فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۳۶-۳۱۳
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله معرفتشناسی فازی و دلالتهای روششناختی آن در معماری و شهرسازی با تاکید بر ضرورت اتخاذ رویکردهای علمی و روش شناسانه در پژوهش های معماری و شهرسازی، برخلاف برخی عقاید و نظرات است. مدعای تبیینی این مقاله آن است که زیربنای معرفت شناسی علوم معماری و شهرسازی بر پایه های روایت دو ارزشی صفر و یک از حقیقت استوار است، که این نوع روایت از حقیقت علمی، با واقعیت های این علوم ناسازگار است؛ چرا که ماهیت علم و به تبع آن، علوم یادشده نیز حقیقتی چندارزشی، مبهم، درجه-بندی شده،و یا به اصلاح ماهیتی فازی دارند. با توجه به ماهیت معرفت شناختی مدعای مقاله، شواهد ارائه شده نیز معرفت شناشانه است. برای اثبات مدعای تبیینی، دستگاه معرفتی فازی معرفی و مبانی هستی شناختی و روش شناختی آن تبیین می گردد. بر اساس قاعده عملیاتی سازی مفاهیم، عملیاتی سازی تابع عضویت فازی و استدلال تجربی فازی با ذکر مثالی از پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری مطالعه شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که ماهیت پژوهش ها در معماری و شهرسازی با معرفت شناسی فازی و مبانی آن سازگارتر است تا معرفت شناسی دو ارزشی.
Theoretical study of factors affecting the implementation of poverty reduction policy in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article seeks to identify and classify the micro factors affecting the implementation of poverty reduction policy in Iran. The existence and spread of poverty in society, in spite of the existent policy programs is the sign of some weaknesses in the executive models of policy. Policy making in the field of poverty reduction theoretically is classified into several categories different factors are involved in the implementation of the policies. In identifying the diverse factors affecting the execution of policies, we finally could achieve the characteristics of policy, formation of policy, layers and levels involved in policy, factors affecting the response of executive factors of policy, inter-organizational relationships, impact of the feedback of the target population, and macro environmental factors which can be classified into policy , institutional, and micro settings.
Study of Environmental Security in the City Case study: Regions 1 and 4 of Arak(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۱۸-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
Security has always been one of the most basic needs of human and improves social interactions, personal and social peace, prosperity of the people and thus caused the improvement of society. Modern urban spaces admitting to crimes and aberrations resulting in lack of security in the city, Security Survey in urban areas is an important issue. This paper examined the impact of residents' sense of safety in urban areas. It uses applied research and descriptive analysis. Quantitative methods and techniques used for evaluating data from the survey (see questionnaire). It studied two areas of Arak city: Hepco (Zone 1) and Ayatollah Saeedi (zone 4) .Research findings suggest that environmental differences are effective on the level of security in the city. People who live in zone1 feel more security than residents of zone 4 at night. Also the women feel more insecurity than men at night. Also between 4 studied subjects (men and women of both areas) men and women of zone 4 use other places for shop and fun more than men and women of zone 1. Also in both areas women use other places more than men .both groups have same ideas about the safe and unsafe places. The majority of them evaluate silent streets, one-way streets and low traffic areas as insecure places. In addition, people considered the presence of police and security forces, promoting the cultural and pay more attention to city design as an important factor of creating the sense of security.
بررسی نقش معماری در طراحی فضاهای شهری؛ نمونه موردی: فضاهای آموزشی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۴۰-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
پیش از ظهور سیستم های نوین آموزشی، آموزش معماری در قالب مدرسه و دانشگاه به شیوه سنتی انجام می گرفت، آموزشی هدف دار بود و مهارتی به شاگرد آموزش داده نمی شد مگر آنکه راهِ به کار گرفتن آن نیز نشان داده می شد. این آموزش از طریق نظری و عملی، توامان و در محل خلق اثر صورت می گرفت. در آموزش معماری به شیوه مدرن، به تدریج از اهمیت آموزش به شیوه عملی کاسته شده و جای آن را تئوری-هایی بدون درک شیوه استفاده از آنها پُر کرده است. هم اکنون کارگاه معماری، جولانگاه اندیشه هایی است که به شاگردان تحمیل می شود، بدون آنکه امکان آزمون درستی یا نادرستی نظریات فراهم باشد. در این مقاله، ابتدا با روش تحلیلی- استدلال منطقی و ابزار گردآوری داده مشتمل بر: بررسی اسناد و مطالعات کتابخانه ای به بررسی نحوه آموزش و فضای آموزشی هنر معماری در روند توسعه این شاخه ارزشمند از هنر پرداخته شده است. سپس با انجام مطالعات میدانی و به کمک مشاهده و مصاحبه با صاحب نظران، نوع نگرش به هنر معماری و آموزش آن در دوره جدید مورد مطالعه قرار گرفته است. در مرحله بعد با توجه به عوامل کارآمد و ناکارآمدی های موجود در فضای آموزش مدرن و نیازها و امکانات آموزشی، به بررسی چگونگی فضای مدرسه در معماری معاصر پرداخته شده است. نهایتاً با ارائه الگوهایی ازمقتضیات یک مدرسه معماری کارآمد، طراحی مدرسه معماری در بستر مشخص شده صورت پذیرفته است.
تحلیل توزیع فضایی و میزان دسترسی به بوستان های شهری (مطالعه موردی : شهر شیراز )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی پراکنش فضایی و میزان دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری از جمله بوستان ها از اهمیت زیادی برخوردار است و نقش اساسی در دستیابی به عدالت و برابری اجتماعی و مکانی در هر جامعه دارد. در این مقاله، الگوی توزیع فضایی و میزان و سطح دسترسی به بوستان های شهری شیراز بررسی شده است. از برخی ابزارهای تحلیل فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی مانند بافرینگ تحلیل نزدیک ترین همسایگی و برخی از روش های کمی مانند ضریب آنتروپی، منحنی لورنس، ضریب جینی، ضریب مکانی، ضریب توزیع و روش سنجش سطح تمرکز جهت اندازه گیری میزان تمرکز و نحوه توزیع بوستان های شهری در سطح مناطق مختلف شهر شیراز استفاده شده است. بر اساس بررسی 169 بوستان شهری، توزیع کل بوستان ها در شهر شیراز نیمه متعادل است و تفاوت کمی از این نظر در بین مناطق وجود دارد. با وجود این، توزیع بوستان های منطقه ای، ناحیه ای و به ویژه شهری در سطح شهر متعادل نیست و بعضی از مناطق (برای مثال، منطقه 6) به این نوع بوستان ها دسترسی ندارند. نتایج روش بافرینگ در GIS نیز نشان داد که علی رغم کمبود دسترسی به انواع بوستان های همسایگی، محلی، ناحیه ای، منطقه ای و شهری در بیشتر مناطق، منطقه 6 محروم ترین منطقه است و مناطق 2، 4 و 8 از بهترین دسترسی برخوردارند. نتایج این روش همچنین نشان داد که همه بوستان ها در شهر شیراز 74 درصد از شهر را پوشش می دهند و فقط 26 درصد از کل شهر با کمبود دسترسی به بوستان ها مواجه است.
ارزیابی توسعه کالبدی شهر دامغان بر اساس تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، توسعهفیزیکیورشدجمعیتیشهرهایایرانبسیارسریعوشتابندهعملکردهاست،به طوری که رشدوگسترش شهرهابهصورت نوعیمعضلیامسئلهدرآمدهولزومتوجهبهمسائلشهریوبه ویژهمسائلکالبدیآندر قالبچارچوبیعلمی، اهمیتوضرورتیافتهاست. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی برآناستتاباارزیابی توسعه کالبدی شهرها به فراهمکردناطلاعاتتحلیلی در زمینهابعادمختلف رشدوتوسعهکالبدیشهر،ماهیت مسائلوعواقبناشیازآنبپردازد. در این پژوهش شهر دامغان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد، جمعیت شهر در طی 55 سال، بیش از 6 برابر و همچنین مساحت آن بیش از 15 برابر رشد داشته است. اطلاعات گردآوری شده به روش اسنادی و میدانی، به کمک تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از مطالعه الگوی توسعه کالبدی شهر بیان می دارد که با گذشت زمان هرچه به سال 1390 نزدیک شده ایم، توسعه شهر به سوی پراکندگی و پراکنش افقی نیل داشته است.
بررسی پتانسیل زمین لغزش با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (AHP و TOPSIS) در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نواحی مستعد پدیده زمین لغزش و رتبه بندی آنها به عنوان یک مخاطره عمده در مناطق کوهستانی ایران را می توان یکی از گام های اولیه در برنامه ریزی های توسعه ای و عمرانی دانست. در مقاله حاضر وضعیت زمین لغزش های استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل های TOPSIS و AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. در این روش ها گزینه های مورد نظر را شهرستان های استان (شهرکرد، کوهرنگ، فارسان، بروجن، اردل و لردگان) و معیارهای مؤثر را نیز شیب، کاربری اراضی، سازندهای زمین شناسی، ارتفاع، تراکم آبراهه ها، بارش سالانه و فاصله از جاده تشکیل می دهند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مورد نیاز در محیط GIS و امتیازدهی به هر کدام از معیارهای مؤثر، در نهایت نتایج بکارگیری مدل های مذکور نشان می دهد که عامل زمین شناسی با وزن تقریبی 2669/0 مهم ترین و شاخص تراکم آبراهه ها با وزن تقریبی 0192/0 کم اهمیت ترین معیارها می باشند. همچنین بررسی وضعیت پتانسیل رخداد زمین لغزش در محدوده مورد مطالعه، حاکی از وجود تفاوت در نتایج بدست آمده از بکارگیری مدل های AHP و TOPSIS است. تفاوت مذکور شرایط را برای استفاده از استراتژی های اولویت بندی (میانگین رتبه ها، بردا و کپ لند)، با ترکیب نتایج حاصل از مدل های AHP و TOPSIS فراهم کرد. نتایج به دست آمده از این امر نشان دهنده وجود بیشترین پتانسیل رخداد این پدیده طبیعی در شهرستان های اردل، کوهرنگ و فارسان و کمترین پتانسیل در شهرستان بروجن می باشد.
ارزیابی اثرات محیط زیستی احداث پیاده راه پل طبیعت و بهبود عملکرد اکولوژیک آن در محدوده جغرافیایی منطقه 3 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش روزافزون جمعیت شهرها، آلودگی محیط شهرها، سبک زندگی آپارتمان نشینی، فاصله گرفتن از محیط طبیعی و غیره، ضرورت نیاز به فضا های اجتماعی، جذاب و آرامش بخشی مانند پیاده راه ها در شهرها روزبه روز افزایش یافته است. پل طبیعت واقع در منطقه سه تهران با مساحت 7000 مترمربع، اولین پل صرفاً پیاده رو در ایران است که بوستان آب وآتش و پارک جنگلی طالقانی را به یکدیگر متصل می کند. پل طبیعت جدا از مسائل اقتصادی و اجتماعی، ابعاد اکولوژیک نیز دارد و نیاز به بررسی و ارزیابی در این زمینه وجود دارد. روش تحقیق در این مقاله به این صورت است که برای ارزیابی زیست محیطی احداث پیاده راه پل طبیعت ابتدا به کمک مدل DPSIR ساختار محیط زیست منطقه بررسی شد، سپس برای ارزیابی اثرات احداث پل طبیعت از روش ماتریس ایرانی استفاده گردید و سپس برای بهبود عملکرد زیست محیطی آن از رویکرد اکولوژی سیمای سرزمین بهره گرفته شد. نتایج ارزیابی اکولوژیک احداث پیاد ه راه پل طبیعت نشان می دهد احداث این پل از لحاظ زیست محیطی کاملاً تأیید شده است. همچنین در بین اثرات، بهبود عملکرد اکولوژیک منطقه با 2 امتیاز مهم ترین اثر و در بین پیامدها نیز بهبود شرایط میکروکلیما و کیفیت هوا و زیستگاه های گیاهی به طور مشترک با 6/1 امتیاز مهم ترین پیامدها به شمار می آیند. استفاده از اصول اکولوژی سیمای سرزمینی در حال حاضر در بسیاری از شهرهای جهان در جریان است و حیات زیست محیطی و بومی این شهرها را تأمین می کند. شهر تهران نیز برای بهبود عملکرد محیط زیست خود در سطح کلان باید از این اصول پیروی کند. یکی از پایه ای ترین این اصول شکل گیری و گسترش مفهوم ماتریکس، لکه و کریدور است. بسط و ارتباط این اصل پایه ای باید به این صورت باشد که برای بهبود عملکرد محیطی احداث پل طبیعت بر اساس اصول اکولوژی سیمای سرزمین، گسترش لکه سبز بوستان آب و آتش- پل طبیعت – بوستان طالقانی با کاربری های فضای سبز و کاربری های نیازمند احیا و بازسازی در اطراف پل طبیعت لازم و ضروری است. چنین شبکه ای در طولانی مدت نه تنها موجب بهبود عملکرد اکولوژیک منطقه و سطح شهر تهران خواهد شد، بلکه می تواند بر غنای بصری، کیفیت هوا و حتی تنوع زیستی منطقه تأثیر گذار باشد و به طور کلی کیفیت حیات را در کلان شهر تهران بهبود بخشد.
بازخوانی نقش و عملکرد مدیریت شهری در تحقق محلّه ی تاریخی پایدار موردپژوهی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز زندگی اجتماعی هر شهرنشین و برقراری ارتباط با دیگران از محلّه آغاز می شود و محلّه های شهری به مثابه شاخص ترین واحد سازمان فضایی شهر، حائز نقش مهمی در پایداری شهری هستند. در نظریه های توسعه ی انسان محور، پایدای در سطح محلات (به مفهوم جامع اجتماعی، اقتصادی، زیست- محیطی و کالبدی) و همچنین شهروندمداری، دو اصل بنیادین و پذیرفته شده ای هستند که با عنوان پذیرفته شده ترین و عام ترین اصول محتوایی در جوامع مختلف، اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه معرفی می شوند؛ اما عملیاتی شدن این اصول و دسترسی به ساختارهای متناسب با آن در گرو سازمان و نظام مدیریتی کارآمد می باشد؛ مدیریتی که در سایه ی آن، سه حلقه ی مجزا اما به هم پیوسته ی محیط، اجتماع و اقتصاد در امر پایداری محلّه ای، واجد اصول و معیارهای پایداری باشند. پژوهش حاضر نیز در همین راستا، به سنجش وضعیت پایداری محلّه ای و نقش مدیریت شهری در تحقق آن، در ناحیه ی تاریخی شهر یزد، پرداخته است. برای نیل به این هدف روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی در قالب تکنیک منطق فازی و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون خطی به کار رفته است. نتایج حاصله نشان از کم لطفی مسؤولین نسبت به محلات بافت تاریخی از نظر معیارهای پایداری دارد، به صورتی که علی رغم نوسان مقادیر پایداری از 474/0 در محلّه ی گودال مصلی تا 304/0 در محلّه ی دولت آباد، اما نتایج، شرایط نامساعد پایداری و قرارگیری محلات بافت در طبقه ی ضعیف را نشان می دهد. از سوی دیگر با وجود معنادار بودن عملکرد مدیریت شهری در بعد پایداری زیست- محیطی محلّه ای، اما به طور کلی در محدوده ی مورد مطالعه بین دو متغیّر پایداری محلّه ای و مدیریت شهری رابطه ی معنادار و ضرایب همبستگی نسبتاً مناسب و قابل قبولی را شاهد نیستیم و مدیریت شهری نتوانسته است در سایر ابعاد پایداری محلّه ای نقش مؤثّر خود را ایفا کند. بنابراین توجه به رهیافتی سیستماتیک و کارشناسانه با مشارکت شهروندان می تواند به الگوی مطلوب پایداری محلّه ای و نقش فعال مدیریت شهری در بافت تاریخی شهر یزد و حفاظت از آن منجر شود.
مکان یابی محل دفن پسماند جامد شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد روزافزون جمعیت و متعاقب آن گسترش فیزیکی شهرها و حرکت به سمت مصرف گرایی، تولید زباله و مواد زاید جامد شهری را افزایش داده و دفع غیر اصولی و غیر کارشناسی پسماندها اثرات زیان بار محیط زیستی خواهند داشت. مکان فعلی دفع پسماند شهر اردبیل در شمال شهر و ضلع شرقی محور اردبیل – مشگین شهر قرار دارد. در پژوهش حاضر سعی بر این است تا با روش توصیفی- تحلیلی، تناسب اراضی سایت را با کاربری وضع موجود آن، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و مکانی بهینه برای دفع پسماندهای جامد پیشنهاد گردد. بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی پارامترهای موثر در رابطه با موضوع تحقیق انتخاب شده و نقشه های معیار پژوهش با استفاده از نرم افزار Arcgis 10.2 تهیه و با استفاده از توابع Fuzzy membership و Fuzzy overlay کلیه پارامترهای موثر در پژوهش، ارزش گذاری و استاندارد شد و در نتیجه همه لایه ها با روش همپوشانی فازی، با یکدیگر تلفیق یافتند. بعد از همپوشانی نقشه های معیار در محیط نرم افزاری در جمع بندی نهایی مشخص شد که مکان یابی محل دفن زباله فعلی مطابق با استانداردها نبوده است. مکان بهینه به منظور جانمایی محل دفن پسماند در 32 کیلومتری جنوب غربی شهر اردبیل پیشنهاد شد.
تحلیل توزیع فضایی محل اسکان مجرمین درشهرمشهد با تأکید برمحدوده های حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی، که بهموجب شهرنشینی شتابان در جهان معاصر بهوجود آمده است، نتیجه نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی است که در سطح مناطق شکل گرفته و شهرها بهویژه کلانشهرهای کشور را با مشکلات فراوانی روبهرو ساخته است. شهر مشهد بهعنوان یکی از کلانشهرهای کشور با پدیده اسکان غیررسمی مواجه است. شکل گیری مناطق اسکان غیررسمی در این شهر مشکلات فراوانی را برای مدیریت شهری فراهم کردهاست. ویژگیهای ناهنجار کالبدی در کنار ویژگیهای اجتماعی حاکم بر این محدودهها باعث شده تا این مناطق محل سکونت تعداد قابل توجهی از مجرمان شهر مشهد باشد. تحلیل عوامل مؤثر و جاذب سکونت در این مناطق از اهداف این مطالعه است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی با استفاده از مدلهای زمین آماری است. در این نوشتار تحلیل توزیع فضایی مجرمان در شهر مشهد بهلحاظ موقعیت سکونتی و اینکه این موضوع میتواند متأثر از چه عواملی باشد را مدنظر داشته است. در این راستا با استفاده از مدلهای رگرسیون اقدام به تحلیل متغیر وابسته(مجرمنشینی) در سطح محلهها گردید. مدل های مورد استفاده شامل OLS و GWR بود که به ترتیب ضرایب رگرسیونی آنها 68 و 74درصد محاسبه شد و توانایی بالاتر GWR را در مقایسه با رگرسیون معمولی ارایه کرد. در این مدلها متغیرهای مستقل مهاجرپذیری، بیسوادی و فضای سبز تأثیر معناداری بر روی مجرمنشینی داشته است که با تحلیل های بیشتری میتوان این فضاها را ناامنتر برای مجرمان و کاهش جذابیتهای آن در انتخاب محله های سکونتی برای مجرمان نمود.
اولویت بندی راهبردهای حکومت شهری در کلان شهر شیراز با استفاده از مدلSWOT- ANP
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان سیستمی باز و پویا همواره از سیستم هایی متأثر و بر سیستم هایی تأثیر می گذارد؛ در ایران نیز مدیریت شهری به تبع از سیستم اداره کشور، سنتی و نظام اداره شهرها به صورت حکومت شهری می باشد. هدف پژوهش تحلیل جایگاه حکومت شهر در شیراز و اولویت بندی راهبردهای آن می باشد. روش تحقیق نیز توصیفی -تحلیلی و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین و برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید از مدل SWOT استفاده گردید. سپس برای اولویت بندی راهبردها با استفاده از نظرات متخصصان برنامه ریزی و مدیریت شهری، از مدل ANP استفاده شد. نتایج نشان می دهد که راهبرد حمایت از قانون و جلوگیری از دخالت افراد غیر مسئول در فرایند برنامه ریزی و تصمیم گیری بیشترین امتیاز را کسب کرده است. در نهایت نیز راهبردهای تدافعی با کسب امتیاز 4541/ 0 به عنوان راهبردهای دارای اولویت اول انتخاب شده اند.
بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقه ای رفاه در استان های ایران (مطالعه مقایسه ای رفاه مبتنی بر دیدگاه هاروی و اسمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
ردیابی منابع گردوغبار در سطوح مختلف جوّ تهران با استفاده از مدل HYSPLIT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی منابع گردوغبار تهران با استفاده از مدل HYSPLITو سیستم های گردشی جو در سطوح مختلف انجام گرفت. بررسی آماری سال های 2005-1981 نشان داد، یکی از فراگیرترین وقایع گردوغباری در استان تهران در ماه می (اردیبهشت) سال 2000 رخ داده که بیش از 4 روز در ایستگاه های آبعلی، چیتگر، فیروزکوه، کرج و تهران شمال تداوم داشته است. برای رسیدن به هدف ذکر شده که تعیین کانون های ذرات گردوغبار و مسیر حرکت آن ها می باشد، ابتدا با استفاده از داده های جوی سطح بالا شامل: باد مداری، باد نصف النهاری و ارتفاع ژئوپتانسیل ترازهای 850 و 700 هکتوپاسکال، نقشه های گردشی جو از دو روز قبل از وقوع توفان روز یک می (30اردیبهشت) تا پایان روزهای دوم (31اردیبهشت)، چهارم (2 خرداد) و پنجم (3 خرداد) ماه می مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از نقشه های گردشی جو سیستم های سینوپتیکی مؤثر در وقوع پدیده گردوغبار، جهت جریانات و سرعت آن ها تعیین گردید. مدلسازی با روش ردیابی پسگرد برای تعیین مسیر حرکت ذرات غباری در 48 ساعت قبل از وقوع پدیده غبار در تهران، در سه سطح ارتفاعی 100، 500 و 1000 متری اجرا شد. با توجه به آنکه در فصل انتقالی بهار هنوز سیستم های فشار عرض های شمالی بر روی ایران فعال هستند، بنابراین در مطالعه حاضر نتایج تحقیق بدون اثر این سیستم ها نبوده است. مشاهدات تراز 700 هکتوپاسکال نشان داد یکی از سیستم های فشاری مؤثر در وقوع گردوغبار و تعیین مسیر آن ها پرفشار مستقر بر روی عربستان است که در تمام روزهای غباری مورد مطالعه این سامانه حرکت و جابه جایی اندکی داشته و تقریباً به صورت یک سیستم دائمی در منطقه بوده است. سیستم فشاری مؤثر دیگر در وقوع گردوغبار روزهای یکم و دوم ماه می در تهران، کم فشار مستقر در شمال ایران می باشد. مطالعه مسیرهای انتقال ذرات از خروجی های مدل نشان داد که به طورکلی منابع اصلی غبار بر روی تهران در عرض های 25 تا 37 درجه شمالی، محدوده ای در حدفاصل عراق، عربستان و سوریه می باشد. بررسی ارتفاعی ذرات انتشار یافته نشان می دهد ذرات گردوغبار در لایه های بالایی به سمت ایران جریان پیدا کرده و در سطوح پائین تری به تهران رسیده است.
آمیخته پژوهی مولفه های موثر بر ادراک حس زمان در مکان شهری مطالعه موردی: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
39 - 54
حوزههای تخصصی:
زمان در طراحی شهری از مباحثی است که در موارد اندکی بدان پرداخته شده است. بعد زمان به ناچار بخش مهمی از فرآیند ادراک در شهر است و در سطوح مختلف از جمله شیوه ادراک شخص در فضا قابل تعمیم و بررسی است. تجربه ذهنی از زمان، متأثر از برخی متغیرهای مکان است. پس از ارائه ایده اولیه پژوهش با اتکا به حوزه های نظری موجود در باب ادراک زمان، هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ادراک زمان در مکان شهری و بررسی ارتباط، میان عناصری است که تحت زمان در مکان تغییر می کنند. برای دستیابی به این هدف پژوهش، میدان نقش جهان اصفهان به صورت موردپژوهی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته پژوهی اکتشافی) مورد بررسی قرار گرفته است. آمیخته پژوهی به دلیل بهره مندی توأمان از روش های کمی و کیفی و رفع کاستی های آنها امکان درک همه جانبه از موضوع را فراهم می کند. از این رو نوشتار پیشِ رو دو هدف عمده را پیگیری می کند. نخست، سعی نموده تا تجارب زیسته افراد از ادراک حس زمان در شهر را با استفاده از روش پدیدارشناسی(روش پایه پژوهش) که یک رویکرد کیفی است، مورد شناخت و تبیین قرار دهد که براساس آن سه مفهوم(تم) اصلی استخراج شده که در مجموع، ادراک پدیده حس زمان براساس آنها در ذهن مردم شکل می گیرد. این سه مفهوم عبارتند از: «حس آهنگین بودن (ریتم)»، «حس ضرب آهنگ مکان» و«حس تغییر» که تحت تأثیر مضامین و زیرمضمون ها، مؤید مؤلفه های مدل پیشنهادی پژوهش اند. دوم، برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، روش کمی پیش گرفته شده است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.
ارزیابی پایداری و تعیین اندازه بهینه جمعیت شهر مشهد بر اساس وضعیت منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در مرحله اول به ارزیابی پایداری شهر مشهد در ارتباط با منابع آبی بر اساس مدل های توسعه شهری پایدار پیشنهادشده توسط هاتون اختصاص دارد و سپس جمعیت بهینه مشهد را بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب برای تأمین آب مورد نیاز در سال 1395، با احتساب سد دوستی و ارداک و بدون احتساب این دو سد تعیین می کند. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی از نوع تودرتو استفاده شد؛ چرا که اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای تحلیل های کمی محسوب می شود. در این راستا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای فرم های پایدار شهری بررسی شدند و در ادامه، مدل های هاتون در ارتباط با شبکه آب و فاضلاب شهری شناسایی گردیدند. وضعیت منابع آبی استان، دشت مشهد و شهر مشهد از طریق اسناد مرتبط تعیین گردید و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب محاسبه شد. نتایج نشان می دهد دشت مشهد از منابع آب زیرزمینی استان 2 درصد آن را داراست. در حالی که 97/65 درصد جمعیت شهری استان در این دشت و به ویژه در شهر مشهد ساکن اند و 42 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می گردد که 7/92 درصد آن متعلق به سد دوستی است. این سد در فاصله 220 کیلومتری شهر مشهد واقع است و از کل فاضلاب خانگی تولیدشده، 30 درصد آن بازیافت می شود. بنابراین، بر اساس مدل های شهری پایدار هاتون، مشهد در ارتباط با منابع آبی شهر پایداری نیست و بر اساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (بدون احتساب سد دوستی و ارداک) 1192660 نفر و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ 550459 نفر مازاد جمعیت دارد.
تبیین اصول و معیارهای طراحی فضاهای بازداشتگاهی شهری با تاکید بر روانشناسی اجتماعی؛ موردپژوهی: معماری زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۲۳۶-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی نیازمند امنیت است؛ امنیتی که ضامن فعالیت های سازنده اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی به طور کلی توسعه ای است. امنیت خود به خود پدید نمی آید؛ چراکه در اجتماع عده ای هستند که این نعمت والا را مورد تعرض و تجاوز قرار می دهند و برای جلوگیری از تعرض این عده کنترل و نگهداری آنان ضرورت می یابد. زندان نقش نگهداری، کنترل و هدایت مجرمین را به عهده دارد تا اجتماع بتواند با امنیت و سلامتی راه رشد و بالندگی را طی نماید. به عبارتی دیگر، بخشی از سلامت روانی اجتماع به نقش زندان ها در اصلاح و تربیت مجرمین معطوف می گردد. از اهداف کلی تحقیق تحت عنوان طراحی زندان با رویکرد الگوهای روانشناختی اجتماعی این است که زندان شامل مجموعه ای از فضاها و عملکردهای موثر در بازپروری شخصیتی و اصلاح و تربیت مجرمین می باشد. اهداف جزئی همچون توجه به مبحث زیبایی شناسی، ایجاد امنیت بدون القا حس محدودیت به شخص زندانی و طراحی فضاهایی برای مدد رساندن به مجرمین، پرورش فکری، تقویت حس امیدواری به آینده و تأمین نیازهای عاطفی آن ها برای تحقق هدف اصلی تعیین شده-اند. روش تحقیق در این پژوهش شامل مطالعات کتابخانه ای، میدانی تهیه پرسش نامه و طراحی معماری می باشد. بخش عمده ای از مقاله بر اساس روش اسنادی و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابخانه ای تنظیم می شود و از منابع مختلفی در جهت بررسی مبانی نظری استفاده شده است. در پایان راهکارها و اصولی برای طراحی این فضاها مورد اشاره قرار گرفته است.
پیامدهای محیطی ناشی از افزایش تراکم و بلندمرتبه سازی در شهرها
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی ازجمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روزافزون جمعیت، کمبود و گرانی زمین و مشکلات توسعه افقی شهرها رواج یافته که قابلیت ارتباط فرد با محیط اطرافش را بسیار بی اهمیت جلوه می کند. در این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و باهدف شناخت و تحلیل تأثیرات محیطی ناشی از افزایش تراکم و توسعه عمودی در شهرها، سعی بر آن است تا تبیین روشنی از معایب افزایش تراکم در شهرها، در عین سودمندی آن، ارائه گردد. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی انجام پذیرفته و پس از شناخت مفاهیم موردنظر ، به تحلیل آن ها پرداخته و نتیجتاً به چگونگی ارتباط بین آن ها منجر می گردد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ساختمان های بلند بر تعادل محیط شهری تأثیر می گذارند و می بایست چگونگی تأثیر آن ها بر کیفیت محیط قبل از احداث مورد ارزیابی قرار گیرد. خصوصاً در ارتباط با ساختمان های بلند با عملکرد مسکونی که علاوه بر ملاحظات محیطی و شهرسازی، تغییر در روابط اجتماعی اهالی، تغییرات در شیوه زندگی و رفتارهای جمعی نیز می باید موردنظر باشد تا طراحی و ساخت ساختمان های بلند موجب ارتقاء کیفیات محیط شهری گردند.
بررسی نقش پارک ها و فضای سبز در آب و هوای شهر تهران
حوزههای تخصصی:
همه انسان ها با محیط اطراف خود در ارتباط هستند و به شکلی از محیط، تأثیر می گیرند یا بر آن اثر می گذارند. از جمله محیط های تأثیرگذار بر رفتار و روان انسان، پارک های شهری و فضای سبز حومه هستند که محل گذراندن اوقات فراغت برای عدّه زیادی از شهرنشینان محسوب می شوند. فضای سبز شهرها «ریه های تنفّسی» شهرنشینان به شمار می آیند؛ به همین دلیل، نبودن آن به معنای وجودنداشتن سلامتی و تندرستی در شهرها است. بنابراین در این پژوهش، تفاوت های دمایی و رطوبتی بین پارک ها و خیابان های منتخب در شهر تهران و همچنین میزان همبستگی بین این دو عنصر، مطالعه و بررسی شده است. داده ها در این پژوهش به صورت میدانی در یک بازه زمانی از 30 فروردین تا 17 خرداد 1392 جمعاً به مدّت 15 روز و در پنج مقطع زمانی، انتخاب و جمع آوری شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری فاصله اطمینان برای تفاوت میانگین دو جامعه از نوع آماره آزمون t با درجه آزادی و میانگین موزون واریانس های دو نمونه با فاصله اطمینان 98% استفاده شد. همچنین بررسی میزان همبستگی بین دما و رطوبت در پارک ها و خیابان ها با روش پیرسون انجام شد. نتایجی که از این روش به دست آمد نشان داد که از لحاظ دمایی و رطوبتی بین بعضی از پارک ها و خیابان ها اختلاف معنی داری وجود دارد که اوج این تفاوت از لحاظ رطوبتی در اوایل صبح و از لحاظ دمایی در اوایل ظهر مشاهده شد. نتایجی که از مطالعه همبستگی بین دما و رطوبت در پارک ها و خیابان ها به دست آمد نشان داد که همبستگی بین دما و رطوبت در خیابان ها، چندان به مقیاس زمانی وابسته نیست و در همه خیابان های منتخب، یک همبستگی از نوع منفی مشاهده شد؛ در حالی که همبستگی بین دما و رطوبت در پارک ها، به مقیاس زمانی، وابسته بود؛ به طوری که کمترین میزان همبستگی در اوایل صبح و بیشترین میزان همبستگی در اواخر ظهر مشاهده شد.
بررسی وضعیت اجتماعی اقتصادی شاغلان بخش گردشگری شهر خرم آباد
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
33 - 44
حوزههای تخصصی:
امروزه، گردشگری شهری یکی از راه های کسب درآمد جهت افزایش توان اقتصادی و اجتماعی و یکی از نیروهای اجتماعی بسیار مهم (شهری) به حساب می آید که اهمیت بین المللی اقتصادی و ژئوپلتیکی بسیاری نیز دارد. گردشگری به طور جهانی فضاهای فرهنگی، اجتماعی، و جغرافیایی را می سازد، بازسازی می کند، و ساکن می شود. شهر خرم آباد با داشتن جاذبه های طبیعی و تاریخی فراوان سالانه پذیرای گردشگران زیادی است، با این روند، این شهر در حال تبدیل شدن به یکی از قطب های گردشگری شهری است. بنابراین، اجرای این پژوهش جهت شناسایی آثار گردشگری بر وضعیت اقتصادی اجتماعی ساکنان شهر خرم آباد، به خصوص شاغلان وابسته به بخش گردشگری، الزام آور است. روش پژوهش مبتنی بر توصیفی تحلیلی که با پیمایش میدانی جهت تکمیل پرسشنامه ها همراه شده و داده های مورد نظر نیز از طریق نرم افزار آماری 21SPSS پردازش شده اند و از آزمون های آماری کای اسکوئر، ضریب همبستگی کندال و آزمون تی تک نمونه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که گردشگری شهری بر مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی زندگی شاغلان بخش گردشگری تأثیر مثبت دارد و کیفیت زندگی این گروه نسبت به شاغلان بخش های دیگر (کشاورزی و مشاغل آزاد) از وضعیت مطلوب تری برخوردار است.