فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
716 - 733
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی پیشران های کلیدی مؤثر در برند کم شتاب گردشگری در روستای جواهرده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف ، اکتشافی - تبیینی و از نظر روش، کیفی - کمی، مبتنی بر نظرات 30 نفر از کارشناسان است که به صورت گلوله برفی و قضاوتی انتخاب شدند. در روش کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA مدل اولیه، طراحی و با نرم افزار MICMAC روابط بین پیشران ها تبیین، اولویت بندی و ارزش گذاری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 49 پیشران کلیدی شناسایی شده در سه دسته مؤلفه های، محصول گردشگری کم شتاب، فرایند گردشگری کم شتاب و برنامه گردشگری کم شتاب، تقسیم پذیر هستند. در این راستا، پیشران های حفظ کیفیت محیط، چشم انداز و جاذبه های طبیعی درون یا پیرامون، آب و هوای پاکیزه و مطلوب، آموزش گردشگری کم شتاب، فضاهای عمومی پذیرا و پویا، جلب نظر مثبت راجع به برند کم شتاب (نگرش)، شخصیت مقصد، داشتن یک داستان منحصربه فرد و انگیزش جهت استفاده از برند گردشگری کم شتاب، تأثیرگذارترین پیشران ها در ایجاد برند گردشگری کم شتاب روستای جواهرده هستند.
تحلیل عوامل مؤثر بر فقر روستایی در دوران شیوع ویروس کرونا مورد: استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا بزرگ ترین شوک را بر اقتصاد جهان تحمیل کرده و باعث اجرای سیاست های کنترلی برای مهار آن از سوی دولت ها مانند؛ فاصله گذاری اجتماعی، تعطیلی های موقت کسب وکارها، قرنطینه و .. شده که اثرات منفی آن ها در مناطق روستایی به دلایل مختلف بیشتر بوده و به عاملی اثرگذار در تحولات فقر روستایی بدل شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی استان آذربایجان شرقی در دوران شیوع کرونا بوده و از حیث هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. بنیان فلسفی پژوهش ترکیبی است که در مرحله بررسی تالار گفتمان (Q) رویکرد کیفی و در مرحله تحلیل عاملی جنبه کمی دارد. جامعه گفتمان شامل؛ 24 نفر از مدیران و کارشناسان (فرمانداری، بهداشت و درمان، ادارات دولتی، بخشداری ها، دهیاری ها و ...)، خبرگان محلی و متخصصان حوزه فقر و روستا است. برای انتخاب نمونه آماری از روش گلوله برفی و متواتر نظری استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های ماتریس های کیو، از تحلیل عاملی به روش اکتشافی (استنفسون) استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد، عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی در دوران شیوع کرونا در استان آذربایجان شرقی عبارت اند از؛ 1) عدم رعایت محدودیت های قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی؛ 2) تعطیلی کسب و کارها، افزایش هزینه ها و فشارهای اقتصادی و روانی؛ 3) کاهش درآمد، سرمایه تولید و مدیریت ناکارآمد؛ 4) مشکلات مالی و کاهش جریان های فضایی؛ 5) اعتماد اجتماعی و ضعف خدمات بهداشتی-درمانی؛ 6) بازاریابی و دسترسی به خدمات و جاده های ارتباطی؛ 7) مشخص نبودن برنامه ها و سیاست های کلان، کاهش تولید و افزایش ناهنجاری اجتماعی؛ 8) عوامل سیاسی و اعمال محدودیت های حمل ونقلی. در این میان، عامل عدم رعایت محدودیت های قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی با مقدار ویژه 13/3 و درصد واریانس 04/13 بیشترین تأثیر را تحولات فقر روستایی در دوران شیوع ویروس کرونا در محدوده مورد مطالعه داشته است.
Proposing a Structural Equation Model for Feasibility of Rural Tourism Development (Case Study: Gaikan Village of Aligudarz County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
41 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism can be considered a country-related experience that includes a wide range of attractions and activities. They can be related to agriculture and might increase opportunities to provide services to local communities. In the same time, they can change the nature of geographical landscapes. Thus, this study aimed to investigate the feasibility of rural tourism development using the structural equation model in Gaikan Village of Aligudarz County. Design/methodology/approach- This is applied study, in terms of purpose, and in terms of method, it is descriptive-analytical. To fulfill the purpose of the study, field study and survey were used. Using Cronbach's alpha test, the reliability for two feasibility components (attractions and capabilities of rural tourism, and obstacles and problems of rural tourism development), were 0.79 and 0.80, respectively, which indicates the good fit of the research tool. The statistical population consisted of three categories of experts, tourists and villagers (270 people in total: 13 experts, 129 tourists and 128 villagers) who were selected by simple random sampling. In order to analyze the data, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS20 and AMOS software were used. Findings- The findings showed that the most important attractions and tourism capabilities of Gaikan Village are in four main categories: cultural and religious attractions, use of organic product, rural welfare facilities and services, and natural attractions. Also, the most important restrictions and obstacles of tourism development in this village are: lack of proper investment, avoidance of using agricultural products and related industries, ignorance of local people about the benefits of tourism, lack of amenities, and creating environmental pollution. The last one has a significant relation with tourist development. Research limitations/implications - Lack of proper access to transportation infrastructure, roads, and accommodations in the area of Aligudarz County has created limitations for the development of tourism in the study area. Moreover, access to tourists and key informants of rural issues (statistical population of the study) was one of the problems in the research. Practical implications - Due to the lack of transportation, accommodation, and public infrastructure in Gaikan Village, establishing the accommodations such as hotels as well as camps are suggested in the region. Originality/value- The feasibility of tourism development can lead to understanding the tourism process in accordance with the local systems and finally, designing a suitable local model.
عوامل مؤثر بر توسعه پایدار صنعت دامپروری در مناطق روستایی شمال استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامپروری و دامداری به عنوان یک بخش اقتصادی، یکی از پررونق ترین فعالیت های تولیدی است. در حال حاضر استان کرمان از نظر تولید گوشت قرمز، تخم مرغ و عسل جایگاه سیزدهم، از نظر تولید شیر خام جایگاه هفدهم و از لحاظ تولید گوشت مرغ رتبه هجدهم را در بین استان های کشور به خود اختصاص داده و 40 درصد اشتغال استان در بخش دامداری و دامپروری است . مطالعه حاضر، در راستای بررسی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار صنعت دامپروری شمال استان کرمان طراحی و اجرا شده است. این تحقیق، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. نتایج مطالعه که با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به دست آمد نشان داد که از نظر کارشناسان، میزان موفقیت اهداف کمی و کیفی برنامه های قبلی دام سنگین، بیشترین تأثیر در شاخص تعیین چشم انداز ، اهداف و راهبردهای کلان صنعت در اسناد بالادستی، میزان موفقیت فرآیندهای تأمین نهاده ها قبل از تولید، بیشترین تأثیر در شاخص موفقیت فرآیند و چرخه های تأمین نهاده ها و فروش محصولات دامی، افزایش سطح درآمد حاصل از فعالیت دامپروری، بیشترین تأثیر در تعیین شاخص چشم انداز، اهداف و راهبردهای توسعه پایدار صنعت، تسهیل گری سازمان جهاد کشاورزی، مؤثرترین متغیر برای ارتقاء ظرفیت فعالیت های اقتصادی موجودِ صنعت، برنامه های مبتنی بر افزایش تولید و بهره وری فعالیت های موجود، بیشترین تأثیر در برنامه های توسعه پایدار صنعت دامپروری، تقویت نگرش کارآفرینی بین دستگاه های اجرایی، بیشترین تأثیر بر شاخص ساز و کارهای مؤثر در توسعه پایدار صنعت دامپروری و شناسایی و جذب منابع انسانی مستعد موجود در صنعت دامپروری برای اجرای طرح ها، به لحاظ تأثیر بر شاخص ملاحظات و الزامات اجتماعی و نهادی جهت اجرای طرح ها، اولویت اول را دارا بودند. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان راهنما و نقشه راه در سیاست های توسعه، برنامه ها، پروژه ها و مطالعات آینده مورد استفاده قرار گیرد.
Factors affecting the Sustainability of Rural Businesses Launched by Women Who Are Members of Microcredit Funds in Mazandaran Province(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
77 - 99
حوزههای تخصصی:
Purpose - Women as half of the human resources in rural areas play an important role in entrepreneurship development in rural communities. The reinforcement of rural women entrepreneurship is an effective approach for two development indices, that is., increasing employment and reducing unemployment. So, given the significance of the sustainability of small and medium-sized businesses of women in the rural economy and rural development, it is important to identify the factors influencing the sustainability of the entrepreneurship process among them. In this respect, this study aimed to explore the factors affecting the sustainability of the business of the entrepreneur women who were members of rural microcredit funds in Mazandaran province. Design/Methodology/Approach- The research was a descriptive one. The statistical population was composed of 776 entrepreneur women who were members of 26 rural microcredit funds in Mazandaran province, out of whom 260 women were sampled based on Krejcie and Morgan’s table. The main research instrument was a self-constructed questionnaire whose face and content validity were confirmed by a panel of experts. Also, average variance extracted (AVE) and composite reliability (CR) supported the convergent validity and the reliability of the instrument, respectively. Data were analyzed by structural equation modeling using the partial least squares technique in the Smart PLS3 software package. Finding- Based on the results, the sustainable businesses of rural women who are members of rural microcredit funds were positively and significantly affected by the infrastructure, educational-skill, policymaking, economic, and environmental-geographical factors (with coefficients of 0.412, 0.219, 0.175, 0.165, and 0.137, respectively) at the 99% confidence level and by personality and attitude (0.183 and 0.162, respectively) at the 95% confidence level. These factors captured 92.3 percent of the variance in sustainable businesses. Research Limitations- The dispersion of microcredit funds across the counties and the difficulty of identifying entrepreneurs in them, which would constitute the statistical population, were the main limitations and challenges of the research. Practical Implication: The most important approaches to developing sustainable businesses among rural women include identifying motivated entrepreneur women, providing adequate facilities, raw materials, and inputs, creating job opportunities for small home jobs in villages to motivate women businesses, promoting communication between rural women and successful entrepreneurs, arranging visits of successful businesses, holding short-term applied skill development courses, and creating proper conditions for the use of the Internet and cyberspace for marketing their products. Originality/Value- Based on the results, various factors significantly influence sustainable businesses of women who are members of rural microcredit funds. Therefore, organizations and officials can contribute to the development of women’s businesses in rural areas through supporting the women by material and spiritual motivations, encouraging them, and reinforcing their commitment and responsibility.
بررسی و ارزیابی سواد مالی کارآفرینان روستایی شهرستان سمیرم استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی بیش از گذشته با پدیده کارآفرینی مرتبط شده است؛ زیرا کارآفرینی با ایجاد فرصت های شغلی و تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی، نوآوری در فعالیت ها و رقابت پذیری پیش زمینه اساسی برای ارتقای سطح توسعه جامعه است. کارآفرینی فرایندی است که در آن کارآفرین فعالیت های اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند. اما باید توجه داشت که شکل گیری کارآفرینی نیازمند فراهم بودن بسترها و زمینه هایی مناسب و مورد نیاز کارآفرینی است. از ای ﻦ رو، ﺷ ﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣ ﻞ و ﻓﺮایﻨ ﺪﻫﺎی موثر بر کارآفرینی اجتناب ناپذیر اﺳﺖ و یکی از این عوامل، مهارت های مالی یا سواد مالی است. چرا که یکی از عوامل و توانایی های است که می تواند موفقیت یک کارآفرین را تعیین کند، هر چقدر که کارآفرینان این مهارت را بهتر یاد بگیرند، بهتر می توانند بر زندگی و کسب و کار خود تسلط داشته باشند. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مالی بر سواد مالی(دانش، رفتار و نگرش) کارآفرینان شهرستان سمیرم اجرا شد. نمونه پژوهش را 32 نفر به صورت در دسترس و به روش گلوله برفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه الف(گروه آموزش دیده) و ب( آموزش ندیده) گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با آلفا کرونباخ 78/0 بود. ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻠیﻞ نشان داد آموزش بر ابعاد مختلف سواد مالی موثر واﻗﻊ ﻣی ﺷﻮد و میانگینﻫﺎی ﻧﻤﺮات کارآفرینان ﮔﺮوه الف ﻧﺴ ﺒﺖ ﺑﻪ کارآفرینانﮔﺮوه ب ﺑﻪ طور معناداری بیشتر بود. در ﻧﻬﺎیﺖ ﭼﻨیﻦ ﻧﺘیﺠﻪ ﮔیﺮی ﻣی ﺷﻮد کﻪ آﻣﻮزش مهارت های مالی بر سواد مالی و ابعاد آن در کارآفرینان تاثیر گذار است.
بررسی چالش های توسعه روستایی افغانستان و راهکارهای رفع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
520 - 535
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی یکی از دغدغه های اصلی کشورهای درحال توسعه است. پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی از قبیل فقر گسترده، بیکاری و مهاجرت موجب توجه به توسعه روستایی گردیده است. بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار افغانستان (1399)، از مجموع جمعیت این کشور حدود 4/23 میلیون نفر (71 درصد) در نواحی روستایی سکونت دارند. این در حالی است که نواحی روستایی با چالش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و محیط زیستی مواجه هستند. بنابراین، شناسایی چالش های توسعه روستایی افغانستان پیش شرط تدوین سیاست ها، برنامه ریزی و ارائه الگویی انعطاف پذیر برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. در همین راستا، این مطالعه با هدف شناسایی و تحلیل عمده ترین چالش های موجود در حوزه توسعه روستایی افغانستان انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 60 نفر از کارشناسان مسائل توسعه روستایی و کشاورزی این کشور بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و روش آن مصاحبه حضوری بود. برای تجزیه وتحلیل و توصیف داده ها علاوه بر آماره های پراکندگی و مرکزیت، از ضریب تغییرات و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که به ترتیب چالش های اقتصادی، مانند کمبود اعتبارات و سرمایه گذاری در روستاها، اجتماعی، نظیر پایین بودن مشارکت زنان در فعالیت های روستایی، محیط زیستی، از جمله بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی، فیزیکی کالبدی، مانند ضعف یا فقدان شبکه شهری روستایی و در نهایت مدیریتی، به ویژه غلبه نیروی کار غیرمتخصص در فعالیت های اقتصادی روستا، از جمله مؤثرترین چالش های توسعه روستاها در افغانستان هستند که تلاش در جهت رفع آن ها نقش قابل توجهی در دستیابی به توسعه پایدار روستایی و در نتیجه ملی این کشور خواهد داشت.
Analyzing the Impact of the Social Capital on the Performance of Rural Municipalities (Case Study: Sonqor and Kolyai County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
101 - 116
حوزههای تخصصی:
Purpose - Rural municipality, as an organization for sustainable rural development, is supposed to be a public entity for rural administration supervised by villagers through the Islamic Council. Capital inputs are vital for achieving the best performance of rural municipalities in order to realize the development in rural areas. The main purpose of this article was to investigate the effect of social capital on the performance of rural people. Design/methodology/approach - The study area of this research is located in the villages of Sonqor and Kolyai Counties in Kermanshah Province. The statistical population of this study is 180 villages with rural municipalities, and 123 samples were determined by Cochran's formula. 28 items for rural performance of rural municipalities and 30 items for social capital were utilized to design the questionnaire. Cronbach's alpha method was used for the reliability, and experts’ opinions were used for to determine the validity. The correlation for the collected data was analyzed by Pearson Correlation Coefficient. Finding - The findings confirm that there is a significant relationship between the level of social capital and the performance of the rural municipalities. Among the indicator of social capital, social participation has the highest correlation and social trust has the lowest correlation with the performance of rural municipalities. The variables entered in the regression equation were able to explain 32% of the variance of the dependent variable. In addition, among them, the dependent variable is affected by the social participation at the highest and the social trust at the lowest.
واکاوی بازتاب تغییرات اقلیمی در امنیت غذایی زنان روستایی (مورد مطالعه: دهستان کوهک- اسفندک در شهرستان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی پدیده ای جهانی است اما پیامدهای محلی دارد. تاثیرات محلی تغییرات اقلیمی در منطقه مورد مطالعه با توجه به بررسی های میدانی هم متاثر از خشکسالی، هم سیلاب و هم جابجایی زمانی بارش است. یکی از نتایج این رخدادها آسیب پذیری اجتماعات محلی فقیر ساکن در روستاهای منطقه از نظر تغذیه بوده که این بحران بر زنان بیشتر تاثیرگذار بوده است؛ به نحوی که در ده سال گذشته امنیت غذایی این لایه اجتماعی بیشتر به خطر افتاده است. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و بررسی های میدانی آن به صورت پرسشنامه ای انجام گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال شناخت و تبیین ادراک زنان از تغییرات اقلیمی و تاثیرآن بر امنیت غذایی روستائیان دهستان کوهک- اسفندک در شرقی ترین نقطه مرزی ایران بوده است. هدف اصلی این پژوهش سنجش امنیت غذایی در میان روستاییان دهستان کوهک اسفندک می باشد. به همین منظور نمونه آماری متشکل از 150 زن سرپرست خانوار که به روش تصادفی ساده سیستماتیک و بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردید و نخست به صورت انفرادی به بررسی ادراک، آگاهی و نظرات آنان نسبت به موضوع و سپس به صورت گروهی بحث و مصاحبه با آنان صورت گرفت. نتایج نشان داد که در ده سال گذشته، تغییرات محسوسی در آب و هوای منطقه رخ داده و متأثر از آن وعده های غذایی برخی از خانواده ها کم شده است؛ در عین حال کیفیت و کمیت غذا در منطقه پایین آمده و سطح درآمد خانوارها نیز افت داشته و در این بین زنان بیشترین تأثیر را پذیرفته اند. اینک آگاهی از وضعیت ناامنی غذایی زنان متاثر از تغییرات اقلیمی در این منطقه، به مدیران و سیاست گذاران ملی و منطقه ای کمک می کند تا در انتخاب استراتژی های متناسب جهت بهبود وضعیت معیشت این قشر و ارتقای کارکردها و توانمندی های مردم منطقه برنامه ریزی و اقدام شایسته تری نمایند.
Performance Evaluation of the Modern Rural Management based on Good Governance Approach (Case Study: Villages in Central District of Karaj County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
59 - 79
حوزههای تخصصی:
Purpose - At the local level, the role of rural management in achieving optimal rural planning and development goals is significant. There are several approaches to rural management, one of which is good rural governance. In this regard, the purpose of this study is to evaluate the performance of new rural management with an emphasis on good governance indicators for the villages in the Central District of Karaj County. Design/methodology/approach - Quantitative approach was used in conducting this research. The statistical population of the study includes 7 villages. 145 households were sequentially determined based on random sampling and using the modified Cochran's formula. SPSS software and the FARAS model were utilized to analyze the data. Findings - The results showed that the situation of governance indicators in the studied villages is lower than average. In addition, the results of the correlation between the indicators of good rural governance showed that the management system is the desired and subject to development in all indicators of good rural governance from the point of view of the villagers. Also, the ranking of the indicators of good governance using the FARAS model substantiated that the social participation index has the highest rank from the experts’ point of view. Research limitations/implications - The outbreak of coronavirus interfered with the process of data collection and information in the studied villages. This impeded the process of completing the research. In this regard, to reduce the negative impact of this restriction, interviews and completing questionnaires were conducted through the Internet. Practical implications - Activities should be taken through the interaction of non-governmental organizations, governmental and public organizations, and the private sector, removing existing obstacles, and financial and executive constraints for modern rural management in the villages of the Central District. Originality/value: The study is conducted by the mentioned researchers and in accordance with the official rules and procedures, and all dissertations, articles, books, etc. were referred to accordingly. The originality of the present study is in applying the FARAS fuzzy model to the studied villages in the Central District of Karaj County.
Interpret Influencing Factors on Revisit Intention to Rural Tourism Destinations in Yazd Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Aim of this study was to interpret the effect of perceived quality and perceived value on tourists’ loyalty by the mediation of satisfaction and destination image in the three tourism target villages of Yazd province (located in central Iran). Design/methodology/approach- Present study is applied research regarding the objective and the type of research is a descriptive correlation. The population of the study consists of all incoming tourists to three tourism villages of Yazd province (Kharanagh, Saryazd, and Sadeghabad). Participants were 200 visitors to three villages of Yazd province that were selected using the convenience sampling method. They all completed the perceived quality, perceived value, satisfaction, destination image, and loyalty scales in a questionnaire. Data were analyzed using the path analysis model (LISREL software). Findings- The study shows that there is a positive and significant relation between tourists’ loyalty and perceived quality, between tourists’ loyalty and perceived value, between tourists’ loyalty and destination image, and between tourists’ loyalty and satisfaction. Moreover, perceived quality and perceived value have a direct, significant effect on tourists' loyalty. Perceived quality by the mediation of destination image has an indirect effect on tourists 'loyalty; perceived quality by the mediation of satisfaction has an indirect and meaningful effect on tourists 'loyalty; perceived value by the mediation of destination image has an indirect effect on tourists' loyalty; perceived value by the mediation of satisfaction has an indirect and meaningful effect on tourists' loyalty.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر بهبود ابعاد زیست پذیری فضاهای روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی – اکولوژیک مواجه هستند. از این رو، سرمایه اجتماعی به مثابه یک ویژگی مثبت در سکونتگاه های روستایی تعریف می شود که با آسان سازی همکاری ها در یک محدوده جغرافیایی می تواند به درک گوناگونی های پنهان زیست پذیری کمک نماید. براین مبنا، پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، در 30 روستا و 400 خانوار نمونه انجام شد؛ ازفرمول کوکران برای تعیین حجم نمونه و از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس گرافیک رابطه میان سرمایه اجتماعی و بهبود ابعاد زیست پذیری پایدار روستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت را آشکار ساخت. یافته ها بیانگر اثرگذاری سازگار و مثبت میان سرمایه اجتماعی و زیست پذیری پایدار روستایی است. افزون براین، از میان شاخص های سرمایه اجتماعی، شاخص انسجام اجتماعی با کمترین میانگین معادل 81/2 و تشکل اجتماعی با مقدار 40/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است، و از وضعیت بهتری نسبت به سایر ابعاد برخوردار است. و در میان ابعاد زیست پذیری بعد اقتصادی با میزان 17/3 در این راستا، با بهبود و ارتقای ابعاد آگاهی، انسجام، اعتماد، شبکه و روابط اجتماعی، مشارکت روستاییان در انجام برنامه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی اکولوژیک افزایش یافته و سبب بهبود زیست پذیری پایدار روستایی می شود.
تحلیل اقتصادی بهره برداری از ظرفیت های تولیدی و برنامه های سازمان تات در مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماموریت اصلی سازمان تات ایران، انجام تحقیقات، آموزش و ترویج در حوزه های مختلف بخش کشاورزی و منابع طبیعی با هدف بهبود سطح بهره وری، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی است. تحقیقات کاربردی، تولید اقتصادی، انتقال یافته های تحقیقاتی در قالب برنامه های آموزشی و ترویجی به بهره برداران و کشاورزان ، تبدیل علم به ثروت با تجاری سازی فن آوری های حاصل از تحقیقات انجام شده و مدیریت وحفظ ذخایر ژنتیک گیاهی، دامی و آبزیان، از جمله وظائف مهم این سازمان است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ظرفیت درآمدزایی سازمان تات در کشور با بهره گیری از عرصه های در اختیار در مناطق روستایی در قالب ایستگاه، پایگاه و مزارع تحقیقاتی وآموزشی است، در این پژوهش ایستگاه ها و مزارع تحقیقاتی و آموزشی تحت اختیار 12 مرکز و سه موسسه با استفاده از نظرات خبرگان دست اندر کار (مدیران و کارشناسان) و داده ها و اطلاعات عرصه ای و عملکردی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بررسی های انجام شده نشان می دهد که به طور متوسط، 5/48 درصد از ظرفیت های تولیدی و اقتصادی ایستگاه ها و مزارع موجود درجغرافیای روستایی تحت پوشش مراکز تحقیقات و آموزشسازمان تات استفاده می شود. همچنین بهره وری آب در تولید محصولات کشاورزی در اراضی تحت پوشش مراکز مورد مطالعه، کمتر از متوسط کشور است. متوسط نرخ بازدهی سرمایه گذاری برای فعالیت های اقتصادی در عرصه ها و بهره برداری از امکانات تولیدی مراکز مورد مطالعه معادل 27/91 درصد با دوره برگشت 65/2 در سال است.
بررسی فلوریستیک و جغرافیای گیاهی منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: منطقه میاندار در فاصله 3 کیلومتری شهرستان گیلانغرب قرار دارد.این منطقه در طول 45 درجه و 51 دقیقه تا 46 درجه و37 دقیقه طول شرقی و عرض 33 درجه و 49 دقیقه تا 34 درجه و 28 دقیقه شمالی واقع شده است. میزان متوسط بارندگی سالیانه 384 میلی متر و ارتفاع منطقه810 متر از سطح دریا است. هدف پژوهش: هدف از این تحقیق بررسی فلوریستیک و جغرافیای گیاهی منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب بوده است. روش شناسی تحقیق: پس از تهیه نقشه( مقیاس: 1:25000) و مشاهده عکس ها و تعیین محدوده جغرافیایی منطقه، جمع آوری گیاهان در اواخر زمستان و همچنین تمام ماه های فصول بهار و تابستان 1390 انجام گرفت. نمونه های جمع آوری شده طبق روش مرسوم تحت پرس خشک و روی مقواهای هر باریومی الصاق شدند. نمونه های هر باریومی شناسایی و در هر بار یوم دانشگاه پیام نور گیلانغرب قرار داده شده تیپ رویشی گیاهان بر اساس رانکایر(1934) و انتشار جغرافیایی گونه ها بر اساس تقسیم بندی رویشی توسط (تاختاجان) تعیین شد. قلمروجغرافیایی پژوهش: منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. یافته ها و بحث: مجموعه رستنی های این منطقه، بالغ بر 229 گونه گیاهی متعلق به 41 تیره و 148 جنس است. تیره هایAsteraceae(33 گونه، 41/14 درصد)، papilionaceae(22 گونه، 6/9درصد) poaceae(19 گونه، 3/8 درصد) Apiaceae(16 گونه، 99/6درصد)،Lamiaceae (15 گونه، 55/6درصد) و Liliaceae(12گونه،24/5 درصد) بعنوان مهمترین تیره های گیاهی موجود در منطقه هستند که درمجموع09/51 درصد از کل گونه ها را شامل می شوند. از بزرگترین جنس های گیاهی منطقه مورد مطالعه می توان به جنس های Astraglus(10 گونه)، Silene(5 گونه)، Euphorbia(5 گونه) اشاره کرد. از نظر شکل زیستی6/40درصد گونه ها همی کریپتوفیت، 38/35درصد تروفیت،36/11درصد کریپتوفیت،3/8درصد فانروفیت، 94/3 درصد کامفیت و 44/0درصد ژئوفیت هستند. نتایج: بررسی انتشار جغرافیایی فلور منطقه نشان داد که بیشترین پراکنش جغرافیایی به ناحیه ایرانی – تورانی با 122 گونه (27/53درصد) و ایرانی – تورانی /مدیترانه ای با 34 گونه)85/14 درصد) مربوط است.
واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تا ب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی؛ مورد مطالعه عشایر شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نظام تولیدی و زندگی اجتماعی عشایر با چالش ها و مشکلات فراوان روبروست که پدیده خشکسالی از آن جمله است، در این بین کاهش آسیب پذیری جوامع عشایر از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامد های طبیعی از جمله خشکسالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که از طریق سرمایه اجتماعی امکان پذیر است.
هدف پژوهش: بررسی واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی در شهرستان نیشابور انجام گردیده است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری نیز تعداد خانوار عشایر شهرستان است، که بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 217 خانوار تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS، مدل های FARAS، BMW استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : عشایر شهرستان نیشابور قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.
یافته ها و بحث : نتایج نشان داد، در بین مولفه های تاب آوری آمادگی با مقدار 479/0، و واکنش با مقدار 331/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات مشخص گردیده شد که میزان تاب آوری در بین خانوار های عشایر با میزان ( 61/51) در سطح متوسط قرار دارد، در بین مولفه های سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی با مقدار 498/0، و عضویت در گروه های اجتماعی با مقدار 389/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات به دست آمده مشخص گردیده شد که میزان سرمایه اجتماعی در بین خانوار های عشایر در برابر خشکسالی با میزان (16/45) در سطح متوسط قرار دارد. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر نیز حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین مولفه سرمایه اجتماعی و تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی بود، به نحوی که بیشترین میزان تاثیرپذیری از سرمایه اجتماعی در مولفه آمادگی به گویه مشورت با کارشناسان کشاورزی، در مولفه واکنش به گویه کشت محصولات معیشتی، در مولفه بازتوانی و بازسازی به گویه بیمه کردن دام های خود، در مولفه پیشگیری نیز به گویه ترکیب دانش بومی و مدرن در زمینه خشکسالی، اختصاص داده شد.
نتایج: در نهایت در یک جمع بندی نهایی می توان گفت که مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی شهرستان نیشابور تاثیر مثبت و معناداری دارد.
گون گزی به عنوان پیش بینی کننده کارکردها و خدمات اکوسیستم های مرتعی در قلمرو زاگرس نشینان بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین راه های شناخت خصوصیات هر منطقه، مطالعه پوشش گیاهی آن می باشد. از این رو، شناسایی ویژگی های پوشش گیاهی، تبیین خدمات، کارکردها و ارزش های اکولوژیکی و اقتصادی آن می تواند راهنمای خوبی برای تفکیک و تمایز پتانسیل مناطق باشد. جنس گون یکی از جنس های گیاهی با تنوع و وفور فراوان است. این جنس در ایران و اکثر مناطق جهان پراکنش و رویش دارد. از مهم ترین گونه های این جنس، گونه گون گزی است که به عنوان گیاه مولد کتیرا و تنها میزبان حشره پسیل گز که محصول انحصاری به نام گزانگبین تولید می کند شناخته شده است. هدف پژوهش: تنوع گیاهی در مراتع و به تبع آن، وفور فون جانوری می تواند پتانسیل ها و ارزش های خدماتی و کارکردی متنوعی را ارائه دهد. با توجه به شرایط اقلیمی و شیوه های بهره برداری مراتع خشک و نیمه خشک این گونه گیاهی اهمیت ویژه ای یافته است. روش شناسی تحقیق: با توجه به ماهیت مروری بودن تحقیق، با بهره گیری از روش گردآوری داده ها و اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: با توجه به وسعت و پراکنش گونه گون گزی در منطقه زاگرس و قلمرو ایل بختیاری ضروری است بوم شناسی، توزیع جغرافیایی و کارکردهای این گونه مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها و بحث: این پژوهش به مطالعه بوم شناسی، توزیع جغرافیایی و کارکردها و خدمات اکوسیستمی گونه گون گزی پرداخته است. نتایج: با معرفی و شناسایی نیازها و ارزش های اکولوژیکی و کارکردهای این گونه در قالب کالا و خدمات اکوسیستمی و شناسایی عوامل تهدیدکننده این گونه و حشره پسیل آن بهتر می توان به راهبردهای موثر و کارآمد برای حفاظت و مدیریت این گونه دست یافت.
شناسایی پیشران های کلیدی توسعه گردشگری عشایری(مطالعه موردی: جشنواره منطقه عشایری قره قیه آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگران دیگر به دنبال خدمات پیش پا افتاده نیستند و دوران پست مدرن اثرات خود را بر صنعت گردشگری با الهام از گردشگری خاص نشان داده است. با توجه به اینکه مناطق عشایری به عنوان یک میراث فرهنگی، شامل ویژگی های خاص و ارزش های ناملموس و معنوی هستند، به نظر می رسد سبک زندگی عشایری با این بازار جدید گردشگری بسیار سازگار باشد. هدف پژوهش: جشنواره فرهنگی ورزشی قره قیه انتقال دهنده فرهنگ، زیست بوم، آشنایی مردم و قابلیت های زندگی عشایر بوده، در وجه مشارکت و اسب سواری زنان منحصر به فرد است و علت اصلی استقبال گردشگران نیز همین است. یکی از چالش های اصلی توسعه روستایی و عشایری، عدم قطعیت بوده و مقوله توسعه صنعت گردشگری می تواند با آینده نگاری و طراحی پیشران های کلیدی منجر به توسعه منطقه ای شود؛ بنابراین هدف تحقیق حاضر، شناسایی پیشران های کلیدی توسعه گردشگری عشایری مبتنی بر جشنواره فرهنگی – ورزشی و سوارکاری منطقه عشایری قره قیه در استان آذربایجان شرقی است. روش شناسی تحقیق: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و به لحاظ ماهیت و گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی - تحلیلی و بر مبنای ماهیت داده ها ترکیبی و به لحاظ زمان از نوع آینده نگاری است. حجم نمونه پژوهش حاضر متشکل از ۳۰ نفر پانل افراد پاسخگو است. برای آینده نگاری و پردازش ماتریس تأثیرات متقابل از روش میک مک استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: جشنواره قره قیه به عنوان حرکت عظیم فرهنگی و ورزشی در شمال غرب کشور در منطقه عشایری قره قیه در شهرستان کلیبر استان آذربایجان شرقی به عنوان موردمطالعه هرساله در اردیبهشت ماه برگزار می شود. یافته ها و بحث: تعداد 21 متغیر تأثیرگذار بر توسعه گردشگری عشایری مبتنی بر جشنواره فرهنگی – ورزشی منطقه عشایری قره قیه در استان آذربایجان شرقی با استفاده از جلسه مصاحبه به روش پانل انتخاب شد. نتایج: تعداد شش پیشران کلیدی برای رهیافت توسعه گردشگری منطقه عشایری محدوده موردمطالعه شناسایی شد. بر اساس نتایج، متغیر «سوارکاری بانوان به عنوان قهرمان رقابت های سوارکاری جشنواره» و «نوستالژی به معنای احساسات مثبت برانگیخته شده و به عنوان یک عامل انگیزشی برای گردشگران جهت حضور در رویداد فرهنگی- ورزشی» در رتبه اول و دوم اثرگذاری قرار گرفته و بیشترین سهم را داشتند.
تحلیل نقش تصویر مقصد ساکنان محلی و اثرات ادراک شده گردشگران در توسعه پایدار گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
446 - 463
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی نقش تصویر مقصد و اثرات ادراک شده ساکنان محلی و گردشگران در توسعه گردشگری مناطق روستایی بابلسر است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و در دسته تحقیقات توصیفی همبستگی قرار دارد. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگرانی است که حداقل یک بار به روستاهای بابلسر (کرفون، عربخیل، عزیزک) سفر کرده اند. نمونه آماری گردشگران شامل 265 نفر از گردشگران است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و نمونه آماری مردم محلی شامل 210 نفر از ساکنین روستاهای منطقه بابلسر هستند که به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. داده ها توسط پرسشنامه و به صورت 5 سطح لیکرت جمع آوری شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و lisrel تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان دادند که تصویر مقصد ساکنان محلی و گردشگران هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم با میانجی اثرات ادراک شده اجتماعی - فرهنگی و محیطی بر توسعه گردشگری تأثیرگذار هستند. اما فقط تصویر مقصد گردشگران به طور غیرمستقیم با میانجی اثرات ادراک شده اقتصادی بر توسعه گردشگری تأثیرگذار هستند.
Evaluating the Vulnerability of Agricultural Land Use to the Landslide Risk in Rural Areas (Case Study: Tarom County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Landslides are major hazards to human activities, which often wreak havoc on economic resources, damaging properties and facilities in rural areas. The present study, considering that a prerequisite of any development and planning is the recognition of the geographical features in an area, investigated the risk of landslide due to the expansion of agricultural land uses in rural areas. Design/Methodology/Approach- This is applied research that sought to examine the research background and select the most appropriate methods. Accordingly, it adopted a mixture of quantitative methods (fuzzy Delphi and fuzzy best-worst method), GIS, and remote sensing techniques to achieve the research goal. Findings- According to the research findings, with increasing height, slope, and vicinity to the fault lines, the risk of landslides rises in the study areas. These areas are mostly located in the highlands and the eastern and western regions, where rural areas are chiefly distributed. However, the majority of rural areas are distributed in the middle areas, which have better access to water resources and are in more favorable conditions due to topographic factors. Meanwhile, agricultural lands, due to the use of river water resources, have been distributed in the middle areas, which are classified as low-risk areas in terms of landslides. In contrast, due to the limited flatlands in highlands, agricultural gardens have developed in highlands with a moderate slope, which subsequently poses the risk of landslide. Therefore, the regular monitoring of land use development to increase the safety factor in new housing construction and agricultural lands is one of the planning requirements for land use development in mountainous rural areas.