فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رابطه خدمات برون دانشگاهی با بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس اعضاء هیات علمی کشاورزی (مطالعه موردی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه خدمات برون دانشگاهی با بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس اعضای هیات علمی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 95 نفر از اعضای هیات علمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران بود. دادههای مربوط به خدمات برون دانشگاهی از طریق پرسشنامه و اطلاعات مربوط به بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس از طریق اسناد و مدارک جمعآوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین خدمات بروندانشگاهی با بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس رابطه معنیداری وجود ندارد. همچنین نتایج حاصل از تحقیق حاکی از عدم تفاوت معنیدار خدمات برون دانشگاهی، بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس اعضاء هیات علمی از نظر جنسیت، سابقه اشتغال، وضعیت استخدام، سن و رشتهی تحصیلی میباشد. در این بررسی رابطه معنی داری در سطح یک درصد بین بهرهوری پژوهشی و مرتبه علمی **602/0=t ، میزان تحصیلات **001/0 = z و دانشگاه محل تحصیل **000/0 = t مشاهده گردید ولی از نظر خدمات برون دانشگاهی و عملکرد تدریس تفاوت معنی داری بین این عوامل بدست نیامد.
مطالعات روستایی در اروپا بررسی دو کنفرانس بین المللی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل مؤثر بر تمایل کشاورزان به مشارکت در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی زراعی مورد: شهرستان خوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم یکپارچگی زمینهای کشاورزی در سطح کشور، دشواریهای فراوانی در استفاده ی مناسب از عوامل تولید و دستیابی به توسعه ی پایدار کشاورزی و روستایی به وجود آورده است. بهرهبرداری مناسب از عوامل تولید برای به فعالیت درآمدن امکانات بالقوه، اجرای کامل قانون یکپارچه سازی اراضی، تعاونی کردن تولید یا تجمیع اراضی خرد و پراکنده، ایجاد قطعات اراضی مناسب برای تولید و تجمیع سرمایههای انسانی و مادی پراکنده ی کشاورزان از راهبردهای اساسی و مهم در رسیدن به توسعه ی پایدار کشاورزی و روستایی محسوب می شود. بدیهی است مشارکت کشاورزان در امر یکپارچه سازی اراضی زراعی می تواند زمینه ساز اهداف راهبردی مذکور باشد، قابل ذکر است کشاورزی خراسان جنوبی نیز با بافت سنتی و با واحدهای کوچک بهره برداری با مشکلات فرآینده ای روبروست. از این رو به منظور افزایش بازده تولید، مکانیزه کردنکشت، مصرف بهینه ی آب و بهبود مدیریت مزرعه، طرح یکپارچهسازی اراضی زراعی در72 هکتار از اراضی زراعی شهرستان خوسف، واقع در استان خراسان جنوبی اجراشده است.
این تحقیق ضمن بیان ابعاد پذیرش کشاورزان، به بررسی عواملی که بر تمایل آنان به پذیرش و مشارکت در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی زراعیمؤثر می باشند، پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع مطالعات کاربردی- توسعه ای و روش آن توصیفی- تحلیلی است. دادههای لازم از طریق دو نوع پرسشنامه (پرسشنامه کشاورزان و پرسشنامه کارشناسان)، مصاحبه، مشاهده و پرسشگری جمعآوری و با استفاده از فنون آماری و نرمافزارهای Excel وSpss مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین متغیّرهای مستقل سن، جنس، شغل و میزان تحصیلات بهرهبرداران و تمایل آن ها برای مشارکت در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی زراعی رابطه ی معنی داری وجود دارد.
تحلیلی بر نحوه توزیع فضایی امکانات و خدمات روستایی و سطح بندی دهستانهای استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی پایداری توسعه روستایی، مطالعه موردی بخش هیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت همه جانبهای که پایداری بهعنوان پارادایم حاکم در موضوع توسعه به دست آورده، پرداختن به توسعه پایدار روستایی کاری در خور توجه ویژه است. در این زمینه شاخصسازی متناسب با مکان/ فضا و ایجاد چارچوبی برای طرح معرف ها میتواند بحث جدیدی را مطرح سازد. این بحث جدید در قالب فرضیههایی چون: 1- پایداری روستاهای بخش هیر نامطلوب است و 2- توزیع جغرافیایی شدت پایداری روستاهای بخش هیر از عامل وضعیت محیطی بیش از عوامل انسانی تبعیت میکند، مطرح است. در این تحقیق با نگرش اندام وار به توسعه پایدار و با شاخصسازی بر اساس خصوصیات نظامهای پایدار در قالب ماتریس انداموار توسعه پایدار با روش شناختی توصیفی- تحلیلی و در نظر گرفتن 85 معرف و گردآوری اطلاعات ثانویه و همچنین تولید اطلاعات از طریق پرسشنامه به ارزیابی و سطحبندی پایداری توسعه روستاهای بخش هیر با تکنیکهای بارومتری و تحلیلهای فضایی نظامهای اطلاعات جغرافیایی اقدام شده است. نتایج تحقیق حاکی از وضعیت نامطلوب پایداری در منطقه مطالعه شده است. در این منطقه وضعیت توسعه به نحوی است که اغلب سکونتگاهها در طبقه متوسط قرار میگیرند. در خصوص عوامل مؤثر در توسعه پایدار با تجزیه و تحلیل آماری (تحلیل واریانس) بر روی پنج عامل وضعیت طبیعی، فاصله تا مرکز بخش، جمعیت، اشتغال و باسوادی، مشخص شد که عامل وضعیت طبیعی و جمعیت روستاها بیشترین همبستگی را با پایداری توسعه روستایی دارد.
بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوار روستایی مطالعه موردی: زنان روستایی شهرستان هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان حدود نیمی از جمعیت روستایی را تشکیل داده و علی رغم وضعیت نامناسب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقش قابل توجهی در جامعه ایفا می نمایند. آنان علاوه بر مسئولیت مدیریت منزل و تربیت فرزندان، در فعالیت های کشاورزی و دامداری در خانواده نیز مشارکت دارند. اما متأسفانه با وجود تلاش زیاد زنان در جوامع روستایی، نقش این گروه غالباً در فعالیت های تولیدی و اقتصادی نادیده گرفته می شود. با این نگرش هدف مقاله حاضر بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوارهای روستایی شهرستان هامون می باشد. روش تحقیق مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. در این راستا ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با فعالیت های زنان روستایی در بخش کشاورزی و دامداری در طی دوره های ماهانه جمع آوری، سپس میزان درآمد( در صورت دریافت دستمزد) برآورد گردید. در ادامه به نقش کار پنهان زنان روستایی(با توجه به تعدیل عامل مداخله گر درآمد همسر) در سطح رفاه خانوارها پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد، برآورد ارزش پولی کار پنهان زنان روستایی شهرستان هامون در امور کشاورزی و دامداری به طور میانگین ماهانه 7405000 ریال می باشد همچنین بین چهار گروه درآمدی خانوارهای روستایی و کار پنهان زنان تفاوت معنا داری دیده می شود. لذا پیشنهاد می گردد:با توجه به اینکه کار پنهان زنان روستایی قلب اقتصاد خانواده است، فرهنگ سازی های لازم در زمینه ارزشمند نمایاندن این خدمات که در حجم تولید ملی انکار ناپذیر است صورت گیرد و دولت با حمایت از طرح های کوچک زود بازده تولیدی و ارائه تسهیلات مالی زمینه استفاده از این نیروی عظیم انسانی را فراهم آورد.
ارزیابی اثرات بازار هفتگی ملکان بر پایداری اقتصادی نواحی روستایی (مطالعة موردی: دهستان مرحمت آباد شمالی، شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای هفتگی از گذشته های دور تاکنون به عنوان مراکزی برای انجام مبادلات ضروری و مورد نیاز، به حیات خود ادامه داده اند. شاید این ادعا که بازارهای هفتگی برجای مانده، به شکل اولیة بازارها در جوامع ابتدایی بشر هستند که تاکنون نیز کارکردهای خود را حفظ کرده اند و در اقتصاد جوامع نقش دارند، ادعایی درخور توجه باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات بازار هفتگی ملکان بر پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی است. نوع تحقیق، کاربردی، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش های گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه) است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی و به شیوة تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق، کشاورزان بهره بردار دهستان مرحمت آباد شمالی هستند. بنابر سر شماری عمومی کشاورزی در سال 1382، کشاورزان بهره بردار این دهستان در این سال 1503 نفر بوده اند که به عنوان حجم نمونه، تعداد 266 کشاورز ازطریق فرمول کوکران انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد شنبه بازار ملکان تأثیرات مختلفی در اقتصاد روستایی محدودة موردمطالعه داشته است. بیشترین اثرات آن ایجاد انگیزة خرید بین کشاورزان (به دلیل ارزان بودن کالاها و خدمات)، فروش مستقیم محصولات توسط کشاورزان به مصرف کنندگان، افزایش مشاغلی مانند چوبداری، دست فروشی، پیله وری (چرچی) و مغازه های سرراهی و نیز افزایش درآمد کشاورزان با توجه به افزایش تولید محصولات کشاورزی بوده است.
سنجش رضامندی روستاییان از شرکت های تعاونی روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش جمعیت، کاهش منابع و امکانات و نیز پیدایش نیازهای اجتماعی و اقتصادی جدید در کشورهای در حال رشد نظیر ایران، تحقق اهداف توسعه روستایی و برخورداری روستاییان از معیشت پایدار، بدون توجه به مقوله تعاون روستایی و بهبود وضعیت آن میسر نخواهد شد. در این راستا واکاوی نقاط قوت و ضعف شرکت های تعاونی روستایی به عنوان یک نهاد با سابقه را می توان از جمله راهکارهای اصلی در فرایند توسعه روستایی دانست. بر این اساس، هدف کلی از پژوهش توصیفی– همبستگی حاضر سنجش رضامندی روستاییان از شرکت های تعاونی روستایی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را روستاییان عضو شرکت های تعاونی روستایی در 5 شهرستان استان کرمانشاه (اسلام آباد غرب، جوانرود، سنقر و کلیایی، روانسر و کرمانشاه) تشکیل داده اند. برای انتخاب نمونه های مورد مطالعه از روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی استفاده شده و 38 شرکت تعاونی روستایی مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده گردیده که روایی آن توسط پانل متخصصان تأیید و پایایی تمام بخش های آن بالای 7/0 گزارش گردید. نتایج نشان می دهد که حدود 21 درصد از روستائیان، از شرکت تعاونی روستایی محل خود رضایت کامل داشته و 79 درصد آنان از عضویت در شرکت ابراز نارضایتی نموده اند. همچنین متغیرهای مستقلی نظیر احساس مسئولیت مدیرعامل و اعضای هیأت مدیره در قبال دارایی و اموال شرکت، تبعیض و بی عدالتی در ارائه خدمات، ارائه به موقع کالاها و خدمات توسط شرکت، نبود حسابرسی های زمان مند و عدم اطلاع رسانی عملکرد شرکت، تحویل به موقع بهای محصولات کشاورزی به کشاورزان و هماهنگی بین مسئولین شرکت-ها با روستاییان به ویژه شوراهای اسلامی، به عنوان عوامل مؤثر بر رضامندی روستاییان از شرکت های تعاونی روستایی شناخته شدند.
ارزیابی گردشگری پایدار روستایی مورد شناسی: بخش سامان- شهرستان شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضرگردشگری به طور اعم و پایداری گردشگری به طور اخص در مناطق توریستی شهری و روستایی، به یکی از مهمترین مباحث در محافل علمی و آکادمیک جهان تبدیل شده است. ارزیابی وضعیت حاضر و نحوه پیشرفت به سوی پایداری گردشگری بخصوص در نواحی روستایی، باعث توسعه روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- محیطی و نهادی میگردد. از طرفی رسیدن به پایداری در ابعاد مختلف آن مستلزم وجود سنجهها، شاخصها و الگوهای صحیح جهانی گردشگری در جهت ارزیابی و تبیین وضعیت پایداری گردشگری است. بنابراین استفاده بهینه از شاخصها در زمینه توسعه گردشگری روستایی میتواند نقش مهمی در متنوع سازی اشتغال،کاهش تفاوتهای درآمدی بین روستاییان و شهرنشینان، کاهش مهاجرت و توسعه زیرساختها و رضایت ساکنان محلی و افزایش سطح زندگی بشود. از این رو در تحقیق حاضر نیز پرسش اصلی این است که شاخصهای پایدار گردشگری در نواحی روستایی بخش سامان، به لحاظ اقتصادی،اجتماعی- فرهنگی، محیطی- کالبدی و نهادی که منجر به ایجاد پایداری گردشگری در محیط روستایی میشوند، کدامند؟ بدین منظور پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است و با تهیه پرسشنامه از دیدگاه دو گروه خانوار روستایی و مسوولان استفاده شده است. جامعه آماری بخش سامان دارای 23 روستا است که 8 روستا با 2848 خانوار با توجه به پتانسیلها و جاذبهها و موقعیت جغرافیایی آنها، 150خانوار (حدود 5 درصد از مجموع کل خانوارهای هر روستا به شرطی که تعداد نمونهها کمتر از 15 مورد نباشد) به عنوان نمونه آماری جامعه محلی و تعداد 20 نفر از مسوولان انتخاب شدهاند. در این پژوهش پس از تکمیل پرسشنامه و سنجش اعتبار سازهای با روش تحلیل عاملی و آزمونKMOو در نهایت پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ، از حدود 124 شاخص به شیوه دلفی در قالب چهار فرضیه اصلی انتخاب شد و با استفاده از روشهای آماری همبستگی، کندال b,c، گاما، اسپیرمن در بسته آماری SPSSو نرمافزار EXCELمورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافتههای تحقیق، از مجموع 42 شاخص اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، محیطی- کالبدی و نهادی مورد مطالعه گردشگری پایدار روستایی، 8 شاخص از دیدگاه مردم و 15 شاخص از دیدگاه مسوولان تأیید شدند. در عین حال، با تحلیل نظرات دو دیدگاه، همگرایی (همسانی) در 25 شاخص و واگریی (ناهمسانی) در 17 شاخص مشاهده شده است.
برزکو و مشایخ دایو
برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی با بهره گیری از مدل تحلیلی SWOT در بخش خمام شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستا به عنوان کوچک ترین واحد جغرافیایی است که معیشت اغلب ساکنان آن مبتنی بر بهره کشی از زمین است و توسعه یکپارچه روستایی منوط به افزایش تولید، بهبود سطح دانش و انگیزش، ارایه خدمات گوناگون، بهبود و اصلاح شبکه ارتباطی و حمل و نقل، بهسازی مسکن روستایی، تنوع بخشی به امکانات اشتغال و اصلاح و انتظام شبکه مکانی ـ فضایی سکونتگاه های روستایی در راستای رسیدن به توسعه کلان کشور، شناخت نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها است تا بتوان با شناخت همه جانبه برنامه ریزی بهینه ای در جهت توسعه نواحی روستایی ارایه نمود.
در مقاله حاضر، ویژگی های طبیعی، اجتماعی ـ جمعیتی، فرهنگی ـ سیاسی، اقتصادی و فضایی ـ کالبدی روستاهای بخش خمام مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است و با تلاشی در جهت یافتن پاسخ این سوال که چگونه می توان به برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی در محدوده مورد مطالعه دست یافت و هدف های کاربردی و ضرورت های خاص تحقیق حاضر در جهت دست یابی به پاسخ سوال اصلی طرح درنظر گرفته شده است که با انتخاب شیوه مطالعه مناسب در جهت دست یابی به نتایج سودمند و آزمودن فرضیه ها به ارایه راهکار پرداخته شود.
نقش تعاونیهای تولیدی در توسعه مناطق روستائی نقش تعاونیهای تولیدی در توسعه مناطق روستائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که بهرهبرداریهای کشاورزی در کشور عمدتاًًَ در قطعات کوچک صورت می گیرد و کشاورزان با سرمایههای اندک و به تعداد فراوان در اقصی نقاط کشور پراکندهاند، در تولید، بازاریابی، تأمین اعتبار و تهیّة نهادههای تولید دارای مشکلات فراوانی هستند. آنان مجبورند تا دسترنج خود را به واسطه ها و سلف خواران فروخته و از حدّاقل سود بهرهمند شوند که بعضاًَ در این بین متضرّر میشوند. برای جلوگیری از این امر، آنان به تشکیل تعاونیهای تولیدی مبادرت ورزیده و زمینهای را بوجود میآورند تا با مشارکت فعّال، سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خویش را بدست گرفته و توسع? مناطق روستایی را محقّق گردانند. در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده از روشهای توصیفی- تحلیلی در میان اعضای تعاونیهای تولیدی مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر به بررسی تأثیر تعاونیهای تولیدی در توسع? مناطق روستایی پرداخته است. نتایج حاصل که از طریق تجزیه و تحلیل آماری بدست آمده، نشان میدهد که عضویّت در تعاونیهای تولیدی به ایجاد اشتغال و افزایش درآمد روستائیان و در نهایت به توسع? مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر انجامیده است.
سنجش پایداری سکونتگاه های روستایی با استفاده از سیستم های هوشمند (منطق فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی، با استفاده از تکنیک های تصمیم-گیری چندشاخصه(مطالعة موردی: دهستان های شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی های توسعة در سطح کلان و منطقه ای، شناخت و درک تفاوت های موجود میان مناطق روستایی ازحیث سطح برخورداری آن ها از امکانات و زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این شناخت می تواند به تصمیم گیران و برنامه ریزان در کشف و شناسایی میزان محرومیت مناطق روستایی، میزان فاصلة وضعیت موجود از اهداف تعیین شده، کشف توانمندی های هر منطقه و برنامه ریزی برای توسعة متوازن مناطق روستایی کمک کند. یکی از روش های ارزیابی برای این گونه مسائل، تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه است که برای ارزیابی، رتبه بندی و اولویت گذاری چند گزینه به کار گرفته می شود. در این پژوهش با بهره گیری از سه روش تصمیم گیری چندشاخصه؛ یعنی، SAW٬TOPSIS و VIKOR و با استفاده از شاخص های توسعه در حوزه های جمعیتی، آموزشی، بهداشتی، تأسیساتی- زیربنایی، سیاسی، ارتباطی- اطلاع رسانی و رفاهی، به ارزیابی و رتبه بندی دهستان های شهرستان ساری، براساس میزان توسعه یافتگی پرداخته می شود؛ به این ترتیب که سطح توسعه یافتگی و برخورداری از امکانات رفاهی- خدماتی دهستان های موردمطالعه در مقایسه با هم بررسی می شوند. نتایج این مطالعه نشان می دهد اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان ساری وجود دارد؛ به طوری که دهستان های واقع در مناطق جلگه ای و نزدیک به شهر ساری، نسبت به دهستان های واقع در نواحی جنگلی و کوهستانی، به مراتب در سطوح بالاتر رتبه بندی قرار دارند.
نقش کارآفرینی در توسعه مناطق روستایی با تأکید بر گردشگری (مورد: دهستان حصار ولیعصر- شهرستان آوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صاحب نظران توسعه روستایی با درنظر گرفتن مزیت ها و اثرات مثبت فعالیت های گردشگری در ایجاد درآمد و فرصت های شغلی، از آن به عنوان یک گزینه جدید در ایجاد ارزش افزوده تجاری، عاملی برای ایجاد ارتباط بین بخش های اقتصادی این مناطق و در نهایت ابزاری برای متنوع سازی اقتصادی و توسعه جوامع محلی یاد می کنند. در همین راستا، هدف تحقیق حاضر بررسی نقش گردشگری روستایی در ایجاد زمینه های کارآفرینی در دهستان حصار ولیعصر- شهرستان آوج است. نوع تحقیق کاربردی، روش تحقیق تحلیلی- توصیفی مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق شامل 4 روستای کامشکان، اسماعیل آباد، چنگوره و مشهد است که تعداد خانه های دوم گردشگری در آنها بیش از 50 درصد مساکن موجود می باشد. حجم نمونه 112 سرپرست خانوار انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری از قبیل t تک نمونه ای و فریدمن (برای تحلیل میانگین عددی و رتبه ای و کای دو) و کروسکال والیس (برای بررسی میانگین رتبه ای در بین روستاهای نمونه) بهره گرفته شده است. تحلیل کمی نتایج داده های پرسشنامه ای با استفاده از آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد که معناداری تفاوت میانگین عددی از مطلوبیت عددی مورد آزمون (که میانگین طیف لیکرت= 3) در نظر گرفته شده است، در همه شاخص ها در سطح 99 درصد معنادار بوده و تفاوت همه شاخص های بررسی شده از حد مطلوب به شکل مثبت می باشد که این امر، بیانگر این نکته است که توسعه گردشگری در روستاهای مورد مطالعه، توانسته است نقش مهمی در بهبود شرایط کارآفرینی در بین ساکنین محلی ایجاد کند. همچنین نتایج مطالعه نشان می دهد که گردشگری توانسته است منجر به بهبود کارآفرینی در بین پاسخگویان ساکن در روستاهای نمونه شود و از طرفی دیگر، تفاوت زیادی در بین روستاهای مقصد گردشگران خانه های دوم بدلیل اثربخشی این فعالیت ها در همه روستاها در شاخص های کارآفرینی مشاهده نشده است.