فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
35 - 46
حوزههای تخصصی:
ارتباط سلامت عمومی و برنامه ریزی شهری موضوعی نوین و در عین حال پراهمیت است و توجه به این مسئله در برنامه¬ریزی آینده شهرها از جایگاهی ویژه برخوردار است. در این مقاله، کیفیت هوای شهری به عنوان عاملی تأثیر گذار در سلامت شهروندان و پیاده مداری محلات از مشخصه های مهم و نوین محیط انسان ساخت شهری موردنظر قراردارند. امروزه بخش عظیمی از آلودگی هوای کلانشهرها به سبب انتشارات آلاینده ها در بخش حمل ونقل شهری است و این امر لزوم توجه به گونه های حمل ونقل پایدار نظیر حمل و نقل عمومی را بیش از پیش آشکار می سازد. بدین منظور این مطالعه به بررسی قابلیت پیاده مداری محلات به عنوان راهبردی تأثیر گذار و بلند مدت در راستای ارتقاء سفرهای پیاده شهری و کاهش آلودگی هوا می پردازد. در این پژوهش، از میانگین غلظت سالیانه (در سال 1389) برای آلاینده¬های O3، NO، CO، PM10 و تخمین قابلیت پیاده مداری در چهارده محدوده پیرامون ایستگاه های سنجش کیفیت هوا، استفاده شد و در ادامه تغییرات میزان آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با فاصله از مرکز شهر و همچنین میزان همبستگی غلظت آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با استفاده از تحلیل رگرسیونی و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از افزایش غلظت آلاینده های اولیه و قابلیت پیاده مداری محلات در نواحی پیرامون مرکز شهر و افزایش غلظت آلاینده ثانویه O3 با فاصله از مرکز شهر است. همچنین قابلیت پیاده مداری محلات و غلظت آلاینده های O3 و PM10 دارای همبستگی معناداری با یکدیگر می باشند.
ارزیابی کمی و کیفی کاربری های شهر سعدآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین و چگونگی استفاده از آن همواره موضوع و بستر اصلی برنامه ریزی شهری بوده و در حقیقت سرنوشت نهایی طرح توسعه شهری وچگونگی مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمین را مشخص می کنند و همواره یکی از مسایل اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در شهرنشینی معاصر را این مقوله تشکیل داده است. در مقاله حاضر به بررسی وضعیت کاربری اراضی شهر سعد آباد پرداخته شده است. به این منظور ابتدا وضع موجود کاربری ها مورد بررسی قرار گرفته است سپس به برنامه ریزی برای آینده پرداخته شده است. روش بکار گرفته شده در این مقاله به صورت توصیفی-تحلیلی است. چارچوب نظری تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و سایر اطلاعات با روش میدانی گردآوری شده اند. تحلیل کیفی کاربری ها با استفاده از مدل SWOT و برای ترسیم و تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای GIS و AUTO CAD استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در اکثر کاربری ها کمبود وجود دارد و بعضی از کاربری ها نیز از وضعیت مطلوبی برخوردارند که این امر نشاندهنده عدم تعادل در وضعیت کاربری هاست که باید با برنامه ریزی دقیق به سمت تعادل هدایت شود.
ارزیابی پراکنش فضاهای گردشگری تاریخی ـ فرهنگی و خدمات جانبی آن در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر موضوع توریسم درحوزههای مختلف علمی مورد بررسی قرار گرفته است، یکی از بخشهای مهم آن توریسم فرهنگی میباشد که عبارتست از: بازدید و شناخت مکانهای تاریخی ـ فرهنگی، جلوههای معماری، موسیقی، چشماندازهای زیبا، که مجموعاً به «میراث» مربوط میگردد.
این مقاله دو موضوع را مورد بررسی قرار داده است، ابتدا پراکنش فضایی مکانهای تاریخی ـ فرهنگی «عناصر اولیه» توریستی، یعنی عواملی که یک گردشگر در مرحله نخست برای مشاهده، شناخت و لذت بردن از آنها مسافرت میکند، و بعد ارتباط فیزیکی و فضایی مکانهای تاریخی ـ فرهنگی نسبت به «عناصر ثانویه» گردشگری هتلها، مسافرخانهها که با استفاده از «تحلیل همپوشانی» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. میتوان گفت، سادهترین شکل تحلیل در Arc GIS تحلیل همپوشانی است که میتواند به تولید اطلاعات جدید بیانجامد؛ در این تحلیل لایههای مختلف با انـواع عوارض در محیط GIS روی هم قـرار گرفته و نـقشههای جدیـدی با اطلاعات تازه ارائه میگردد؛ تا با شناخت موضوع که قدم اول در هر برنامهریزی است، به ساماندهی مکانی و فضایی فعالیتها و عملکردهای شهری، در جهت حذف و یا حداقّل کاهش آثار منفی، توسعه آثار مثبت، همچنین به حفظ و نگهداری میراث شهر کمک کند.
بررسی تطبیقی توسعه منطقه ای مطالعه موردی منطقه خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اهداف برنامه ریزی منطقه ای ، توسعه متوازن مجتمع های زیستی منطقه مورد نظر است. مدلهای مختلفی برای سنجش توفیق برنامه ها و طرحهای منطقه ای، در ارتباط با رشد و توسعه متوازن و نابرابریهای منطقه ای مورد استفاد قرار می گیرد. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مدل شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI) ، توسعه منطقه ای خراسان رضوی بررسی گردد و با مقایسه تطبیقی توسعه شهرستان های استان، توسعه مبتنی بر برنامه ریزی و رشد متوازن استان در بازه زمانی سرشماری سال 1375 تا 1385 مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
بررسی و ارزیابی شاخص های مورد مطالعه حاکی از توسعه نامتوازن استان است. در خصوص شاخص اشتغال، اختلاف سطح محرومیت شهرستانها با رقم میانگین، در سالهای مورد مطالعه بویژه در سال 1375، نشانگر توزیع نامناسب فرصت های شغلی بین شهرستانهای استان است. توزیع فضایی سطح برخورداری و محرومیت شهرستانها از نظر شاخص با سوادی- سوای مرکز استان – مفهوم خاصی را به ذهن متبادر نمی سازد. همچنین بررسی شاخص بارتکفل، حاکی از این موضوع است که غالبا شهرستانهای توسعه یافته این شاخص در مرکز و غرب استان تمرکز یافته اند و شهرستانهای محروم در شرق استان.
ارزیابی کنش متقابل حوزه های نفوذ شهری در شبکه شهری استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین شهر و منطقه پیرامون آن پیوندهایی ناگسستنی برقرار و شکل این روابط مختلف و گوناگون است. مجموعه این روابط، حوزه نفوذی را تشکیل داده که به صورت های گوناگون روابط بین شهر و نقاط پیرامون را تعیین می کند. این روابط یکسان نبوده، از شدت و تراکم واحدی برخوردار نیستند؛ بلکه به شرایط جمعیتی، جغرافیایی و نقش شهر در ساختار فضایی منطقه بستگی دارند. در شبکه شهری استان آذربایجان شرقی نیز فرض بر آن است که سکونتگاه های شهری تحت تاثیر همین شرایط از حوزه نفوذ متفاوتی برخوردارند. مقاله با روش توصیفی-تحلیلی تحقیق شده و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به آمارنامه ها و نقشه ها بوده است. در همین راستا، سعی شده است تا با تکیه بر روش های کمّی، آماری( قانون جاذبه) و جغرافیایی(تحلیل جریان ها)، حوزه نفوذ شهرهای استان آذربایجان شرقی بررسی گردد. نتایج حاصل از این بررسی در سطح فرامنطقه ای؛ بین مراکز استان های همجوار با تبریز، نشان دهنده آن است که حوزه نفوذ شهر تبریز به غیر از شهر ارومیه تا نزدیکی مراکز شهری دیگر(اردبیل، زنجان و سنندج) پیش رفته، به آن شهرها اجازه گسترش و ارائه خدمات به حوزه نفوذ خود را نمی دهد. در سطح درون منطقه ای؛ از پنج شهر بالای پنجاه هزار نفری استان مرند و بناب تا حدی حوزه نفوذ خود را وسعت بخشیده اند و حوزه نفوذ شهرهای مراغه، میانه و اهر به نفع تبریز بوده و در پنجاه و یک شهر دیگر استان، با جمعیت کمتر از پنجاه هزار نفر، حوزه نفوذ به نفع تبریز و به زیان آنهاست. همچنین، توجه به خطوط هم پتانسیل در شهرهای استان، نشان می دهد که شهرهای تبریز، مراغه، بناب، مرند، میانه، اهر و سراب دارای پتانسیل بالا و ضریب جاذبه بیشتری نسبت به شهرهای دیگر استان هستند. در روش تحلیل جریان ها نیز همان نتیجه به دست آمد؛ چنان که حوزه نفوذ تبریز کل منطقه را تحت تاثیر خود دارد و شهرهای ناحیه ای استان(مراغه، مرند، میانه، اهر و بناب) نیز برای خود حوزه نفوذی گسترانده اند. در کل، می توان گفت که حوزه نفوذ نظری و تجربی نتیجه ای یکسان به دست می دهند.
پیش بینی تغییرات توسعه شهری شهرستان نوشهر با استفاده از مدل LUCIA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری و منطقه ای بوده است. این ابزار سعی در شناخت میانکنش پیچیده ی بین جامعه ی بشری و محیط زیست دارد تا از این طریق بتواند رابطه ای منطقی بین نیازهای توسعه ای بشر و معیارهای زیست محیطی برقرار کند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از مدل کاربری LUCIA که مدلی تلفیقی از محرک های اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی است به دو سؤال اساسی در مورد تغییر کاربری زمین که همانا «چگونگی تغییر» و «موقعیت تغییر» را هدف قرار می دهد، پاسخ دهد. با توجه به ساختار دو سطحی مدل، در سطح اول از متغیرهای زیست محیطی به عنوان سنجه ای جهت ظرفیت سنجی مناطق مختلف، در میزان تغییرپذیری استفاده می شود و در سطح دوم متغیرهای اقتصادی-اجتماعی را به عنوان محرک های اصلی تغییر کاربری بررسی می کند. روش تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر حسب روش شناختی از نوع تحقیقات تحلیل-توصیفی است. در جمع آوری و طبقه بندی داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. چارچوب و روش تحلیل این پژوهش بر مبنای چارچوب مدل مفهومی مدل تغییر کاربری زمین LUCIA قرارگرفته و با استفاده از داده های موجود شهرستان نوشهر مدل اجرا و خروجی های آن برای توسعه ی شهری تحلیل شده است. نتایج خروجی این مدل پاسخ سؤالات تحقیق را به خوبی بیان می کند و نشان می دهد که مناطق پیرامونی سکونتگاه ها به خصوص مناطق پر جمعیت و همین طور مناطق اطراف تأسیسات زیرساختی برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری مستعدترند؛ و در نهایت با توجه به شرایط زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی تنها 14 در صد از کل مساحت شهرستان دارای شرایط بسیار مناسب برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری تشخیص داده شده است.
تحلیلی بر وضعیت مسکن در استان لرستان با استفاده از مدل های تحلیل عاملی (تاکسونومی عددی و ویلیامسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن عنصر اصلی جامعه پذیری افراد نسبت به جهان و مملو از ارزش های سمبلیک به عنوان نشانه منزلت و ترجمان زندگی و مهم ترین کاربری کمی و کیفی شهری محسوب می گردد و کمیت و کیفیت آن گویای وضعیت اجتماعی- اقتصادی شهر و بسیاری از واقعیت های جامعه است. مسکن یکی از شاخص های تعیین کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی است و به عنوان جزء لاینفک توسعه اقتصاد ملی مطرح می باشد. هدف این مقاله ارائه تصویری از وضعیت مسکن و تعیین نیازهای سکونتی استان لرستان و رتبه بندی شهرستان های استان از نظر وضعیت کمی و کیفی مسکن جهت اولویت بندی برای برنامه ریزی مسکن در سطح این استان می باشد. نوع تحقیق بنیادی-کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های کمی است. متغیر های مورد بررسی در این مقاله، مشتمل بر برآورد سری زمانی موجود مسکن، برآورد و مقایسه تطبیقی نرخ تخریب، رتبه بندی شهرستان ها بر اساس شاخص های ترکیبی مسکن، محاسبه شاخص شکاف درون منطقه ای و تعیین نقاط بحرانی استان از نظر شاخص های مسکن است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان نرخ تخریب مسکن در استان لرستان 7/2 درصد، درمناطق شهری 4/2 درصد و در مناطق روستایی 2/3 درصد است. همچنین در بین شهرهای مورد مطالعه دلفان، کوهدشت، سلسله و پل دختر دارای بدترین وضعیت مسکن و خرم آباد و بروجرد دارای بهترین وضعیت مسکن در استان لرستان می باشند
تبیین رویکرد انتخاب استراتژی مدیریت توسعه مناطق ساحلی با تاکید بر بوم گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۳۸-۱۹
حوزههای تخصصی:
نوارهای ساحلی به عنوان یکی از مناطق استراتژیک و پر اهمیت هر کشور محسوب می گردد. از طرف دیگر، همواره همجواری آب و خشکی منشا شکل گیری اجتماعات بشری بوده است. در شرایط کنونی جهانی با تاکید بر تغییرات سریع در عرصه مباحث شهری توجه به تدوین استراتژی مدیریت شهری و به ویژه مدیریت توسعه نواحی ساحلی اهمیت بیشتری پیدا می کند. کشور ایران نیز با توجه به داشتن مرز آبی وسیع در شمال و جنوب از قاعده مستثنی نمی باشد. بندر ترکمن بنا بر موقعیت استراتژیک در منطقه و دارا بودن بستر فرهنگی و اجتماعی مناسب یکی از نواحی ساحلی شمالی ایران می باشد که از دیرباز توسعه نوار ساحلی آن دستخوش تغییراتی بوده تا پاسخ گوی نیازهای شهری، توریستی، حمل و نقل و غیره بندر ترکمن باشد. عدم وجود یک استراتژی مناسب برای مدیریت توسعه این بندر چالشهایی را برای توسعه آتی آن فراهم نموده که این موضوع ضرورت تدوین یک استراتژی جامع برای مدیریت این ناحیه ساحلی را نمایان می سازد. در این تحقیق با استفاده از روش کیفی، توصیفی به بررسی ویژگی های نواحی ساحلی پرداخته شده و یک مدل جدید برای تعیین استراتژی توسعه ارائه می گردد. نتایج تحقیق مشخص نمود که با توجه به ویژگی های بندر ترکمن استراتژی مناسب توسعه، استراتژی احیا و بهسازی با تاکید بر ایجاد کارکردهای جدید در نواحی ساحلی می باشد.
تعیین میزان برخورداری مناطق شهری اصفهان از شاخص های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات فرهنگی یکی از ارکان اصلی توسعه فرهنگی محسوب می شوند. هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی یا نحوه برخورداری مناطق شهر اصفهان از لحاظ شاخص های فرهنگی، به منظور دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در مناطق مذکور است. جامعه آماری پژوهش را، مناطق چهارده گانه شهر اصفهان تشکیل می دهد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی-کمّی و تحلیلی» است. در این پژوهش 35 شاخص با روش تحلیل عاملی خلاصه شده و به 5 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارایه گردیده اند. سپس میزان تأثیر هر یک از عامل ها در توسعه خدمات فرهنگی مناطق مشخص و با بهره گیری از مدل TOPSIS به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه و استفاده از روش وزن دهی آنتروپی، مناطق در پنج گروه (بسیار برخوردار، برخوردار، متوسط، محروم، بسیار محروم) سطح بندی و جایگاه هر یک از مناطق در میزان برخورداری از شاخص های مذکور مشخص گردید. سپس از طریق ایجاد رابطه رگرسیونی بین عوامل تأثیر گذار و میزان تاپسیس، عامل هایی که در افزایش سطوح توسعه خدمات فرهنگی مناطق مؤثرند مشخص گردید. یافته های پژوهش مبین آن است که مناطق شهری اصفهان به لحاظ برخورداری از نظر شاخص های فرهنگی یکسان و برابر نیستند و تفاوت آشکار و محسوسی در میزان درجه برخورداری از امکانات و فضاهای فرهنگی در بین مناطق وجود دارد. از مجموع 14 منطقه شهری، مناطق 1 و3 در سطح بسیار برخوردار هستند و مناطق5 و 6 سطح دوم یا برخوردار را شامل می شوند و منطقه 4، 8 و12 سطح نیمه برخوردار(متوسط) را در بر دارند و همچنین مناطق محروم شامل منطقه 2، 11 و9 هستند و پنجمین سطح مناطق 7، 14، 10 و 13 را به خود اختصاص داده اند و نهایتاً با در نظر گرفتن مدل رگرسیون، شاخص هایی که اولویت اول و سوم را دارند، در جهت توسعه خدمات فرهنگی مناطق شهر اصفهان پیشنهاد شده است.
بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود کیفیت فضایی پیاده راه ها به منظور افزایش سطح تعاملات اجتماعی، مطالعه موردی؛ محورهای تربیت و ولیعصر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
95 - 104
حوزههای تخصصی:
با شروع انقلاب صنعتی،اختراع اتومبیل و گسترش شهرها، به تدریج اولویت دادن به نقش عابر پیاده و فضاهای پیاده محور در شهرها و فضاهای شهری کمرنگ شده و از کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر ، فضاهای باز شهری و پیاده راه ها کاسته شده است؛ عرصه هایی که خود به عنوان بستر و خاستگاه، نقش محوری در ارتقای سطح تماس ها،ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین شهروندان ایفا می کنند.در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش ِ رو می باشد، به طوری که کمبود و نبود کیفیت در پیاده راه ها منجر به تضعیف حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان شده است. بنابراین ضرورت شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت این فضاها به منظور پاسخگویی به نیازهای شهروندان در راستای ارتقای حضور و سطح تعاملات اجتماعی ایشان، بیش از پیش مهم جلوه می نماید. کلانشهر تبریز نیز از این قاعده مستثنی نبوده و غلبه فضاهای سواره بر مسیرهای پیاده، عرصه را بر حضور شهروندان در فضاهای شهری تنگ نموده است. مطالعه حاضر به بررسی نمونه هایی از فضاهای پیاده در این کلانشهر پرداخته است. متد پژوهش از نوع متد ترکیبی می باشد که در آن با مطالعه مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی،چارچوب مبانی نظری تحقیق (شامل مؤلفه های تأثیر گذار بر کیفیات پیاده راه ها) استخراج شده است.در ادامه در بخش کمی که برای اعتبار دهی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی مورد استفاده قرار گرفته، به مطالعه موردی محورهای تربیت و ولی عصر کلانشهر تبریز پرداخته شده است. درنهایت در قسمت گردآوری داده ها،پژوهش حاضر از تکنیک پرسشنامه در باب تدقیق رابطه کیفیت فضایی پیاده راه ها و میزان رضایتمندی شهروندان از این فضاها سود جسته است. برای انتخاب نمونه آماری از فرمول کوکران و نرم افزار (G*POWER) و انجام تحلیل های استنباطی و توصیفی آماری مطالعه حاضر از نرم افزار SPSS بهره برده است. نتایج حاصل از این پژوهش، نشانگر این مدعاست که مؤلفه های سرزندگی، خوانایی، ایمنی و امنیتو نفوذپذیری که از مؤلفه های اصلی کیفیت فضاهای شهری محسوب می شوند، ارتباط معنی داری با سطح تعاملات اجتماعی و میزان حضور شهروندان در فضاهای شهری پیاده محور کلانشهر تبریز دارند.
ارزیابی سطح برخورداری توسعه خدمات و امکانات رفاهی گردشگری در مراکز شهرستان های استان فارس
حوزههای تخصصی:
وجود خدمات و امکانات گردشگری ی از پیش نیازهای مهم در برنامه ریزی گردشگری و توسعه این بخش به حساب می آید. پژوهش حاضر با هدف سطح بندی و تعیین میزان توسعه یافتگی امکانات گردشگری موجود و خدمات بین راهی در مراکز شهرستان های استان فارس صورت گرفته است. روش بررسی این پژوهش توصیفی تحلیلی است. برای تعیین شاخص ها و اهمیت وزنی از مدل دلفی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تاپسیس استفاده شده است در ادامه ماتریس های IFEو EFE جهت برنامه ریزی راهبردی تدوین شده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از کتاب ها، منابع آماری و پیمایش میدانی بهره گرفته شده است. به استناد یافته های تحقیق، ضریب پراکندگی به دست آمده حکایت از تفاوت و شدت نابرابری در میزان بهره مندی از زیر ساخت های گردشگری است. به گونه ای که شهر شیراز از نظر میزان برخورداری در طیف بسیار خوب قرار داشته و میزان برخورداری شهر لار در طیف متوسط واقع شده است. دو شهرستان مرودشت و فیروز آباد نیز از نظر میزان برخورداری از خدمات، امکانات و زیر ساخت های گردشگری در طیف ضعیف قرار داشته و 17 شهرستان باقی مانده استان نیز در طیف بسیار ضعیف قرار گرفته اند. همچنین بررسی ماتریس های IFE و EFEنشان میدهد که وضعت گردشگری شهرستان در محافظه کارانه است در این صورت باید جهت برنامه ریزی از استراتژی های WO که هدفش کاهش نقاط ضعف و افزایش فرصت ها می باشد، استفاده نماییم.
جنگ نمادین در حوزه ارزش ها: رقابت های ژئوپلیتیکی و مسابقات ورزشی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز جنگ و رقابت های ژئوپلیتیکی برآیند کنش جوامع انسانی برای رقابت بر سر ارزش ها و کسب منفعت مادی و معنوی است. جنگ به شیوه کلاسیک آن در رویارویی نیروها و ادوات نظامی نمایان می شود. انگیزه ی اقدام به جنگ بر بنیاد امیال غریزیی همچون مبارزه جویی، شکست دشمن و کسب ارزش استوار است. هرگاه که این امیال بستر مساعد اجتماعی خود را برای کنشگری پیدا کنند؛ صورت نمادینی از جنگ کلاسیک هویدا می شود. در این میان حوزه رقابت های ورزشی بستری مناسب برای بازنمایی نمادها، مناسک جنگ و رقابت های ژئوپلیتیک (مبارزه جویی و شکست دشمن) است. بر این اساس هدف این جستار پاسخ به این پرسش است که نسبت رقابت های ورزشی بین المللی و هماوردی های ژئوپلیتیک چیست؟ فرض این جستار بر این است که میدان رقابت های ورزشی بین المللی به لحاظ همپوشانی در مفاهیم قدرت، رقابت و ارزش های ملی با حوزه رقابت های ژئوپلیتیکی، عرصه جنگ نمادین کشورها و ملت ها است. نبرد و ستیز یاد شده از یک سو برآیند تفاوت در ادرک منافع و ارزشها نزد هویت های متکثر و متمایز انسانی در اجتماع است و از سوی دیگر بازنمایی غریزه رقابت ژئوپلیتیکی و جنگ (حوزه سیاسی) در حوزه اجتماعی است.
امکان سنجی واگذاری مدیریت محیط زیست شهر به شهرداری ها (نمونه موردی :شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
24 - 33
حوزههای تخصصی:
شهر تهران با مشکلات زیست محیطی فراوانی روبرو است که یکی از مهمترین آنها آلودگی های زیست محیطی است. سازمان هایی که مسئولیت مدیریت محیط زیست شهر را بر عهده دارند متعددند و ناهماهنگی بین آنها از عوامل بروز مشکلات زیست محیطی شهر تهران به حساب می آید. در پژوهش حاضر سعی شده با بررسی امکان واگذاری مدیریت محیط زیست شهر تهران به شهرداری، راهکارهایی جهت انسجام و یکپارچگی مدیریت محیط زیست شهر ارائه گردد. بر این اساس با استفاده از روش پژوهشی نظریه مبنایی ، از طریق مطالعه اسناد و مصاحبه با مسئولان و صاحب نظران این امر، مسئله مدیریت محیط زیست شهر تهران در قالب 5 وظیفه ی مدیریتی شامل: برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل و تأمین منابع ، مورد کنکاش قرار گرفته و در قالب یک مدل پارادایمی، شرایط، راهبردها و پیامدهای حاصل از پدیده ظهور یافته ارائه می گردد. نتایج حاصل از جمع آوری وتجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که امکان واگذاری جامع و کامل مدیریت محیط زیست به شهرداری وجود ندارد. اما از سوی دیگر می توان به شکلی نسبی وظایف مدیریتی ذکر شده را به شهرداری واگذار نمود و با همکاری سایر سازمان های ذیربط به صورت یکپارچه به مدیریت زیست محیطی شهر پرداخت. همچنین برای توانمند سازی شهرداری در انجام وظایف محول شده لازم است تا ظرفیت سازی هایی در سه حیطه ساختاری، قانونی و فرهنگی در سازمان شهرداری انجام شود.
تحلیل مولفه های فرهنگی بر ایمنی محیط های اجتماعی (نمونه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
50 - 57
حوزههای تخصصی:
توسعه سکونتگاه ها، تمرکز جمعیت، پذیرش عملکردهای مختلف و ضعف سازه های انسانی و فیزیکی، توجه به مولفه های فرهنگی ایمنی را افزایش داده است. در این راستا فرهنگ ایمنی ناظر بر اقدامات مهم پیشگیرانه در مواقع بحران های طبیعی و انسانی است. نبود فرهنگ ایمنی در میان مردم، مجریان و دستگاه های اجرایی از مشکلات اساسی برنامه ریزی مدیریت بحران در ایران است. نبود زیرساخت های اجتماعی مقابله با بحران های طبیعی، اثر بخشی اقدامات سازمان های دولتی را با چالش اساسی مواجه کرده است. بنابراین باید بسیاری از گروههای اجتماعی را به عنوان یک فرصت و سرمایه اجتماعی نگریست. هدف این پژوهش شناخت مولفه های موثر و صورت بندی آن ها در ایمنی محیط های اجتماعی است. ایمنی محیط های اجتماعی، توانایی و ظرفیت آن ها را در مقابله با بحران ها افزایش داده و امکان ایجاد هماهنگی های لازم و تداوم و اثربخشی آن را نیز فراهم می کند. این مقاله به سئوالاتی مانند مولفه های موثر در ایمنی محیط های اجتماعی کدام هستند؟ و آیا بین آموزش و بهبود مولفه های ایمنی در محیط های اجتماعی رابطه وجود دارد یا خیر؟ را بررسی و تحلیل می نماید. روش تحقیق پیمایشی، جامعه آماری شهر رشت با 384 نمونه(با استفاده از جدول مورگان) و شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای است. یافته های پژوهش نیز شامل صورت بندی مولفه های تاثیرگذار در ایمن سازی محیط های اجتماعی مانند توجه به مولفه های موثر در تدوین اهداف و خط مشی ها در برنامه های مدیریت بحران، مشارکت، سرمایه های اجتماعی، سازگاری، یکپارچگی اجتماعی و نقش آموزش در ایمنی جوامع محلی است.
سنجش جذابیت و رقابت پذیری مکان گردشگری با استفاده از مدل (TDCA) (نمونه مورد : پارک کوهسنگی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
58 - 67
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظر سازمان جهانی توریسم، صنعت گردشگری یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی است. رقابت پذیری نقش مهمی در توسعه صنعت گردشگری دارد، رضایت گردشگران و جذابیت محیطی عوامل تعیین کننده توسعه صنعت گردشگری می باشد. هدف تحقیق حاضر آن است که جذابیت و رقابت پذیری پارک گردشگری کوهسنگی مشهد را با استفاده از مدل"جذابیت ورقابت پذیری مکان گردشگری" (TDCA) مورد بررسی قرار دهد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق، پارک گردشگری کوهسنگی مشهد می باشد. این پارک دارای میراث تاریخی و فرهنگی بسیاری است که در آن جا تسهیلات فراغتی زیادی ایجاد شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه بر اساس مدل مزبور جمع آوری شده است. 241نفر از گردشگران در شهریور ماه 1389 به عنوان جامعه نمونه تحقیق به طور تصادفی انتخاب شده اند. اعتبار داده ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ (0.88) مورد تأیید قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس مدل مزبور و با استفاده از رگسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. نتیجه نشان داد که منطقه از نظر جذابیت به نسبت مناسب، ولی توان رقابت پذیری مطلوبی ندارد که بیانگر بی توجهی به این مسأله در برنامه ریزی گردشگری ناحیه است. واضح است که با توجه به موقعیت شهری و مسکونی منطقه، متولیان امور جهت گسترش تسهیلات و خدمات جذاب با محدودیت هایی روبرو هستند. از اینرو در حال حاضر ، ضمن حفظ جذابیت موجود، استفاده از عوامل مشوق گسترش توان رقابت پذیری ناحیه نیاز اساسی توسعه صنعت گردشگری ناحیه است.
بررسی رابطه طرح کالبدی در مجتمع های مسکونی و حس دلبستگی به مکان در بین ساکنین (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی امام خمینی و امام رضا در همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۶۴-۲۵۳
حوزههای تخصصی:
مکان پدیده ایست که انسان در طول زندگی خود به آن معنا بخشیده و به آن وابسته می شود. وابستگی به مکان از کیفیت فضا و نحوه طراحی متأثر است و افراد طی دوره زمانی خاص آن را می آفرینند. میان دلبستگی به مکان و ادراک و شناخت مکان از سوی فرد رابطه مثبت وجود دارد تا آنجا که خود را با آن بازمی شناسد. این پژوهش به بررسی رابطه طرح کالبدی و حس دلبستگی به مکان در بین ساکنین مجتمع های مسکونی می پردازد. پس ازپرداختن به نظریه های موجود در زمینه دلبستگی به مکان بارویکردی استنتاجی و با استفاده از تحقیق پیمایشی به صورت تحلیلی به آزمون فرضیه ها می پردازد، برای به دست آوردن نتایج نهایی روشی ترکیبی در قالب مطالعه موردی که عمده آن راروش همبستگی تشکیل می دهد. برای بررسی مجتمع های مسکونی مورد مطالعه، پرسشنامه سنجش شاخص ها تهیه و تنظیم شده و در بین ساکنین مجتمع های مسکونی توزیع شده و اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که از بین شش شاخص بدست آمده یعنی تسهیلات و امکانات رفاهی، سازماندهی، کیفیت فضاهای داخلی، تعاملات اجتماعی، نوع دسترسی و دید و منظر تنها دو شاخص نوع دسترسی و دید ومنظر می تواند بعنوان عوامل تأثیرگذار در افزایش حس دلبستگی به مکان باشد.
آشکارسازی تغییرهای زمانی- مکانی عناصر دما و بارش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، تغییرهای اقلیمی (دما و بارش) را در کل محدودة ایران بررسی و ارزیابی کرده ایم. به همین منظور، به محاسبه و تحلیل میانگین بارش، میانگین دما و حداکثر و حداقل دما پرداخته ایم. ایستگاه های مورد مطالعه برمبنای طول دورة آماری و درستی داده های آماری از چهل ایستگاه در دوره زمانی 1966- 2005 به طول چهل سال است. برای انجام تحلیل ها از روش بررسی آزمون آماری- گرافیکی من کندال و میانگین متحرک پنج ساله استفاده کرده ایم. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد زمان شروع بیشتر تغییرها، ناگهانی و از نوع روند و نوسان است. در بیشتر ایستگاه ها، در متغیرهای دما یعنی میانگین دما، حداکثر و حداقل دما، روند مثبت و بارش، روند منفی را نشان می دهد. در منطقه های جنوبی کشور، روند منفی بارش در ماه های گرم سال، یعنی می تا سپتامبر به وضوح دیده می شود و روند مثبت دماها در ماه های مختلف در منطقه های گوناگون ایران پراکنده شده است؛ همچنین زمان و نوع تغییرها در متغیرهای دما و بارش حاکی از تغییرهای ناگهانی افزایشی و کاهشی است. در متغیرهای حداقل و حداکثر دما در ماه های مختلف سال، تغییرهای ناگهانی افزایشی به وضوح دیده می شود. در جنوب کشور، تغییرهای ناگهانی کاهشی بارش بیشترین گسترش را دارد.
ژئوپلیتیک انرژی ایران و امنیّت انرژی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به دلیل دارا بودن دومین منابع عظیم انرژی (نفت و گاز) و همچنین موقعیّت ژئوپلیتیک مناسب؛ یعنی واقع شدن درمیان دو کانون مهم انرژی دنیا (خلیج فارس و دریای خزر) در جایگاه ویژه ای از نظر تأمین انرژی و امنیّت آن قرار گرفته است. انرژی و امنیّت آن با توجّه به اهمّیّتی که برای مصرف کنندگان دارد، می تواند به یکی از محمل های پیوند ایران با قدرت های مؤثّر در نظام جهانی تبدیل شود. برقراری پیوندهای انرژی با کشورهای مهم و تأثیرگذار در عرصه ی بین المللی، افزون بر منافع اقتصادی، منافع امنیّتی قابل توجّهی را برای کشور در پی خواهد داشت؛ زیرا این کشورها را در تأمین یک کالای استراتژیک و امنیّت آن، به میزان قابل توجّهی به ایران وابسته می کند. از مصرف کنندگان بزرگ انرژی جهان می توان کشورهای عضو اتّحادیه ی اروپایی را نام برد که هم اکنون در کنار ایالات متّحده ی آمریکا، در صدر بزرگترین مصرف کنندگان انرژی جهان قرار دارند. زمینه های انرژی ایران، از جمله فرصت های پیش روی این کشورها برای تنوّع بخشی به بازار بزرگ تقاضای انرژی شان است، اما این کشورها با وجود نیاز بالا به واردات انرژی در طول دهه ی اخیر، به دلیل اختلاف های سیاسی، نه تنها پایین ترین سطح روابط انرژی را با جمهوری اسلامی ایران داشته اند، بلکه در مواردی نیز، به دلیل هم سویی با سیاست های ضدّایرانی آمریکا، مانع از تحقّق فرصت های ژئوپلیتیک انرژی ایران شده اند. ادامه ی این روند با توجّه به جایگاه ایران در امنیّت انرژی منطقه ای و جهانی و همچنین نیاز رو به افزایش کشورهای اروپایی به واردات نفت و گاز، در دراز مدّت، در راستای اهداف امنیّت انرژی کشورهای یاد شده نیست. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه ژئوپلیتیک انرژی ایران در امنیّت انرژی کشورهای اروپایی می پردازد و زمینه ها و موانع همکاری های انرژی طرفین را مورد تحلیل قرار می دهد.
عوامل مؤثّر در جمعیّت پذیری شهرهای جدید اقماری(مطالعه ی موردی: شهرجدید اندیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش شهرنشینی در جهان و ایران و حاد شدن مسائل آن بازنگری در رویکردهای برنامه ریزی و طرّاحی شهری به ضرورتی گریزناپذیر در کشور بدل شده است. ساخت شهرهای جدید برای حرکتی اساسی در نظام شهرنشینی کشور، از دهه ی 1360 به عنوان راه حلّی اساسی آغاز شد که اکنون نیز ادامه دارد. اکنون، پس از گذشت بیش از یک دهه از فعّالیت این شهرها، بررسی دلایل رشد و جمعیّت پذیری برخی از این شهرها نسبت به دیگر شهرها لازم به نظر می رسد. برای این منظور شهرجدید اندیشه، به عنوان پرجمعیّت ترین شهر از مجموعه شهرهای جدید اطراف تهران را مورد بررسی قرار دادیم. در این پژوهش از داده های مرکز آمار ایران و تکمیل پرسش نامه و مشاهده ی میدانی استفاده شده که روش های مناسبی برای بررسی موضوع ذکر شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار (SPSS) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان فاصله از کلان شهر تهران و تفاوت قیمت زمین و مسکن میان تهران و شهر جدید اندیشه از مهم ترین عوامل مؤثّر در جذب جمعیّت به این شهر جدید بوده است. شهرهای جدید تهران در دسته ی شهرهای جدید اقماری هستند و هدف از ساخت این نوع شهرها، عرضه ی مسکن ارزان قیمت، همراه با خودکفایی شغلی و خدماتی است، به گونه ای که رفت وآمد روزانه به مادرشهر را تشویق نکند؛ اما از آن جاکه شهرهای جدید تهران، در زمینه ی خودکفایی شغلی و خدماتی استقلال کافی را ندارند و همواره برای بازار کار و تأمین نیازهای ساکنان به کلان شهرتهران وابسته هستند، بنابراین شهر جدید اندیشه که در سمت و سو توسعه ی تهران و در فاصله ی کمتری از کلان شهر قرار دارد، از رشد جمعیّتی بیشتری برخوردار بوده است.