فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در غیاب مدیریت واحد شهری، تداخل در امور و فعالیت های موازی از توان مدیریتی شهر کاسته و خود مانعی برای سستی یا توقف جریان مدیریت مطلوب می شود. روش تحقیق این پژوهش تلفیقی از روش کمّی و کیفی است و پژوهش براساس مصاحبه های عمیق، مطالعات اسنادی و کمّی سازی عوامل راهبردی انجام شده است. به منظور تعیین موقعیت راهبردی مقصد و اولویت بندی عوامل درونی و بیرونی و تعیین نوع استراتژی های چهارگانه در راستای اهداف از ابزار IEA استفاده شد و در نهایت با استفاده از روش QSPM اولویت های راهبردی تعیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نمره نهایی عوامل داخلی شهر تبریز برابر با ۲۱/۲ است که از نظر عوامل داخلی در ارتباط با مدیریت واحد شهری دچار ضعف است. همچنین نمره نهایی عوامل خارجی نیز در همین راستا برابر با ۱۰/۲ است که نشان از نبود واکنش مناسب مدیریت شهری در ارتباط با فرصت ها و تهدیدها دارد. با توجه به ماتریس عوامل داخلی و خارجی نیز، شهر تبریز از نظر مدیریت واحد شهری موقعیت تدافعی دارد. راهبردهای پیشنهادی، ایجاد سازوکار تحقق مدیریت واحد شهری در قالب اقدام ها، قوانین و تصمیم ها در سطح ارگان ها و سازمان های مرتبط، بهره گیری از تجربیات و راهبردهای کشورهای پیش رو براساس پتانسیل های بومی محلی و در نهایت تقویت جایگاه شوراهای اسلامی و افزایش اختیارات قانونی آن ها به منظور مشارکت هرچه بیشتر شهروندان است.
سنجش رضایت مندی از کیفیت زندگی در مجتمع های زیستی احداث شده پس از رویداد زلزله مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه (قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل برنامه ریزان روستایی کشور، وقوع سوانح طبیعی در مناطق روستایی با توجه به آسیب پذیری بسیار بالای این مناطق است. گاهی حوادث طبیعی خود به تنهایی یک بحران محسوب نمی شود، بلکه بحران زمانی رخ می دهد که جامعه ای در محلی ساکن شوند که برنامه ریزان بدون توجه به علایق و خواسته های آنان، در نظر گرفته اند؛ بنابراین ارزیابی شاخص کیفیت زندگی در نواحی روستایی آسیب دیده ای که طرح تجمیع برای آن ها اجرا شده است، دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آن است که ارزیابی نقش مجتمع های زیستی روستایی بنا شده پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت زندگی مردم در مقایسه با قبل از زلزله را با استفاده از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی مورد تحلیل قرار دهد. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی– تحلیلی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری نواحی روستایی ادغام شده بعد از رویداد زلزله اردیبهشت 1376 است که در چهار مجتمع بارنجگان، حاجی آباد، گمنج و مهمانشهر اسکان داده شدند که از این میان 227 خانوار به روش کوکران انتخاب شده است. به منظور سنجش تحقیق با آزمون T و ویلکاکسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تجمیع روستاها توانسته بهبود چشمگیری در کیفیت زندگی ساکنان روستایی ایجاد کند. در چهار مجتمع مورد مطالعه به جز در شاخص درآمد و ثروت در 9 شاخص دیگر روند مثبتی مشاهده می شود که این به دلیل عدم توجه به امر اشتغال زایی و نابرابری در بهره مندی از فرصت های شغلی از یک جهت و محدودیت منابع آب وخاک از سوی دیگر است.
تحلیلی بر موقعیت مرکزی شهرهای مرکز استانی ایران با تأکید بر ارتباطات جاده ای و هوایی با استفاده از نرم افزار Gephi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه زیرساخت های حمل ونقل به دلیل دسترسی به بازار و کاهش هزینه های حمل ونقل؛ باعث افزایش بهره وری، رقابت و فعالیت های تجاری می گردد. این مقاله با هدف بررسی و ارزیابی موقعیت مرکزی ۳۱ شهر مرکز استانی ایران در زمینه ارتباطات جاده ای و خطوط هوایی و براساس آمارهای سال ۱۳۹۴ صورت گرفته است تا از این طریق بتوان موقعیت بین راهی هر یک از این شهرها را تعیین نمود. در این راستا، با استخراج آمار مربوط به تعداد و طول مسیرهای جاده ای و هوایی کشور، موقعیت و جایگاه مراکز استان ها بدست آمد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و شیوه استخراج داده ها به روش اسنادی است. نتایج حاکی از آن است که تفاوت زیادی بین امتیازاتی که شهرهای مرکز استانی کشور در زمینه خطوط جاده ای و هوایی کسب کرده اند، وجود دارد. به طوری که در زمینه خطوط جاده ای، شهر همدان با ۲۹۳/۰ امتیاز بهترین وضعیت مرکزی را کسب نموده و شهر ارومیه با صفر و بجنورد با ۰۰۱/۰ امتیاز بدترین حالت را به خود اختصاص داده اند. در کسب این امتیازات، موقعیت جغرافیایی مانند فقدان شهر دیگر در اطراف این شهرها و یا ارتباط مستقیم شهرهای همسایه بایکدیگر مؤثر بوده است. از منظر کلاس های ماژولاریتی، ۳۱ شهر مرکز استانی ایران در ۴ کلاس در زمینه خطوط جاده ای طبقه بندی شدند. در کلاس بنفش شهر همدان، در کلاس سبز شهر سمنان، در کلاس قرمز شهر خرم آباد و در کلاس آبی شهر کرمان به عنوان شهر مرکزی شناخته شد. در زمینه خطوط هوایی، شهرهای تهران و مشهد موقعیت مرکزی ممتازی دارند و دیگر شهرها با اختلاف زیاد در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. در این مقاله، برخی ویژگی ها و قابلیت های نرم افزار Gephi معرفی شده است.
چالش های پایداری کلان شهرهای کشور در عصر جهانی شدن
حوزههای تخصصی:
ارزیابی میزان فاصله محله های بافت فرسوده پیرانشهر از سطح پایداری
حوزههای تخصصی:
احیای مجدد بافت های فرسوده به منظور ارتقای کیفیت آن ها امری حیاتی است، اما در گام نخست، ارزیابی میزان پایداری این محله ها به منظور سنجش فاصله آن ها از الگوی توسعه پایدار محله ای ضروری به نظر می رسد. بر همین مبنا پژوهش حاضر باهدف ارزیابی میزان فاصله محله های بافت فرسوده پیرانشهر از سطح پایداری به نگارش درآمده است. پژوهش حاضر برحسب هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه بوده و بدین ترتیب داده ها از جامعه آماری تحقیق (378 خانوار) به روش نمونه گیری تصادفی گردآوری گردید و با استفاده از مدل الکتره، وضعیت پایداری محله ها مشخص شد که نتایج بدین صورت می باشد: محله «سید قطب» به عنوان «محله بافاصله نسبتاً کم از سطح پایداری»، محله های ملارضا و زرگتن بافاصله متوسط، قپان بافاصله زیاد، دولی گراو، قیزقپان، کهنه خانه بافاصله نسبتاً زیاد و کانی کهنه خانه نیز در فاصله بسیار زیاد از سطح پایداری قرار دارند. از دلایل قرارگیری محله سید قطب در فاصله نسبتاً کم از سطح پایداری، می توان به موقعیت مناسب محله در جوار مرکز شهر، سهولت دسترسی به خدمات عمومی، روند مناسب نوسازی و توجه مدیریت شهری اشاره کرد که شاخص های دیگرِ پایداری را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. از ویژگی های محله های بافاصله زیاد نیز وجود جمعیت غیربومی، درصد اشتغال بالای جمعیت در مشاغل غیررسمی، روند نامناسب نوسازی، ارزش نسبتاً پایین زمین، دسترسی نامناسب به کاربری های خدماتی و کم توجهی مدیریت شهری می باشد. همچنین ازلحاظ برخورداریِ محله ها از شاخص های پایداری، «بیش ترین نابرابری» متعلق به شاخص «دسترسی» و کم ترین نابرابری مربوط به شاخص «تعلق» بوده است.
متروپلیس
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر مکانیابی مسکن مهر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با استفاده از 10 معیار محیطی و با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی به ارزیابی محدوده شهر تبریز از منظر مسایل محیط طبیعی برای شناسایی مکان های بهینه برای ایجاد طرح مسکن مهر و مقایسه آن با موقعیت فعلی طرح های اجرا شده اقدام شد. با توجه به این که پهنه های مناسب شناسایی شده برای جانمایی طرح مسکن مهر در محدوده شهر تبریز، در مساحت های متفاوت در محدوده مورد مطالعه پراکنده شده اند و به علت نبود قابلیت برنامه ریزی در همه پهنه ها، با استفاده از مدل های TOPSIS، SAW و MORIS به اولویت بندی پهنه های مناسب از نظر قابلیت اجرای طرح اقدام شده است، هم چنین تحلیل حساسیت پهنه های شناسایی شده با توجه به 10 معیار مکان یابی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد 7 پهنه مناسب در محدوده 10 کیلومتری شهر تبریز وجود دارد که با توجه به معیارهای مورد بررسی بهترین شرایط را برای ساخت مجتمع های مسکن مهر دارا می باشند، هم چنین بررسی های مدل های رتبه بندی نشان می دهد که مناسب ترین پهنه برای جانمایی طرح مسکن مهر در نزدیک جاده تبریز - مراغه قرار دارد. هم چنین نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که طرح مسکن مهر در شهر تبریز علاوه بر تبعیت از مسایل اقتصادی و بحث تملک زمین، که علت اصلی انتخاب مکان طرح بوده، می توانست در یک شرایط محیطی بهتر، در یک محدوده نزدیک به شهر تبریز مکان یابی شده تا علاوه بر حمایت اقتصادی از ساکنان مسکن مهر، شرایط محیطی و حفاظت مناسب از عوامل ایجاد بلایای طبیعی را در نظر بگیرد.
ارزیابی عملکرد سازمان نوسازی شهری در ارتقای محیطی (مطالعه موردی: مناطق دارای بافت فرسوده شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش وسیع فضاهای فرسوده در شهر تهران و نیز وضعیت نامساعد این فضاها، نیاز به سازمانی توانمند در برنامه ریزی و مدیریت این بافت ها را به وجود آورده است. بر این اساس در شهر تهران سازمان نوسازی، متولی بهبود وضعیت بافت های فرسوده بوده است تا به دین طریق از مشکلات بافت های فرسوده در این شهر بکاهد و برای بهبود کیفیت این فضاها در آتی برنامه ریزی نماید. این پژوهش نقش فعالیت های سازمان نوسازی در بهبود وضعیت مناطق شهری را در قالب شش شاخص (مطلوب نمودن عملکردهای مناطق شهری، بهبود کیفیت زندگی، حل مشکلات کالبدی، حل مشکلات معیشتی، نوسازی بافت های فرسوده و نوسازی ساختمان های فرسوده) بررسی می کند تا به دین طریق ابعاد مختلف اثرگذاری این سازمان روشن شود. روش تحقیق در این مطالعه، تحلیل نظرات مردم، پیرامون وضعیت عملکرد این سازمان است که با دیدگاه کاربردی تدوین گردیده است. در این پژوهش ابتدا اطلاعات لازم، با استفاده از منابع موجود در زمینه موضوع پژوهش جمع آوری شد؛ سپس برای تکمیل اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که به طور کلی عملکرد این سازمان در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارد و بهترین عملکرد این سازمان در عرصه نوسازی ساختمان های فرسوده و ضعیف ترین عملکرد نیز در زمینه حل مشکلات معیشتی بوده است. از طرف دیگر عملکرد سازمان نوسازی در مناطق 13گانه تفاوت معناداری را نشان می دهد. به دین معنی سازمان نوسازی در مناطق 15، 16، 9 و 18 عملکرد خوب و در مناطق 12، 13، 14 و 11 عملکرد ضعیفی داشته است.
سفر صلح به سرزمین آفتاب
ارزیابی و تحلیل پتانسیل ها و راهبردهای مؤثّر گردشگری شهر راین با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک کمّی QSPM
حوزههای تخصصی:
شهر راین یکی از غنی ترین مراکز گردشگری در استان کرمان، با داشتن کانون جذب گردشگری مانند ارگ، آبشار، مناظر زیبای اطراف، چشمه سارهای کوه هزار، وجود بزرگ ترین دهانه آتشفشانی منطقه، معادن مرمر سبز و صورتی و چشمه های آب معدنی، بقاع متبرکه و فرصت های پیش رو چون موقعیت مواصلاتی استان و خدماتی شهر، ایجاد بازارهای مناسب صنایع دستی و ارائه قابلیت های محلی و ... با ضعف ها و تهدیدهایی مواجه است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدیدهای شهر راین در زمینه توسعه صنعت گردشگری است. روش تحقیق حاضر تلفیقی از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی است که با استفاده از مدل SWOT به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و راهبردهای مناسب توسعه گردشگری شهر در چهار دسته SO، ST، WO و WT تعیین نموده است. در مرحله بعد برای انتخاب بهترین راهبرد برای توسعه این صنعت ماتریس برنامه ریزی کمّی (QSPM) به کار گرفته شد، جهت تعیین وزن ها عوامل SWOT بر اساس مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از کارشناسان و گردشگران کمک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد تنوعی، مناسب ترین راهبرد برای توسعه گردشگری منطقه می باشد. راهبردST۳ با میانگین ۴۳/۲ با تأکید بر تبلیغات و اطلاع رسانی به گردشگران درباره قابلیت های منطقه و تدوین قوانین ویژه به منظور استفاده بهینه از پتانسیل ها و جلوگیری از تخریب آنها به عنوان بهترین راهبرد پیشنهاد شده است.
تبیین رابطه فاصله جغرافیایی و توسعه نیافتگی؛ مورد: استانها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین واحدهای ناشی از تقسیمات کشوری و توسعه آنها رابطه وجود دارد. بدین معنی که با فاصله گرفتن از واحدهای کانونی به سمت حواشی از شدت توسعه کاسته می شود. به عبارت دیگر بین فاصله و توسعه نیافتگی رابطه وجود دارد.
پژوهش حاضر 11 استان ایران را مورد بررسی قرار گرفته است که از بین 11 استان مزبور 9 استان دارای اشکال نامتقارن و 2 استان با گستردگی بسیار و شهرستانهای دور از مرکز واقع شده اند. نتیجه پژوهش در محیط GIS نشان می دهد که علیرغم تعارضاتی، بطور کلی در استان های مورد مطالعه با فاصله گرفتن از شهرستان مرکزی، از درجه توسعه واحدهای تقسیماتی کاسته شده و بر درجه توسعه نیافتگی آنها افزوده می گردد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. سطح تحلیل این پژوهش نیز شهرستانهای هر استان می باشد و منابع مورد استفاده از نوع کتابخانه ای و اسنادی بوده و داده های آماری پژوهش نیز از مرکز آمار ایران و دیگر مراکز رسمی مربوطه اخذ گردیده است.
تبیین عوامل مؤثر کالبدی بر میزان زیست پذیری مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
411 - 429
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردها و مفاهیم گوناگونی برای رفع مشکل شهرها مطرح شده است که زیست پذیری یکی از مفاهیم مرتبط با برنامه ریزی شهری به شمار می آید. این مقوله به درجه تأمین ملزومات جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت های افراد آن جامعه اشاره دارد. در این پژوهش، به تأثیر ویژگی های کالبدی بر سایر ابعاد زیست پذیری (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی) پرداخته شده است. سه منطقه از میان پانزده منطقه شهری مدنظر قرار گرفته اند که شامل مناطق 1، 5 و 8 شهرداری اصفهان هستند. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، شناخت وضعیت زیست پذیری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، بررسی کیفیت مسکن در این مناطق و میزان اثرگذاری شاخص های کالبدی بر زیست پذیری است تا بتوان علاوه بر رفع نیازهای فیزیکی شهروندان، حس رضایت عمومی آن ها را تاحدی برآورده کرد. روش گردآوری داده ها میدانی و با استفاده از پرسشنامه است. حجم نمونه نیز به کمک فرمول کوکران 384 نفر به دست آمده است. برای تبیین عوامل مؤثر کالبدی بر زیست پذیری از مدل معادلات ساختاری استفاده شد تا ارتباط میان متغیرها درک شود. یافته ها بیان کننده این است که شاخص کالبدی بر زیست پذیری اقتصادی تأثیرگذار است و رابطه ای معنادار با هم دارند. میزان بتا نیز 62/0 است. همچنین شاخص کالبدی بر زیست محیطی اثر دارد و رابطه ای معنادار با بتای 32/0 دارد، اما این شاخص بر زیست پذیری اجتماعی، هویت و مسکن نقش مؤثری ندارد.
سنجش و رتبه بندی محلات شهری در نماگر های شهر پیاده مدار (مطالعة موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی شتابان در ایران و افزایش استفاده از خودروی شخصی، عرصة عمومی شهر را برای حضور پیادگان، محدود و دشوار کرده است. با بروز مشکلات ناشی از تسلط خودرو،، ایجاد «شهرهای پیاده مدار»، از سوی مدیران و برنامه ریزان شهری مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه به اینکه، هرگونه برنامه ریزی، مستلزم مسئله یابی و سنجش وضعیت است، لذا، ضروری است تا از معیارها، نماگرها، روش ها و ابزارهای علمی مناسب، استفاده شود. هدف اصلی این پژوهش، سنجش وضعیت موجود و رتبه بندی محلات شهر اردبیل از نظر ویژگی های شهر پیاده مدار است. این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های خام، از فرم محقق ساخته استفاده شده است. از 64 نماگر در قالب 5 معیار اصلی، برای سنجش، رتبه بندی و تحلیل محلات 44 گانة شهر ااستفاده شده است. با استفاده از روش کوکران 395 نمونه به عنوان حجم نمونه انتخاب شد ه و برای اطمینان از 400 نمونه در سطح محلات فرم داده ها، تکمیل شده است. نتیجة آزمون پایایی، به روش آلفای کرونباخ، 0.88 به دست آمده است که پایایی ابزار پژوهش را تأیید می کند. از روش ضریب پراکندگی (CV) و مدل ویکور (VIKOR) در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای تجزیه وتحلیل و رتبه بندی محلات استفاده شده است. نتایج روش ضریب پراکندگی نشان می دهند که مقدار این ضریب در بیش از 87 درصد نماگرها، بیشتر از 100 است. از این نظر، توزیع نماگر های پیاده مداری در سطح محلات شهر، ناهمگن است. نتایج روش رتبه بندی ویکورنشان می دهند که؛ تنها حدود 25 درصد از محلات شهر اردبیل، واجد ویژگی های «شهر پیاده مدار» هستند. به عبارت روشن، این نتیجه به دست می آید که 75 درصد از محلات شهر، فاقد ویژگی های شهر پیاده مدار هستند. برای خلق شهر پیاده مدار، آموزش دادن پیاده مداری، بهسازی خیابان های شهری، رفع کردن موانع پیاده روی و برقرار کردن ارتباط بین شهرسازی و پیاده مداری، ضروری است.
ماهیت فضایی سرزمین های شهر محور در برنامه ریزی منطقه ای چهار پدیده فضایی با نگاهی بر کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین های شهر محور، برآیندی از روابط عملکردی و کالبدی است. گسترش روز افزون این روابط منجر به پیچیده شدن ادراک هر یک از پدیده های فضایی و برنامه ریزی منطقه ای می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی چهار واژه پر کاربرد در مطالعات منطقه ای (منطقه کلان شهری، شهر- منطقه، منطقه شهری عملکردی و منطقه شهری چند هسته ای) با استفاده از روش تحلیل تطبیقی است تا بر اساس آن به تبین ماهیت هر یک از این پدیده ها، با توجه به دو مؤلفه تعامل عملکردی و کالبدی بپردازد. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات برای تطبیق الگوی فضایی کلانشهر تهران و نواحی پیرامونی اش با چارچوب نظری به دست آمده، از روش های آماری و مدل های برنامه ریزی مانند میزان فعالیت و مدل ضریب مکانی (L.Q) استفاده شده است. در نهایت بر اساس تحلیل های فضایی، الگوی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف برای کلانشهر تهران و نواحی پیرامونش ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد کلانشهر تهران پذیرنده نقش های مرکزیت در مقیاس های تو در تویی از فضای ملی، منطقه و نیز بین آن دو می باشد. پس وجود الگوهای متنوعی از تعاملات عملکردی بین کلانشهر تهران و شهرهای پیرامونش می تواند از هر بعدی ماهیت فضایی تازه ای به این کلانشهر و نواحی پیرامون تزریق نماید. نگاه صرفاً کالبدی به پدیده های فضایی تا کنون موجب گردیده که سرزمین های شهرمحور از نظر مورفولوژیکی به هم نزدیک باشند. پس شایسته است که پدیده های فضایی را به عنوان سیستمی شکل یافته از مؤلفه های مورفولوژیکی، عملکردی، ارتباطی و سیاسی مورد توجه و تفکر قرار داد. بر این مبنا، سه مفهوم منطقه کلانشهری، شهر- منطقه و منطقه شهری عملکردی در مقیاس های گوناگونی از فضا برای نواحی پیرامون کلانشهر تهران، به عنوان مفاهیم قابل قبول، تعریف پذیر و بهینه سازی می شوند.
مدل سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری قطعه مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی رشد شهری، در یک مسیر پایدار و بهینه، همواره از چالش های موجود در عرصه های مدیریت و برنامه ریزی شهری می باشد. هدف از این تحقیق شبیه سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری و نمایش چگونگی رشد و توسعه شهر در یک ساختار قطعه مبنا، با تفکیک پذیری مکانی بالا، می باشد. در این مدل ساختار همسایگی به صورت یک بافر خارجی از لبه های پارسل و بر اساس یک تابع وزن دار از مولفه های فاصله، مساحت و کاربری قطعات کاداستری تعریف شده است. مدل ارائه شده با استفاده از داده های مکانی منطقه 22 شهرداری تهران پیاده سازی و تحلیل شده است. نتایج ارائه شده بیانگر توانایی مدل در ارزیابی اثرات متقابل کاربری های مختلف شهری در اندازه های مختلف و فاصله های گوناگون از یکدیگر بوده و همچنین نشان دهنده رشد شهر در یک تناسب قابل قبول چیدمان کاربری های مختلف شهری می باشد. از آنجایی که در این مدل، امکان تخصیص کاربری های مختلف شهری فراهم شده، می توان از آن در زمینه تصمیم گیری های مکانی و برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بهره جست.
بررسی تأثیر مالکیت مسکن در استقلال تصمیم گیری و نقش آفرینی زنان در شهر (مورد: سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن بزرگ ترین سرمایه خانواده ها به خصوص در کشورهای جهان سوم را تشکیل می دهد. از آنجایی که هر منبع اقتصادی با خود قدرت اجتماعی و سیاسی را به همراه می آورد، داشتن مسکن و مالکیت آن نیز مزایای زیادی را به همراه دارد. این مزایا زمانی پررنگ تر می شود که به گروهی از افراد جامعه تعلق بگیرد که زمانی از آن مزایا بی بهره بوده اند و این گروه همان زنان هستند که درصد مالکیت مسکن برای آن ها نرخ بسیار پایینی را به نسبت مردان نشان می دهد. بر این اساس، این تحقیق به بررسی تأثیر مالکیت مسکن بر استقلال تصمیم گیری و نقش آفرینی زنان در شهر می پردازد. پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و 300 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گشته اند. روش آماری مورد استفاده شامل آزمون همبستگی کندال و تحلیل مسیر می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تأثیر مالکیت مسکن بر نقش آفرینی زنان بیش تر از تأثیر آن بر استقلال تصمیم گیری آنان بوده است، همین طور مالکیت مسکن به طور غیرمستقیم بر نقش آفرینی زنان تأثیر می گذارد.
تحلیلی بر میزان رضایت مندی گردشگران گل و گیاه در زمان های اوج ورود به شهرستان محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری که امروزه از جمله اولین فعالیت ها جهت اشتغال زایی و درآمدزایی در جهان محسوب می شود در سال های اخیر با رشدی شتابان توانسته جایگاه خود را به بالاترین سطح ارتقاء دهد. صنعت گردشگری به دلیل ماهیت چترگونه خود دارای انواع گوناگونی است و به بخش های متفاوتی تقسیم می شود که یکی از زیرمجموعه های آن گردشگری کشاورزی است. این شکل گردشگری به عنوان یکی از فعالیت های تفریحی موفق، با آثار مثبت اقتصادی و اجتماعی خود توانسته است به بدیلی مناسب برای توسعه مناطق روستایی و کم تر توسعه یافته تبدیل شود. از مهم ترین شروط برنامه ریزی و توسعه گردشگری، شناسایی مناطق مستعد گردشگری و عوامل مؤثر بر توسعه آن است. شهرستان محلات به دلیل دارا بودن جاذبه های بی نظیر از جمله مزارع و باغات پرورش گل و گیاه، جشنواره های گل و گیاه و کوچه باغ ها و ... از بستری مناسب جهت توسعه گردشگری گل و گیاه برخوردار است. لذا برنامه ریزی و توسعه گردشگری گل و گیاه در شهرستان محلات که به عنوان یکی از مناطق مستعد این شکل گردشگری مطرح است، نیازمند توجه به ابعاد مختلف تأثیرگذار بر توسعه این نوع گردشگری است که یکی از وجوه آن مسأله رضایتمندی گردشگران است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر بر سطح رضایت مندی گردشگران گل و گیاه در شهرستان محلات است که در زمان اوج ورود در شهریور ماه 1391 از جاذبه های گردشگری این منطقه دیدن کرده اند. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی – تحلیلی است و از نظر هدف یک پژوهش کاربردی است. در این مطالعه به دلیل فقدان آمار قابل استفاده در زمینه تعداد گردشگران، برای تعیین حجم نمونه از روش تخمین شخصی استفاد شده و در زمان معین، تعداد 153 پرسشنامه بین گردشگران توزیع و تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام گرفت. نتیجه تحلیل این روش نشان داد که بیش ترین رضایت مندی گردشگران از جاذبه های منطقه مربوط به جاذبه های گردشگری گل و گیاه و مؤلفه های آن از جمله نمایشگاه و جشنواره گل و گیاه، کوچه باغ ها، مزارع و باغات پرورش گل و گیاه، مناظر طبیعی و چشم اندازها، آب و هوای منطقه و نیز عامل خدماتی و مؤلفه های آن است که این دو عامل مجموعاً 45 درصد واریانس متغیرها را توضیح می دهند. کم ترین رضایت مندی گردشگران نیز مربوط به عامل تبلیغات و مؤلفه های آن و نیز عامل زیرساختی شناسایی شد که 11 درصد واریانس متغیرها را تبیین می کنند. سرمایه گذاری در زمینه تجهیزات زیر ساختی و تبلیغات می تواند آثار مثبتی در زمینه توسعه گردشگری گل و گیاه در شهرستان محلات داشته باشد. پیشنهاد می شود برنامه ریزی در این دو زمینه در اولویت برنامه های توسعه گردشگری منطقه قرار گیرد.
مدل سازی آسیب پذیری مناطق شهری در زمان وقوع زلزله (نمونه موردی: منطقه سه کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از خطرناک ترین بلایای طبیعی عصر حاضر می باشد که اهمیت خود را به طور عینی نمایان کرده است. بنابراین مقابله با این بحران از طریق شناسایی نقاط آسیب پذیر و برطرف کردن آنها در جهت کاهش آسیب های ناشی از زلزله مؤثر است. بسیاری از شهرهای ایران بر روی پهنه های با خطر نسبی متوسط و زیاد زلزله واقع شده اند. شهر تهران به علت قرار گرفتن چندین گسل فعال در اطراف و درون آن از ریسک بالایی در برابر خطر زلزله برخوردار است. لذا به منظور برنامه ریزی اصولی برای کاهش آسیب پذیری ساختمان های شهری و ارائه تصویری روشن از وقوع احتمالی زلزله و عواقب، ارزیابی پهنه های آسیب پذیری شهری ضروری است. براین اساس در پژوهش حاضر به مدل سازی آسیب پذیری بافت شهری منطقه سه تهران در زمان وقوع زلزله پرداخته شده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی-تحلیلی می باشد که با بهره گیری از مدل های ANP و تحلیل شبکه در سیستم اطلاعات جغرافیایی به مدل سازی و ارزیابی آسیب پذیری بافت شهری در منطقه سه پرداخته شده است. نتایج آسیب پذیری بافت شهری منطقه 3 تهران در صورت وقوع زلزله بدین صورت است که از مساحت 2296 هکتاری این منطقه، حدود 36.2 درصد از کل مساحت منطقه در وضعیت آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد، حدود 30.8 درصد کل مساحت منطقه در وضعیت متوسط و حدود 33 درصد کل مساحت منطقه در وضعیت کم و خیلی کم از لحاظ آسیب پذیری در مواقع بحران قرار دارد؛ و توزیع فضایی آسیب پذیری مربوط به بخش شمال شرقی و شرق منطقه می باشد که دارای بافت مسکونی متراکمی می باشد، براین اساس با در نظرگرفتن مشکلات کالبدی بافت مسکونی آسیب پذیر، رویکرد مدیریت بحران زلزله یک راهکار مؤثر در راستای حفظ بافت و کاهش آسیب های وارده به این بافت در اثر وقوع زلزله خواهد بود.
تحلیل کیفیت کالبدی محیط مسکونی بازسازی شده شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، هر ساله مخاطرات طبیعی خسارات جانی و مالی عمده ای در سکونتگاه ها بر جای می گذارند. در این ارتباط، بحران بم قابل ذکر است که در دی ماه 1382 خسارات گسترده ای به بار آورد. با گذشت 12 سال از این بحران و بازسازی پس از آن، ارزیابی کیفیت بازسازی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا بر اساس مسأله چگونگی کیفیت محیط مسکونی بازسازی شده ی شهر بم و با توجه به مبانی نظری موجود، هدف این مقاله، تحلیل تفاوت کیفیت کالبدی محیط مسکونی بازسازی شده محلات شهر بم و در ادامه تحلیل رابطه آن با وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانوارهای محلات مختلف می باشد. در این ارتباط، کیفیت کالبدی محیط مسکونی از طریق روش شاخص سازی، تکنیک های AHP و SAW تعریف عملیاتی شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای، و از 311 خانوار نمونه (بر حسب روش کوکران) بدست آمد و از طریق روش های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، واریانس یکطرفه و آزمون توکی تحلیل شد. نتایج نشان داد که کیفیت کالبدی محیط مسکونی خانوارهای محلات مختلف متفاوت است و با متغیرهای شغل، درآمد و تحصیلات دارای رابطه ی معنادار می باشد. نتیجه اینکه کیفیت بازسازی تحت تأثیر قشر و طبقه اجتماعی قرار دارد. آنچه که نیازمند راهکارهای درخور است.