فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از صنایع مهم در ارتباط با تولیدات و محصولات کشاورزی می باشد که موجب حفظ و نگه داری محصولات کشاورزی و مواد غذایی برای مدت طولانی و هم چنین اشتغال زایی و افزایش ارزش افزوده بخصوص برای مناطق روستایی که تولیدکننده اصلی محصولات کشاورزی هستند می شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی و ارائه مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش ARAS فازی برای شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی موردمطالعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهرکرد انجام شد. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی بود و جامعه آماری موردپژوهش شامل کلیه کارشناسان و صاحب نظران در حوزه تخصصی اعم از پژوهشگران، خبرگان و کارشناسان مرتبط در استان چهارمحال و بختیاری بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد 26 نفر شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد، با استناد به معیارها و ملاک های مکان یابی مستخرج از چارچوب مفهومی تحقیق، از نظر مطلوبیت در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی، دهستان های مرکزی، فرخشهر، طاقانک با وزن های 92/99%، 66/97% و 65/78% به عنوان بهترین مناطق شناسایی شدند. همچنین دهستان مرغملک با 98/64% پایین ترین وزن را از این منظر به خود اختصاص داده است.
تحلیل تغییرات بلند مدت ماهانه دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد نیم کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل آماری تغییرات زمانی فراوانی ماهانه وقوع دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد ( TU50c[1]) در نیم کره ی شمالی است. به این منظور از داده های باز تحلیل شده مربوط به بیشینه دمای دو متری سطح زمین در بازه زمانی 73 ساله 1948 تا 2020 استفاده شده و پس از تنظیم، به صورت سری زمانی ماهانه مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از روش های تحلیل آمار توصیفی، تحلیل روند خطی و آزمون ناپارامتری من کندال به منظور بررسی تغییرات زمانی فراوانی وقوع استفاده شده است. در طول دوره 73 ساله مطالعاتی تعداد 9553 روز با دمای حداقل 50 درجه سانتی گراد و بیشتر شناسایی و مختصات آنها استخراج شد. بررسی توزیع فراوانی روزانه وقوع TU50c نیمکره شمالی نشان داد که ماه های می و ژانویه به ترتیب دارای بیشترین فراوانی وقوع هستند. همچنین بیشترین روند افزایشی در فراوانی وقوع دماهای کشنده در ماه های مارس،آوریل، جولای و آگوست مشاهده شدند. از لحاظ توزیع مکانی، منطقه ای که بیشترین فراوانی و شدیدترین TU50c در آن به ثبت رسیده مربوط به محدوده ای واقع در آفریقا خصوصاٌ سودان، غرب آسیا (بین عراق، جنوب غرب ایران، کویت و عربستان) و هندوستان در شبه قاره هند هستند و در آمریکا نیز وقوع این دماها نادر نیست. بالاترین و شدیدترین دماهای ثبت شده در دهه پنجم و در فاصله زمانی 1988 تا 1998 به وقوع پیوسته است. [1] معادل Temperatures Above 50 C به معنای دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید. [1] Temperatures Above 50 C=دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید.
تحلیل تناظر شهرت و کشش احساسی سفر در راستای برند آفرینی مؤثر مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
75 - 95
حوزههای تخصصی:
متغیرهای شهرت و کشش احساسی سفر به یک مکان و ارتقای متناسب جایگاه این دو متغیر به صورت متقابل، ازجمله مهم ترین عوامل در برند آفرینی مؤثر و خلق تصویری جذاب از مقصد به هدف توسعه گردشگری و جذب گردشگران و به تبع دستیابی به سرمایه ها است. اما مسئله این است که این موضوع در کشور و به ویژه در ارتباط با کلان شهر اهواز مغفول واقع گردیده است. شاهد آن که تاکنون پژوهشی دراین ارتباط انجام نیافته است. لذا، بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی رابطه شهرت و کشش احساسی سفر به کلان شهر اهواز و نیز تعیین موقعیت این شهر در ارتباطی متقابل از این دو متغیر می پردازد. این پژوهش در حیطه جغرافیای رفتاری است. روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی بوده که در انجام آن از تحلیل های آماری همبستگی کندال تائو و اسپیرمن و مدل ماتریس شهرت مکان بهره گرفته شده است؛ ضمن آن که برای تائید استفاده از دو آزمون ناپارامتریک فوق الذکر و سنجش معنی داری متغیرها در این چارچوب، از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنف استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، متشکل از افرادی است که تاکنون به کلان شهر اهواز سفری نداشته اند. روش نمونه گیری انجام یافته، تلفیق روش های نمونه گیری گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده بوده است که داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS، در چارچوب همبستگی های آماری و مدل فوق الذکر مورد تحلیل قرار گرفتند. بر مبنای یافته های تحقیق، میانگین کشش احساسی سفر به اهواز در سطح پائین تری از شهرت این کلان شهر نسبت به سایر کلان شهرهای کشور قرار داشته و در اثر تصویر غیر مثبت شکل گرفته ناشی از کیفیت پائین محیطی، جایگاه کلان شهر اهواز در ماتریس شهرت مکان، در میان گروه بازندگان می باشد
سنجش میزان اثرگذاری شاخص های حمل و نقل پایدار بر زیست پذیری شهری (نمونه مورد: شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
89 - 107
حوزههای تخصصی:
امروزه پیاده سازی سیستم حمل و نقل پایدار می تواند نقش موثری در بهبود کیفیت زندگی و زیست پذیری شهری ایفا -نماید. در همین خصوص، هدف اصلی این تحقیق، بررسی میزان تاثیر شاخص های حمل و نقل پایدار شهری بر زیست پذیری شهر اردبیل می باشد. تحقیق پیش رو، از لحاظ روش، پیمایشی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. داده-های مورد نیاز از طریق اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان شهر اردبیل می باشند که برای تعیین حجم نمونه و نمونه گیری کارشناسان از روش گلوله برفی و روش هدفمند استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در تحلیل داده های به دست آمده تحقیق با بکارگیری قابلیت های نرم افزارها Excel ,SPSS و Smart- pls، از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که بین حمل و نقل پایدار و زیست پذیری شهری رابطه معنادار، هم جهت و قوی وجود دارد و زیست پذیری شهر اردبیل از طریق حمل و نقل پایدار (شاخص های 13 گانه آن) به میزان، 749/0 قابل تبیین و پیش بینی است (اثرگذاری شاخص های تحقیق و تایید فرضیه های مربوطه گواه بر این ادعا است). در این باره، نتایج نشان داده که به ترتیب شاخص های خدمات الکترونیکی نوین/هوشمندی، دسترسی، مدیریت و برنامه-ریزی، کیفیت خدمات، آلودگی، اقلیم، انرژی، فرهنگ، قوانین، کارایی، امنیت و هزینه، مهمترین شاخص های حمل و نقل پایدار شهر اردبیل هستند که در زیست پذیری آن شهر اثر معنی داری و قوی دارند.
عوامل مؤثر در بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری؛ مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۱۵۲-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان نماد کالبدی اوضاع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر دوره، معیاری است جهت ارزیابی تحولات جامعه در آن دوران و محیط های شهری حیطه ای است کالبدی به عنوان صحنه کنش متقابل که دارای مرزهای معینی است و امکان تمرکز کنش های اجتماعی متعامل را به هر شیوه ای میسر می سازد. تقویت و گسترش محیط های شهری مناسب، فعال و پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط های شهری همواره در صدر کار طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد. به خصوص امروز که کیفیت سرزندگی عرصه های عمومی تنزل یافته است و بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری کم رنگ شده است؛ شناسایی زمینه ها، عوامل و مؤلفه هایی که به صورت ناآگاهانه می توانند در بروز خلاقیت اجتماعی تأثیرگذار باشند دغدغه ای است که نظر و توجه برنامه ریزان و طراحان شهری را به خود معطوف داشته است. با توجه به این موضوع، شناسایی عوامل ناآگاهانه موجود در محیط و میزان تأثیرگذاری آن ها در بروز خلاقیت های اجتماعی مسئله اصلی پژوهش حاضر است. به منظور نیل به این هدف، استفاده کنندگان از فضای شهری ساکنین سه محله منبع آب، نیوساید و عامری کلان شهر اهواز به عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند و حجم نمونه نیز برابر 380 نفر محاسبه گردید. پرسش نامه پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی در بین اعضای جامعه آماری پژوهش توزیع شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز به کمک مدل های تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزارهای SPSS و Amos انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد، 13 عامل شناسایی شده قادرند بالغ بر54/68 درصد از واریانس متغیر وابسته بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری را تبیین نمایند. همچنین عوامل سرمایه اجتماعی و انگیزش بروز استعداد و توانمندی ها، پاسخ دهندگی فضا و تجربه خلق مکان، فرهنگ، سنت و باورهای جامعه، اصالت، تنوع، منحصربه فرد بودن فضا و مبلمان رتبه اول تا چهارم را در بین عوامل مؤثر بر بروز خلاقیت در مکان های شهری به خود اختصاص داده اند.
تحلیل بقاء سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر تضمین بقا الگوهای فضایی موجود ازجمله دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای محسوب می گردد. در سنجش میزان بقا، یکی از روش های مؤثر و کارآمد، آنالیز بقا می باشد. هدف این پژوهش کاربست تحلیل بقاء در قالب نگرش توسعه پایدار محلی - منطقه ای است که به صورت توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی بر روی تمامی سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها و تعیین میزان بقا از روش کاپلان مایر در نرم افزار SPSS و برای مقایسه میانگین میزان بقا از آزمون لگ رنک استفاده شد. نوآوری اصلی این پژوهش، به کارگیری آنالیز بقا در سنجش میزان بقا در انواع الگوهای فضایی و جمع بندی مؤلفه های متناظر با آنالیز بقا است. که هر روستا را مانند یک شخص با مؤلفه های: دموگرافیک، بیولوژیکی و اجتماعی - اقتصادی در نظر گرفته است. نتایج نشان داد چشم انداز بقا روستاهای شهرستان های قزوین، آبیک و بوئین زهرا به علت روند توسعه ناپایدار و روابط مخرب اکولوژیکی منطقه کلان شهری تهران در چند دهه اخیر بسیار کوتاه است همچنین چشم انداز بقا شهرستان های آوج، البرز و تاکستان هرچند نسبت به مناطق یادشده از شرایط بهتری برخوردارند اما همچنان به لحاظ بقا وضعیت نگران کننده ای دارند. با آگاهی از میزان بقا می توان، با اتخاذ سیاست های مراقبتی برای مناطق پرمسئله و اقدامات لازم جهت پذیرش نقش های فرامنطقه ای متناسب با توان حیاتی آن ها، به افزایش طول عمر و بقاء این سکونتگاه ها کمک نمود.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزههای تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
نقش گردشگری خانه های دوم در تحولات فضایی و توسعه اقتصادی روستاهای کوهستانی (مطالعه موردی: روستاهای بخش رودبار قصران شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و تبعات ناشی از آن از یک سو و تفاوت های آب و هوایی بین شهرها و روستاهای کوهستانی از سوی دیگر، گردشگری خانه های دوم در روستاهای کوهستانی رشد و گسترش چشمگیری داشته است. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی نقش گردشگری خانه های دوم در تحولات فیزیکی و فضایی روستاهای کوهستانی بپردازد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در 9 روستا است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 5554 نفر جمعیت می باشند. با استفاده از فرمول کوکران، 310 نفر از روستاییان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی/ سیستماتیک، پرسش نامه ها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از تحلیل های همبستگی، فریدمن، کروسکال والیس و رگرسیون خطی در محیط نرم افزاری اس پی اس اس، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل های همبستگی کای اسکوئر، اسپیرمن و کندال نشان می دهد که توسعه گردشگری خانه های دوم با تحولات فیزیکی روستاها و بهبود شاخص های اقتصادی رابطه معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد دارند. همچنین نتایج فریدمن عوامل موثر در جذب گردشگر و گسترش خانه های دوم را رتبه بندی کرده است و نتایج کروسکال والیس نشان می دهد که همه روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ارتقاء شاخص های کالبدی و اقتصادی تحت تاثیر گردشگری خانه های دوم بوده و تفاوتی با یکدیگر ندارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که مؤلفه های بررسی شده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. شایان ذکر است که ضریب تعیین و تعدیل نشان می دهد که توسعه یافتگی حدود 95 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و فقط حدود 5 درصد وابسته به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند.
پهنه بندی سیلاب رودخانه نوران با دوره بازگشت 100 سال با استفاده از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
43 - 51
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها به عنوان اصلی ترین منابع تأمین کننده آب برای انسان و سایر موجودات به شمار می روند و بعضا این منشأ زندگی باعث نابودی و وارد شدن خسارات جبران ناپذیری می شود. پیش بینی رفتار هیدرولیکی رودخانه ها در مقابل سیلاب های احتمالی برای کاهش خسارات وارده بر مناطق شهری و روستائی، تأسیسات در حال ساخت، مزارع و سایر کاربری های موجود، در اطراف رودخانه دارای اهمیت ویژهای می باشند.وقوع سیل یک پدیده طبیعی است و خطر وقوع آن در اطراف رودخانه ها به خصوص مناطق شهری و روستایی یک مسلئه جهانی است. هدف این تحقیق پهنه بندی سیلاب رودخانه نوران با دوره بازگشت 100 سال با استفاده از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS میباشد. داده های اصلی موردنیاز برای این پژوهش شامل: نقشه های توپوگرافی 1:2000 رودخانه نوران چای، داده های هیدرومتری و شرایط مرزی رودخانه می باشد که از سازمان آب منطقه ای استان اردبیل تهیه گردید. همچنین برای محاسبه دوره بازگشت سیلاب از نرم افزار SMADA استفاده گردید. نتایج تحقیق این را نشان داد که پهنه بندی سیلاب با دوره بازگشت 100 مشخص گردید که میزان اثرگذاری سیلاب با مساحت 304 هکتار و عرض پهنه سیل گیری حدود 445 متر می باشد .بنابراین این نتایج حاصل شد که سیلاب با دوره بازگشت 100 سال برای جوامع بشری بسیار خطرساز خواهد بود و باید در برنامه ریزی های آتی به مخاطرات ناشی از سیلاب با دوره بازگشت 100 سال اهمیت زیادی در نظر گرفته شود.
بررسی افزایش ظرفیت جمعیت پذیری ناشی از عدم انطباق طرح تفصیلی با طرح جامع، مطالعه موردی: منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح جامع شهر تهران در سال 1386 مصوب و طرح تفصیلی شهر تهران در سال 1392 مصوب شده است و طبیعتاً می بایست طرح تفصیلی شهر در قالب طرح جامع و با حداقل تغییرات پهنه های اصلی تهیه می شده است. اما بررسی های انجام شده حاکی از تغییر نزدیک به 20 درصدی پهنه های طرح جامع در طرح تفصیلی مصوب شهر تهران است. این تغییرات باعث پیامدهای مختلف از جمله افزایش جمعیت، کاهش سرانه های خدماتی، افزایش ترافیک و.. خواهد شد. مقایسه میزان عدم انطباق بین طرح تفصیلی و طرح جامع، در بین مناطق شهر تهران نشان داده است که منطقه 4 با 2052 هکتار تغییر (33% پهنه های طرح جامع) بیشترین میزان تغییرات را دارا بوده است. در همین راستا تحقیق حاضر به دنبال بررسی وضعیت تغییرات پهنه ها و زیر پهنه های طرح جامع در طرح تفصیلی منطقه 4 و پیامدهای آن می باشد. نتایج تحقیق نشان داده است که در بین پهنه های چهارگانه منطقه 4؛ پهنه مختلط با 996 هکتار بیشترین میزان تغییر را داشته است. از طرفی بیشترین تغییرات نیز با 824 هکتار به پهنه مسکونی منجر شده است. این تغییر و تحولات درمجموع نزدیک به 470 هزار نفر به ظرفیت سکونتی منطقه افزوده اند (صرفاً ظرفیت سکونت و بدون تأمین خدمات). در مقیاس کلان تر میزان پهنه مسکونی در طرح جامع 2243.4 بوده است که این میزان در طرح تفصیلی به 2517.3 هکتار رسیده است. این افزایش ظرفیت جمعیت پذیری در آینده باعث سکونت افراد زیادی در منطقه 4 با کمترین میزان سرانه های خدماتی خواهد شد. علاوه بر تراکم جمعیت، کاهش سرانه ها، ترافیک، آلودگی هوا و سخت شدن مدیریت بحران در این منطقه خواهد شد که همگی پیامد تغییر پهنه و ضوابط طرح جامع در طرح تفصیلی می باشد.
بررسی اثرات پراکنده رویی شهری بر توزیع کربن با استفاده از مدل AHP-TOPSIS و MGWR
منبع:
کولوژی انسانی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
260 - 277
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری ، یک نگرانی فشرده برای توسعه پایدار شهری، چالش های قابل توجهی را برای کاهش ردپای کربن در محیط های شهری ایجاد می کند. این مطالعه به پویایی های پیچیده پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه می پردازد و تبعات آن بر انتشار کربن شهر را بررسی می کند. این پژوهش هدف پر کردن یک شکاف دانش حیاتی را دارد؛ از طریق تحلیل عوامل فضایی تعیین کننده پایداری زیست محیطی و ارائه بینش هایی درباره رابطه بین الگوهای پراکنده رویی شهری و شاخص های شهر کم کربن. با بهره گیری از یک چارچوب روش شناختی جامع، این مطالعه تحلیل توصیفی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تکنیک ترجیح سفارش بر اساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و رگرسیون جغرافیایی وزنی چندمقیاسه (MGWR) را ترکیب می کند. داده های سرشماری جمعیت و مسکن 1395 و داده های GIS طرح تفصیلی شهر ارومیه، پایه ای برای بررسی توزیع جمعیت، الگوهای کاربری اراضی و شاخص های انتشار کربن در میان محله های شهر را فراهم می کنند. این رویکرد، بررسی دقیق توزیع فضایی پراکنده رویی شهری و تبعات زیست محیطی آن را با تمرکز ویژه بر نقش شکل شهری و تراکم در شکل دادن به روندهای انتشار کربن، تسهیل می کند. یافته ها، طیف متنوعی از تراکم های شهری و الگوهای کاربری اراضی را در سراسر ارومیه آشکار می سازد. این پژوهش نقش حیاتی تراکم خالص و ناخالص جمعیت را به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر ردپای کربن شهری برجسته می سازد. کاربرد مدل های AHP و TOPSIS، درجات متفاوت پراکنده رویی شهری را شناسایی می کند که چالش های زیست محیطی ناشی از گسترش حومه ای را خاطرنشان می سازد. علاوه بر این، بینش های حاصل از مدل MGWR تأثیر قابل توجه شکل شهری بر پایداری زیست محیطی را برجسته می کند و رابطه فضایی میان پراکنده رویی شهری و انتشار کربن را تأیید می نماید. در نتیجه، این مطالعه تأیید می کند که پراکنده رویی شهری تأثیر قابل توجهی بر شاخص های شهر کم کربن در ارومیه دارد و نشان می دهد که مناطق شهری پرتراکم ممکن است راه حل های بالقوه ای برای کاهش انتشار کربن ارائه دهند. این یافته ها، لزوم برنامه ریزی شهری و سیاستگذاری راهبردی را که بر تراکم و دسترسی برای ارتقای پایداری زیست محیطی تأکید می کنند، خاطرنشان می سازد. این مطالعه برای تحقیقات مستمر در مورد تعامل پویای شکل شهری و انتشار کربن استدلال می کند و رویکرد یکپارچه ای را برای توسعه شهری که اهداف رشد کم کربن را پشتیبانی می کند، پیشنهاد می دهد. تحقیقات آینده باید دامنه متغیرها را گسترش دهد و از روش های تحلیلی متنوع برای غنی سازی درک ما از تأثیرات پیچیده پراکنده رویی شهری استفاده کند.
نقش اقتصاد گردشگری در توسعه پایدار شهرستان سرعین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
278 - 297
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک امر اقتصادی بیان می شود.شهر سرعین از جاذبه گردشگری برخوردار است که دارای توانمندی در سطح ملی و بین المللی می باشد.شهر سرعین دارای اقتصادی نوپا و در حال رشد می باشد که صنعت گردشگری بهترین گزینه جهت رشد و توسعه اقتصادی این شهر می باشد. هدف از این مقاله بررسی نقش اقتصاد گردشگری در توسعه پایدار شهرستان سرعین استان اردبیل می باشد. در این پژوهش از دو مدل ژئوتوریستی هادزیک و بریلها استفاده گردیده است. درمدل هادزیک با شناسایی و بررسی مولفه ها وتهیه پرسشنامه از کارشناسان و گردشگران نتایج حاصل می گردد و در روش بریلها ارزش های علمی، گردشگری و آموزشی روش ارزیابی محوطه های تنوع زمینی و محاسبه مجموع امتیازات به بررسی این مناطق پرداخته شده است.نتایج حاصله نشان می دهد در مدل هادزیک منطقه حاضر با مجموع امتیاز 68/4 درارزش علمی، مولفه تنوع در اشکال ژئومورفولوژیکی و مولفه رویدادهای فرهنگی خاص بامجموع امتیاز 54/4 در بین ارزش ازاد دارای بیشترین امتیاز می باشد. و درمدل بریلها ژئوسایت سرعین با مجموع امتیاز 270 در ارزش گردشگری روش ارزیابی محوطه ی های تنوع زمینی دارای پتانسیل گردشگری در منطقه می باشد و قدرت جذب گردشگر را داراست. بسیاری از برنامه ریزان توسعه نیز از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی و مهم پایداری یاد می کنند و به بیانی ارتباط گردشگری با برنامه ریزی می تواند نقش بخصوصی در توسعه شهری و روستایی ایفا می کند. در شهر سرعین با وجود پتانسیل های گردشگری بدست آمده نتایج تحقیق حاکی از این است که گسترش پتانسیل های گردشگری در شهر سرعین باعث افزایش اشتغال می شود، همچنین باعث توسعه پایدار شهری می گردد.
اولویت بندی عوامل موثر بر بکارگیری کشاورزی دقیق از دیدگاه کارشناسان کشاورزی استان اردبیل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
707 - 720
حوزههای تخصصی:
بکارگیری و توسعه کشاورزی دقیق یکی از ضروریات بخش کشاورزی هر کشوری محسوب میشود که باید مورد توجه کلیه مسئولان و دست اندرکاران ذیربط قرار گیرد. لذا هدف این تحقیق، شناسایی و بررسی عوامل موثر بر کاربرد کشاورزی دقیق از دیدگاه کارشناسان کشاورزی استان اردبیل بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارشناسان کشاورزی سازمانهای جهاد کشاورزی، مرکز تحقیقات و مرکز آموزش کشاورزی استان اردبیل ) N=365 ( که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ) n=169 ( محاسبه گردید که به صورت تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. روایی محتوایی و ظاهری این تحقیق با استفاده از نقطه نظرات استادان گروه ماشین آلات کشاورزی و گروه ترویج دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل و ابهرو اعمال اصلاحات لازم به دست آمد. برای بدست آوردن پایایی از آزمون پیشاهنگ استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ 70 / 0 به دست آمد. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق مشخص شد که در کل میزان تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر بکارگیری کشاورزی دقیق در استان اردبیل در بین پنج عامل ( زیر ساختی، اقتصادی، دولتی و سیاستگذاری، پژوهش، آموزشی ترویجی) بیشترین تأثیرگذاری را عوامل زیرساختی با میانگین 4/29 و انحراف معیار 0/86 و کمترین تأثیر را عوامل آموزشی و ترویجی با میانگین 3/88 و انحراف معیار 0/94 دارا بودند.همچنین برگزاری دوره های آموزشی برای کارشناسان در زمینه کشاورزی دقیق، برقراری ارتباط مستمر بین بخش تحقیقات فناوری های نوین و بخش اجرایی کشاورزی، ارائه مشوق های مالی مناسب به کشاورزان برای اجرای کشاورزی دقیق، ایجاد مراکز اطلاع رسانی و بازاریابی و میزان حمایت دولت از کشاورزان دقیق، شناخت نقاط ضعف کشاورزی دقیق در کشور و تحلیل آنها جهت رفع به ترتیب بالاترین اولویت را در بین عوامل ( آموزشی ترویجی، پژوهش ، اقتصادی زیر ساختی، دولتی و سیاستگذاری، ، دارا بودند.
تحلیل رابطه نمادهای فرهنگی و اصالت برند مقصد گردشگری با رفاه ذهنی گردشگران روستایی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن اخیر گردشگری به علت ایجاد درآمد، اشتغال زایی، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساخت کشورها به عنوان یک صنعت موردتوجه قرار گرفته است. بنابراین امروزه دولت ها در پی آن هستند با برنامه ریزی صحیح و حساب شده توریسم و گردشگری را در کشورشان گسترش دهند. گردشگری انواع متعددی دارد که یکی از محبوب ترین آن، گردشگری روستایی است. اهمیت و محبوبیت این نوع گردشگری تا آنجاست که بسیاری از متخصصان حوزه گردشگری معتقدند روستاها در آینده به یکی از مهم ترین مقاصد گردشگران تبدیل خواهند شد. لذا هدف از این پژوهش بررسی رابطه نمادهای فرهنگی و اصالت برند مقصد گردشگری با رفاه ذهنی گردشگران روستایی باتوجه به نقش میانجی درگیری فرهنگی بوده است. روش بکارگرفته شده در این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است. همچنین به دلیل اینکه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته و متغیرهای میانجی مورد مطالعه قرار گرفته اند، از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق مراجعه کنندگان به اقامت های بوم گردی در استان گلستان و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده گردید. نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت نمادهای فرهنگی مقصد گردشگری بر رفاه ذهنی اخلاقی و رفاه ذهنی لذت جویانه گردشگران روستایی می باشد. نمادهای فرهنگی بر اصالت برند مقصد گردشگری تأثیر مثبت دارد. رفاه ذهنی اخلاقی گردشگران روستایی بر رفاه ذهنی لذت جویانه گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین اصالت مقصد گردشگری در تأثیر نمادهای فرهنگی مقصد گردشگری بر رفاه ذهنی اخلاقی و لذت جویانه گردشگران روستایی نقش میانجی مثبت داشته است. همچنین درگیری فرهنگی پایدار در تأثیر نمادهای فرهنگی بر اصالت برند مقصد گردشگری نقش میانجی مثبت دارد.
ارزیابی شاخص های اجتماعی مؤثر بر محیط زیست شهری ازنظر ساکنین شهر بندرلنگه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گسترش لجام گسیخته مراکز شهری موجب افزایش نگرانی های محیط زیستی برای شهروندان شده است. یکی از راهکارها و روش های جلوگیری از تخریب محیط زیست شهری، افزایش آگاهی، نگرش و رفتار شهروندان به سمت ابعاد طبیعت گرایانه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های اجتماعی مؤثر در بروز آگاهی، رفتار و نگرش های محیط زیستی شهروندان شهر بندرلنگه صورت گرفته است. اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعداد 374 نفر از جامعه آماری شهر بندرلنگه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. متغیر های این پژوهش با استناد به پژوهش های پیشین، شامل مؤلفه های رفتار محیط زیستی(مجموعه ای از کنش های افراد نسبت به مسائل محیط زیست)، نگرش محیط زیستی (مجموعه ای از باورها و مرتبط با محیط زیست) و آگاهی محیط زیستی (شناخت و سواد مرتبط با محیط زیست) بوده و جمع آوری داده ها به روش پرسش نامه ای صورت گرفته است و داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . به منظور بررسی رابطه بین جنسیت و میزان دانش، نگرش و رفتار افراد از آزمون من- ویتنی و برای بررسی رابطه بین سطح تحصیلات با موارد نامبرده از آزمون کروسکال- والیس استفاده شد. بیشترین پاسخ دهندگان را از لحاظ جنسیت زنان گروه سنی 25 تا 40 و بیشترین پاسخ دهندگان از نظر تحصیلات، افراد دارای تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد شامل می شوند. پژوهش حاضر نشان داد علیرغم وجود آگاهی مناسب نسبت به وضعیت محیط زیست، اکثریت افراد در رابطه با محیط زیست، رفتار ضعیفی دارند. همچنین آگاهی های محیط زیستی نمی تواند تضمین کننده بروز رفتار و نگرش مناسب مردم باشد به این دلیل که در شکل گیری رفتارهای محیط زیستی، شرایط دیگری مثل عوامل ساختاری، توانایی فرد، تجربه و عادات نیز تأثیرگذار است.
تحلیل شبکه مسائل و پیش فرض های راهبردی شهرسازی و معماری کلان شهرهای کشور: کاربردی از تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA) و پدیدارسازی پیش فرض های راهبردی (SAST)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
216 - 230
حوزههای تخصصی:
مقدمه عدم یکپارچگی در نظام مدیریت شهری، بافت فرسوده و ناکارآمد شهری، گسترش حاشیه نشینی و بدمسکنی، ساختمان های ناایمن، گسترش تخلفات ساختمانی و ناکارآمدی و عدم بازدارندگی جرائم اخذشده، کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها در فضای پیراشهری و موارد مشابه به عنوان چالش ها و مسائل درهم تنیده حوزه شهرسازی و معماری کلان شهرهای کشور مطرح است. مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استان ها، نهادی غیردولتی و مستقل است که به منظور ایجاد شبکه همکاری و بسترسازی برای تبادل تجربیات و اتخاذ تصمیمات مشترک در راستای تحقق هرچه بهتر مفاد قانون شوراها و تحقق مأموریت های شهرسازی و معماری مصوب در اسناد فرادست و مشارکت مؤثر در سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و تهیه طرح های شهری تشکیل شده است. پژوهش حاضر به تحلیل شبکه مسائل مطرح شده در دو اجلاس مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استان های کشور و ثبت تجارب رؤسای اجلاس، مبتنی بر طرح یک فرایند یادگیری در عمل به منظور شناسایی پیش فرض های راهبردی مسائل دارای اولویت می پردازد. مواد و روش برای این منظور، ابتدا مضامین مطرح شده در دو اجلاس مجمع رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری مورد بررسی قرار گرفت. موضوعات مطرح شده در دو اجلاس شامل: جهش تولید مسکن؛ بازآفرینی شهری (نوسازی و احیای بافت فرسوده و ناکارآمد شهری)؛ بازآفرینی شهری (نوسازی و احیای بافت تاریخی و فرهنگی)؛ حریم شهرها؛ تخلفات ساختمانی؛ املاک قولنامه ای و فاقد سند رسمی؛ مسائل شهرهای جدید؛ هوشمندسازی شهری؛ ساختمان های ناایمن؛ تاب آوری شهری و مدیریت بحران شهری؛ الگوهای معماری و شهرسازی؛ حکمروایی و مدیریت یکپارچه شهری؛ اقتصاد شهر و منابع درآمدی پایدار شهر؛ طرح های توسعه پایدار شهری؛ حقوق عمومی و خصوصی در شهرسازی؛ نشاط شهری؛ کاربری املاک و اراضی؛ گروه های آسیب پذیر؛ صدور پروانه و مجوز ساختمان؛ دانش تخصصی معماری و شهرسازی شناسایی شد. پس از استخراج محورهای موضوعی و مسائل مطرح شده، با توجه به درهم تنیدگی مسائل، شبکه مسائل به منظور یافتن مسائل کلیدی با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA) مبتنی بر شاخص های مرکزیت درجه ورودی و خروجی با استفاده از نرم افزار Ucinet و Net Draw مورد تجزیه وتحلیل قرار داده شد. با توجه به نتایج تحلیل شبکه مسائل مطرح شده، مسائلی که دارای بیشترین مرکزیت درجه خروجی در شبکه مسائل بودند، به عنوان مسائل کلیدی در نظر گرفته شدند. یافته ها منطبق با یافته های تحلیل شبکه هفت مسئله کلیدی شامل: عدم استفاده از ظرفیت های قانونی نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری؛ گسترش تخلفات ساختمانی و ناکارآمدی و عدم بازدارندگی جرائم اخذشده؛ عدم یکپارچگی در نظام مدیریت شهری؛ عدول از ضوابط و مقررات شهرسازی طرح های توسعه شهری و تغییر گسترده کاربری در کمیسیون ماده 5؛ کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها در فضای پیراشهری؛ تشدید بحران های شهری (بحران آب، بحران های محیط زیستی، زلزله، فرونشست و...) و بی توجهی به ظرفیت های درون بافت شهری در طرح جهش تولید مسکن شناسایی شد. در ادامه، پیش فرض های راهبردی هر یک از مسائل با توجه به بررسی پیشینه و نیز مضامین راهبردی مطرح شده احصا و طراحی پرسشنامه با استفاده از روش شناسی پدیدار سازی و آزمودن پیش فرض های راهبردی (SAST)، پیش فرض های راهبردی مسائل کلیدی مبتنی بر میزان اهمیت و میزان اطمینان از درستی پیش فرض با مشارکت خبرگان رتبه بندی و منطقه برنامه ریزی مطمئن شناسایی شد. به عنوان نمونه، پیش فرض های راهبردی مسئله عدم استفاده از ظرفیت های قانونی نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری در منطقه برنامه ریزی مطمئن شامل سیاست های تشویقی برای توانمندسازی و بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری، الزام ورود شهرداری ها به ورود به مقوله بازآفرینی شهری و عمل به وظایف قانونی مندرج در بندهای 14 و 21 شهرداری ها و فعال کردن کارگروه های بازآفرینی شهری؛ ارائه مشوق ها و تسهیلات کاربری های مسکونی و ساختمان های تجاری خدماتی اداری درمانی و عمومی واقع در بافت فرسوده شهری و بررسی تجارب کشورهای در حال توسعه در مواجهه با بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری مورد توافق نسبی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری واقع شده است. در خصوص سایر مسائل بحرانی نیز راهکار مورد توافق نسبی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری ارائه شد. نتیجه گیری رویکرد ترکیبی پیشنهادی، کاربردی از مدیریت پیچیدگی در تحلیل شبکه مسائل و آشکارسازی راهبردهای مورد توافق نسبی ذی نفعان درگیر است و کارایی آن در مسائل مطرح شده مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون شهرسازی و معماری کلان شهرها ارائه شده است. در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود پژوهشگران هنگام برگزاری اجلاس مجمع رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری حضور یابند و طرح مداخله در فرایند عمل شکل گیرد. به طوری که مباحثه ها به شکل ساختاریافته میان اعضای مجمع شکل گرفته و درنهایت، جمع بندی اجلاس با توجه یادگیری مسئله محور در عمل ارائه شود. علاوه بر آن، با تمرکز بر مسائل بحرانی مطرح شده و نیز پیش فرض های راهبردی در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود ذی نفعان مسئله و راهبردها تجزیه وتحلیل شود و سازوکار پیاده سازی راهبردها با مراجعه به ذی نفعان و تعیین نقش و حدود وظایف و مسئولیت هر یک از ذی نفعان کلیدی، زمینه برای برنامه ریزی حل مسائل و پاسخ گویی ذی نفعان مهیا شود.
مکان یابی پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر احداث پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در دستور کار سازمان های پیشگیری و مدیریت بحران کلان شهرها قرارگرفته است. یکی از موارد قابل توجه قبل از احداث این پایگاه ها مطالعه، بررسی و انتخاب مکان جغرافیایی مناسب برای استقرار این نوع کاربری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. در این پژوهش ما به دنبال یافتن بهترین مکان برای پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی کلان شهر کرج می باشیم. بر این اساس ابتدا عوامل و معیارهای موثر در مکان یابی پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران شناسایی شد. پس از مشخص کردن معیارهای طبیعی و انسانی مؤثر با استفاده از تکنیک مقایسه زوجی (AHP) و نرم افزار (Expert choice) اقدام به وزن دهی این معیارها گردید. در مرحله بعد کلیه لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با یکدیگر ترکیب شدند و نقشه مکان یابی پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی شهر کرج در 5 طبقه (کاملاً مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و کاملاً نامناسب) طبقه بندی و پنج موقعیت مکانی نیز به عنوان مکان های پیشنهادی جهت احداث این پایگاه معرفی شد. در نهایت با مشورت و نظرات کارشناسان مدیریت بحران، بر اساس پنج معیار شبکه دسترسی به جاده ها، ثقلیت و مرکزیت جغرافیایی، زمین با مساحت بزرگ تر و مناسب تر، فاصله از گسل و مجاورت و نزدیکی با بیمارستان، منطقه ای در مجاورت ترمینال شهید کلانتری کرج به عنوان بهترین مکان جهت احداث پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی کلان شهر کرج انتخاب گردید.
امکان سنجی بکارگیری پنل های خورشیدی جهت تامین انرژی شهرستان فردیس با استفاده از تصاویر حرارتی و سیستم اطلاعات جغرافیایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
633 - 650
حوزههای تخصصی:
خورشید به عنوان منبع انرژی، سرآغاز حیات و منشأ تمام انرژی های دیگر شناخته شده است. تابش جهانی خورشید یکی از سازه های بنیادی هر گستره اقلیمی شمرده می شود. از این رو، شناخت ویژگی ها و نیز پیش بینی این سازه های اساسی، تاثیر زیادی در برنامه ریزی های وابسته به انرژی دارد. استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل های سنجش از دور به عنوان ابزاری مناسب و کم هزینه برای تخمین تابش خورشیدی، در سال های اخیر بوده است. جهت انجام این پژوهش، از تصاویر مربوط به سال 2020 ماهواره لندست 8 سنجنده OLI و سنجنده TIRS و الگوریتم سبال استفاده شد. از نرم افزارENVI جهت تصحیحات هندسی، اتمسفری و رادیومتریک تصاویر ماهواره ای و همچنین اجرای محاسبات مربوط به مدل سبال و از نرم افزار ArcGIS جهت ایجاد پایگاه داده، تحلیل های مکانی، عملیات کارتوگرافیکی و در نهایت پیاده کردن مدل استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد که میانگین بیشترین تابش موج کوتاه ورودی به میزان 901 وات بر مترمربع در سال 09/08/2020 و کمترین مقدار در سال 10/09/2020 به میزان 381 وات بر مترمربع بوده است. تفاوت در مقدار تابش خالص رسیده به زمین در منطقه مورد مطالعه، ناشی از تفاوت زاویه تابش خورشید و تعداد ساعات آفتابی در ماه های مختلف سال است. در نهایت می توان نتیجه گرفت که تابش خورشیدی در منطقه، در سال مورد بررسی پتانسیل لازم برای اجرای طرح های فتوولتائیک خورشیدی را دارا می باشد.
Investigating Barriers to Participation of Rural Women from the Perspective of the Community-Oriented Approach (Case Study: Rural Women of Lasht Nesha District)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
25 - 43
حوزههای تخصصی:
Purpose-Women's participation in decision-making processes is a prerequisite for achieving sustainable development in local communities. However, despite the importance and necessity of involving all members of society in various aspects of development, unfortunately, due to various reasons (economic, social, cultural, and institutional), insufficient attention has been given to this matter. Consequently, the role of women's participation in rural development is significantly weak. Therefore, one crucial aspect of rural development planning is to focus on the participation of rural women and examine the obstacles they face.Design/methodology/approach -This research is descriptive-analytical in terms of its practical purpose and methodology. The data collection tools consisted of questionnaires and interviews conducted with a sample of 378 women from the villages of Lasht Nesha district in Rasht city. Descriptive statistics and exploratory factor analysis were used to analyze the data.Findings-The test results revealed that five categories of factors constitute the primary obstacles to rural women's participation in the villages of Lesht-nesha district. These categories include: the status of social capital, education, health, and social characteristics, explaining a variance value of 17.32% motivation, self-awareness, and cognitive characteristics, explaining a variance value of 16.83% financial and economic status and characteristics, explaining a variance of 12.43% beliefs, community customs, and cultural characteristics, explaining 8.86% of the variance; and justice, gender equality, and institutional-political characteristics, explaining 8.55% of the total variance.Originality/value - Overall, the results indicate that the barriers related to the social capital status, education, health, and social characteristics are more relevant to the participation of rural women.
سنجش اثرگذاری ساختارهای سازمانی- نهادی و ساز و کار عمل آن ها در گسترش منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
198 - 214
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دهه های اخیر رشد مناطق شهری در سراسر جهان به موضوعی چالش برانگیز بدل شده و درک نیروها و سازوکارهای محرک پراکنده رویی شهری به منظور ارائه راهبردهای مؤثر مهار رشد شهری، دارای اهمیت ویژه ای است. پدیده پراکنده ر ویی شهری منطقه ای به عنوان یکی از تغییرات فضایی با الگوی پراکنده رویی شهرها در مناطق کلان شهری مرتبط است. بنابراین، درک پویایی های پراکنده رویی شهری - منطقه ای، امری حیاتی و مهم است، زیرا رشد و گسترش فضایی شهرها و مناطق کلان شهری، نه تنها باعث تبدیل فزاینده زمین های کشاورزی به شهرها شده، بلکه تقاضا برای منابع طبیعی جدید را که برای محیط زیست جهانی بسیار حیاتی هستند نیز افزایش داده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در خصوص رشد فضایی منطقه کلان شهری، شاهد رشد نامتعارف منطقه مادرشهری و رشد فضایی گسسته آن هستیم. رشدی که در دوره 50 ساله اخیر مراحل گوناگونی را طی کرده و پیامدهای آن در قالب شکل گیری منطقه شهری، گسیختگی حومه ای و زوال مادرشهر اصلی نمود فضایی یافته است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، ساختارها و سازوکارهای سازمانی نهادی محرک رشد فضایی فزاینده منطقه کلان شهری تهران به عنوان یکی از عوامل مهم شکل دهنده فرایندهای رشد شهری مورد سنجش قرار گرفته اند. مواد و روش بر پایه پیشینه مطالعاتی و همچنین ماهیت موضوع، تلاش شد از روش های ترکیبی (تلفیقی از داده های کمی و کیفی) برای درک میزان اثرگذاری سازوکارها و درک علل به وجودآمده بر شکل گیری ساختارهای فضایی توسعه این منطقه استفاده شود. کدگذاری کیفی داده های حاصل از مصاحبه با 18 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران شهری و کارشناسان سازمان ها و نهادهای ذی ربط، امکان شناسایی مقولات کلیدی اصلی، محوری و مؤلفه های تشکیل دهنده مقولات محوری سازمانی نهادی اثرگذار بر رشد منطقه کلان شهری تهران را فراهم آورد. سپس، بر مبنای نتایج این کدگذاری ها پرسشنامه ای مشتمل بر 52 سؤال محوری تنظیم شد. سنجش نحوه اثرگذاری سازوکار عمل ساختارهای سازمانی نهادی (به تفکیک 3 بخش سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی، نهادها و ادارات محلی و نهادهای نیمه رسمی) با کمک محاسبه میانگین وزنی مقولات محوری و مؤلفه های شکل دهنده سازوکار ها و رتبه بندی این مقولات و مؤلفه ها صورت گرفته است. سنجش میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در قالب طیف لیکرت انجام پذیرفت. با بررسی نتایج پرسشنامه ها و محاسبه ارزش میانگین وزنی، سازوکار اثرگذاری هر یک از مقولات محوری و مفاهیم شکل دهنده آن ها مشخص شد که در مجموع، رتبه بندی میانگین وزنی امتیازهای تخصیص داده شده، مشخص کرد کدام مقوله های محوری و مؤلفه های شکل دهنده آن ها بیشترین میزان امتیاز را کسب کرده و بالاترین سهم را در رشد بیرونی فزاینده منطقه کلان شهری تهران داراست. یافته ها نتایج نشان می دهند تأثیرگذاری نهادها و ادارات محلی با ارزش میانگین 4/25 بین ساختارهای کلان سازمانی نهادی، بیشترین میزان اثرگذاری بر رشد بیرونی تصاعدی منطقه کلان شهری تهران را داشته و سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با نمره میانگین 4/17، 3/96 در رتبه دوم و سوم قرار دارند. بین سازوکارهای اثرگذار، مؤلفه خلأ نظارتی نهادها و ادارات محلی با میانگین وزنی 4/46 بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و مؤلفه های خلأ نظارتی منتج از ضعف تقسیمات سیاسی، از بین سازوکار های نهادها و ادارات محلی و همچنین، فقدان ابزارهای نظارتی مؤثر و نبود مرجع نظارتی واحد در برخورد با فرایندهای غیررسمی در میان سازوکار های سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با میانگین وزنی 4/50 و 4/42 بیشترین میزان اثرگذاری را بر تصرف اراضی و رشد منطقه کلان شهری تهران گذاشته اند. نتیجه گیری مطابق نتایج به دست آمده، نهادها و ادارات محلی در مجموع از طریق سازوکار های ضعف عملکرد مدیریتی، خلأ نظارتی و تخلفات و فرایندهای غیررسمی، بیشترین تأثیر را در تصرف اراضی منطقه دار ند. در حالی که سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی منطقه به ترتیب با نمره میانگین 4/17 و 3/96 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. درواقع، با حرکت به سمت حریم و پیرامون کلان شهر تهران و سایر شهرها و روستاهای استان به دلیل ساختارها و دلایل بنیادینی نظیر فقدان رویکرد منطقه گرایی در ساختارهای فاقد جامع نگری و ماهیت غالب سیاستگذاری مناطق کلان شهری و ساختارهای قانونی نظیر مکفی نبودن قوانین در حریم و خارج از حریم، فعل و انفعالات موجود در این محدوده ها، آن چنان که باید مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین خلأ شکل گرفته منتج از حفره های قدرت در این محدوده ها، بستر مناسبی را برای رخنه کردن و تشدید فساد اداری رایج بین برخی کارکنان و مسئولان نهادها و ادارات محلی واقع در این حوزه ها فراهم آورده است. بدیهی است با فاصله گرفتن هر چه بیشتر از نواحی مرکزی و حرکت به سمت سطوح خردتر تقسیمات سیاسی منطقه، این خلأ نظارتی افزایش می یابد.