فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه امروزه در اکثر کشورها به منظور رسیدن به توسعه ی پایدار شهری به برنامه ریزی در سطح کوچک ترین واحد شهری، یعنی محلات مسکونی، توجه بسیار می شود، در این پژوهش با هدف ارتقای سطح پایداری محلات مسکونی سراب و سجاد شهر مشهد، به شناخت مفهوم توسعه ی پایدار محله ای، بررسی و مطالعه ی ادبیات مربوط و تدوین شاخص های تأثیرگذار بر سطح پایداری محلات مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پیمایش و اطلاعات گردآوری شده درباره ی این شاخص ها در سطح محلات مورد بررسی، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ترکیب روش های تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و دلفی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که محله ی سجاد با وزن نهایی پایداری 794/0 نسبت به محله ی سراب با وزن نهایی 357/0 در شرایط پایدارتری به سر برده، اما از منظر سطح بندی ابعاد پایداری، با توجه به حاصل نظرات ساکنین محلات در باب شاخص های مورد مطالعه و وزن دهی گروه تصمیم ساز این پژوهش به این شاخص ها، محله ی سجاد از منظر اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی و محله ی سراب از منظر شاخص های زیست محیطی در شرایط پایدارتری نسبت به دیگری قرار داشتند.
تحلیلی بر سیاست های تامین مسکن توسط دولت با تأکید بر برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
34 - 43
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن مناسب،در کشورهای مختلف با توجه به شرایط بازار مسکن و میزان نیاز به مسکن و دیدگاه دولت های حاکم برای تخصیص فضا و امکانات ،متفاوت و یکی از عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی خانوارها می باشد.در این مقاله روش های مختلف تامین مسکن توسط دولت ها در جهان اعم از کنترل اجاره، مسکن یارانه ای، خانه سازی اجتماعی، طرح زمین خدمات، تخریب و بازسازی و توانمندسازی بررسی شده است. مقاله حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی می باشد و از برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و داده های آماری نهادهای ذیربط بهره گیری شده و مسکن از لحاظ اهداف کیفی، کمی و خط مشی های کلی تحلیل شده است. بر اساس نتایج و یافته های تحقیق در برنامه اول، بیشتر به شاخص های تراکم خانوار در واحد مسکونی و سرانه زیربنا توجه شده و به ساماندهی اسکان غیررسمی، بافت های فرسوده و افزایش تراکم ساختمانی توجهی نشده است. در برنامه دوم به بافت های فرسوده، افزایش تراکم و غیره توجه شد و مشکل این برنامه افزایش ساخت مسکن انفرادی بود. در برنامه سوم، به گروه های کم درآمد توجه خاصی شده و چالش این برنامه عدم توجه کافی به ارتباط هدف های بخش دولتی و خصوصی بود. در برنامه چهارم، سیاست های مسکن در راستای ساماندهی بافت های فرسوده و تأمین مسکن کم درآمدها (مسکن مهر) تدوین گردید و حرکتی موثر درجهت عدالت اجتماعی و تأمین مسکن خانوارهای کم درآمد بود. درنهایت، برنامه پنجم در راستای برنامه چهارم و با تأکید بر الگوهای شهرسازی اسلامی- ایرانی، مسکن مهر، ساماندهی بافت های فرسوده، اسکان غیررسمی و توسعه پایدار تدوین شده است.
کاهش میزان جرم خیزی در بازسازی مناطق شهری زلزله زده با رویکرد CPTED با تاکید بر چرخه مدیریت بحران؛ مورد پژوهی: بازسازی شهر بم پس از زلزله سال 1382(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۳۲۰-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران در برگیرنده یک سری عملیات و اقدامات پیوسته و پویا است که به طور کلی بر اساس اصول کلاسیک مدیریت شامل برنامه ریزی، سازماندهی، تشکیلات رهبری و کنترل است. مدیریت بحران مجموعه مفاهیم نظری و تدابیر عملی در ابعاد برنامه ریزی جهت مقابله با سوانح هنگام، قبل و بعد از سانحه است. از سویی دیگر، رویکرد CPTED (پیشگیری از جرایم با استفاده از طراحی محیطی) را می توان نوعی رویکرد هدفمند در جهت طراحی کارآمد و هوشمندانه مولفه های محیطی با بکارگیری بهینه محیط مصنوع در کاهش جرائم دانست که بطور موثری در افزایش سرمایه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و افزایش میزان رضایتمندی شهروندی و در نتیجه بهبود رفاه اجتماعی جامعه تاثیر بسزایی دارد؛ چنانچه رویکرد حاضر این امکان را فراهم می کند تا با طراحی کالبدی شهر از طریق طرح کالبدی ساختمان و طراحی پلان و دسترسی به سایتهای جرم خیز، بتوان از ایجاد محیطهای مناسب برای جرم و جنایت، پرهیز کرد تا بعنوان بازدارنده از ارتکاب جرائم عمل کند. در این مقاله «بازسازی بعد از وقوع بحرانهای طبیعی» مورد توجه است تا با کاهش میزان جرم خیزی در مناطق در حال بازسازی، امکان تقلیل امکان دهی به وقوع جرم از طریق محیط کالبدی فراهم گردد که یکی از مراحل چرخه مدیریت بحران و بازسازی پس از سانحه را شامل می شود. روش تحقیق مقاله حاضر در مرحله تدوین ادبیات نظری، رویکردی تحلیلی و اسنادی است که با بهره گیری از منابع موجود به بررسی و بازنگری این رویکرد می پردازد و در مرحله تدوین و ارائه راهکارها و تاکتیکهای طراحی، روش استدلال منطقی در بستر مطالعات میدانی است که با رجوع به فضاهای شهر بم به ارائه پیشنهاداتی چند در این رابطه می پردازد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که با التفات به چرخه مدیریت بحران و آخرین مرحله مفروض آن؛ بازسازی پس از سانحه، لازم است تا در طراحی شهر و ساختمانهای مسکونی و نیز الگوهای توسعه آتی شهر مواردی چند از قبیل تقویت قلمروهای طبیعی، کنترل دسترسی، نظارت طبیعی، حمایت از فعالیتهای اجتماعی و تعمیر و نگهداری مورد توجه قرار گیرد. در ضمن در پایان مقاله به ارائه تاکتیکهایی در حوزه طراحی شهر و معابر خیابان برای کاهش میزان جرم خیزی بر اساس رویکرد فوق الذکر اشاره شده است.
مطالعه روند تغییرات سکونت جمعیت در مجموعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه شهری گسترهای است جغرافیایی که از همبستگی و تعامل کارکردی فعالیت و سکونت بین چند شهر و کانون جمعیتی به گونهای که یک نظام یکپارچه فضایی را تشکیل دهند، به وجود میآید. مجموعه شهری تهران یکی از مهمترین و بزرگترین مجموعههای شهری کشور است که جمعیتی بالغ بر 13422367 نفر را در خود جای داده است.
هدف ما در این نوشتار، مطالعه تغییرات الگوی اسکان جمعیت در مجموعه شهری تهران و برخی عوامل مؤثر در آن طی 3 دهه اخیر (1385-1355) از دیدگاه نویسندگان است. در این مقاله از روش تحلیلی- توصیفی استفاده شده است.
نتیجه مطالعه نشان میدهد اسکان جمعیت در مجموعه شهری تهران طی سه دهه مورد مطالعه بیشتر در سایر نقاط شهری و روستایی این مجموعه بوده است تا در خود کلانشهر تهران.
امکان سنجی و اولویت بندی گردشگری شهرستان کنگان با استفاده از تکنیک SWOT و مدل ANP (با تأکید بر گردشگری صنعتی پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار و توسعه ی مناطق صنعتی، تجاری و آزاد مزایای متعددی در عرصه ی اقتصادی، تجاری- بازرگانی و صنعتی به دنبال دارد. با توجه به روند توسعه ی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در دهه ی اخیر با سیاست افزایش بهره وری در حوزه ی مشترک با کشور قطر، سایر محورهای توسعه ی اقتصادی در شهرستان کنگان کمتر مورد توجه قرار گرفته شده است. بر این اساس اولویت-بندی مکانیسم و سازوکارهای توسعه ی پاک (CDM) و پایدار با برنامه ریزی جامع و استراتژیک جهت تنوع بخشی به فعالیت ها، حفظ محیط زیست با رویکرد توسعه ی گردشگری شهرستان کنگان ضروری است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ضمن بیان، شناخت و ارزaیابی توانایی های بالقوه این محدوده ی جغرافیایی در زمینه ی گردشگری؛ امکان سنجی و اولویت بندی توسعه ی گردشگری در شهرستان کنگان (راهکارها) با استفاده از مطالعات کتابخانه ای -اسنادی، بررسی های میدانی، تکنیک تحلیلی (SWOT) و مدل تحلیل شبکه ANP)) صورت گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل گردشگری شهرستان کنگان در سه وضعیت اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، اکولوژیکی در قالب تکنیک سوات (WT)، (WO)، (SO) و (ST) انجام شده که نشان دهنده ی اهمیت نقاط قوت با مجموع وزن نهایی 25/1 و عوامل داخلی (S/W)، با امتیاز وزنی کل11/2 بوده بر اساس نتایج(SWOT)، راهبردهای دفاعی (Mini-Min)، تهاجمی (بیشینه-بیشینه)، استراتژی هایST (Maxi-Min) و راهبرد انطباقی (راهبرد کمینه- بیشینه) ارائه شد. سپس با توجه به ویژگی های ANP و خصوصیات گردشگری منطقه، داده-ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به دنبال آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر اولویت بندی گردشگری در شهرستان کنگان شامل سه خوشه (معیار/ گروه) و یازده گزینه (زیر گروه) با استفاده از نرم افزارSuper Decisions تولید شد. داده های حاصل نشان داد که، بیشترین اولویت از نظر نوع گردشگری به ترتیب شامل؛ گردشگری تاریخی و فرهنگی (با امتیاز نرمال شده0.474) و گردشگری ساحلی ( با امتیاز نرمال شده 0.236) و همچنین بیشترین اولویت از نوع مکان گردشگری (خوشه)، شهر تاریخی سیراف (با امتیاز نرمال شده 0.486)، جنگل های حرا (با امتیاز نرمال شده 0.283) و منطقه ی پارس جنوبی/ گردشگری صنعتی (با امتیاز نرمال شده 0.147) بوده است.
سنجش تأثیرات اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی توسعه گردشگری (نمونه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری در دنیا، یکی از منابع مهم درآمد و در عین حال از عوامل موثر در تبادلات فرهنگی بین کشورهاست و به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی جهان حایز جایگاه ویژه ای است. حضور بازدیدکنندگان در هر کشوری بر الگوی زندگی افراد بومی تأثیر می گذارد. بازدید کنندگان نیز تحت تأثیر فرهنگ کشور میزبان و ارزش های موجود در آن قرار می گیرند. این صنعت می تواند موجب تغییرات اقتصادی و اجتماعی شود؛ در سایه گفتگو و ایجاد رابطه متقابل بین مردمان دو ناحیه، پیام صلح بدهد و از آن جا که این صنعت به ارائه خدمت متکی است می تواند موجب افزایش اشتغال و درآمد شود. در این پژوهش سعی شده است پیامدها و اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاصل از توسعه گردشگری در این شهر بررسی و راهکارهایی مناسب برای توسعه هرچه بیشتر این اثرات با یک برنامه ریزی و مدیریت صحیح پیشنهاد می گردد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان سازمان ها و ادارات شهر کرمانشاه در زمینه صنعت گردشگری می باشد. به دلیل حجم کم، تمام جامعه آماری(50 نفر) به عنوان نمونه انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که باتوجه به توانمندیهای شهر کرمانشاه توسعه گردشگری به ترتیب در توسعه اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی شهر کرمانشاه تأثیر معنی داری داشته و به ترتیب 17 و 16 درصد تغییرات اقتصادی و اجتماعی به توسعه گردشگری بر می گردد.
تدوین استراتژی های توسعه آموزش محیط زیست در مدیریت شهری با ماتریس SWOT
حوزههای تخصصی:
شهر، بخشی غیرقابل تفکیک از حیات شهروندان است. یک انسان شهرنشین به همان میزان که در مورد زبان و فرهنگ نیاز به آموزش دارد، در مورد شهر و نحوه اداره و حفظ محیط زیست آن نیز نیازمند آموزش و آموختن است. در این راستا این پژوهش، به تدوین استراتژی هایی برای توسعه آموزش محیط زیست با مشارکت 55 نفر کارشناسان و استادان خبره در زمینه مسائل آموزش محیط زیست با روش SWOT و تکمیل ماتریس برنامه ریزی کمی راهبردی موسوم به QSPM نمود تا بتوان از نتایج آن به عنوان استراتژی های کلیدی در برنامه های توسعه ایران استفاده کرد. نتایج این بررسی نشان داد که استراتژی (دعوت به همکاری از سازمان های غیردولتی برای هرگونه مساعدت در زمینه ی آموزش محیط زیست به شهروندان) به عنوان مهم ترین استراتژی پیش روی با بالاترین امتیاز معرفی گردید.
بررسی تأثیر شهرنشینی بر روابط اجتماعی در شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه شهری شدن لوئیس ویرث ادعا می کند که شهر نشینی بر خانواده و روابط خانوادگی تأثیر منفی می گذارد و موجب کاهش روابط صمیمی و اعتماد می شود . هدف این تحقیق که یک مطالعه مقایسه ای است؛ بررسی این مسأله است که آیا بین افراد شهرنشین و غیر شهرنشین از لحاظ برخی مولفه های روابط انسانی مانند انسجام اجتماعی، احساس داشتن کنترل روی زندگی؛ اعتماد ورزی، میزان مشارکت اجتماعی و دارا بودن روابط نزدیک با اقوام و دوستان تفاوت معناداری وجود دارد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان ساکن بوشهر و دیّر -که هنوز شهری نشده است- در استان بوشهر است که از بین آنها با استفاده از رابطه کوکران 397 نفر (200 نفر از بوشهر و 197 نفر از دیّر) با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شهرنشینی روی اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی افراد تأثیر منفی معنی داری داشته است ولی روی گسترش معیارهای عام گرایانه، احساس بی کنترلی و داشتن روابط و اتکاء روی خانواده و اقوام تأثیر چندانی نداشته است.
بررسی شاخص های کالبدی اجتماعی مسکن در تعیین بلوک های فقیرنشین با استفاده از مدل تحلیل عاملی (مطالعه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر در ایران به مانند دیگر کشورهای جهان، روبه فزونی و رشد است و شهرهای کشور را با مسائل و مشکلاتی روبه رو ساخته است. شهر کرمانشاه به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با پدیده ی فقر روبه رو است که در این مقاله به بررسی آسیب شناسی کالبدی شهر کرمانشاه پرداخته می شود. هدف از بررسی حاضر، شناخت شرایط و ویژگی های مسکن بوده تا بتوان با بررسی دقیق آن، به شناسایی آسیب های کالبدی اجتماعی مساکن در سطح شهر پرداخت. روش پژوهش تحلیلی کمّی بوده و برای شناخت شهر از نظر کالبدی اجتماعی، در سطح بلوک های شهر کرمانشاه از داده های سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 و از 9 شاخص متوسّط بُعد خانوار، تراکم جمعیّت در واحد مسکونی، سرانه ی خالص مسکونی، سرانه ی ناخالص مسکونی، تراکم خالص مسکونی، میزان تراکم جمعیّت شهری، تراکم مسکونی جمعیّت، تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی استفاده شده که با روش های آماری به سه شاخص ترکیبی تبدیل و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی و نرم افزار Arc/GIS ارزیابی شده اند. بنابراین در این مقاله با تأکید بر شاخص های کمّی مسکن، به نمایش فقر در بلوک های شهر کرمانشاه، به عنوان نمادی از بازتاب فیزیکی نابرابری اجتماعی پرداخته شده است. جامعه ی آماری در این مقاله شهر کرمانشاه در سال 1385 است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که از دیدگاه شاخص های کالبدی اجتماعی، مسکن شهر کرمانشاه دارای 1718 بلوک برابر با 1/21 درصد خیلی مرفّه، 1149 بلوک برابر با 1/14 درصد مرفّه، 3475 بلوک برابر با 7/42 درصد متوسّط، 1224 بلوک برابر با 1/15 درصد فقیر و 529 بلوک برابر با 5/6 درصد خیلی فقیر بوده است. یادآوری این نکته لازم است که نتایج به دست آمده تنها با تکیّه بر شاخص های مورد استفاده در این مقاله است و در صورت عدم مشکلات آماری و به کارگیری شاخص های بیشتر، این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تأثیر قرار گیرند.
سنجش و تدوین راهبردهای مناسب ارتقاء ظرفیت نهادی منطقه ای (نمونه موردی: شهرستان های بوکان و ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
23 - 39
حوزههای تخصصی:
برخورد با چالشهای عمده ای که بسیاری از مناطق ایران با آن مواجه هستند، مستلزم توجه هر بیشتر به نهادهای محلی و ارتقاء ظرفیتهای آنهاست. بنابراین این مقاله به دنبال سنجش ظرفیت نهادی در سطح مناطق مطالعاتی و نیز پاسخگویی به این سوال اساسی است که راهبردهای مناسب برای ارتقاء و افزایش ظرفیت نهادی در سطح مناطق مطالعاتی کدامند؟ برای دستیابی به هدف و پاسخ به سوال تحقیق، نخست با استفاده از روش پیمایشی ظرفیت نهادی منطقه ای در سطح مناطق مطالعاتی مورد سنجش قرار گرفته و سپس از طریق چارچوب برنامه ریزی راهبردی، راهبردهای مناسب برای ارتقاء ظرفیت نهادی در سطح مناطق مورد مطالعه تدوین شده است. نتایج سنجش ظرفیت نهادی در سطح مناطق مورد مطالعه نشان می دهد که ظرفیت نهادی در شهرستان های بوکان و ارومیه به ترتیب میزان های پایین و متوسط را به نمایش می گذارند. همچنین راهبردهای ارتقاء ظرفیت نهادی شامل ایجاد سازوکارهای قانونی روابط بین نهادها، بهبود محیط و ترتیبات قانونی برای ایفای نقش نهادها، فراهم نمودن بسترهای لازم برای افزایش تناسب قوانین و مقررات سطوح بالاتر با سطح منطقه، تقویت نقش کارگروه ها و شوراهای تخصصی، واگذاری بیشتر امور محلی به نهادهای محلی، ایجاد زمینه های قانونی برای حضور نهادهای موجود در سطح منطقه در فرایندهای اداره منطقه، بهبود وضعیت دسترسی نهادها به منابع دانش و یادگیری و کسب دیدگاه ها و خواسته های مردم و همچنین افزایش حضور و نقش آفرینی نهادهای نماینده بخش خصوصی و سرانجام ارتقاء توانایی درونی نهادها (به ویژه از لحاظ منابع مالی در شهرستان بوکان و به خصوص در ارتباط با نهادهای دولتی) می باشد.
راهبردهای ساختار نهادی- مدیریتی شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری؛ مطالعه موردی: شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۱۱۴-۹۱
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه مطلوب زیست در آن به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در جهان سوم از جمله ایران موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری در اثر مهاجرت گسترده روستا - شهری است. امروزه شهر کرج با مسائل نهادی- مدیریتی عدیده ای از جمله، ضعف سازمان های اجرایی و نظارتی در مسائل شهری، برخورد گزینشی، مدیریت شهری در خدمات رسانی به ساکنان محلات، فقدان ابزار و اطلاعات و اسناد کارآمد تصمیم گیری در شهر کرج و عدم ثبات در مدیریت شهری موجب پیچیده تر شدن مسائل شهری شده است. در این مقاله وضعیت نهادی- مدیریتی شهر کرج با استفاده تکنیک SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. و با توجه به یافته های تحقیق، از قوتها و فرصتهای به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعفها و تهدیدات استفاده نشده است و ضعفها بر قوتها و تهدیدات بر فرصتها غالب می باشند. و نوع استراتژی، استراتژی تنوعی (اقتضایی) را نشان می دهد و در پایان راهبردها بر اساس ماتریس QSPM اولویت بندی و پیشنهاد گردیده است.
آسیب شناسی دولت محلی مطالعة موردی: شوراهای اسلامی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت محلی واقعیتی انکارناپذیر و دارای علت وجودی قوی و پایدار برای ادارة امور عمومی محلی است که وجه اشتراک تمام مکتب های فلسفی- سیاسی مدرن به شمار می رود. نماد دولت محلی در ایران، شوراهای اسلامی است. این پژوهش به دنبال حل این مسئله است: عوامل و سرچشمههای اصلی آسیب ها و نوع آسیب های شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران چیست؟ برای پاسخ به این مسئله دادهها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق به روش پیمایشی با استفاده از پرسش نامه از جامعة آماری تحقیق جمع آوری شده است. جامعة آماری تحقیق متشکّل از اعضای شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران (تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز) در سه دوره شوراها، مدیران اجرایی و متخصصان دانشگاهی است که درکل 180 نفر میشوند. این داده ها از طریق آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون T تک نمونهای تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد عوامل اصلی آسیب های شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران در فرهنگ سیاسی، نظام سیاسی، اساسنامة دولت محلی و نوپا بودن آن ها ریشه دارد و نوع آسیب های شوراهای اسلامی به صورت آسیب های درون نهادی و برون نهادی بوده و باعث ناکارآمدی این نهاد محلی شده است.
تحلیل الگوی مدیریتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب نوع مدل مدیریت شهری، بازتابنده ی نگرش حاکم بر تنظیم روابط شورا و شهرداری و مهم تر از همه، بیانگر میزان مشارکت و قدرت اجرایی است. یکی از گفتمان های مهم در تعیین مدل مدیریتی برتر، تعیین چگونگی اداره ی شهر و قرارگیری قدرت در دست مدیران شهری است. از سوی دیگر، مدل اداره ی شهر رابطه ی نزدیکی با حل یا ایجاد مسائل شهری دارد. از بررسی مدل مدیریت شهری در کلان شهر تهران چنین برداشت می شود که نوع مدل مدیریت شهری در ایران، مدل شورا مدیر شهر است. تحلیل الگوی مدیریتی تهران و ویژگی های این نوع مدل در ایران، به ویژه انتصابی بودن شهردار، سبب وابستگی شدید عناصر مدل مدیریت شهری به ساختار کلان قدرت شده و این روند به نوبه ی خود فقدان و کمبود نهادهای مدنی و مشارکت مردمی را تشدید کرده و موجب تبدیل شدن عرصه ی مدیریت شهری به یک عرصه ی تجدید قدرت برای گروه های قدرت سیاسی در سطح ملّی شده است. بنابراین مدل شورا شهردار قوی، به عنوان الگوی مناسب توصیه می شود تا با بهره گیری از این الگو، به دلیل دارا بودن رویکرد جمع-گرایانه و مشارکتی که در حلّ مسایل شهری دارد، در سطوح فراملّی با تأکید بر کاهش نقش دولت مرکزی و در سطوح محلّی، تقویت جایگاه و نقش مدیریت محلّی و مشارکت اجتماع محلّی، حاکمیّتی چند سطحی و چند عاملی را برای مدیریت شهری کارآمد و اثربخش توصیه کند و همچنین این مدل با استفاده از معیارهای منتج از مبانی نظری حکمروایی شهری و برخی از معیارهای مرتبط دیگر، سبب تقویت شاخص های حکمروایی شهری (مشارکت شهروندان، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی و عدالت) و نیز ارتقای برخی دیگر از شاخص های مورد توجّه، چون اقتدار مجموعه مدیریت شهری، قدرت و اقتدار شهردار، هماهنگی و همکاری بین شورا شهرداری، تخصّص گرایی در بدنه ی شهرداری، قدرت نظارتی و قانون گذاری شورا و ثبات در مدیریت شهری خواهد شد و وابستگی به عناصر قدرت سیاسی سطح ملّی را کاهش یا از بین می برد. بدین ترتیب مدل شورا شهردار قوی، به طورکلّی برای تقویت نهاد مدیریت شهرتهران ارزیابی شده است.
تحلیل سلسله مراتبی آسیب پذیری نسبی ساختار سازه ای و غیرسازه ای در مدیریت بحران بلایای طبیعی شهری (مورد نمونه بیمارستان های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن غالب حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است. برای شناخت مدیریت بحران شهر و آسیبپذیری مراکز مرتبط با بحران شهر در برابر بلایای طبیعی، بررسی عاملهای اصلی مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری نیاز است. یکی از عوامل مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری، ساختار سازهای و غیرسازهای سازمانهای مرتبط با مدیریت بحران و از جمله بیمارستانهای شهر است. مراکز بهداشتی و درمانی، بویژه بیمارستانها، از جمله اماکن مهمی هستند که هنگام وقوع سوانح طبیعی در معرض خطرات و آسیبهای جدی با میزان مجروحین و تلفات بسیار قرار دارند، و به همین جهت بررسی پیرامون موضوع در این مراکز دارای اهمیت بیشتری است. هدف از این مقاله، رتبهبندی بیمارستانهای مناطق شهر اصفهان از نظر میزان آسیبپذیری ساخـتار سازهای و غیرسازهای و دستیابی به اولویتهای ساختار سازهای و غیرسازهای بیمارستانهای شهر به ترتیب اهمیت آنها در افزایش آسیبپذیری از لحاظ شاخصهای مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدلهای کمّی استفاده شده است. برای تحلیل سلسلهمراتبی در مدیریت بحران بیمارستانهای شهر اصفهان، 41 متغیر در 9 عامل اصلی در 25 بیمارستان شهر با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی A.H.P[1] مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل سلسلهمراتبی شاخصهای مختلف نشان میدهد که عوامل نوع اسکلت، قدمت ساختمان و تعداد تخت بیمارستان به ترتیب با میزان اهمیت 65/22، 12/21 و 959/11 بایستی در اولویت توجه قرار گیرند، در واقع این عوامل در صورت عدم توجه کافی در زمان ساخت و تجهیز، باعث افزایش آسیبپذیری در بیمارستانهای شهر میشوند. همچنین بیمارستانهای مناطق 3 و1 به ترتیب بالاترین میزان آسیبپذیری را در بین بیمارستانهای شهر دارند. بنابراین وجود تفاوت در میزان آسیبپذیری بیمارستانها در مناطق مختلف شهر اصفهان از نظر ساختار سازهای و غیرسازهای (فرض پژوهش) مورد تأیید میباشد.
تحلیل توزیع فضایی آژانس های مسافرتی در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آژانسهای مسافرتی از گذشته های دور نقش مهمی در توسعه و رونق گردشگری داشته اند. در حقیقت به موازات توسعه گردشگری، فعالیتهای مربوط به آژانسهای مسافرتی نیز توسعه پیدا کرده است و بدون اغراق بخش مهمی از توسعه گردشگری ناشی از فعالیت آژانسهای مسافرتی می باشد. باتوجه به این جایگاه، در کشور ما تاکنون مطالعات کمی در این خصوص صورت گرفته است. در این میان کلانشهر مشهد به دلیل جایگاه بالای آن در خصوص جذب گردشگر که سالانه حدود 20 میلیون نفر را شامل میشود، نیز از این وضعیت مستثنی نیست. در شرایط کنونی 222 آژانس مسافرتی در شهر مشهد وجود دارد که در جنبه های گردشگری، زیارتی و هواپیمایی مشغول به فعالیت میباشند. کاربرد مدلهای توزیع فضایی نظیر مرکز میانی، مسافت استاندارد، خود همبستگی فضایی و شاخص موران و همچنین بهرهگیری از شاخص رگرسیون در تحلیل عوامل تأثیرگذار در استقرار آژانسهای مسافرتی در شهر مشهد نشان از این دارد که از بین هشت عامل جمعیت و تراکم جمعیت نواحی، هتلها و مراکز اقامتی موجود در هر ناحیه، نزدیکی به حرم مطهر، پایانه مسافربری، ایستگاه راهآهن، فرودگاه، سطح توسعهیافتگی نواحی و وسعت نواحی تنها چهار عامل بر توزیع فضایی آژانسها موثر بوده که عبارتنـد از سطح توسعهیافتگی نواحی، نزدیکی به ایستگاه راهآهن، پایانه مسافربری و حرم مطهر. ضریب تعیین محاسبه شده برای این متغیرها برابر 0.78 (R2=0.78) بوده است.
بررسی تمرکز و عدم تمرکز نمودهای جهانی شدن در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه (مورد شناسی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کاربریهای مختلف جهانی شدن اعمّ از: 1- مکانهای اقتصادی (الف- بازار بورس، ب – بانکهای خارجی ج- شعبات مرکزی بانکها که تبادلات ارزی انجام میدهند د- شرکتهای تضامنی) 2- زیرساختهای ارتباط راه دور (الف – شرکتهای جهانگردی و سفرهای هوایی خارجی ب – شرکتهای اینترنتی ج - مراکز مخابراتی ارائه کننده خدمات راه دور د- ادارات پست مرکزی) 3- مکان عرضه صنایع دیجیتال (موبایل، GPS و ماهواره) از نظر چگونگی پراکنش نسبت به یکدیگر و همچنین در ارتباط با هسته تجاری (CBD) و جمعیت شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که رابطه معکوس بین تراکم جمعیتی و مکانیابی کاربریهای جهانی شدن وجود دارد، همچنین این نمودها بیشتر گرایش به مکانیابی در خارج از هسته تجاری شهر دارند. در ارتباط با تمرکز کاربریها یا پیوستگی مکانی آنها نیز میتوان گفت که بیشتر این کاربریها نسبت به خود و سایر شاخصهای جهانی شدن گرایش به همگرایی (تمرکز) دارند . این عامل نشان میدهد که هنوز ارتباطات مستقیم و چهره به چهره در روند جهانی شدن تهران و فعالیتهای مرتبط با آن وجود دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با حذف انحراف در پراکنش مکانی این کاربریها، یک الگوی فاصله استاندارد و بهینه را برای دسترسی فعالان و مشتریان این بخش ارائه کرده است.
تحلیل عوامل اصلی افزایش بی رویه قیمت مسکن در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن عرصه ظهور مشکلات متعددی بوده است که اغلب از سایر بخش های جامعه به آن تحمیل گردیده و موجبات برهم خوردن تعادل در آن را فراهم نموده است. یکی از مسائلی که همواره در بخش مسکن مطرح و با توالی نامنظم تکرار گردیده است، موج افزایش بی رویه قیمت مسکن بوده، که به دنبال خود مسائل عدیدهای به همراه آورده است. به نظر می رسد عوامل متعددی در افزایش بی رویه قیمت مسکن و شکل گیری موج های افزایشی آن نقش داشته است. این پژوهش کنکاشی در این موضوع بوده که به صورت توصیفی و تحلیلی انجام شده است. در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه و استادی اطلاعات مورد نیاز تحقیق جمعآوری شده است، در بخش تحلیلی جهت بررسی عوامل اصلی و همچنین تعیین آثار و پیامدهای افزایش بی رویه قیمت مسکن، پیمایش و تحلیل های آماری صورت گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه تحلیل آماری از داده های تحقیق، که از نظرات نخبگان و کارشناسان بخش مسکن استفاده گردیده، نشان داده است که مؤلفه متغیرهای اجتماعی (Social) به عنوان تبیینکننده اثر متغیرهای اجتماعی - فرهنگی با ضریب همبستگی (84/0) بیشترین تأثیر را بر افزایش بیرویه قیمت مسکن در منطقه مورد مطالعه داشته است. همچنین متغیرهای فیزیکی- کالبدی و اجرایی به ترتیب با ضرایب همبستگی (66/0 و 61/0) در رتبه های بعدی قرار داشته است. برخلاف انتظار، مولفه متغیرهای اقتصادی (Economic) از منظر خبرگان و کارشناسان بخش مسکن کمترین تأثیر را بر افزایش قیمت مسکن در کلان شهر تهران بر عهده داشته است. بنابراین این متغییر علیرغم آنکه با ضریب همبستگی (45/0) را به خود اختصاص داده است هنوز نقش آن، تأثیر ضعیفی تلقی نشده است، و در افزایش بیرویه قیمت مسکن به همراه سایر عوامل نقش بسزایی داشته است.
الگوی تطبیقی گسترش فقر در شهر کرمانشاه در دوره 85-1375
حوزههای تخصصی:
از ویژگیهای شهرهای جهان سوم عدم تعادل و تمرکز شدید در شهرنشینی است. از اینرو در این شهرها همواره تعداد محدودی از محلات در رفاه و آسایش بوده و در مقابل سایر ساکنان مناطق شهری از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. در این خصوص به منظور رفع نابرابریها، اقدامات اساسی برای شناخت نارساییها و کمبودها باید انجام شود. با توجه به اهمیت تحلیل توزیع فضایی فقر در مناطق شهری، هدف این پژوهش تحلیل توزیع فضایی فقر شهری و نشان دادن نابرابری در سطح شهر کرمانشاه است. روش پژوهش کاربردی از نوع توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است که از روش تحلیل عاملی و نرم افزار Arc/Gis برای تحلیل یافتهها استفاده شده است. برای شناخت توزیع فضایی فقر شهری در شهر کرمانشاه از اطلاعات بلوکهای آماری سالهای 85-1375 و نیز از 33 شاخص که با روشهای آماری به 4 عامل ترکیبی تبدیل و با بهرهگیری از مدل تحلیل عاملی ارزیابی شده، استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که؛ در شهر کرمانشاه سال 1375، 461 بلوک یا 10% درصد خیلی فقیر، 64 بلوک یا 1% درصد فقیر، 3854 بلوک یا 80% درصد متوسط، 266 بلوک یا 6% درصد مرفه و 121 بلوک یا 3% درصد خیلی مرفه بودهاند. در سال 1385؛ 1687 بلوک یا 21% درصد خیلی فقیر، 1744 بلوک یا 22% درصد فقیر، 2392 بلوک یا 29% درصد متوسط، 1653 بلوک یا 20% درصد مرفه و 612 بلوک یا 8% درصد خیلی مرفه بوده است. نتایج نشان دهنده حرکت شهر به سمت دو قطبی شدن است. ذکر این نکته لازم است که یافتهها صرفاً با تکیه بر شاخصهای مورد استفاده در پژوهش است و در صورت عدم مشکلات آماری و به کارگیری شاخصهای بیشتر از جمله شاخصهای درآمدی این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تاثیر قرار گیرد.
بررسی ساخت اکولوژیکی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی اکولوژی شهری، نظریه ای برای تبیین ساختار فضایی شهر است که روابط متقابل گروه های انسانی را در محیط های مختلف شهر و چگونگی جدایی گزینی های جمعیت شهر و ساخت فضاهای مورد استفاده آن ها را بررسی و تحلیل می کند. برای بحث و گفتگو در مورد اکولوژی شهر مشهد (که این مقاله در محدوده ی آن انجام گرفته است)، از تلاش های فکری مکتب شیکاگو و نظریات ساخت دوایر متحدالمرکز، ساخت قطاعی و ساخت چند هسته ای سود برده ایم. دلیل انتخاب مکتب شیکاگو، شباهت زیاد شهر شیکاگو در دهه های ابتدایی قرن بیستم با وضعیت امروز شهرهای ایران است، شباهت هایی مانند افزایش جمعیت شهری، مهاجرت های روستا شهری، افزایش نرخ جرم و جنایت، گسترش حاشیه نشینی، فرسودگی مراکز شهری، جدایی گزینی های فضایی و ... برای بررسی ساخت اکولوژیک شهر مشهد از منابع مختلفی مانند داده های سرشماری سال های 1375 و 1385، داده های کاربری اراضی شهری و اطلاعات سامانه ی اطلاعات اجتماعی شهر مشهد استفاده شده است، که با استفاده از نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی روی هم گذاری و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساخت شهر مشهد کمابیش با هر سه مدل بالا مطابقت هایی دارد، اما بیشترین انطباق با مدل ساخت چند هسته ای مشاهده شده است؛ بدین صورت که هسته ی مرکزی شهر پیرامون حرم مطهر شکل گرفته است و مرکز دوم پیرامون میدان آزادی، طبقه درآمدی بالا پیرامون مرکز دوم (با گرایش خطی به سمت مرکز اول) سکنی گزیده اند، که توسط طبقه ی درآمدی متوسط احاطه شده است و تمرکز فعالیت ها پیرامون مرکز اول است.