فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۶۱ تا ۵٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل عوامل اصلی جابجایی پایتختها با تاکید بر انتخاب آنکارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایتخت به عنوان مرکز اقتدار سیاسی و تکیه گاه دولت، معمولاً در برگیرنده کلیه عوامل سیاسی، فرهنگی، قومی، تاریخی، اقتصادی، اداری، فنی و ارتباطی است. یک پایتخت با توجه به کارکردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن، در واقع به عنوان سمبل کارایی و ظرفیت کلیه پتانسیل های وجودی دولت مربوطه عمل می کند. در جغرافیای سیاسی، اگر به عوامل سرزمین، دولت و ملت به عنوان سه رکن بنیادین کشور نگریسته می شود، بدون تردید، پایتخت نیز به عنوان مرکز هدایت دولت و گرانیگاه نیروی محرکه آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، زمانی که دولتی پایتخت خود را فاقد کارایی لازم در سیستم جغرافیای سیاسی کشور ببیند، سعی خواهد کرد تا با انتقال پایتخت به یک مکان جدید، این مشکل جغرافیای سیاسی کشور را برطرف سازد. انتخاب آنکارا به عنوان پایتخت جمهوری ترکیه نیز به خاطر این بود که استانبول فاقد کارایی لازم برای بقا و تامین سیستم مدیریتی ترکیه جدید در داخل جغرافیای سیاسی کشور و نظام ژئوپلیتیک جهانی بود. با این حال، در تغییر مکان پایتخت ها عوامل مختلفی می-توانند تاثیرگذار باشند. درهمین راستا، ضمن بررسی انتقال پایتخت ترکیه از استانبول به آنکارا، هدف اصلی این مقاله بررسی و شناسایی عوامل اصلی تاثیرگذار در فرایند مکان گزینی پایتخت ها است.
تفکیک، افراز و مقررات و قوانین آن در برنامهریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سازوکارهای مناسب برای نظمدهی فضایی، جلوگیری از رشد بیرویه شهری و مقابله با از بین رفتن اراضی مناسب برای هر کاربری خصوصاً کاربری مسکونی؛ اعمال قوانین افراز و تفکیک در اراضی شهری است که باید بر اساس طرح جامع و تفصیلی و هادی صورت گیرد. ادارات ثبت در درجه اول و دادگاهها در درجه دوم در این امر دخالت دارند، البته دخالت این سازمانها باید بر مبنای نقشه جامع شهر و نقشه¬های اجرایی و ضوابط شهرسازی شهرداریها صورت گیرد. قوانین موجود در ایران به¬تنهایی نمی¬توانند از به وجود آمدن این پدیده نامناسب (تفکیکهای غیرقانونی) جلوگیری کنند. در چنین وضعیتی تنها با فرهنگسازی صحیح و مدیریت و نظارت دقیق بر اجرای وظایف دستگاههای دولتی و ملزم ساختن عموم به رعایت قوانین و مقررات طرحهای جامع و تفصیلی و هادی، می¬توان به بهبود وضعیت موجود در ایران کمک کرد. در این مقاله سعی شده است تا تفکیک، افراز و روند قانونگذاری در اراضی شهری (افراز و تفکیک) با مواد قانونی بیان شود.
بررسی تاثیر مطابقت میان سبکهای تدریس و یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان(مطالعه موردی: دانشکدههای کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف شناسایی سبکهای تدریس و یادگیری مدرسان و دانشجویان دانشکده کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان و بررسی تاثیر مطابقت/عدم مطابقت سبکهای تدریس و یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان، از یک طرح شبهآزمایشی پسآزمون استفاده گردید. ابزار استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه سبکهای تدریس و یادگیری Kolb بود. دادههای گردآوری شده از طریق نرمافزار SPSS و با به کارگیری شاخصهای آمار توصیفی، آزمونT استیودنت، و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصله نشان داد که در میان دانشجویان دختر، سبک غالب یادگیری سبک "جذب کننده" و در میان دانشجویان پسر سبک غالب یادگیری سبک "انطباق یابنده" است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که سبک غالب تدریس در میان مدرسان دانشکدههای مذکور، سبک تدریس "جذب کننده" میباشد که عمدتاً با سبکهای یادگیری دانشجویان دختر مطابقت دارد تا با سبکهای یادگیری دانشجویان پسر. نتایج آزمونT نشان داد که مطابقت میان سبکهای تدریس- سبکهای یادگیری بر عملکرد درسی دانشجویان تاثیر مثبت و معنیداری دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اگر مدرسان دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی بتوانند سبکهای تدریس خود را با سبکهای یادگیری دانشجویان متناسب سازند، دانشجویان آنان از عملکرد درسی مطلوبتری برخوردار خواهند شد. از نتایج این تحقیق میتوان جهت بهبود فرایند تدریس و یادگیری در دانشکده کشاورزی و منابعطبیعی دانشگاه کردستان استفاده کرد.
ارزیابی آثار محیط زیستی منطقة ویژه اقتصادی انرژی پارس بر خط ساحلی خلیج فارس در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی مخاطرات طرح کاربری اراضی از روش رویهم گذاری، برای ارزیابی آثار محیط زیستی از روش فهرست و برای تعیین رابطة آثار و اولویت بندی نسبی اقدامات اصلاحی از روش ماتریس استفاده شده است. فرایند طی شده شامل شناخت ویژگیهای فنی پروژة پیشنهادی، شناخت محیط زیست تحت اثر، شناسایی و پیش بینی آثار ناشی از طرح، تجزیه و تحلیل آثار، ارائة راهکارهای تقلیل آثار سوء و ارائه برنامه پایش و مدیریت محیط زیست است. نتیجة حاصل از ارزیابی توان اکولوژیکی به کمک روش رویهم گذاری لایه های اطلاعاتی در نرم افزار GIS، پهنه بندی از نظر آسیب پذیری را نشان میدهد. همچنین از مقایسة نقشة توان اکولوژیکی محدوده با نقشة توسعة منطقة ویژه مشخص میشود که حدود 56 درصد توسعه در پهنة نیمه مناسب و 44 درصد در پهنه نامناسب انجام شده است. بررسی نتایج حاصل از چک لیست نیز نتایج ارزیابی توان را از نظر آسیب پذیری تأیید میکند. نتایج روش ماتریس برای دو سطح کلان و خرد نشان میدهد که بیش از 50 درصد ارزش های داده شده از 1/3- کوچکتر بوده و بنابراین اجرای هرگونه طرح توسعه در منطقه رد میشود. نتایج بررسیهای انجام شده در این تحقیق نشان میدهد که احداث طرح پارس جنوبی از دیدگاه محیط زیست در ساحل خلیج فارس به هیچ وجه قابل تأیید نبوده و آثار مخرب و غیرقابل جبران در منطقه ایجاد میکند. از آنجا که توقف طرح به علت اهمیت آن از نظر توسعه اقتصادی و صنعتی امکان پذیر نیست، بنابراین به منظور کاهش آثار مخرب محیط زیستی و حفظ ساختار اکولوژیک منطقه، در ادامة تحقیق طرح های بهسازی و گزینه های اصلاحی ارائه شده است. در بخش پایانی از نتایج ارزیابی برای تدوین برنامه پایش و مدیریت آلاینده ها استفاده شده است.
بررسی و تحلیل نقش جمعیت در وزن ژئوپلیتیکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اینکه موضوع جمعیت از مباحث جغرافیای انسانی، جغرافیای جمعیت و جامعه شناسی به شمار می¬رود، اما اثربخشی سیاسی آن باید در جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. در حقیقت انسان به عنوان یکی از دو عنصر اصلی ژئوپلیتیک (جغرافیا و انسان)، ماهیت پویا و دیالکتیک ژئوپولیتیک است. بر این اساس، همیشه از پدیده¬هایی می باشد که در مبحث قدرت و سیاست مورد بررسی است. متغیر جمعیت به عنوان یک عامل مؤثر در توسعه ملی، قدرت و دفاع ملی کشور، از دو بعد کمّی و کیفی ویژگیهای مختلفی دارد که هر کدام از این ویژگیها می¬توانند به عنوان عواملی مثبت و یا منفی در تکوین و تثبیت وزن ژئوپلیتیکی کشور عمل کنند. جمعیت ایران در حال حاضر با توجه به تغییراتی که در چند دهه گذشته شاهد آن بوده است، علی¬رغم وضعیت کمّی مناسب، به لحاظ ویژگیهای کیفی رضایت¬بخش نیست. در این میان، چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می¬کند، آن است که تغییرات عمده در بعد کیفی جمعیت ایران با مؤلفه¬های قومیتی، زبانی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایرانی ارتباط تنگاتنگی داشته است؛ به طورکلی این مقاله علی¬رغم مباحث نظری آن، ضمن مطالعه کمّی و کیفی جمعیت ایران با مبنا قراردادن آمار مربوط به سرشماری 1385 و مقایسه آن با آمار چند دوره قبل، پاسخگوی این سؤال اصلی است که نقش جمعیت ایران در شکلدهی وزن ژئوپلیتیکی آن چیست؟
بررسی ابعادی از تحولات جغرافیای فرهنگی شهر (مطالعه موردی: مناطق 1 و 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیدانان فرهنگی با تأکید بر مبانی و اصول علم جغرافیا و با اعتقاد به فضای شهری بهعنوان چشمانداز فرهنگی (انسانی)، به بررسی تحولات فرهنگی و نقش آن در شکلدهی به فضاهای جغرافیایی میپردازند. در این نوشتار، منظور از تحولات جغرافیای فرهنگی شهر، بررسی تحولات فرهنگی برپایة پنج مفهوم محوری یعنی «ناحیه فرهنگی»، «پخش فرهنگی»، «بومشناسی فرهنگی»، «درهمتنیدگی فرهنگی» و «چشمانداز فرهنگی» در فضای شهری است. مراد از تحولات فرهنگی، تغییر اندیشه، دیدگاه و رفتار ساکنان شهر است که بر سیمای شهر تأثیری سرنوشتساز میگذارد. شهرها بهعنوان مراکز اداری ـ سیاسی، اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی در کانون بیشترین تحولات، بهویژه تغییرات فرهنگی هر کشور قرار دارند. در این پژوهش مناطق 1 و 12 شهر تهران ـ بهدلیل ویژگیهایشان ـ انتخاب شدند و بهمنظور شناخت ویژگیها و آزمون فرضیات مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که ریختشناسی فضایی و فرهنگی شهر تهران بهطور اعم، و مناطق موردنظر بهطور اخص، مظهر تأثیرگذاری ساخت ارتباطات و فناوریهای جدید ارتباطی (نوگرایی) و تغییرات سطح رفاه زندگی و پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی آنهاست.
توسعه و امنیت در آمایش مناطق مرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی کشور، نظامی است چند سطحی، که مهم تر از تعدد سطوح آن، ارتباطاتی است که این سطوح با یکدیگر برقرار می نمایند.بر اساس این ارتباطات، تعامل میان مسوولین و برنامه ریزان که در سطوح مختلف کار میکنند تنظیم می شود. به این ترتیب، هر چه یک نظام برنامه ریزی منظم تر و از یکپارچگی بیشتری برخوردار باشد، کارایی آن بیشتر می شود.در رابطه با کشوری مانند ایران که حدود 60 سال سابقه برنامه ریزی توسعه را تجربه کرده است، ولی هنوز با مشکلات اساسی مواجه است، شناخت نظام مند (سیستماتیک) ارتباط بین اجزا نظام برنامه ریزی و جایگاه هر جزء در کل نظام، اهمیت ویژه ای دارد. آمایش مناطق مرزی در ایران، به دلیل وجود مرزهای طولانی و قرارگیری بیش از نیمی از استان های کشور در مرزهای بین المللی با کشورهای همجوار، از جایگاه ویژه ای در نظام برنامه ریزی کشور برخوردار است. بنابراین، هدف این مقاله، ضمن تبیین جایگاه آمایش مناطق مرزی در نظام برنامه ریزی کشور؛ شناخت عناصر و مولفه آن، چگونگی ارتباط این عناصر با دیگر عناصر نظام برنامه-ریزی کشور و شناخت اهمیت و ضرورت پرداختن به آمایش مناطق مرزی است.همچنین، علاوه بر شناخت پایه های نظری و نظریه های مربوطه، تجربه های کشورهای مختلف جهان و نیز تجربه های ایران در آمایش مناطق مرزی؛ راهبردها، سیاست ها و نیز راه کارهای برخورد با مشکلات مناطق مرزی و نتایج به دست آمده در اعمال سیاست های نوین، مورد توجه قرار می گیرد.نتیجه گیری مطالعات این مقاله نشان می دهد؛ توسعه و امنیت در مناطق مرزی لازم و ملزوم یکدیگر است. همچنین، شدت عدم تعادل منطقه ای میان مناطق مرزی و مناطق داخلی در ایران بر توسعه ملی تاثیرگذار است. به عبارت دیگر، اگر چه توسعه نیافتگی در مناطق مرزی که منجر به ناامنی می شود، اثرات خود را بر توسعه نیافتگی و ناامنی در کل کشور می گذارد. اما موانع ذهنی و عینی زیادی تاکنون باعث شده است این گونه تاثیرات منفی ادامه داشته باشد. آمایش مناطق مرزی سعی دارد این موانع را بردارد، و با ارایه یک نوع برنامه ریزی فضایی - راهبردی، توسعه یکپارچه و پایدار ملی را تحقق بخشد.
تاثیرگذاری شهرهای جدید پیوسته در ساماندهی مادر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت کشور و در پی آن گسترش چشمگیر توسعه شهری، باعث افزایش تراکم جمعیت، آلودگی محیط زیست، توسعه بی رویه کالبدی شهرها و عدم توسعه متوازن گردیده است. همچنین افزایش آگاهی های شهروندان برحجم مطالبات و خواسته¬های آنان در زمینه خدمات شهری افزوده است. از میان خواسته های جمعیت شهرنشین، حل معضل مسکن جایگاه ویژه ای دارد. پاسخ اصولی به این نیاز شالوده توسعه موزون را پی ریزی می نماید. قانون گذاری، برنامه ریزی، تهیه طرح و اجرای شهرهای جدید در ادوار زمانی به شکل های مختلف در کشور یکی از راهکارهایی است که در پاسخ به این موضوع طراحی و اجرا گردیده است. هدف این پژوهش بررسی نقش و ساختار شهری خانه اصفهان و ملک شهر از نمونه شهرهای جدید پیوسته به شهر اصفهان، در خصوص ساماندهی و هدایت توسعه کالبدی شهر اصفهان می باشد. روش پژوهش، توصیفی- موردی و پیمایشی است، محقق از طریق اسناد و مدارک موجود و با استفاده از روش میدانی بسیاری از اطلاعات حاصله را کارشناسی نموده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. از یافته های این تحقیق می توان به موفقیت نسبی در دستیابی به اهداف اولیه شهرهای جدید پیوسته خانه اصفهان و ملک شهر اشاره کرد. این موفقیت در برنامه ریزی، طراحی، اقبال عمومی و رسیدن به جمعیت افق طرح و در کنار اینها تخریب اراضی مستعد حومه شمالی شهر اصفهان و همین طور استقرار صنایع آلاینده و اثر شدید آلودگی آنها بر این دو نو شهر می باشد. همچنین نقد و بررسی مقایسه ای طرح شهرهای جدید پیوسته با شهرهای جدید اقماری در زمینه اندازه شهر، فاصله از شهرمادر، هزینه ها، جذب جمعیت، تحقق پذیری و دستیابی به اهداف از یافته های این تحقیق است.
شناخت الگوی رشد کالبدی - فضایی شهر با استفاده از مدل های کمی (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد و توسعه کالبدی یا شکل شهر به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان در برهه خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دسته اصلی گسترش افقی یا پراکندگی شهری(sprawl) و الگوی شهر فشرده (Compact city) تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعه پایدار شهری امری اساسی است. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق کلانشهر تهران و روش مورد استفاده روش توصیفی – تحلیلی است. این تحقیق که با هدف شناخت و اندازه گیری الگوی رشد کالبدی ـ فضایی تهران در دوره های مختلف تهیه شده است، از روشهای پیشنهادی تسای، یعنی چهار روش درجه تجمع، درجه توزیع متعادل، تراکم و اندازه متروپل برای رسیدن به این منظور استفاده نموده است.نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که شهر تهران از نظر رشد و گسترش فضایی در گذشته از رشد آرام و فشردگی نسبی برخوردار بوده است، اما با شروع شهرنشینی سریع و مهاجرتهای بی رویه روستاشهری، رشد مساحت آن بسیار سریع می شود، چنانکه می توان الگوی رشد پراکنده یا گسترش افقی بی رویه (urban sprawl) را برای این شهر متصور شد. البته، در سالهای اخیر گرایش به تمرکز و فشردگی در آن مشاهده می گردد. در مجموع، با توجه به پیامدهای نامطلوب این الگو، در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری و پایدارتر کردن رشد شهر باید از سیاستهایی برای کنترل و تغییر این نوع رشد استفاده گردد.
توانمندسازی حاشیه نشینان در فرآیند بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری مطالعه موردی: اسلام آباد، منطقه 2 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
یکی از راه کارهای مطمئن و عملی پیش روی برنامه ریزان شهری برای تامین مسکن مناسب، استفاده از پتانسیل بافت های فرسوده شهری است که با ساماندهی این بافتها می توان با کمترین هزینه و زمان به تامین این هدف رسید. تجارب ایران و جهان نشان داده اند که با برنامه هایی آمرانه، یکجانبه، از بالا به پایین و بدون مداخله و نظرخواهی از مردم (به عنوان بهره برداران اصلی برنامه ها) نمی توان راه به جایی برد. چنین برنامه هایی به جای بهبود شرایط زیست و رضایت مردمی، اسباب بی اعتمادی و نا امیدی آنان را نسبت به اداره مطلوب امور شهر توسط مدیران شهری شده است. لذا با توجه به چنین واقعیاتی، جای آن دارد که از راهکارهای مشارکت و در سطحی بالاتر، شراکت و توانمندسازی اجتماع محلی و نیروهای غیردولتی دخیل (شهروندان، بخش خصوصی، مالکین،و...) در امر بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده مدد جست. موضوع این است که «چگونه می توان گروه های مذکور را در فرایند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری توانمند ساخت؟» بررسی های صورت گرفته در خصوص راهکارهای موجود و انواع رویکردهای مداخله در بافت فرسوده شهری و سپس راهکارهای جدید تجارب ایران و جهان مبتنی بر توانمند سازی گروه های ذینفع، مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از بررسی میدانی و تحلیل نرم افراری، راهکارهای کاربردی در محدوده مورد مطالعه، ارایه گردیده است. نتایج نشان می دهد که توان های فراوانی برای ساماندهی نیروهای مشارکت مردمی و بخش خصوصی در محدوده مورد بررسی وجود دارد و مدیران شهری باید بستر لازم برای بسیج نیروهای مردمی را فراهم نماید، تشکیل و تقویت شورایاری محله، بهره گیری از گروه های ورزشی، تشکل های مذهبی، انجمن های زنان، از عمده ترین فرصتهای موجود می باشند که با تشکیل جلسات و نشست های همگانی و ایجاد پیوند نزدیک بین مدیران شهری و شهروندان می توان به اهداف مورد نظر دست یافت.
ارزیابی عملکرد شهرهای جدید در جذب جمعیت کلانشهرها مطالعه موردی: شهرهای جدید اطراف تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال پیدایش مسائل اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی در کلانشهرها و در نتیجه افت کیفیت زندگی در آنها بهدلیل تراکم بیش از حد جمعیت و فعالیت، راهبرد احداث شهرهای جدید با هدف تمرکززدایی از مادرشهرها انتخاب شد. بهمنظور دستیابی به این هدف، پیشبینیهایی برای این شهرها در دورههای زمانی معین، عمدتاً در زمینه جذب جمعیت و اشتغال، به عمل آمد. اکنون بعد از سپری شدن این دورهها فرصت مناسبی برای بررسی و ارزیابی عملکرد آنها فراهم شده است. در این مقاله، شهرهای جدید اطراف تهران (هشتگرد، پردیس، پرند و اندیشه)، که تاکنون مسکونی شدهاند، با استفاده از روش «امتیاز استاندارد شده» در مورد جذب جمعیتِ پیشبینیشده برای آنها در افق زمانی مشخص، ارزیابی و رتبهبندی میشوند. نتایج نشان میدهند که چهار شهر جدید اطراف شهر تهران که احداث شده و شروع به جذب جمعیت کردهاند، به یک میزان در این امر موفق نبودهاند.
تحلیلی بر فعالیت های اقتصادی زنان روستایی (مطالعه موردی: منطقه براآن - شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقای حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، بویژه در زمینه های اقتصادی، شرطی لازم برای توسعه پایدار است. این امر در نواحی روستایی که زنان از دیرباز و به طور سنتی در کارهای اقتصادی خانواده مشارکت داشته اند، از ضرورت بیشتری برخوردار است.تحقیق حاضر در صدد بررسی و تحلیل نقش و چگونگی فعالیتهای اقتصادی زنان روستایی ناحیه روستایی براآن از بخش مرکزی شهرستان اصفهان است. این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و مطالعه ای پیمایشی است که داده های آن از طریق پرسشگری به صورت مصاحبه با زنان روستایی 15 تا 65 ساله منطقه مزبور تهیه گردیده است. در این پژوهش تعداد 164 زن از 9 روستای منطقه به روش خوشه ای تصادفی و بر اساس تخصیص بهینه گروههای سنی مختلف به عنوان نمونه برگزیده شده اند. در این مطالعه این سوالها که «فعالیتهای اقتصادی زنان روستایی چه نقشی در اقتصاد روستایی منطقه براآن دارد؟» و زمینه های ایجاد و گسترش فعالیت اقتصادی زنان روستایی کدام است؟ مورد توجه بوده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. از نتایج برگرفته از این تحقیق آنکه انگیزه های اقتصادی چون کسب درآمد، کمک به اقتصاد خانواده و داشتن اشتغال، در کنار فرصتهای فعالیت در وضع موجود و نظر همسر و خانواده، مهمترین شاخصهای موثر بر فعالیت اقتصادی و چگونگی آن برای زنان منطقه روستایی براآن است.
بررسی و تحلیل تغییرات در سلسله مراتب شهری استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، سلسله مراتب و تحولات شبکه شهری استان آذربایجان غربی بررسی شده است. پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری، نظام یابی استقرار شهرها و نحوه توزیع و استقرار جمعیت در آنها بپردازد. در این راستا شهرهای استان بر اساس نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در طی سال های 1335 تا 1385 و با استفاده از مدل های «تحلیل نزدیک ترین همسایگی»، «مرتبه - اندازه» و «ضریب آنتروپی» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری استان تصادفی و متمایل به منظم بوده است. به علت وجود نخست شهر ارومیه، سلسله مراتب شهری استان از قانون مرتبه - اندازه تبعیت نکرده و ناهمخوانی و عدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان مشخص بوده است. همچنین عدم تعادل در توزیع و استقرار جمعیت و حرکت به سوی نامتعادلی شدید استقرار جمعیت در نقاط شهری استان در طی سال های اخیر وجود داشته است. جهت رسیدن به سلسله مراتب شهری و فضایی بهینه، رعایت عدالت در توزیع امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصت های یکسان برای شهرهای استان ضرورت دارد.
تحلیلی بر الگوی گسترش کالبدی - فضایی شهر مرودشت با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و ارایه الگوی گسترش مطلوب آتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، شهرنشینی بر شهرسازی مقدم شده و رشد شهری را با مشکلات جدی رو به رو کرده است.شهر مرودشت نیز در طول دوران حیات بیش از 70 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی - تطبیقی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش این شهر پرداخته شده است. بررسی داده ها، نشان می دهد که در مرودشت تا سال 1375 شهر به صورت فشرده رشد کرده؛ اما از این سال به بعد رشد بدقواره شهری (امپرال) رخ نموده که میزان آن بر اساس این مدل ها 33 درصد بوده است. هدف تحقیق حاضر، ساماندهی الگوی فیزیکی گسترش شهر مرودشت است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل یافته های تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، که خود متاثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی قطاعی- متمرکز به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی آن تشخیص داده شد. برای تحقق این امر مهم بایستی با تقدم زمانی و مکانی از الگوی گسترش تمرکز درون بافتی و در عین حال الگوی پیوسته قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت.
ساماندهی و توانمندسازی اسکان غیررسمی شهر اهواز (کوی منبع آب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی، از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر است که بهویژه در نتیجه صنعتیشدن شتابان و نابرابریهای منطقهای شکل گرفته و شهرها و خصوصاً کلانشهرهای کشور را با مسائل عدیدهای مواجه ساخته است. نوشتار حاضر ضمن بررسی اسکان غیررسمی و شکلگیری آن در شهر اهواز (کوی منبع آب)، به ارائه راهبردهایی بهمنظور ساماندهی و توانمندسازی آن پرداخته است. در این مقاله پس از بررسی متغیرهای لازم مندرج در 250 پرسشنامه (حجم نمونه) که از 1170 نفر (جامعه آماری) از سرپرستان خانوار ساکن در سکونتگاههای غیررسمی کوی منبع آب بهدست آمده، استدلال شده است که علت شکلگیری این پدیده در کوی منبع آب، نتیجة صنعتی شدن شتابان شهر اهواز و مهاجرتهای بیرویه از یکسو و مسائل و مشکلات اقتصادی و فقدان مدیریت واحد و هماهنگ در زمینه مسائل و مشکلات اقتصادی در حیطة مسائل مهاجرتی و اسکان اولیه مناسب آنها بوده است. در تحلیل دادهها که از روش تحلیل عاملی با بهرهگیری از نرمافزار spss انجام شده است، شاخصهای اجتماعی در اولویت اول، شاخصهای مدیریتی در اولویت دوم، شاخصهای خدماتی و بهداشتی در اولویت سوم و چهارم، عامل قانونی و شاخصهای کالبدی در اولویت پنجم و ششم، شاخصهای اقتصادی در اولویت هفتم و شاخصهای زیستمحیطی در اولویت هشتم ساماندهی و توانمندسازی کوی منبع آب بارگذاری گردیده است. در پایان نوشتار، متناسب با یافتههای پژوهش راهبردهای مناسب ارائه گردیده است.
تحلیل سطح پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی (مورد: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن توسعه پایدار شهری و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر- اعم از زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی - به عنوان پایه های توسعه پایدار شهری، مشکل سکونتگاه های غیررسمی وارد فاز مطالعاتی جدیدی شده است و محققان علوم انسانی با دیدی کلی و نگاهی جغرافیایی، پدیده اسکان غیررسمی در شهرها را مورد مطالعه قرار می دهند. این پدیده که در سال های گذشته و تا قبل از دهه 70 در ایران فقط از لحاظ توصیفی - تعریفی مورد توجه بود؛ از دهه 70 به بعد با گسترش ابعاد آن، نه تنها خود محدوده سکونتگاه های غیررسمی، بلکه در برخی از موارد یک ناحیه و حتی منطقه ای را تحت تاثیر خود قرار می داد. در مقاله حاضر برای دستیابی به هدف تحقیق، که همانا تحلیل میزان پایداری سکونتگاه های غیررسمی شهر سنندج است، از روش تحلیلی - توصیفی با استفاده از تعیین متغیرهایی در هر یک از ابعاد سه گانه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی پایداری شهری مانند شیب، سرانه ها، نوع مصالح ساختمانی، درصد باسوادی، نوع شغل، درصد بیکاری و درآمد خانوار استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیان می دارد که میزان پایداری در تمامی متغیرهای انتخاب شده بسیار پایین است.
بررسی عوامل موثر بر کاربری اراضی مسکونی در شهر قشم با استفاده از الگوهای فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و درجه بندی و اولویت بندی مولفه ها (TOPSIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله مسکن در ایران مانند بیشتر جوامع دنیا، خصوصا در جوامعی که رشد شهرنشینی آنها در دو دهه اخیر زیاد بوده، از اهمیت خاصی برخوردار است. مشکل مسکن را در ایران می توان با بالا رفتن سریع قیمت واحدهای مسکونی و اجاره بهای آنها، به ویژه در سطح شهرها احساس کرد. ولی از آن جا که عوامل مختلف اقتصادی و سیاسی موجب افزایش قیمت واحدهای مسکونی می شود، بالا رفتن قیمت یا اجاره بهای واحدهای مسکونی به تنهایی نشان دهنده مشکل مسکن در ایران نیست. شهر قشم نیز بنا به موقعیت بسیار مناسب تجاری و توریستی، از افزایش نرخ مسکن و زمین برخوردار است. با توجه به افزایش نرخ 1.4 رشد اقتصادی بازار مسکن در شهر قشم، این تحقیق درصدد بر آمده است که با استفاده از تکنیک های آماری AHP و TOPSIS به بررسی عوامل موثر بر کاربری اراضی مسکونی در شهر قشم بپردازد. نتایج به دست آمده، بیانگر این نکته است که از بین مولفه های (اقتصادی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی)، مولفه اقتصادی بیشترین تاثیر را بر کاربری اراضی مسکونی در شهر قشم داشته است. در این میان عوامل مولفه شغل و درآمد ساکنان، بیشترین تاثیر را داشته اند.
تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری در فرایند خزش شهر روستاهای نایسر و حسنآباد سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله پیامدهای عمدة شهرنشینی شتابان، گسترش فضایی شهرها و خورندگی روستاها و اراضی پیرامونی آنهاست که در مادرشهرهای منطقهای نمود گستردهای داشته است. این پدیده در ایران طی نیم قرن اخیر با برجستگی زیادی همراه بوده است. شهر سنندج، که مادرشهری منطقهای است، طی سه دهه اخیر رشد شتابانی در افزایش جمعیت و همچنین در گسترش سطح داشته، بهگونهای که خزش پیوسته این شهر طی دوره مذکور هشت روستا را با تمام زمینهای زراعی، باغی و مراتع پیرامونشان در بافت خود ادغام کرده است. علاوه بر این، خزش شهری منفصل این شهر منجر به تورم جمعیتی و رشد روستاهای پیرامونی شده است. از میان روستاهای پیرامونی شهر، دو روستای نایسر و حسنآباد بیشترین میزان رشد جمعیت را در قیاس با دیگر روستاها داشتهاند، که بهعنوان نمونه موردی این تحقیق برگزیده شدهاند. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی وسیع، ازجمله تکمیل پرسشنامههای خانوار و روستا، تعیین کاربری اراضی وضع موجود و گذشته و نظایر اینهاست. نتایج این تحقیق نشان میدهد که هرچند شهرِ سنندج مبدأ و مقصد همه مهاجران وارد شده به روستاهای نایسر و حسنآباد نیست، اما اکثر آنها به دلایلی چون فاصله کم روستاها با شهر، پایین بودن قیمت زمین و مسکن نسبت به شهر، سهولت دسترسی و امکان استفاده از خدمات مختلف شهری، در این روستاها سکنی گزیدهاند. درواقع این روستاها به منزله عرصهای تکمیلی برای کارکردهای شهر سنندج، بخشی از نقش سکونتی ـ خوابگاهی شهر سنندج را پذیرا گشتهاند. از این رو میتوان گفت که افزایش جمعیت، گسترش سطح و به تبع آن تغییر کاربری اراضی روستاهای نایسر و حسنآباد، درواقع بخشی از افزایش جمعیت و گسترش شهر سنندج بوده، که طی فرایند خزش شهری به صورت منفصل از شهر در روستاهای پیرامون آن اتفاق افتاده است.