فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش پروژه ترسیب کربن در بهبود سرمایه اجتماعی مردم محلی تحت پوشش پروژه در منطقه شهداد استان کرمان انجام شد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل اعضای گروه های توسعه روستاهای تحت پوشش پروژه ترسیب کربن به تعداد 456 نفر و مردم محلی شش روستای خارج از پروژه ترسیب کربن به تعداد 1428 نفر بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 218 نفر تعیین شد. برای مقایسه، همین تعداد نمونه از بین مردم محلی خارج از پروژه انتخاب شد. نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. پرسش نامه ابزار اصلی جمع آوری داده ها بود. روایی محتوایی این پرسش نامه را اساتید رشته ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان ستادی و صفی طرح ترسیب کربن در سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور تأیید کردند. برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و مقدار آن برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 70/0 تا 90/0 محاسبه شد. با توجه به نتایج تحقیق، بین سرمایه اجتماعی مردم محلی تحت پوشش پروژه در قبل و بعد از اجرای طرح اختلاف معنی دار وجود دارد. همچنین بین سرمایه اجتماعی مردم محلی تحت پوشش پروژه و خارج از پوشش پروژه نیز اختلاف معنی دار وجود دارد. در مجموع می توان گفت پروژه ترسیب کربن بر سرمایه اجتماعی مردم محلی که شرط لازم برای توسعه اجتماعی محسوب می شود تأثیر مثبت داشته است.
گذاری دیگر به اصفهان
برآورد میزان تمایل به پرداخت شهروندان برای خدمات گردشگری کشاورزی مطالعة موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی رویکرد کارآفرینانه ای است که اگر به طور صحیح مدیریت شود می تواند پیامدهای مثبت فراوانی در کشاورزی داشته باشد. طبق برآوردها تا افق 1410، حدود 5/77 درصد جمعیت ایران شهرنشین خواهد بود، که می تواند فرصت مناسبی برای توسعة گردشگری کشاورزی و ایجاد درآمد مکمل برای کشاورزان و کاهش تغییر کاربری زمین های کشاورزی باشد. باوجود بسترهای بالقوة فراوان کشور برای توسعة گردشگری کشاورزی، هیچ گونه مطالعه ای درخصوص برآورد تقاضای بالقوه برای خدمات گردشگری کشاورزی در جامعه و عوامل اثرگذار بر آن انجام نشده است. مقالة حاضر به منظور بررسی تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی در شهر قزوین انجام شد. جامعة آماری شامل شهروندان بالای 18 سال قزوین بود که در سال گذشته دست کم یک بار به فضاهای کشاورزی-روستایی مراجعه کرده بودند. حجم نمونه 153 نفر برآورد شد و درمجموع تعداد 180 پرسشنامة خودساخته ازطریق مصاحبة رودررو تکمیل گردید. در این مطالعه برای برآورد تمایل به پرداخت، از روش ارزش گذاری مشروط و روش انتخاب دوگانة دوبعدی استفاده شد. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی در ازای بهره مندی از خدمات گردشگری کشاورزی، مدل لاجیت به روش حداکثر درست نمایی برآورد گردید. متوسط تمایل به پرداخت هر شهروند به ازای هر بازدید و بهره مندی از برخی خدمات گردشگری کشاورزی، مبلغ 53400 ریال برآورد شد. با توجه به معنا داری این مبلغ و ازآنجاکه درحدود 80 درصد شهروندان مطالعه شده یکی از مبالغ پیشنهادی برای خدمات گردشگری را پذیرفتند، می توان نتیجه گرفت که بازار بالقوه مناسبی برای توسعة بنگاه های گردشگری کشاورزی وجود دارد. نتایج نشان دادند که متغیرهای متوسط تعداد سفر به فضاهای روستایی-کشاورزی در سال، بعد خانوار و متغیرهای مجازی دارابودن خودرو و مکان تولد اثر معنا داری بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی به عنوان تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی از سوی شهروندان داشتند.
نقش مدیریت در توسعة جوامع روستایی برای مقابله با مخاطرات زلزله (مطالعة موردی: دهستان زاغة شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مدیریت در توسعة جوامع روستایی برای مقابله با مخاطرات زلزله در دهستان زاغة شهرستان خرم آباد است؛ بنابراین، مدیریت و برنامه ریزی برای مقابله و پیشگیری از این مخاطرات و آثار زیان بار آن ها، در زمرة اهداف این تحقیق مطرح است.
روش تحقیق: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی- تحلیلی است و برای گرد آوری داده ها، از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) استفاده شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، فریدمن و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار GIS بهره گرفته شده است.
یافته ها: براساس آزمون t نمونه ای، تفاوت معناداری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی وجود دارد و این تفاوت از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین، آزمون فریدمن نشان می دهد که بیشترین میانگین رتبه ای به ظرفیت های کالبدی- محیطی و کمترین آن، به ظرفیت های نهادی، اجتماعی و اقتصادی اختصاص یافته است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان دهندة این است که بین عوامل چهارگانة اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی- محیطی، رابطة کاملاً معنی دار وجود دارد.
محدودیت ها/ راهبردها: در منطقة موردمطالعه، ازیک سو، توجهی به قرارگرفتن روستاها در مسیر گسل ها نشده است و در این منطقه، ساخت وساز بسیار روبه گسترش است و درصورت بروز زلزله، با اثرات جانی و مالی زیادی مواجه خواهند شد و ازسوی دیگر، مردم منطقة موردمطالعه از روش های مقابله با این بحران چندان اطلاعی ندارند.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت روستاهایی که در مسیر گسل ها قرار دارند، بیشتر درمعرض آسیب پذیری و خسارات های جانی و مالی هستند؛ بنابراین، قبل از بحران باید به آن توجه ویژه ای کرد.
اصالت و ارزش: اهمیت پژوهش حاضر در این است که مدیریت می تواند علاوه بر آگاه کردن مردم با اثرهای ناشی از وقوع زلزله و اجرایی کردن دستورالعمل بحران، برای پیشگیری از وقوع زلزله و به حداقل رساندن خسارات مالی و جانی در محدودة موردمطالعه وارد عمل شود.
بررسی اثرات حضور گردشگران مذهبی بر توسعة سکونتگاه های روستایی از دیدگاه روستاییان (مطالعه موردی: روستای نوده انقلاب شهرستان خوشاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از گذشته های دور، باورهای مذهبی نقش عمده ای در استقرار و رونق سکونتگاه های انسانی داشته اند. امروزه، گردشگری مذهبی درراستای کسب درآمد و نیز حفظ میراث فرهنگی موردتوجه قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شد تا تأثیر حضور گردشگران مذهبی بر توسعة سکونتگاه های روستایی، از دیدگاه روستاییان بررسی گردد.
روش: در این مطالعه، روش تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی است و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، به صورت آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن) می باشد. جامعة آماری تحقیق شامل خانوارهای روستای نوده انقلاب است که طبق سرشماری سال 1390، این روستا دارای 1050 خانوار و 3469 نفر جمعیت است و طبق فرمول کوکران، تعداد نمونة لازم 165 خانوار به-دست آمد.
یافته ها: در روستای موردمطالعه، حضور گردشگران مذهبی بیشترین تأثیر را بر توسعة سکونتگاه های روستایی، در حوزة اجتماعی و فرهنگی، با میانگین 4/3 داشته است. علاوه براین، نتایج آزمون فریدمن نشان داد که این شاخص با آمارة 24/3، ازنظر روستاییان، بالاترین اولویت را دارا است.
محدودیت ها/ راهبردها: دست یابی به اطلاعات تعداد گردشگران مذهبی از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: با توجه یافته ها، راهکارهایی چون تبلیغات جاذبه های گردشگری امامزاده ابراهیم (ع)، تدارک فضای موردنیاز برای پارکینگ و اقامت، رعایت حریم بنای مذهبی ازطریق دیوارة فضای سبز، هماهنگی بین سازمان های خدمات-رسان در حوزة گردشگری و غیره پیشنهاد شده است.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که می توان با شناسایی آثار گردشگری مذهبی، زمینه های توسعة نواحی روستایی را فراهم نمود.
مهاجرت از روستاها به شهرها در ایران: (علل و انواع آن) (2)
حوزههای تخصصی:
نگاهداشت و بازآفرینی موتیف های آرایه ای فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری در گذشته به گونه ای منسجم در هماهنگی نانوشته ای میان معماران و ارباب حِرَف مرتبط شکل می گرفته و در آن الگوهایی از آرایه ها و نقشمایه های تزئینی، افزون بر کارکردهای اقلیمی و حتی نیارشی، به عنوان عناصر کیفیت زا و هویت بخش به کار گرفته می شدند که نشان از توجه ویژه نسبت به عناصر تأثیرگذار بر کیفیات فضاهای شهری داشته است. به نظر می رسد که امروزه در اثر کاهش توجه به کیفیت ها و ویژگی های طراحی فضاهای شهری و معماری جداره ها از یک سو و روند سریع از میان رفتن آثار مربوط به معماری شهری و آرایه ها و تزئینات وابسته به آن در بافت های تاریخی از سوی دیگر، معماری فضاهای شهری را در معرض تهدیدی جدی قرار داده است. بازشناسی مفاهیم، کیفیت ها و نیز موتیف ها و مصادیق آرایه های معماری شهری از طریق بحث نظری و بررسی نمونه های میدانی و در نهایت، آسیب شناسی و تبیین ضرورت های نگاهداشت این آثار، هدف اساسی و دستاورد اصلی این مقاله خواهد بود.
برنامه ریزی توافقی به منظور اولویت بندی راهکارهای ارتقای سطح آموزش جهت افزایش مشارکت عمومی در زمینه توسعه پایدار و حفاظت از منابع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع آب زیرزمینی، جزو منابع استراتژیک به حساب می آیند و در کشور ما که با کاهش منابع آب جهت بهره برداری مواجه شده است، اهمیت حفاظت از منابع آب زیرزمینی که در برابر خشکسالی و آلودگی، نسبت به منابع آب سطحی، از مصونیت بیشتری برخوردار است، دوچندان گشته است. در شرایط حال حاضر که اکثر آبخوان های کشور با افت شدید سطح آب مواجهند، باید توجه ویژه ای به این مسأله بشود. حفاظت از منابع آب گامی مهم در راستای نیل به چشم انداز توسعه پایدار می باشد و از سویی دیگر، توسعه پایدار بدون مشارکت کارآمد مردم و ذی نفعان میسر نمی شود؛ بنابراین هدف تحقیق حاضر، بررسی چندمعیاره راهکارهای افزایش آگاهی عمومی ذی نفعان در زمینه حضور فعال در فرایند اجرای راهکارهای بهینه مدیریت منابع آب زیرزمینی در محدوده آبخوان کرمان-باغین می باشد. معیارهای ارزیابی، مبتنی بر مفاهیم توسعه پایدار استخراج شده اند و گزینه ها به روش تصمیم گیری چندمعیاره برنامه ریزی توافقی اولویت بندی می شوند. شاخص های استفاده در این تحقیق شامل گسترش نقش بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در بخش تبلیغات و برنامه های آموزشی، میزان صرفه جویی در مصرف آب، کارآفرینی، تطابق روش آموزش با آداب و رسوم و طرز فکر نسبت به حفاظت از منابع، دوره اجرای راهکار، ارتقای نقش زنان در فرآیند محافظت از منابع آب و انعطاف پذیری می باشند. پس از به کاربردن شاخص ها، راهبردهای برتر تحقیق از میان ده گزینه، سرمایه گذاری در تولید فیلم و انیمیشن با محوریت منابع آب و اهمیت محیط زیست، ایجاد یک گروه هدف شامل افراد تأثیرگذار و بانفوذ در جامعه محلی و در آخر تقویت فعالیت های سازمان های مردم ن هاد، برترین گزینه های هم راستا با هدف پژوهش بودند.
تحلیل و ارزیابی بافت فرسوده در نقاط شهری منتخب استان کردستان با تأکید بر مشکلات بخش مسکن
حوزههای تخصصی:
بافتهای فرسوده شامل گونههای تاریخی، میانی و دارای اسکان غیر رسمی هستند که در حدود 30 درصد بافتهای شهری با 34 درصد جمعیت شهرنشین نقاط منتخب شهری استان کردستان را شامل میشود. این بافتها با مشکلات متعدد کالبدی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند که بخش عمده آن ناشی از کیفیت و کمیت نازل مساکن آنها در کنار مشکلات اقتصادی است. در عین حال این بافت ها پتانسیل های مناسبی برای تأمین مسکن در شهرها را فراهم می کنند. توجه به این بافتها در راستای احیاء و توانمندسازی آنها برای حل مشکلات خود این بافتها و نیز راه حلی برای توسعه فیزیکی شهرها با استفاده از توسعه درونی اهمیت حیاتی دارد. این مطالعه به روش تحلیلی توصیفی انجام شده و از نتایج طرحها و مطالعات انجام شده و نیز آمارهای رسمی کشور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که 30 درصد بافت شهرهای منتخب با 34 درصد جمعیت شهرنشین جزء بافتهای فرسوده است؛ که در این بافت تنها 30 درصد واحدها از نظر کیفی در رده قابل قبول و از نظر کمی تنها 6/43 درصد در گروه قابل نگهداری قرار دارند. در این بافت تراکم خالص مسکونی 200 نفر در هکتار نسبت به میانگین کشوری بیشتر است.
تحلیل پراکنش فضاهای بی دفاع شهری با استفاده از GIS (نمونه موردی: شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت، یکی از مهم ترین نیازهای بشر است، چنانکه در طبقه بندی نیازهای مازلو، امنیت در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهای طبیعی اولیه قرار گرفته است. محققان بر این باورند که عوامل گوناگونی چون عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... در ایجاد امنیت مؤثرند که در این میان می توان به نقش و تأثیرات محیط از جمله فضاهای بی دفاع شهری اشاره کرد. هدف مقاله حاضر به کارگیری ابزارهای تحلیلی GIS برای بررسی وضعیت فضاها ی بی دفاع شهری است تا از این طریق به شناخت بهتری در خصوص نحوه استقرار این فضاها، برای برنامه ریزی بهتر و هم چنین پیش گیری از جرم از طریق طراحی محیطی دست یابیم. در این پژوهش، با استفاده از ابزار تحلیل گر فضایی در محیط GIS، انواع فضاهای بی دفاع شهری در نمونه موردی (شهر جدید پردیس) تحلیل و بررسی شد و نتایج نشان داد که می توان الگوهای جغرافیایی خاصی را برای ارائه راه کارهای مؤثرتر بر اساس موضوع و موضع در فضاهای بی دفاع شهری در محدوده مورد مطالعه مدنظر قرار داد.
تحلیل مشارکت محلی در مدیریت مخاطره سیل در نواحی روستایی مورد مطالعه: روستاهای حوزه آبخیز رودخانه بشار شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل بزرگ ترین و مهم ترین بحران اقلیمی است که همه ساله خسارات فراوانی به جامعه انسانی و محیط زیست او وارد می سازد. مهار کامل مخاطرات و از آن جمله سیل، امکان پذیر نیست. بلکه، تنها می توان با مدیریت مناسب آن ها، خسارت را به حداقل رساند. مدیریت مخاطرات طبیعی (سیل)، با تکیه بر رویکرد اجتماع محور (مشارکتی)، بر این باور است که بایستی جمعیت محلی آسیب دیده به عنوان افرادی که توانایی عمل و مشارکت دارند مدنظر قرار گیرند نه افرادی که نیازمند کمک دولت هستند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تمایل به مشارکت و عوامل تأثیر گذار بر گرایش و رفتار روستاییان حوزه آبخیز رودخانه بشار در شهرستان کهکیلویه و بویراحمد برای بهره گیری از روش های نوین مدیریتی سیلاب است. روش شناسی پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و شیوه ی تحلیل، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات با توجه به ماهیت مطالعه، به دو صورت کتابخانه ای- اسنادی و میدانی بوده است. همچنین در این پژوهش، به منظور برآورد میزان مشارکت مالی جامعه در معرض مخاطره سیل، از رویکرد تجربی انتخابی مبتنی بر سود و فایده، بر اساس کارت های ارزشیابی استفاده شده است. متغیرهای اصلی پژوهش شامل؛ کاهش اثرات مستقیم سیلاب؛ کاهش اثرات غیرمستقیم سیلاب و حفاظت از محیط زیست رودخانه (به عنوان متغیرهای مستقل) و میزان تمایل به مشارکت مالی (به عنوان متغیر وابسته) هستند. جامعه آماری پژوهش، 754 خانوار ساکن در حوزه آبخیز رودخانه بشار است که از این تعداد، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 111 خانوار برآورد شد. اطلاعات جمع آوری شده بعد از بررسی اولیه کدگذاری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS پردازش شدند. به منظور تحلیل یافته ها، با توجه به اهداف تدوین شده، از آزمون آماری T تک نمونه ای و مدل زوجی لوجیت استفاده شده است. نتایج نشان داد که خانوار های روستایی بر اساس تجربه های شخصی، نسبت به خطرات سیل و احتمال وقوع آن در آینده آگاهی دارند و بر این اساس مایلند بخشی از هزینه کاهش خطر سیلاب را به عنوان عمل مشارکت گرایانه برای بهره گیری از شیوه های نوین مدیریت سیلاب بپذیرند. همچنین مشخص شد که گرایش جامعه مورد بررسی برای مشارکت در کاهش مخاطره سیل، ارتباط تنگاتنگی با عوامل اقتصادی و اجتماعی، به خصوص وضعیت درآمد، سن جامعه و سطح سواد دارد و تصمیم گیری و رفتار آن ها را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد، به طوری که می توان گفت، رفتار جامعه تابعی از عوامل اقتصاد و اجتماعی است
مقایسه امنیت غذایی روستاییان با نگرش و فرهنگ تغذیه مختلف در سه منطقه آب وهوایی جنوب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع تغذیه باتوجه به نوع جامعه روستایی یا شهری می تواند به شکلی متفاوت باشد؛ زیرا تغذیه انسان از یک سو با عواملی نظیر محیط های آب وهوایی، فنی، اجتماعی اقتصادی، فرهنگی و سابقه تاریخی و از سوی دیگر با نگرش شناختی و رفتاری انسان ها مرتبط است. این تحقیق باهدف بررسی امنیت غذایی در مناطق مختلف آب وهوایی جنوب استان کرمان انجام شد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است که با روش پیمایش انجام شده و داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعه آماری را خانوارهای روستایی جنوب استان کرمان تشکیل می دهد که از بین آن ها 390 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نسخه 21 نرم افزار SPSS و تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. بنابر نتایج تحقیق، امنیت غذایی افراد مطالعه شده به طور کل در سطح ضعیفی قرار دارد؛ ضمن اینکه وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی در مناطق مختلف نیز متفاوت است. به طوری که خانوارهای منطقه سرد و معتدل امنیت غذایی بالاتری دارند و پس ازآن به ترتیب خانوارهای مناطق معتدل و گرم و خشک قرار دارند؛ یکی از دلایل این امر می تواند ناشی از متغیربودن تولیدات کشاورزی در طول سال در این مناطق باشد.
سنجش نابرابری فضایی توسعه یافتگی ناحیه ای (مطالعه موردی:استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان نابرابری فضایی توسعه به بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان پرداخته است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی– تحلیلی است. در این پژوهش 35 متغیر نرم سازی شده از حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، زیربنایی و ... شناسایی و داده های متناظر با آن ها برای 24 شهرستان استان گردآوری شد و با بهره گیری از سه روش تصمیم گیری چند شاخصه؛ یعنی ویکور، تاپسیس و الکترا به ارزیابی و رتبه بندی شهرستان های استان خوزستان بر اساس میزان توسعه یافتگی گردید و به علت عدم هم خوانی نتایج به دست آمده از این سه مدل، برای رسیدن به نتیجه دقیق از تکنیک ادغامی کپلند استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های به عمل آمده نشان می دهد که میزان توسعه در شهرستان های استان متعادل نیست و اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان وجود دارد؛ به طوری که از مجموع 24 شهرستان این استان، 6 شهرستان برخوردار، 11 شهرستان نیمه برخوردار و در نهایت 6 شهرستان در رده شهرستان های محروم قرارگرفته اند. این نابرابری فضایی توسعه در شهرستان های استان به خاطر توزیع ناعادلانه شاخص های مختلف فرهنگی، زیربنایی، اقتصادی و ... بوده که بهبود آن در شهرستان های دارای کمبود و محروم ضروری می باشد.
بررسی رابطه فعالیت اجتماعی با رفتار محیط زیستی (موردمطالعه: ساکنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتهای سیری ناپذیر انسان ها و بهره وری از منابع طبیعی و حس سودجویی و افزون طلبی سرمایه داران و تولیدکنندگان بزرگ تهدیدی روزافزون برای منابع طبیعی محسوب می گردد. بنابراین مسأله محیط زیست مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است. این مقاله به بررسی رابطه فعالیت اجتماعی، ارتباط با طبیعت با رفتار محیط زیستی شهروندان ساکن تهران پرداخته است. جامعه آماری افراد ساکن شهر تهران بوده که با استفاده از جدول لین تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که تحلیل آن از طریق نرم افزارآموس صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که میان متغیر فعالیت اجتماعی و ارتباط باطبیعت با متغیررفتارمحیط زیستی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که شاخص ریشه میانگین برابر 07/0، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر 95/2، برازش مقتصد نیز برابر 92/0 است. با توجه به شاخص های معادلات ساختاری مدل های ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده. نتیجه اینکه فعالیت اجتماعی و رابطه با طبیعت نقش مهمی در رفتارهای محیط زیستی دارند.
تحلیل زمانی- مکانی بروز سرقت در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
77 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین تهدیدات جامعه بشری مربوط به جرایم انسانی به ویژه سرقت اموال است. عوامل گوناگونی زمینه ساز بروز سرقت هستند که عامل زمان و مکان از مهمترین عوامل بوده و ضرورت دارد در این خصوص تحقیقات علمی صورت بگیرد. در همین راستا، تحقیق حاضر به دنبال بررسی زمان و مکان بروز سرقت های شهر اردبیل است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی_تحلیلی محسوب می شود و جامعه آماری آن شامل کلیه سارقان که در نیمه نخست سال 1396 در زندان اردبیل دوران محکومیت خود را می گذرانند، است که به روش تمام شماری از همه 233 نفر پرسشنامه تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های آماری خی دو، کرامز در قالب نرم افزار SPSS برای آزمون فرضیات تحقیق و از نرم افزارArcGIS برای نمایش گرافیکی توزیع محل سکونت و محل وقوع سرقت استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سرقت ها اکثراً از طرف افراد متعاد، سابقه دار و دارای مشکل مالی، در فصل تابستان (به ویژه شهریورماه)، در طول شب و آخر هفته و در بافت های تازه ساخت و مرفه نشین رخ داده و با توجه به مشابهت بالا بین محل سکونت و محل وقوع سرقت (مشابهت 5/44 درصدی در بافت تازه ساخت، 3/33 درصدی در بافت ارگانیک، 8/43 درصدی در بافت حاشیه ای، 8/44 درصدی در بافت میانی و 25 درصدی در بافت روستاهای ادغامی) می توان گفت که بین محل سکونت و محل وقوع سرقت رابطه معنی داری در سطح آماری 95 درصد وجود دارد. نهایتاً اینگونه نتیجه گیری می شود که سرقت های شهر اردبیل در زمان و مکان خاصی رخ می دهند و در این خصوص پیشنهادهایی برای پیشگیری و کاهش سرقت ارائه شده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل رکود صنایع دستی بلوچ (مطالعة موردی: نواحی روستایی شهرستان قصرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم تأکید زیاد بر رونق صنایع دستی، متأسفانه در بعضی مناطق جغرافیایی کشور، صنایع دستی جای گاه اولیه خود را در زندگی روستاییان از دست داده است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل رکود صنایع دستی و هنری بلوچ در نواحی روستایی شهرستان قصرقند می باشد.
روش تحقیق: نوع تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی با راهبرد پیمایشی است. روش گردآوری داده ها کمّی و کیفی با استفاده از ابزارهایی چون فیش برداری، مصاحبه و کارت های کیو است. جامعه آماری شامل افراد آگاه و باتجربه در زمینه تولید، آموزش و مدیریت صنایع دستی شهرستان قصرقند است. جامعه نمونه شامل ۲۸ نفر از مدیران، مربیان، هنرمندان محلّی، و کارشناسان میراث فرهنگی و صنایع دستی است. روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عاملی عامل مبنا (Q) است.
یافته ها: منطقه مورد مطالعه، علی رغم این که از توانمندی و ظرفیت بالایی در زمینه صنایع دستی برخوردار است و دارای کارگاه های تولیدی زنانه و مردانه متعدّدی است که انواع محصولات را با کیفیت بالا تولید می کنند؛ امّا مدیریت عرضه و فروش تولیدات با موانع اساسی مواجه است. مانع اصلی، نبود زمین و مکان عرضه محصول در بازارهای هدف است. «پیش نیازهای مدیریتی-نهادی»، «ارتقای نظام فنّی و آموزشی» و «انگیزشی»، به ترتیب، عوامل اصلی مؤثّر بر رونق صنایع دستی روستاهای شهرستان قصرقند را نشان می دهند. هم چنین، پیش نیازهایی چون «نیازهای مادی- فیزیکی»، «نیازهای سرمایه ای و انسانی» و «افزایش بازدهی اقتصادی فعّالیت ها» امتیاز عاملی پایینی داشته و نمی توان عاملی را از آن استخراج کرد.
محدودیت ها: محدودیت دسترسی به صنایع دستی زنان بلوچ، پراکندگی جغرافیایی صنایع و صنعت گران.
راه کارهای عملی: اتخاذ نگرش سیستمی نسبت به مقوله مدیریت صنایع دستی بلوچ. علی رغم این که غلبه بر مسائل پیش روی صنایع دستی از منظر عام نیازمند نگرش سیستمی به این مقوله است؛ اما از منظری خاص تر با توجّه به موانع موفقیت تعاونی صنایع دستی شهرستان و صنعت گران و هنرمندان محلّی، می توان اختصاص زمین در مکان های مقصد و بازار، رونق حمل و نقل، تبلیغات و برپایی نمایشگاه ها، و تهیّه آرم و برند را مهم ترین فاکتورهای مؤثّر بر رونق صنایع دستی شهرستان در روستاهای قصرقند در حال حاضر دانست. ایجاد تغییرات در صنایع دستی بلوچ به شرطی که به ماهیت و ارزش اولیه آن ها آسیب نرسد، می تواند به افزایش بازارپسندی این محصولات کمک کند. هم چنین، افزایش تبلیغات (رسانه ای، تهیّه بروشور، بنر، پوستر، کتابچه و غیره) می تواند افزایش جریان اطّلاعات بین قطب تولید و بازارهای مصرف را بهبود بخشد.
اصالت و ارزش: تحلیل عمیق عامل مبنا برای کشف عوامل مؤثّر بر رونق صنایع دستی بلوچ، صحّت و دقت بالای نتایج به خاطر تجربه و تخصّص بالای جامعه نمونه در زمینه موضوع تحقیق. از این رو، ارزش یافته های تحقیق از یک طرف به روش گردآوری و تحلیل داده ها برمی گردد؛ زیرا صرفاً متّکی بر روش های ترکیبی و عامل مبناست و از طرف دیگر، به تفسیر و مستندسازی یافته ها برمی گردد.
عوامل مؤثر بر عدم بازپرداخت تسهیلات بانک کشاورزی از سوی کشاورزان مورد: شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل تأثیرگذار در عدم بازپرداخت تسهیلات کشاورزی بانک کشاورزی استان ایلام بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل وام گیرندگان شهرستان ایلام (مجریان طرح های کشاورزی با مبلغ بیش از یکصد میلیون ریال) که از شعبه بانک کشاورزی شهرستان ایلام تسهیلات دریافت نموده اند، (360=N) بوده که با استفاده از جدول مورگان 186 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. نمونه گیری به صورت طبقه بندی با انتساب متناسب انجام شد. روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه ی تحقیق بر اساس نظر گروهی از متخصصان تعیین گردید. برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ به میزان 82 درصد محاسبه شد. نتایج نشان داد متغیرهای مستقل مطالعه می توانند 621/0 تا 768/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته (عدم بازپرداخت اعتبارات دریافتی) را پیش بینی کنند. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای میزان سود تسهیلات دریافتی، دفعات مراجعه به بانک برای اخذ وام، مبلغ اقساط بازپرداخت، مدت بازپرداخت، سابقه اخذ وام، درآمد کشاورزی، میزان سپرده شخصی در هنگام اخذ وام و دفعات نظارت کارشناسان بانک رابطه ی مثبتی با عدم بازپرداخت اعتبارات دریافتی دارد