فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل نظام شهری استان آذربایجان غربی و نحوه پراکندگی جمعیت شهرهای این استان با استفاده از مدلها و تکنیکهای مناسب در زمینه تحلیل نظام شهری بر اساس داده های آماری در شش دوره و طی 60 سال گذشته می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و برای تحلیل کمی و کیفی داده های آماری از نرم افزارهای Excel و ArcGIS استفاده شده است. بررسی های بعمل آمده در این پژوهش نشان می دهد، در سطوح مختلف شهری استان، ناهماهنگی وجود دارد. حل مشکل عدم تعادل در شبکه شهری استان با برنامه ریزی دقیق و متناسب با هر طبقه شهری و استفاده از روشهای مختلف بصورت مستمر و هماهنگ و اجرای فرصت برابر برای همه شهرهای استان و توزیع متعادل خدمات امکان پذیر است که در نتایج پژوهش به آن اشاره شده است.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن در استان همدان (با تأکید بر اقشار کم درآمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن کالایی با دوام، غیر منقول، چند بعدی، غیرهمگن و بسیار پر هزینه است و در سازمان اجتماعی فضا نیز نقش بسیار مؤثری دارد. اهتمام به تأمین مسکن مناسب، بادوام، مقاوم و ایمن، از بزرگ ترین دغدغه های انسان معاصر و جوامع کنونی است. از دید دیگر، مسکن در برنامه های درازمدت توسعه، به عنوان پویاترین زمینه ی عملکرد اقتصادی محسوب می گردد. تأمین مسکن برای همه دولت ها از دیرباز یکی از مهم ترین مسائلی بوده که برای رفع این مشکل راهبردها و سیاست های گوناگونی ارائه شده است. در ایران نیز، طی سال های اخیر، رونق و رکود بازار مسکن و مجموعه های هم پیوند با آن، با اهمیت تلقی شده و مسکن و وضعیت کمی و کیفی آن، به عنوان عاملی حساس و اثرگذار معرفی شده است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارائه برنامه برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، با استفاده از تکنیک های آماری در استان همدان است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و از تکنیک آماری دهک های درآمدی استفاده شده است. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که شرایط مسکن در بین گروه های کم درآمد استان دارای وضعیت نامناسبی است. لذا به بررسی و تحلیل شاخص های مسکن بر حسب گروه های درآمدی پرداخته شده است. لازم به ذکر است عملکرد و سیاست های اتخاذ شده توسط دولت در سال های گذشته، تأثیر مناسبی بر ساماندهی مسکن گروه های کم درآمد استان همدان نداشته است و حتی در برخی از دوره ها تبعات منفی فراوانی برای این گروه ها داشته است.
بررسی ارتباط بین طراحی و بازطراحی فضاهای شهری و وقوع جرم (موردپژوهی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پیشگیری از وقوع جرائم شهری طراحی فضاهای شهری از لحاظ مؤلفه هایی چون کیفیت محیط، آلودگی دیداری، آلودگی محیطی، نور، فرم و آلودگی نمادی نقش تعیین کننده ای دارند. با توجه به این مهم هدف این مقاله سنجش میزان تأثیر کیفیت طراحی و بازطراحی فضاهای شهری شهر بابل در پیشگیری از جرم در این شهر است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است که روش آن ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای، میدانی، اسنادی بوده که شامل مشاهده، مصاحبه با پرسش های از پیش تعیین شده و مصاحبه با برخی از اعضای جامعه آماری است. حجم نمونه مقاله عبارت است از 383 نفر از اهالی شهر بابل که در تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش از نرم افزار SPSS و روش های آماری (آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و z فیشر)، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که در شهر همبستگی مثبت و معنی دار بین مؤلفه های کیفیت محیط (0.176)، کیفیت نور (0.183)، فرم (0.181)، با پیشگیری از وقوع جرم و همبستگی منفی و معنی دار بین مؤلفه آلودگی نمادی (0.219-) و آلودگی محیطی (0.229)، با پیشگیری از وقوع جرم در شهر بابل وجود دارد؛ به عبارت دیگر با بهبود هر کدام از مؤلفه های کالبدی پیشگیری از وقوع جرم امکان پذیر خواهد شد.
بررسی عوامل موثر بر احساس امنیت اجتماعی گردشگران شهری (مطالعه موردی: شهر طرقبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یک صنعت پویا در کنار سایر فعالیت ها و خدمات شناخته شده است. در این بین شهرها توانایی و پتانسیل لازم برای جذب گردشگران به سمت خود را دارا می باشند. از آنجای که فضاهای شهری گردشگرپذیر بستر رشد و توسعه هستند. شناسایی و توجه به احساس امنیت اجتماعی گردشگران در این شهرها امری لازم و ضروری می باشد. در این بین نبود امنیت و احساس امنیت اجتماعی در فضاهای شهری گردشگرپذیر می تواند گردشگری را با مشکل مواجه سازد. شهر طرقبه با داشتن اقلیم مناسب و جاذبه های گردشگری فراوان هر ساله تعداد بی شماری گردشگر را به سمت خود جذب می کند. هدف این پژوهش شناخت میزان احساس امنیت اجتماعی گردشگران در شهر طرقبه است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. داده ها و آمار و اطلاعات بصورت کتابخانه ای و پرسشنامه گردآوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه گردشگران داخلی وارد شده به شهر طرقبه در سال 1394 تشکیل می دهد. حجم نمونه 300 نفر و روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای می باشد. نتیج پژوهش نشان می دهد که بین عواملی مانند سن، جنسیت، فضاهای عموی شهر و عملکرد پلیس با احساس امنیت گردشگران رابطه معنی داری وجود دارد. در این میان با افزایش امنیت در فضاهای عمومی شهری احساس امنیت اجتماعی گردشگران نیز بیشتر می شود. همچنین رابطه مستقیم و معناداری بین متغیر نقش پلیس و احساس امنیت اجتماعی گردشگران وجود دارد که نشان دهنده این موضوع است که با افزایش عملکرد توسط پلیس، احساس امنیت اجتماعی گردشگران نیز بیشتر می شود. همچنین 75 درصد گردشگران از امنیت شهر طرقبه رضایت داشته و تنها 3 درصد ناراضی بوده اند در کل بیش از 3/42 درصد از گردشگران موافق اند که در فرصت مناسب دوباره از این شهر دیدن می کنند.
سطح بندی توسعه یافتگی محلات شهری با تاکید بر رضایت مندی استاندارد مبلمان شهری (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک قسمت عمده ای از عناصر تشکیل دهنده سیمای هر شهر مبلمان آن است. اجزایی که گذشته از کاربردهای خاص خود به زیبایی و انتظام شهر نیز سامان می بخشند. طبعاً شکل گیری عناصر بصری که تصویر هر شهر را به وجود می آورند خاطره ای را برای هر بیننده در ذهن باقی می گذارند و شناسایی این تصورات ذهنی می تواند در برنامه ریزی آینده شهری اثرگذار باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با توجه به رضایتمندی ساکنان از استانداردهای مبلمان شهری سطح بندی کند. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن محله های نه گانه شهری ابرکوه بوده اند و بر اساس فرمول کوکران 263 نمونه خانوار به منظور جمع آوری اطلاعات تعیین شد. همچنین آزمون پیش آهنگی برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسش نامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 76/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ORESTE استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اولاً سطح رضایتمندی در محلات نه گانه شهر ابرکوه پایین بوده و ثانیاً با توجه به یافته های تکنیک ارسته مشخص شد که محلات گلکاران، امامزاده احمد و نبادان به ترتیب در رتبه های یک تا سه از رضایتمندی استانداردهای مبلمان شهری قرار داشته اند.
ارزیابی قابلیت پیاده محوری در محدوده ایستگاه مترو تجریش با روش QFD و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه حمل و نقل به ویژه حمل و نقل همگانی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار است. با توجه به پیشرفت ناوگان حمل و نقل عمومی به ویژه مترو در تهران، ضرورت پرداختن به اصل پیاده مداری به عنوان یکی از اصول چهارگانه توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی[1] به عنوان امری مهم و ضروری تلقی می شود. مهم ترین مسئله پیش رو در این رابطه شناخت نیازهای عابران پیاده و نیز الزامات فنی مورد نیاز استفاده کنندگان است. از این رو پژوهش حاضر به استخراج و جمع آوری این نیازها با استفاده از روش گسترش عملکرد کیفیت یا گسترش کارکرد کیفی[2]، در ترکیبی از فرآیند تحلیل شبکه ای[3] می پردازد و با تکیه بر نیازهای اولویت بندی شده، وضعیت پیاده مداری را در محدوده ایستگاه مترو تجریش ارزیابی می کند. تحلیل امتیازات نهایی بیانگر این مطلب است که وضعیت این محدوده در زمینه قابلیت پیاده مداری باوجود برخی نقاط ضعف در شرایط مطلوبی به سر می برد، به طوری که حدود 71.33 درصد از نیازهای عابران پیاده در این محدوده به طور نسبتاً مناسب برآورده می شود. در پایان با تکیه بر مقایسه تحلیلی امتیازات اختصاص یافته به هر نیاز، به ارائه و اولویت بندی راهکارها و پیشنهاد های لازم برای بهبود وضعیت پیاده مداری محدوده ایستگاه مترو تجریش خواهیم پرداخت. [1]. Transit Oriented Development (TOD) [2]. Quality Function Deployment (QFD) [3]. Analytical Network Process (ANP)
جلسه شورای مدیران حوزه شهرسازی ، همکاری با کاداستر / همایش فناوری اطلاعات مکانی و مدیریت حوادث طبیعی
پایش و ارزشگذاری اراضی شهری به منظور ایجاد پارک ها و فضاهای سبز در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. شهر یاسوج، علیرغم این که از توزیع مناسب فضای سبز برخوردار است، اما اکثر این فضاها به باغ های خصوصی اختصاص داشته و سهم عموم مردم جامعه از پارک ها و بوستان های محله ای بسیار کم است. در این شهر، برخی از نواحی و محله ها هیچ گونه فضای سبزی ندارند، در صورتی که برخی دیگر از مناطق از فضای سبز بیشتری برخوردارند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است و برای گردآوری داده ها از طرح جامع شهر یاسوج و همچنین نقشه کاربری اراضی استفاده شده است. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب، به دنبال توزیع بهینه پارک ها و فضای سبز در هر یک از مناطق است. برای جبران کمبود ذکر شده در زمینه محیط زیستی، به ویژه نیازهای تفریحی ساکنان شهر، باید ارزش زمین های منطقه برای ایجاد فضای سبز، مورد ارزشیابی قرار گیرد. برای این منظور، ابتدا به ارزیابی فضای سبز در وضع موجود شهر یاسوج پرداخته شد و پس از شناخت کمبودها، از مدل وزن دهی نسبی برای مکان یابی و احداث پارک ها و فضای سبز استفاده شد. به منظور تعیین مکان های مناسب، ابتدا داده های مکانی گردآوری شده و سپس پایگاه اطلاعاتی GIS تشکیل شد. برای الگوسازی به هر کدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس میزان اهمیت آنها در مکان یابی فضای سبز، وزن مناسبی اختصاص داده شد. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های منطقه را برای انتخاب مکان های مناسب برای فضای سبز اولویت بندی کرد، سپس این زمین ها را با نقشه کاربری ارضی مقایسه کرده و مشخص شد زمین های فاقد کاربری، که بیشتر مالکیت دولتی دارند و زمین هایی که در مجاورت مسیل ها واقع شده اند، مکان های مناسب برای ایجاد پارک ها و بوستان های درون شهری هستند
ارزیابی تناسب مکانی- فضایی طرح مسکن مهر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیرات بلندمدت طرح مسکن مهر بر سیما و عملکرد شهرها لازم است احداث آن ها با توجه به عوامل و عناصر جغرافیایی و معیارهای برنامه ریزی شهری صورت پذیرد تا در عملکرد و کیفیت زندگی شهری تأثیر مثبت داشته و از این طریق سبب کاهش هزینه های اقتصادی- اجتماعی و اکولوژیکی گردد. از این رو، این پژوهش به تحلیل و ارزیابی تناسب طرح مسکن مهر شهر یزد بر اساس معیارهای مکانی- فضایی می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث شیوه مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی شکل گرفته است. به منظور گردآوری اطلاعات این پژوهش از روش اسنادی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و گزارشات و اسناد تصویری مانند نقشه های تفکیکی و پایه رقومی و غیر رقومی و همچنین روش میدانی شامل مشاهدات میدانی استفاده شده است. در راستای ارزیابی تناسب مکانی- فضایی پروژه های مسکن مهر، سه فرضیه مطرح شده است. به منظور اثبات فرضیات پژوهش، استانداردهای مکانی- فضایی کاربری زمین در سه قالب مشخصات مربوط به سازگاری کاربری های پیرامون طرح مسکن مهر، آسایش مکانی پروژه های مورد مطالعه و مطلوبیت محل استقرار این پروژه ها طبقه بندی گردید و با استفاده از توابع Spatial Analysis، Network Analyst و تحلیل Buffering و نیز سایر کاربردهای سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام به تحلیل تناسب مکانی پروژه های مسکن مهر گردید. نتایج ارزیابی حاکی از آن است که بین مکان گزینی پروژه های مورد مطالعه و معیارهای سازگاری، آسایش و مطلوبیت تناسب وجود دارد و مکان گزینی این پروژه ها در شهر یزد بر اساس اصول و معیارهای برنامه ریزی شهری شکل گرفته است.
سنجش و ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک با مدل ELECTRE (مطالعه موردی شهر درق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله به عنوان حیاتی ترین سلول در کالبد شهر، از پیوند و انسجام عناصر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و محیطی هویت یافته که در اکثر مواقع توجه به عنصر پذیرش و قابلیت زندگی اجتماعی در آن با پرداختن محدود به عوامل اقتصادی و محیطی مورد غفلت قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک است و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای است. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش قابلیت و ظرفیت زندگی اجتماعی در محلات شهر درق همچون پویایی و سرزندگی، امنیت، مشارکت، هویت و تعلق مکانی، تنوع و گوناگونی اجتماعی و افزایش تراکم با مدل ELECTRE است. با توجه به هدف تحقیق که سنجش و ارزیابی و انتخاب محله برتر است چهار محله از چهار بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز رتبه بندی گزینه ها را به صورت نشان می دهد که نمایانگر برتری محله قدیمی بر سایر محلات است و این امر به شاخص پویایی و سرزندگی به عنوان ماحصلی از ارتباط نزدیک همسایگان و البته تعلق مکانی، مشارکت ساکنین در امور مربوط به محله و تن وع و گوناگونی اجتماعی در ساختار این مح له بر می گردد.
ارزیابی پایداری فضاهای سبز شهری در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرارگرفتن در فضای مدرن، افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی، شهرها را به کانون تجمع های زیستی و فعالیت های مختلف تبدیل کرده و آن ها را با کمبود فضاهای سبز عمومی روبه رو ساخته است. از سوی دیگر، گذر از مدرنیته و قرارگرفتن در جهان پسامدرن و نیز به وجودآمدن حس نوستالژیک در این فضا، نیاز شهروندان برای گذران اوقات فراغت را افزایش داده و سبب گرایش به بازگشت به فضاهای سبز در شهرهای مدرن شده است که این خود آثار اجتماعی، روانی و فرهنگی زیادی را شهرنشینان این فضاها دارد. اهمیت فضاهای سبز شهری تا حدی است که امروزه وجود این کاربری، یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی فضاهای سبز درجهت رسیدن به استانداردها و وضعیت مطلوب و نیز ارزیابی پایداری شهری از منظر پارک ها و فضاهای سبز عمومی در شهر اصفهان است و در آن، به صورت تطبیقی، مناطق پانزده گانة کلان شهر اصفهان بررسی شده است. پژوهش، اسنادی- تحلیلی است و جمع بندی داده های کمی در قالب مدل ضریب پراکندگی، نتیجة نهایی تحقیق را به دست داده است. یافته ها در زمینه چگونگی توزیع فضاهای سبز شهری در مناطق پانزده گانة اصفهان نشانگر آن است که توزیع فضاهای سبز شهری در شهر اصفهان، متعادل است؛ به نحوی که از این منظر، مناطق شهری 2، 4، 5 و 6 در شرایط پایدار، مناطق 7، 9، 12 و 13 در شرایط نیمه پایدار و سایر مناطق در شرایط ناپایدار به سر می برند.
ارزیابی سطح نگرش شهروندان نسبت به دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطاتICT (مطالعه موردی: شهر فسا)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد سطح نگرش شهروندان شهر فسا را نسبت به دستاوردهای ICT (فناوری اطلاعات و ارتباطات ) مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مصاحبه می باشد.جامعه آماری شامل ،کلیه شهروندان شهر فسا، برابر با 104809نفر می باشد و حجم نمونه آماری نیز با استفاده از روش کوکران 383 نفر برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسش نامه محاسبه گردید که در این پژوهش برای سه بخش پرسش نامه به ترتیب 0.68، 0.78 و 0.79 به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون Tتک نمونه ای و ضریب همبستگی استفاده شد.یافته های پژوهش حاکی ازآن است که بیشترین درصد نگرش شهروندان نسبت به دستاوردهای ICT با 36.5 درصد مربوط به نگرش نسبتا مثبت و 14.5درصد نیز نگرش مثبت، که عمدتا قشرجوان در آن سهیم بوده اند. در خاتمه پیشنهاداتی برای توسعه این فناوری در جوامع شهری ارائه شده است.
بررسی کارایی روش های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهری با استفاده از بهینه سازی مقیاس در پردازش شی ءگرا (مورد: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
117 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تهیه نقشه های پوشش گیاهی و کاربری اراضی، استفاده از داده های ماهواره ای و فرآیند طبقه بندی تصاویر است. با استفاده از تصاویرماهواره ای بررسی، شناخت و ارزیابی پدیده های مختلف و استخراج اطلاعات لازم برای برنامه ریزی منابع زمینی یا سایر مقاصد به سهولت انجام می گیرد. هدف پژوهش مقایسه میزان کارایی هفت روش رایج طبقه بندی نظارت شده داده های ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده TM و OLIماهواره لندست و IRS و اسپات5 و کوئیک برد و ترکیب های رنگی متفاوتی از این تصاویر جهت استخراج کاربری های اراضی زراعی، مناطق مسکونی و مناطق آبی با استفاده از پردازش شی گرا می باشد. ابتدا نمونه های آموزشی در پنج کلاس کاربری به وسیله نرم افزار ایکاگنیشن با استفاده از بهینه سازی مقیاس سگمنت سازی با استفاده از ترکیب های رنگی متفاوت و ضرایب شکل و فشردگی استخراج شد. مقیاس مناسب جهت سگمنت سازی برای اراضی زراعی، مقیاس 50 ، برای عوارض انسانی 8 و در نهایت برای مناطق آبی 10 به دست آمد. سپس هر تصویر به طور جداگانه با استفاده از هفت روش طبقه بندی (مانند روش شبکه عصبی) و نمونه های مستخرج، طبقه بندی شده و میزان کارایی هر روش با محاسبه دو شاخص صحت کلی و ضریب کاپا بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده میزان دقت هر یک از روش های طبقه بندی بوده که شبکه عصبی با دقت کلی 475/94 و ضریب کاپای 095/92 به عنوان دقیق ترین روش طبقه بندی انتخاب شد. این نتایج نشان می دهد که برداشت نمونه های تعلیمی با دقت مناسب از طبقات موجود در تصاویر و همچنین بررسی میزان احتمال تعلق هر یک از پیکسل های تصاویر ماهواره ای به این طبقات، به خوبی می تواند در طبقه بندی گروه های موجود در منطقه مفید واقع شود.
مقایسه دو مدل منطق فازی و (AHP) در ارزیابی و پهنه بندی تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر با تاکید بر پارامترهای طبیعی (مطالعه موردی: شهر سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به توسعه فیزیکی روز افزون شهرهابه ویژه شهرهای جاذب جمعیت مثل شهرهای توریستی و صنعتی، کنترل توسعه فیزیکی متناسب شهری در زمین های پیرامونی شهرها یکی از مهمترین دغدغه های مدیران وبرنامه ریزان شهری و محیطی است. برای انجام چنین کاری لازم است تناسب زمین با استفاده از متغیرهای مختلف مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از دو مدل منطق فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر سرعین مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج به دست آمده از مدل ها با توجه به وضعیت موجود توسعه شهر مورد بررسی و صحت سنجی قرار گرفته است. برای این کار از هشت معیار طبیعی استفاده شده که عبارتند از: شیب،کاربری زمین،تناسب خاک، سنگ شناسی، لندفرم ها، فاصله از شبکه ارتباطی، فاصله از گسلو فاصله از شبکه زهکشی. نتایج بدست آمده در پنج کلاس کیفی (تناسب خیلی کم، کم، متوسط، زیاد وخیلی زیاد) طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفتند. در مدل منطق فازی از سه مقدار مختلف گاما (7/0، 8/0 و9/0) برای انجام مدل استفاده شد و نتایج بدست آمده نشان داد که گامای 8/0بیشترین انطباق را با شرایط موجود دارد و طبق آن حدود 67 در صد از توسعه شهر بین سال های 1368 تا 1390 در زمین های با تناسب متوسط تا زیاد بوده است. حدود 7 درصد در زمین های با تناسب خیلی کم توسعه داشته است. در مدل AHP درصد زمین های با تناسب زیاد و متوسط زیاد نشان داده شده است و مقدار زمین های نامساعد(مثل مناطق شمال شرقی شهر) بسیار کم نشان داده شده است. نتایج ارزیابی نشان داد که مدل منطق فازی و عملگر گامای آن نتایج بهتری را نسبت به مدل AHP ارائه می دهد.
ارزیابی میزان فاصله محله های بافت فرسوده پیرانشهر از سطح پایداری
حوزههای تخصصی:
احیای مجدد بافت های فرسوده به منظور ارتقای کیفیت آن ها امری حیاتی است، اما در گام نخست، ارزیابی میزان پایداری این محله ها به منظور سنجش فاصله آن ها از الگوی توسعه پایدار محله ای ضروری به نظر می رسد. بر همین مبنا پژوهش حاضر باهدف ارزیابی میزان فاصله محله های بافت فرسوده پیرانشهر از سطح پایداری به نگارش درآمده است. پژوهش حاضر برحسب هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه بوده و بدین ترتیب داده ها از جامعه آماری تحقیق (378 خانوار) به روش نمونه گیری تصادفی گردآوری گردید و با استفاده از مدل الکتره، وضعیت پایداری محله ها مشخص شد که نتایج بدین صورت می باشد: محله «سید قطب» به عنوان «محله بافاصله نسبتاً کم از سطح پایداری»، محله های ملارضا و زرگتن بافاصله متوسط، قپان بافاصله زیاد، دولی گراو، قیزقپان، کهنه خانه بافاصله نسبتاً زیاد و کانی کهنه خانه نیز در فاصله بسیار زیاد از سطح پایداری قرار دارند. از دلایل قرارگیری محله سید قطب در فاصله نسبتاً کم از سطح پایداری، می توان به موقعیت مناسب محله در جوار مرکز شهر، سهولت دسترسی به خدمات عمومی، روند مناسب نوسازی و توجه مدیریت شهری اشاره کرد که شاخص های دیگرِ پایداری را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. از ویژگی های محله های بافاصله زیاد نیز وجود جمعیت غیربومی، درصد اشتغال بالای جمعیت در مشاغل غیررسمی، روند نامناسب نوسازی، ارزش نسبتاً پایین زمین، دسترسی نامناسب به کاربری های خدماتی و کم توجهی مدیریت شهری می باشد. همچنین ازلحاظ برخورداریِ محله ها از شاخص های پایداری، «بیش ترین نابرابری» متعلق به شاخص «دسترسی» و کم ترین نابرابری مربوط به شاخص «تعلق» بوده است.
مرگ ومیر و تحولات فضایی علل آن در شهرستان های ایران در سال های 1389 – 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مطالعات مهم در برنامه ریزی سلامت کشورها و سنجش الگوی کیفیت زندگی و بهره مندی از سیستم خدمات بهداشت و درمان و موفقیت آن ها، بررسی الگوی مرگ ومیر در پهنة جغرافیایی است. مطالعات انجام شده با تأکید بر کلان نگری، علل فوت را در سطح کل کشور بررسی کرده و نتایج به دست آمده نیز با نادیده گرفتن عناصر جغرافیایی تشکیل دهندة کشور، الگوی واحدی را بیان می کند. با توجه به تفاوت های منطقه ای در شیوع علل مختلف مرگ ومیر، مطالعة حاضر با بهره گیری از رویکرد آمار مکانی و تحلیل اکتشاف فضایی داده، به بررسی تفاوت های علل مرگ در مقیاس شهرستان های کشور پرداخته است. نتایج نشان داد که از مجموعِ متوفیان ثبت شده برحسبِ طبقه بندی بین المللی مرگ ومیر ( ICD ) در سال های 1389-1385، بیماری های دستگاه گردش خون، سوانح و تصادفات و انواع سرطان ها، مهم ترین علت مرگ ومیر در ایران بوده اند. توزیع علل سه گانة ذکر شده در کشور از توزیع یکسانی برخوردار نبوده و در بعضی از شهرستان ها بیش از 75 درصد از علل مرگ، ناشی از سه عامل یادشده بوده؛ در حالی که در این دوره در بعضی از شهرستان ها نیز نقش عوامل یادشده کمتر از 20 درصد است و بخش عمده ای از مرگ ومیر این شهرستان ها ناشی از کهولت سن بوده است. بررسی پراکنش فضایی علل عمدة مرگ در مقیاس شهرستان ها مشخص کرد، 3 عامل بیماری های قلبی، تصادفات و انواع سرطان در سنین غیر از کهولت، عمدتاً در شهرستان هایی با نرخ شهرنشینی کمتر از میانگین ملی تمرکز دارد و برخلاف تصوّر که تمرکز جمعیت و نرخ شهرنشینی بالا را عامل اساسی در بروز بیماری های فوق می دانند، تمرکز ناشی از این علل در شهرستان هایی اتفاق می افتد که از تراکم پایین جمعیتی و درصد شهرنشینی کمتر از میانگین ملی برخوردار هستند.
تعیین مکان مناطق اسکان موقت و سایت های امداد رسانی پس از زلزله در بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از AHP،FUZZY LOGIC ، FAHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین نیاز آسیب دیدگان ناشی از زلزله، داشتن سرپناه و رساندن خدمات امداد و نجات به آن ها در سریع ترین زمان ممکن است. بعد از وقوع زلزله نمی توان به سرعت مکان های مناسبی را برای آسیب دیدگان زلزله آماده کرد؛ بنابراین، باید قبل از وقوع چنین بحران هایی، مکان های مناسبی از نظر دسترسی به کاربری های شهری، داشتن امنیت، دوری از مناطق مخاطره خیز و ... برای آسیب دیدگان زلزله فراهم کرد. دسترسی دشوار به داخل بافت تاریخی برای ارائة خدمات امدادی و کمبود فضاهای باز، با وجود تراکم بالای جمعیت، بر بالارفتن آسیب پذیری در برابر حوادث در این منطقه می افزاید. در این پژوهش، به مطالعة موردی بافت تاریخی شهر یزد با هدف تعیین بهترین مکان استقرار گروه های امداد به منظور انجام عملیات نجات پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف، ابتدا به معرفی پارامترهای مؤثر که وابسته به شرایط ساختاری و طبیعی منطقه هستند، پرداخته و لایه های GIS این معیارها تولید شد. سپس، برای از بین بردن عدم قطعیت در داده های ورودی و قضاوت شخصی در مورد اهمیت معیارها، از روش فازی استفاده شد و برای این منظور درجهتِ ترکیب نقشه ها با استفاده از تلفیق مدل های برهم نهی فازی، شبکة استنتاجی فازی تشکیل و از آن به منظور تعیین مکان های مناسب استفاده شد. استفاده از خواص مجموعه های فازی در فرایند سلسله مراتبی، فرایند سلسله مراتبی فازی را پدید آورد که باعث افزایش کارایی تصمیم گیری شد. در نهایت، گزینه ها برای سایت امداد و اسکان پس از زلزله مشخص و بر اساس معیارهایی مانند دسترسی به معابر، مساحت فضای باز و پراکنش مراکز امداد و اسکان اولویت بندی و تعیین شد. نتایج تحقیق همچنین نشان دهندة کمبود فضاهای کافی برای استقرار زلزله زدگان در بافت تاریخی شهر یزد است.