فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
روستای گل سفید از توابع دهستان مشایخ در بخش حومه مرکزی شهرستان اردل از استان چهارمحال و بختیاری میباشد. در این مطالعه برای معرفی سیمای سرزمین این روستا و شناخت تمامی کاربریهای انسانی و لکه های طبیعی در محدوده مورد مطالعه از تصویر ماهواره QuickBird در نرم افزارGoogle Earth استفاده گردید. سپس نقشه حاصله به نرم افزار ArcGIS 3,1 انتقال داده شده و پس از انجام پردازش های لازم در این نرم افزار نقشه کاربری اراضی منطقه تهیه شد. به منظور میزان صحت عوارض برداشت شده علاوه بر پلیگن های برداشت شده اولیه برای تهیه نمونه های تعلیمی، یک بار دیگر بازدید صحرایی صورت گرفت و تمامی عوارض برداشت شده کنترل گردیدند. بدین منظور کلیه لایه های برداشت شده به دستگاه موقعیتیاب GPS انتقال داده شدند و سپس با مراجعه به عرصه، تمامی عوارض کنترل گردیدند. در مرحله بعد برای تحلیل لندسکیپی منطقه مورد مطالعه از نرم افزار Frag Stats و متریکهای NP ، CA، PERIM ، MNN و SHAPE استفاده شد. نتایج نشان داد، مردم بومی در طول سال های متوالی کاربریهای متفاوتی در منطقه ایجاد کرده اند. بستر طبیعی منطقه جنگل بوده است که وجود لکه های انسان ساز مانند روستا، معدن، کارگاه شن و ماسه و دو مسیر جاده و لوله پتروشیمی مناطق حاشیه ای را با خطر زیاد و در حد بحرانی قرار داده است و باعث از بین رفتن تنوع زیستی این منطقه شده است. لذا به منظور جلوگیری از تخریب بیش تر منطقه، حفاظت منطقه با مشارکت مردم بومی باید در الویت برنامه ها قرار گیرد.
روشی تازه به منظور درون یابی مشاهدات بارندگی با کمک کریجینگ شاخص نرم و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درون یابی از جمله مهم ترین مسائل در علوم مکانی است؛ زیرا همیشه این نیاز وجود دارد که از یک حجم محدود داده، مجموعه ای از اطلاعات دقیق فراهم گردد. کریجینگ نیز از کاربردی ترین و دقیق ترین روش های درون یابی به شمار می آید که به زیر روش های مختلفی از جمله کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص و کریجینگ شاخص نرم تقسیم می شود. الگوریتم ژنتیک در زمرة الگوریتم های تکاملی است که برای یافتن یک جواب بهینه از مجموعه ای از جواب های بالقوه استفاده می شود. در این مقاله، از الگوریتم ژنتیک برای آموزش بهینه برخی از پارامترهای کریجینگ شاخص نرم با توجه به تابع هدف برای رسیدن به جواب بهینه استفاده می شود. در این تحقیق، از چهار روش کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص، کریجینگ شاخص نرم و کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک بر یک مجموعه داده از 15 ایستگاه سینوپتیک استان مازندران استفاده گردید. داده های استفاده شده، مشاهدات بارندگی در این ایستگاه ها مربوط به بهمن ماه سال 1387 بود. با مقایسه مقادیر مشاهداتی و محاسباتی در دو حالت اعتبارسنجی متقابل و جکنایف در چهار روش ذکر شده، ثابت گردید که روش کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک دقیق ترین روش است. به عنوان معیار این تصمیم گیری، از میانگین قدرمطلق اختلاف بین مقادیر مشاهداتی و محاسباتی هر روش استفاده گردید. این کمیت برای روش کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک برابر با 3/10 میلی متر است که نسبت به سه روش اول (3/12، 3/13 و 8/12) کمینه است.
استخراج اشکال متفاوت راه از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک های مختلف مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی قابلیت سیستم پیشنهادی استخراج نیمه خودکار راه از تصاویر ماهواره ای با حد تفکیک های مکانی مختلف به منظور بهنگام کردن نقشه های متوسط و کوچک مقیاس پایگاه داده GIS سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای کشور تهیه گردیده است. هدف پژوهش حاضر حفظ و یا افزایش دقت و سرعت استخراج اطلاعات در مقایسه با عملیات زمینی و استفاده از GPS است. افزون بر این، میزان موفقیت این سیستم در استخراج اشکال مختلف راه اعم از راه مستقیم، مارپیچ، تقاطع و میدان مورد بررسی قرار گرفته است.
داده های ورودی سامانة مورد نظر شامل تصاویر پانکروماتیک و Pansharpened ماهواره های Ikonos و D1-IRS (به ترتیب دارای قدرت تفکیک مکانی 1، 4 و 5 متر) و تصاویر Pansharpened ماهواره 7-Landsat (دارای قدرت تفکیک مکانی 15 متر) است. در روش پیشنهادی، ضمن انجام خوشه بندی FCM در فضای طیفی و بهبود کیفیت راه های کشف شده به وسیله اپراتورهای مورفولوژی با حذف نویز و پوشش گپ ها، اقدام به کشف عارضة راه شده است. روش مذکور با انجام خوشه بندی در فضای تصویر، موقعیت نقاط اصلی شبکة راه ها را شناسایی کرده و در پایان با بهره گیری از الگوریتم MST در تئوری گراف و انتخاب تابع وزن مناسب (فاصله اقلیدسی) اقدام به اتصال این نقاط و تشکیل محور مرکزی راه در فرمت برداری برای ورود به GIS کرده است. رسیدن به میانگین دقت کلی بیش از 98 درصد در طبقه بندی تصویر به دو کلاس راه و غیرراه و حصول میانگین خطای RMS حدود 68/0 پیکسل ـ از مقایسة محور راه استخراج شده با واقعیت زمینی آن ـ نشانگر موفقیت کلی سامانة معرفی شده برای استخراج نیمه خودکار راه به شمار می آید.
فضا، بعد چهارم قدرت: فناوری فضایی
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع و اسناد مرتبط با حوزه ی فضا درکشور، ضرورت تبیین جایگاه فضا در توسعه ی کشور و امنیت پایدار را ایجاب می نماید؛ که ضمن بیان مسائل اساسی و با اهمیت در خصوص فناوری فضایی و فعالیت های فضایی کشور، حوزه های تخصصی سنجش از دور و تصویر برداری فضایی را مورد بررسی قرار دهد. ساختار فضا، رژیم حقوقی فضا، کارکردهای فضا و فناوری فضایی، مباحث عمده ای هستند که در این نوشتار به آن ها پرداخته شده است.
استخراج نواحی دارای پتانسیل طلا در منطقه غرب مشکین شهر با استفاده از تصاویر HYPERION(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اکتشاف کانی های مناطق به روش سنتی از طریق عملیات زمینی و کارهای میدانی انجام می شود. این روش، زمان و هزینه و نیروی انسانی فراوان می طلبد و گاه نیز با خطا همراه است. امروزه علم سنجش از دور با بهره گیری از رفتارهای طیفی منحصر به فرد کانی ها، به عنوان روشی جدید، مورد استفادة علم اکتشاف معدن و زمین شناسی قرار گرفته است. با پیشرفت علم سنجش از دور و پیدایش سنجش از دور فراطیفی، امکان دریافت تصاویر با قابلیت و توانایی طیفی بسیار بالا و دسترسی به اطلاعات وسیع تر و دقیق تر در این زمینه فراهم شده است. در پژوهش حاضر از تصاویر Hyperion ماهواره 1-EO که در تاریخ 4 سپتامبر 2004 دریافت شده، برای شناسایی نواحی دارای طلا در منطقه مشکین شهر واقع در شمال غرب ایران استفاده شده است. دلیل انتخاب طلا، اهمیت و ارزش و کمیاب بودن آن است. انتخاب اعضای مرجع این تحقیق، از عملیات میدانی قبلی در منطقه و اعضای مرجع حاصل از پیاده سازی الگوریتم PPI صورت گرفته است. سپس الگوریتم های SAM و LSU با اعضای مرجع انتخاب شده روی تصویر اجرا شدند. در نهایت نقشه طبقه بندی شدة حاصل از این روش ها با نقشه های موجود و داده های زمینی مقایسه شد و میزان صحت آنها بررسی گردید. دقت پیاده سازی روش SAM با انتخاب اعضای مرجع حاصل از PPI، به بیشترین میزان 94 (درصد) بوده است، که خود نشان از اهمیت تصاویر فراطیفی و روش SAM در استخراج نواحی دارای پتانسیل و آنومالی های طلا دارد.
برنامه ریزی جامع کاربری اراضی و آمایش سرزمین در حوضه های آبریز شهری با استفاده از GIS - مطالعه ی موردی: حوضه آبریز ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین علمی است که با توجه به ویژگیهای اکولوژیک سرزمین و شرایط اقتصادی- اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص میسازد. در بسیاری از مناطق ایران، انتخاب کاربری و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین انجام میشود که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی میگردد. در این تحقیق برنامه ریزی کاربری اراضی و تهیه نقشه آمایش با استفاده از توانمندی های ویژه محیط GIS در حوضه آبریز شهری ماهیدشت کرمانشاه– با مساحت تقریبی 1380 کیلومتر مربع – انجام شد. با استفاده از توابع موجود در GIS نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب، جهات جغرافیایی، نقشه خاک، تیپ و تراکم پوشش گیاهی به روش دوتایی با هم ترکیب شده و در نهایت 577 واحد زیست محیطی بدون تکرار به عنوان واحدهای کاری ارزیابی توان و مدیریت کاربری زمین در مقیاس 1:150000 تفکیک و نقشه بندی گردید. همچنین ویژگی های اقلیم شناسی، احتمال فرسایش خاک و نوع کاربری فعلی برای هر واحد ثبت گردید. برای این واحدهای زیست محیطی یا اکوسیستم های خرد نیز ارزیابی توان اکولوژیک برای کاربری های کشاورزی، مرتع داری، جنگل داری، آبزی پروری، توریسم، توسعه شهری و حفاظت صورت پذیرفت. در نتیجه بررسی آمایشی سرزمین و اولویت بندی بین کاربری ها به روش کیفی قیاسی از بین توان های اکولوژیکی، نقشه آمایش سرزمین حوضه آبریز ماهیدشت تولید شد. از مقایسه نقشه های کاربری فعلی و کاربری آتی مشخص گردید که مساحت جنگل های منطقه از مقدار 7 درصد کاربری فعلی به حدود 12 درصد در کاربری بهینه افزایش می یابد، در کاربری مرتع نیز از حدود 12 درصد در شرایط فعلی به حدود 15 درصد در شرایط تغییر بهینه دست می یابیم و در طبقه مربوط به زراعت آبی از 10 درصد در شرایط فعلی به حدود 60 درصد در شرایط بهینه می رسیم. هم چنین نقشه توان اکولوژیکی آتی نشان می دهد که باید برخی مناطق(مساحتی بالغ بر 2درصد کل حوضه) مورد حفاظت قرار گیرد بنابراین در این زمینه نیز باید تمهیدات لازم را اندیشید.
بررسی رابطه گرانولومتری رسوبات تپه های ماسه ای با جهت باد غالب (مطالعه موردی: ارگ حسن آباد بافق)
بررسی توانمندی مدل اقلیمی PRECIS در شبیه سازی بارش?های منطقه یای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، برونداد مدل گردش عمومی جوّ HADAM3P با مدل منطقه ای PRECIS در دوره ی 1990-1976 ریزمقیاس نمایی دینامیکی شد و داده های بارش ایران در مقیاس های زمانی ماهانه و فصلی در دو حالت با و بدون چرخه ی سولفور، مورد ارزیابی قرار گرفت. در پژوهش حاضر، مدل PRECIS با تفکیک افقی 44/0 درجه ی جغرافیایی در شبکه هایی با ابعاد حدود 2500 کیلومترمربّع اجرا شد و نتایج حاصل از اجرای مدل به دو روش ناحیه ای و ایستگاهی با داده های واقعی ایستگاه های هواشناسی مقایسه شدند، سپس میانگین های خطا و اریبی بارش ماهانه و انحراف معیار آن برای نواحی مختلف محاسبه شدند. میانگین خطای شبیه سازی حدود 3/5 درصد برآورد شد که بیشترین میانگین خطای شبیه سازی در نواحی بارشی فارسی، هرمزی، خوزی و خزری به ترتیب با 9/24، 9/16، 2/12 و 2/10- درصد و کمترین میانگین خطای شبیه سازی در نواحی بارشی کردی، آذری، میانه ی شمالی و خراسان شرقی با حدود یک درصد محاسبه شد. اریبی مثبت بارش در نواحی جنوبی کشور ممکن است ناشی از تزریق رطوبت از یاخته های بزرگ مقیاس مدل گردش عمومی به ساختار ریزمدل منطقه ای باشد. همچنین اریبی منفی بارش های خزری می تواند به دلیل ضعف مدل منطقه ای PRECIS در پارامترسازی بارش های همرفتی این منطقه باشد. علاوه برآن، بیشترین میانگین خطای شبیه سازی ماهانه در ماه های گرم سال دیده شد که در آنها وقوع یک بارش های ناگهانی همرفتی می تواند منجر به خطای کمابیش بزرگی شود. کمترین میانگین اریبی فصلی در بهار با 1/0میلی متر و بیشترین آن در زمستان با 2/17- میلی متر رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل منطقه ای PRECIS توانمندی شبیه سازی بارش های کلّی کشور را دارد؛ اما توانمندی آن در شبیه سازی بارش های ناحیه ای و همرفتی ضعیف است.
جداسازی ابر از برف در تصاویر MODIS، با استفاده از الگوریتم Snow Map و الگوریتم ماسک ابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیم کره شمالی را تشکیل می دهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمده ای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، به ویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین می شود. از جمله محدودیت های نقشه های برفی که از باندهای مرئی و مادون قرمز حرارتی استفاده می کند تاریکی ابر است و شناسایی ابرها به دو دلیل لازم است: یکی برای نشان دادن مناطقی که ابر سطح شان را می پوشاند، و دیگری به منظور جلوگیری از خطاهایی که به دلیل شناسایی نادرست ابر به عنوان برف به وجود می آید.
در این مطالعه تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برف سنجی، بازنگری زمانی سریع و تعداد زیاد باندهای طیفی مورد استفاده قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه محدوده البرز مرکزی و دارای چندین ایستگاه برف سنجی است. با بررسی الگوریتم های مختلف تعیین سطح برف، سرانجام الگوریتم Snow Map بر تصاویر اعمال شد. با توجه به اینکه محدودیت اصلی در الگوریتم Snow Map، عدم توانایی آن در جداسازی برخی ابرهاست، برای رفع این مشکل الگوریتم ماسک ابر لیبرال بر تصاویر اعمال شد و نتایج آن با تصاویر حاصل از اعمال الگوریتم Snow Map بدون ماسک ابر لیبرال با استناد بر داده های ایستگاه های برف سنجی و کمک پارامتر ارتفاع مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریت Snow Map توانایی جداسازی ابرهای ارتفاع بالا و ابرهای دارای ذرات یخ را ندارد و آنها را به عنوان برف طبقه بندی می کند. بررسی ها نشان می دهد زمانی که ماسک ابر لیبرال استفاده شود، دقت الگوریتم Snow Map در مقایسه با زمانی که ماسک ابر جدید استفاده نمی شود 10 درصد افزایش می یابد و از طبقه بندی برخی ابرها در کلاس برف جلوگیری می کند.
کاهش نویز لکه در تصاویر رادار با روزنه ترکیبی بر اساس نرم گشتاور اول (L1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کاربردهای تصاویر رادار با روزنه ترکیبی و تأثیرات مهم نویز لکه در کاهش دسترسی به اطلاعات موجود در این تصاویر، به کارگیری روشی برای کاهش اثر این نویز را بسیار بااهمیت ساخته است. در مقاله حاضر برای کاهش اثر نامطلوب پدیده مذکور، فیلتر Adaptive پیشنهاد شده است. در این فیلتر برای شناسایی پیکسل هایی که تحت تأثیر شدید نویز لکه قرار گرفته اند از نرم 1L (گشتاور اول) استفاده شده است. در روش ارائه شده به جای میانگین کرنل، نزدیک ترین عدد به درجه خاکستری قبلی که در محدوده مجاز باشد در پیکسل مورد نظر قرار می گیرد. در این مقاله ابتدا پردازش هایی برای مشخص کردن بهترین ضریب تعدیل این فیلتر برای تصاویر استفاده شده انجام شد و سپس به مقایسه این فیلتر با فیلترهای معتبری همچون Lee, Gamma, Frost, Touzi پرداخته شد. نتایج این مقایسه نشان داد که فیلتر پیشنهادی با نسبت سیگنال به نویز میانگین بالای 14 در مقابل مقدار بیشینه 13/10 در دیگر فیلترهای ذکر شده نتایج بهتری را ارائه می دهد.
شناسایی مناطق محروم ایران با استفاده از رتبه بندی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یکپارچه منطقه ای از موضوعات اساسی در برنامه ریزی منطقه ای است که به عنوان یکی از پیش نیازهای مهم توسعه پایدار انسانی محسوب می گردد و بر توازن شرایط زندگی و جنبه های گوناگون توسعه برای تمامی مردم در سطح کشور تأکید می نماید. به منظور اتخاذ تصمیمات مقتضی برای توسعه متعادل مناطق، برنامه ریزان نخست باید وضع موجود مناطق مختلف را از نظر سطح توس عه بررسی و تحلیل نمایند. پژوهش حاضر، از نوع تحلیلی است که در آن سطح توس عه یافتگی اس تان های کش ور از نظر 40 شاخص مختلف با اس تفاده از روش های تاپسیس، تاکسونومی عددی، موریس و روش شاخص بندی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از آنها با بهره گیری از روش میانگین رتبه ها، ادغام گردیده است. با توجه به رتبه بندی ترکیبی، استان های ایلام، خراسان شمالی، هرمزگان و سیستان و بلوچستان نسبت به سایر استان ها در سطح پایین تری از توسعه قرار دارند؛ بنابراین، برای رفع محرومیت و کاهش نابرابری های موجود میان مناطق مختلف، اتخاذ تصمیمات و انجام اقدامات مناسب در استان های کمتر توسعه یافته و محروم ضروری می نماید.
مدل سازی تغییرکاربری زمین با استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهة اخیر با توجه به مسئلة افزایش جمعیت، رشد صنعت، کمبود منابع، استفاده نامطلوب از سرزمین و ... آمایش سرزمین اهمیت زیادی پیدا کرده است. با داشتن سناریوها، اهداف، معیارها و محدودیت های متنوع در مدل سازی آمایش سرزمین، استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره مکانی امری ضروری است. هدف از این تحقیق توسعه مدلی مبتنی برGIS و روشهای تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی و شناخت وضعیت موجود کاربریها و همچنین تغییر کاربریهای دارای مشکل به کاربری مناسب است. در این زمینه، ابتدا مدل مناسبت و سازگاری کاربریها از طریق استفاده از روشهای تصمیم گیری TOPSIS، ELECTRE و SAW و توابع GIS توسعه یافته اند. در مرحلة دوم مناطقی که از لحاظ مناسبت و سازگاری دچار مشکل هستند، با استفاده از مدل تغییر کاربریها که از تلفیق شاخص های مناسبت، سازگاری، دشواری تغییر و سرانه کاربریها توسعه یافته است، به کاربری مناسب تغییر مییابند. این مدل ها علاوه بر شناخت وضعیت موجود منطقه، امکان استفاده در ارزیابی کاربریهای پیشنهادی آینده را در اختیار برنامه ریزان قرار میدهند. تست عملی مدل های توسعه داده شده برای بخشی از استان اصفهان شامل شهرستان های تیران و کرون، نجف آباد و لنجان حاکی از توانایی مدل های مذکور در تعیین میزان تناسب و سازگاری کاربریها و ارائه بهترین کاربری برای واحدهای با کاربری نامطلوب است. نتایج این تحقیق مبین آن است که در تخصیص کاربریها، در نظر گرفتن مناسبت و سازگاری کاربریها به صورت همزمان امری ضروری است.
بهبود توزیع فضا- مکانی فروشگاه های زنجیره ای شهر تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضا- مکانی فروشگاه های زنجیره ای یکی از مسائل مهم در برقراری عدالت فضایی است که از نظر رویکردهای توسعه پایدار در کانون توجه خدمات رسانی و توسعه قرار دارد. شهر تهران 54 فروشگاه زنجیره ای دارد که به نظر میرسد، در نقاط مختلف این شهر به صورت نامطلوبی توزیع شده باشند. در این خصوص سؤال اصلی تحقیق جستجوی الگوی مناسب فضایی فروشگاه های زنجیره ای در شهر تهران است که جهت پاسخ گویی به آن از روش توصیفی- تحلیلی و تکنیکهای تحلیل فضایی استفاده شد. برای این منظور نخست بر اساس ادبیات تحقیق به استخراج شاخص ها مبادرت شد سپس یک تابع الگوی مناسب فضایی تعریف و بر اساس آن به سؤالات تحقیق پاسخ داده شد.
نتایج تحقیق نشانگر کفایت نداشتن فروشگاه های موجود در شهر تهران و نیز نبودن تناسب توزیع آن ها است. هم چنین موقعیت تقریبی فروشگاه های جدید نیز پیشنهاد شده است.
بررسی پتانسیل خطر وقوع سیل در مسیر رودخانه های مئاندری، با استفاده از شاخص LFH مطالعه موردی: رودخانه شور (واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مئاندرها از چشم اندازهای بسیار زیبا و در عین حال از اشکال خطرناک ژئومورفولوژیکی هیدرولوژیکی دشت های سیلابی مناطق کوهستانی محسوب می شوند. عوامل مختلفی در تشکیل و توسعه و جابه جایی مسیر کانال ها دخالت می کنند. یکی از عوامل مهم در تشکیل این پدیده ها، وقوع سیلاب ها و مازاد انرژی در مسیر جریان رودخانه-هاست. حضور مئاندرها در مسیر رودخانه ها در واقع از نشانه های مهم خطر وقوع سیلاب ها در محدوده تشکیل آنهاست. در مسیر رودخانه شور، جاری در حوضه کوهستانی نیمه خشک (واقع در عرض شمالی '05? 36 تا '20 ?37 و طول شرقی '43 ?46 تا '15 ?47) پیچ وخم های زیاد و متوالی تشکیل می گردد و متداول ترین مئاندرها مشاهده می شود. در این مقاله، برای بررسی این پدیده ها و همچنین با هدف مطالعه پتانسیل خطر وقوع سیلاب ها در طول قطعاتی از مسیرهای مئاندری، از شاخص LFH استفاده شده است برای رسیدن به هدف از پارامترهای خود مئاندرها از جمله کمربند مئاندر، پهنای بستر و مانند اینها استفاده شده است. نتایج به دست آمده از بررسی ها، نشان می دهد که مقدار LFH در کل طول مسیر متفاوت است و با متوسط 77/0 مقدار آن بالاست. به عبارت دیگر، طبق این شاخص، در طول مسیر رودخانه شور، پتانسیل سیل خیزی در طول قطعاتی از مسیرهای پیچ-وخم دار بالاست. بررسی ها همچنین حاکی از آن اند که جابه جایی قوس مئاندرها به طرف کناره ها باعث شده است که فرسایش کناری در طول مسیر رودخانه شور تشدید گردد و مخاطرات ناشی از آن نیز افزایش یابد.
مقایسه ی تطبیقی تحلیلی مدل های سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری و هم پوشانی وزن برای شناسایی و اولویت بندی توسعه ی بافت های مرکزی شهرها(مطالعه ی موردی: محلّه ی عیدگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نوع مطالعه ای بر پایه ی روش و شیوه ای است و نقش این شیوه ها در نتایج حاصل از پژوهش بسیار مهم است. چنانچه شیوه های مناسب انعطاف پذیری برای تحلیل اطلاعات انتخاب نشود، امکان دست یابی به نتایج پذیرفتنی با ضرایب اجرایی بالا کاهش می یابد. با توجّه به اهمّیّت شیوه های پژوهش، هدف از این مقاله ضمن معرّفی سه مدل تحلیل سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری و هم پوشانی وزنی با سیستم اطلاعات جغرافیایی، ارزیابی و بیان توانایی سه مدل در تحلیل و انتخاب مکان های بالقوّه اولویّت دار و مقایسه ی آنها برای احیای محلّه های مرکزی شهرها از جمله محلّه ی عیدگاه شهر مشهد است. ویژگی این پژوهش، ترکیب کردن مدل ها با تحلیل فضایی آن است. فرضیه ی پژوهش بر این است که این سه مدل، تفاوت معنادار با یکدیگر در شناسایی مکان های بالقوّه برای احیا ندارند. برای آزمون این فرضیه و دست یابی به هدف پژوهش، پس از تشریح مدل نظری، کشیدن دیاگرام سلسله مراتبی، تعیین اهداف، شاخص ها و گزینه ها مشخّص شدند، سپس ویژگی کالبدی 761 قطعه املاک محلّه ی عیدگاه به وسعت 16 هکتار با استفاده از پرسش نامه به صورت میدانی برداشت شد. نخست نقشه های محلّه ی عیدگاه براساس شاخص های انتخابی از حالت بُرداری به رستری تبدیل شدند و به دلیل ماهیّت متفاوت شاخص ها با یکدیگر، آنها را یکنواخت کرده و به صورت جداگانه در مدل های تحلیل سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری، هم پوشانی وزنی در نرم افزار GIS اجرا شد که نتیجه ی حاصل به صورت نقشه ای در سه طبقه ارائه شد. در هر سه مدل، محدوده ی مورد مطالعه به سه طبقه ی نواحی اولویّت دار، نواحی با اولویّت کم، نواحی با اولویّت بالا برای احیا و بازسازی مشخّص شد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر کارایی مدل ها در شناسایی مناطق بالقوّه برای توسعه در فرایند احیای محلّه های مرکزی شهرها است، ولی کارایی مدل هم پوشانی وزنی در مقایسه با سایر مدل ها بهتر و فرضیه پژوهش رد شد.
تحلیل فضایی وضعیت شاخص های شهر سالم با روش خوشه بندی فازی سی مینز و مدل تاپسیس مطالعه موردی نقاط شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روزافزون شهرنشینی و به دنبال آن بروز پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و جمعیتی، واکنش های گسترده طرفداران زندگی سالم به دور از آلودگی با محوریت بهداشت و سلامت جامعه انسانی و محیط را در پی داشت. در این راستا در اواسط دهه 1980 میلادی رویکرد شهر سالم به عنوان راهی برای دستیابی به شرایط مطلوب زندگی فردی و اجتماعی مطرح شد. هدف این تحقیق تحلیل فضایی وضعیت برخی از شاخص های شهر سالم در نقاط شهری استان مازندران به تفکیک شهرستان است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی مبتنی بر داده های رسمی ثانویه است. در این تحقیق به منظور خوشه بندی نقاط شهری استان مدل تحلیل خوشه ای فازی (با الگوریتم سی مینز) و به منظور تدقیق یافته ها از مدل سطح بندی تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عضویت نقاط شهری استان مازندران مستقل از عامل فضایی فاصله از مرکز است و عضویت غالب نقاط شهری در خوشه چهارم احتمال تفاوت در وضعیت شاخص های شهر سالم در میان نقاط شهری غرب، مرکز و شرق مازندران را رد می کند. از طرف دیگر، اگرچه انتظار می رفت نقاط شهری مربوط به شهرستان مرکز استان در وضعیت بهتری از نظر شاخص های سلامت باشند اما نقاط مذکور در رتبه هفتم قرار گرفته اند.
تحلیل تناسب زمین برای توسعة شهری با استفاده از مدل AHP مطالعة موردی: شهر فیروزآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در برنامه ریزی برای شهرها، تحلیل تناسب زمین برای توسعة شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعة کالبدی آنها حائز اهمیت است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، تعیین اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر فیروزآباد و تأکید بر قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی در ارائة الگوی بهینة توسعة کالبدی- فیزیکی این شهر بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور شناسایی اراضی مناسب برای توسعه کالبدی شهر، ابتدا وضعیت موجود شهر و گونه شناسی فیزیکی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله بعد، پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار GIS و پس از طی مراحل مختلف شامل ورود متغیرها و معیارها، تهیة لایه های اطلاعاتی جدید، طبقه بندی و ارزش گذاری متغیرها و لایه های اطلاعاتی و ترکیب این لایه ها، مکان-های مناسب برای توسعة آتی شهر مشخص شده است. متغیرها و لایه های اطلاعاتی در نظر گرفته شده برای تعیین اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر، شامل لایه های قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، شبکه ارتباطی، گسل، جهت شیب، گورستان، رودخانه، آثار تاریخی و نقاط روستایی اطراف شهر است. یافته های تحقیق نشان می دهد که توسعه شهر فیروزآباد به صورت خطی و نامنظم بوده و لزوم مکان یابی اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر، ضروری به نظر می رسد. بر این اساس و با توجه به مکانیابی صورت گرفته، این اراضی عمدتاً در جهات جنوب، جنوب شرق و شرق شهر قرار گرفته اند و این اراضی از موقعیت بهتری برای گسترش آیندة شهر نسبت به سایر بخش ها برخوردار هستند و جهات دیگر، با داشتن محدودیت های طبیعی و مصنوعی، فاقد کارآیی لازم برای توسعة آتی شهر هستند.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از روش استانداردسازی داده ها، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی (مطالعه ی موردی : شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری از مهم ترین عناوین در مطالعات شهری به شمار می آید. این پژوهش به دنبال بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی شهری است. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی است و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی است. برای تحلیل کمّی، از روش های آماری و مدل های کمّی شامل 4 روش مختلف جمع واحدها در ناحیه، روش استانداردسازی داده های مختلف الجنس، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی استفاده شده است تا چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات شهر اردکان بررسی شود. درنهایت، بازتاب فضایی آن در رابطه با قیمت زمین و ارزش افزوده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش مبیّن آن است که در نواحی 13 گانه شهر اردکان، توزیع فضایی خدمات شهری نامتعادل است، به طوری که نواحی 4 و 7 به ترتیب بیش از سایر نواحی به امکانات توسعه دست یافته اند و نواحی 5 و 1 از این نظر کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. قیمت زمین نیز همبستگی معناداری با شاخص های مورد بحث دارد، پس بنابر یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که برنامه ریزان شهری با رعایت توزیع مناسب خدمات شهری باعث تحقّق عدالت اجتماعی در شهر شوند، این امر می تواند در طرح های جامع شهری دیده شود، به این گونه که علاوه بر برنامه ریزی کالبدی، ابعاد اجتماعی توسعه نیز مورد نظر برنامه ریزان شهری قرار گیرد، همچنین سرانه ی کاربری ها در کلّ شهر محاسبه نشود؛ زیرا که مناطق فقیرنشین شهر نیازمند توجّه ویژه هستند.
کاربرد تکنولوژی RS و GIS در مدیریت آبیاری زمین های کشاورزی
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع و روند صعودی توسعه چنانچه این حرکت توام با مدیریت و برنامه ریزی صحیح صورت نگیرد، می تواند مشکلاتی را بوجود آورد. زیرا هرگونه توسعه نیازمند بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی است. بنابراین می تواند اثراتی را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در طبیعت بر جای گذارد. استفاده بهینه از خاک و منابع آبی و راه های کاهش و پیش بینی مشکلات مربوط به آنها همواره از اهداف توسعه ی کشاورزی صحیح و اصولی بوده است تا بتوان بیشترین بازده را از حداقل منابع بدست آورد. مدیریت بهینه مصرف آب در چند دهه گذشته موضوع بحث بسیاری از محافل تخصصی گشته، در همه ی این محافل تاکید بر این نکته بوده که پایش و ارزیابی کلید موفقیت در این امر می باشد. بسیاری از شبکه های آبیاری و زهکشی ساخته شده براساس مدیریت عرضه و تقاضا عمل کرده و معمولا بدون در نظر گرفتن میزان آب مورد نیاز واقعی، آب را تحویل می نمایند. در شبکه های آبیاری و زهکشی به دلیل پراکندگی مزارع، وسعت اراضی، تنوع کشت و مسافت بین محل استحصال تا نقطه تحویل آب، مدیریت بهره برداری و نگهداری بدون در نظر گرفتن تاثیر متقابل عوامل فوق امکان پذیر نمی باشد، اضافه بر آن در شبکه های آبیاری، داده های توصیفی با حجم زیادی به صورت روزانه تولید می گردد که نیاز به ساماندهی، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری دارد که انجام آن با روش های سنتی بسیار مشکل بوده و نیاز به استفاده از سیستم های جدید نظیر سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. هدف از این مقاله بررسی و شناخت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و نحوه ی به کارگیری آن در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی می باشد.
بررسی امکان فعالیت های اکوتوریسمی از نظر اکولوژیک در جنگل های زاگرس شمالی با کاربرد تصمیم گیری های چند معیاره، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگل های زاگرس، نمونه بارزی از گونه های متعدد بلوط در ایران و جهان هستند. این جنگل ها از دیرباز در معرض آسیب های زیادی بوده اند و علیرغم ملی شدن آنها، هنوز هم بهره برداریهای سنتی و اغلب نادرست توسط جنگل نشینان به دلیل فقر و بیکاری، به منظور تأمین نیازهای معیشتی متداول است. به منظور کاهش تخریب و بهبود پایداری، توان اکولوژیک منطقه جهت اکوتوریسم گسترده با کاربرد تجزیه و تحلیل های چند معیاره و با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور ارزیابی شد. معیارها و زیر معیارهای اکولوژیک موثر بر اکوتوریسم گسترده انتخاب شدند و وزن آنها با کاربرد روش تحلیل سلسله مراتبی به دست آمد. نقشه زیر معیارها در مقیاس 1:50000 با کاربرد نقشه های موجود، برداشت های زمینی و داده های ماهواره ای IRS-P6 تهیه شدند. نقشه زیر معیارها طبقه بندی شده و کلاسه ها بنا به نظر متخصصان ارزش گذاری شدند. نقشه اولویت بخش های مختلف منطقه با کاربرد ارزش ها و اوزان زیر معیارها با روش WLC توسط تابع MCE تولید شد. مهم ترین معیارها برای کاربری اکوتوریسم گسترده در این منطقه به ترتیب منابع آب، چشم انداز و اقلیم بودند. از کل سطح منطقه 450، 7883 و 816 هکتار به ترتیب برای کاربری اکوتوریسم گسترده در اولویت اول، دوم و سوم قرار گرفته است. چون کاربری اکوتوریسم گسترده با همه کاربریهای موجود سازگار می باشد، تقریبا در 100 درصد منطقه مورد مطالعه به تنهایی و همراه با دیگر کاربریها قابل اجرا می باشد و از جنبه اکولوژیک بلا مانع است.