فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
مدل سازی تخریب اراضی کشاورزی بر اثر رشد و توسعة شهری با به کارگیری روش های شیء پایة پردازش تصاویر ماهواره ای در محدودة شهری ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر، مدل سازی تغییرات کاربری اراضی محدودة شهر ارومیه را به منظور آشکارسازی تغییرات انجام گرفته در اراضی کشاورزی مد نظر قرار داده است. در این زمینه تصاویر ماهواره ای لندست به کار گرفته شد. سپس، پردازش شیء پایه تصاویر ماهواره ای با اعمال فرایند سگمنت سازی انجام گرفت و در مرحلة بعدی با بهینه سازی مقیاس سگمنت سازی و تجزیة تصویر به عناصر تشکیل دهندة آن، از انواع الگوریتم های شیء پایه متناسب با شرایط فیزیکی و هندسی هر یک کلاس های کاربری اراضی به کار گرفته شد. در طول فرایند پردازش تصاویر علاوه بر اطلاعات طیفی، از اطلاعات مربوط به شکل، همگنی و بافت (GLCM) برای استخراج کاربری ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد شهر ارومیه در طی 31 سال گذشته گسترش فیزیکی زیادی داشته، به طوری که مساحت آن از 43/7 درصد کل منطقة مورد مطالعه در سال 1363، به 75/30 در سال 1394 افزایش یافته است. این افزایش با کاهش زمین های کشاورزی جبران شده، به طوری که حجم وسیعی از اراضی کشاورزی مستعد مورد ساخت وساز قرار گرفته است که به معنای تخریب اراضی حاصل خیز به ویژه اراضی باغی در این منطقه به خصوص در محدودة مسیر رودخانه شهرهای چای، بند، محور مهاباد، محور سرو، محور دریا، و محور سلماس بوده است. همچنین، نتایج این تحقیق در شناسایی قابلیت الگوریتم های شیءگرا برای مطالعات شهری اهمیت زیادی دارد و می تواند راهگشای تحقیقات آتی در به کارگیری الگوریتم های کارآمد شیءگرا در پردازش تصاویر سنجش از دور برای مطالعات شهری باشد.
بررسی وضعیت آگاهی و آموزش شهروندان در استفاده از خدمات الکترونیکی (مقایسة تطبیقی مناطق 1،6 و 8 شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده شهروندان، سطح آموزش و میزان آگاهی آن ها از خدمات الکترونیکی در مناطق 1، 6 و 8 شهر مشهد و مقایسة این مناطق با یکدیگر است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامة پژوهش حاوی 41 سؤال در سه محور آموزش، آگاهی و سطح استفاده از خدمات الکترونیکی است. جامعة آماری شامل شهروندان سه منطقه از شهر مشهد است که با توجه به توزیع درآمدی، منطقه 1 منطقة برخوردار، منطقة 8 منطقة نیمه برخوردار و منطقة 6 منطقة کمتر برخوردار انتخاب شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 شهروند برآورد شد. نتایج پژوهش نشان داد سطح آگاهی، آموزش و استفاده شهروندان از خدمات الکترونیکی در سه منطقة مطالعه پایین تر از سطح متوسط است. همچنین، مقایسة میانگین های آموزش، آگاهی و استفاده از خدمات الکترونیکی در سه منطقة مطالعه نشان داد که وضعیت این سه متغیر بین مناطق مختلف متفاوت است و منطقة 1 که از لحاظ سطح درآمدی منطقه ای برخوردار است نسبت به دو منطقة دیگر از نظر میزان استفادة شهروندان از خدمات الکترونیکی، سطح آموزش ها و آگاهی شهروندان در وضعیت بهتری قراردارد. این سه شاخص در منطقة 8 به عنوان منطقة نیمه برخوردار نسبت به منطقة 6 به عنوان منطقة کمتر برخوردار در وضعیت بهتری قراردارد. در نهایت، این سه شاخص در منطقة 6 به عنوان منطقة کمتر برخوردار نسبت به دو منطقة دیگر در وضعیت نامطلوب تری است.
تحلیل فضایی وضعیت مسکن در کلانشهر مشهد، با تأکید بر شاخصهای توسعه پایدار شهری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع، کاربردی _ توسعه ای و از نظر روش توصیفی _ تحلیلی و پیمایشی بوده که با هدف سنجش و تحلیل شاخص های توسعه پایدار مسکن در مناطق 13گانه شهر مشهد انجام گرفته است. تعداد 68 متغیر توسعه پایدار در زمینه مسکن در قالب 5 شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، دسترسی، زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفتند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تاپسیس و ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که امتیاز تاپسیس در شاخص تلفیقی(اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی) 41/0 بدست آمده که منطقه 11 بهترین وضعیت و منطقه 5 بدترین حالت را دارا بوده است. بررسی تطبیقی مناطق شهر مشهد بیانگر آن است که به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار در بخش مسکن نوعی عدم تجانس و واگرایی میان مناطق حاکم است به طوری که از 13 منطقه شهر مشهد 4/15 درصد در سطح برخوردار، 1/23 درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 1/64 درصد از مناطق در سطح نیمه برخوردار و 4/15 درصد در سطح کمتر برخوردار قرار گرفته اند. بر اساس مدل رگرسیون چندگانه، بیشترین تأثیر مستقیم در دست یابی به توسعه پایدار مسکن در کلانشهر مشهد مربوط به شاخص های کالبدی و در مراتب بعدی شاخص های اجتماعی، دسترسی و زیست محیطی می باشند..
سنجش آسیب پذیری سازه ای بافت فرسوده شهری در برابر مخاطرات، با رویکرد پدافند غیر عامل (مطالعه ی موردی: بافت فرسوده مرکزی کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در پی تغییرات سریع شهرها، بخشی از بافت های شهری به علت فرسودگی و ناکارآمدی نتوانسته اند ارتباطی مناسب با محیط خود و خدمات دهی به بهره برداران برقرار کنند. وجود سطح گسترده بافت فرسوده یکی از مهم ترین چالش های مدیران شهری، شهرسازان و معماران می باشد، زیرا عدم توجه به این بافت ها موجب زوال شهر و توسعه ناهمگون آن وایجاد شهرهایی نوپا در حاشیه شهر قدیمی می گردد. منطقه یک شهر اهواز به این علت که بخش قابل توجهی از مشکلات شهر اهواز در این منطقه نمود عینی یافته است و بخش مرکزی به دلیل گستردگی بیش از حد بافت فرسوده و روند فرسودگی شدید در آن، به عنوان قلمرو مورد پژوهش انتخاب شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای وبررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخص های اسکلت ساختمان، جنس مصالح، تعداد طبقات و قدمت ساختمان استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression و برای وزن دهی به لایه ها در داده های فضایی از روش خود همبستگی فضایی موجود در نرم افزار Geoda استفاده شد. همچنین برای بررسی آسیب پذیری بافت فرسوده از روش ( [1]Aneslin Local Morans) از ابزار sisylanA reiltuO & retsulC از مجموعه ابزارهای موجود در slooT scitsitatS laitapS مربوط به نرم افزار SIG crA استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد 38/54 درصد مساحت در بازه آسیب پذیری متوسط تا زیاد قرار دارد و گویای این است که بخش زیادی از بافت فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز به نوعی نیازمند برنامه ریزی پدافند غیرعامل می باشد. [1]- انسلین محلی موران
تحلیل ارتباط شاخص های منطقه ای محرومیت با پایداری محیطی(مورد مطالعه: روستاهای شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و داده های معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر می باشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهم ترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبه ای هم انباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونه ای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک می باشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (418/0) و محرومیت اجتماعی با ضریب (308/0) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (039/0) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامه ریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
بررسی توزیع فضایی مراکز جاذب جمعیتی نسبت به ساختار تکتونیکی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول اساسی که در برنامه ریزی شهری باید در نظر گرفته شود، چگونگی توزیع فضایی جمعیت نسبت به عوامل و زمینه های حادثه ساز برای جمعیت شهری است. زلزله از جمله مخاطراتی است که وقوع آن خسارات جبران ناپذیری را در پی دارد. با توجه به اینکه ساختار گسلی یک منطقه رابطه مستقیمی با زلزله خیزی آن دارد، شناخت ساختار گسلی و تکتونیکی می تواند باعث توزیع مناسب مراکز جمعیتی نسبت به این ساختارها شود؛ زیرا نواحی ای که در فاصلهکمتر از پنج کیلومتر از گسل قرار دارند، نقاط بحرانی تلقی شده و هنگام وقوع زلزله بیشترین خطر تخریب در این نقاط وجود دارد. شهر کرمان به دلیل قرارگیری در یک منطقه لرزه خیز، همواره مورد تهدید زلزله است. این پژوهش سعی دارد توزیع فضایی مراکز جمعیتی شهر کرمان را نسبت به ساختار گسلی این شهر به روش توصیفی – تحلیلی بررسی نماید. بدین منظور ابتدا داده های تحقیق از سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 شهر کرمان تهیه شد. سپس انواع گسل ها تا محدوده 30 کیلومتری شهر کرمان شناسایی شد و در نهایت توزیع نقاط جمعیتی در ارتباط با گسل های معکوس، امتداد لغز، عادی و فرعی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که 669 مرکز از مراکز جاذب جمعیت در فاصله 20 کیلومتری و 407 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل معکوس، 274 مرکز در فاصله 20 کیلومتری و 775 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل امتداد لغز قرار دارند. همچنین 794 مرکز از مراکز جاذب جمعیت در فاصله 20 کیلومتری و 282 مرکز در فاصله 30 کیلومتری گسل نرمال، 699 مرکز در فاصله 20 کیلومتری و 377 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل اصلی قرار دارند. از طرفی 381 مرکز در فاصله 4 کیلومتری و 500 مرکز در فاصله 6 کیلومتری از گسل فرعی قرار دارند. همچنین 3 مرکز تجاری، یک مرکز بهداشتی- درمانی و 3 مرکز آموزشی فقط در فاصله 800 متری از این نوع گسل قرار دارند. به طورکلی در منطقه مورد مطالعه مراکز تجاری و آموزشی کمترین فاصله را با انواع مختلف گسل ها داشته و مراکز ورزشی کمترین توزیع را در حداقل فاصله از انواع گسل دارند. با توجه به توزیع نامناسب مراکز جاذب جمعیت در منطقه مورد مطالعه لزوم برنامه ریزی مناسب و کارآمد جهت جلوگیری از خسارت های احتمالی در این منطقه بسیار ضروری است.
طرحهای جامع شهری
حوزههای تخصصی:
تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی شهر خلاق (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق به عنوان مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت شناخته می شوند. از آنجا که ایده و نوآوری، عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن هستند، داشتن شهر خلاق، آرمان هر جامعه ای به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در برنامه ریزی شهر خلاق با تأکید بر شهر ارومیه است. نوع پژوهش کاربردی است و به روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری آن سی نفر از استادان، متخصصان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری هستند. گردآوری داده ها برای بررسی مؤلفه های شهر خلاق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) صورت می گیرد. این مؤلفه ها و معیارها عبارت اند از: مقیاس، صنایع خلاق، طبقه خلاق، زیرساخت های خلاقیت، کارایی و اثربخشی، سرزندگی، فناوری ارتباطی، تنوع اجتماعی، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی که برای این منظور، 16 زیرمعیار و 106 متغیر با بررسی دقیق منابع خارجی و داخلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه و مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های پنل خبرگان، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی استفاده شد. نتایج پژوهش و نحوه توزیع و پراکنش متغیرها در صفحه پراکندگی، نشان دهنده ناپایداری سیستم است. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، پانزده عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند که بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را داشتند. از میان این عوامل، شش عامل به طبقه خلاق و سه عامل به زیرساخت های خلاقیت مربوطند که بیشترین تأثیر را بر قرارگرفتن ارومیه در مسیر تحقق شهر خلاق دارند.
تحلیل اکتشافی الگوهای فضایی- زمانی رفتار بازدیدکنندگان (مطالعه موردی: مجموعه فرهنگی- تاریخی سعدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تازگی رفتارگرایان ذهن محققان را در توسعة گردشگری بیش از پیش به شناخت ویژگی های فردی شهروندان سوق داده اند؛ زیرا کاربری های گردشگری به شدت از الگوهای رفتاری جوامع تأثیر می پذیرد. در این بین، درک بهتر الگوهای رفتاری گردشگران به ارائة مبنایی علمی در گردشگری برای مدیریت جاذبه، نوسازی محصول و بازاریابی جاذبه می انجامد. جغرافیای زمان مکان هاگراستراند چارچوب مفید و مفهومی را برای مطالعة الگوهای فعالیت فردی در حوزة فضایی-زمانی پیشنهاد می کند. مسیر فضا-زمان هستة اصلی جغرافیای زمان است که با استفاده از آن، امکان دریافت و تجزیه وتحلیل اطلاعات رفتار زمانی و مکانی گردشگران وجود دارد و سبب پیشبرد درک ما از رفتار گردشگران در هر دو بعد تئوری و عملی می شود. این پژوهش بر خصوصیات فضایی-زمانی رفتار گردشگران در مجموعة سعدآباد تمرکز دارد و سعی می کند الگوهای ساختاری رفتار آن ها را تشخیص دهد و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که الگوی فضایی-زمانی رفتار بازدیدکنندگان سعدآباد چگونه است و از چه عواملی تأثیر می پذیرد؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اکتشافی توصیفی است. در این پژوهش با تمرکز بر مفاهیم جغرافیای زمان، برای جمع آوری داده ها از روش مطالعة خاطرات فعالیت فضایی-زمانی بازدیدکنندگان، و در تجزیه وتحلیل برای ساختارسازی داده ها از روش استخراج روابط مستقیم و غیرمستقیم بر مبنای تئوری گراف استفاده شده است. نتایج تحقیق از مجموعة سعدآباد 9 خوشة الگوهای فضایی-زمانی رفتار را نشان می دهد که عوامل فضایی رفتار بزرگ ترین سهم را در تجزیه وتحلیل خوشه دارد و برای ترسیم الگوهای رفتاری شناسایی شده، نتایج سطح آلفا 25/0 مناسب تر تشخیص داده شده است.
ارزیابی زیست پذیری محله های منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری طی دهه های اخیر در چارچوب گفتمان پایداری و دیدگاه بوم شناختی مورد اقبال شهرشناسان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. این تحقیق با تاکید بر شهروندان ساکن در منطقه 12 شهر تهران و با هدف شناخت وضعیت زیست پذیری انجام شده است. این منطقه در سال 1394بالغ بر 244000 نفر جمعیت داشته که در 6 ناحیه و 13 محله سکونت داشته اند. از این میان تعداد 383 خانوار به تفکیک محله و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند؛ آنگاه با روش خوشه ای فضایی و سپس تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند. الگوی حاکم بر تحقیق "توصیفی تحلیلی" است. تحقیق شش بعد اقتصاد شهری، اجتماعی، زیست محیطی، خدماتی و زیرساختی، مدیریت شهری و تاریخی را در قالب 20 شاخص و 94 گویه مورد بررسی و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های "T-Test"، "ANOVA"، "Tuky HSD" و برای شناخت الگوی فضایی، از نرم افزار GIS و ابزارهای جانبی آن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد، بعد "خدمات و زیرساخت ها" و "اجتماعی" بالاتر از حد متوسط و چهار بعد دیگر، پایین تر از حد متوسط قرار دارند. مطالعه همچنین نشان داد که الگوی فضایی زیست پذیری منطقه دارای جهت شمالی-جنوبی است؛ بدین معنا که زیست پذیری در محله های شمالی وضعیت بهتری نسبت به محله های جنوبی دارد. در مجموع محله های منطقه 12 از نظر معیارهای زیست پذیری، سطحی پایین دارند و تنها محله سنگلج واقع در نیمه غربی در شرایط نسبتا مطلوبی قرار دارد.
سنجش نگرش زنان تحصیل کرده به فضاهای بی دفاع شهری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در فضاهای شهری جزو مسائل مهم زندگی شهری بوده و در صورتی که فضای شهری احساس ترس و ناامنی را در شهروندان القاء کند، تبدیل به فضای بیدفاع می شود. بعضی از فضاهای شهری برای تمام شهروندان میتواند القاء کننده ترس و ناامنی باشد. در این میان احساس ترس در فضاهای شهری برای زنان بیشتر از مردان است. نگرش زنان به فضاهای شهری، متفاوت از نگرش مردان بوده و فضاهای ناامن برای زنان تعریف شده و ویژگیهای خاصی را دارد. مقاله حاضر قصد دارد نگرش دانشجویان دختر دانشگاه تبریز را نسبت به فضاهای ناامن و بیدفاع شهر مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است که دادههای آن از طریق پرسش نامه به دست آمده. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه تبریز بوده و تعداد نمونه مورد مطالعه 100 نفر از دانشجویان دختر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تحلیل آماری یافتههای حاصل از پرسش نامه در محیط نرم افزار SPSS و با کمک تحلیل آنوا، آزمون تی تک متغیره، آزمون همبستگی کندال و اسپیرمن صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که فضاهای شهری کم نور، تاریک، دورافتاده، باریک، فضاهای نیمه کاره و خلوت القاءکننده ترس در زنان هستند و از طرفی بین احساس ترس و سطح تحصیلات رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی افزایش تحصیلات سبب کاهش القای ترس در بین زنان میشود.
عوامل مؤثر در طراحی پایدار منظر اکولوژیک رودخانه مطابق با میزان آب و خشکی های فصلی(مورد شناسی: رودخانه زاینده رود اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
131 - 152
حوزههای تخصصی:
برهم خوردن تعادل اکوسیستم رودخانه های شهری نه تنها موجب اختلال در جریان آبی رودخانه ها می شود، بلکه آثار نامطلوب زیست محیطی آن در طولانی مدت در زندگی ساکنان شهر منعکس می شود و تا نسل ها ادامه خواهد داشت. از جمله مخاطرات تأثیرگذار بر اکوسیستم رودخانه ها، کمبود آب و خشکسالی است. رودخانه زاینده رود یکی از مهم ترین رودخانه های دائمی ایران است که در طی سال های گذشته دچار کمبود آب و خشکی های نامنظم فصلی شده است. حوزه آبریز زاینده رود در منطقه مرکزی ایران، یکی از حوزه های آبریز تحت تنش است و افزایش در مصرف آب و خشکسالی سبب شده تا این حوزه، تحت تنش آبی مداوم قرار گیرد و در سال های اخیر خسارات زیست محیطی زیادی به این منطقه و کشور وارد شود. چنین به نظر می رسد که طراحی پایدار منظر مطابق با ویژگی های اکولوژیک رودخانه، راهکاری مؤثر درجهت پاسخگویی به این مسأله است و می تواند به حفظ منظر رودخانه ها به عنوان یک اکوسیستم پویا و پایدار کمک کند. دستیابی به مؤلفه های پایداری در طراحی منظر رودخانه در بستر طراحی اکولوژیک، می تواند علاوه بر تأمین نیازهای اکولوژیک نسل امروز، پاسخگوی نیازهای نسل فردا نیز باشد و به بهبود حیات رودخانه کمک کند. تأکید این مقاله بر رودخانه زاینده رود است و در این راستا پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، به بررسی عوامل و لایه های تأثیرگذار در طراحی اکولوژیک رودخانه پرداخته است و سپس به منظور شناسایی پتانسیل های مکانی (با استفاده از فرایند "AHP") به ارائه مدلی برای طراحی منظر مناسب در این رودخانه در شرایط خشکی می پردازد. نتایج این مقاله شامل راهکارهایی درجهت طراحی پایدار اکولوژیک منظر رودخانه زاینده رود است که بیان کننده اهمیت فاکتورهای ایمنی و امنیت، نفوذپذیری، زیرساخت ها، نشانه ها و پوشش گیاهی در طراحی است.
مکان یابی ایجاد فضای سبز در شهرستان تبریز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نگرانی ها در زمینه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم، روش ترسیب خاک در نتیجه جنگل کاری در اراضی بایر و تخریب شده و مدیریت بهینه آن، روش مناسبی برای کاهش تراکم دی اکسید کربن اتمسفری است. لذا با توجه به مسأله گرمایش جهانی و گسترش صنایع شهری در آلایندسازی هوا؛ استطاعت اراضی شهرستان تبریز در ایجاد پارک جنگلی با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی و تحلیل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های پایه در دسترس و تصویر ماهواره ای اسپات 2005 هم چنین مطالعات میدانی جمع آوری شد. نقشه های رقومی شده منطقه با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی به نقشه های معیار (شیب، جهت، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین شناسی، خاک، شهر، شبکه ارتباطی، روستا و آبراهه اصلی) تبدیل و جهت مقایسه دوبه دوی ارزش گذاری گردید. به طوری که ارزش هر یک از معیارها با توجه به استطاعت هر واحد در نظر گرفته شد. مقایسه دوبه دوی معیارهای حاصل از تکنیک های اطاعات مکانی با استفاده از برنامه الحاقی ماریونی تحت محیط GIS انجام پذیرفت و وزن معیارهای مورد بررسی محاسبه شد. سپس نقشه نهایی در فرمت رستر و با استفاده از وزن هر یک از معیارها استخراج و در 5 کلاس از بسیار ضعیف تا بسیار مناسب طبقه بندی و بهترین مکان با مساحتی در حدود 4 درصد از کل شهرستان استخراج گردید.
ارزیابی دوره های برنامه ریزی توسعه و عمران شهر مشهد با استفاده از مؤلفه های رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سعی دارد بر مبنای شاخص های ارائه شده توسط نظریه رشد هوشمند شهر به ارزیابی طرح های توسعه و عمران در ایران بپردازد و میزان همسو بودن این اسناد را به عنوان جامع ترین و مهمترین سند توسعه ی شهر با دیدگاه رشد هوشمند پایش نماید. روش این تحقیق تحلیلی- تطبیقی و بر مبنای آمار استنباطی به دست آمده از تحلیل و کدگذاری داده های سه دوره طرح های توسعه و عمران شهر مشهد و تلفیق آنها به روش ارزیابی چند معیاره و سلسله مراتبی AHPمی باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین 4 شاخص انتخاب شده به دلیل وجود داده های قابل استناد در ایران از بین شاخص های ده گانه رشد هوشمند، اهمیّت شاخص توسعه درون زا قوی و مستقیم به سمت جوامع موجود با توجه به شرایط و نیازهای فعلی جامعه شهری در ایران از بقیه شاخص ها بطور چشم گیری بیشتر می باشد. از دلایل آن شاید بتوان به این مورد اشاره کرد که با استفاده از مؤلفه ی توسعه به درون بتوان به سایر مؤلفه ها از جمله حفظ زمین های باز، کاربری مختلط، ساختمان های فشرده دست پیدا کرد. همچنین، با توجه به ضرایب اهمیّت مؤلفه های بررسی شده، مشخص شد که دوره ی برنامه ریزی طرح جامع مهرازان در بازه ی زمانی 69-1349 در مجموع تطابق و همسویی بیشتری با شاخص های رشد هوشمند داشته است.
ارزیابی نقش احیا و باززنده سازی روددره ها در توسعه گردشگری شهری (مطالعه موردی: روددره فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
63 - 75
حوزههای تخصصی:
روددره های شهری جزیی از پیکره طبیعی شهر و بستر پیوند زندگی شهری با طبیعت است. احداث تأسیسات در حریم و حتی بستر این روددره ها، روند طبیعی را در آن هادچار اختلال کرده است. در این میان، برنامه ریزی این دره ها به عنوان سبز راه و محل گذران اوقات فراغت و فعالیت های گردشگری می تواند در بهبود وضعیت زیست محیطی این نواحی در کنار ایجاد پتانسیل های تفریحی برای ساکنان شهر و گردشگران مؤثر باشد. این پژوهش با تکیه بر مطالعه در روددره فرحزاد شهر تهران، در پی ارزیابی نقش احیا و باززنده سازی روددره ها در توسعه گردشگری شهری است. نوع پژوهش کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، گردشگرانی هستند که برای گذران اوقات فراغت به روددره فرحزاد مراجعه می کنند. به دلیل نداشتن تعداد دقیق آمار، تعداد نمونه با مشورت با اساتید، 350 نفر تعیین شد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی پژوهش در بخش مطالعه میدانی بر پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار رایانه ای SPSS، تجزیه و تحلیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های ضریب همبستگی و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که احیا و باززنده سازی روددره فرحزاد در رونق گردشگری شهری تأثیر زیادی داشته و موجب توسعه گردشگری شهری شده است. البته مشاهدات میدانی و مصاحبه با افراد مطلع نشان می دهد که هنوز اهداف توسعه پایدار گردشگری شهری محقق نشده است.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و ارزیابی عوامل فردی، اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهر دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در ایران سبب گردیده که شهرهای امروزی با مسائل زیادی روبه رو باشند، بدین منظور بایستی تشکیلاتی به صورت سازمان یافته، اصولی و منظم به اداره ی امور شهر بپردازد. نهاد شهرداری در اغلب کشورهای جهان ازجمله ایران اداره امور شهر را بر عهده دارد و بررسی عملکرد آن همواره موردبحث و بررسی محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری شهر دهدشت در ابعاد مختلف و ارزیابی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن از نگاه شهروندان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار شهر دهدشت (153695) و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از بین آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه موردبررسی قرارگرفته اند. از روش های تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ به منظور سنجش روایی و پایایی ابزار پژوهش استفاده گردیده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهروندان از عملکرد شهرداری در بعد وظایف فنی- عمرانی ""تا حدی راضی""، در بعد وظایف خدماتی ""راضی"" و در بعد وظایف اجتماعی فرهنگی ""ناراضی"" هستند. همچنین در نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مشخص گردید که مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سن حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایت از عملکرد شهرداری) را تبیین کنند.
ارزیابی اجتماعی حلقه مفقوده طرح های توسعه کشور
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل اثرات زیست محیطی گسترش پراکنده شهری نمونه موردی: شهر هادیشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر شهر ها به شکلی بی برنامه ای رشد کرده اند و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده و یا توسعه آنها در قطعاتی مجزا، بدون برنامه ریزی، جسته و گریخته بوده است، این معضل به الگوی گسترش یا پراکنش افقی شهری(Sprawl) معروف گردیده و به موازات این الگوی گسترش شهری، اراضی کشاورزی پیرامون با تغییر کاربری مواجه شده اند. شهر هادیشهر که یکی از شهر های استان آذربایجان شرقی و در بخش مرکزی شهرستان جلفا واقع شده، هم مانند سایر شهرها در طول دهه های اخیر رشدی نامتوازن و به شکلی پراکنده داشته است، بطوریکه این رشد منجر به آثار زیست محیطی مخربی مانند از بین رفتن اراضی کشاورزی مرغوب شده است. هدف از این پژوهش در وهله ی اول شناخت الگوی توسعه و گسترش فیزیکی شهر هادیشهر بوده و در وهله ی دوم تبیین پیامدهای زیست محیطی گسترش فیزیکی این شهر می باشد. بدین منظور با بهره گیری از روش های آمار فضایی در نرم افزار Arc/ Gis به تحلیل الگوی توسعه و گسترش فیزیکی شهر هادیشهر پرداخته شده و در ادامه برای پی بردن به پیامدهای زیست محیطی گسترش فیزیکی و همچنین نوع و میزان تغییر و تبدیل کاربری اراضی زراعی و عرصه های سبز به سایر استفاده های شهری ناشی از توسعه فیزیکی شهر، از دو تصویر سنجنده TM، OLI ماهواره لندست 5 و 8 طی سالهای 1998 میلادی (1377 ه.ش) و 2013 میلادی (1392ه.ش) حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای شهر هادیشهر بهره گیری شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که الگوی توسعه فیزیکی شهر هادیشهر در طی 15 سال بصورت پراکنده بوده است و همچنین در اثر این الگوی گسترش، بیشترین تغییرات با 62درصد مربوط به کاربری کشاورزی و باغات بوده که حدودا 48درصد آن تبدیل به کاربری شهری و 5/14درصد آن تبدیل به زمین های بایر شده است. با توجه به پیامدهای نامطلوب رشد پراکنده و در راستای دستیابی به توسعهی پایدار و شکل پایدار شهری، الگوی رشد فشرده به عنوان الگوی توسعه آتی شهر پیشنهاد می شود.
تحلیل و گونه شناسی پلیس جامعه محور شهر خرم آباد با بهره گیری از تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد پلیس جامعه محور در یکی دو دهه گذشته نه تنها به لحاظ نظری، بلکه به لحاظ تجربی نیز رشد قابل توجهی داشته است و به جرأت می توان گفت یکی از مهم ترین ملاک های اثربخش و کاراییِ پلیس جامعه محور توانایی آن در کاهش احساس ناامنی شهروندان است. به لحاظ نظری با توجه به اتخاذ رویکرد پایین به بالا و از طریق پلیس شناسایی و پیش گیری از وقوع جرم و توجه به دیدگاه های شهروندان، پلیس جامعه محور می تواند به افزایش احساس امنیت، پیش گیری و کاهش جرم کمک کند؛ بنابراین این پژوهش با هدف تحلیل چگونگی پلیس جامعه محور و گونه شناسی این نوع عملکرد پلیس در شهر خرم آباد به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است و در تلاش برای پاسخ گویی به این سؤال است که گونه شناسی و اولویت بندی عملکرد پلیس جامعه محور در شهر خرم آباد باید چگونه باشد؟ ابزار پژوهش، پرسش نامه است که توسط 387 تن از شهروندان شهر خرم آباد به روش خوشه ای تکمیل شد. یافته های پژوهش به کمک تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS نشان داد که عوامل و گونه های پلیس جامعه محور در شهر خرم آباد به ترتیب؛ پلیس محله، پلیس علمی – آموزشی، پلیس پیش گیرنده، مردم – پلیس، پلیس اطلاع رسان و همیاران پلیس هستند.