فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۰۱ تا ۷٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش،شناسایی امکانات توانمندسازی روستائیان، سه روستای کردآباد، ویان و طاهرلو کبودرآهنگ در زمینه اشتغال، بوده است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی و جامعه ی آماری، افراد 18 تا 65 سال(سن اشتغال) این روستاها بوده است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران (256نفر) تعیین و به روش تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی67/0 بوده است.در تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون هایT تک گروهی، آزمونF، آزمون تعقیبی شفه وآزمون فریدمن با نرم افزارSPSS استفاده شده است. مهمترین نتایج تحقیق نشان عبارتند از: عوامل فردی موثر در توانمندسازی روستائیان در اشتغال، به ترتیب : افزایش مقبولیت فرد نزد دیگران، تقویت خوداتکایی و استقلال افراد، تقویت حس همکاری و کمک به یکدیگر، ایجاد علاقه به کسب موفقیت های تازه است. عوامل محیطی موثر در توانمندسازی روستائیان در اشتغال به ترتیب: دسترسی به ابزار و لوازم مورد نیاز اشتغال، دسترسی به نیروی کار ارزان قیمت و دسترسی آسان به مواد اولیه تولید است. عوامل فردی توانمندسازی روستائیان روستای کردآباد وویان بیشتر از روستائیان روستای طاهرلو و عوامل محیطی توانمندسازی روستائیان روستای کردآباد بیشتر از روستائیان طاهر لو و ویان است .
شناسایی پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر مدیریت یکپارچه روستاهای حوضه آبخیز داورزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
314 - 331
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه آبخیزداری می تواند به عنوان یک پیش شرط لازم برای مدیریت پایدار و بهبود سبک زندگی و معیشت مردم محلی موردتوجه قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر مدیریت یکپارچه روستاهای حوضه آبخیز داورزن است. برای این کار از ابزار پرسش نامه استفاده شد که به وسیله کارشناسان خبره و اجرایی(شامل اعضای هیئت علمی صاحب نظر و کارکنان منابع طبیعی، سازمان های مردم نهاد فعال و جوامع محلی) تکمیل گردید. اعضای آن به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای مشخص کردن پیشران های چالش برانگیز از مدل MICMAC استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص هایی ازجمله پایین بودن متوسط درآمد و سرمایه بهره برداران؛ کمبود تسهیلات اعطایی کم بهره بانک ها، مؤسسات اعتباری و صندوق حمایت از توسعه تنوع معیشتی و اتکای ضعیف دولت به بخش خصوصی در واگذاری اختیارات به این بخش به دلایلی ازجمله ورشکستگی یا بی تعهدی سرمایه گذاران و... مهم ترین پیشران های دخیل در زمینه مدیریت یکپارچه آبخیز روستایی داورزن را شکل می دهند. برای تشریح سناریوهای محتمل از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. نتایج این بخش نشان داد از مجموع 24 وضعیت موجود، سناریوی دهم به عنوان مطلوب ترین حالت سناریوی ممکن در نظر گرفته شد.
Addressing Barriers of Rural Development under Drought(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Several models of rural development have been proposed but they have failed to adequately explain why development stagnates in certain regions. To fill this knowledge gap, this qualitative research was conducted. Design/methodology/approach- Based on focus group interviews with farmers and semi-structured interviews with rural managers and experts from two sub-counties in Kherameh, Fars province, the barriers of rural development under drought were investigated. Finding- Various adaptation strategies, such as changing cropping pattern, developing greenhouses and rising mushroom, quail and ostrich, have been applied by farmers in order to reduce the negative impacts of drought and water scarcity. However, different barriers including climate variability, quantitative and qualitative reduction of water resources, unemployment and lack of sustainable job opportunities, limitation of financial resources and investment, inefficiency of institutional supporting policies, limitation of budgets and loans, and uncertainty about future of agriculture have prevented rural areas from development. Practical implications - Continuous monitoring of drought and developing early warning systems, consensus about distribution of common water resources, water conveyance from other regions and considering water subsides, local participation in development planning, encouraging research institutes to focus their research on investigating and producing water resistance crops, improving drought management information through effective extension services and linking urban-based businesses with small-scale crop producers are offered to improve rural development in this drought prone area. Originality/value- Given that a similar study has not been conducted about rural development traps under drought, the findings of this study can be used by rural development planners and practitioners.
بررسی تغییرات شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهرستان ملارد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه یک فرآیند تکاملی است که در آن ظرفیت انسان برای شروع ساختارهای جدید، حل مشکلات، سازگاری با تغییرات مداوم و تلاش آگاهانه و خلاقانه برای دستیابی به اهداف جدید افزایش می یابد. جنگل ها به عنوان یک عنصر کلیدی برای توسعه پایدار شناخته می شوند و از چندین هدف توسعه پایدار حمایت می کنند که برخی از آنها شامل کاهش گرسنگی و فقر، تنظیم آب شیرین، شیوه های آب و هوایی، سلامت و رفاه و تنوع زیستی است. یکی از مهم ترین شاخص هایی که برای ارزیابی جنگل زدایی استفاده می شود، شاخص تفاوت نرمال شده گیاهی (NDVI) است که برای ارزیابی روند تغییرات جنگل استفاده می شود. هدف این مطالعه بررسی روند شاخص پوشش گیاهی NDVI طی دوره زمانی 1380 تا 1397 بر اساس داده های سنجنده MODIS در شهرستان ملارد است. روش بررسی: در این تحقیق از داده های پوشش گیاهی MODIS در وضوح 1 کیلومتر استفاده شد. داده های پوشش گیاهی با نام اختصاری MOD13A3 ماهانه و با وضوح مکانی 1 کیلومتر است. این داده ها برای شهرستان ملارد 830 نقطه را در بر می گیرد که می توان آن را در 1×1 کیلومتر از 830 نقطه شهر بررسی کرد. از آنجایی که بر اساس تحقیقات انجام شده، ماه می تا آگوست بیشترین NDVI را دارند، این شاخص تنها در ماه های با بالاترین NDVI یعنی می، ژوئن، جولای و آگوست استخراج شد. داده ها به بازه های زمانی سه ساله تقسیم شدند و نرخ تغییر بر اساس شاخص معرفی شده توسط سازمان ملل متحد برای اهداف توسعه پایدار استخراج شد. سپس کاربری سالانه زمین برای بررسی عمیق تر بررسی شد. در مرحله نهایی از روش تحلیلی- توصیفی برای بررسی جامع نتایج در ارتباط با اهداف توسعه پایدار استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که در ماه های می، ژوئن، ژوئیه و اوت روند کاهشی در درصد مساحت مقادیر NDVI به میزان 0.03- تا 0.9-% در ماه مشاهده گردیده است. بر اساس نتایج و منطبق بر ماه های با حداکثر NDVI مشخص گردید که بر میزان زمین های بایر به میزان 9 کیلومتر مربع در هر 6 سال افزوده و از میزان نواحی پوشش یافته از جنگل ها و گیاهان سبز در این شهرستان تا 8 کیلومتر در هر 6 سال کاسته شده است. بنابراین، این شهرستان نیازمند به کارگیری تدابیر و برنامه های لازم الاجرا برای جلوگیری از بیابان زایی می باشد که مطابق با اهداف توسعه پایدار در راستای کاهش خطر فجایع آب وهوایی نظیر سیل و همچنین کاهش آلودگی هوا عمل نماید.
نقش عوامل کارآفرینی غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی خانوارهای روستایی شهرستان کنارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه عوامل مؤثر بر کارآفرینی غیرکشاورزی را در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان شناسایی و رتبه بندی می کند. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری در این پژوهش، سرپرستان خانوار روستاهای بخش زرآباد از توابع شهرستان کنارک می باشند. برای تحلیل یافته های پژوهش از آزمون T- test تک نمونه ای و آزمون کای اسکور استفاده شده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که از بین عوامل اجتماعی کارآفرینی غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان، شاخص سرمایه های اجتماعی با میانگین 5/4 بیشترین تأثیر را دارد؛ و از میان عوامل اقتصادی، کیفیت اشتغال با میانگین 38/3 بیشترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان دارد ؛ و همچنین از بین عوامل محیطی کارآفرینی غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان شاخص کیفیت مسکن با میانگین 25/3 بیشترین تأثیر را دارد ؛ و از بین عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی مؤثر بر کارآفرینی غیرکشاورزی عوامل اجتماعی با میانگین 25/3 بیشترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان دارد.
ارزیابی سطح هوشمندی محلات شهری ارومیه مورد مطالعه: مناطق پنج گانه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1335 - 1351
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند و عوامل مؤثر بر آن از طریق شش شاخص حکمروایی، مردم، زندگی، پویایی، محیط، و اقتصاد هوشمند است. روش پژوهش این تحقیق تحلیلی- توصیفی و آزمون همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از مدل های کمی تصمیم گیری های چندمعیاره آنتروپی، ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای، و تحلیل رگرسیون استفاده شده است . حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی ساده و تخصیص متناسب است. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص شهر هوشمند در محله 8 شهریور با امتیاز تاپسیس 0.799 واقع در منطقه 3 در رتبه نخست هوشمندی در بین محله های شهر است که بیشترین ضریب تأثیر در این محله مربوط به شاخص های زندگی هوشمند با امتیاز 0.29 است. رتبه آخر این رده بندی مربوط به محله کوهنورد با امتیاز 0.16 واقع در منطقه 2 شهر ارومیه است. همچنین، میزان هوشمندی بین شاخص های تلفیقی در رتبه بندی مناطق پنج گانه، منطقه 3 با وزن 1 و منطقه 4 با وزن 0.001 به عنوان دو قطب متضاد برخوردار و محروم در سطح محله مطر ح اند. بین حکمروایی و شاخص های تلفیقی شهر هوشمند ارتباط همبستگی معناداری مشاهده نشد . شاخص ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های مردم هوشمند با مقدار 0.86 و کمترین میزان نابرابری در شاخص های محیط هوشمند با مقدار 0.40 وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون توأم نشان می دهد از بین شاخص های شش گانه، شاخص های زندگی و اقتصاد هوشمند بیشترین سطح معناداری را در تبیین و پیش بینی شهر هوشمند دارند .
توانمندسازی سکونتگاه غیر رسمی شهرک شهید رجایی مشهد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رشد شتابان شهرنشینی و افزایش میزان مهاجرت به شهرها، کمبود و گرانی مسکن در کلان شهرها پدیده ناهنجار سکونتگاه های غیر رسمی را به وجود آورده است، که همراه با رشد بیکاری ، زمینه آسیب های اجتماعی را فراهم می سازد. در مقاله حاضر ، راهبردهای اساسی توانمندسازی سکونت گاه غیر رسمی شهرک شهید رجایی مشهد مشخص شده است. روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی _تحلیلی می باشدو از روش کتابخانه ای و میدانی درانجام پژوهش استفاده شده است. ابتدا برای شناسایی وضعیت شهرک شهید رجایی مشهد در سال 1400 با جامعه آماری 232616نفر از فرمول کوکران استفاده نموده و 383 نفر از ساکنان محدوده به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.سپس با استفاده از این اطلاعات نقاط قوت،ضعف، فرصت و تهدید محدوده را به منظور طراحی ماتریس SWOT شناسایی کردیم. در نهایت برای امتیازدهی به هریک از موارد ماتریس SWOT به منظور شناسایی راهبردها و اولویت بندی آن ها با استفاده از ماتریس QSPM، تعداد 50 پرسشنامه بین سازمان های مسئول و نخبگان دانشگاهی که دارای تخصص کافی پیرامون مسائل حاشیه نشینی می باشند به روش هدفمند توزیع گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد راهبرد کلی در محدوده برای اجرای توانمندسازی تدافعی بوده و راهبردهای ساماندهی کالبدی، محیطی و جمعیتی با ایجاد زیرساخت ها و تسهیلات شهری ،استفاده بهینه از زمین های موقوفه آستان قدس رضوی برای کاهش آسیب های اجتماعی و کالبدی محدوده، توسعه متعادل عناصر شهری، تامین مسکن مناسب و زیباسازی در طراحی، ضمن حفظ هویت فرهنگی محدوده با بهره گیری از مصالح بومی و تلفیق آن با مصالح جدید، راهبردهای مهم توانمندسازی شهرک شهید رجایی محسوب می شوند.
واکاوی موانع کسب وکارهای شبکه توزیع کالا و خدمات در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
147 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش واکاوی موانع کسب وکارهای شبکه توزیع کالا و خدمات در استان ایلام بوده است. روش شناسی پژوهش، توصیفی و از میان روش های توصیفی از پیمایش بهره برده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و متخصصین آشنا با حوزه ی شبکه توزیع کالا شرکت توزیع و پخش مواد غذایی بوده است که تعداد 30 نفر از خبرگان و 3 شرکت پخش مواد غذایی به عنوان نمونه آماری به صورت هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز با انجام مصاحبه ساختارمند و استفاده از پرسشنامه نه ارزشی آل ساعتی گردآوری شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصان مرتبط با موضوع بررسی شد. پایایی آن نیز با بررسی میزان ناسازگاری ماتریس های تصمیم حاصل از قضاوت هرکدام از پاسخ دهندگان تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزارهای SPSS 23 و Expert choice 11 انجام گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، مهم ترین موانع کسب وکارهای شبکه توزیع کالا و خدمات عوامل اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی، زیرساختی، اداری- حقوقی، انسانی و بازاریابی بودند. بیشترین موانع کسب وکارهای شبکه توزیع کالا و خدمات و زیرساختی، و کمترین موانع این کسب و کارها نیز فرهنگی بود. همچنین نتایج بررسی زیر معیارهای موانع کسب وکارهای شبکه توزیع کالا و خدمات نشان داد که ضعیف بودن اتحادیه هایی که درزمینه ی نظارت، توزیع و پخش کالا فعالیت دارند، بیشترین بازدارنده کسب وکارهای شبکه توزیع کالا و خدمات در استان ایلام هستند. به عبارتی دیگر اتحادیه ها در سطح استان ایلام عملکرد خوبی در زمینه نظارت بر شبکه ی توزیع کالا و خدمات و پخش کالا ندارند.
ارائه یک مدل خوانش گرافیکی مبلمان شهری با تا کید بر بهبود حس مکان، نمونه مورد مطالعه: منطقه 2 شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
55 - 64
حوزههای تخصصی:
در دوران کنونی در حوزه گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربه های نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهش های راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانه های معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم می زنند. درضمن از میان مؤلفه های خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانسته اند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکان های نشستن همراه با المان های میادین، بالاترین رتبه و عناصری مثل سطل های زباله و نقاشی های دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
تبیین تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت اسلامی عراق و شام مهم ترین بحران ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه و حتی جهان در برهه کنونی به شما می رود. این گروه هم در اندیشه و هم در کنش سیاسی نشان داده است که به دنبال تغییر در نظم کنونی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاورمیانه و در ادامه در کل جهان است. هدف مقاله حاضر تبیین تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه است. سؤال اصلی مقاله این است که اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه چه تأثیرات ژئوپلیتیکی داشته است؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به این سؤال در صدد آزمون آن برآمده ایم این است که ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه در اثر اقدامات داعش بیش از پیش به دوران وستفالیایی خود رجعت نموده است و تقابلات ژئوپلیتیک بین واحدهای سیاسی منطقه بالا گرفته و شاهد نوعی پارادوکس استراتژیک بین منافع ژئوپلیتیک و تخاصمات ژئوپلیتیک در روابط منطقه ای و فرا منطقه ای خاورمیانه هستیم. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که با توجه به حساسیت ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه اندیشه و کنش سیاسی داعش بی اعتمادی و واگرایی را در منطقه خاورمیانه عمق بخشیده است و امنیت سیاسی و مرزی و جغرافیایی بر پویش های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی منطقه سایه افکنده است. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و استفاده از جداول و نقشه ها و نمودارها تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه تحلیل و تبیین شود. Abstract Islamic State of Iraq and Syria is the most important geopolitical crisis in the Middle East and even the world at the present time.The group has shown both political thought and political thought that it seeks to change the current political, cultural and social order of the Middle East and beyond in the whole world.The purpose of this article is to explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and action on the establishment of an ideological and ideological government in the Middle East.The main question of the article is that what has been the geopolitical impact of ISIL's political thought and action in establishing the country and the ideological government in the Middle East? The hypothesis we are testing is to answer this question that is the geopolitics of the Middle East have already reverted to their Westphalian era as a result of ISIL's actions. And geopolitical controversies between the geopolitical unit of the upper region and we see a kind of paradox between geopolitical interests and geopolitical conflicts in the Middle East's regional and trans-regional relations. The results of this paper also show that, given the geopolitical sensitivity of the Middle East region ISIL's political thought and action have deepened distrust and divergence in the Middle East and prioritized political, territorial, and geographical security over the economic, social, cultural and political dynamics of the region. According to this introduction, this paper attempts to analyze and explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and activities on the establishment of the country and the ideological regime in the Middle East using library resources and the use of tables, maps and charts.
تحلیل فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر ایذه
حوزههای تخصصی:
روند شتابان شهرنشینی و رشد جمعیت در سه دهه گذشته در کشورهای در حال توسعه و به ویژه در کشور ایران، مسائل بسیاری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به همراه داشته است و تهیه برنامه ای جامع در بازار مسکن را ضروری ساخته است. برای چنین برنامه ای شاخص های مسکن و ارزیابی آنها ابزار مناسبی جهت سنجش نیازهای بخش مسکن در کشور است.هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر ایذه می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، نظری – کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی – تحلیلی است. برای سنجش تفاوت بین نواحی 5 گانه شهر ایذه از 9 شاخص کمی و کیفی مسکن بهره گرفته شده است. سپس بعد از جمع آوری اطلاعات و داده های آماری، از تکنیک تصمیم گیری تاپسیس فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. در مدل تصمیم گیری تاپسیس فازی، ناحیه 2 و 3 با وزن 582/0 و 588/0 در سطح برخوردار، ناحیه4 با وزن 392/0 نیمه برخوردار و نواحی 1 و 5 با وزن 368/0 و 364/0 در سطح برخورداری کم قرار گرفته اند. بصورت کلی نتیجه نهایی این پژوهش، عدم انطباق توزیع شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر ایذه را نشان می دهد.
دیپلماسی و الگوی توزیع فضایی فعالیت وجمعیت در روستاهای مرزی مورد: شهرستان زهک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت به عنوان اولین و قدرتمندترین تصمیم گیر و کنشگر در عرصه ساختار فضایی است. ساختار فضایی یک بخش اساسی از نبرد برای کنترل و مراقبت افراد و جامعه است در واقع برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین، تجلی اراده حکومت در قالب تنظیم قوانین و اختصاص منابع و تصمیم سازی است. مناطق مرزی یکی از راهبردی ترین مناطق برای مداخله دولت به شمار می رود. این مناطق به دلیل تماس با محیط داخلی و خارجی از ویژگی های خاصی برخوردارند که هر گونه دیپلماسی داخلی و خارجی بر آن اثرگذار است. شهرستان زهک یکی از مناطق مرزی ویژه در استان سیستان و بلوچستان است که به دلیل تجاری، وجود بازارچه مرزی و ورود آب هیرمند و دیپلماسی آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله با هدف بررسی نقش مدیریت کلان و دیپلماسی و پیامدهای اقتصادی آن بر ساختار و سازمان فضایی در شهرستان زهک انجام پذیرفت، روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از پرسشنامه و مشاهده میدانی است. بدین منظور 184 پرسشنامه ویژه مدیران روستا در تمامی روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان توزیع گردید و 10 مصاحبه نیز با مدیران ادارت و سازمان های دولتی شهر زهک، انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد که تحت تاثیر دیپلماسی بین دو کشور مرزی، با تعطیلی بازارچه مرزی و ایجاد دیوار حایل، اقتصاد نواحی روستایی و فعالیت در شرق شهرستان بر مبنای تجارت و کشاورزی رو به زوال گذاشته است و در اثر بیکاری و نبود فعالیت اقتصادی بسیاری از روستاها تخلیه و خالی از سکنه شدند. علاوه بر این با پیگیری سیاست جابجایی روستاها، تنوع قومی و فرهنگی، زمینه ساز ناپایداری سکونتگاه های جدیدالتاسیس شده است. با تمرکزگرایی و حمایت از مراکز جمعیتی، الگوی جریان های ارتباطی در شهرستان الگویی قطبی شده با مرکزیت زهک و زابل است و از الگوی شبکه ای پیروی نمی کند که این امر برای روستاهایی که خارج از شبکه قرار گرفته اند زمینه ساز ناپایداری و زوال را فراهم کرده است.
Analysis of the Role of Social Capital in the Spatial Evolution of Rural Settlements (Case Study: Esfandagheh District, Jiroft County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The main purpose of this study is to investigate the effects of improving the dimensions of social capital in the spatial evolution of rural settlements in Esfandagheh. Design/methodology/approach - This study is a quantitative survey conducted using questionnaires distributed among 400 households in 30 sample villages. Descriptive-analytical measures such as mean, variance, standard deviation, Kendall Tau-b correlation coefficient, and multiple regression were used to analyze social capital's status in the spatial evolution of rural settlements in the study area. Findings - The findings revealed that the six dimensions of social capital, including social awareness, social organizations and groups, social networks and relations, social participation, social cohesion, and social trust have a positive and significant relationship with the dimensions of the spatial evolution of rural settlements. Moreover, there is a positive and significant relationship between social capital and spatial development dimensions in the studied villages' four environmental-ecological, social, economic, and physical-infrastructural dimensions. Also, social awareness, social participation, social cohesion, social trust, social networks and relations, and social organizations and groups with a variance of 0.433% were explained as predictors of spatial changes in the Esfandagheh rural district. Research limitations/implications - The variable of social capital plays an essential role in the spatial transformation of rural settlements because improving the dimensions of spatial transformation regardless of the dimensions of social capital faces a crucial challenge. In other words, social capital is influential in various areas of life, from the local and micro-level to the national and macro-level; it can empower the villagers in dealing with the socio-economic problems of their village. Practical implications - Paying attention to the dimensions of social capital in terms of approaches and planning and policy-making system of rural development and subsequently emphasizing the status of social capital as one of the most important intangible assets to improve the spatial evolution of rural settlements. Originality/Value - This study investigated the effects of all dimensions of social capital on all four dimensions of geographical space. In such a way, the attention of policymakers and development planners to the outcome of this research provides a more effective planning ground for developing the rural space based on people's views and the conditions of each region.
تعیین پهنه های مناسب مکان گزینی «خوشه های صنعتی» با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در محیط GIS مطالعه موردی: خوشه صنایع چوبی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
69 - 86
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری و منطقه ای در کشورهای در حال توسعه تا حد زیادی به استفاده مطلوب از بخش صنعت بستگی دارد. در این میان، صنایع کوچک و متوسط نقش بسیار مهمی دارند. اغلب صنایع کوچک و متوسط به دلیل صرفه های در مقیاس، خوشه های صنعتی را شکل می دهند. در کشورهای در حال توسعه همانند ایران، به دلیل ضعف برنامه ریزی فضایی منطقه ای، اغلب خوشه های صنعتی به شکل برنامه ریزی نشده در فضای منطقه ای پخش می شوند. این مسئله به شکل گیری و تشدید ناپایداری توسعه منطقه ای می انجامد. استفاده صحیح از مزیت های خوشه های صنعتی، نیازمند مکان گزینی مناسب آنها در سطح منطقه ای است. برای مکان گزینی مناسب خوشه های صنعتی، استفاده از روش های مناسب علمی ضروری است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ویژگی های منطقه ای، کدام پهنه های استان اردبیل برای مکان گزینی خوشه های صنعتی مطلوب هستند؟ هدف اصلی این پژوهش، شناسایی پهنه های مناسب مکان گزینی خوشه های صنعتی در استان اردبیل است. در این زمینه، با توجه به قابلیت های استان در خوشه صنعتی چوب، این خوشه برای نمونه انتخاب شده است. در این پژوهش از 20 شاخص در قالب مدل تصمیم گیری VIKOR در محیط GIS استفاده شده است. از نرم افزارهای Arc GIS 10.3 و IDRISI SELVA به عنوان ابزارهای تجزیه و تحلیل داده ها و خروجی گرفتن از اطلاعات، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که حوزه بلافصل سکونتگاه های شهری استان، به دلیل مزیت های جغرافیایی، مناسب ترین پهنه های استقرار خوشه های صنعتی چوب در استان محسوب می شوند. در پایان، بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای برنامه ریزی فضایی در حوزه توسعه خوشه های صنعتی منطقه مورد مطالعه، ارائه شده اند.
تدوین راهبردهای توسعه گردشگری کلان شهرتهران بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای با استفاده از روش متاسوات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو بررسی جایگاه شهر تهران از منظر گردشگری در میان سایر رقبا و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای می باشد. جامعه هدف مسئولان و افراد صاحب نظر در عرصه گردشگری می باشد که براساس تکنیک دلفی افرادی که با موضوع و محیط آشنایی داشتند به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. روش تحقیق از نظر هدف ، کاربردی و از نظر متدولوژی جزو تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف ، منابع و عوامل کلان محیطی و معرفی جایگاه شهر تهران در میان رقبا از تکنیک تحلیلی متاسوات و به منظور تعیین جایگاه و رتبه بندی شهرهای مورد مطالعه از روش واسپاس بهره گرفته شده است. نوآوری تحقیق در استفاده از روش های ترکیبی متاسوات و واسپاس در تعیین جایگاه شهر تهران در منطقه می باشد. براساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که شهر دبی با وزن 6/4 از نظر درآمد گردشگری و شهر ریاض با وزن 3/4 از نظر جذب تعداد گردشگر بزرگ ترین رقیب های شهر تهران می باشد. در این راستا مهم ترین عوامل در عدم توسعه مناسب گردشگری نیز عواملی چون کمبود زیرساخت های گردشگری ، عدم انسجام سیاست های کلان شهری ، نبود برنامه ریزی های مشخص و واحد در استفاده از پتانسیل های انسانی ، پراکندگی سایت های گردشگری ، مشکلات حمل و نقل شهری ، اعمال تحریم های غرب علیه ایران شناخته شدند.
تحلیل و بررسی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر ارزیابی شهر تبریز براساس شاخص های شهر مطلوب سالمندان (فضای باز شهری، حمل ونقل، مشارکت شهروندی و استخدام و ارتباطات و اطلاعات) است. شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل همه سالمندان 60 سال به بالا براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 در میان مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب برای منطقه 1، تعداد 138 و برای منطقه 10 نیز 138 نفر به دست آمد و با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس در میان این مناطق توزیع و جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیشرفته آماری و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. براساس نتایج، میان ویژگی منطقه مسکونی (منطقه 1 و 10 شهر تبریز) و شاخص های شهر مطلوب سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد، اما نتایج سنجش معنا داری تفاوت میانگین هرکدام از شاخص های شهر مطلوب به تفکیک سطح تحصیلات و درآمد نشان می دهد هیچ کدام از شاخص های مورد مطالعه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد، اما در زمینه فعالیت های روزانه آنان شرایط کمی متفاوت است و تفاوت میانگین شاخص های فضای باز شهری با میزان هم بستگی 029/0 و ارتباطات و اطلاعات و فعالیت با سطح معناداری 044/0 معنادار به شمار می آید. همچنین میان همه شاخص های شهر مطلوب سالمندان در سطح آلفای 05/0 رابطه مثبت و معناداری دیده می شود. میزان اثرگذاری ارتباطات و اطلاعات بر حمل ونقل درون شهری 55/0، اثرگذاری فضای باز شهری بر حمل ونقل درون شهری بر احترام 37/0 و میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر حمل ونقل درون شهری 11/0 است.
اولویت بندی راهبردهای توسعه میان افزا در پهنه های برش عرضی نواحی شهری مطالعه موردی: منطقه6 شهرمشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
کم توجهی به کیفی بودن مفهوم توسعه به وسیله مدیریت شهری و رو نمودن به راه حل های کمی که مفهوم رشد را در بسیاری از مواقع جایگزین توسعه می کند، مشکلاتی برای شهرهای امروز به وجود آورده است. گسترش کالبدی، افزایش هزینه های حمل ونقل شهری، افزایش نگهداری تأسیسات زیربنایی و افزایش سرانه هزینه های خدمات رسانی از جمله این مشکلات هستند. این در حالی است که در بیشتر مواقع فضا برای توسعه در درون مرزهای شهری وجود دارد و یکی از گزینه های مناسب توسعه، بهره گیری از رویکرد توسعه میان افزاست. در این میان توجه به عواملی که می تواند راهبردها و سیاست های توسعه میان افزا را حمایت کند، حائز اهمیت است. پهنه بندی برش عرضی با توجه به ماهیتی که دارد، می تواند به عنوان یکی از روش های منطقه بندی از رویکرد توسعه میان افزا حمایت کند. از این رو هدف مقاله حاضر، اولویت بندی راهبردهای توسعه میان افزا در پهنه های برش عرضی منطقه شش شهر مشهد است که براین اساس روش آن، توصیفی_تحلیلی و برای گردآوری داده ها از سه روش بررسی اسنادی، مشاهده میدانی و پیمایشی(توزیع پرسشنامه) بهره گرفته شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ARCGIS ، SPSS و EXPERT CHOICE استفاده شده و از روش AHP برای وزن دهی معیارهای پهنه بندی برش عرضی و آزمون فریدمن برای اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده در قالب روش سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice، معیارهای تراکم(0.386)، ویژگی بافت(0.235)، دسترسی(0.130)، فاصله از کاربری ها (0.080) بیشترین وزن را از بین معیارهای پهنه بندی برش عرضی کسب کردند و نمونه مورد مطالعه در چهار تی زون (T3, T4, T5,T6) و دو پهنه ویژه (پهنه کشاورزی و پهنه نیروگاه برق) دسته بندی شد. همچنین مهمترین راهبردهای توسعه میان افزا برای تی -زون هسته شهری (T6) به ترتیب، کاهش ناسازگاری فعالیتی(W3T4)، تقویت مشارکت مردمی (W1T2) و افزایش شدت استفاده از زمین در قطعات کم ارتفاع محور(W5O2) شناسایی شده است.
نقش و جایگاه آموزش زنان در فرآیند بازآفرینی شهری بافت های تاریخی مطالعه موردی : محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
17 - 26
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر رویکرد بازآفرینی شهری با هدف در نظر گرفتن ارزش های مختلف و متفاوت بافت های تاریخی مناسب ترین راه برای مداخله در آنها شناخته شده است. ابزار و موارد مختلف کالبدی-فرهنگی-سیاسی و اجتماعی در این مداخله مورد تاکید قرارگرفته اند اما مولفه ای که به نظر می رسد کمتر در این میان مورد مباحثه قرار می گیرد آموزش در سطوح و شکل های مختلف در بازآفرینی شهری است. در پژوهش حاضر که با هدف تعیین میزان تاثیرگذاری آموزش بر نیل به دستاوردهای بازآفرینی شهری انجام شده است، در ابتدا نظریات متخصصین در مقوله مورد مطالعه با استفاده از تکنیک دلفی گردآوری شده و پس از حصول اتفاق نظر درخصوص وجود تاثیر مثبت آموزش به ساکنین، با هدف سنجش دیدگاه های ساکنان، بعنوان نمونه موردی جامعه بانوان ساکن در محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شهر شیراز انتخاب گردیده اند. این تحقیق از نوع تحقیق های کاربردی است و به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است و گردآوری داده ها به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه بانوان ساکن در محدوده محله سنگ سیاه شیراز می باشند تا به این پرسش پاسخ داده شود که: ارائه آموزش هایی در قالب فرهنگ شهروندی، حفاظت از میراث، مهارت آموزی شغلی و حفاظت از محیط زیست تا چه حد می تواند باعث موفقیت در اجرای برنامه های بازآفرینی شهری شود؟ ابزار جمع آوری اطلاعات شامل برداشت میدانی، پرسشنامه، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است و نهایتا با استفاده از آزمون های تی و تحلیل واریانس یکطرفه، میزان تاثیرگذاری مولفه ها بررسی گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری میان آموزش به ساکنان و فرآیند بازآفرینی شهری وجود دارد و مشخصا تاثیرگذارترین آموزش ها به بانوان ساکن در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اولویت شامل آموزش های مرتبط با مسایل زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی و اقتصادی است.
استفاده از روش اصلاح شده RIAM جهت مکان یابی محل دفن زباله در راستای افزایش زیست پذیری (نمونه موردی: شهرستان شبستر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
69-82
حوزههای تخصصی:
روش ماتریس ارزیابی سریع اثرات (RIAM) یکی از روش های ارزیابی اثرات محیط زیست است که موجب می شود قضاوت های ذهنی در یک مسیر شفاف در فرایند ارزیابی اثرات محیط زیست توسعه یابد. اما از آنجایی که در این ماتریس به حساسیت و آسیب پذیری محیط زیست توجه نشده است در این مطالعه با اضافه کردن معیار ششم (حساسیت محیط زیست، B4) به اصلاح روش پرداخته شد. اضافه کردن این معیار باعث می شود فرآیند کلی بررسی، به حالت بررسی واقعی EIA نزدیک تر شود. سپس با بهره گیری از ماتریس ارزیابی سریع اثرات اصلاح شده، مکان یابی محل دفن زباله در شهرستان شبستر صورت گرفت. اثرات فعالیت-های پروژه در دو گزینه مکانی پیشنهادی کارخانه کمپوست بر چهار جزء محیط زیستی (فیزیکی-شیمیایی، بیولوژیکی-اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی) از طریق بررسی های میدانی، نظر کارشناسی و نرم افزار RIAM ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بهترین گزینه مکانی جهت احداث کارخانه کمپوست گزینه دوم است.
تبیین فرایند شکل گیری و تکامل امنیت فضایی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: شهرهای ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
231 - 265
حوزههای تخصصی:
در جامعه کنونی امنیت مهم ترین پیش شرط فضاهای شهری زیست پذیر و با کیفیت است. لزوم پرداختن به مقوله امنیت یکی از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در سرزندگی و ادامه حیات فضاهای شهری در مناطق اسکان غیررسمی است که سبب انجام این مطالعه با هدف تبیین مدل مفهومی و فرایند شکل گیری امنیت فضایی در این مناطق شده است. فرایند شکل گیری و تکوین امنیت فضایی تاکنون در مطالعات صورت گرفته بررسی نشده و مراحل مختلف شکل گیری آن تبیین نگردیده است؛ از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ضمن بررسی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر امنیت فضایی، تبیین فرایند شکل گیری و تکوین امنیت فضایی در مناطق اسکان غیررسمی است. رویکرد روش شناسی پژوهش بر مبنای روش آمیخته (کمی و کیفی) است. فرایند انجام پژوهش بدین صورت بوده است که در بخش اول، ابتدا با بررسی ادبیات نظری، منابع کتابخانه ای و اینترنتی مانند پایگاه های اطلاعات علمی، مجلات تخصصی مرتبط با حوزه امنیت و اسکان غیررسمی معیارها و شاخص های مؤثر در شکل گیری امنیت فضایی (امنیت مکان بنیاد) شناسایی و احصا شد. در بخش دوم، به منظور برقراری ارتباط و توالی میان ابعاد و شاخص ها، ارائه مدل ساختاری و تبیین مراحل شکل گیری از روش معادلات ساختاری تفسیری بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده مدل یکپارچه امنیت فضایی در 4 سطح اصلی تقسیم بندی شد که ضوابط طراحی شهری و طراحی محیطی به عنوان تأثیرگذارترین عوامل و بازتولید و ترمیم امنیت به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل شناسایی شدند. در بخش بعدی، با توجه به نتایج مدل تفسیری و نظر خبرگان فرایند شکل گیری و تکامل امنیت فضایی در سکونتگاه های غیررسمی به ترتیب در چهار مرحله بلوغ اولیه امنیت (تولید امنیت)، بلوغ ثانویه امنیت (نظارت و حفاظت از امنیت)، امنیت تصرف و درنهایت مرحله بلوغ کامل امنیت (بازتوانی، ترمیم و بازسازی) شناسایی شد.