فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۲۱ تا ۵٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
382 - 395
حوزههای تخصصی:
ویژگی برجسته قنات حسن آباد به نقش آن در ایجاد همکاری های بین قلمرویی برمی گردد که میان سه حوزه مهریز، ده نو و حسن آباد در طول 40 کیلومتر پدید آمده و استمرار یافته است. مراقبت از قنات حسن آباد تا آخرین چاه که در قلمروی مهریز واقع است صورت می گیرد و دو قلمروی پایین دست در آن مشارکت دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با روش نظریه زمینه ای به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه جریان آبی مانند قنات حسن آباد توانسته است به همگرایی اجتماعی و همکاری میان سه قلمروی ذینفع منجر گردد؟ به این منظور مصاحبه شوندگان از مناطق پایین دست و بالادست با روش گلوله برفی انتخاب شدند و پرسش ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سپس در مورد داده های میدانی، کدگذاری باز و محوری انجام شد و نهایتاً کدگذاری انتخابی صورت گرفت. روابط میان مفاهیم در مدل مفهومی نشان داده شد و به صورت یافته های پژوهش شرح داده شدند. در منطقه نفوذ قنات حسن آباد، مدلی حاکم است که آن را مدل «سود مشترک» نامیده ایم. در این مدل، مجموعه ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی به گونه ای ساختارمند منافع بالادست و پایین دست را به یکدیگر گره می زنند. یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در این مدل، گستردگی فضایی قنات است که به قنات، نوعی ویژگی قلمرو گریزی می دهد. درنتیجه، دینامیک قنات به کمرنگ شدن قلمرو و به تبع آن کاهش هویت قلمرویی منجر می گردد و همین امر، امکان همکاری در دو سوی مرزهای قلمرو را آسان تر می کند.
مفهوم پردازی چالش های کسب وکارهای خانگی در روستاهای استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
172 - 185
حوزههای تخصصی:
هر فعالیت اقتصادی که در محل سکونت افراد و با بکارگیری امکانات خانه راه اندازی گردد، به نحوی که منجر به ایجاد جریان درآمدی شود، کسب وکار خانگی نام دارد. در این راستا، پژوهش حاضر به مفهوم پردازی چالش های کسب وکارهای خانگی در روستاهای استان کرمانشاه پرداخته است. این پژوهش بر اساس روش کیفی «نظریه داده بنیاد» از طریق نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی و مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با 19 نفر از فعالان حوزه کسب وکار خانگی، خبرگان حوزه های مختلف دولتی، دانشگاهی و بخش خصوصی انجام شده است. قابلیت اعتبار مصاحبه ها با روش های مثلث سازی و خودبازبینی پژوهشگران تأیید شد. به جهت تحلیل داده ها از رهیافت نظام مند و کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. به اختصار، نتایج حاصل از یافته های این مطالعه نشان داد که چالش های کسب وکارهای خانگی در روستاهای استان کرمانشاه، متأثر از عوامل گوناگونی است که در شرایط علّی، مداخله ای و زمینه ای قابل طبقه بندی بوده و پیامدهای مختلف شامل بی انگیزگی فعالان، ایجاد مانع روانی برای تازه واردین، افزایش مهاجرت از شهر به روستا و کاهش توان رقابتی کسب وکارها نیز برای آن قابل طرح هستند.
مانیتورینگ و ردیابی نابرابری خدمات و امکانات درون شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از مهمترین فاکتورهای توسعه پایدار در اعلامیه دستور کار 21 کاهش نابرابری در شهرها است. لذا ضرورت شناخت وضع موجود شاخص های عدالت فضایی و ارزیابی فضاهای شهری جهت هرگونه برنامه ریزی کالبدی، اقتصادی و اجتماعی جهت مطلوبیت امری اجتناب ناپذیری است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی– تحلیلی با ماهیت توسعه ای- کاربردی بوده که از تکنیک های برنامه ریزی فضایی- شهری برای شناخت جنبه هایی از نابرابری های فضایی- مکانی در نواحی شهر گرگان استفاد شده است. هدف پژوهش تحلیل و ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه ها و شاخص های خدمات و امکانات درون شهری جهت اولویت بندی و سطوح برخورداری نواحی شهری گرگان است. برای تحلیل داده های مربوط به خدمات شهری از تکنیک های تصمیم گیری تشابه به گزینه ایده آل (TOPSIS)، راه حل توافقی و بهینه سازی چندمعیاره (VIKOR)، میانگین وزنی ساده (SAW) در محیط نرم افزار Excel و برای رسیدن به یک نتیجه واحد، از تکنیک ادغام استفاده شده است. یافته ها: نتایج تکنیک تاپسیس نشان می دهد که ناحیه 2 از منطقه 2 با ضریب توسعه (0.5057) رتبه نخست را به خود اختصاص داده است و به عنوان ناحیه برخوردار و ناحیه 2 از منطقه 1 با ضریب توسعه (0.04117) رتبه آخر را دارا می باشد. بر اساس نتایج تکنیک ویکور نیز ناحیه 2 از منطقه 2 با ضریب ویکور (0) برخوردارترین و ناحیه 2 از منطقه 1 با ضریب ویکور (1) محروم ترین ناحیه به شمار می روند. نتایج: نتایج تکنیک ادغام نشان می دهد که نواحی 1 و2 منطقه 2 برخوردار، نواحی 1 و 2 از منطقه3 نیمه برخوردار، ناحیه 3 از منطقه 3 کم برخوردار و نواحی 1 و 2 از منطقه 1 و ناحیه 3 از منطقه 2 در شرایط محرومیت قرار گرفته اند.
ارزیابی میزان رضایت از کیفیت خدمات مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین (مطالعه موردی: اسلام آباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
289 - 306
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، ارزیابی کیفیت خدمات مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین شهری است. این پژوهش با استفاده از مدل سروکوال انجام گرفت و در آن، به این پرسش پاسخ داده شد که آیا عملکرد مدیریت شهری در محدوده مورد مطالعه براساس مدل سروکوال در قالب پنج بعد محسوسات، قابلیت اطمینان، اعتماد، پاسخگویی و همدلی موفق عمل کرده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و در سال 1396 در محله اسلام آباد شهر کرج انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی ساکنان محدوده مذکور است و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 328 نفر به دست آمد. ابزار اصلی این پژوهش، پرسشنامه مبنی بر مدل سروکوال است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS انجام شد و براساس نوع متغیرهای پژوهش، از روش های آمار ناپارامتریک استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه ها، ضریب آلفای کرونباخ به کار رفت. ضریب مورد محاسبه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، 72/0 به دست آمد که نشانگر روایی و پایایی پرسشنامه هاست. همچنین در تحلیل های آماری، از آزمون های ناپارامتریک، ویلکاکسون، فریدمن و آزمون T استفاده شد. براساس نتایج، میان سطح رضایتمندی افراد مورد مطالعه و ویژگی های فردی، تفاوت معنا داری وجود دارد که این امر بر احساس رضایت آن ها از کیفیت خدمات شهری بسیار تأثیرگذار است. همچنین افزایش سطح سواد شهروندان، سطح انتظارات آن ها را افزایش داده است. در تمامی ابعاد کیفیت خدمات، میان انتظارات و ادراک های پاسخگویان شکاف وجود دارد. شکاف موجود در بعد پاسخگویی (33/3-) نشان می دهد شهروندان برای انتقال نظرات و پیشنهادهای خود درباره مسائل مختلف عمرانی، اجتماعی و اقتصادی در سطح محله های شهری، همچنین انتقاد از این مقوله ها دسترسی آسانی به مدیریت شهری ندارند. در ابعاد ضمانت که به عواملی از قبیل ایجاد اطمینان در میان شهروندان مربوط است، انتظارات آن ها کمتر برآورده می شود و تأثیر این عوامل احتمالی برای بیان شکاف انتظارات ادراک های پاسخگویان کاملاً مشهود است.
برنامه ریزی پابرجا مبتنی بر سناریونویسی در حوزه گردشگری اجتماعی پایدار (مطالعه موردی: شهر میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رشد سریع صنعت گردشگری که ناشی از رشد شتابنده درآمد در این حوزه در دهه های اخیر از یک سو و تغییر مستمر و عدم قطعیت بالای حوادث مؤثر در این بخش از سوی دیگر، لزوم بهره گیری از روش های نوین آینده پژوهی و برنامه ریزی کلان و بلندمدت را بیش از پیش نمایان ساخته است. لذا هدف اصلی این پژوهش، تدوین سناریوهای آینده گردشگری میبد و آزمون پابرجایی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار می باشد. روش: در پژوهش حاضر، ترکیبی از روش های دلفی، پویش محیطی PEST و تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. پارامترهای کلیدی گردشگری اجتماعی پایدار تجمیع شده و با استفاده از پرسشنامه تحلیل اثرات متقابل با نظر خبرگان عدم قطعیت های کلیدی شناسایی شدند. سپس با استفاده از عدم قطعیت های کلیدی سه سناریو با نام های میبد طلایی (خوشبینانه)، آینده قابل پیش بینی (مناسب) و رکود (بدبینانه) تدوین گردید. یافته ها: پیشینه تاریخی و جاذبه های منحصر به فرد، مدیریت تخصصی، برنامه ریزی سیستمی و سیاست خارجی و روابط بین الملل از تأثیرگذارترین پارامترها و شهر جهانی زیلو، امکانات خدماتی و رفاهی قابل رقابت، کیفیت شبکه راههای زمینی و هوایی و ارتقاء فناوری در گردشگری، از تأثیرپذیرترین پارامترها، تغییرات نرخ ارز متغیر اهرمی ثانویه، کنترل بازار وآداب و رسوم و مراسمات آیینی متغیر مستقل، سرمایه گذاری در بخش گردشگری به عنوان متغیر هدف شناخته شده است. همچنین ظرفیت سازی برای گردشگری در عصر ارتباطات و انسجام اجتماعی به عنوان متغیرهای تنظیمی در گردشگری اجتماعی پایدار میبد شمار می رود. نتیجه گیری: نتایج کسب شده از تجزیه و تحلیل و ارزیابی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار بیانگر این موضوع است که تعدادی از راهبردها تنها در یک یا دو سناریو، مفید و قوی ملحوظ می شوند و در بقیه دچار ضعف هستند. بنابراین لحاظ کردن راهبردهای چند وجهی که بتواند در موقعیت های متفاوت، پاسخگوی موقعیت باشند، لازم و ضروری به نظر می رسد.
مقایسه وضع درآمدی عشایر اسکان یافته و شناسایی عوامل ایجادکننده تفاوت های درآمدی در دو وضعیت کوچندگی و اسکان در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق حاضر پیمایشی و جامعه آماری آن شامل خانوارهای اسکان یافته استان لرستان بود. قلمرو زمانی تحقیق سال 1389 و روش نمونه گیری نیز طبقه ای متناسب بود. نتایج با استفاده از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل «تعداد واحد دامی»، «سطح زیر کشت دیم» و «سطح زیر کشت آبی» در هر دو وضعیت کوچندگی و اسکان در سطح اطمینان 99 درصد و اما متغیرهای مستقل «مقدار فرآورده های دامی» و «صنایع دستی» فقط در حالت کوچندگی در سطح اطمینان 95 درصد بر متغیر وابسته «متوسط درآمد سالانه خانوارها» مؤثرند. همچنین، نتایج آزمون t نمونه های زوجی نشان داد که متوسط درآمد حقیقی سالانه خانوارها در وضعیت اسکان نسبت به حالت کوچندگی کمتر شده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که وضع اقتصادی عشایر اسکان یافته استان ایلام در حالت کوچندگی نسبت به وضعیت اسکان بهتر بوده و از این رو، الگوی زیست کوچندگی عشایر در مقایسه با اسکان، از نظر اقتصادی، برای آنها مناسب تر است.
بازتعریف الگوهای طراحی مسکن معاصر بر اساس معیارهای مردم شناختی در راستای برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: خانه های شهر بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی و اجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساخت و سازها به سمت یکسان شدن پیش رفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به بروز مشکلاتی چون کاهش رضایتمندی، از بین رفتن هویت فرهنگی و مکانی شده است. در حالیکه توجه به معماری برخاسته از انسانشناسی، باورهای جامعه بومی و بستر شهر که در طی زمان تحت تاثیر عوامل مکانی و فرهنگی شکل و محتوای خاصی یافته است. مقاله حاضر سعی دارد تا با ژرف کاوی کیفیت مسکن در خانه های سنتی ایران، مولفه هایی در جهت تبیین راهکارهای مؤثر برای افزایش کیفیت مسکن معاصر به دست آید. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و برای ارزیابی نهایی از روش تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده و با نرم افزار اکسپرت چویس صورت گرفته و در نهایت اولویت بندی مولفه -های مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی تدوین شده است. جمع آوری اطلاعات برپایه چک لیستهایی جهت تکنیکهای مصاحبه، مشاهده و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و تحلیل نقشه ها بهره گرفته شده است. در ادامه با بررسی عوامل اصلی مدلهای مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانه های معاصر شهر بم بیان گردید. سپس با تحلیل معیارها و اعمال تأثیرات شیوه زندگی، نیازهای انسان و شرایط جامعه معاصر با امتیازدهی مؤلفه ها و اولویت بندی شاخص ها، راهکارهایی برای بهبود جنبه های کیفی مسکن پیشنهاد گردید. براساس نتایج این پژوهش مولفه های موثر در طراحی فضاهای مسکونی، به شش دسته زیست پذیری، معناپذیری، انعطاف پذیری، نظارتپذیری، رفتارپذیری و بازی پذیری طبقه بندی شد.
تبیین شاخص های فضای شهری انعطاف پذیر در شهرهای ساحلی با بهره گیری از مدل دلفی (مطالعه موردی شهرهای رامسر و بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر افزایش جمعیت جهان به خصوص در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و نیازهای زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. در واقع شهر به عنوان بستر شکل گیری اتقاقات، قعالیت ها و تعاملات اجتماعی و در کنار آن سواحل دارای اهمیت زیادی است بنابراین شناخت فضاهای شهری و طراحی مناسب آن راهی است به سوی برآوردن نیازهای گوناگون شهروندان. در این میان توجه به اصل انعطاف پذیری به عنوان یکی از عوامل خلق فضای شهریِ با کیفیت، فضا را قادر می سازد تا گزینه های متعددی را به شهروندان پیشکش نماید. حال در این پژوهش که از نظر ماهیت از ن وع پژوهش های اکتشافی است، تلاش گردیده تا به تبیین مفهوم انعطاف پذیری و راه های تحقق آن در فضای شهری پرداخته شود. بر این اساس ضمن مطالعه مفاهیم و ادبیات مرتبط با فضای شهری انعطاف پذیری مؤلفه ها و شاخص هایی استخراج و س پس در قال ب روش دلف ی ب ا اس تفاده از اب زار پرسشنامه ای شاخص ها مورد س نجش قرار گرف ت. نتایج پژوه ش حاکی از 15 ش اخص، در ش کل گی ری فضای ش هری انعطاف پذیر در ساحل نق ش مؤثرت ری دارا است ک ه با توج ه به ج دول رتب ه بندی، شاخص های چند عملکردی، تبدیل پذیری، تنوع پذیری و سرزندگی فضای ساحل از اهمی ت بالاتری برخ وردار است.
تحلیل فضایی تأثیر فضاهای بی دفاع شهری بر وقوع جُرم سرقت شهری (مطالعه موردی: محله هرندی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای بی دفاع تأثیرات مختلفی بر فضاهای شهری و زندگی شهروندان می گذارند که تأثیر بر افزایش جرائم و کاهش احساس امنیت شهروندان مهم ترین تأثیرات آن می باشد. این امر به خصوص در بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری بیشترین نمود را دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت در سطح محله هرندی بوده است. روش: این تحقیق از نظر هدف، جزو پژوهش های کاربردی و از نظر روش جزو پژوهش های توصیفی – تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری داده های به صورت اسنادی – پیمایشی بوده است. برای تعیین بی دفاع بودن قسمت مختلف محله ابتدا محله بر اساس معابر محلی به 20 بلوک تقسیم شده و سپس از 22 زیر شاخص در قالب 5 شاخص فضاهای بی دفاع استفاده شده است و به کمک روش آنتروپی و ویکور به وزن دهی و رتبه بندی قسمت های مختلف محله پرداخته شده است. جهت بررسی رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت از رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد رابطه بین فضاهای بی دفاع در سطح محله یکسان نبوده است. در این تحقیق بیشترین رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت در قسمت شرقی محله و به خصوص در محدوده جنوب شرقی محله و منطبق بر پارک شوش بین خیابان های شوش، خیابان ری و خیابان انبار گندم بوده است. در مقابل کمترین رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت نیز در قسمت غرب و شمال غربی محله بوده است. نتیجه گیری: با توجه رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرم سرقت، با کاهش فضاهای بی دفاع می توان از وقوع برخی از جرائم جلوگیری کرد.
تعیین کاربری های بهینه کارخانه ریسباف اصفهان بر اساس مدل «برنامه ریزی سلسله مراتبی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده مجدد از مواریث صنعتی به ویژه کارخانه های صنعتی یکی از مباحث چالش برانگیز حوزه میراث صنعتی محسوب می شود. ابعاد وسیع این بناها و به تبع آن، هزینه های زیاد مرمت و نگهداری و یا تمایل مالکان به تخریب این بناها و احداث ساختمان هایی با بازده اقتصادی فراوان از این چالش هاست. برای حل این مشکل، اندیشیدن کاربری مناسب برای این بناها از موارد مهمی است که باید بدان توجه کرد. موضوع این پژوهش حفاظت از کارخانه ریسباف اصفهان به عنوان یکی از مواریث مهم معماری صنعتی ایران است که لازمه آن تعیین مناسب ترین کاربری ها برای این اثر بر اساس مجموعه ای از معیارهاست. در این پژوهش تلاش می شود به کمک مدل برنامه ریزی سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice، مناسب ترین کاربری های این اثر صنعتی تعیین شود. بررسی ۵ معیار کلی این پژوهش نشان می دهد در اولویت نخست شایسته است که کاربری کارخانه (تداوم وضعیت موجود) و پس ازآن کاربری فرهنگی با توجه ویژه به فرهنگ صنعتی ملاک تصمیم گیری برای حفاظت از کارخانه ریسباف قرار داده شود.
تحلیلی بر یکپارچگی فضایی نواحی روستایی مبتنی بر تحلیل شبکه ای جریان های فضایی (مورد شناسی: بخش بن رود و جلگه شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان های فضایی بین شهر و روستا به شکل پیوندهای روستایی- شهری، نقش بسیار مهمی در توازن و توسعه یکپارچه ناحیه ای دارند. این جریان ها مابین سکونتگاه ها در اثر حوادث طبیعی، اقتصادی و اجتماعی یا سیاسی دستخوش تحول و دگرگونی می شوند. یکی از قلمروهای جغرافیایی که از جنبه طبیعی تحول یافته است، ناحیه بن رود و جلگه شهرستان اصفهان است. در این ناحیه، تعاملات بین سکونتگاه های شهری و روستایی به وسیله جریان های گوناگون جمعیتی، کالا، خدمات، سرمایه، اطلاعات، ارتباطات و... تحقق یافته و زمینه شکل گیری سازمان فضایی را فراهم کرده است. در این مقاله جریان های فضایی با رویکرد شبکه ای تحلیل شده است. تحقیق حاضر، بر اساس ماهیت، اکتشافی و بر مبنای روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه همه سکونتگاه ها (شهری و روستایی) در سطح ناحیه هستند. داده ها و اطلاعات اولیه موردنیاز با استفاده از روش میدانی، فن پرسشگری و با ابزار پرسشنامه (روستا- شهر) جمع آوری شده است. داده های ثانویه نیز با مراجعه به سازمان ها و نهادهای متولی به دست آمده، سپس داده ها و اطلاعات در چارچوب پارادایم شبکه ای و با فن تحلیل شبکه و از طریق نرم افزار NodeXL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، عدم تعادل فضایی در توزیع امکانات و خدمات مختلف در سطح ناحیه باعث افزایش جابه جایی ها و شکل گیری پیوندهای گوناگون اجتماعی- فرهنگی شده است؛ از این رو دو شهر هرند و ورزنه رتبه های اول و دوم و روستای امام زاده عبدالعزیز در رتبه سوم، به مکان های اصلی تردد درون ناحیه ای تبدیل شده اند. نتایج نشان می دهد که الگوی جریان ها، الگویی روزانه، منظم و یک سویه است. این الگو در بسیاری از جهات مطابق با مشخصات نظریه قطب رشد است و از الگوهای شبکه ای فاصله زیادی دارد؛ چراکه در بیشتر سکونتگاه ها پیوند های یک سویه برقرار است. همچنین خشکسالی دهه اخیر باعث تقویت قطب های منطقه ای با کارکرد شهری شده و الگوی قطبی را در منطقه تقویت کرده است.
بررسی عوامل مؤثر بر رفتار آتی گردشگران شهری در مناطق 2 و 8 کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد گردشگری شهری در نقاط مختلف جهان از جمله ایران توانسته بخشی از نیازها و فعالیت های فراغتی مستمر شهروندان را ارضا کند. از این رو به بخش مهمی از برنامه ریزی مدیریت شهری تبدیل شده است. درک رفتار گردشگران می تواند کمک شایانی به برنامه ریزی و افزایش عملکرد گردشگری شهری نماید. از عوامل مهم که بر متغیر رفتار گردشگر اثرگذار است می توان به رضایت گردشگران اشاره کرد که ریشه در تصویر مقصد، نگرش و انگیزش گردشگران دارد. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)، به بررسی ارتباطات علی بین متغیرهای یاد شده، برای گردشگران تابستان سال 1394 در مناطق 2 و 8 کلانشهر تبریز، پرداخته شده و مسیر اثرگذاری این متغیرها در این شهر بر هم آزمون شود. برای این منظور از نرم افزار AMOS 22و SPSS 22کمک گرفته شده است. این تحقیق بر مبنای اهداف کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی است. در این پژوهش روش کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، برای تعیین حجم نمونه از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده و به منظور روایی و پایایی متغیرهای پرسشنامه از روایی محتوا و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. با توجه به نتایج تحلیل ها، میزان اثرگذاری متغیر نگرش گردشگران 599/0 است که بیش از دو متغیر تصویر مقصد و انگیزش گردشگران بر رضایت است. اثر تصویر مقصد گردشگران 314/0 است که بیشتر از اثر انگیزش بر رضایت گردشگران است. رضایت گردشگران نیز اثر قابل توجهی بر رفتار آتی گردشگران دارد و دارای ضریب مسیر 222/1 است. با توجه به یافته های تحقیق حاضر پیشنهاد می شود ارایه برنامه های ترفیعی در جهت معرفی پیشینه منطقه، ارایه برنامه های تبلیغاتی جهت یادآوری سفر به مقصد، توسعه مراکز خرید، فرهنگ سازی در جهت رفتار مناسب با گردشگران، ایجاد محیطی آرام و دور از استرس، ایجاد برنامه های متنوع و نوآورانه مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد.
تدقیقی بر تقابل یا تعامل سیمای توپوگرافی و آلودگی هوای حاصل از حمل و نقل کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
87-101
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های متعددی در زمینه تحلیل علل ایجادکننده، بسترساز و مؤثر بر آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل در کلانشهر تهرن انجام یافته باشد. اما مسئله این است که تاکنون آنچنان که باید به تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل کلانشهر تهران به عنوان یک علت مؤثر و بسترساز در میان مجموعه ای از عوامل دیگر پرداخته نگردیده است، امر مهمی که به سهم خود در تشدید بیش از پیش آلودگی هوا در این نخست شهر کشور مؤثر بوده است. لذا این پژوهش با روشی تحلیلی - کاربردی به هدف تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل کلانشهر تهران با بهره گیری ازGIS با تاکید بر منوکسیدکربن به عنوان آلاینده شاخص حاصل از حمل و نقل به تحقیق پرداخت. بر اساس یافته های تحقیق، توپوگرافی سطح تهران به گونه ای است که در مجموع مناسب این همه بارگذاری آلوده کننده ها و عبور و مرور وسایل نقلیه به عنوان مهمترین عامل تولیدکننده منوکسیدکربن به خصوص در مناطق شمالی و شرقی نمی باشد. در پایان نیز بر اساس یافته های تحقیق راهکارهایی پیشنهاد گردید.
تحلیل و بررسی خدمات عمومی شهر اهر با تأکید بر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
187 - 210
حوزههای تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری، از مهم ترین موضوعات در مطالعات شهری به شمار می آید. عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان جغرافی دانان و برنامه ریزان اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهر می گذارد. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی، کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورهاست. مقاله حاضر به تحلیل فضایی توزیع خدمات و پراکنش آن در بین محلات شهر اهر می پردازد. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی و پیمایشی است. فرضیه های این تحقیق بر این موضوعات استوار است که خدمات شهری موجود در سطح شهر مطابق با نیازهای ساکنان نیست و تشدید مهاجرت باعث توزیع نامتعادل خدمات شده است. همچنین بیشترین خدمات شهری در بخش قدیمی و مرکز شهر استقرار یافته است. بدین منظور در ابتدا کمبود و اختلاف از سرانه های استاندارد را برای خدمات عمومی محاسبه کرده و سپس شعاع فضایی مطلوب آن را در محیط GIS ترسیم کرده ایم و با توجه به تعداد خدمات مستقرشده در محلات و نواحی، آن ها را از لحاظ دسترسی به این کاربری ها مشخص کرده ایم و سپس آن ها را در گروه های برخوردار یا غیربرخوردار دسته بندی کرده ایم. در پایان کار به این نتیجه رسیدیم که اولاً خدمات عمومی در نواحی چهارگانه شهر با کمبود مواجه است و ثانیاً به صورت نامتوازن توزیع شده اند.
ارزیابی مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان و افراد کم توان جسمی- حرکتی مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
117 - 132
حوزههای تخصصی:
معلولیت به منزله پدیده ای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در برنامه های توسعه مناطق شهری دارند و در فرآیند برنامه ریزی شهری، هنر برنامه ریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروه های ذی نفع ایجاد کند. با توجه به اهمیت موضوع مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان (جسمی_حرکتی و نابینایان) از یک سو و نیز تعداد قابل توجه شهروندان کم توان جسمی و حرکتی در شهر اردبیل از سوی دیگر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی و بررسی میزان رضایت مندی معلولان و ارزیابی وضع موجود مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل با رویکردی نظام مند، در جهت پاسخ دهی به نیاز این قشر از شهروندان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی گردآوری شده اند و با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های،T تک نمونه ای،t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش(آزمونT) نشان می دهد که میزان رضایت مندی معلولان از شاخص های مناسب سازی کمتر از حد متوسط(3) است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که سطح معنی داری متغیرهای شغل، سن و نوع معلولیت کمتر از 05/.، (000/.) بوده و به لحاظ آماری رابطه معنی داری در سطح 95درصد وجود دارد که نشان دهنده تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر میزان رضایت مندی از شاخص های مناسب سازی است. همچنین آزمون tمستقل گویای اینست که در متغیر جنسیت بین میانگین نظری دو گروه مردان و زنان در خصوص ارزیابی رضایت مندی معلولان از مناسب سازی با توجه به این که سطح معنی داری (000/.) کمتر از 05/. است، رابطه معنی داری بین نظرات دو گروه زن و مرد وجود دارد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاکی از آن است که با توجه به اقدامات صورت گرفته به منظور مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل، شرایط کالبدی، اجتماعی_اقتصادی، وضعیت مبلمان شهری و مدیریت کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقاء هویت منظر معماری در نماهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
197 - 214
حوزههای تخصصی:
بحران هویت یکی از مشکلات بنیادی در سیمای بصری شهرهای ایران بشمار می رود. علی رغم ساخت وسازهای متعدد در راستای توسعه شهری، همچنان منظر معماری شهرها فاقد شخصیتی منسجم، خوانا و واجد هویت می باشد. هویت منظر معماری به معنای مجموعه ویژگی هایی است که در طول زمان حضوری مداوم در تعریف سیمای معماری داشته و علاوه بر پاسخگویی به تغییرات و نیازهای جدید در امتداد تاریخ خود قرار گیرد. ازآنجاکه پرداختن به ساختار معماری و شهرسازی نماهای معاصر جهت بازخوانی هویت، نیازمند اندیشه ای انتقادی بر مفاهیم و مؤلفه های تأثیرگذار بر شکل گیری عناصر معماری و خاصه نماهای شهری است، می توان با شناخت مفاهیم تأثیرگذار و ساختاری، امکانی جهت احیای هویت بصری در سیمای منظر معماری نماهای معاصر را فراهم کرد. هدف پژوهش حاضر، شناخت این مؤلفه ها در راستای تبیین مفاهیمی است که ارتقاء هویت منظر معماری در نماها را به دنبال داشته باشد. جهت دستیابی به این عناصر، ابعاد سازنده هویت، منظر و نما باهدف دستیابی به معیارها و کیفیت های خلق کننده ی اثرگذار بر ارتقاء هویت منظر معماری نماهای معاصر بررسی شده است. روش تحقیق پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و با هدف ماهیت کاربردی است. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل داده های ثانویه (اسنادی) جهت گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری و ادبیات مرتبط با تحقیق استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد؛ ارتقاء هویت منظر معماری در نماهای معاصر در قالب مؤلفه های زیبایی شناسی از بُعد معنایی و بصری، مؤلفه کالبدی مکان از بُعد عملکردی و بصری، ویژگی محیطی مکان از بعد اقلیمی و زیست محیطی و مؤلفه معنایی مکان از ابعاد تاریخی و فرهنگی قابل حصول می باشد که معیارها و کیفیت های خلق کننده توسط هرکدام از آن ها در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش پیشنهاداتی در راستای راهکارهای عملی ارتقاء کیفی منظر ارائه شده است.
تحلیل فضایی عوامل اثرگذار بر فقر روستایی و ارتباط آن با تخریب محیط زیست مورد: شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل تأثیرگذار بر فقر در مناطق روستایی، از مهم ترین کانون های فقر، مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه در ایران است. فقر چرخه خاصی دارد و عامل مهمی در تخریب محیط زیست، به شمار می رود . با توجه به این که اساس کشاورزی در مناطق روستایی استوار است، توجه به وضعیت فقر در این مناطق با توجه به نگرانی های زیست محیطی در دهه های اخیر ضرروی به نظر می رسد. این مطالعه بر آن است تا به بررسی عوامل اثرگذار بر فقر روستایی و ارتباط آن با تخریب محیط زیست در شهرستان قائنات بپردازد. به این منظور تعداد 100 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در منطقه مورد مطالعه تکمیل گردید. به منظور تعیین فقر روستایی در منطقه از شاخص فقر «سن» استفاده شد. نتایج نشان داد علاوه بر عواملی مانند تعداد افراد خانواده، تحصیلات، تخریب محیط زیست، وضعیت مسکن، درآمد و داشتن شغل دوم، بررسی اینکه وضعیت فقر در مناطق مجاور و همسایه به چه صورت است هم بر فقر روستایی کشاورزان مورد مطالعه اثرگذار است. با توجه به معنی داری آماره های فضایی استفاده از رگرسیون های کلاسیک دارای خطا است. عدد ضریب متغیر همسایگی در این مطالعه 9/2 به دست آمده است و از لحاظ آماری معنی دار است. این مسئله نشان می دهد که با افزایش یک واحد فقر در مناطق مجاور، به اندازه 9/2 واحد فقر افزایش پیدا می کند . با توجه به معنی داری کامل شاخص تخریب محیط زیست، با افزایش یک واحد در شاخص تخریب محیط زیست، میزان فقر در مناطق روستایی به اندازه 9/2 تشدید می شود. این شاخص شامل مؤلفه هایی همچون افت منابع آب زیر زمینی، کشت محصولات آب بر، استفاده از کود شیمیایی و چرای دام است.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های کیفیت محیطی در پهنه های ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
3 - 16
حوزههای تخصصی:
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصت های متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت رو به رو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگی های متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزه های متعددی از جمله حوزه های محیط زیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله بندر انزلی دیده می شود. در شهر بندرانزلی طبق اسناد توسعه شهری و گزارشات مطالعاتی دستگاه های اجرایی، پهنه ساحلی شهر در سال های گذشته دچار افول مشهودی شده؛ به گونه ای که به نظر می رسد موجبات بروز آسیب های محیط زیست، افول اقتصادی و مسائل اجتماعی متعددی را در قالب کاهش کیفیت محیط ایجاد کرده است. بنابراین می توان گفت مسئله پیشِ رو، شناسایی مؤلفه های حاکم بر ظرفیت های توسعه ای در پهنه ساحلی بندرانزلی است که دچار زوال شده و مدیریت مداخلات می تواند فرایندهای بهبود کیفیت را موجب شود. روش تحلیل داد ه ها بهره گیری از مدل معادلات ساختاری (SEM) است که با استفاده از نرم افزار SmartPlS 3 صورت گرفت. برای آزمون مدل، با استفاده از پرسشنامه و براساس آرای کاربران فضا (مصرف کنندگان)، کیفیت محیطی در نواحی ساحلی متشکل از نُه شاخص برآورد و مورد سنجش قرار گرفت. ضریب استاندارد شده مسیر میان مصرف کننده و کیفیت محیطی (86/0) بیانگر این مطلب است که الگوی آماری کاربران به میزان 86 درصد از تغییرات متغیر کیفیت محیطی را تبیین می کند. کیفیت محیطی پهنه های ساحلی با نُه شاخص سنجیده می شود که از میان آنها، نفوذپذیری اولویت نخست در تحلیل کیفیت محیطی ساحلی دارد و سایر شاخص های مطرح مانند انعطاف پذیری، سازگاری، کارایی، بامعنابودن، تناسبات، تنوع، اجتماع پذیری و پایداری به ترتیب در اولویت های دوم تا نهم قرار می گیرند.
ارزیابی شاخص های شهر دوستدار کودک در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: شهرها و فضاهای شهری می توانند مکان هایی مثبت یا منفی برای زندگی کودکان باشند. به طور ایده آل، همسایگی ها و محله ها باید مکان هایی اجتماعی برای کودکان باشند، به طوری که بتوانند به راحتی اصول جوامع و فرهنگ ها و تبادلات آنها را برای کودکان بیان کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود و تاثیرگذاری هر یک از شاخص های شهر دوستدار کودک، تحلیل شکاف وضع موجود و مطلوب و همچنین تحلیل اختلاف در بین مناطق کلانشهر مشهد می باشد. روش: روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی است. جهت جمع آوری داده های کمی از پرسشنامه ی محقق ساخته بر اساس استانداردهای یونیسف استفاده شد و جهت تدقیق وضع موجود برداشت میدانی در مناطق مورد مطالعه انجام شده است. جامعه ی آماری، والدین کودکان 6-12 سال در مناطق 1، 6 و 8 شهرداری مشهد می باشند که بر اساس میانگین درآمدی مناطق شهرداری به عنوان نماینده ی مناطق کم برخوردار، نیمه برخوردار و برخوردار انتخاب شده است. جهت آزمون فرضیات با توجه به نرمال بودن داده ها از آزمونهای t، توکی و تحلیل آنوا در نرم افزار SPSS برای بررسی وضع موجود و میزان تاثیر شاخص ها و همچنین تحلیل شکاف استفاده شده است. یافته ها: وضع موجود شاخص فضاهای بازی و سبز در شهر مشهد مطلوب نیست. وضع موجود دیگر شاخص ها بالاتر از استاندارد عدد 3 و در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار دارد. نتایج: نتایج حاصل از اثرگذاری شاخص های شهر دوستدار کودک در مشهد بیانگر تاثیر تمامی شاخص های بومی سازی شده در مشهد می باشد و نتایج تحلیل شکاف نشان داد بین وضع موجود و مطلوب شاخص های فضاهای بازی و سبز و دسترسی به خدمات اختلاف معناردار و شکاف بارزی وجود دارد.