فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان (مورد مطالعه: محلات شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در محلات شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر خانوارهای ساکن شهر تبریز در سال 1385 و تعداد نمونه آماری 450 خانوار بوده که بر اساس فرمول کوکران برآورد شده است. همچنین در این تحقیق از روش نمونه برداری طبقه های متناسب توأم با تصادفی سیستماتیک استفاده شده است و نمونه ها از مناطق با ارزش منطقه ای متفاوت و بافت های قدیمی و جدید با فرهنگ های مختلف نظیر مناطق ولیعصر، محدوده مرکزی شهر، باغمیشه، یاغچیان، شهرک امام و سیلاب قوشخانه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمارهای توصیفی و تحلیلی موجود در نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. لازم به ذکر است که بر اساس محاسبه آلفای کرونباخ، می توان گفت میزان پایایی ابزار تحقیق 81/ بوده است.
نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهری متوسط به بالا بوده است. اما این میزان نسبت به محلات مختلف در نوسان بوده و بالاترین آن اختصاص به شهرک امام و پایین ترین آن به محدوده مرکزی شهر اختصاص دارد. همچنین متغیرهای جنس، نوع مالکیت، منطقه سکونت، تحصیلات، قدمت سکونت و احساس تعلق میزان مشارکت شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد. از میان این عوامل، احساس تعلق، تحصیلات و قدمت سکونت مهم ترین عوامل اثرگذار بر مشارکت شهروندان محسوب می شود.
پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان (۹۰-۱۳۳۵)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی نظام شهری، موقعیت و جایگاه شهرهای یک منطقه در ارتباط با سایر شهرهای آن منطقه را مشخص می سازد. این پژوهش، با هدف دستیایی به شناخت تفاوت ها و پیوندها، به بررسی پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان طی سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ پرداخته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی، روش گردآوری داده ها اسنادی - کتابخانه ای بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توزیع نقطه ای، نزدیکترین همسایگی، پراکندگی موران و مدل کریستالر استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان به سوی تمرکز و خوشه ای شدن گرایش دارد. از جمله عوامل مؤثّر بر پیدایش چنین ساختار فضایی در نظام شهری استان ناشی از بسط روابط سرمایه داری و نابودی شیوه های تولید سنّتی در روستا در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷، نامناسب بودن نظام بانکی، خروج شدید سرمایه از کشور، کاهش تولیدات اقتصادی، نارسایی در تعاملات بین المللی به دنبال تحریم اقتصادی و انتقال سرمایه های راکد به بخش خدمات، جنگ تحمیلی، تنش های سیاسی کشور افغانستان، اختلاف سطح درآمدها بین شهر و روستا و همچنین اختلاف زیاد سطح زندگی بین جوامع روستایی و شهری، مهاجرت های گسترده روستائیان به شهرها می باشد. اجرای سیاست تمرکز زدایی مداوم، تقویت شهرهای سیرجان، رفسنجان، بم و جیرفت، تقویت شهرهای کوچک با نگاه مدیریت فضای روستایی، ایجاد شهر یا شهرهای جدید در ناحیه مرکزی- جنوبی استان، تقویت سیستم حمل و نقل برون شهری به منظور گسترش ارتباط میان نقاط شهری استان و توجه به آمایش نظام فضایی شهری کشور می تواند به حل مشکل تمرکز و الگوی خوشه ای در نظام شهری استان کرمان کمک نماید.
بررسی عوامل موثربرکیفیت زندگی ساکنان مناطق غیررسمی (مطالعه موردی: محله حصار همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی همواره به صورت یک معضل مطرح شده و برای رهایی از آن راهکارهای بسیاری تدارک دیده شده است. همدان هم مانند بسیاری از شهر ها، درحال طی مسیر شهرنشینی است. یکی از محله ها با اسکان غیر رسمی شهر همدان، محله یا منطقة حصار است. در این پژوهش، به بررسی کیفیت زندگی ساکنان این محله با رویکرد ذهنی پرداخته شده است تا نگاه ساکنان با رویکرد پایین به بالا بررسی شود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوة انجام، توصیفی- تحلیلی بوده است و براساس مطالعة کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه انجام شده است. در این پژوهش، تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران به دست آمد. در بخشمطالعه های میدانی، داده ها به شیوه های مختلف مشاهده شدند. پس از مراجعه به محل، پرسشنامه در طیف لیکرت پنج مقیاسی طراحی شد. در این راستا و در جهت اهداف تحقیق، از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و تکنیک تحلیل مسیر، نوع و شدت روابط و تأثیرهای مستقیم و غیر مستقیم هریک از متغیر های مستقل بر متغیر وابستة نهایی و میانی تحلیل شد. براساس اطلاعات به دست آمده، بیشترین تأثیر کل، مربوط به متغیر های اقتصادی است. درنهایت، فرضیة اول پژوهش، مبنی بر غیر مستقیم بودن اثر بعضی از مؤلفه ها بر کیفیت زندگی محلة حصار و فرضیة دوم، مبنی بر اهمیت متغیر های اقتصادی به عنوان مؤثرترین مؤلفة تأثیرگذار بر کیفیت زندگی تأیید شد و امکانات تفریحی و ورزشی، به عنوان مهم ترین نیاز ساکنان تشخیص داده شد.
بررسی و تحلیل پراکنش فضایی هتل ها نسبت به جاذبه های گردشگری مورد شناسی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگرییکیازبزرگترینمحرک هایاقتصادیقرنحاضربه شمارمی رود؛تاآنجاکهبیشاز10درصدازدرآمد ناخالصداخلیکشورها رادرسطحجهانتشکیلمی دهد. صنعت گردشگریبهلحاظدرآمدزاییوتأثیردررشداقتصادیکشورها،در حالتبدیل شدنبهصنعتاولدرجهاناست؛ لیکن دستیابیبهمزیّتنسبیدراینبخش،نیازمندایجادزیرساخت هایمناسب، تأمیننیازمندی هایگردشگرانوایجادتسهیلاتمطلوب گردشگری است. از میان این زیرساخت ها، مراکزاقامتیبه عنوانمبدأومقصد گردش هایروزانه،ازاهمیتبسیار زیادیبرخوردارند و دارای بیشترین تأثیر اقتصادی در صنعت گردشگری هستند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تحلیل پراکنش فضایی هتل ها نسبت به جاذبه های گردشگری در شهر شیراز است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در محیط GIS با استفاده از توابع تحلیلشبکه صورت گرفته است. در تحلیل مربوط به پراکنش هتل ها و جاذبه ها، از توابع تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله و توزیع جهت داراستفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که پراکنش فضایی هتل ها نسبت به جاذبه های گردشگری، متناسب با نیاز گردشگری در مناطق شهری شیراز صورت نگرفته است؛ به طوری که توزیع فضایی هتل ها و جاذبه ها به صورت الگوی خوشه ای و متمرکز در بخش مرکزی شهر در خیابان های رودکی، اهلی، توحید و زند قرار گرفته اند. توزیع جهت دار هتل ها به لحاظ سطوح دسترسی و ظرفیت در محدوده تحت پوشش توزیع جهت دار جاذبه هاست. میانگین کل فاصله هتل ها نسبت به جاذبه های گردشگری 5/2402 متر است. این تمرکز در بخش مرکزی باعث به وجود آمدن مسائلی مانند عدم دسترسی مناسب به همه جاذبه های گردشگری، افزایش ترافیک، محدود شدن فضای گردشگری شهر و افزایش انواع آلودگی ها در بخش متراکم شهر شیراز شده است.
محاسبه شدت جزیره حرارتی بر اساس هندسه شهری موردمطالعه: محله کوچه باغ شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق باهدف جهت شبیه سازی و محاسبه حداکثر شدت جزیره حرارتی(UHI max) با توجه به شرایط هندسه شهری در منطقه کوچه باغ شهر تبریز با استفاده از معادله عددی- نظری Oke به رشته تحریر درآمد. جهت انجام این کار، ابتدا هندسه محله مورد نظر با توجه به شعاع 15 متری از محور معابر به بلوک های مجزایی تقسیم بندی شد. سپس نسبت عرض معابر(W) و ارتفاع بناها(H) در نرم افزارGIS محاسبه و در پایان بر اساس معادله Oke، شدتUHImax محاسبه و شبیه سازی گردید. نتایج حاصل از این شبیه سازی نشان داد، که در محله کوچه باغ تبریز هر چه بناها بلندمرتبه تر و عرض معابر کمتر باشد میزان شدت جزیره حرارتی بیش تر، و هرقدرعکس این شرایط حاکم باشد، مقدار UHI max نیزکم تر خواهد بود. همچنین زمانی که نسبت H/Wدر منطقه شهری موردمطالعه بین 54/0تا 81/0 است، UHI maxبین 5 تا 6/6 درجه سانتی گراد باقی می ماند؛ اما وقتی که نسبتH/W در محدوده 01/1 تا 98/1 قرار داشته باشد، ارزش UHI maxبین 5/7 تا 2/10 درجه خواهد بود. نتایج دیگر این مدل نشان داد که، در این محله بلوک A با 5 درجه و بلوک H با 2/10 درجه سانتی گراد دارای کمترین و بیشترین مقدار شدت UHIمی باشند. بنابراین می توان گفت که بلوک A استانداردترین و بلوک Hغیراستانداردترین پیکربندی را در این محله دارا بودند. برآورد حاصل از مدل رگرسیون نیز نشان داد که عرض معابر( با 6/91 درصد)نسبت به ارتفاع ساختمان (با 6/6 درصد)اثر بیش تری در تغییرات UHI maxدارد.
مدل سازی اکولوژیک توسعه شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری تعاملی AHP وFuzzy AHP باکلی (مطالعه موردی: حاشیه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام توسعه و ایجاد نقاط مناسب برای توسعه شهری بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیکی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی متعددی را درپی دارد. این پژوهش در چارچوب روش آنالیز سیستمی با هدف تعیین نقاط مناسب جهت توسعه شهری، براساس شاخص های مدل ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری ایران در حاشیه شهر اراک انجام شده است. به این منظور از روش های تصمیم گیری چندمعیارهAHP و فازی AHP باکلی جهت تعیین وزن معیارها و توابع عضویت فازی برای استاندارد سازی آن ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که از مجموع کل مساحت منطقه به روش FAHP، % 63 دارای اراضی با توان درجه یک و %12 دارای اراضی نامناسب برای کاربری توسعه شهری هستند و به روش AHP، %65 دارای توان درجه یک و %21 نامناسب است. نتایج کنترل طبقات مدل توسعه شهری در این مطالعه ضمن تأیید مدل تصمیم گیری سلسله مراتبی AHP در منطقه مورد مطالعه مشخص نمود که روش تصمیم گیری چندمعیاره FAHPبهترین روش ارزیابی است که عمل ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین را با دقت بیشتری مدل سازی کرده و تطابق بیشتری با واقعیت زمینی داشته است.
راهبرد تعدیل فقر در محلات شهری با رویکرد اقتصاد مقاومتی مطالعه ی موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مقاومتی به عنوان مفهوم مواجهه با اختلالات، غافلگیری ها و تغییرات معرفی می شود. از ویژگی های این الگو، مقاوم سازی اقتصاد ملی در برابر تهدیدات، تأکید بر نیروها و بخش های پیشران، فرصت ساز، مولد، درون زا و برون گرا - جهانی فکرکردن و محلی عمل نمودن- است. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از رگرسیون دو متغیّره فضایی در گام نخست، اقدام به سازمان یابی فقرا و رابطه ی آن با بافت فرسوده در شهر تهران نموده است. سپس به تبیین و سنجش اقتصاد مقاومتی با رویکرد محلی اقدام به شناسایی مؤلفه ها و شاخص های اقتصاد مقاومتی در سطح محله نعمت آباد در جنوب تهران گردید. در این راستا از ابزار پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه های عمیق در سطح محلی و از داده ها و اطلاعات نهادها و دستگاههای متولی برای تحلیل در سطح کلان شهر تهران استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سازمان یابی فقرای شهری در شهر تهران از سال 1375 تا 1390 از تمرکزگرایی آنها در بافت فرسوده درون شهر حکایت دارد. به عبارت دیگر رابطه ی معنادار فضایی بین استقرار فقرا با بافت فرسوده در شهر تهران وجود دارد که ضرورت اتخاذ سیاست های اقتصاد مقاومتی را در بافت های فرسوده نمایان تر می نماید.
محله ی مورد مطالعه که شامل بافت فرسوده شهر تهران نیز است، با استفاده از مؤلفه های مولد بودن، درون زایی، کارآفرینی و همکاری های جمعی اقتصاد مقاومتی، در سال های اخیر با گسترش صنعت مبل و لوازم اداری توانسته است در قالب فعالیّت های اجتماع محور ساکنان خود را در مبارزه با فقر و تهدیدات بیرونی تا حدی خود را مقاوم نماید. ارزیابی میزان شاخص های اقتصاد محلی در محله ی مورد مطالعه نشان می دهد که همکاری جمعی برای کسب منفعت از دستگاهای دولتی و شهرداری، بیشترین اهمیت را در بین شهروندان داشته است. در سوی دیگر ایجاد نهادها و مؤسسات غیردولتی، ترس از کمبود منابع مالی و طولانی شدن پروژه های نوسازی کمترین اهمیت در میان شاخص های اقتصاد محلی را از نظر مردم محله نعمت آباد دارا می باشند. بنابراین پیشنهاد می شود که سیاست گذاران و تصمیم سازان حوزه ی مدیریت شهری علاوه بر تسهیل امر بهسازی به بسترسازی توسعه ی اقتصاد محلی در قالب فعالیّت های اجتماع محور کمک نمایند.
ملاحظات دفاعی - امنیتی آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی و تدوین راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین که عبارت است از بهره برداری عقلایی از امکانات، منابع و استعدادهای مناطق مختلف یک کشور، نگرشی جامع در برنامه ریزی است که به همة ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و غیره می پردازد. یکی از مهمترین ابعاد و ملاحظات آمایش سرزمین، بُعد دفاعی - امنیتی و سیاسی آن است. در تحقیق حاضر ابتدا نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدیدهای استان آذربایجان شرقی در زمینة آمایش دفاعی، سیاسی و امنیتی شناسایی شد، سپس به جمع بندی و ارائة راهبردهای مناسب برای استان آذربایجان شرقی پرداخته شد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات و داده ها شامل روش های اسنادی و میدانی است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل SWOT و ANP و نرم افزار SUPER DECISION صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، مناسب ترین راهبردهای این استان، راهبردهای تهاجمی/ رقابتی ( SO ) و تنوع ( ST ) است. از جمله راهبردهای تهاجمی/ رقابتی ( SO ) عبارت اند از: راهبردهای تقویت و افزایش رقابت و تبادلات اقتصادی بین مناطق استان با بهبود سیستم حمل و نقل هوایی وزمینی، تبلیغ آثار گردشگری استان و افزایش سهم این بخش درجهتِ معرفی فرهنگ و تاریخ غنی استان و غیره و از راهبردهای تهاجمی نیز می توان به افزایش اتحاد و همبستگی بین مردم در جهتِ افزایش ثبات سیاسی و امنیتی استان، مبارزه با تروریسم در ورای مرزهای کشور و جلوگیری از نفوذ تروریسم به داخل کشور و استان اشاره کرد .
شناسایی و طراحی یک الگوی بهینه مکانیابی با تأکید بر تلفیق روش های داده مبنا و دانش مبنا در سطح تصمیم گیری با GIS (با تأکید بر پهنه بندی اقتصادی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از GIS در مکان یابی دارای قدمتی تقریبی برابر با ظهور این فناوری است و در مطالعات مختلفی که به نوعی با عوارض مکانی سروکار دارند، به کار گرفته می شود. استفاده از این سیستم در مکان یابی دارای مزایای فراوانی است که باعث صرفه جویی در زمان و هزینه های اجرایی می شود. از این رو استفاده از فناوریGIS در مکان یابی و سایر فعالیت های مرتبط با آن، تضمینی برای دستیابی به نتایج بهتر، دقیق تر و سریعتر با هزینه های کمتر است.تاکنون روش های مختلفی با استفاده از مدل های گوناگون برای مکان یابی به کار گرفته شده است. در اغلب این مطالعات و همچنین مطالعاتی که در آن به پهنه بندی فضا پرداخته می شود، از روش های مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) استفاده می شود و شاهد تحقیقات اندکی با استفاده از روش های مبتنی بر داده ها (روش های عینی) هستیم. از اینرو، بررسی و شناخت یک الگوی بهینه مکان یابی در تلفیق روش ها و مدل های گوناگون مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) و مبتنی بر داده ها (روش های عینی) در GIS و نحوه تلفیق این نتایج (تلفیق در سطح تصمیم گیری) در جهت رسیدن به مناسب ترین مکان با دقتی مطلوب ضروری می نماید. علاوه بر این نحوه تلفیق نتایج به دست آمده حاصل از روش های مختلف در GIS از جمله مواردی است که کمتر در تحقیقات به آن پرداخته شده است. در این تحقیق پهنه بندی اولیه فضای جغرافیایی (غربالگری) و اولویت بندی مکان های بهینه شناسایی شده (مکان یابی) با روش های مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) و روش های مبتنی بر داده ها (روش های عینی) مورد بررسی قرار می گیرد. الگوی پیشنهادی جهت شناسایی ویژگی های هر کدام از این روش ها با توجه به نتایج به دست آمده در یک نمونه مطالعاتی (پهنه بندی اقتصادی فضای شهری واولویت بندی پهنه های بهینه) به عنوان یافته های تحقیق تشریح می گردد. نتایج ارزیابی بیانگر آن است که به ترتیب هر سه روش عینی (RBFLN، Fuzzy Clustring و PNN ) نسبت به سه روش ذهنی ( SAW، GCA و Fuzzy Logic ) عملکرد بهتری داشته اند. همچنین از میان پهنه های بهینه حاصل از تلفیق این روش های (غربالگری اولیه)، پهنه های میدان تجریش، انقلاب و 15 خرداد در رتبه بندی حاصل از روش های چند شاخصه با معیارهای کیفی اولویت اول در استقرار خدمات را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل رفتار مصرفی خانوارها در مناطق شهریِ استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رفتار مصرفی خانوار درون یک جامعه به عنوان واحد مصرف کننده درون جامعه یکی از مباحث پرکاربرد در سیاست گذاری ها است. هدف این مقاله شناخت رفتار تقاضای خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری از طریق الگوی دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل در قالب گروه کالاها و خدمات آب، برق و سوخت، درمان و بهداشت، خوراکی و آشامیدنی ها، پوشاک و کفش، حمل و نقل و ارتباطات، لوازم و اثاثیه منزل و سایر کالاها و خدمات و تقسیم بندی آن ها به گروه کالایی بادوام و بی دوام است. نوع پژوهش کاربردی و جامعه آماری در این تحقیق شامل خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری برای دوره زمانی 92-1358 می باشد. روش آماری مورد استفاده جهت برآورد ضرایب مدل، رگرسیون (معادلات) به ظاهر نامرتبط است. نتایج نشان داد گروه های کالایی و خدمات آب، برق و سوخت، خوراک، پوشاک و کفش، لوازم و اثاثیه منزل ضروری و گروه کالاها و خدمات درمان و بهداشت و حمل و نقل و ارتباطات لوکس هستند. همچنین وجود توهم پولی؛ میزان سهم گروه های درمان و بهداشت و خوراکی ها و آشامیدنی را افزایش و سایر گروه ها را کاهش می دهد. بر طبق نتایج، یک درصد افزایش قیمت آب، برق و سوخت مورد استفاده خانوارهای شهری استان، هزینه های لوازم و اثاثیه منزل را 00591/0 افزایش می دهد.
تعیین جهت بهینه ی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار شیراز بر اساس میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت طراحی غیرفعال بناها برای کاهش مصرف انرژی در رویکرد نوین جهانی، شناخت نحوه ی کارکرد الگوهای معماری بومی در جهت کاهش فشار ناشی از ساخت و سازهای نوین بر محیط طبیعی و تلاش در راستای احیای چنین الگوهایی در معماری کشور ما ضروری به نظر می رسد. هدف از این پژوهش ارزیابی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار شیراز با تکیه بر میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی و تأثیر سایه بر میزان تابش است.
در این راستا پژوهش پیش رو به این سؤالات پاسخ خواهد داد که: تأثیر جهت گیری خانه های ثبت شده ی دوره ی قاجار بر اساس میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی به چه صورت بوده است؟ طول، عرض و ارتفاع چه تأثیری بر میزان سایه و دریافت تابش داشته است؟
روش تحقیق در این مقاله، روشی ترکیبی از بررسی نمونه های موردی و تحقیق میدانی، با شیوه ی جمع آوری اطلاعات از انواع مشاهده های میدانی و مطالعات اسناد کتابخانه ای است. در این مقاله تعدادی از خانه های ثبت شده ی دوره ی قاجار به عنوان نمونه هایی مورد بررسی نقد و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. سپس با توصیف های تحلیلی، استنتاجی و طبقه بندی آنها احکام لازم صادر گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین زاویه از نظر دریافت میزان تابش انرژی خورشیدی در جبهه ی شمالی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار، محدوده ی زاویه 25 درجه ی چرخش نسبت به شمال است.
سنجش میزان زیست پذیری منطقه ی دو شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری شهری گفتمانی نیرومند را در توسعه ی شهری و طراحی شهری بازتاب می دهد که در پیشینه ی برنامه ریزی شهری رواج پیدا کرده است. چنین گفتمانی به وجود ارتباط مطلوب بین محیط شهری و زندگی اجتماعی اشاره می کند. زیست پذیری شهر ازیک سو گواه تأثیر و جذابیت قوی شهر است و ازسوی دیگر ارتباطات و آثار شهری را از طریق جذب سرمایه گذاری بیشتر و منابع انسانی و فرهنگی شدت می بخشد. بنابراین، زیست پذیری شهر با شهر سالم، شهر اکولوژیک و توسعه ی پایداری شهری ارتباط نزدیکی دارد. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان زیست پذیری در سطح محلات منطقه ی دو شهر سنندج انجام شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. برای سنجش میزان زیست پذیری محلات، داده های حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده ی ساکنان با استفاده از نرم افزارهای Arc Gis, Excel, Spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که بین ابعاد اصلی زیست پذیری محلات تفاوت چندانی وجود ندارد. از نظر توزیع فضایی، ابعاد سه گانه به صورت یکسان پخش نشده اند و توزیع فضایی به صورت خوشه ای است. همچنین رتبه بندی محلات بر اساس شاخص کل زیست پذیری نشان دهنده ی آن است که محله ی خسروآباد با امتیاز 279/3 در رتبه ی اول و محله ی شریف آباد با امتیاز 228/2 در رتبه ی آخر قرار گرفته است
ارزیابی سطح رضایت مندی ساکنان از طرح مسکن مهر در استان خوزستان با تأکید بر مسکن پایدار (مطالعه موردی: شهرستان امیدیه)
حوزههای تخصصی:
افزایش بحران مسکن مناسب و مسکن رضایت بخش برای فقرا مشکلی غالب به شمار می رود. مسکن مهر در سطح ملی در زمین های دولتی و اغلب در حواشی شهرها، به صورت مجتمع های مسکونی تکرارشونده و با فرم های مشابه در سطوح مشخص زیربنایی، اقشار کم درآمد را در خود اسکان می دهد. هدف مقاله حاضر ارزیابی سطح رضایت مندی ساکنین از طرح مسکن مهر با توجه به شاخص های مؤثر در مسکن پایدار در شهر امیدیه است. این پژوهش دارای ماهیت کاربردی بوده و با استفاده از روش اسنادی و پیمایشی موردبررسی قرارگرفته و از روش پیمایشی نیز برای بررسی چگونگی توزیع و روابط بین متغیرهای وابسته و مستقل استفاده شده است جامعه آماری شامل کلیه ساکنان طرح مسکن مهرشهر امیدیه می باشند. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برابر با 241 نفر محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص CSM مورد تجزیه وتحلیل قرار گفت. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که در بین شاخص های مختلف، میزان رضایت مندی ساکنان طرح مسکن مهر در شاخص های کالبدی بیشتر از سایر بخش ها بوده و شاخص فرهنگی در رتبه دوم و بعدازآن شاخص اقتصادی قرار دارد، این در حالی است که شاخص اجتماعی کم ترین میزان رضایت مندی را دارا بوده است؛ بنابراین می توان گفت که اهداف کالبدی به نسبت اهداف دیگر مؤثرتر واقع شده و مطلوب نظر ساکنان قرارگرفته است. هم چنین نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که میان پایگاه اقتصادی – اجتماعی افراد و میزان رضایت مندی از شاخص های مسکن پایدار رابطه معنادار وجود دارد.
تحلیل فضایی شبکه شهری منطقه خراسان(1390-1335)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: دو هدفی که این پژوهش در پی دست یابی به آن ها است، عبارت اند از: 1. بررسی و تحلیل روند تغییرات شبکه شهری منطقه خراسان طی سرشماری های 1335 تا 1390 با استفاده از شاخص های کمی و تبیین عوامل مؤثر بر این تغییرات؛ 2. بررسی میزان همبستگی میان نتایج به دست آمده، از بکارگیری شاخص های رایج در این زمینه در شبکه شهری منطقه خراسان.
روش: روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی- کتابخانه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش از 11 شاخص، در قالب سه دسته شاخص های نخست شهری، تمرکز و تعادل، همچنین از مدل مکان مرکزی کریستالر و الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری (شاخص نزدیکترین همسایگی) استفاده شده است.
یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که شبکه شهری منطقه خراسان در تمامی سرشماری های 1390- 1335 نامتعادل بوده است. البته لازم به ذکر است که نامتعادل ترین وضعیت شبکه شهری منطقه خراسان مربوط به سرشماری سال 1365 است، همچنین یافته های پژوهش نشان می دهند که نتایج به دست آمده از شاخص های به-کار گرفته شده در شبکه شهری منطقه خراسان، با یکدیگر هماهنگ نیستند..
نتیجه گیری: اصلاحات ارضی، افزایش درآمد های حاصل از فروش نفت در دهه 1355- 1345 و سرمایه گذاری در نواحی شهری، حوادث کشور افغانستان، وجود امکانات و فرصت های شغلی و امکان تأمین اقتصادی در شهر مشهد، و... عواملی است که بر نامتعادل شدن شبکه شهری منطقهخراسان مؤثر بوده است، همچنین باید بیان کرد که گر چه در دهه های اخیر در برنامه های دوم، سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در خصوص تمرکز دایی از ساختار مناطق از جمله منطقه خراسان تأکید-هایی صورت گرفته است؛ اما فعالیت ها و اقداماتی متناسب با برنامه ها در شبکه شهری منطقه خراسان انجام نشده است.
توزیع فضایی و ساماندهی شبکه گذرگاهی منطقه( هشت) شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت ساماندهی شبکه گذرگاهی و معابر از یک سو به دلیل این که در بافت کلی شهر تأثیر مستقیم دارد و از سویی کم و کیف دسترسی به سایر خدمات را نیز مشخص می نمایند، بر هیچ یک از برنامه ریزان شهری پوشیده نیست. آنچه مسلم است بایستی همراه با توسعه فضایی شهر، تعداد و درصد شبکه گذرگاهی نیز افزایش یابد تا از این طریق شبکه معابر موجود بتواند پاسخگوی نیازهای جدید و خصوصاً تراکم بالای ترافیکی باشد. در این میان منطقه هشت شهر تهران به دلیل دارا بودن جمعیت و تراکم نسبتاً بالا و همچنین بافتی چندگانه نمونه بسیار مناسبی جهت این تحقیق است. در این مقاله سعی شده تا از طریق مطالعات میدانی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) به بررسی وضعیت موجود شبکه معابر در سطح منطقه و محلات آن پرداخته شود و در نهایت به علل نارسایی و مشکلات موجود خصوصاً در محلات غربی منطقه و ارائه راهکارهای مناسب در این راستا اشاره گردد. نتیجه ای که از این تحقیق می توان گرفت آن است که مهم ترین علت نارسایی و مشکلات مربوط به معابر ناشی از عدم تکامل و تغییر معابر ، متناسب با رشد و توسعه کالبد شهری است و به عبارت دیگر ناشی از ((عدم تعادل میان عرضه و تقاضا)) است.
اولویت سنجش راهبردهای توسعه گردشگری فرهنگی در منطقه الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از شاخص هایی است که روابط بین افراد را تنظیم می کند، در این میانگردشگری فرهنگی که به فرآیند بازدید از مکان ها و آثار فرهنگی و شناخت جوامع مختلف مربوطمی شود، بیش از انواع دیگر گردشگری در این موضوع مؤثّر است. الموت با داشتن قلعه ها، بناهایتاریخی و مذهبی و همچنین روستاهای تاریخی و گردشگری، همراه با تنوع اقوام و نژاد و هنرهایسنّتی، یکی از مناطق گردشگریِ فرهنگی کشور به شمار می آید. با توجه به آسیب پذیری منطقه بهلحاظ فرهنگی، پژوهش پیش رو سعی بر این داشت که با استفاده روش برنامه ریزی راهبردیضمن بررسی نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید در بخش گردشگری QSPM و SWOTفرهنگی، بهترین راهبردها را برای مقابله با این تهدیدها و بهره گیری از فرصت ها تعیین کند.روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های مشاهده یمستقیم و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان دانشگاهی و تهیه ی پرسش نامه انجام گرفته است.در فرآیند جمع آوری پرسش نامه ی دلفی، جامعه ی نمونه در دو سطح مختلف مدیران، کارشناسانمرتبط با سازمان میراث فرهنگی الموت و متخصصان و صاحب نظران دانشگاهی، تقسیم بندیشد. در این بخش از روش گلوله ی برفی برای تعیین حجم نمونه استفاده شد. یافته های پژوهشنشان داد که بهترین نوع راهبرد برای وضعیت کنونی الموت، تدوین راهبردهای تنوع است کهباید برای بهره گیری از فرصت ها در آینده انجام گیرد. در اولویت بندی که با استفاده از ماتریسبرنامه ریزی راهبردی کمی انجام شد، راهبرد ثبت جهانی الموت و ایجاد تأسیسات در مجاورتمکان های تاریخی و راهبردهای تعیین ظرفیت تحمل مکان ها، هدایت گردشگران به امکانناشناخته، تحریک جامعه ی بومی برای مشارکت در فرآیند گردشگری و استفاده ی بهینه ازکاربری چشم اندازهای تاریخی، جذاب ترین راهبردها تعیین شدند.
تحلیل نابرابری های توسعه ی ناحیه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری و ابعاد مختلف آن نشانه های مشخّصی از توسعه نیافتگی شمرده می شود. تفاوت ها و نابرابری های منطقه ای و ناحیه ای تهدیدی جدّی برای کشورها به شمار می رود، زیرا زمینه های دست یابی به وحدت و یکپارچگی ملّی را دشوار می کند. برای فراهم کردن مبنای علمی و منطقی برای کاستن نابرابری ها، ارزیابی جامعی از وضعیّت موجود توسعه ی نواحی با در نظر گرفتن شاخص های مختلف، بسیار ضروری است. پس از انجام این ارزیابی، می توان برای روبه رو شدن با مشکلات مناطق محروم اقدام کرد. مطالعه ی حاضر به ارزیابی سطح توسعه یافتگی شهرستان های ایران و تحلیل نابرابری میان آنها از نظر شاخص های مختلف توسعه پرداخته است. بدین ترتیب که پس از مطالعه و بررسی منابع موثّق آماری مربوط به سال 1385، تعداد 54 شاخص توسعه تدوین شد؛ وزن شاخص ها با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین شد و درنهایت، میزان توسعه یافتگی شهرستان ها با بهره گیری از روش TOPSIS مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین، برای تبیین میزان نابرابری در بخش های مختلفِ مورد مطالعه، ضریب پراکندگی مربوط به هر بخش محاسبه شد. نتایج پژوهش، نابرابری آشکاری را میان سطح توسعه ی شهرستان ها نشان می دهد. شهرستان های شمیرانات، تهران و دماوند به عنوان توسعه یافته ترین شهرستان های کشور، به همراه سایر شهرستان های توسعه یافته بیشتر در بخش های مرکزی کشور واقع شده اند. در حالی که بیشتر شهرستان های توسعه نیافته و محروم در مناطق حاشیه ای و مرزی قرار گرفته اند. تحلیل ضریب پراکندگی نیز نشان می دهد که بیشترین نابرابری شهرستان ها به ترتیب مربوط به بخش های امکانات زیربنایی، کشاورزی و مسکن است. بنابراین، برای دست یافتن به یکپارچگی ملّی، ارتقای سطح توسعه ی اقتصادی اجتماعی و پایداری سیاسی، کاستن نابرابری های ناحیه ای امری ضروری و گریز ناپذیر است.