فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تحولات عینی و مفهومی گردشگری در عصر حاضر، ضرورت هایی را پیرامون توسعه فضایی و روابط درونی و بیرونی قلمروهای جغرافیایی که تداعی کننده بازتاب سنت در مدرنیته می باشند، شکل داده است. در این میان توسعه فضایی مناطق روستایی که فضاهای اجتماعی حاکم بر آن، در برگیرنده قلمروهای کوچ نشینان ایران است از اهمیت ویژه ای در توسعه گردشگری پسامدرنیته برخوردارند.
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری شهرستان خرم آباد است که یکی از مهمترین قلمروهای کوچ نشینان ایران محسوب می گردد،
روش شناسی تحقیق: روش پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش را سه گروه عمده (315 نفر از روستاییان ساکن در 14 روستای منتخب منطقه (به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای)، کارشناسان حوزه گردشگری استان (30 نفر) و گردشگران در دسترس وروردی (30 نفر)) تشکیل می دادند. در نهایت از مجموع سه جامعه آماری مورد مطالعه 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از روش های میدانی و پرسشنامه ای استفاده شد که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای 3 مؤلفه مؤثر بر توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری محاسبه شد، که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. برای تحلیل داده ها از ضریب پراکندگی و ضریب همبستگی پیرسون، در محیط نرم افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : مقاصد گردشگری در نواحی روستایی شهرستان خرم آباد (بخش پاپی) که بطور عمده متکی بر اکوتوریسم بودند.
یافته ها و بحث : یافته ها نشان داد مهمترین مؤلفه ها و معیارهای کلیدی تأثیرگذار بر توزیع ساختار فضایی میراث روستایی مقاصد، کمیت و کیفیت منابع و جاذبه های گردشگری و وضعیت مکانی فضایی جاذبه های گردشگری هستند. بررسی مقادیر ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین همه متغیرهای مستقل (بجز متغیرهای پذیرش اجتماعی، بعد کالبدی، ابعاد فضایی) با توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری رابطه مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد.
نتایج: از آنجایی که روستاهای گازه و بیشه دارای بیشترین تعدد متغیرهای موثر بر توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری شهرستان خرم آباد بودند، پیشنهاد می گردد که در صورت سرمایه گذاری در خدمات و تسهیلات مناسب، این سکونتگاه ها می توانند در خدمات رسانی پسکرانه وسیع تری مورد استفاده قرار گیرند.
تبیین اثرات کارآفرینی بر توسعه پایدار شهری با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
39 - 54
حوزههای تخصصی:
برای پیشگیری از ناپایداری فضاهای شهری، بهره برداری بهینه از منابع محدود انسانی و طبیعی امری ضروری است. توسعه و ترویج کارآفرینی، که از آن به عنوان موتور توسعه اقتصادی یاد می شود، یکی از مهم ترین اهرم های مورد تأکید اقتصاددانان و اندیشمندان در راستای نیل به توسعه پایدار شهری است. هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر، که با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و علی انجام شده است، تبیین اثرات کارآفرینی بر توسعه پایدار شهری است که به صورت موردی در شهر یاسوج انجام شده است. ابزار اصلی پژوهش جهت گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با رعایت مبانی تحقیقات میدانی تأیید شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در شهر یاسوج تشکیل می دهد (98130 نفر) که دارای سن بالاتر از 15 سال بوده اند و با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، 383 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری برآورد شد و پرسشنامه ها به صورت کاملاً تصادفی در میان شهروندان توزیع گردید و در نهایت با توجه به مخدودش بودن تعدادی از پرسشنامه ها، اطلاعات گردآوری شده 375 نفر با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد برخورداری شهروندان از متغیرهای تشکیل دهنده کارآفرینی با میانگین 31/3، بالاتر از حد متوسط بوده و میانگین محاسبه شده برای توسعه پایدار شهر یاسوج با مقدار 02/3، در سطح متوسط قرار دارد و میانگین پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به ترتیب 47/2 (پایین تر از حد متوسط)، 31/3 و 30/3 (بالاتراز حد متوسط) بوده است. نتایج سنجش برازش مدل ساختاری طراحی شده در خصوص اثر کارآفرینی بر توسعه پایدار شهری نشان داد معیارهای برآورد شده مدل مذکور در تطبیق با معیارهای پیشنهادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند و کارآفرینی با اثر کل 662/0، دارای تأثیر آماری معناداری بر توسعه پایدار شهری بوده است و توانسته است 44 درصد از واریانس توسعه پایدار شهری در محدوده مطالعاتی را تبیین نماید.
جهانی شدن و تاثیر آن بر هویت ملی در جمهوری اسلامی ایران بررسی پیمایشی از منظردانشجویان گروه علوم انسانی و فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن بعنوان پدیده ای برآمده از جهانگیر شدن مدرنیته، بر ابعاد مختلف هویتی جمهوری اسلامی ایران از جمله هویت ملی تأثیرگذار بوده است.آگاهی از روند جهانی شدن و رویارویی منطقی و اقتباس مشروط از آن، رویکرد ایرانیان در مواجهه با جهانی شده بوده است. سوال اساسی پژوهش که این پژوهش در پی آن است این است که جهانی شدن چه تاثیری بر هویت ملی ایرانیان داشته است. فرضیه پژوهش عبارت است از این که جامعه ایرانی به دلائل متعدد از جمله استفاده از رسانه های جمعی و اینترنت و تعاملات فرهنگی با کشورهای دیگر از روند جهانی شدن تأثیر پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به دو روش اسنادی و پیمایشی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی است، دانشجویان در عین همبستگی و علاقه مندی به عناصر هویت ملی خود، همچون تاریخ، فرهنگ، زبان فارسی و آداب و سنن ایرانی تعامل با جهانی شدن و بهره گیری از عناصر مطلوب و ارزشمند آن را موجب تقویت هویت ملی می دانند. نتیجه کلی پژوهش نشان می دهد که با آزمون دو جمله ای گروه علوم انسانی با 86% نمره بالای 48 و گروه و فنی و مهندسی با 88% نمره بالای 48 دانشجویان در عصر جهانی شدن هویت ملی را بخشی ازهویت سیاسی خود می دانند.
حقوق قربانیان اقدامات تروریستی در رهیافت های سیاسی و قوانین بین المللی با تاکید بر جغرافیای سیاسی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم در لغت از آن با عنوان وحشت افکنی، هراس افکنی و ارعاب گری نیز نام برده شده است، به استفاده از خشونت یا تهدید به استفاده از خشونت برای دستیابی به اهداف سیاسی، مذهبی، یا ایدئولوژیک گفته می شود، تروریسم استفاده غیرقانونی از خشونت یا ارعاب است، به خصوص بر علیه غیرنظامیان، برای دنبال کردن اهداف سیاسی است. البته در جهان امروزی، تعریف دقیقی از واژه «تروریسم» در دست نیست. به عبارت دیگر: به رویکردی گفته می شود که اساس روش تحمیل عقاید به دیگران را صرفاً با زورآزمایی، ترور، جنگ، اعمال خشونت آمیز، رعب و وحشت، آشوب آفرینی، عملیات های چریکی، کشتار جمعی، نسل کشی، شکنجه و کودتا می داند. با این تفاسیر به قربانیان می رسیم که بدون هیچ گونه گناه یا سهمی در این فعل وانفعالات باید تاوان جرم و گناه نکرده را پس دهند، در پژوهش پیش روی درصدد تبیین حقوق قربانیان ناشی از تروریسم از منظر قواعد و اصول حقوقی و راهکارهای سیاسی مرتبط با آن در منطقه خاورمیانه می باشیم.
عوامل مؤثر بر توسعه پایدار صنعت دامپروری در مناطق روستایی شمال استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامپروری و دامداری به عنوان یک بخش اقتصادی، یکی از پررونق ترین فعالیت های تولیدی است. در حال حاضر استان کرمان از نظر تولید گوشت قرمز، تخم مرغ و عسل جایگاه سیزدهم، از نظر تولید شیر خام جایگاه هفدهم و از لحاظ تولید گوشت مرغ رتبه هجدهم را در بین استان های کشور به خود اختصاص داده و 40 درصد اشتغال استان در بخش دامداری و دامپروری است . مطالعه حاضر، در راستای بررسی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار صنعت دامپروری شمال استان کرمان طراحی و اجرا شده است. این تحقیق، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. نتایج مطالعه که با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به دست آمد نشان داد که از نظر کارشناسان، میزان موفقیت اهداف کمی و کیفی برنامه های قبلی دام سنگین، بیشترین تأثیر در شاخص تعیین چشم انداز ، اهداف و راهبردهای کلان صنعت در اسناد بالادستی، میزان موفقیت فرآیندهای تأمین نهاده ها قبل از تولید، بیشترین تأثیر در شاخص موفقیت فرآیند و چرخه های تأمین نهاده ها و فروش محصولات دامی، افزایش سطح درآمد حاصل از فعالیت دامپروری، بیشترین تأثیر در تعیین شاخص چشم انداز، اهداف و راهبردهای توسعه پایدار صنعت، تسهیل گری سازمان جهاد کشاورزی، مؤثرترین متغیر برای ارتقاء ظرفیت فعالیت های اقتصادی موجودِ صنعت، برنامه های مبتنی بر افزایش تولید و بهره وری فعالیت های موجود، بیشترین تأثیر در برنامه های توسعه پایدار صنعت دامپروری، تقویت نگرش کارآفرینی بین دستگاه های اجرایی، بیشترین تأثیر بر شاخص ساز و کارهای مؤثر در توسعه پایدار صنعت دامپروری و شناسایی و جذب منابع انسانی مستعد موجود در صنعت دامپروری برای اجرای طرح ها، به لحاظ تأثیر بر شاخص ملاحظات و الزامات اجتماعی و نهادی جهت اجرای طرح ها، اولویت اول را دارا بودند. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان راهنما و نقشه راه در سیاست های توسعه، برنامه ها، پروژه ها و مطالعات آینده مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل و شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی شهری براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری (RAC) در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1103 - 1123
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای افزایش ظرفیت مانایی و برگشت پذیری دارایی های توسعه در گستره های فضایی کلان یعنی شهرهاست. در این فرایند دارایی های زیرساختی حیاتی از دو جنبه تأثیرگذاری در روند حیات توسعه و آمایش شهرها و جذابیت آن ها برای تهدید اهمیت دوچندانی دارند. پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی- تحلیلی» و با هدف شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی در آمایش شهری براساس ساختار مدل چرخه سازگاری تاب آوری ( RAC ) در کلان شهر اهواز انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که ظرفیت مورد نیاز زیرساخت های حیاتی در کلان شهر اهواز برای افزایش تاب آوری آن ها براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری چگونه است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه نمونه 100 نفر از کارشناسان و استادان دانشگاهی در کلان شهر اهواز هستند که به روش دلفی و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براساس شاخص های تبیین کننده میزان تأثیرگذاری دارایی، ساختار شبکه ای دارایی، پوشش کالبدی دارایی، اهمیت مصرفی دارایی و سرانه مصرف دارایی، زیرساخت حیاتی برق براساس ساختار مدل تاب آوری در مرحله فروپاشی و سازمان دهی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات در مرحله بهره وری و زیرساخت حیاتی حمل ونقل در مرحله تعادل قرار دارد. براساس یافته های پژوهش به نظر می رسد زیرساخت حیاتی برق نیازمند ایجاد ظرفیت مانایی و بازیابی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات نیازمند ایجاد ظرفیت رشد و زیرساخت حیاتی حمل ونقل نیازمند ایجاد ظرفیت توسعه در این کلان شهر هستند.
دستیابی به مسکن پایدار با رویکرد تحلیل شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، مطالعه موردی: شهر سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش میزان تاثیر شاخص های کالبدی – فضایی، اجتماعی و اقتصادی در تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان را بررسی نموده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی بوده است. 600 نفر از مطلعین، متخصصان و خبرگان، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده بودند که 230 نفر به عنوان حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. 31 مولفه کالبدی، اجتماعی و اقتصادی مسکن در شهر سیرجان به عنوان متغیرهای وابسته انتخاب گردید. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 832/0 تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عاملی بهره گرفته شد. نتایج بررسی شاخص های کالبدی و فضائی نشان داد میزان مقاوم سازی ساختمان های موجود، میزان بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و قدیمی، میزان ایمنی در واحدهای مسکونی همچنین کمیت و کیفیت تجهیزات از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده است. در این راستا این پژوهش با رویکری نوآورانه اقدام به همسوسازی شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی به منظور تدوین راهکارهای تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان کرده است.
چارچوب مفهومی توسعه مسکن روستایی پایدارمبتنی بر جهت گیری نظری مقاله های علمی
حوزههای تخصصی:
مسکن پدیده ای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مکانی- کالبدی است که با هدف فراهم کردن شرایط مناسب زیست و زندگی بر پا می شود. یکی از مسائلی که به شدت توجه همگان را به خود معطوف داشته، مسکن پایدار همگام با توسعه انسانی است. پژوهش حاضر با هدف ارایه چارچوب مفهومی مسکن روستایی پایدار در ایران مبتنی بر جهت گیری نظری مقاله های علمی تهیه شده است. بدین منظور محتوای تعداد 47 مقاله علمی مرتبط با موضوع توسعه مسکن روستایی در ایران که در بازه زمانی1399- 1386 در نشریات و کنفرانس های داخلی به چاپ رسیده بودند، با بهره گیری از روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر روش فرا ترکیب، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته های، پژوهش نشان می دهد که چارچوب مفهومی توسعه یکپارچه مسکن روستای، مناسب ترین چارچوب برای بهره برداری در برنامه ریزی توسعه مسکن روستایی است که اغلب ویژگی هایی کلیدی مورد تاکید در مقالات مورد بررسی را در بر می گیرد. چارچوب پیشنهادی مؤلفه های انطباق پذیری با محیط زیست، بهینه گی در مصرف انرژی، داشتن احساس سرزندگی، خاطره معنا، وحدت انسانی و واقع بودگی، مناسبت با موقعیت اجتماعی روستاییان، مشارکت جامعه روستایی، استطاعت مالی در ساخت، هزینه نگهداری مسکن، اشتغالزایی در بازار مسکن، دسترسی به خدمات، داشتن روح و هویت مکانی، دوام و ماندگاری مصالح ساخت را، در قالب پنج بعد محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی، روان شاختی و کالبدی– فضایی مورد توجه قرار می دهد.
Proposing a Structural Equation Model for Feasibility of Rural Tourism Development (Case Study: Gaikan Village of Aligudarz County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
41 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism can be considered a country-related experience that includes a wide range of attractions and activities. They can be related to agriculture and might increase opportunities to provide services to local communities. In the same time, they can change the nature of geographical landscapes. Thus, this study aimed to investigate the feasibility of rural tourism development using the structural equation model in Gaikan Village of Aligudarz County. Design/methodology/approach- This is applied study, in terms of purpose, and in terms of method, it is descriptive-analytical. To fulfill the purpose of the study, field study and survey were used. Using Cronbach's alpha test, the reliability for two feasibility components (attractions and capabilities of rural tourism, and obstacles and problems of rural tourism development), were 0.79 and 0.80, respectively, which indicates the good fit of the research tool. The statistical population consisted of three categories of experts, tourists and villagers (270 people in total: 13 experts, 129 tourists and 128 villagers) who were selected by simple random sampling. In order to analyze the data, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS20 and AMOS software were used. Findings- The findings showed that the most important attractions and tourism capabilities of Gaikan Village are in four main categories: cultural and religious attractions, use of organic product, rural welfare facilities and services, and natural attractions. Also, the most important restrictions and obstacles of tourism development in this village are: lack of proper investment, avoidance of using agricultural products and related industries, ignorance of local people about the benefits of tourism, lack of amenities, and creating environmental pollution. The last one has a significant relation with tourist development. Research limitations/implications - Lack of proper access to transportation infrastructure, roads, and accommodations in the area of Aligudarz County has created limitations for the development of tourism in the study area. Moreover, access to tourists and key informants of rural issues (statistical population of the study) was one of the problems in the research. Practical implications - Due to the lack of transportation, accommodation, and public infrastructure in Gaikan Village, establishing the accommodations such as hotels as well as camps are suggested in the region. Originality/value- The feasibility of tourism development can lead to understanding the tourism process in accordance with the local systems and finally, designing a suitable local model.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
464 - 481
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که فراوانی آن به ویژه در نواحی خشک و نیمه خشک بسیار زیاد است. این پدیده در هر منطقه ای می تواند رخ دهد و انسان و محیط زیست را تحت تأثیر قرار دهد، هرچند اثرات آن در مناطق روستایی به دلیل وابستگی معیشت به نزولات جوی بسیار بیشتر از سایر مناطق است. در این زمینه خشکسالی های گذشته حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی به شدت کاهش داده است. بنابراین، عواملی که می تواند در این زمینه اثرگذار باشد از ضرورتی انکارناپذیر برخوردار است. در این راستا این پژوهش با هدف کلی اثرات سرمایه اجتماعی بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای روستایی - کشاورز شهرستان دورود بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 375 سرپرست خانوار برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS23 و Lisel8.54 انجام شد. نتایج گروه بندی خانوارهای روستایی نشان داد که از آنان از نظر سطح تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب تبیین 51 درصد (0/71 =t= 11/89, γ) اثر مثبت و معنی داری بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی دارد.
انطباق: راهکار استمرار الگوی فعالیت ها در تغییرات گونه شناسی مسکن روستایی اشکورات گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
590 - 607
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی سازوکار انطباق سیستم فعالیت ها با تغییرات پیکره بندی گونه های مسکن بومی و مهندسی ساز روستایی از طریق دسته بندی فعالیت ها و اندازه گیری داده های نحوی خانه ها بود. بدین منظور تعداد 382 خانه از دو گونه مسکن روستایی اشکور گیلان به صورت تصادفی طبقه بندی با توجه به روش مبتنی بر هدف و ملاحظات انتخاب شد. برای تحلیل فعالیت ها از مصاحبه ساختارمند، مشاهده و ثبت فعالیت ها استفاده گردید. همچنین جهت پیدایی تفاوت و مهم ترین فعالیت و مکان انجام آن آزمون مجذورکای، تحلیل بالونی و خوشه ای استفاده شد. نتایج به طورکلی نشان داد دو گونه مسکن از پیکره بندی های متفاوتی برخوردار هستند که باعث شده دسته بندی فعالیت ها، مکان رخداد آن ها و روابط بین آن ها در این مساکن متفاوت باشد؛ اما باوجود تغییر پیکره بندی فضایی سیستم فعالیت ها تغییر نکرده است و ساکنان خود را با فضاهای موردنظر انطباق داده اند. مشخص شد ساکنان از طریق دسته بندی فعالیت ها، انتخاب مکان خصوصیات مشابه و چند کارکردی کردن فضاها بدون حذف فعالیتی، خود را با تغییرات فضایی انطباق می دهند که این امر ناشی از قانونمندی های فرهنگی و اجتماعی است. توانایی انطباق پذیری ساکنان باعث شده از تمام فضاهای خانه استفاده کنند و به هماهنگی با محیط های مسکونی برای رفع نیازها، ارزش ها و رفتارهای خود بپردازند. یافته ها، ضرورت توجه به انطباق پذیری را در تحلیل های نحوی محیط های مسکونی مورد تائید قرار می دهند.
تحلیل نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی، مورد: شهرستان قائن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های توانمندسازی زنان روستایی فراهم آوردن زمینه حضور آنها در فعالیت های اقتصادی و بخصوص فروش تولیدات و محصولات کشاورزی و صنایع دستی است که نیازمند مهیا نمودن شرایط مطلوب از جمله ایجاد بازارهای مناسب برای این محصولات است. لذا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان قائن می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی؛ با روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر ابزار پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. حجم نمونه این تحقیق شامل 80 زن روستایی از 21 روستای شهرستان قائن است که به صورت تمام شماری در زمان مطالعات میدانی به عنوان فروشنده در بازارهای محلی مورد مطالعه حضور داشته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون و مقایسه میانگین و برای رتبه بندی روستاهای مورد بررسی از مدل کوکوسو بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که زنان مورد مطالعه در بعد فردی بیشترین تاثیر را از شرایط بازار پذیرفته اند. همچنین بازار های محلی بیشترین تاثیر را بر توانمندسازی زنانی که در روستاهای قومنجان، تیغدر و روم سکونت دارند داشته است.
تأثیر شیوع بیماری کرونا بر مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی مورد مطالعه: شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس گزارش سازمان ملل متحد، زنان 49 درصد از جمعیت روستاها را تشکیل داده و 65 درصد از فعالیت های بخش کشاورزی توسط آنان انجام می شود. به طوریکه حدود 50 درصد از تولید مواد غذایی جهان توسط زنان تولید می شود. در شرایط کنونی شیوع بیماری کرونا و نیاز هرچه بیشتر جوامع به غذای سالم، اهمیت مشارکت زنان در بخش کشاورزی، دوچندان شده است. زنان روستایی با داشتن دانش و تجربه کافی در فعالیت های مختلف کشاورزی مانند فرآوری مواد غذایی و کارهای خانگی، در بازار صنایع دستی نیز نقش آفرینی نموده و از مهم ترین ارکان دستیابی به اقتصاد پایدار روستایی هستند. این پژوهش با هدف بررسی میزان مشارکت زنان کشاورز در فعالیت های کشاورزی قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل زنان کشاورز شهرستان دلفان بود که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. فرآیند نمونه گیری به شکل طبقه ای با انتساب متناسب انجام شد. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS26 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شیوع ویروس کرونا تأثیر منفی بر مشارکت زنان در فعالیت های کشاورزی داشته و باعث شده میزان مشارکت پس از شیوع ویروس کرونا کاهش پیدا کند. فقط پرورش حیوانات اهلی، کار روزمزد در مزارع و کاشت بذر و نهال نبست به قبل از شیوع ویروس کرونا کاهش محسوسی پیدا نکرده بود. همچنین عواملی مانند دسترسی به بازار، نوع کشت، سطح زیر کشت، شرکت در کلاس های ترویجی و دسترسی به خدمات کشاورزی رابطه مثبت و معناداری با میزان مشارکت زنان در فعالیت های کشاورزی نشان دادند.
بررسی نقش مولفه های جغرافیایی در بحران های ژئوپلیتیکی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران ها سرچشمه ها و انواع مختلف دارند؛ اما بحران ژئوپلیتیکی عبارت است از منازعه و کشمکش کشورها و گروه های متشکل سیاسی - فضایی و بازیگران سیاسی بر سر کنترل و تصرف یک یا چند ارزش و عامل جغرافیایی. هدف اصلی از این مقاله عبارت است از تحلیل و بررسی نقش متغیرهای جغرافیایی در وقوع بحران های ژئوپلیتیکی ایران. سؤال اصلی مقاله این است که متغیرهای جغرافیایی به ویژه آلودگی هوای کلان شهرها چه نقشی در بحران های ژئوپلیتیکی کلان شهرهای ایران دارند؟ روش تحقیق پژوهش توصیفی- تحلیلی و استنباطی است. در گردآوری اطلاعات میدانی از هر دو روش کمّی و کیفی استفاده شده اس ت. در بخش کمّی، چهل نفر از متخصصان حوزهجغرافیای سیاسی به عنوان جامعه آم اری م ورد اس تناد ق رار گرفتند و در قسمت کیفی هفت نفر از متخصصان حوزهمدیریت بحران به روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. برای ارزیابی میزان تأثیر بُعد جغرافیایی در شکل گیری بحران های ژئوپلیتیکی در کلان شهرهای ایران از آزمون t تک نمونه و برای اولویت بندی میزان تأثیر هر یک از عوامل مربوط به بُعد جغرافیایی از آزم ون فریدمن استفاده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که متغیرهای جغرافیایی از آنجا که باعث نزاع بر سر منابع کمیاب می شود در بحران های ژئوپلیتیکی کلان شهرهای ایران نقش دارند و نهایتاً اینکه بحران های ژئوپلیتیکی، که عمدتاً حاصل تلاش برای تسلط بیشتر بر منابع کمیاب جغرافیایی هستند، اغلب، به دلیل آنکه این منابع در بعضی مناطق دچار بحران طبیعی می شوند به وقوع می پیوندد و بنابراین بحرانی جغرافیایی به بحرانی ژئوپلیتیک تبدیل می شود.
ارائه مدل الگوی مشارکت اجتماعی در توسعه پایدار محلات شهری (مطالعه موردی منطقه ۶ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر عبارت است از شناسایی متغیرهای اصلی اثرگذار بر تمایل شهروندان در مشارکت و نیز تعیین میزان و سهم اثرگذاری هریک از این متغیرها بر متغیر وابسته تحقیق و همچنین ارائه راهکارها وپیشنهادهای جدید جهت بالا بردن میزان مشارکت اجتماعی در بین شهروندان منطقه 6 تهران. در این پژوهش از روش میکس متود استفاده شده است تا ابعاد مشارکت شهروندان به نحوی بهتر و کاملتر مشخص شوند. به این مفهوم که ابتدا از روش کیفی استفاده شد و با 20 نفر از شهروندان منطقه 6 تهران مصاحبه شد تا عوامل موثر بر مشارکت شهروندان این منطقه در توسعه پایدار را گردآوری گردد، سپس از روش کمی استفاده شد و پرسشنامه ای بر اساس ملاکهای عنوان شده توسط شهروندان در مصاحبه تهیه گردید تا بین تعداد بیشتری از شهروندان منطقه 6 تهران توزیع شود و تحلیل آماری لازم صورت گیرد. با توجه به بررسی های انجام شده مشخص شد که میزان اعتماد پاسخگویان، متوسط بوده؛ و پاسخگویان نسبت به شهر و محیط اجتماعی خود احساس تعلق و وابستگی متوسطی داشته اند. میزان مسئولیت پذیری پاسخگویان نیز در حد خوبی بوده ولی میزان رضایت شهروندان از خدمات شهری نسبتا ضعیف بوده است. اکثر مردم نگرش مثبتی نسبت به مشارکت داشتند ولی اذعان داشتند امکان مشارکت کمی برای مشارکت شهروندان فراهم است. همچنین پاسخگویان از نظر ذهنی آمادگی نسبتاً بالایی جهت مشارکت اجتماعی داشته اما به لحاظ عینی و عملی مشارکت بسیار پایینی داشته اند. بنابراین بطورکلی میزان مشارکت اجتماعی افراد در حد نسبتا پایینی بوده است
عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت شهروندان تبریز در روند توسعه پایدار شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها در کشورهای درحال توسعه، با مشکلات قابل توجهی از جمله مشارکت اجنماعی پایین ، رشد بدون توسعه ، کنترل نرخ رشد بی رویه مهاجرت ، افزایش شمار فقرا ، نابرابری در فرصت ها و درآمدها مواجه هستند . هدف این بررسی تعیین رابطه برخی عوامل اجتماعی و فرهنگی با مشارکت شهروندان شهر تبریز به منظور کمک به توسعه پایدار شهری بود . روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود . جامعه آماری ، کلیه شهروندان در سنین 45-15 ساکن در نقاط شهری تبریز اعم از زن و مرد به تعداد 820000 نفر و حجم نمونه 680 نفر بود که در سه گروه سنی انتخاب شدند. در این پژوهش، متغیرهای انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایت از دولت، نوگرایی، جنس و پایگاه اقتصادی اجتماعی شهروندان با متغیر مشارکت رابطه معنی داری داشتند . البته متغیر نوگرایی رابطه معنی دار معکوسی با مشارکت داشت. با توجه به پایین بودن میزان مشارکت شهروندان می توان گفت این وضعیت ناشی از موانع ساختاری در نظام سیاسی و فرهنگی ایران است. پیوند افراد با جامعه و برقراری رابطه با آن و گسستگی آنها از جامعه، همه به محیط اجتماعی و فرهنگی که در آن قرار گرفته اند، برمی گردد. این وضعیت ، در کم و کیف توسعه پایدارشهری نقش دارد . مشارکت به عنوان مهمترین عامل در توسعه شهری به شمار می رود ، بطوری که بدون مشارکت مردم ، برنامه ریزی و توسعه پایدار شهری امکان پذیر نیست.
تحلیل مؤلفه های کشاورزی چندکارکردی در شهرستان دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کشاورزی چندکارکردی مستلزم شناخت شرایط منطقه و تحلیل دقیق کارکردها قبل از هرگونه تصمیم گیری و برنامه ریزی است. هدف این پژوهش توصیفی - پیمایشی، بررسی جامع وضعیت موجود مؤلفه های کشاورزی شهرستان دهلران (استان ایلام) در سه بعد کارکرد تولیدی، زیست محیطی و روستایی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و صاحب نظران کشاورزی در جهاد کشاورزی وادارات مربوطه شهرستان دهلران به تعداد 25 نفر (تمام شماری) و کشاورزان سرپرست خانوار روستایی به تعداد 5517 نفر بود که 365 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در پنج بخش مرکزی، موسیان، دشت عباس، زرین آباد و میمه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. داده ها با استفاده از تقسیم بندی پرسکات آلن و همچنین اولویت بندی متغیرها با محاسبه درجه بحرانی، پردازش و مورد تحلیل قرار گرفت. می توان گفت بر اساس تقسیم بندی پرسکات آلن کشاورزی شهرستان دهلران در حد متوسطی، چندکارکردی است که مطلوبیت کشاورزی این شهرستان از لحاظ کارکرد زیست محیطی تقریباً نامطلوب و ازلحاظ کارکرد روستایی و تولیدی در حد متوسط می باشدکه از بین دو کارکرد تولیدی و روستایی نیز، کارکرد روستایی نسبت به کارکرد تولیدی وضعیت بهتری داشت. همچنین یافته ها نشان از تفاوت زیاد بین بخش ها از لحاظ کارکردهای سه گانه داشت که لازم است برنامه ریزان توسعه کشاورزی چندکارکردی توجه ویژه ای به متغیرهای مرتبط با هر کارکرد متناسب با هر بخش به خصوص متغیرهای بحرانی داشته باشند تا با شناسایی منابع، امکانات، مشکلات، تنگناها و محدودیت های هر بخش به تقویت کارکردهای کشاورزی و تسهیل در توسعه کشاورزی چندکارکردی شهرستان دهلران بپردازند.
واکاوی حکمرانی خوب شهری در جغرافیای سیاسی شهرستان ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از طریق حکمرانی خوب شهری نوعی از توسعه پدید می آید که در آن فقرا حق تقدم دارند، امور زنان بهبود می یابد، محیط زیست پایدار ایجاد می شود و فرصت های اشتغال و عوامل رفاهی پدید می آیند. به این ترتیب مفهوم حکمرانی خوب و توسعه پایدار انسانی جدایی ناپذیر است. هدف از شاخص های حکمرانی خوب شهری سنجش اندازه گیری و کیفیت اداره امور شهری است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که با توجه به نقش حکمرانی خوب در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورها، از دید نخبگان استان سیستان و بلوچستان؛ به کدام یک از شاخصه های حکمرانی خوب در جهت توسعه شهرستان ایرانشهر بایستی اولویت داد؟ روش این مقاله توصیفی- تحلیلی است. یافته های مقاله نشان می دهد که توسعه یافتگی و رفع محرومیت در استان سیستان و بلوچستان نیازمند تبیین یک الگوی جامع حکمرانی خوب و اجرای آن است در پژوهش پیشرو با توجه به ظرفیت سنجی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با نگاه به آینده می توان یک الگوی جامع و هماهنگ با شرایط زیست جامعه شهرستان ایرانشهر ارائه نمود. در تحقیق حاضر سعی شده است ابتدا شاخص های حکمرانی خوب شهری با توجه به وضعیتاین شهر، اولویت بندی شود و سپس فاصله وضع موجود و مطلوب، مشخص گردد.
تحلیل عوامل مؤثر بر پایداری معیشت در روستاهای شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکرد معیشت پایدار، یکی از رویکردهای تحلیلی در زمینه توسعه پایدار روستایی است؛ که مورد توجه زیادی از مردم محلی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر تقویت معیشت پایدار روستایی در دهستان مذکوره( شهرستان ساری) است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی و مبتنی برای گرد آوری میدانی( پرسشنامه) است. جامعه آماری این تحقیق بر اساس سرشماری 1395 شامل 30 روستا در دهستان مذکوره و بالغ بر 19488 نفر و طبق فرمول کوکران، و خطای 05/0؛ تعداد 377 پرسشنامه محاسبه و به صورت تصادفی بین مردم محلی توزیع شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل عاملی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که مقدار KMO برای عوامل مؤثر در تقویت معیشت پایدار 924/0، مقدار بارتلت 279/9764 و در سطح 99% اطمینان، معنادار است. همچنین 15 عامل شناسایی و در مجموع 908/53 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین می کنند و 002/47 درصد از واریانس باقی مانده مربوط به سایر عواملی است که پیش بینی آن ها مسیر نشده است. عامل اول، یعنی درآمد و اشتغال زایی با مقدار ویژه 35/15 و بیش از350/15 درصد از کل واریانس ها را به خود اختصاص داد و عامل پانزدهم، کانون فرهنگی با مقدار ویژه 384/1 و مقدار واریانس 908/53 در اخرین عامل قرار دارد. بنابراین می توان بیان کرد که معیشت پایدار در مناطق روستایی، تابع عوامل بسیاری است که درآمد و اشتغال زایی از مهم ترین عوامل تأثیر گذار از دیدگاه مردم محلی است.
بررسی نقش هندسه و نوع فضای باز شهری بر آسایش حرارتی و کیفیت محیطی (نمونه مورد مطالعه: بافت تاریخی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وجود فضای باز در میان ساختمان ها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمان های پیرامون می تواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دسته بندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتی گراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز به صورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و به صورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی به صورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.