فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۹۶-۳۸۱
حوزههای تخصصی:
ساختارهای معماری محیطهای روستایی برآیندهای با اهمیت فعالیت انسان بشمار می آیند که در طول قرنها مطابق با منطقهای قوی اجتماع- فرهنگی و محیطی شکل و تحول پیدا کرده اند. این بدان معنی است که مورفولوژی و الگوهای فضایی معماری روستا بتدریج در راستای برآورد نیازهای اجتماعی- فرهنگی جمعیتهای ساکن (پاسخگویی به نیاز سکونت، تأمین امنیت حریم خانوار و نظام تولیدی) و در تعامل با محیط فیزیکی اطراف توسعه پیدا کرده اند. سکونتگاههای روستایی پدیده های فضایی- مکانی می باشند که حاصل روابط متقابل انسانها با یکدیگر و با محیط هستند که علاوه برکنش بین اجزای درونی (طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، فضایی) در حال تقابل با سایر نظام ها و نیروهای بیرونی قرار دارند؛ لذا این سکونتگاه ها نمایانگر نقش های انسانی هستندکه به مرور زمان و با توجه به شرایط مذکور شکل گرفته و سازمان یافته اند. بر این اساس فضای سکونتگاه های روستایی با توجه به ویژگیهای ذکر شده دارای ساختار و استعدادهای بالقوه و بالفعل معینی می باشند که در مکانهای معینی تحت تاثیر نیروهای بیرونی و درونی به هر دلیل در تقابل با یکدیگر قرار دارند به گونه ای که اگر نظام و عملکرد این سازمان فضایی دچار اختلال گردد، سکونتگاه های روستایی ناپایدار می گردد. هدف این پژوهش شناخت الگوهای بهینه مسکن و نقش آن در توسعه پایدار معماری روستا می باشد و جامعه آماری مساکن روستایی شهرستان ماسال با 8351 سکونتگاه می باشد که با استفاده از نمونه گیری کوکران 368 نمونه انتخاب شد. در ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی الگوهای صحیح معماری و ساخت مسکن روستایی شناسایی گردید و در 5 گروه تقسیم بندی شد و در نهایت با استفاده از روشهای آماری و تکنیکهای MADM نظیر AHP وTOPSIS این عوامل الویت بندی شدند. نتایج این بررسی حاکی از آن است که بین عوامل پنجگانه موثر بر سا خت مسکن عامل اقتصادی بیشترین تاثیر را دارد این عامل با Ci=./987 بیشترین نقش را داشته است.
بازآفرینی شهری از طریق تبیین محله های فرهنگی برای حضور درصنایع خلاق
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های جدایی ناپذیر تحول در شهرها، ارزش اقتصادی و نمادینی است که توسط صنایع فرهنگی به ارمغان آورده شده است. شهر و خصوصا بافت مرکزی آن، به عنوان مجموعه ای از منابع فرهنگی عمل می کنندکه عرصه های خلاقانه ای برای تولید و مصرف فرهنگی، زمینه های رقابت با هر یک ازدیگری، افزایش جذابیت شهر در سرمایه گذاری بالقوه و بهبود تعامل با جوامع محلی و ایجاد مکان خاطره را فراهم می کنند. علاوه بر این، توانایی این بخش در رشد شهر می تواند شاخص مهمی درظرفیت های نوآورانه بخش های دیگر شهر و اقتصاد گسترده آن در سطح منطقه ای ملی باشد. شهرها می توانند با تمرکز اصلی خود در توسعه فعالیت های فرهنگی و صنایع خلاق از سرمایه های فرهنگی خود برای تاکید بر کیفیت های رقابتی و تفاوت های ویژه مکانی خود بهره برداری کنند. صنایع خلاق مبتنی بر نوآوری، انعطاف پذیری، ایده پروری و تغییر پذیری متداوم می تواند محرکی برای تحولات گسترده و موثر بر اقتصاد شهر را فراهم کند. از این رو برای حضور شهر در عرصه صنایع خلاق، تبیین محله ای فرهنگی درون بافت های تاریخی به عنوان کلیدی برای توسعه منطقه و تغییر چشم انداز محله و تولید اقتصادی فرهنگی می تواند در نظر گرفته شود. هدف از این مطالعه تبیین محله ای فرهنگی درون بافت های تاریخی به عنوان ابزاری فرهنگی برای حضور در عرصه صنایع خلاق بوده که مستقیم و غیر مستقیم بر شهر تاثیر گذاشته و زمینه رقابت و امکان حضور در سطوح بین المللی را با تاکید بر بن مایه های فرهنگی و تاریخی و راهبردهای خلاقیت مدار در راستای تکوین نظام یکپارچه بازآفرینی شهری و کسب هویتی جدید و ارتقا تصویر شهر به روشی توصیفی و تحلیل کیفی و مبتنی بر مرور اسناد و مدارک از پایگاه های نظری معتبر، منجر به تدوین راهکارها و سیاست شهری خلاق و تولید اقتصاد از مجرای متابع فرهنگی مستتر در بافت های تاریخی می گردد.
تدوین اصول و معیارهای حضور نابینایان در فضای شهری (نمونه موردی: منطقه 22 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
شهر مطلوب شهری است که شبکه های شهری، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی آن برای همه شهروندان، از هر نوع و طیفی تعریف شده باشد و هیچ کس با هیچ ویژگی خاص خارج از دایره شهر قرار نگیرد. افراد معلول نیز از این قاعده مستثنی نیستند و محیط شهری باید به گونه ای طراحی و مناسب سازی گردد، تا ایشان بتوانند به راحتی از آن استفاده نمایند. عدم حضور انسان معلول در محیط موجب دوری درصدی از افراد جامعه از حوزه طبیعی فعالیت ها و عدم امکان مشارکت درروند طبیعی زندگی شهری است و درنتیجه این افراد مصرف کننده محسوب شده و بر نرخ سرباری جامعه می افزایند، این امر نمودی از یک جامعه ناسالم بوده و به عدم تعادل منجر خواهد شد. شناخت و ایجاد شرایط مناسب و استفاده از مواهب و امکانات زندگی مدنی برای کسانی که در شهر زندگی می کنند، از وظایف کارشناسان حیطه شهرسازی می باشد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به مبانی احساس و ادراک فرد نابینا و چگونگی ارتباط وی با محیط پیرامون و درنتیجه ارائه راهکارهای کیفی طراحی محیط به منظور افزایش حضور پذیری نابینایان در فضاهای شهری و نیز تدوین استانداردها و ضوابط محیطی به منظور ایجاد سازگاری محیطی به جهت بهره برداری آن ها می باشد. در تحقیق حاضر در ابتدا، موضوع ادراک انسان از محیط موردبررسی قرار گرفت و به طورکلی به شناخت محیط، ارتباط انسان با فضای پیرامون و سیستم های ادراکی انسان پرداخته شد. پس ازآن با توجه به آسیب پذیر بودن سیستم های ادراکی، موضوع نابینایی به عنوان یک آسیب سیستم ادراکی؛ تعاریف و تاریخچه نابینایی و همچنین آشنایی با موقعیت نابینایان موردبررسی قرار گرفت. سپس به چگونگی ادراک فرد نابینا از محیط و چگونگی شکل گیری فضا برای نابینا پرداخته و در ادامه ادراک شنیداری، مبحث سویابی پژواکی و موضوع حرکت و جهت یابی مطرح می گردد، در انتها با توجه به آگاهی و شناخت کاملی که نسبت به فرد نابینا، نیازها و ارتباط وی با محیط پیداکرده ایم به راهکارهایی جهت تسهیل ارتباط وی با محیط می پردازیم که می تواند به صورت اصول و مبانی طراحی در اختیار متخصصین طراحی قرار گیرد. نوع تحقیق توصیفی است و محصول نهایی پژوهش ارائه راهکارهای کیفی و کمی طراحی محیط عام شهری با تکیه بر تمام حواس و نیز تدوین اصول و ضوابط حضور نابینایان در فضای شهری می باشد.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری با تأکید بر توسعه پایدار در ناحیه خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری، منشور کثیرالوجهی است که هر وجه آن جنبه هایی از زندگی و نیازهای جامعه انسانی را متأثر و مرتفع می سازد و بنا به ماهیت خود این صنعت نه تنها کارکرد های متعددی دارد؛ بلکه از اشکال متنوعی نیز برخوردار است. این صنعت به رغم جاذبه های بسیار زیاد آن در ایران سهم اندکی از درآمدهای جهانی گردشگری را به خود اختصاص داده است. امروزه گردشگری یکی از صنایع در حال رشد جهان بوده و عموم کشورها در تمام مراحل توسعه به طور فزاینده ای به آن وابسته اند. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاستمداران توسعه نیز از صنعت گردشگری به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. این در حالی است که ایران علی رغم آنکه به دلیل برخورداری از منابع سرشار محیطی و بهره گیری از پشتوانه غنی تاریخی - فرهنگی چند هزار ساله از قابلیت ویژه ای در توسعه صنعت گردشگری برخوردار است؛ لیکن تا کنون نتوانسته سهم شایسته ای از این گردش سرمایه را به دست آورد. گرچه انتظار می رود در برنامه پنجم و پس از آن تا تحقق چشم انداز 1404 بیش از گذشته شاهد تحولیِ سازنده در این زمینه باشیم. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با مطالعات میدانی و کتابخانه ای هدفش تعیین نحوه به کارگیری فرایند برنامه ریزی استراتژیک در برنامه ریزی گردشگری منطقه ای در ایران (ناحیه خرم آباد) است. تجزیه و تحلیل های حاصل از مدل فوق در این پژوهش نشان می دهد که در برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری ناحیه خرم آباد، در اولویت اول استراتژی های محافظه کارانه و در اولویت دوم برنامه ریزی استراتژی های تهاجمی قرار می گیرند. بدین منظور، نخست استراتژی های اولیه WO و سپس استراتژی های SO در ماتریس SWOT در اولویت قرار گرفتند. در استراتژی های تهاجمی، استراتژی 2SO با امتیاز 55/6 در اولویت اول قرار می گیرد و در راهبردهای محافظه کارانه، راهبرد 1WO با امتیاز 59/5 نمایانگر بهترین راهبرد در گردشگری پایدار ناحیه خرم آباد شناخته می شود.
تحلیل فضایی مسجد در شهر اردبیل در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
55 - 66
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل به عنوان یکی از شهرهای مهم قلمرو تمدن دوران اسلامی معاصر در دهه های اخیر، با رشد شتابان شهرنشینی در دوره ی معاصر (از دهه ی 1340) مواجه بوده است. این روند منجر به ایجاد عدم توازن در توزیع مناسب فضایی خدمات و فضاهای عمومی شهری شده است. از جمله ی این فضاها، مسجد به عنوان یکی از ارکان شهر در دوره ی تمدن اسلامی معاصر است. توزیع نامتوازن فضایی مساجد در سطح شهر مسئله و تلاش برای ایجاد توازن در توزیع فضایی آن، چالش پیش روی برنامه ریزان، مدیران و سیاست گزاران شهری است. از این رو، ایجاد تعادل و توازن در توزیع مناسب مکانی مساجد از طریق برنامه ریزی فضایی، تحلیل فضایی این فضاها در مقیاس شهری و محله ای را ضروری مینماید. با درک این ضرورت، مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوی فضایی پراکنش فضایی مساجد، ارتباط مساجد با تراکم جمعیت، ارتباط با فضاهای تاریخی شهر و تعیین سطح برخورداری محلات شهری از مساجد به عنوان فضاهای مذهبی و اجتماعی تهیه شده است. مقاله حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. در گام نخست، مکان استقرار 179 مسجد از اسناد شهری استخراج شده است. در گام دوم، از فنون آمار فضایی همانند کرنل، نزدیکترین همسایگی، خود همبستگی فضایی و رگرسیون وزنی جغرافیایی در محیط نرم افزار آرک.جی.ای اس برای تحلیل های فضایی داده ها استفاده شده است. یافته های مقاله نشان میدهند که الگوی پراکنش فضایی مساجد اردبیل از نوع خوشه ای است. همچنین رابطه ی معنی دار مثبتی بین توزیع فضایی مساجد با تراکم جمعیت و ارکان تاریخی شهر وجود دارد. نتیجه اینکه، توزیع فضایی مساجد در سطح محلات شهر اردبیل به صورت ناهمگون است. در پایان بر مبنای یافته ها، پیشنهاداتی برای توزیع متناسب و عادلانه مساجد، ارائه شده است.
سنجش و مقایسه میزان رضایتمندی ساکنان از سیستم سکونتی مطالعه موردی: مناطق 3 و 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
77 - 92
حوزههای تخصصی:
سنجش رضایتمندی سکونتی، که به عنوان جز مهم کیفیت محیط زندگی افراد شناخته شده، به مثابه ابزاری برای ارزیابی تصمیمات و سیاستگذاری های شهری است تا با مشخص کردن بازخورد آن ها، زمینه ای برای اقدامات و پیشنهادات آینده فراهم نماید. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی و سنجش میزان آن در دو محله از شهر تهران صورت گرفته است. برای این منظور از طریق بررسی رویکردهای پژوهشگران مختلف مدل عملیاتی سنجش رضایتمندی استخراج گردید، در این مدل معیارهای موثر بر رضایتمندی در پنج دسته معیارهای عینی فرد، عینی محیط، عینی مسکن، ذهنی فرد و ذهنی محیط طبقه بندی شده اند و از طریق روش پیمایشی و تبدیل این معیارها به سوالات پرسشنامه، میزان رضایتمندی محله1 (واقع در منطقه سه) و محله2 (واقع در منطقه 11) با یکدیگر مقایسه شده است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که در محله1 بیشترین و کمترین میزان رضایتمندی مربوط به معیارهای عینی مسکن و عینی محیط است و در محله2 مربوط به معیارهای ذهنی محیط و ذهنی فرد می باشد و بطور کلی میزان رضایتمندی در محله1 (بین سطح متوسط و راضی) بیشتر از محله2 (بین سطح ناراضی و متوسط) می باشد.
بررسی تأثیر ساختار کالبدی بر رفتار فضایی بهره بران با رویکرد روان شناسی محیط (مطالعه موردی: پایانه مسافربری استان همدان)
حوزههای تخصصی:
با توسعه جوامع انسانی، توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان به کیفیت فضا و ساختار کالبدی آن افزایش یافته و نقش طراحی به عنوان ابزاری در جهت شکل دادن به محیط زندگی و پاسخ گویی به توقعات و نیازهای انسان، اهمیت بیشتری یافته است. رفتار فضایی فرد، در محیط جغرافیایی که در آن زندگی می کند، متأثر از عناصر تشکیل دهنده محیط و ساختار کالبدی پیرامون او، بر پایه ی ویژگی های روان شناختی، شخصیتی، فرهنگی و اجتماعی شخص بوده، که در فضا رخ می دهد. ساختار کالبدی محیط، فرصت های متعددی را برای بروز رفتار فضایی افراد ایجاد می کند. مکان پایدار به عنوان محیط ایده آل و پاسخده، نشانگر میزان کیفیت محیط بوده و به نسبتی که قابلیت های عرضه شده در محیط بیشتر باشد، افراد بر اساس فرایندهای ادراک- شناخت و انگیزش های درونی، ارتباط مؤثرتری با محیط برقرار می کنند. درواقع ساختار کالبدی، مجموعه ایست متشکل از فضاها و عناصر فرعی که در کنار یکدیگر عنصر اصلی و کلیت طرح را شکل می دهند. این عناصر شامل: فضاهای داخلی، خارجی، مکان یابی، چیدمان و غیره است که متغیر های فیزیکی همچون صدا و نور رفتار فضایی فرد را در محیط تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش موجود، محصول مطالعه چندین منبع و مرجع هماهنگ با موضوع (روش کتابخانه ای) و میدانی (مشاهده عینی-مصاحبه دقیق) بوده و هدف از ارائه این مقاله، بررسی عوامل و مؤلفه های کالبدی مؤثر بر رفتار فضایی و تبیین راهکارهای مناسب در جهت بهبود کیفیتی، در ساختار کالبدی محیط فیزیکی است. در این پژوهش پایانه مسافربری استان همدان، به عنوان نمونه موردی، انتخاب شده است.
معرفی ملاحظات کیفی مهم در کاربرد مجدد پهنه های متروکه و ساماندهی آنها در قالب یک چهارچوب کیفیت سنجی مطالعه موردی: پادگان دوشان تپه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
93 - 105
حوزههای تخصصی:
کاربرد مجدد پهنه های متروکه، از جمله پروژه های شهری است که به دلیل ماهیت پیچیده و چند بُعدی مسئله پهنه های متروکه، نیازمند توجه به دسته ای از ملاحظات کیفی می باشد. تاکنون صاحب نظران حوزه کاربرد مجدد در قالب پژوهش ها و پروژه های مختلفی به معرفی این ملاحظات پرداخته اند. در این میان، یکی از مسائل قابل پیگیری درباره ملاحظات ارائه شده، نحوه ساماندهی و اولویت بندی آنها برای کیفیت سنجی پروژه های کاربرد مجدد در داخل کشور است. هدف از پیگیری این مسئله، فراهم سازی زمینه ای برای آشناسازی متخصصان داخلی با ملاحظات کیفی قابل توجه در کاربرد مجدد پهنه های متروکه و تسهیل امر کیفیت سنجی پروژه های داخلی است. این مقاله از نوع کاربردی و روش آن در بخش چارچوب نظری، توصیفی- تحلیلی است و با پیمایش کتابخانه ای در میان 52 مورد متن و گزارش در حوزه کاربرد مجدد پهنه های متروکه، به دست می آید. روش مقاله در بخش چارچوب مفهومی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و داده های به دست آمده درباره پادگان دوشان تپه انجام می شود. این مقاله مشخص کرد که تاکنون محققان، به ملاحظات مختلفی برای استفاده در فرآیند کاربرد مجدد پهنه های متروکه اشاره کرده اند. برخی از این موارد عبارتند از: توجه به برنامه ریزی یکپارچه، نوآوری، انتخاب و ترکیب مناسب کاربری های نهایی، توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و خدماتی بافت، شرایط تاریخی و زیست محیطی پهنه، حفظ و گسترش زیرساختها و ساختمانهای موجود، استقرار اختلاط کاربری، استفاده از کاربریهای شرطی، موقتی و با زمانبری کم و ... . مناسب سازی این ملاحظات برای استفاده در ارزیابی کیفی پروژه های توسعه مجدد در قالب یک چارچوب کیفیت سنجی سه حوزه ای (محتوایی، رویه ای و اجرایی) و سه مقیاسی (خود پهنه، محدوده بلافصل و محدوده شهری) حاکی از این نکته است که کیفیت طرح حداقل مستلزم سه اقدام جداگانه است؛ تهیه طرحی که به توسعه پایدار پهنه متروکه و بافت پیرامونی منجر شود، یکپارچه سازی طرح کاربرد مجدد با سایر برنامه های شهری مرتبط با پهنه متروکه و محدوده پیرامونی آن و تهیه طرح با توجه به جایگاه و اولویت توسعه ای هر پهنه متروکه در میان سایر پهنه های متروکه موجود در مقیاس منطقه یا شهر. کاربست چارچوب کیفیت سنجی پیشنهاد شده در این مقاله درباره برنامه های مرتبط با کاربرد مجدد پادگان دوشان تپه نشان داد، در عین حالی که در این برنامه ها به ملاحظات محتوایی توجه کافی شده است، اما به دلیل غفلت و یا عدم وجود موضوعیت، ملاحظات کیفی در حوزه رویه ای و اجرایی کمرنگتر است.
استفاده از روش ساخت سناریوی مرجع برای شناخت تاثیرات توسعه پراکنده شهری بر محیط های طبیعی
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی و توسعه شهری همواره یکی از مهم ترین چالش های پیش رو در مباحث برنامه ریزی منظر و مدیریت اکوسیستم های طبیعی بوده است. این پژوهش، در پی آن است تا با استفاده از روش ساخت سناریوی مرجع، شکل توسعه پراکنده شهری حاصل از سکونت، تفریح و انجام فعالیت های گردشگری را در اکوسیستم دره گنجنامه واقع در حومه شهر همدان به نمایش بگذارد. بدین منظور از هفت فرضیه و چهار معیار برای شبیه سازی توسعه پراکنده شهری در دره گنجنامه طی دو دوره زمانی ده ساله از 1392 تا 1402 و 1402 تا 1412، استفاده شده است. برای ساخت فرضیه ها و انتخاب معیارها سه ویژگی شامل تکرارپذیری، توجیه پذیری عقلانی و منطق دانش بنیان در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش به شیوه مرکب شامل انواع روش های کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد تا سال 1412 خورشیدی، بیش از 10 درصد از پوشش طبیعی زمین در اکوسیستم دره گنجنامه تحت تاثیر رشد پراکنده شهری و فعالیت های مربوط به آن تغییر شکل یافته و به محیط انسان ساخت غیرطبیعی تبدیل خواهد شد.
اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 22 گانه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه بخشی از سلسله مراتب سیستم فضایی و تقسیمات سیاسی- جغرافیایی هر کشور بر اساس شاخصه های مختلفی مانند نوع حکومت، مدیریت، سطح آگاهی، علاقمندی اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیم گیری شکل می گیرد. از آنجا که هر عنصر در چارچوب ویژگی های عملکردی اش قابل تعریف است، لذا براساس نقش های مختلفی که در زیرسیستم های نظام شهری تعریف می شود، می توان انواع مختلفی از اجزای تشکیل دهنده سیستم را شناسایی نمود. با توجه به نقش مدیریت یکپارچه شهری به عنوان سیستم و عامل کنترل و هدایت نظام شهری در کلان شهرها، م ی توان از عناصر تحت نظارت مدیریت یاد شده ی عنی مناطق ش هرداری به عنوان عناصر تشکیل دهنده سیستم شهری نام برد. از طرفی دیگر وسعت و پراکندگی کلان شهرها نیازمند تعادل در حجم عملیاتی متناسب با توان آن می باشند. هدف از این تحقیق اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه شهری مناطق تهران به منظور حل مسائل مدیریت شهری بوده است. روش تحقیق در این مقاله به دو صورت توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به هدف پژوه ش از روش های تصمیم گیری چ ندمعیاره، مدل های تحلیلی (VIKOR و AHP) جهت رتبه بندی مناطق شهری تهران استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده که از میان مناطق شهری تهران، منطقه 6 شهرداری از مسأله خیزترین مناطق شهری بوده، پس از آن نیز مناطق شهری 2 و 14 قرارداشته است. هم چنین نتایج این مدل نشان داده که مناطق شهری 16، 8 و 22 از نظر سیستم مدیریت شهری مشکلات کم تری نسبت به دیگر مناطق دارابوده است. در نهایت تحلیل های فضایی جهت اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه شهری در منطقه مورد مطالعه صورت گرفته و پیشنهاداتی نیز ارائه گردیده است.
بررسی شاخصه های توسعه پایدار در محله های حاشیه نشین مطالعه موردی: محله قلعه کامکار قم
حوزههای تخصصی:
امروزه اسکان غیررسمی در شهرها به عنوان معضلی اساسی به شمار می رود، رشد سکونتگاه های غیررسمی و نامنظم، شکل گیری جزیره های فقر در حاشیه و درون شهرها به دلیل حذف اقشار کم درآمد از نظام برنامه ریزی و یا لحاظ نکردن آن به صورت فعال و به عنوان گروه های هدف در سیاست گذاری ها، تخریب محیط زیست، فقدان خدمات شهری، نزول زیربناهای موجود ازجمله بحران های مربوط به این موضوع هستند. این مقاله باهدف شناخت شاخصه های کالبدی، جمعیتی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی توسعه پایدار، هم چنین میزان برخورداری از خدمات سعی در تحلیل و بررسی سطوح پایداری محلات را دارد. محدوده موردمطالعه شهر قم بوده و به صورت موردی محله قلعه کامکار این شهر موردبررسی قرار خواهد گرفت. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی بر پایه پیمایش است و از ابزار پرسشنامه و مصاحبه به جهت جمع آوری اطلاعات میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل کلیه خانوارهای ساکن در محله قلعه کامکار شهر قم است که بر اساس آمار موجود، 9019 خانوار می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و واریانس به دست آمده از پیش آزمون با سطح اطمینان 95/0،370 خانوار محاسبه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که محله قلعه کامکار قم از مشارکت اجتماعی و تعلق شهروندی پایینی برخوردارند و ازنظر برخورداری از خدمات ارائه شده در این محله در سطح مطلوبی قرار ندارد، هم چنین با توجه به گسترش فقر و بیکاری حاشیه نشینان بیش تر در معرض آسیب های اجتماعی اند. شایان ذکر است که وضعیت اسفبار زندگی و شکاف عمیق بین سطح زندگی در این محدوده با بافت اصلی شهر، از ویژگی های منحصربه فرد این محله است. به طوری که عواملی از قبیل مهاجرت از نقاط فقیر روستایی، فقر ساکنان و هم چنین، ناکارآمدی مدیریت شهری از سطوح کلان تا خرد این مسئله را ایجاد و تشدید کرده است.
بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی فلکه های شهری (نمونه های موردی: هشت میدان اصلی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای تکامل و تعاملات انسان از ابتدای تاریخ اسلام دارای اهمیت بوده است. میادین شهری یکی از فضاهای عمومی در شهر هستند که نقش تأثیرگذاری در هویت بخشی به فضاهای شهری، ادراک شهروندان از محیط، تعلق مکانی ساکنین و خاطره انگیزی شهروندان از شهر را بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی در هشت فلکه منتخب کلان شیراز، شامل فلکه های آزادی، معلم، شهدا، قائم، ارم، ولی عصر، ستاد و نمازی با کمک روش کاربردی توصیفی پیمایشی پرداخته است. انتخاب نمونه با کمک نمونه گیری دارای معیار بوده است که شامل اهمیت تاریخی، موقعیت قرارگیری در شهر، وسعت آنها، وضعیت تخریبی و یا سلامت است. بر اساس مبانی نظری پژوهش پنج دسته مؤلفه شامل هویتی، زیباشناختی، کیفیت تاریخی، اجتماعی وکالبدی با بیست زیرمؤلفه ارزیابی شده اند. جامعه آماری پژوهش 280 نفر از مردم با نمونه گیری تصادفی ساده بوده اند، پرسشنامه محقق ساخته با کمک نظر متخصصین بکار گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد هویت مکانی، زیبایی فلکه های آزادی و ارم با میانگین های به ترتیب 92/3 و 26/4، بالاتر از حد مطلوب و P مثبت را به خود اختصاص داده، فلکه نمازی در حد مطلوب با میانگین 13/3 در سطح Pکمتر از 05/0 و فلکه های شهدا، اطلسی، ستاد، ولی عصر و معلم با میانگین های 56/2، 30/2، 56/2، 86/1 پایین تر از حد مطلوب 1 با P منفی می باشد. در بین کل مؤلفه های اصلی در این پژوهش فلکه ارم از مطلوبیت بالا و P مثبت، میانگین بالاتر از میانگین فردی را داراست و فلکه ولی عصر با P منفی با امتیاز بین 1 و 2 و میانگین پایین تر از میانگین فردی از پایین ترین مطلوبیت برخوردار است.
تغییر آب و هوا و مخاطرات آب و هوا یی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تهران در جنوب کوههای البرز، امروزه مواجه با سه نوع مخاطره آب و هوایی است، مخاطره آب و هوایی ناشی از جغرافیا، مخاطره آب و هوایی ناشی از پایداری هوا و مخاطره آب و هوایی ناشی از گرمایش جهانی. هدف از این پژوهش مطالعه این سه نوع مخاطره در شهر تهران است. روش کار در این پژوهش بررسی روند تغییرات عوامل سینوپتیکی است که تحت تأثیر گرمایش جهانی و توسعه شهری دچار تغییراتی شده اند. بدین منظور ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال جهت تغییرات پر ارتفاع جنب حاره ای در دو بازه زمانی 5 ساله، بازه اول از 1948 تا 1952 و بازه دوم از 2010 تا 2014، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در بازه های زمانی نزدیک تغییراتی در ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 ژئوپتانسیل رخ داده است که باعث افزایش مخاطرات در شهر تهران شده است. بر اثر تغییرات آب وهوایی در دهه های اخیر، پایداری هوا و دوره تسلط آن بر نیوار شهر تهران افزایش یافته است. پایداری هوا در تهران به دو گروه پایداری های حرارتی و پایداری های برودتی تقسیم می شوند. عوامل انسان ساخت باعث تشکیل جزیره حرارتی، افزایش ارتفاع LCL شده و تراز تراکم هوا را به ارتفاع بالاتری انتقال داده است. تغییر میدان باد شهری، تشدید توربولانس های جوی، تشدید گرادیان های ترمودینامیک، فربه ای سیکلون های مهاجر ، از اثرات جزیره حرارتی شهر هستند
تبیین رابطه زیرساختهای شهری و جهانی شدن دولت محلی کلان شهری
حوزههای تخصصی:
برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را می توان از پیش شرط های تحقق رشد و توسعه شهرها جهان توسعه یافته دانست. زیر ساختهای شهری که از قوی ترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری هستند، طیف گسترده ای از فرودگاه-های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی، زیرساختهای ورزشی حرفه ای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل می شود. امروزه به مدد جهانی شدن و تغییر ساختار و عملکرد شهرها ، مدیریت شهری یا همان دولت های محلی از اختیارات فراوانی در توسعه محلی با رویکرد فراملی برخوردار شده اند. از این رو برنامه-ریزی توسعه شهری با تاکید بر زیرساختهای شهری مبتنی بر استانداردهای جهان شهری در راستای رقابتهای مکانی و ارتقای منزلت شهری بیش از پیش در علمکردهای دولتهای محلی متجلی می گردد.
پژوهش حاضر از نوع نظری و با روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. هدف از انجام این پژوهش تبیین چارچوب نظری نقش زیرساختهای شهری در جهانی شدن کلان شهرها با عاملیت دولت محلی کلانشهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد نظر به نقش و اهمیت دولتهای محلی در ایجاد زیرساختهای شهری جهانی و همچنین پیوند زیرساختهایی از قبیل: فرودگاه های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی و آثار معماری با برند جهانی، با اقتصاد شهری وکسب منزلت شهری در فرایندهای جهانی، دولت های محلی کلان شهری با رویکرد فضایی با تغییرات اساسی در زیرساختهای شهری بامقیاس ملی و تلاش برای فراهم سازی زیرساختهای مذکور با استاندادهای جهانی می تواند ظرفیت های لازم بنیادینی را برای پیوند با شبکه شهرهای جهانی بدست آورند.
تحلیل اهمیت عملکرد گردشگری پایدار: با استناد بر عوامل زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
45 - 59
حوزههای تخصصی:
با نمایان شدن ابعاد منفی توسعه، بدون توجه به پایداری آن، امروزه مفاهیم جدیدی در ابعاد مختلف آن مطرح شده است. یکی از این مفاهیم گردشگری پایدار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی بر گردشگری پایدار انجام یافته است. در این زمینه، پس از مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق، ابعاد و مؤلفه های زیست محیطی و اجتماعی بر گردشگری شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است و از پرسشنامه به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران و کارشناسان صنعت گردشگری استان یزد تشکیل می دهد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. در این فرایند، با بررسی عوامل تأثیرگذار بر گردشگری پایدار از بعد زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی از ماتریس اهمیت عملکرد برای مقایسه دیدگاه گردشگران و کارشناسان در حوزه گردشگری استفاده شد. نتیجه به دست آمده در این پژوهش، تفاوت اندکی بین دیدگاه گردشگران و کارشناسان درباره عوامل اجتماعی نشان می دهد؛ در حالی که عوامل زیست محیطی از دیدگاه کارشناسان مهم تر ارزیابی شد.
تحلیل شاخص های خلاقیت شهری در نظام سکونتگاهی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور عصر جهانی در قالب شبکه ها و جریان سرمایه، کالا و خدماتو همچنین با تمرکز عصر پساصنعت بر تولید دانش و اطلاعات، نقش شهرها بسیار مهم، مؤثر و حیاتی است و به همین دلیل در عصر فراصنعت برخلاف عصر صنعت که صنایع، محرک اصلی توسعه هستند؛ شهر خود بستر توسعه و ایجاد عصر پساصنعت گردید. در این بین هر شهری که بستر مناسبی را برای تولید دانش، حفظ و ترویج سنت ها، حضور نهادها، هویت محلی و شهری، صنایع خلاق، اقتصاد خلاق و افراد خلاق مهیا سازد، مطمئناً در توسعه همه جانبه گام موفق تری بر می دارد. ظهور ایده «شهر خلاق» از اواخر دهه 1980 که تلاشی برای بازسازی شهر در سطح جهانی بود، بر این متن استوار است که همیشه بیشتر از پتانسیلی که در یک مکان وجود دارد و یا ما فکر می کنیم، می توان از آن استفاده کرد. این تحقیق با هدف ارزیابی وضعیت شهرهای مراکز شهرستان های مازندران بر اساس شاخص های شهر خلاق انجام شده است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی بوده و جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از روش کتابخانه ای استفاده شد. در این تحقیق ضمن شناسایی مهمترین شاخص های شهر خلاق، با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای فازی (الگوریتم C-Means) اقدام به خوشه بندی شهرهای استان شد و در ادامه با استفاده از تکنیک ویکور، رتبه بندی این شهرها صورت گرفت تا میزان توسعه یافتگی شهرها بر اساس خلاقیت مورد بررسی قرار بگیرد. نتایج حاصله نشان داد که هرچند قرارگیری شهرها در خوشه های متفاوت، رابطه معنی داری با توزیع و پراکندگی آنها در سطح استان ندارد، اما تمرکز اصلی شهرهای استان به لحاظ توسعه یافتگی از منظر شاخص های شهر خلاق، بر شهرهای مرکزی استان است. همچنین این مطالعات نشان داد که شهر ساری (مرکز استان) و شهر بابل، علاوه بر قرارگیری در یک خوشه (با میزان تعلق 932/0 و 835/0)، به لحاظ توسعه یافتگی نیز در جایگاه نخست و شهرهای گلوگاه، عباس آباد و سورک در رتبه های آخر قرار دارند.
تحلیلی بر توزیع فضایی جمعیت و خدمات شهری با تاکید بر عدالت اجتماعی و نابرابری های شهری (مطالعه موردی: محلات شهر فیروزآباد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع عادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، ﭘﺮاکﻨﺶ بهینه و اﺻﻮﻟی خدمات و امکانات شهری، ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ عدالت اجتماعی، در ﻓﺮآیﻨﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریﺰی ﺷﻬﺮی از اﻫﻤیﺖ زیﺎدی ﺑﺮﺧ ﻮردار اﺳ ﺖ. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات در محلات شهر فیروزآباد جهت برقراری پراکنش متناسب یا متعادل آنها در محلات شهر است. بر این اساس، روش تحقیق ""توصیفی- تحلیلی"" و جامعه آماری، 12 محله شهری براساس تقسیمات کالبدی مسکن و شهرسازی است. شاخص های مورد استفاده، 17 شاخص توزیع خدمات در سطح محلات شهر فیروزآباد است. یافته ها بر اساس نتایج ضریب آنتروپی نشان دهنده گسترش برابری و تعادل نسبی در توزیع جمعیت محلات دوازده گانه شهر فیروزآباد است. همچنین بررسی میزان ضریب رگرسیون با مقدار 372/0 بین جمعیت و مساحت محلات شهر بیانگر عدم وجود رابطه معنی داری بین دو متغیر است. در حقیقت جمعیت پذیری نواحی شهری مطابق با مساحت موجود محلات نبوده است. بر اساس روش امتیاز استاندارد شده نیز بیشترین نابرابری در توزیع فضایی مربوط به شاخص خدماتی آموزش عالی، جهانگردی و پذیرایی و مراکز ورزشی و کمترین مربوط به خدمات حمل و نقل و انبار است. بر همین مبنا، محله 5 از ناحیه 2 به عنوان متعادل ترین محله و محله سه از ناحیه دو به عنوان نامتعادل ترین محله شهری از نظر توزیع بهینه خدمات شهری شناخته شده اند. ضریب رگرسیون خطی نشان می دهد توزیع خدمات در محلات شهر فیروزآباد متناسب با افزایش جمعیت و نیازها نبوده است. بنابراین ارتقای شاخص های خدمات شهری و توزیع متعادل آنها باید در اولویت قرار گیرند. در این راستا کنترل گسترش افقی و افزایش تراکم به ویژه در محلات 5 و 6 از ناحیه دو، ایجاد و تقویت زیرساخت های خدماتی و رفاهی در محلات کم برخوردار، ارایه امکانات و خدمات شهری به محلات 1 و 4 و 6 از ناحیه یک و محلات 2 و 3 از ناحیه دو به عنوان محلات ناپایدار و غیره پیشنهاد می شود.
اولویت بندی عوامل مؤثر در بهبود پایداری اجتماعی-کالبدی طرح های بهسازی و نوسازی شهری (نمونه موردی مرکز شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناموفق بودن اجرای طرح های بهسازی و نوسازی شهری گذشته باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه ها شد این پایداری زمانی می تواند اجرا شود که به بحث مشارکت و نظرات ساکنین توجه شود. بنابراین هدف از این پژوهش کشف متغیرها و عامل های اصلی مؤثر در پایداری پروژه های شهری است. بدین منظور در این مقاله مفهوم برنامه ریزی پایدار شهری و عوامل اساسی برای افزایش این پایداری در پروژه های شهری را بررسی و تحلیل می نماییم برای بررسی این عوامل 379 پرسشنامه بین شهروندان محلی تکمیل و ارزشیابی شده اند. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی است از روش های اسنادی، میدانی و تحلیلی استفاده شده، ولی روش نمونه برداری، روش تصادفی است که با استفاده پرسشنامه صورت می گیرد و ابزار تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS می باشد که با استفاده تحلیل عاملی صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی شاخص های مختلف نشان می دهد که عوامل تعیین کننده برنامه ریزی پایدار، ترکیبی از عوامل ""دسترسی به خدمات شهری و فضای سبز""، ""رضایت از وضعیت رفاهی و اقتصادی""، ""وضعیت زیست محیطی، آلودگی و بیماری های ناشی از آن""، "" پایداری امنیت و اجتماعی محلات شهری ""و مشارکت ساکنین و حس تعلق به شهر هستند، در واقع این عوامل باعث افزایش پایداری اجتماعی پروژه های محلی نوسازی و بهسازی شهری می شوند.
سنجش کیفیت ذهنی زندگی در محلات شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (مطالعه موردی: محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی شهری معمولاً از طریق شاخص های ذهنی حاصل از پیمایش و ارزیابی ادراکات و رضایت شهروندان از زندگی شهری و یا با استفاده از شاخص های عینی حاصل از داده های ثانویه و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخص ها اندازه گیری می شود. هدف پژوهش حاضر، سنجش کیفیت زندگی نواحی شهر زنجان نمونه موردی محلات کارمندان و اسلام آباد با استفاده از شاخص های ذهنی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پیمایش خانوارهای شهری در شهر زنجان جمع آوری شده است.برای سنجش کیفیت ذهنی زندگی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره Vikor و AHP و روش های آماری از قبیل میانگین و تحلیل واریانس، ANOVA و T-testو تحلیل و ارزیابی روابط آن با برخی از خصوصیات فردی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که اولاً میزان رضایت ساکنین براساس شرایط اجتماعی،فرهنگی و مذهبی،اقتصادی،کالبدی و زیست محیطی درمحلات برنامه ریزی شده و سکونتگاه غیررسمی متفاوت است. ثانیاً کیفیت زندگی خانوار با سطوح مختلف وضعیت شغلی،سطح تحصیلات، میزان درآمد،میزان سن،تعداد اتاق برای خانوار و تعداد خانوار در مسکن در محلات برنامه ریزی شده و سکونتگاه غیررسمی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی ارتباط متقابل کاربری های ورزشی و حمل ونقل شهری در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه ی متقابل بین کاربری اراضی و سیستم حمل و نقل شهری جدایی ناپذیر و دو جزء تشکیل دهنده ی یک واقعیت محسوب می شوند. در این مقاله رابطه ی کاربری های ورزشی با حمل و نقل و تراکم جمعیّت شهری با استفاده از مدل دسترسی هنسن بر اساس سلسله مراتب ساختار فضایی شهر سنجیده شده است. سپس پراکنش فضایی انواع مراکز ورزشی نسبت به سلسله مراتب شبکه ی ارتباطی با استفاده از مدل تحلیل شبکه در محیط نرم افزارGIS به منظور سنجش میزان تولید و جذب سفرهای ورزشی تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد وسعت کاربری های ورزشی در شهر مشهد 2409911 متر مربع (137 قطعه) می باشد که 2/1 درصد از مساحت کل شهر است. سرانه ی این کاربری در مشهد 95/0 متر مربع می باشد که با سرانه ی پیشنهادی طرح جامع (91/2 متر مربع) فاصله ی زیادی دارد. ضریب موران نیز بر عدم رعایت عدالت در توزیع فضایی مراکز ورزشی دلالت دارد. همچنین بر اساس شاخص هنسن، دسترس04/37% از جمعیّت شهر مشهد به مراکز ورزشی پایین تر از متوسط می باشد. مراکز ورزشی نسبت به شبکه ی ارتباطی فقط 8/52 درصد از سطح شهر را تحت پوشش خود قرار می دهد و حدود 3/31% از این مراکز نیز نسبت به شبکه ی ارتباطی بطور نامناسب مکان یابی شده اند، بطوری که پرترافیک ترین مناطق مشهد (مناطق ترافیکی 1 و 2) جذب کننده ی بیشترین سفرهای ورزشی (31/32%) می باشند. بنابر این پیشنهاداتی مانند هماهنگی برنامه ریزی کاربری اراضی و حمل نقل و تناسب سلسله مراتب کاربری ورزشی با سلسله مراتب شبکه ارتباطی همجوار ارایه می شود.