فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جوامع روستایی، تنوع بخشیدن منابع درآمدی از طریق کارآفرینی روستایی با تکیه بر ایجاد خانه های مهارت آموزی می تواند راهکار مناسبی در جهت توسعه اشتغال، کاهش بیکاری، افزایش درآمد و بهبود کیفیت زندگی روستاییان باشد. خانه کارآفرینی و مهارت آموزی، تشکلی مردمی و داوطلبانه است که در راستای اهداف کارآفرینی و توانمندسازی، با رویکرد روستا محوری با همکاری ساکنان، ذی نفعان و ذی مدخلان محلی، ناحیه ای و منطقه ای فعالیت خواهد کرد. ایجاد سازمانی که با مهارت آموزی و کشف ایده های جدید و حمایت از آن ها توسعه روستایی را نوید می دهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی و تدوین سناریوهای بهینه برای اشتغالزایی مناطق روستایی شرق گیلان و با تأکید بر نقش خانه های مهارت آموزی در ایجاد اشتغال پایدار، در تلاش است تا به این سؤال پاسخ دهد که سناریوی مناسب برای تدوین برنامه اشتغال زایی پایدار مبتنی بر خانه های مهارت آموزی کدام است؟ سطح جغرافیایی شامل پهنه روستایی شرق گیلان و واحد تحلیل روستا است. در این پژوهش 260 روستا موردبررسی قرار گرفته و در ارتباط با تعیین شاخص های تأثیرگذار بر اشتغال روستایی مبتنی بر خانه های مهارت آموزی 385نفر به روش کوکران از فعالان اقتصادی به روش کوکران، 400 تن از مدیران و نخبگان محلی و 150 نفر از کارشناسان سازمان ها و نهادهای متولی توسعه روستایی مشارکت داشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که سناریو بهینه برای توسعه اشتغال پایدار مبتنی بر خانه های مهارت آموزی در ناحیه شرق گیلان؛ سناریوی «اشتغالزایی سازگار با محیط طبیعی» است.
بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان در نواحی روستایی استان اصفهان(1375- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1103 - 1119
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های نوسازی اقتصاد م ل ی و توسعه اجتماعی مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آن ها در ساختارهای اقتصادی است. هم زمان با طرح مسا ئ ل زنان و نقش آنان در توسعه، تأثیر و چگونگی اشتغال زنان روستایی در توسعه مورد توجه بوده است. در پژوهش حاضر به کشف الگوها و بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان نواحی روستایی استان اصفهان در سال های 1375، 1385 ، و 1390 پردا خته می شود . داده های اشتغال زنان روستایی از سه دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار استخراج شده است. به منظور بررسی تغییرات فضایی اشتغال در هر سه دوره زمانی، با استفاده از روش تحلیل اکتشافی داده های فضایی ، شاخص موران (خود همبستگی فضایی) ، و شاخص عمومی G محاسبه شده و نقشه الگوی فضایی نقاط داغ (مقادیر بالا) و سرد (مقادیر پا ی ین) ترسیم شده است. سپس ، با استفاده از نتایج حاصل از متد لکه های داغ، درصد مقادیر تغییرات اشتغال زنان روستایی در طی دو دوره نسبت به یکدیگر محاسبه و چگونگی تغییرات (کاهش، افزایش ، یا بدون تغییر) هر دوره نسبت به دوره قبلی مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اشتغال زنان روستایی استان اصفهان در طول زمان تغییرات فضایی داشته است و طی این سه دوره نواحی روستایی پیرامون شهر اصفهان در پهنه اشتغال پایین قرار گرفته است. بیش از 60 درصد نواحی روستایی استان در شاخص اشتغال زنان بدون تغییر بوده است و روستاهای غرب و جنوب بیشترین تغییر مثبت و برخی روستاهای شهرستان های نائین، اردستان ، و اصفهان تغییرات منفی داشته اند. این پژوهش ، با کشف تغییر پذیری های فضایی- زمانی و شناخت چگونگی روندها و الگوهای فضایی- زمانی اشتغال زنان روستایی، بستر مناسبی برای تحقیقات بنیادین بعدی در قالب نظریات اجتماعی و توسعه در حوزه های مربوط به زنان روستایی فراهم می کند.
بررسی رابطه متقابل امنیت و توسعه در مناطق مرزی ایران (مطالعه موردی: شهرستان های استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1143 - 1163
حوزههای تخصصی:
منطقه جنوب شرق کشور و درواقع استان سیستان و بلوچستان به لحاظ توسعه در جایگاه نامناسبی قرار دارد که با توجه به پتانسیل های بالقوه خود ملزم به بحث و بررسی است. هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه امنیت و توسعه شهرستان های استان در جهت یافتن عواملی است که تنش های موجود را کاهش دهد و نیز دست یابی به راهکارهایی جهت برقراری توسعه نسبی و پایدار در سطح منطقه. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نوع تحقیقات علمی است و بر اساس ماهیت از دو روش توصیفی - تحلیلی و همبستگی استفاده شده است. نخست امنیت و ابعاد آن طی مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از تکنیک اِی.اِچ.پی[1] ارزیابی شد. سپس ، توسعه و ابعاد آن با توجه به شاخص های منتخب در سطح هر شهرستان با روش تاکسونومی بررسی شد و با روش همبستگی ارتباط میان ابعاد امنیت و توسعه در سطح استان آزمون پیرسون گرفته شد. نتایج حاکی است که امنیت و ابعاد آن با توسعه و ابعاد آن شامل توسعه اجتماعی ، فرهنگی ، و اقتصادی ارتباط چشم گیری دا رد و تغییر در هر بعد از امنیت تأثیر بسزایی در توسعه و ابعاد آن خواهد داشت و بالعکس. فقط در زمینه توسعه زیربنایی همبستگی معنادار حاصل نشد که با توجه به اینکه استان از لحاظ استقرار دارای فرصتی یگانه در میان همه استان های کشور است، توجیه شدنی است. درنهایت ، بین امنیت و توسعه رگرسیون گرفته شد که براساس نتایج 6/91 درصد از توسعه استان را می توان با برنامه ریزی در راستای بهبود امنیت استان تبیین کرد.
تحلیل فضایی ابعاد تاب آوری منطقه ای در برابر بلایای طبیعی در استان آذربایجان شرقی با تاکید بر شهر مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
144 - 164
حوزههای تخصصی:
امروزه حوادث و بلایای طبیعی بیش از پیش جوامع انسانی را تهدید می کنند که در صورت نداشتن آگاهی و آمادگی، صدمه های جبران ناپذیری بر زندگی انسان ها، اعم از حوزه های سکونتی و دیگر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی و کالبدی-محیطی دارد. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی تاب آوری منطقه ای در برابر مخاطرات طبیعی در شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت جزو تحقیقات توصیفی - تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در راستای انجام تحقیق از 25 شاخص در قالب 5 متغیراجتماعی،اقتصادی، بهداشتی و درمانی،خدماتی و زیرساختی و محیطی، استفاده گردیده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی شهرستان های استان از تکنیک پرامیتی استفاده گردیده است.همچنین به منظور تحلیل تاب آوری فضایی استان آذربایجان شرقی از روش کریجینگ و نرم افزارArc - Gis بهره گیری شده است.نتایج پرامیتی نشان داد شهرستان های جلفا، مرند و تبریز در از نظر تاب آوری رتبه های اول تا سوم هستند. همچنین نتایج تحلیل کریجینگ نشان داد وضعیت تاب آوری مناطق موردمطالعه در نواحی شمال شرق و جنوب غرب استان در وضعیت نامناسب و نواحی مرکزی در وضعیت متوسطی قرار دارند و در مناطق شمال غرب در وضعیت بهتری هستند. و ارزیابی کلی نشان دهنده وضعیت تاب آوری بهتر نواحی مرکزی مانند شهرستان تبریز وبستان آباد و مرند است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیش از 31.3 درصد از مساحت ساخته شده شهر مرند در برابر زلزله آسیب پذیری زیادی دارند که مساحتی برابر با 28.5 هکتار را شامل می شود. این مناطق در مرکز شهر و غرب شهر گسترده شده اند.
ارزیابی سطح هوشمندی محلات شهری ارومیه مورد مطالعه: مناطق پنج گانه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1335 - 1351
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند و عوامل مؤثر بر آن از طریق شش شاخص حکمروایی، مردم، زندگی، پویایی، محیط، و اقتصاد هوشمند است. روش پژوهش این تحقیق تحلیلی- توصیفی و آزمون همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از مدل های کمی تصمیم گیری های چندمعیاره آنتروپی، ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای، و تحلیل رگرسیون استفاده شده است . حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی ساده و تخصیص متناسب است. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص شهر هوشمند در محله 8 شهریور با امتیاز تاپسیس 0.799 واقع در منطقه 3 در رتبه نخست هوشمندی در بین محله های شهر است که بیشترین ضریب تأثیر در این محله مربوط به شاخص های زندگی هوشمند با امتیاز 0.29 است. رتبه آخر این رده بندی مربوط به محله کوهنورد با امتیاز 0.16 واقع در منطقه 2 شهر ارومیه است. همچنین، میزان هوشمندی بین شاخص های تلفیقی در رتبه بندی مناطق پنج گانه، منطقه 3 با وزن 1 و منطقه 4 با وزن 0.001 به عنوان دو قطب متضاد برخوردار و محروم در سطح محله مطر ح اند. بین حکمروایی و شاخص های تلفیقی شهر هوشمند ارتباط همبستگی معناداری مشاهده نشد . شاخص ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های مردم هوشمند با مقدار 0.86 و کمترین میزان نابرابری در شاخص های محیط هوشمند با مقدار 0.40 وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون توأم نشان می دهد از بین شاخص های شش گانه، شاخص های زندگی و اقتصاد هوشمند بیشترین سطح معناداری را در تبیین و پیش بینی شهر هوشمند دارند .
تحلیل فضایی مناطق شهری در برخورداری از شاخص های شهر نوآور (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
68 - 81
حوزههای تخصصی:
شهرها با دربر گرفتن درصد فزاینده ای از جمعیت و گسترش شهرنشیتی، با چالش های مهمی از جمله نابرابری فضایی روبرو هستند. نقش کلان شهرها به علت آثار تجمعی چالش های افزایش جمعیت، بسیار حائز اهمیت است. با اینکه شهرها به عنوان مرکز نوآوری در نظر گرفته شده، اما سطح نوآوری بین مناطق به صورت برابر توزیع نمی شود . هدف این پژوهش سطح بندی مناطق کلان شهر تبریز در برخورداری از شاخص های شهر نوآور است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات مقایسه ای بوده و روش گردآوری داده ها، به صورت پیمایشی می باشد. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از میان شهروندان و 27 خبره با روشه گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند ؛ پایایی پرسشنامه شهروندان و خبرگان به ترتیب با مقادیر 89/0 و 93/0 تایید شده است. نتایج به دست آمده از تکنیک ANP نشان می دهد که زیرمعیارهای مراکز آموزشی و پارک علم و فناوری به ترتیب با مقادیر 104046/0 و 090895/0 بیشترین و زیرمعیارهای مساحت منطقه و جمعیت به ترتیب با مقادیر00374/0و 007537/0 کمترین تأثیر را درحرکت شهر تبریز به سمت یک شهر نوآور دارند. بررسی وضعیت چگونگی توزیع شاخص های شهر نوآور نشان می دهد که منطقه هشت با میزان تاپسیس 9647 /0در رتبه اول و منطقه چهار با میزان تاپسیس 068081/0 در رتبه آخر سطح نوآوری قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های شهر نوآور به صورت عادلانه توزیع نشده و تمرکز فضایی در توزیع شاخص ها وجود دارد. لذا، مدیریت کلان شهر تبریز در راستای تحقق شهر نوآور نیازمند تحریک نوآوری از طریق توزیع عادلانه شاخص های شهر نوآور و تمرکززدایی از مرکز است.
تحلیلی بر پیشران های توسعه گردشگری شهر کاشان با تأکید بر عملکرد سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم فرا رشته ای در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی توسعه جوامع به ویژه توسعه گردشگری مطرح شده است. به این ترتیب پژوهش با هدف بررسی نقش و تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری شهر کاشان انجام شده است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر کاشان به تعداد 308476 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 322 نفر محاسبه شده است. گردآوری داده ها به صورت ترکیبی از مطلعات توصیفی و میدانی است. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای محقق ساخته با 85 متغیر است. نرم افزارهای مورد استفاده SPSS و AMOS است که با استفاده از آن ها، آزمون های آماری تی، ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفته است. روایی ابزار تحقیق با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به به مقدار 0/821 مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: نتایج آزمون تی با سطح معناداری کمتر از 0/05 وضعیت سرمایه اجتماعی در شهر کاشان را مناسب ارزیابی کرده است.. نتیجه کاربرد مدلسازی معادلات ساختاری برای شناسایی اثرگذارترین عامل در تبیین سرمایه اجتماعی در بین شهروندان کاشان، نشانگر کسب بالاترین بار عاملی به میزان 0/99 برای شاخص آگاهی اجتماعی است. مهمترین عوامل رونق دهنده توسعه گردشگری، شاخص آسایش به مقدار وزن رگرسیونی 0/94 است. کسب ضریب همبستگی 0/34 در سطح اطمینان 99 درصد گویای رابطه مستقیم و مثبت بین سرمایه اجتماعی و توسعه گردشگری است. نتایج: تأیید ارتباط بین بهبود سرمایه اجتماعی با توسعه گردشگری ضرورت برنامه ریزی برای اعتمادسازی به عملکرد کارکنان دولت در بین جوامع محلی و بسترسازی اعتماد مردم به نهادهای اجتماعی را در راستای تقویت سرمایه اجتماعی به عنوان پیشرانی کلیدی در بهبود و توسعه گردشگری شهر کاشان گوشزد می نماید.
بررسی نقش هندسه و نوع فضای باز شهری بر آسایش حرارتی و کیفیت محیطی (نمونه مورد مطالعه: بافت تاریخی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وجود فضای باز در میان ساختمان ها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمان های پیرامون می تواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دسته بندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتی گراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز به صورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و به صورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی به صورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 64
حوزههای تخصصی:
شهرها به علت جاذبه های تاریخی، فرهنگی و مراکز خرید متنوع، از مهم ترین مقاصد گردشگری به شمار می آیند. شهر تبریز به دلیل دارا بودن آب وهوای مطبوع و بناها و آثار تاریخی گوناگون یکی از مقاصد موردعلاقه برای گردشگران داخلی به حساب می آید. در میان بناهای تاریخی شهر تبریز، بازار بزرگ تبریز که به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است، سالانه پذیرای تعداد زیادی گردشگر می باشد. این مهم ضرورت بررسی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز و تأثیر آن بر وفاداری گردشگران داخلی را آشکار می نماید. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، گردشگران ورودی و بازدیدکننده از بازار تبریز هستند و حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. نمونه گیری به وسیله روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس و ابزار جمع آوری داده های این تحقیق پرسشنامه می باشد. برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضرایب بزرگ تر از عدد 7/0 متغیرها، می توان نتیجه گرفت که پایایی پرسشنامه تحقیق، در سطح بالایی قرار دارد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق SPSS و AMOS صورت گرفت. همچنین برای بررسی رابطه متغیرها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در این مدل بعد انگیزشی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز با مقدار ضریب مسیر 699/0 بیشترین تأثیر بر وفاداری گردشگران داخلی را دارد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری در نقاط پیراشهری موردپژوهی: محور گردشگری وردیج-واریش؛ منطقه 22 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
296 - 311
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از پیشران های توسعه جوامع به شمار می رود. در این میان گردشگری پیراشهری نیز همچون سایر گونه های گردشگری نقش مهمی در توسعه محلی و منطقه ای و اقتصاد محلی بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر که به صورت موردی در محور گردشگری وردیج-واریش صورت پذیرفته، تدوین راهبردهای مناسب توسعه گردشگری است. روش انجام پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و مراجعه به منابع کتابخانه ای و پیمایشی و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سوات و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی (QSPM) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد مناسبِ توسعه گردشگری در محور مورد مطالعه، راهبرد رقابتی است. رویکرد مدیران محلی و منطقه به موضوع گردشگری و لزوم توسعه محور گردشگری و نزدیکی به قطب های جمعیتی و فعالیت کلانشهرهای تهران و البرز در زمره فرصت های مهم محور گردشگری به شمار می رود. همچنین در اولویت بندی راهبردها بر اساس ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی، راهبرد برنامه ریزی جهت سوق دادن محور به سوی استفاده از آگروتوریسم و اکوتوریسم، تنوع بخشی به اشتغال روستاییان برای ایجاد معیشت پایدار و جلب گردشگران به روستاها و راهبرد تنوع بخشی به فعالیت ها و امکانات و خدمات و تسهیلات گردشگری به منظور افزایش تنوع شغلی به ترتیب بالاترین امتبازها را کسب کردند؛ در نتیجه از اولویت بیشتری برخوردارند. تنوع بخشی به برنامه های تبلیغاتی برای معرفی جاذبه های محور به گردشگران و جلب مشارکت های مردمی در حفاظت و بهره برداری پایدار از منابع طبیعی با تأکید بر حفظ محیط زیست نیز از دیگر راهبردهای مهم در توسعه گردشگری در محور وردیج-واریش است.
بررسی چالش های توسعه روستایی افغانستان و راهکارهای رفع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
520 - 535
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی یکی از دغدغه های اصلی کشورهای درحال توسعه است. پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی از قبیل فقر گسترده، بیکاری و مهاجرت موجب توجه به توسعه روستایی گردیده است. بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار افغانستان (1399)، از مجموع جمعیت این کشور حدود 4/23 میلیون نفر (71 درصد) در نواحی روستایی سکونت دارند. این در حالی است که نواحی روستایی با چالش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و محیط زیستی مواجه هستند. بنابراین، شناسایی چالش های توسعه روستایی افغانستان پیش شرط تدوین سیاست ها، برنامه ریزی و ارائه الگویی انعطاف پذیر برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. در همین راستا، این مطالعه با هدف شناسایی و تحلیل عمده ترین چالش های موجود در حوزه توسعه روستایی افغانستان انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 60 نفر از کارشناسان مسائل توسعه روستایی و کشاورزی این کشور بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و روش آن مصاحبه حضوری بود. برای تجزیه وتحلیل و توصیف داده ها علاوه بر آماره های پراکندگی و مرکزیت، از ضریب تغییرات و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که به ترتیب چالش های اقتصادی، مانند کمبود اعتبارات و سرمایه گذاری در روستاها، اجتماعی، نظیر پایین بودن مشارکت زنان در فعالیت های روستایی، محیط زیستی، از جمله بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی، فیزیکی کالبدی، مانند ضعف یا فقدان شبکه شهری روستایی و در نهایت مدیریتی، به ویژه غلبه نیروی کار غیرمتخصص در فعالیت های اقتصادی روستا، از جمله مؤثرترین چالش های توسعه روستاها در افغانستان هستند که تلاش در جهت رفع آن ها نقش قابل توجهی در دستیابی به توسعه پایدار روستایی و در نتیجه ملی این کشور خواهد داشت.
بررسی ویژگی ها و ابعاد رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد در برنامه ریزی شهری: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پر کاربردترین روش های تحقیق در میان روش های کیفی، روش نظریه داده بنیاد بوده که دارای رویکردهای مختلف روش شناسی است. هدف این مقاله بررسی رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد و بیان شباهت ها، تفاوت ها ،ویژگی ها و ابعاد هر کدام از آنها، به منظور شفافیت هرچه بیشتر در استفاده از این روش در برنامه ریزی شهری است. در این مقاله با مروری نظام مند، به بررسی پژوهش های چاپ شده در سال 2020 میلادی به زبان انگلیسی در زمینه استفاده از نظریه داده بنیاد در برنامه ریزی شهری، اقدام شده است. از این رو ، "برنامه ریزی شهری به اضافه نظریه داده بنیاد" به عنوان کلیدواژه ای برای جستجو تعیین شد. در مجموع 116 پژوهش شناسایی شد که از این میان 12 پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در بررسی پژوهش های انتخاب شده، 4 رویکرد اصلی از نظریه داده بنیاد و ویژگی های مرتبط با هر کدام با عناوین رویکرد نظریه داده بنیاد اولیه ، گلاسرین، استراووسین و رویکرد نظریه داده بنیاد برساختی شناسایی شد، که از سمت پژوهشگران مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه تحقیق نشان داد که برنامه ریزان شهری در استفاده از نظریه داده بنیاد نیازمند توجه بیشتر به رعایت نمونه گیری نظری، اشباع نظری، نوشتن یادداشت های تحلیلی هستند. همچنین آگاهی از تفاوت های رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد از جمله بنیان فلسفی و تأکیدات نظری به ارائه نتایج بهتر در استفاده از نظریه داده بنیاد منجر می شود.
ارزیابی تأثیر امنیت بر وفاداری گردشگران به مقصد با تأکید بر نقش میانجی رضایتمندی و تصویر مقصد (مورد مطالعه: گردشگران خارجی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی ﺍﺯ مهم ترین ﻋﻮﺍﻣﻠﻰ کﻪ می تواند وفاداری گردشگران را تحت تأثیر قرار دهد امنیت مقصد می باشد. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر امنیت بر وفاداری گردشگران خارجی شهر شیراز با نقش میانجی رضایتمندی و تصویر مقصد است. روش: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. اطلاعات ﻣﻮرد ﻧیﺎز ﺑﺮ اﺳﺎس روش اﺳﻨﺎدی و ﻣیﺪاﻧی(ابزار ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ) گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق، گردشگران خارجی بازدید کننده از شهر شیراز در سال 1398 است. حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل 200 گردشگر برآورد گردید. برای توزیع پرسشنامه از شیوه تصادفی ساده استفاده شد. داده های ﮔﺮدآوری ﺷﺪه ﺑﺮ اﺳﺎس روش ﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻیﻔی و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃی ﻣﻮرد تجزیه و تحلیل ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ. یافته ها: امنیت با ضریب 0/20 به صورت مستقیم و با ضریب 0/07 با نقش میانجی تصویر مقصد و با ضریب 0/26 با نقش میانجی رضایتمندی تأثیر مثبتی بر وفاداری گردشگران خارجی شهر شیراز دارد. تأثیر کلی امنیت بر وفاداری گردشگران خارجی نیز برابر با 0/53 است. نتایج: با افزایش سطح امنیت و بهبود این عامل در شهر شیراز شاهد افزایش وفاداری گردشگران خارجی به این شهر خواهیم بود که رونق هر چه بیشتر صنعت گردشگری این شهر را در پی دارد.
تبیین نقش سازمان های غیردولتی در افزایش تاب آوری اجتماعی در برابر پاندمی کرونا (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1079 - 1102
حوزههای تخصصی:
سازمان های غیردولتی می توانند نقش اساسی در ارائه خدمات دست اول به جوامع در کاهش اثرات و آسیب پذیری در برابر بحران ها ایفا کنند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به بررسی نقش سازمان های غیردولتی در افزایش تاب آوری اجتماعی در برابر پاندمی کرونا پرداخته شده است. پژوهش حاضر کیفی و توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و مقالات استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل نیز از تکنیک دلفی فازی و روش معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. در مرحله اول دلفی از 26 مؤلفه، 22 مؤلفه بالاتر از 7/0 به دست آمده است و در مرحله دوم نیز همه مؤلفه های بررسی شده تأیید شده است. نتایج نشان می دهد متغیرهای مستقل پژوهش حاضر مشارکت، پیشگیری، توانمندسازی و حمایت طلبی به ترتیب بر متغیر مستقل پژوهش (تاب آوری)، تأثیر مثبت و معناداری داشته است، یافته های پژوهش نیز حاکی از آن است که در افزایش تاب آوری اجتماعی در بحران کرونا شاخص پشتیبانی مالی و خدماتی برای ممانعت از گسترش و واگیری ویروس و تسهیلگری شفافیت در اطلاع رسانی از آخرین وضعیت و موارد مربوط به کرونا و رایزنی با بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری برای توجه بیشتر آن ها به اقشار آسیب پذیر بیشترین اثرگذاری را داشته است.
تحلیل و شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی شهری براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری (RAC) در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1103 - 1123
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای افزایش ظرفیت مانایی و برگشت پذیری دارایی های توسعه در گستره های فضایی کلان یعنی شهرهاست. در این فرایند دارایی های زیرساختی حیاتی از دو جنبه تأثیرگذاری در روند حیات توسعه و آمایش شهرها و جذابیت آن ها برای تهدید اهمیت دوچندانی دارند. پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی- تحلیلی» و با هدف شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی در آمایش شهری براساس ساختار مدل چرخه سازگاری تاب آوری ( RAC ) در کلان شهر اهواز انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که ظرفیت مورد نیاز زیرساخت های حیاتی در کلان شهر اهواز برای افزایش تاب آوری آن ها براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری چگونه است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه نمونه 100 نفر از کارشناسان و استادان دانشگاهی در کلان شهر اهواز هستند که به روش دلفی و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براساس شاخص های تبیین کننده میزان تأثیرگذاری دارایی، ساختار شبکه ای دارایی، پوشش کالبدی دارایی، اهمیت مصرفی دارایی و سرانه مصرف دارایی، زیرساخت حیاتی برق براساس ساختار مدل تاب آوری در مرحله فروپاشی و سازمان دهی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات در مرحله بهره وری و زیرساخت حیاتی حمل ونقل در مرحله تعادل قرار دارد. براساس یافته های پژوهش به نظر می رسد زیرساخت حیاتی برق نیازمند ایجاد ظرفیت مانایی و بازیابی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات نیازمند ایجاد ظرفیت رشد و زیرساخت حیاتی حمل ونقل نیازمند ایجاد ظرفیت توسعه در این کلان شهر هستند.
سطح بندی خیابان ها در فضای شهری با رویکرد ارتقاء پیاده مداری، مورد پژوهی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تامین حرکت پیاده در شهر و ایجاد فضاهای شهری مناسب برای حضور مردم در محیط شهری، موجب طرح گرایش ها و دیدگاههای جدیدی در عرصه شهرسازی و معماری جهان شده است. در واقع، با رویکردی مواجه هستیم که به بسط و نشر فضاهای شهری برای احیای حضور و مشارکت شهروندان در عرصه عمومی شهر می اندیشد. شهرهایی چون سنندج که پیشینه شهرنشینی طولانی دارند به دلیل تحولات مدرنیته و ماشینی شدن، دارای معضل فرسودگی و ترافیک هستند و بیش ترین نیاز به این نوع تغییرات و پژوهش ها را دارند. هدف: هدف اصلی، انتخاب محور مناسب با استفاده از معیارهای موثر پیاده مداری در شهر سنندج، برای تبدیل شدن به یک خیابان پیاده مدار است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی- تحلیلی بهره می برد. بدین منظور خیابان های مستعد شهر سنندج جهت تبدیل شدن به یک خیابان پیاده مدار انتخاب شد، سپس بر اساس دیدگاه صاحب نظران و مطالعات انجام شده قبلی سه مولفه عملکردی، اجتماعی- اقتصادی و اجتماعی- محیطی انتخاب و برای آن ها 19 شاخصه معرفی شد. از روش مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شد. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش، رتبه بندی خیابان های منتخب حاصل شده است که براساس آن خیابان امام خمینی(ره) با ضریب اولویت 0.6589 به عنوان برترین و خیابان های فردوسی با ضریب 0.5466 و انقلاب با ضریب 0.3466 و طالقانی با ضریب 0.2828 به عنوان رتبه های بعدی انتخاب شدند. درنهایت، برای بالا رفتن میزان موفقیت و تحقق آن جهت تقویت پیاده مداری در خیابان امام خمینی(ره) پیشنهادهایی ارائه شد.
سنجش تطبیقی کیفیات فضایی مگامال ها از دیدگاه کاربران فضا (مطالعه موردی: مگا-پروژه سیتی سنتر و ارگ جهان نما در کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
97-116
حوزههای تخصصی:
مگامال ها به عنوان گونه ای از مگاپروژه در قالب پدیده ای نوظهور در کلان شهرهای ایران به سرعت در حال گسترش هستند. در ادبیات شهرسازی جهان نقدهای بسیاری به بعد رویه ای این پروژه ها وارد شده است که عمدتاً بر علل شکل گیری این گونه توسعه ها، اثرات ناشی از آن ها و علل موفقیت و شکست آن ها در بعد رویه ای تأکید داشته اند. آنچه در میان پژوهش های پیشین عمدتاً مغفول مانده است، توجه به بعد محتوایی مگاپروژه ها است. با پذیرش نقدهای وارد بر بعد رویه ای مگامال ها و توجه به این نکته که بسیاری از شهروندان نیازهای خود را در سطوح گوناگون با رجوع به این گونه پروژه ها مرتفع می سازند، لزوم ارزیابی بعد محتوایی مگامال ها مشخص می گردد. هدف مقاله ارزیابی متغیرهای فضایی سازنده بعد محتوایی مگامال ها در دو نمونه موردمطالعه "ارگ جهان نما" و "سیتی سنتر" در کلان شهر اصفهان است تا از این طریق عوامل و متغیرهای مؤثر بر موفقیت یا شکست این گونه پرو ژه ها در بعد محتوایی مشخص گردد. بدین منظور 20 متغیر کیفیت فضایی فضاهای عمومی در قالب پرسشنامه (طیف لیکرت 5 تایی) توسط 120 نفر از کاربران فضای هریک از مگامال ها (240 نفر درمجموع) مورد ارزیابی قرارگرفته اند. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل F’ANP تحلیل شده اند. یافته های مقاله نشان می دهد که پنج عامل "آسایش و راحتی کاربران فضای مگامال"، "سرزندگی فضای مگامال"، "خوانایی و دسترسی فضای مگامال"، "امکانات محیطی" و"تعاملات اجتماعی" و چهار عامل "هویت و کیفیات بصری فضای مگامال"، "آسایش و راحتی کاربران فضای مگامال"، "امکانات محیطی و خدماتی" و "سرزندگی و خوانایی" به ترتیب بعد محتوایی پروژه مگامال سیتی سنتر و ارگ جهان نما را شکل می دهند. پنج متغیری که بیشترین امتیاز رضایتمندی از سوی کاربران فضا را در مگاپروژه موفق (سیتی سنتر) کسب نموده اند عبارت اند از: "امکان برقراری تعاملات اجتماعی در فضای مگامال"، "امنیت فضای مگامال و محدوده بلافصل آن"، "حس تعلق نسبت به فضای مگامال"، "تنوع فعالیتی در کاربری های مگامال" و "ایمنی فضای مگامال و محدوده بلافصل آن". پایین بودن میزان متغیرهای مذکور در ارگ جهان نما در کنار وضعیت نامناسب سایر متغیرها می تواند از علل شکست این پروژه از دیدگاه کاربران فضا باشد.
تحلیل رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 161
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری مقصد اگرچه به خوبی در ادبیات موضوع گردشگری جاافتاده است، اما پر از ناسازگاری ها و تناقض ها در مفهوم، سنجش و مشروعیت آن به عنوان یک موضوع پژوهشی است. این وضعیت موجب شده است که علی رغم تلاش بسیاری از پژوهشگران، امکان ارائه یک مجموعه جهان شمول شاخص های رقابت پذیری که قابل کاربرد برای همه مقصدها در همه زمان ها باشد، وجود نداشته باشد. بنابراین، هدف از این تحقیق، تعیین ابعاد یا مؤلفه های رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری و شاخص های سنجش آن ها به گونه ای بوده است که بر اساس آن بتوان به اندازه گیری و سنجش رقابت پذیری مقصدهای گردشگری پرداخت. در راستای پاسخگویی به مسئله اصلی تحقیق، گام های سه گانه پژوهش تعیین شده اند. در گام اول به احصای مؤلفه های رقابت پذیری و شاخص های سنجش آن ها و اعتبارسنجی آن ها با استفاده ازنظر خبرگان پرداخته شده است. در گام دوم تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه آنلاین و نظرسنجی از 320 خبره گردشگری در سطح 12 مقصد گردشگری منتخب، علاوه بر سنجش میزان رقابت پذیری، میزان تأثیرگذاری هریک از مؤلفه های رقابت پذیری تعیین شده است. در گام سوم تحقیق، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی، تفاوت بین میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری منتخب در کل و به تفکیک مؤلفه ها تحلیل شده است. بر اساس نتایج تحقیق هشت مؤلفه و چهل ودو شاخص برای سنجش رقابت پذیری تعیین شدند. نتایج تحقیق نشان داد که چهار مؤلفه زیرساخت های عمومی، مدیریت مقصد، سیاست و برنامه ریزی گردشگری و عوامل تقویت کننده و حمایت کننده که به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم میزان تأثیرگذاری بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری قرارگرفته اند، نقش بسیار کلیدی در تبدیل مزیت های موهبتی یا طبیعی مانند منابع و جاذبه های کلیدی به مزیت رقابتی مقصدهای گردشگری شهری بر عهده دارند.
تحلیلی بر توزیع فضایی خدمات ورزشی در محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک مقوله مهم علمی و تربیتی در توسعه قوای جسمی و روحی روانی افراد می باشد. میزان دسترسی به پارک ها و باشگاه های ورزشی، رابطه مستقیمی با تمایل شخص به شرکت در فعالیت های بدنی به اندازه توصیه شده دارد. بر این اساس این پژوهش به سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی خدمات ورزشی شهری در محلات شهر اصفهان پرداخته شد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد. توابع تحلیل نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه و تحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات ورزشی، پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دو متغیره موران در محیط نرم افزاری GeoDa، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت شهر اصفهان در ارتباط با میزان پراکنش و مساحت خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی پراکنش خدمات ورزشی شهری به صورت پراکنده توزیع یافته است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محلات پیرامون شهری از خدمات ورزشی می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات ورزشی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات ورزشی را نشان می دهد. نتایج: در مجموع نتایج تحقیق حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان است.
تخمین زمان سفر وسایل نقلیه جمع آوری پسماند درمانی با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی مصنوعی مکانی زمانی (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش نیاز بشر به بهداشت و درمان، سبب افزایش تولید پسماندهای پزشکی شده است. در این میان جمع آوری و انتقال به مراکز دفن این پسماندها در کمترین زمان ممکن لازم است. یکی از ضروری ترین فاکتورهای مسیریابی وسایل نقلیه جمع آوری پسماند زمان سفر است. محاسبه زمان سفر به پارامترهای فراوانی بستگی دارد. رویکردی که همه پارامترهای تأثیرگذار در این امر را لحاظ و همچنین میزان تأثیر آن ها را تعیین می کند، می تواند به محاسبه دقیق زمان سفر و به تبع آن یافتن مسیر مناسب منجر شود. هدف اصلی این مقاله، تخمین دقیق زمان سفر با به کارگیری همه پارامترهای تأثیرگذار در پیمودن یک معبر برای وسایل نقلیه جمع آوری پسماند پزشکی است که با توجه به نیاز به یادگیری مکانی زمانی از الگوریتم های شبکه عصبی مصنوعی استفاده شده است که به نوعی نوآوری پژوهش نیز است. درواقع علاوه بر پارامترهای ایستا، به منظور به دست آوردن داده های پویا که یکی از محدودیت های اصلی این رویکرد است، از داده های لحظه ای دوربین های سازمان کنترل ترافیک و گوگل استفاده شده است. از داده های واقعی زمان سفر که وسایل نقلیه به منظور جمع آوری پسماند درمانی صرف کرده اند، به عنوان خروجی شبکه عصبی استفاده شده است. مدل پیشنهادی استفاده شده شبکه عصبی مکانی-زمانی (ST-ANN) نام دارد؛ زیرا لحظه حرکت وسیله نقلیه دو پارامتر زمان و مکان مشخص است. از پارامتر مکان ویژگی های ایستا و از پارامتر زمان ویژگی های پویای مربوط به آن گذر مشخص می شود. در این پژوهش، از بازه های زمانی 30 دقیقه ای استفاده شد. سپس این نتایج بر پایه زمان روز ترکیب تا زمان سفر پیش بینی شدند. در اجرای ST-ANN به منظور تعیین معماری مناسب 24 ترکیب متفاوت از اجزای آن اجرا شد و از تعداد 937 یال، 70، 15 و 15 درصد آن به ترتیب برای نمونه آموزشی، اعتبار سنجی و کالیبره کردن مدل استفاده و درنهایت با ضریب هم بستگی 91 درصد زمان سفر هر یال برآورد شد. از طرفی نتایج پژوهش با مدل های دیگر و با دو معیار ضریب هم بستگی (R<sup>2</sup>) و خطای میانگین مربعات (MSE) بررسی و مشاهده شد R<sup>2</sup> به مقادیر 11/0، 08/0 و 02/0 و MSE به مقادیر 278، 190 و 26 بهبود یافته اند.