فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهر اساسا یک مفهوم چند بعدی بوده و شامل ابعاد فیزیکی، فضایی، اقتصادی و اجتماعی محیط زیست شهری می شود. بر این اساس کیفیت محیط شهری می تواند بر روابط اجتماعی شهروندان تاثیرگذار باشد. افراد بر اساس منافع خود، ارتباطات اجتماعی را شکل داده و بر اساس توقعات، هنجارها و نقشهای معین خ ود، ب ه آن م ی پردازند. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا در پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان است تا گام مثبتی در جهت افزایش کیفیت محیطی فضاهای شهری و همچنین بهبود و ارتقاء سطح روابط و تعاملات اجتماعی در این فضاهاست. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی _ تحلیلی است حجم نمونه نیز به دلیل پویایی و نامشخص بودن جمعیت پیاده راه بوعلی سینا از فرمول (تعیین حجم نمونه جامعه نامعلوم) برابر با 225 انتخاب گردید. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بوده است. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS ) تحلیل واریانس یک طرفه Tو آزمون همبستگی خی دو Chi-Square Tests) بهره برده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت محیطی و روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا ارتباط بالایی وجود دارد و دو متغیر سرزندگی و کیفیت عرصه های همگانی در کیفیت محیطی بیشترین تاثیرگذاری را بر سطح روابط اجتماعی در پیاده راه بوعلی سینا دارند. در واقع می توان از نتایج این پژوهش چنین استنباط کرد که این کیفیت محیط است که باعث ماندگاری فرد در فضا و ایجاد کنش اجتماعی در آن می شود. و ارتقاء و بهبود این کیفیت باعث ارتقاء سطح و بهبود روابط اجتماعی در فضاست به همین دلیل پیشنهادهای این پژوهش در جهت افزایش کیفیت محیطی در فضا ارائه شده است.
تعیین ظرفیتِ تحمل و ردپای اکولوژیکی در مقصدهای طبیعت گردی (مورد شناسی: دریاچة زریوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روزافزون گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در طی دهه های گذشته، پیامدهای جبران ناپذیری را برای مقصدهای گردشگری به دنبال داشته است. در این میان، مقصدهای طبیعت گردی به دلیلِ ماهیت شکننده و توجه زیاد گردشگران، بیش از جاذبه های دیگر آسیب دیده اند. این موضوع توجه مدیران و مسئولان را به مدیریت بازدید کنندگان و کاهش اثرات ناشی از این بازدید ها جلب کرده است. در سال های اخیر ، تکنیک های مختلفی در جهتِ مدیریت اثرات بازدید کنندگان ارائه شده که یکی از این ابزارها «ظرفیتِ تحمل» است. تاکنون به منظورِ تعیین ظرفیتِ تحمل جاذبه های گردشگری، روش های مختلفی ارائه شده است. یکی از این روش ها، روش «ردپای اکولوژیکی» است. این روش میزان استفاده از منابع و همچنین تولید مواد زائد را برحسبِ پهنه های زمین و آب موردِ نیاز نشان می دهد و در حالِ حاضر به صورتِ گسترده، به منظورِ سنجش پایداری حوزه های مختلف، موردِ استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق با استفاده از مدل ردپای اکولوژیکی، ظرفیتِ تحمل اکولوژیکیِ «دریاچة زریوار» محاسبه شده است. در این روش ابتدا ردپای اکولوژیکی فعالیت های مصرفی گردشگران در پنچ گروه محاسبه و ردپای اکولولوژیکی هر یک از فعالیت های مصرفی در انواع مختلف زمین تعیین شده است. در مرحلة بعد، ظرفیتِ زیستی محاسبه شده با ردپای اکولوژیکی مقایسه شد و در نهایت با تعیین سطح ایمنی اکولوژیکیِ دریاچة زریوار، ظرفیتِ تحمل دریاچه در سطوح مختلف ایمنی مشخص شد. بر اساس محاسبات انجام شده، سرانة ردپای اکولوژیکی بازدید کنندگان دریاچة زریوار در سال 1393 که تعداد آن ها مطابق با برآوردهای انجام گرفته حدود 860000 نفر است، 0.0148321 هکتار جهانی و سرانة ظرفیتِ زیستی نیز 0.0170915 هکتار جهانی است. هر چند که ظرفیتِ زیستی دریاچه از ردپای گردشگران بیشتر است؛ اما به این دلیل که شاخص ایمنی اکولوژیکی دریاچه حدود 0.86 است، دریاچه در سطحِ ایمنیِ 3 و وضعیت ضعیف قرار دارد. محاسبات نشان می دهد چناچه تعداد بازدید کنندگان بین 500000 تا 800000 نفر باشد، وضعیت دریاچه مناسب و در سطح ایمنی 2 قرار خواهد گرفت و چناچه تعداد بازدید کنندگان کمتر از 500000 نفر باشد، وضعیت دریاچه خوب و در سطح ایمنی 1 قرار خواهد گرفت.
تحلیل مکان گزینی استقرار انسانی در شرایط بحرانی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع بلایای طبیعی مانند زلزله همواره در قرون متمادی زندگی جوامع انسانی را تهدید کرده است و سبب بی خانمانی و آوارگی ناگهانی بسیاری از انسان ها شده است. سازمان های مسئول در زمینة مدیریت بحران در مراحل اولیة مواجهه با چنین شرایطی، به مکان یابی بهینه به منظور اسکان موقت و ساماندهی آسیب دیدگان و بازماندگان حادثه در کنار رسیدگی به امور آن ها توجه دارند. البته به دلیل وضعیت اضطراری حادثه، بیشتر مکان یابی ها و اسکان آسیب دیدگان پشتوانة علمی لازم را ندارد و به این ترتیب هزینة هنگفتی را به مدیریت شهری تحمیل می کند. با توجه به قرارگیری کشور روی کمربند زلزله، پژوهش حاضر شهر ارومیه را به واسطة ویژگی های طبیعی و خطر لرزه خیزی متوسط توأم با شرایط خاص شهرسازی، به عنوان الگوی تهیة پایگاه داده مکانی با هدف مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله بررسی کرده است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و پژوهش با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با ماهیت کاربردی صورت گرفته است. بدین منظور، معیارها و عوامل مؤثر در مکان یابی اسکان موقت شامل ویژگی های طبیعی، شبکة ارتباطی، کاربری های سازگار و ناسازگار به چندین زیرمعیار تقسیم شد. با توجه به وابستگی متقابل معیارها براساس یافته های تحقیق، آن ها پس از وزن دهی با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای، در محیط GIS تلفیق شدند و ضمن تطبیق با استانداردهای بین المللی برای یک سوم جمعیت شهری، مکان های اسکان موقت شهر ارومیه با اولویت بندی سه گانه براساس ظرفیت ها و پتانسیل های بالفعل و بالقوة مدیریت شهری انتخاب شد.
بررسی و تحلیل اثرات زیست محیطی گسترش پراکنده شهری نمونه موردی: شهر هادیشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر شهر ها به شکلی بی برنامه ای رشد کرده اند و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده و یا توسعه آنها در قطعاتی مجزا، بدون برنامه ریزی، جسته و گریخته بوده است، این معضل به الگوی گسترش یا پراکنش افقی شهری(Sprawl) معروف گردیده و به موازات این الگوی گسترش شهری، اراضی کشاورزی پیرامون با تغییر کاربری مواجه شده اند. شهر هادیشهر که یکی از شهر های استان آذربایجان شرقی و در بخش مرکزی شهرستان جلفا واقع شده، هم مانند سایر شهرها در طول دهه های اخیر رشدی نامتوازن و به شکلی پراکنده داشته است، بطوریکه این رشد منجر به آثار زیست محیطی مخربی مانند از بین رفتن اراضی کشاورزی مرغوب شده است. هدف از این پژوهش در وهله ی اول شناخت الگوی توسعه و گسترش فیزیکی شهر هادیشهر بوده و در وهله ی دوم تبیین پیامدهای زیست محیطی گسترش فیزیکی این شهر می باشد. بدین منظور با بهره گیری از روش های آمار فضایی در نرم افزار Arc/ Gis به تحلیل الگوی توسعه و گسترش فیزیکی شهر هادیشهر پرداخته شده و در ادامه برای پی بردن به پیامدهای زیست محیطی گسترش فیزیکی و همچنین نوع و میزان تغییر و تبدیل کاربری اراضی زراعی و عرصه های سبز به سایر استفاده های شهری ناشی از توسعه فیزیکی شهر، از دو تصویر سنجنده TM، OLI ماهواره لندست 5 و 8 طی سالهای 1998 میلادی (1377 ه.ش) و 2013 میلادی (1392ه.ش) حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای شهر هادیشهر بهره گیری شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که الگوی توسعه فیزیکی شهر هادیشهر در طی 15 سال بصورت پراکنده بوده است و همچنین در اثر این الگوی گسترش، بیشترین تغییرات با 62درصد مربوط به کاربری کشاورزی و باغات بوده که حدودا 48درصد آن تبدیل به کاربری شهری و 5/14درصد آن تبدیل به زمین های بایر شده است. با توجه به پیامدهای نامطلوب رشد پراکنده و در راستای دستیابی به توسعهی پایدار و شکل پایدار شهری، الگوی رشد فشرده به عنوان الگوی توسعه آتی شهر پیشنهاد می شود.
بازفرینی بافت های فرسوده شهرى با رویکرد گردشگرى پایدار با تلفیق مدل های برنامه ریزی استراتژیک و تحلیل شبکه(ANP- SWOT) مطالعه موردى: بافت فرسوده شهر خوى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
41 - 56
حوزههای تخصصی:
فرسودگى واقعیتی است که تاکنون بیشتر شهر های با سابقه ایران تح ت ت أثیر آن قرار گرفته اند. آنچه مسلم است، در اینگونه شهر ها، این مساله رشد بافت ش هری را مخت ل کرده و افزون بر نابودی بافت های درونی، هزینه های هنگفتی را با ایجاد بافت های نو ظهور بر گرده ى شهر تحمیل می کن د. بنابراین توجه به بافت های فرسوده، لزوم مداخله و رفع ناپایداری آنها، موضوعی جدى و محوری مى باشد. در این راستا، رویکرد های مرمت و بهسازی بافت هاى فرسوده در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باز زنده سازی، نوسازی و توسعه مجدد به باز آفرینى شهری تکامل یافته و در این مسیر، از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تاکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز گذری داشته است. از آنجا که باز آفرینى این مراکز نیازمند سرمایه گذاری قابل توجهی مى باشد به نظر می رسد می توان با استفاده از ظرفیت های بالقوه گردشگری به منظور تشویق هم زمان بخش خصوصی و حمایت هاى بخش دولتی جهت سرمایه گذارى برای تحقق پذیرى باز آفرینى بافت هاى فرسوده شهرى بهره بردارى نمود. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با اهداف کاربردی- توسعه ای است. ابتدا برای رسیدن به عوامل چهارگانه ی SWOT از روش مصاحبه با کارشناسان استفاده شده تا مهمترین عوامل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید موجود در گردشگری بافتهای فرسوده شهر خوى جمع آوری گردد. سپس راهبردهای حاصل از فن سوات، با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای (ANP ) اولویت بندی گردید. نتاج حاصله نشان می دهد راهبردهایST1 ، WO2 و ST2 سه راهبرد دارای اولویت می باشند. همچنین امتیازهای کسب شده نشان می دهد در وضعیت فعلی، استراتژی رقابتی با کسب بیشترین امتیاز باید در اولویت و توجه قرار گیرد.
ارزیابی سیاست مسکن مهر با توجه به شاخص های پایداری نمونه: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به منزله ساختاری چندبعدی، علاوه بر جنبه های فیزیکی، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارد که این ابعاد، کارایی و پذیرش مسکن را شکل می دهند. برنامه ریزی برای مسکن گروههای کم درآمد، یکی از چالش های کشورهای در حال توسعه است؛ اما در بیشتر مواقع به علت محدودیت های مالی و فنی، مسکن فقط سقفی بالای سر قلمداد می شود. یکی از پرهزینه ترین سیاست های مسکن گروه های کم درآمد در ایران، طرح مسکن مهر بوده است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سیاست های مسکن مهر با توجه به شاخص های پایداری (نمونه: شهر خرم آباد) است. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از دو روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و الگو هایی همچون آزمون T و نیز رگرسیون خطی و چندگانه تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهند شاخص پایداری مسکن (که ترکیبی از ابعاد چهارگانه است) در نمونه مدنظر، کمتر از میانگین است؛ در میان چهار بُعد پایداری، به جز ابعاد اقتصادی، میانگین همه ابعاد کمتر از متوسط است. همچنین همه زیرشاخص های ابعاد اجتماعی و فرهنگی کمتر از میانگین بوده و در بین ابعاد کمّی و کیفی نیز، زیرشاخص های کمّی کمتر از متوسط بوده است. درنهایت نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد پایداری مسکن و زیرشاخص های آن، تأثیر مهمی در میزان کارایی مسکن مهر داشته اند.
بررسی و ارزیابی پهنه ها و عناصر آسیب پذیر شهر از دیدگاه پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل از جمله موضوعاتی است که در طرح های شهری و برنامه های آن با مباحثی مانند مکانیابی کاربری ها و مقاوم سازی بناها در نظر گرفته شده است. این مباحث به دنبال کاهش خسارت و افزایش توان مقاومت در شهر با رعایت اصول پدافند غیرعامل در تأسیسات حیاتی، حساس، مهم و مدیریتی می باشد. شهر سنندج به عنوان مرکز استان کردستان و قرار گیری مراکز مهم مدیریتی و تأسیسات حیاتی و مهم در این شهر از اهمیت زیادی برخودار است. لذا پژوهش حاضر به بررسی و شناخت عناصر و تأسیسات و پهنه های آسیب پذیر شهر سنندج با رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته است. بر این اساس پنج معیار اصلی و یازده زیر معیار بر اساس نظر کارشناسان به عنوان عناصر و پهنه های مهم شهر سنندج فهرست بندی شده است. برای امتیاز دهی به این معیارهای از 14 کارشناس به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP ) و جهت تحلیل آن از نرم افزارExpert Choice استفاده شده است. بیشترین میزان آسیب پذیری به ترتیب مربوط به معیار شریان حیاتی با امتیاز 623/0، مراکز مدیریت بحران با امتیاز 300/0 و کمترین میزان آسیب پذیری مربوط به معیار مراکز پشتیبانی با 029/0 می باشد. این امتیازها با استفاده از نرم افزارArc Map درون یابی شده و مناطق آسیب پذیر مشخص شده است. سپس برای بررسی کاهش آسیب پذیری شهر با استفاده از مدلSWOT اقدام به تدوین راهبردها و جهت اولویت بندی آنها از مدلQSPM استفاد شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که منطقه پنج شهرداری سنندج به دلیل داشتن تأسیسات حیاتی و حساس و مهم و عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل، به ویژه در مکانیابی و استتار و اختفاء به عنوان پهنه آسیب پذیر شهر شناخته شده است. در نهایت می توان بیان کرد که شهر سنندج از نظر اصول پدافند غیرعامل دارای نقاط ضعف می باشد. بر اساس مدل های بکار رفته، موقعیت شهر رقابتی است که در این زمینه راهبردهای مناسب با موقعیت رقابتی ارائه شده است.
تحلیلی بر وضعیت ساختاری-کالبدی شهر مهاباد از منظر راهبرد توسعه شهری (CDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه شهری (CDS) فرایندی همه جانبه در مطالعات توسعه شهری در بلندمدت و کوتاه مدت است که شهر را از زوایای جامع مطالعه می کند و درنهایت برنامه های اجرایی را متناسب با فرصت ها، تهدیدها، ضعف ها و قوت های شهر ارائه می دهد. از این رو، پژوهش حاضر با توجه به اشراف کامل بر شهر مهاباد و چگونگی اجرای طرح راهبرد توسعه شهری در آن، وضعیت ساختاری-کالبدی این شهر را از منظر طرح مذکور تحلیل می کند. براین اساس، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی، وضعیت ساختاری-کالبدی شهر مهاباد (محدوده پژوهش) بررسی شده است. روش اصلی تجزیه و تحلیل اطلاعات پیرامون موضوع مورد بحث، مشاهدات مختلف پیمایشی، مصاحبه های صورت گرفته با مردم و مسئولان و نیز مطالعات اسنادی از وضعیت گذشته و موجود شهر از بُعد وضعیت ساختاری-کالبدی است. درنهایت، با توجه به مطالعات جامع صورت گرفته درباره این شهر، اهداف بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت و پروژه اجرایی اهداف کالبدی و ساختاری شهری مهاباد، نتایج نشان می دهد این شهر با توجه به گسترش کالبدی در طول سال های گذشته، امروزه مشکلات متعددی در زمینه مسائل ساختاری، کالبدی و بصری مانند واحدهای مسکونی، معابر، شبکه بندی و... دارد که درنهایت بر کیفیت زندگی شهروندان تأثیر گذاشته است. براین اساس، راهبرد ها، حول محور ساماندهی کالبدی مهاباد، اهداف اجرایی پیرامون وضعیت کالبدی-ساختاری شهر و نیز اصول و الگوی ساختاری و کالبدی شهر مهاباد براساس راهبرد توسعه شهری (CDS) ارائه می شود.
ارزیابی استراتژیک مناطق نمونه گردشگری براساس روش تأیید چندگانه مبتنی بر سیستم رأی گیری؛ (مطالعه موردی: مناطق گردشگری استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری، صنعتی روبه رشد و درآمدزا برای رونق چرخه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور محسوب می شود. مناطق بسیاری در کشور در صورت بهبود، پتانسیل جذب تعداد بیشتری از گردشگران را دارا هستند که در این میان انتخاب و شناسایی مناطق نمونه گردشگری مبتنی بر مجموعه ای از جاذبه های تاریخی، طبیعی و فرهنگی به عنوان تصمیمی راهبردی محسوب می شود. براساس تکنیک تأیید چندگانه، سیستم رأی گیری به عنوان روشی مبتنی بر خرد جمعی می تواند تصمیم های واقع بینانه تری را اتخاذ کند. از مزایای این تکنیک ضمن درنظرگرفتن معیارهای کمی و کیفی، تصمیم گیری مبتنی بر سیستم رأی گیری، خرد جمعی و سادگی به کارگیری آن است. در این پژوهش، در قالب مطالعه موردی بازده نقطه گردشگری در استان سمنان به وسیله کارشناسان مدیریت گردشگری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری و روستاییبررسی و تحلیل شده اند. براساس نتایج پژوهش، منطقه ییلاقی شهمیرزاد، مهدیشهر سمنان، جنگل ابر و روستای ابر شاهرود در این استان به عنوان نقاط نمونه گردشگری معرفی شده اند که با بهبود کاستی های موجود در این مناطق، می توان گردشگران بیشتری را به این نواحی جذب کرد.
سنجش عوامل محیطی مؤثر بر احساس امنیت ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
705 - 720
حوزههای تخصصی:
تجربه نشان داده است طراحی شهری همراه با ساماندهی کیفیت محیطی محله ها، تأثیر بسزایی در کاهش جرائم و افزایش احساس امنیت شهروندان دارد. در این میان، تحلیل امنیت در سکونتگاه های غیررسمی شهرها که یکی از کانون های اصلی بروز جرائم هستند، بسیار مهم است؛ از این رو، پژوهش حاضر با روش تحلیلی-تفسیری به ارزیابی شاخص های امنیت محیطی در محله های غیررسمی شهر همدان پرداخته است، این شاخص ها از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج، سپس با استفاده از پرسشنامه (400 عدد) در جامعه ساکنان محله های غیررسمی تکمیل شده است. داده های پرسشنامه ها نیز پس از ورود به نرم افزار SPSS با استفاده از دو مدل تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره بررسی شده است. از سوی دیگر، یافته های پژوهش هم نشان می دهد امنیت محیطی محله های غیررسمی در قالب پنج عامل «غریب گز بودن»، «نظم بافت»، «اجتماع پذیری»، «تسهیلات رفاهی» و «نگهداری و عملکرد» خلاصه می شود. چنانکه امتیاز وضعیت محله های مورد مطالعه درمجموع پنج عامل به ترتیب برای محله منوچهری برابر با 40/5، محله حصار با 72/4، محله مزدقینه برابر با 71/4، محله خضر برابر با 35/4 و محله دیزج برابر با 20/4 بوده است؛ همچنین با توجه به نتایج نهایی پژوهش، اولویت های ارتقای امنیت محیطی در هر محله با سایر محله ها متفاوت است. با وجود این، ساماندهی مواردی مانند کیفیت معابر و پیاده روها، تراکم بافت محله، مبلمان و روشنایی معابر، کاربری های محلی، وضعیت اراضی بلااستفاده و کاهش عبور خودروهای غیربومی از محله از جمله اولویت های ارتقای امنیت ساکنان این محله هاست.
رنگ در شهر با رویکرد ایجاد تنوع و سرزندگی در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از خصایص بارز شهرسازى معاصر کشور ما، افول ارزش هاى کیفى زیبایى شناختى منظر است که در نزد ساکنان امروز شهرهاى بزرگ، به صورت احساس ناشناختگى، ناامنى و ناکامى ظهور پیدا کرده است. عدم ارتباط موثر با شهر توسط شهروندان و در نتیجه بى توجهى و مشارکت اندک آنان، نوعى بى هویتى را گریبانگیر شهرها نموده است. منظر شهرى واقعیتى است عینى که در مشاهده هر فرد از محیط بصرى شهر به دست مى آید و در فرآیند تعامل میان حضور انسان در شهر و بر حسب دانش، فرهنگ و تجربه در ذهن ارزش گذارى شده و به ادراک از منظر مى انجامد. با عبور از داخل شهر مناظر شهرى در دسته اى از آشکارسازى ها به چشم مى آیند، این تغییر تدریجى مناظر را دید پى در پى گویند. حال با توجه به مقیاس حرکت - پیاده و یا سواره- و سرعت حرکت و نحوه قرارگیرى نسبت به فضا، در هر مقطع از زمان، تأثیر متفاوتى از منظر توسط ناظر درک مى شود که این بازه هاى زمانى دید در اصطلاح به سکانس تعبیر مى شوند. در هر سکانس مناظر شهرى با جزئیات خود به چشم مى آیند که همان مولفه هاى شکل دهنده منظر هستند. در این رهگذر سه دروازه با عناوین حرکت، موقعیت و مضمونوجود دارد. در باب مضمون و یا همان محتوا، اجزاء محتوایى ساختار شهر مانند رنگ، بافت، سبک، ویژگى، سرشناسى و منحصر به فرد بودن مطرح است. و در این میان، بررسى عامل رنگ و تأثیر آن بر نحوه ادراک فرد از هر سکانس مطرح است. بنابراین، با تجربه در فضا و هارمونى هاى رنگى متفاوت، اثبات می شود که رنگ ها در یک ترکیب مناسب چگونه مى توانند به دریافت مستقل و خوشایندى از هر سکانس منجر شود. روش تحقیق در این پژوهش بر مبناى تحلیل ادبیات معمارى و شهرسازى و روش تحلیلی اکتشافی در ارتباط با ماهیت رنگ در منظر شهرى است که این نوشتار در خلال مطالب و با بررسى نمونه های موردی در انتهاى کار به آن دست خواهد یافت.
بررسی و تحلیل راهبردهای مدیریت مهاجران افغانستانی استان خراسان رضوی با استفاده از مدل SWOT-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مهاجرت و اقامت اتباع خارجی به ویژه مهاجران افغانستانی در ایران و استان خراسان رضوی، از مسائلی است که با وجود برخی آثار مثبت، ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متعددی را در پی داشته است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل راهبرد های برنامه ریزی و مدیریت مهاجران افغانستانی استان خراسان رضوی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. برای تعیین قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای حضور مهاجران افغانستانی در این استان، از مدل SWOT و برای اولویت بندی راهبرد ها از مدل ANP استفاده شده است. نتایج پژوهش و خروجی مدل ANP نشان می دهد در وضعیت فعلی، باید به راهبرد تدافعی با کسب بیشترین امتیاز توجه شود و در اولویت قرار گیرد. در میان گزینه های مختلف راهبرد تدافعی، گزینه های WT1، WT3 و WT5دارای بیشترین امتیاز و به ترتیب دارای اولویت اول، دوم و سوم شناخته شدند. راهبرد WT1 مربوط به لزوم هماهنگی بیشتر بین سازمان ها و تدوین برنامة مدون و دقیق دربارة مهاجران خارجی برای جلوگیری از ارتکاب جرم، قاچاق و سوءاستفادة اطلاعاتی بیگانگان است. WT2 در ارتباط با ضرورت ایجاد هماهنگی بین سازمان های مختلف در امور مهاجران خارجی به منظور کنترل و مدیریت اتباع خارجی و افغانستانی در استان و کشور است. WT3 نیز به ضرورت به روزکردن قوانین و اجرای دقیق آن و تهیة آمار دقیق دربارة مهاجران خارجی درجهت جلوگیری از تغییر بافت کالبدی شهرها و روستاها، ازدواج های غیرقانونی و تغییر هرم سنی جمعیت استان و کشور مربوط می شود.
تحلیل جغرافیایی آسیب پذیری شهر اردبیل بر اساس اصول پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشرفت فناوری و تغییرات بنیادین در تسلیحات، لزوم به کارگیری پدافند غیرعامل نوین در کاهش تلفات و خسارات جنگ ها به ویژه در شهرها پیش از پیش احساس می شود. از مهم ترین عوامل افزایش دهنده تلفات انسانی در حملات نظامی به مناطق شهری، معماری غیراستاندارد و غیر منطبق مساکن با اصولی همچون مکان گزینی و جانمایی بهینه ساختمان، پراکندگی مناسب بنا، رعایت اصول اختفاء، استتار و فریب، درجه مرمت پذیری بالای ساختمان و معماری داخلی ساختمان در ارتباط با پدافند غیرعامل است. این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی است و متغیرهای موردبررسی در آن شامل شناسایی مکان های حیاتی، حساس و مهم شهر اردبیل، به منظور کاهش خسارت های ناشی از حملات دشمن و بالا بردن قدرت دفاعی و آستانه مقاومت شهر است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده و با توجه به نوع تحقیق از مطالعات میدانی (مصاحبه) نیز استفاده شده است. در این پژوهش از روش ماتریسی برای بررسی انطباق نظام شهری شهر اردبیل با اصول پدافند غیرعامل استفاده شده است که به شناسایی شهر و تبعات تمرکز 48 مرکز در آن پرداخته شده؛ بدین طریق می توان قبل از وقوع جنگ برای کاهش خسارات جانی و مالی نقاط استراتژیک شهر، جایی که ادامه حیات شهر و مقاومت آن وابسته به این مراکز است، اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان می دهد اصول پدافند غیرعامل در شهر اردبیل رعایت نشده است.
واکاوی تغییرات مکانی هسته های جزایر حرارتی شهر ارومیه از سال (1392 تا 1395)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
37-60
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت پراکندگی تابش های حرارتی و ارتباط آن ها با انواع کاربرهای موجود، در شناخت میکروکلیمای نواحی مختلف شهرها دارای اهمیت زیادی می باشد. توسعه شهرنشینی و فعالیت های صنعتی در شهرهای بزرگ منجر به تغییرات وسیعی درمشخصات فیزیکی سطح زمین، انرژی گرمایی آزاد شده، تغییرات دما و سایر پارامترهای هواشناختی شده و جزیره گرمایی شهری را ایجاد می کند. علم سنجش از دور با استفاده از تشعشع مادون قرمز حرارتی و کاربرد مدل های فیزیکی ابزار مناسبی جهت محاسبه مقدار دمای سطح در نواحی وسیع محسوب می شود. در پژوهش حاضر از تصاویر ماهواره ای TIRS,OLI سنجنده لندست 8 جهت شناخت محدوده تشکیل جزایر حراتی شهر ارومیه در برهه زمانی 1392 الی 1395 استفاده شده است. نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که کمینه و بیشنه دمای شهر ارومیه طی سال 1392 تا 1395 روند صعودی داشته و این افزایش دمایی در زمین های بایر شهر به مراتب چشمگیرتر می باشد و در طی 4 سال بررسی سه منطقه اصلی شناسایی شد که تغییرات مکانی هسته جزیره حرارتی در آنها یا در حد فاصل آنها صورت می گیرد. این سه منطقه عبارتند از : شمال شهر ، غرب شهر و قسمت مرکزی شهر ارومیه، همچنین منطقه 5 شهر ارومیه با داشتن درصد بیشتری از مساحت در گرید دمایی بالا نسبت به سایر مناطق، گرم ترین منطقه شهر ارومیه شناسایی شد
بررسی رابطه مشارکت شهروندان و فاکتورهای اصلی مدیریت شهری مطالعه موردی: شهر تهران
حوزههای تخصصی:
محیط شهری پیچیده، پویا و متنوع است که مستلزم طراحی یک سیستم چند وجهی و مشارکتی در مدیریت است و حکمرانی خوب شهری این قابلیت را فراهم کرده است. الگوی حکمروایی خوب شهری به عنوان فرایند مشارکتی توسعه تعریف می شود که به موجب آن همه ذینفعان شامل حکومت، سازمان های غیر دولتی و جامعه مدنی وسایلی را برای حل مشکلات شهری فراهم می کنند. این پژوهش با هدف سنجش میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری تهران بر اساس الگوی حکمرانی خوب شهری تدوین شده است و به بررسی معناداری رابطه بین معیارهای حکمرانی شهری به عنوان متغیرهای وابسته با متغیر مستقل مشارکت شهروندان در مدیریت شهری پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحلیل بوسیله آمار استنباطی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که از بعد ذهنی تمایل شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری بالاست و بستر بسیار مناسبی برای مشارکت در شهر مورد مطالعه وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش، بین معیارهای حکمرانی و مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ارتباط معنی داری وجود دارد. مشارکت شهروندی بیشترین تاثیر و رابطه را با آگاهی شهروندی داشته و سپس با فاصله معنادار و زیادی تاثیری محسوس بر شفافیت و پاسخگویی و اعتماد اجتماعی دارد.
تغییرات آب و هوایی و پدیده ی شرجی در شهرهای ساحلی (مطالعه ی موردی: استان هرمزگان)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
193-210
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط محیطی، پیامدها و دامنه ی تغییرات آب و هوایی بر زندگی ساکنان هر بخش از کره ی زمین متفاوت است. در این پژوهش به بررسی تأثیر تغییرات آب و هوایی بر پدیده ی شرجی شهرهای ساحلی منتخب استان هرمزگان پرداخته شد. از این رو از شاخص شدت شرجی به منظور شناسایی این پدیده استفاده شد. نقشه های پهنه بندی ماهانه شرجی استان و نمودار ماهانه میانگین رخداد شرجی نشان می دهند که در ماه های آذر تا بهمن در هیچ منطقه ای از استان شرجی دیده نمی-شود و بیشترین میزان شرجی مربوط به ماه های تیر و مرداد است. با استفاده از نمودار رگرسیون تعداد روزهای رخداد شرجی در هر سال، تغییرات سالانه این پدیده در ایستگاه های مورد مطالعه بررسی شد. شیب مثبت در تمام ایستگاه ها بیانگر افزایش رخداد شرجی در طی سال های مورد مطالعه است، که بیشترین شیب خط مربوط به جاسک و کمترین مقدار آن مربوط به بندرعباس است. پدیده ی شرجی بر سلامتی انسان، مصرف انرژی، آلودگی هوا و غیره تأثیر منفی دارد و با افزایش رخداد آن در شرایط تغییرات آب و هوایی بر آثار نامطلوب و حتی غیرقابل تحمل آن در شهرهای ساحلی بویژه در عرض های جغرافیایی پایین، افزوده می شود؛ بنابراین لازم است تا برنامه های مناسب برای کاهش رخداد و یا مقابله با پیامدهای آن انجام گیرد.
ارزیابی عملکرد مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرآیند مدیریت بحران مقصدهای گردشگری(مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش در صنعت گردشگری به راهبردهای دانش گرا اشاره دارد و یکی از راهبردهای تجاری معاصر و مطلوب می باشد. تحقیقات اخیر که از تئوری های مدیریت راهبردی بر مبنای هوش و دانش الهام گرفته اند، نشان داده اند که ساخت و پایداری مزیت رقابتی از طریق مدیریت دانش یک موضوع مشترک برای شرکت های خدماتی می باشد. نظر به این که مقصدهای گردشگری قادر نیستند تا خود را از تحولات محیط بیرونی مصون نگه دارند، این ویژگی نیاز به یک سیستم مدیریت دانش در سراسر مقصد گردشگری که برای همه انواع سازمان ها در دسترس باشد را تأکید می نماید به نحوی که زیرساخت لازم را برای همکاری بین سازمان ها فراهم آورد. مدیریت دانش به عنوان یک سازمان دهنده مهم شناخته شده است که می تواند به مدیریت بحران مقصدهای گردشگری کمک شایانی نماید. بدین جهت پژوهش حاضر به ارزیابی مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل پرداخته و بدین منظور پنج مؤلفه شامل کسب،خلق،ذخیره سازی، تسهیم و بکارگیری دانش را مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. نمونه آماری تحقیق، تعداد 120 نفر از مدیران و کارشناسان 19سازمان موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه هابا استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون T و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از ارزیابی ضعیف وضعیت مدیریت دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد به نحوی که کلیه مؤلفه های مدیریت دانش پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است. براساس یافته ها تسهیم دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل نزدیک به حد متوسط ارزیابی شده و بقیه مؤلفه ها به ترتیب شامل کسب دانش، بکارگیری دانش، خلق دانش و ذخیره سازی دانش می باشد.
بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری ورزشی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری ورزشی استان اصفهان از دیدگاه مدیران و کارشناسان حوزه ورزش و گردشگری استان بود. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل مدیران ادارات استان در دو حوزه ورزش و گردشگری و روسای هیات های ورزشی استان به عنوان مدیر و اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد در دانشگاه های سطح استان به عنوان کارشناس، بودند که تعداد 137 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (39 کارشناس و مدیر گردشگری و 98 کارشناس و مدیر ورزشی). ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل ویژگی های جمعیت شناختی (11گویه) و جاذبه های گردشگری مقصد، با 24 گویه که روایی صوری و محتوایی آن را تعداد نه نفر از اساتید آگاه و آشنا با جاذبه های گردشگری استان اصفهان تایید و روایی سازه با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی مورد تایید قرار گرفت، اعتبار درونی آن با آلفای کرونباخ سنجیده شد(α=0/84) ، برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون K-S برای تعیین نرمال بودن داده ها، t تک متغیره برای مقایسه وضع موجود با وضع پیش بین و آزمون فریدمن جهت اولویت بندی عوامل استفاده گردید. نتایج نشان داد جاذبه های مقصد شامل جاذبه های غیرورزشی (تاریخی و فرهنگی)، جاذبه های طبیعی– ورزشی و جاذبه های ورزشی (رشته ها و قهرمانان ورزشی) استان اصفهان برای جذب و توسعه گردشگری این استان در حد مطلوبی قرار دارند و در جذب گردشگران ورزشی نقش مثبتی دارند و نتایج آزمون فریدمن برای اولویت بندی جاذبه های گردشگری (ورزشی/غیرورزشی) حاکی از آن بود که، جاذبه های طبیعی- ورزشی در رتبه اول، جاذبه های غیرورزشی (تاریخی و میراث فرهنگی) در رتبه دوم و جاذبه های ورزشی در رتبه سوم اهمیت برای توسعه گردشگری ورزشی و جذب گردشگر قرار دارند. بنابراین لازم است مدیران، برنامه های منسجم تر و گسترده تری برای توسعه گردشگری استان اصفهان به ویژه در حوزه جاذبه های طبیعی-ورزشی برنامه ریزی نمایند.
بررسی وضعیت شاخص های ایمنی در پارک های منطقه ای شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ایمنی در پارک ها به دلیل تأثیر زیادی که بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی و پایداری اجتماعات شهری دارد، بسیار بااهمیت است. براین اساس، در این پژوهش به بررسی وضعیت شاخص های ایمنی در پارک های منطقه ای شهر کرمان پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شاخص های مؤثر بر ایمنی در پارک ها شناسایی شدند. سپس، با استفاده از 287 پرسش نامه و بهره گیری از محیط نرم افزاری SPSS و آزمون های آماری و روش تصمیم گیری چند معیاره وایکور، وضعیت پارک های منطقه ای شهر کرمان از نظر شاخص های ایمنی مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که پارک شورا و پارک مادر به ترتیب با مقدار Q=0.947 و Q=0.936 در بهترین شرایط از نظر ایمنی و پارک نشاط با مقدار Q=0 در بدترین وضعیت از نظر شاخص های ایمنی قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون آماری دبلیو کندال نشان داد که پارک های مورد مطالعه از نظر شاخص ایمنی بهداشتی با میانگین رتبة 56/5 در بهترین وضعیت و از نظر شاخص روشنایی با میانگین رتبة 37/1 در بدترین وضعیت قرار دارند.
تحلیل رابطه میان فرم شهر و شاخص دسترسی (مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم شهر، ظرفی است که فعالیت های شهری در آن به وقوع می پیوندد. اهمیت فرم شهر به دلیل عملکردهایی است که برای ساکنان یک شهر دارد؛ از جمله عملکرد های مهم آن میزان دسترسی است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش رابطه بین فرم و میزان دسترسی در سطح محلات شهر بابلسر است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی - تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. داده ها و اطلاعات لازم از بلوک های آماری مرکز آمار و نقشه های کاربری اراضی شهرداری استخراج شده و برای طبقه بندی آن ها از نرم افزار SPSS و GIS بهره گرفته شده است. برای سنجش فرم از 3 شاخص تراکم، اتصال و اختلاط و 10 متغیر مرتبط استفاده شد و برای محاسبه شاخص دسترسی نیز مدل جاذبه هنسن به کار رفت. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد رابطه ای مستقیم و معنادار بین فرم فشرده و دسترسی (668/0r =) دیده می شود و فشردگی تأثیر مستقیمی بر افزایش میزان دسترسی ها دارد. این موضوع در مناطق مرکزی شهر بیشتر دیده می شود؛ به طوری که هرچه محلات فشرده تر شوند میزان دسترسی افزایش چشمگیری می یابد. بر اساس نتایج، 3 شاخص اصلی فرم تأثیر مستقیم و معناداری بر شاخص دسترسی داشته که با توجه تفاوت آن ها در محلات مختلف نتیجه آن عدم تعادل در ساختار فضایی شهر بابلسر بوده است. از دیگر یافته های این پژوهش، نسبت بالای مالکیت خودرو در مناطق فشرده شهر بابلسر نسبت به مناطق پیرامونی است که این موضوع می تواند با اصل پیاده مداری که از اصول مهم دستیابی به فرم شهر پایدار است تناقض داشته باشد.