهای روستایی و فرمول کوکران، 300 خانوار به عنوان نمونه تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه اول برای شناسایی پیامدها و اثرات فضایی خشکسالی و پرسشنامه دوم در قالب تکنیک دلفی برای تعیین عوامل و راهکارهای مدیریتی مؤثر برای خشکسالی از نظر کارشناسان و خبرگان(30 نفر) بوده است. وقوع مخاطره خشکسالی در نواحی روستایی دارای پیامدهای منفی در ابعاد اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی بوده است. گسترش مشاغل کاذب و غیر قانونی، کاهش آب چشمه ها، چاه ها و منابع آب سطحی و همچنین بی ثباتی معیشت ساکنین از جمله مهمترین پیامدهای منفی خشکسالی بوده است. نبود تنوع شغلی و عدم سرمایه گذاری دولت از مهمترین عوامل تشدید کننده ی اثرات خشکسالی شناسایی شده است که بنا به بررسی صورت گرفته، توسعه استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار به عنوان راهکاری مؤثر در جهت مقابله با این عارضه طبیعی شناخته شد.
۹۴۶.

تبیین محرک های مؤثر بر وضعیت شکنندگی کلان شهرها با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر شکننده شکنندگی کلان شهر تهران تحلیل ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
شهرها مانند هر سیستم پیچیده ای، اگر مدیریت درست نداشته باشند، شکسته می شوند؛ بنابراین درک شرایط شکنندگی برای احصای استراتژی های مؤثر در پاسخ ها، بسیار مهم است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ساختاری به تبیین عوامل شکنندگی در کلان شهر تهران می پردازد. همچنین پژوهش حاضر تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل مؤثر در شکنندگی شهر تهران کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس بر اساس تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی استخراج گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهرسازی بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. ابتدا بر پایه ادبیات نظری، 91 محرک به عنوان شاخص های اولیه شکنندگی شهری استخراج شدند، سپس بر اساس نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه 51 محرک که درصد اجماع کمتری داشتند حذف و 40 محرک باقی ماند. در گام بعدی پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. در این تحلیل میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم محرک ها بر یکدیگر و بر روند شکنندگی شهر تهران مشخص شد. نتایج نشان دهنده آن است که از بین 40 محرک اولیه تأثیرگذار، تعداد 20 محرک در شکنندگی کلان شهر تهران نقش کلیدی دارند. این محرک ها عبارتند از: رشد سریع شهرنشینی؛ فقر متمرکز؛ فساد مالی گسترده؛ نابرابری اجتماعی و جنسیتی؛ درصد بیکاری؛ بی ثباتی سیاسی؛ بیماری های همه گیر؛ سکونتگاه های غیر رسمی؛ خشونت شهری؛ امنیت اقتصادی؛ میزان مشارکت مردم؛ کمبود خدمات شهری اساسی؛ قرارگرفتن در معرض بلایای طبیعی؛ میزان امنیت اجتماعی؛ نابرابری درآمد؛ توزیع نامناسب ظرفیت های امنیتی-توسعه ای؛ تحریم ها؛ شوک های اقتصادی جهانی؛ ناامنی واقعی؛ شوک های ناگهانی قیمت.
۹۴۷.

ارزیابی احتمالاتی خطر لرزه ای شهر جدید پرند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطر لرزه ای ارزیابی احتمالاتی شهر جدید پرند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۴
فلات ایران در طول کمربند فعال کوهزایی آلپ- هیمالیا واقع شده که از صفحه عربی در جنوب غرب تا سپر پایدار اوراسیا در شمال شرق کشیده شده است و به پهنه های لرزه زمین ساختی مختلفی تقسیم شده است. استان تهران از نظر لرزه ای فعال بوده و به واسطه رخداد زلزله ها و وجود گسل های فراوان همواره مورد تهدید بوده است. شهر پرند در استان تهران و در ایالت لرزه زمین ساختی ایران مرکزی قرار دارد و در نقشه پهنه بندی خطر آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله (استاندارد2800) در منطقه با لرزه خیزی بسیار زیاد و زیاد قرار گرفته است. تاکنون مطالعه مستندی در زمینه تحلیل و ارزیابی خطر لرزه ای شهر پرند انجام نشده است. در این راستا، ارزیابی خطر لرزه ای شهر جدیدی پرند انجام یافت. این ارزیابی به روش احتمالاتی در 4 گام اساسی انجام یافت که شامل مطالعه لرزه زمین ساخت و مدل سازی چشمه های لرزه ای، توسعه مدل لرزه خیزی و بدست آوردن پارامترهای لرزه ای، انتخاب رابطه کاهندگی یا مدل برآورد جنبش های نیرومند زمین و تحلیل خطر احتمالاتی زلزله است. در این پژوهش، مقادیر β،λ و بیشینه شتاب مورد انتظار، بیشینه شتاب جنبش نیرومند زمین برای دوره بازگشت475 سال بدست آمد که این مقدار در سنگ کف برابر باg0.33است که با تاثیر اثر خاک حدودg  0.39 خواهد شد. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، شهر پرند به چهار پهنه تقسیم شده است که قسمت های جنوبی شهر دارای کمترین شتاب و قسمت های شمالی شهر دارای بیشترین شتاب می باشد.
۹۴۸.

ارزیابی و بررسی اثر ریزگردهای بیابانی بر عملکرد کمی و کیفی پرتقال تامسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرکبات رنگیزه های فتوسنتزی عملکرد میوه ریزگرد دزفول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
به منظور ارزیابی تأثیر ریزگردهای بیابانی بر عملکرد کمی و کیفی میوه پرتقال، رقم تامسون، آزمایشی مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تیمار و سه تکرار در سال 1399-1398 در دزفول اجرا گردید. تیمارها شامل 1) گردوخاک جاده ای و ریزگرد بیابانی، 2) ریزگردهای بیابانی، 3) شستشو پس از وقوع ریزگرد و 4) شاهد به دور از ریزگرد بودند. خصوصیات شیمیایی و عملکردی درختان پس از اعمال تیمارها اندازه گیری شد که شامل کلروفیل های a و b، محتوای آب نسبی برگ، تعداد میوه، قطر و وزن میوه، مواد جامد محلول میوه و عملکرد نهایی درخت بودند. نتایج نشان داد که در تیمارهای گردوخاک جاده ای و تیمار ریزگرد بیابانی کلروفیل a به ترتیب 21 و 11 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. همچنین کلروفیل b نیز به همین مقدار نسبت به شاهد کاهش یافت. قطر میوه نیز در تیمار ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 20 درصد کاهش یافت. تعداد میوه در درخت نیز در تیمارهای گردوخاک و ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 22 و 20 درصد کاهش یافت. در عملکرد محصول هر درخت نیز در تیمارهای گردوخاک جاده ای همراه با ریزگرد بیابانی و تیمار دوم که فقط ریزگرد بیابانی بود، نسبت به شاهد به ترتیب 22 و 17 درصد کاهش یافت. مقایسه میانگین توکی نشان داد که اختلاف همه ی خصوصیات کمی و کیفی بین تیمارها معنی دار بود و ریزگردها بر عملکرد درختان پرتقال تامسون اثر منفی و کاهشی می گذارد؛ اما شستشوی درختان پس از وقوع ریزگردها باعث حذف اثرات ریزگرد بر عملکرد درختان شده و حتی نسبت به شاهد نیز افزایش یافت؛ به طوری که شستشو باعث شد تا عملکرد محصول پرتقال نسبت به تیمارهای اول و دوم گردوخاک جاده ای و ریزگرد و همچنین شاهد به ترتیب 40، 35 و 12 درصد افزایش یابد. می توان نتیجه گرفت که اگرچه ریزگردهای بیابانی و گردوخاک جاده ای موجب کاهش عملکرد میوه پرتقال تامسون می-شود، اما شستشوی آن باعث جبران خسارت شده و ازلحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه خواهد بود.
۹۴۹.

تحلیلی بر شبکه تهدید و حلقه مخاطره در خطر پذیری زلزله با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد مطالعه: کلان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدافند غیرعامل شبکه تهدید و حلقه مخاطره آسیب پذیری زلزله کلان شهرکرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۳
نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بویژه شهرها است.از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشور نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خشارات اقتصادی و انسانی بوده است. از این رو یکی از الگوهای مطلوب در شناخت، تحلیل و کاهش خسارات در فضاهای شهری بکارگیری چارچوب ساختاری و کارکردی پدافند غیر عامل است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه (45 شاخص) آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را باز تعریف ساخته است. بعبارت دیگر با شناخت و تحلیل مفهومی بنیادی شبکه تهدید و حلقه مخاطره با رویکرد پدافند غیرعامل در ارزیابی و آسیب پذیری از زلزله در کلان شهر کرمانشاه نسبت به تشکیل ساختار پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری مناسب، سیاست گذاری مناسب و اقدامات مدیریت بحران شهری متناسب با مخاطره زلزله طرح ریزی می شود.
۹۵۰.

تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا مبتنی بر سناریوهای باورپذیر افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله (نمونه موردی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای پابرجا سناریوهای باورپذیر تاب آوری کالبدی زلزله منطقه 10 تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۸۳
پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تکیه بر عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری کالبدی در بافت های فرسوده شهری و با بهره گیری از رویکرد سناریونگاری، سناریوهای افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در برابر زلزله را موردبررسی قرار داده و بر اساس سناریوهای باورپذیر به تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا در راستای افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در افق 1404 بپردازد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که راهبردهای پابرجا و مطلوبی که بتوانند تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در برابر زلزله را در افق 1404 تضمین کنند کدامند؟ بدین منظور برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع بیان شده و سپس با تکیه بر تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی مستخرج گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان و متخصصین شهری بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. در گام اول، پس از تعیین وضعیت های احتمالی عوامل کلیدی و وزن دهی به آن ها توسط خبرگان، داده های لازم وارد نرم افزار  ScenarioWizardشدند و سناریوهای قوی، ضعیف و باورپذیر از این نرم افزار مستخرج گردیدند. در گام بعدی با تحلیل عوامل داخلی و خارجی مرتبط با تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه، راهبردهای پژوهش در قالب روش SWOT و بر اساس سناریوهای باورپذیر ارائه شدند و درنهایت با استفاده از تکنیک ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM)، راهبردهای پابرجا به منظور افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه، احصاء و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد چنانچه منطقه 10 شهر تهران قصد داشته باشد تا به سمت افزایش و ارتقای تاب آوری کالبدی در برابر آسیب های ناشی از مخاطرات طبیعی همچون زلزله قدم بردارد، تکیه بر راهبردهای پابرجای تدافعی اجتناب ناپذیر و الزامی است.
۹۵۱.

شناسایی مخاطرات آلاینده های مکان دفن پسماند مبتنی بر مدل RASCL (مطالعه موردی: شهر تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط زیست مکان دفن پسماند RASCL AHP تنکابن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۲۰۴
در دهه های اخیر با پیشرفت فنّاوری و مدیریت جامع مواد زائد جامد شهری، از روش هایی مانند بازیافت، تیمار بیولوژیکی، تیمار حرارتی و دفن بهداشتی استفاده شده است. روش دفن بهداشتی به عنوان یکی از راهبردهای مطرح در سلسله مراتب مدیریت جامع پسماند به شمار می آید و نسبت به سایر روش های دفع، رایج تر و کم هزینه تر است. هدف از این پژوهش شناسایی معضلات و ریسک های زیست محیطی مکان دفن پسماند شهر تنکابن به روش RASCL است. این روش به منظور ارزیابی ریسک ناشی از محل های دفن زباله نه چندان بزرگ، استفاده می شود و توسط آن به تعیین میزان ریسک آلودگی آب های زیرزمینی و تجمع گاز و عواملی پرداخته شده است که تأثیر بیشتری در آلودگی این دو عامل دارند. با توجه به تحلیل RASCL و AHP معیار سیستم جمع کننده شیرابه دارای بیشترین تأثیر بر روی ریسک آلودگی آب های زیر زمینی است. در زمینه ریسک تجمع گاز، معیار نوع پسماند و نوع گاز تولید شده دارای بیشترین وزن و در نتیجه بیشترین تأثیر بر روی ازدیاد ریسک تجمع گاز است. ریسک محاسبه شده برای آلودگی آب های زیر زمینی در حد متوسط و ریسک حاصل از تجمع گاز در مکان دفن پسماند در حد کم قرار دارد. ازآنجایی که عمق سفره آب زیرزمینی در این مکان بیش از 22 متر و فاصله آن تا مصرف کننده بیش از دو کیلومتر است، به دلیل وجود چشمه در نزدیکی محل دفن زباله، ریسک آلودگی آب زیرزمینی در این منطقه بالا است.
۹۵۲.

اولویت بندی اقدامات کلیدی جهت افزایش مشارکت عمومی در مدیریت سوانح طبیعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت در سوانح طبیعی مشارکت عمومی تصمیم گیری TOPSIS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
سوانح طبیعی از گذشته تا کنون در کشور ایران، تلفات جانی و خسارات مالی فراوانی را به بار آورده است. در این مقاله به لزوم اهمیت مشارکت عمومی نهادها و مردم در مدیریت این سوانح پرداخته شده است. ازاین رو ده نوع از اقدامات کلیدی در جهت افزایش موفقیت در مشارکت عمومی و همچنین سه معیار مرتبط با سرعت، کیفیت و اثربخشی که هر سه جزو معیارهای مثبت می باشند، در نظر گرفته شده است. جهت انجام فرآیند تصمیم گیری با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره آن ها را رتبه بندی نموده تا در مرحله آخر بهینه ترین روش موجود انتخاب شود. برای این منظور از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی به معیار ها و جهت رتبه بندی گزینه ها از روش TOPSIS استفاده شد. یافته ها برای ده نوع از این اقدامات کلیدی، نشان می دهد پشتیبانی حاکمیت و تعهد قابل اعتماد در رتبه اول، لزوم تعریف اهداف و منافع مشترک در رتبه دوم، تضمین اتحاد بین نهادها و مردم در رتبه سوم، تضمین رهبری مؤثر حاکمیت در رتبه چهارم، پیدا کردن رویکردهای مشترک در راه رسیدن به اهداف در رتبه پنجم، اطمینان از ارتباط شفاف و مؤثر در رتبه ششم، شفاف سازی نقش ها و مسئولیت ها در رتبه هفتم، سرمایه گذاری در جهت اجرای دقیق فرآیندها در رتبه هشتم، افزایش زمان کارکنان دولت برای تسهیل و پشتیبانی از فرآیندها در رتبه نهم و مدیریت و نظارت بر مشکلات در روابط مشارکتی در رتبه دهم قرار گرفته اند.
۹۵۳.

آشکارسازی کانون های جدید گردوخاک گسترش یافته در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرمایش جهانی گردوخاک گسترش یافته بیابان راین روسیه گیلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۴
فرایند مستمر و رو به گسترش گرمایش جهانی به ویژه در منطقه آسیا، شرایط را برای افزایش خشکی و گسترش پدیده بیابان زایی فراهم کرده است. بسیاری از بیابان هایی که تا چندی پیش در تعادل اکولوژیک، شرایط حفاظت خاک را داشتند، امروزه به عنوان کانون های تازه ای از ایجاد مخاطره گردوخاک گسترش یافته تبدیل شده اند. نمونه های متعددی در ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص اش، در میان برخی از بیابان های مهم دنیا، اتفاق افتاده است. ناهنجاری دمایی 8 درجه ای در زمستان سال گذشته در حوضه آبخیر دریای کاسپین، کانون های گردوخاک جدیدی برای سواحل جنوبی این دریا فراهم کرده است. در تاریخ 30 الی 31 اردیبهشت 1400، گردوخاکی کم سابقه از لحاظ وسعت منطقه درگیر و همچنین غلظت، در ایستگاه های هواشناسی استان گیلان به ثبت رسید. اجرای مدل های پسگرد شیمیایی جو HYSPLIT نشان از گسیل گردوخاک از منطقه شمال غربی دریای کاسپین برای اولین بار به سواحل جنوبی دریای کاسپین (استان گیلان) با چنین شدتی دارد. کانون و منشاء این گردخاک بیابان راین در شمال غربی دریای کاسپین شناسایی شد. گرمایش مستمر و کم سابقه در منطقه و همراهی با جریان های قوی شمالی-جنوبی شرایط را برای گسیل این گردوخاک فراهم کرد. به دلیل منشاء گردوخاک گسیل شده و همچنین وضعیت جغرافیایی و توپوگرافیکی حوضه دریای کاسپین، تراز این گردوخاک از سطح زمین تا ارتفاع کمتر از 1500 متر ارزیابی شد. تحلیل شرایط همدید با استفاده از داده های بازتحلیل NCEP/NCAR با تفکیک مکانی 1 درجه، بیانگر استقرار توده هوای پرفشار با مرکز 1018 هکتوپاسکال روی بخش های شمال غربی دریای کاسپین و نفوذ زبانه پرفشار تا سواحل جنوبی دریای کاسپین است. با توجه به گرادیان مناسب فشاری و افزایش سرعت باد، چشمه های مولد گردوخاک روی مناطق بیابانی راین شکل گرفته و با حاکمیت جریان های شمالی (جنوب سو) توده گردوخاک به سمت استان گیلان گسیل می یابد.
۹۵۴.

اولویت بندی خطر سیل در حوضه آبخیز گنجوان استان ایلام با استفاده از مدل الکتره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آبخیزداری آنتروپی الکتره سیل خیزی گنجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
امروزه مخاطرات محیطی و مقابله با آن ها ازجمله مهم ترین دغدغه های پژوهشگران در زمینه برنامه ریزی محیطی و مدیریت بحران است. از میان این مخاطرات، پدیده سیل به عنوان یکی از پرخطرترین بلایای طبیعی است که در مدیریت بحران باید نگاه ویژه ای را به آن معطوف داشت؛ بنابراین اولویت بندی زیرحوضه ها جهت اجرای عملیات آبخیزداری با نگاه مقابله با سیل و کنترل آن، امری ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق سعی شده تا حوضه های حوضه آبخیز گنجوان در استان ایلام جهت اجرای طرح های آبخیزداری مقابله با سیل خیزی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره الکتره اولویت بندی شود. برای این منظور حوضه آبخیز موردمطالعه به پنج زیرحوضه ریزه وند، سرچم ده هارون، سرپتک، سرتنگ بیجار و گنجوان تقسیم گردید. معیارهای مورد نظر جهت اولویت بندی شامل سنگ شناسی، شیب، ارتفاع، بارش، کاربری اراضی و تراکم زهکشی می باشد. وزن معیارها بر اساس مدل آنتروپی آن ها به دست آمده و با استفاده از مدل الکتره  زیرحوضه های آبخیز در منطقه اولویت بندی، بررسی و سپس نقشه ی اولویت بندی این زیرحوضه ها تهیه شد. نقشه ی اولویت بندی خطر سیل در منطقه ی موردمطالعه نشان می دهد که زیرحوضه ی گنجوان با بیشترین پتانسیل سیل خیزی در اولویت اول و زیرحوضه ی سرتنگ بیجار در اولویت دوم جهت اجرای طرح های آبخیزداری مقابله با سیل قرار دارند. دلیل بالا بودن خطر سیل خیزی این زیرحوضه، ساختار زمین شناسی منطقه است که در قسمت بالادست از سازند گچساران با نفوذپذیری کم و در قسمت پایین دست از سازندهای بسیار حساس به فرسایش رسوبات آبرفتی دوران چهارم زمین شناسی پوشیده شده اند.
۹۵۵.

بررسی نقش تعامل الگوهای توأم بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی در رخداد بارش سنگین فروردین ماه 1398 در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بریده کم فشار رودباد جبهه قطبی واداشت جوی کانون رطوبتی استان لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۴۵
بارش های سنگین به عنوان عامل مخاطره آمیز در بروز سیل، به طور مداوم خسارت های جبران ناپذیری در بیشتر مناطق، ازجمله استان لرستان وارد می کند. در این پژوهش به بررسی نقش تعامل الگوهای توأم بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی در رخداد بارش سنگین فروردین ماه 1398 در استان لرستان پرداخته شد. برای نیل به این هدف، از چهار پایگاه داده شامل: فراسنج های پایش جوی روزانه (نقشه های فشار، دما، باد، تاوایی، رطوبت نسبی و ...) پایگاه  NCEP/NCAR با قدرت تفکیک مکانی 5/2 درجه جهت شناسایی الگوهای همدیدی مؤثر بر وضعیت هواشناختی منطقه موردمطالعه، نقشه های همپوشانی مدل عددی جهانیGFS با قدرت  تفکیک مکانی 13 کیلومتر برای بررسی تطبیقی جریان باد با فراسنج های موردمطالعه، داده های بارش ماهوارهTRMM  با قدرت تفکیک مکانی 25/0 درجه، جهت پایش توزیع فضایی بارش و داده های مشاهداتی ایستگاه هواشناسی خرم آباد بر اساس کدهای هواشناسی همدیدی (ww)، در راستای تحلیل وضعیت هوا در هنگام رخداد بارش سنگین، استفاده شد. نتایج حاصله حاکی از ناپایداری و صعود هوای مرطوب، توسط دو واداشت جوی بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی و همگرا شدن جریانات مرطوب از سه کانون رطوبتی شمال اقیانوس هند، دریای سرخ و شرق مدیترانه می باشد. این ویژگی ها، شرایط همدیدی دینامیکی لازم را برای وقوع بارش سنگین مهیا نمود. البته عوامل محیطی متعدد دیگری، از قبیل اشباع بودن لایه سطحی خاک به دلیل میزان بالای بارش در روزهای قبل از وقوع سیل و ... در تشدید سیل مذکور نقش داشته اند.
۹۵۶.

تحلیل و سطح بندی پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM (مورد پژوهی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشران های کلیدی تاب آوری کالبدی زلزله مدل سازی ساختاری-تفسیری منطقه 10 تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۷۷
تاب آوری رویکردی نو در راستای ارتقای ظرفیت مانایی و تحمل پذیری بنیان های توسعه در شهرهاست. هدف از پژوهش پیش رو مدل سازی پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 تهران در برابر زلزله با رویکرد آینده نگاری و طراحی ارتباطات بین این پیشران ها است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و پیشران های کلیدی موردبحث با روش تحلیل محتوا شناسایی شده اند. در بخش مدل سازی، از آرای خبرگان دانشگاهی در حوزه تاب آوری با روش دلفی استفاده شده است. داده ها با ابزار مصاحبه و پرسشنامه دو به دویی جمع آوری و با استفاده از ملاک روایی صوری، روایی پرسشنامه سنجیده شده است. روابط بین پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه در برابر زلزله با استفاده از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM) تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. درنهایت با استفاده از تحلیل میک مک (Micmac) نوع پیشران های کلیدی با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری آن ها بر سایر عوامل مشخص و در شش عرصه، سطح بندی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیشران "کلاس دانه بندی" با بیشترین قدرت نفوذ، زیربنا و محرک اصلی تاب آوری کالبدی شهری بوده و هرگونه اقدام برای افزایش تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه در برابر زلزله، مستلزم اصلاحات در این پیشران است. پیشران های "توزیع خدمات" و "استحکام بناهای با کاربری عمومی" نیز به ترتیب با میزان قدرت نفوذ 1 و 3 کمترین تأثیر را در تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه دارند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از این است که عناصر در سطوح بالاتر، قدرت تحریک کنندگی کمتر و میزان وابستگی بیشتر دارند.
۹۵۷.

شناسایی واحدهای ژئومورفولوژی مشابه جهت اعمال مدیریت یکسان بر اساس شدت بیابانزائی (مطالعه موردی سیستان و بلوچستان- سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واحدهای ژئومرفولوژیکی تجزیه کلاستر مدیریت بیابان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
برای اجرای مدیریت صحیح پس از تهیه نقشه بیابان زایی شناخت واحدهای مشابه بسیار ضروری است. چرا که دو واحد ژئومورفولوژیک یا دو واحد کاری که از نظر شدت بیابان زایی یکسان می باشند، الزاماً مدیریت یکسانی نیاز ندارند. در این مطالعه برای شناسایی واحدهای مشابه که مدیریت یکسانی نیاز دارند ابتدا شدت بیابان زائی با توجه به 4 معیار مهم اثر گزار در منطقه (معیارهای اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و فرسایش بادی) بر اساس مدل IMDPA مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس با کمک روش تجزیه خوشه ای واحدهای مشابه شناسایی و طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از ارزیابی مدل بیابان زائی نشان داد که 32/59 درصد از کل مساحت واحدهای کاری در کلاس شدید و 68/40 درصد مساحت مناطق مورد مطالعه در کلاس متوسط از نظر شدت بیابان زائی قرار گرفته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای برای شناسائی واحدهای مشابه نشان داد که کل واحدهای ژئومورفولوژیکی در شش خوشه متفاوت قرار گرفته است. بر اساس نتایج مشاهده شد که الزاماً دو واحد کاری که شدت بیابان زائی یکسانی دارند در یک خوشه قرار ندارند و واحدهای کاری با شدت یکسان در خوشه های متفاوتی قرار می گیرند. لذا می توان گفت که استفاده از روش خوشه بندی به همراه مدل های بیابان زائی جهت شناسایی واحدهای مشابه برای برنامه ریزی و اجرای برنامه های مدیریتی از کارائی مناسبی برخوردار می باشد.
۹۵۸.

بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند در مزارع گندم؛ طراحی مدل قصد رفتاری با رویکرد بیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم کشاورزی اقلیم هوشمند تئوری رفتار برنامه ریزی شده تئوری هنجار برانگیختگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۴۱
تغییر اقلیم در ایران باعث کاهش بارندگی، افزایش درجه حرارت و خشکسالی های مستمر گردیده است. تولید کشاورزی در ایران متاثر از تغییر اقلیم با کاهش میزان تولید محصولاتی مانند گندم مواجه شده است. با توجه به سیاست دولت در خودکفایی تولید گندم و ایجاد امنیت غذایی پایدار استفاده از فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند برای مقابله با اثرات تغییر اقلیم ضرورت دارد. هدف این مطالعه طراحی الگوی رفتاری بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند با تاکید روی انگیزه می باشد. روش این پژوهش کمی، از نظر هدف کاربردی و داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. برای آزمون مدل و فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری بیزی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 800 گندمکار شهرستان نظرآباد استان البرز می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 260 نفر و روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای با انتساب متناسب تعیین شد. نتایج نشان داد هنجارهای شخصی(0/453)، هنجارهای ذهنی(0/221) و کنترل رفتاری درک شده(0/185) بترتیب موثرترین متغیرها بر قصد بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند می باشند. گویه استفاده از کشاورزی حفاظتی در سال آینده در قصد بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند، گویه استفاده از این فناوری ها بدلیل تاثیر افراد فامیل در هنجارهای ذهنی، گویه احساس بهتر و موثرتر بودن در استفاده از این فناوری ها در هنجارهای شخصی و گویه دسترسی به آموزشهای مربوط به فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند در کنترل رفتاری درک شده، بیشترین تاثیر را روی رفتار بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند دارند.
۹۵۹.

شناسایی مناسب ترین نقاط دیده بانی در پایش عرصه های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Viewshed مناطق قابل رؤیت پایش عرصه های منابع طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
شناسایی نقاط مناسب دیده بانی و پایش عرصه های منابع طبیعی برای تهدیداتی نظیر آتش سوزی با میدان دید وسیع یکی از مراحل اصلی پایش یک حوزه آبخیز با استفاده از تحلیل رؤیت پذیری سامانه های اطلاعات مکانی است. تعبیه برج های دیده بانی علاوه بر تشخصی تخریب های صورت گرفته دارای کاربردهای دیگری با توجه به توسعه تکنولوژی می باشند. در این تحقیق 30 روستای قرار گرفته در حوزه آبخیز چهل چای همراه با 26 نقطه با چشم انداز مناسب و قابل دسترس به عنوان نقاط مشاهده گر انتخاب شدند. بدین منظور، تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری منطقه موردمطالعه با استفاده از نرم افزار QGIS جهت تعیین درصد مناطق رؤیت پذیر انجام گرفت. رؤیت پذیری این نقاط در چهار سناریو (ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/1 متر و شعاع دید 1200 متر، ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/11 متر و شعاع دید 1200 متر، ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/1 متر و شعاع دید 10000 متر و ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/11 متر و شعاع دید 10000 متر) برای پایش غیرمستقیم حوزه آبخیز با استفاده از برنامه جانبی Viewshed در محیط نرم افزار QGIS موردبررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه جانبی Viewshed مکان یابی مناطق قابل رؤیت و غیرقابل رؤیت را از نقاط مشاهده گر با توجه به سناریوهای مختلف امکان پذیر می کند. به علاوه با ترکیب این نقاط با همدیگر می توان پوشش مناطق قابل دید برای پایش کل حوضه را افزایش داد. علاوه بر این، تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری یک روش بسیار مفید و کاربردی برای ارزیابی برج های مراقبتی و تعیین موقعیت بالقوه این برج ها است. درنهایت، علاوه بر تعیین برج های دیدبانی، رویکردهای مبتنی بر GIS که شامل تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری و فناوری های سنجش ازدور می شود، با هدف برنامه ریزی بهینه سیستم های نظارتی از نظر اقتصادی، فنی و کاربردی، پیشنهاد می شود.
۹۶۰.

ارزیابی کارایی مدل های RUSLE و ICONA در پهنه بندی فرسایش خاک حوضه بلده، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک RUSLE ICONA حوضه بلده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
ارزیابی و پهنه بندی فرسایش خاک با استفاده از مدل هایی که دقت بیشتری داشته باشند، به اجرای فعالیت های حفاظتی و کنترل فرسایش خاک در داخل حوضه و کاهش میزان رسوب در خارج از آن کمک می کند. هدف از این پژوهش پهنه بندی شدت فرسایش خاک حوضه بلده با استفاده از مدل های RUSLE و ICONA و بررسی میزان دقت آنها با مشاهدات و مقادیر واقعیت زمینی است. فاکتورهای مدل RUSLE شامل فرسایندگی باران ( R )، فرسایش پذیری خاک ( K )، توپوگرافی ( LS )، پوشش گیاهی ( C ) و عملیات حفاظتی ( P ) به ترتیب از داده های بارندگی منطقه، نقشه خاک، مدل رقومی ارتفاع و تکنیک های سنجش از دور محاسبه شده اند. براساس مدل ICONA درابتدا از هم پوشانی دو لایه شیب و سنگ شناسی، نقشه فرسایش پذیری خاک به دست آمد. سپس برای تهیه نقشه حفاظت خاک، لایه های شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی منطقه همپوشانی شدند و در مرحله آخر با استفاده از لایه های فرسایش پذیری و حفاظت خاک، نقشه پهنه بندی فرسایش با این مدل نیز تهیه گردید. برای ارزیابی دقت این مدل ها از شاخص های آماری و روش BLM که تمامی عوامل آن طی مشاهدات میدانی به دست آمد، استفاده شده است. برای این منظور، یک نقشه با 2500 نقطه به صورت شبکه بندی منظم جهت نمونه برداری از نقشه های حاصل از مدل ها تهیه گردید و بر این اساس آماره های RMSE   (جذر میانگین مربعات خطا)،   MAE (میانگین خطای مطلق)، MSE (میانگین مربعات خطا) و NSEC (ضریب کارایی ناش و ساتکلیف) محاسبه شد. نتایج شاخص های آماری مذکور و خطاهای مدل ها نشان می دهند که مدل های مذکور در حوضه بلده کفایت بالایی ندارند، اما کارایی و میزان تطابق طبقات فرسایش مدل ICONA با خروجی BLM به عنوان نقشه مرجع اندکی بیشتر است، چرا که مقدار RMSE ، MAE و MSE آن کمتر و NSEC آن به عدد یک نزدیک تر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان