فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
45 - 56
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای جمعی به میزان استفاده از آن مکان و حضور انسان وابسته است. انسان به صورت پیوسته با مکان همراه بوده و نوعی تعامل در آن را ایجاد کرده که منجر به شکل گیری روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضای باز جمعی شده است. در دهه های اخیر، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در برخی فضاهای باز موجب از بین رفتن اهمیت و نقش فضا شده است. همچنین عدم استفاده از معیارهای فضاهای باز عمومی برای اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این رو شناخت معیارهای ایجاد کننده و ارتقادهنده اجتماع پذیری در فضاهای باز جمعی به منظور رونق بخشیدن به این گونه فضاها در مقیاس های مختلف ضروری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی محیط های مسکونی و تأثیر آن در ایجاد تعامل بین کاربران و پاسخ به این پرسش که حضور افراد در این فضاها چگونه منجر به اجتماع پذیری فضای باز جمعی و عاملی در جهت موفقیت فضا می شود، انجام شده است. از این رو چهار فضای باز مشترک جمعی در مقیاس مجتمع های سکونتی در منطقه شش شهرداری شهر شیراز انتخاب شد. این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش پیمایش و با استفاده از ابزار سنجش پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه 488 نفر از ساکنان مجتمع مسکونی است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تحلیل و دسته بندی ابعاد در سطح نظریه مکان و استخراج هفت مؤلفه مؤثر بر کیفیت فضاهای جمعی و اجتماع پذیری (که شامل ایمنی و امنیت، انعطاف پذیری، نفوذ پذیری، فعالیت پذیری، تعامل اجتماعی، هویت مکان و ادراک محیط است) در چگونگی برقراری تعامل و ارتباط کاربران محیط چهار نتیجه حاصل گردید. نخست ایجاد آفرینش فضاهایی پویا، دوم ایجاد فضاهای جمعی، سوم پیوستگی و تعامل و چهارم تقویت درک متقابل از رفتارهای محیط کیفیت مکان های باز جمعی را می توان ارتقا بخشید.
ارزیابی و تحلیل ترجیحات معیارهای سرزندگی شهری در خیابان ولیعصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های مشارکت دادن شهروندان در خلق فضاهای عمومی سرزنده، سنجش ادراکات، سلایق و ترجیحات آن ها از معیارهای مؤثر بر سرزندگی شهری است. در راستای این هدف، سه سکانس از خیابان ولیعصر تهران در پژوهش حاضر موردمطالعه قرار گرفت. بدین منظور، روش تحقیق ترکیبی بر اساس طرح «متوالی تبیینی» بکار گرفته شد و سه گروه از شهروندانِ مرتبط با خیابان ولیعصر شامل «کاربران عبوری»، «شهروندان مطلع» و «مغازه داران» برای نمونه گیری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده میدانی انجام شد و 7 مؤلفه کلیدی سرزندگی با 65 سؤال ارزیابی گردید. بر اساس نتایج، در نگاه کاربران خیابان ولیعصر، مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر سرزندگی این خیابان، اغلب جزو متغیرهای غیر کالبدی هستند که از میان آن ها حضور زنان در فضای خیابان، امکان پرسه زنی، اولویت پیاده بر سواره، تنوع در پوشش و رفتار و وجود امنیت اهمیت بیشتری نسبت به سایر معیارها دارند. در ادامه، برای هر یک از 7 مؤلفه سرزندگی، یک الگوی مفهومی شناسایی شد که این الگوها نشان دهنده برخی از ویژگی های اجتماعی شهر تهران بودند. همچنین تفاوت های فضایی موجود بین بخش های شمالی و جنوبی خیابان، در ارتباط با پایگاه اجتماعی اقتصادی طبقات مختلف قابل تبیین است. درنهایت این نتیجه به دست آمد که فرایند برنامه ریزی برای فضاهای عمومی با رویکرد سرزندگی در یک شهر چند هویتی و طبقاتی مانند تهران، تنها در صورتی می تواند به نتیجه مطلوب برسد که دو پیش شرط اساسی «توجه به ساختارهای کلان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی» و «توجه به علایق و ترجیحات تمام کنشگران فضای عمومی» را مدنظر قرار دهد.
Factors Affecting Rural Tourism Cluster Development (Case Study: Ashtaran Village, Touyserkan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Villages are full of new and undiscovered opportunities that can be explored in a timely manner to create opportunities and new businesses for the villagers. In this regard, those approaches are sustainable that, due to changes in technology and the market, constantly assess market and technological needs and provide a more appropriate employment model. To this end, development through business clusters has recently been considered by economic and industrial policies.
Design/methodology/approach- The main purpose of the study was to investigate factors affecting rural tourism cluster development via a quantitative approach. The statistical population consisted of two groups of experts in Hamadan province with 21 individuals and 360 rural households. A total of 185 rural households were randomly selected using the Krejcie and Morgan table. This research was an applied research that investigated the contribution of each independent variable in explaining the dependent variable (rural tourism cluster development) using structural equation modeling through Smart PLS6 software.
Findings- The results showed that in the structural model of research, the highest effect (β=0.420) belonged to institutions on rural tourism development and the relationship was positive and significant. In total, 56 percent of the dependent variable of tourism development in Ashtaran village is explained by four factors: institutions, tourism infrastructure, economic capacities and tourism services.
ارزیابی مولّفه های مؤثر بر امنیت فضاهای عمومی شهری و تلاش جهت ارتقای آنها (مطالعه موردی: پاک بعثت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای عمومی شهری بستر رشد و تکامل جامعه شهری می باشند. آرامش و احساس امنیت در این گونه فضاهای شهری ضرورتی انکارناپذیر است و عدم توجه به آن تهدیداتی را در عرصه شهر و پیرامون آن به وجود می آورد. ناامنی و اضطراب اجتماعی در این فضا مانع از رشد و توسعه می گردد. فضاهای عمومی از جمله پارکها به عنوان بستر و زمینه ساز ایجاد تعاملات و مراودات اجتماعی، بیش از هر محیط شهری نیازمند امنیت است. در فرایندهای برنامه ریزی شهری امروزه توجه به مولفه امنیت در فضاهای عمومی شهری و تدوین سیاستهای مناسب جهت ارتقاء آن به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه قرار گرفته است. در این میان ساماندهی فضای شهری به موازات توجه به الگوهای رفتاری مردم و مصرف کنندگان در دستیابی به امنیت فضایی نواحی شهری بسیار مورد توجه می باشد. روش: این تحقیق با هدف ارائه شاخص های تأثیرگذار بر ارتقای امنیت در فضاهای عمومی شهری به مطالعه بر روی امنیت از بعد کالبدی، کارکردی، رفتاری به طور عام و در فضای پارک بعثت به صورت خاص پرداخته است. پس از مطالعه بر روی فضای مورد نظر شاخص هایی را جهت سنجش میزان امنیت موجود در فضای پارک استخراج و در قالب پرسشنامه بین استفاده کنندگان از فضای پارک ارائه گردیده است. یافته ها: تحلیل های آماری (رگرسیون تک متغیره و آزمون فریدمن) نشان می دهد که بین متغیرهای وابسته و مستقل با اطمینان ٩٩ درصد رابطه معنی داری وجود دارد همچنین بین شاخص های مورد نظر با شاخص امنیت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.. نتیجه گیری: نتایج حاصله حاکی از آن است که افزایش، تنوع و بهبود کارکردهای موجود در پارک و محدوده اطراف آن می تواند بر میزان امنیت موجود تأثیر مستقیم گذارد.
ارائه مدل اکتشافی- تجربی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح های جامع شهری (مطالعه موردی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1391 - 1408
حوزههای تخصصی:
به رغم صرف هزینه های کلان برای تهیه طرح جامع شهری، شواهد نشان می دهد این طرح در بسیاری از فضاهای شهری کشور با مشکل و چالش عدم تحقق پذیری مواجه است. هدف از پژوهش حاضر، که با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است، شناسایی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح جامع شهری در کلان شهر شیراز است. جامعه آماری را مدیران و کارشناسان شهری و همچنین استادان دانشگاهی متخصص تشکیل می دهد که از میان آن ها 170 نفر نمونه آماری درنظر گرفته شده اند. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده های مورد نیاز پرسش نامه محقق ساخته است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Amosاستفاده شده است. نتایج نشان داد پنج عامل شناسایی شده مهم ترین بازدارنده های تحقق پذیری طرح جامع در محدوده مطالعاتی اند که توانسته اند 7/69 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش را تبیین کنند. عوامل شناسایی و درصد تبیین هر یک به ترتیب اهمیت عبارت اند از: ضعف عوامل مدیریتی (09/20)؛ ضعف فرایند تهیه، تدوین، و تصویب طرح (9/13)؛ بنیان مالی و اقتصادی ضعیف نهادهای متولی (15/13)؛ موانع اداری - قانونی (38/11)؛ و بی اعتنایی به بسترهای مشارکتی(18/11). همچنین، نتایج پژوهش نشان داد مدل تجربی نهایی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح جامع با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری در کلان شهر شیراز از برازش مناسبی برخوردار است و تأییدکننده مدل اکتشافی شناسایی شده است. همچنین، نتایج نشان داد نظارت دقیق علمی بر فرایند تهیه و تصویب و اجرای طرح، ممانعت از دخالت آرایشخصی و دیدگاه های سیاسی در فرایند تهیه، تصویب و اجرای طرح،و درنظرگرفتن مشارکت و همکاری شهروندان در همهمراحل تهیه، تصویب،و اجرای طرح به ترتیب با 145، 138، و 135 مورد تکرار مهم ترین راهکارهای عملیاتی برای رفع موانع شناسایی شده اند.
ارائه الگوی ارزیابی توزیع فضایی فعالیت(اشتغال و بیکاری) زنان در شهرستان های ایران با استفاده از سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اشتغال از مهم ترین مباحث مورد توجه درکشورها در حال توسعه و توسعه نیافته محس وب می شود و مقوله ای اقتص ادی، اجتماعی و سیاسی است که باید به آن توجه ویژه شود. از آنجا که نیروی انسانی یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل تولید محسوب می گردد، از طریق مشارکت در تولید چه به لح اظ فیزیکی(نیروی کار) و چه به لحاظ فکری، مدیریتی و تکنولوژیکی می تواند نقش بسیار برجسته ای را در رون د تولی د ایف ا نماید، بنابراین لازم است که زمینه های اشتغال نیروی انسانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه هر یک از (شهرستان های )کشور به لحاظ بهرمندی از شاخص های اشتغال زنان و تبیین میزان شکاف بین مناطق کشور در زمینه ی بهره مندی از شاخص های مذکور انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. در این تحقیق شهرستان های کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 6 شاخص در قالب 2 مولفه استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از سیستم دانش بنیان با استفاده از منطق فازی و نرم افزار متلب و نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که بین استان ها و شهرستان های کشور از لحاظ بهره مندی از شاخص های اشتغال زنان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد به طوری که از یک سو، مشارکت اقتصادی زنان با 21/44 درصد در 168 شهرستان در وضعیت خوب و رو به بهبود قرار دارند و از سوی دیگر، بالابودن نرخ بیکاری زنان در استانهای کشور از نظم خاصی پیروی نکرده و هر جا شرایط برای کار و اشتغال فراهم بوده است از نرخ بالایی برخوردار شده است که بخش هایی از سیستان در درجه پایین مشارکت اقتصادی و لکه هایی از غرب،کرمانشاه، لرستان و جنوب غرب، در درجه دوم قرار دارند. درجه مشارکت اقتصادی در خوش بینانه ترین حالت شامل اصفهان، یزد، خراسان جنوبی و لکه هایی از بوشهر و هرمزگان و جزایر جنوبی از مشارکت بالایی برخوردار بوده که شرایط خاص اقتصادی این مناطق در این امر دخیل است.
آینده پژوهی تحولات ژئوپلیتیک انرژی در ایران با تاکید بر جایگاه انرژی های پاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این مقاله درراستای پاسخگویی به سوال تحقیق که عبارت است از: " ظرفیت های انرژی های پاک چه تاثیری بر ژئوپلیتیک انرژی ایران خواهد داشت؟" با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای در بخش ادبیات تحقیق و روش سناریونویسی درصدد آینده پژوهی تحولات ژئوپلیتیک انرژی در ایران با تاکید بر جایگاه انرژی های پاک برآمده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است: سناریوی مطلوب تحولات ژئوپلیتیک انرژی در ایران با تاکید بر جایگاه انرژی های پاک توسعه زیرساخت های موجود و افزایش توان تولید انرژی از یک سو و جذب سرمایه و احداث نیروگاه های جدید در مناطق دارای ظرفیت های مساعدِ بهره برداری از انرژی های پاک می باشد.بر اساس این سناریو بهبود بهره برداری از ظرفیت های انرژی های پاک سبب افزایش تولیدکنندگان و به تبع آن اشتغالزایی از یک سو و افزایش گزینه های پیش روی مصرف کنندگان، کاستی های موجود در زمینه تامین انرژی شهروندان و، افزایش همکاری ها در زمینه بین المللی و نقش آفرینی گسترده در حوزه انرژی های پاک (بهره برداری، صادرات و...) می باشد. در این زمینه سناریوی ممکن ، با توجه به اینکه ایران لحاظ جغرافیایی و طبیعی ظرفیت های بالقوه و قابل توجهی را دارا می باشد توسعه زیرساخت ها ، شکوفایی و به تبع آن افزایش تاثیرگذاری ایران در تحولات بازار انرژی و تبدیل شدن به یکی از قطب های این حوزه در سطح منطقه ای، می باشد.
سنجش ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری (موردمطالعه: روستاهای ساحلی دهستان دابوی شمالی - شهرستان محمودآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
318 - 331
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق شناخت و تبیین وضعیت ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن در روستاهای درویش آباد و چاکسر از شهرستان محمودآباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه سرپرستان خانوار روستاهای ساحلی درویش آباد و چاکسر در محدوده دهستان دابوی شمالی از شهرستان محمودآباد است. تعداد جامعه آماری این تحقیق 343 خانوار است و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 200 سرپرستان خانوار به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی ساده مورد انتخاب قرار گرفته اند. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعات نشان می دهد که به طورکلی ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری بالاتر از حد متوسط و میانگین عددی مفروض است. بنابراین هنوز ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان به آستانه اشباع نرسیده است. همچنین نتایج بیانگر آن است که در بین عوامل مؤثر بر سطح ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان، متغیرهای نگرش ساکنین نسبت به اثرات اقتصادی توسعه گردشگری دارای بیشترین تأثیر مستقیم معنادار و متغیر نگرش ساکنین نسبت به اثرات محیطی توسعه گردشگری دارای بالاترین تأثیر معکوس معنادار بر ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان بوده اند.
تحلیل رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی: نقش یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
332 - 349
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش تعاونی های کشاورزی در توسعه کشاورزی و روستایی، نیاز به شناسایی عواملی که موجب بهبود رقابت پذیری این سازمان ها می شود، به شدت محسوس است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه و میزان ارتباط یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و رقابت پذیری است. پژوهش حاضر به روش آمیخته اکتشافی انجام گرفت؛ جامعه آماری در بخش کیفی شامل 25 نفر از صاحب نظران بخش تعاونی بود و در بخش کمی شامل 335 نفر از اعضای تعاونی ها بود که به روش طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای کیفی به کمک نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک برنامه لیزرل استفاده شد. مؤلفه های یادگیری سازمانی در ابعاد یادگیری تیمی، مدیریت دانش در تعاونی ها، تفکر سیستمی و فرهنگ سازمانی یادگیرنده، مؤلفه های نوآوری سازمانی در ابعاد نوآوری در بازار، حمایت از نوآوری، نوآوری در رفتار، نوآوری در راهبرد و نوآوری تولیدی و فرآیندی و مؤلفه های رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی در ابعاد توسعه بازار مالی، آمادگی فنی و تکنولوژی، اندازه و کارایی بازار در دسترس و انطباق با محیط بیرون شناسایی شدند. در بخش کمی مشخص شد که یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی می توانند 41 درصد از تغییرات رقابت پذیری، و یادگیری سازمانی می تواند 55 درصد از تغییرات نوآوری سازمانی را در تعاونی های کشاورزی تبیین نماید.
بررسی ارتباط بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز و کیفیت زندگی شهروندان در حوزه پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
107 - 122
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی برکیفیت زندگی افراد تأثیرگذار است که از جمله آنها میزان صنعتی شدن محدوده زندگی می باشد. تداوم تعهد فرد به نظام اجتماعی ریشه در رضایت از کیفیت زندگی خود، وضعیت جامعه و به طور کلی شرایط زندگی فرد دارد. هر فرد از طریق تحلیل شرایط پیرامون خود، می تواند اوضاع فردی خویش را دریافته و به ارزیابی آن بپردازد. عواطف مثبت در مورد شرایط خود اگرچه عنصری ذهنی است، ریشه در شرایط عینی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با کیفیت زندگی شهروندان در حوزه پارس جنوبی ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال به بالای شهرستان های عسلویه و کنگان می باشد که تعداد 376 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران بدست آمده مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و معادلات ساختاریSmart PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با میزان کل کیفیت زندگی (34/0 -P= ) و شاخص های آن یعنی کیفیت زندگی اجتماعی (37/0 -P= )، کیفیت زندگی روانی (36/0 -P= )، کیفیت زندگی جسمانی (30/0 -P= ) و کیفیت زندگی خانوادگی (39/0 -P= ) ارتباط منفی و معکوس وجود دارد. اما بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با کیفیت زندگی اقتصادی ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان می دهد که پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز بر کیفیت زندگی تأثیر متوسط داشته (513/0-) و متغیر پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز در مجموع (263/0) از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می کند.
ارزیابی سطوح توسعه یافتگی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره در بخش های استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تعیین و شناسایی سطوح توسعه یافتگی اصلی مهم در تدوین سیاست ها و برنامه های توسعه محسوب می شود و نتایج آن به عنوان راهنمایی سودمند توسط سیاست گذاران و برنامه ریزان در جهت شناسایی محروم ترین و توسعه یافته ترین مناطق استفاده می گردد. در راستای این مهم، ارزیابی سطوح توسعه یافتگی بخش های استان گیلان لازم و ضروری به نظر می رسد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری همه بخش های استان گیلان (43 بخش) است که براساس 298 متغیر و 93 شاخص در پنج گروه شاخص ترکیبی (محیطی- اکولوژیک، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی، و کالبدی) رتبه بندی شده اند. شاخص های موردمطالعه با استفاده از آخرین داده های موجود سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 استان گیلان جمع آوری، با روش تقسیم بر میانگین استاندارد، با بهره گیری از مدل مؤلفه اصلی هم وزن، و سپس با استفاده از روش های تاکسنومی عددی، تحلیل خوشه ای، تحلیل سلسله مراتبی، تاپسیس، موریس، و تحلیل شبکه رتبه بندی شده اند و با تحلیل نتایج بخش های استان در پنج گروه توسعه یافتگی بالا (10 بخش)، توسعه یافتگی متوسط (7 بخش)، گذار به توسعه یافتگی (8 بخش)، محروم (9 بخش)، و محرومیت شدید (9 بخش) سطح بندی شده اند و جایگاه هر یک از بخش ها در سطوح توسعه با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی مشخص شده است. درنهایت، با مقایسه سطوح توسعه یافتگی در سال های 1385 و 1390 نشان داده شده است در طی این دوره پنج ساله از تعداد بخش های موجود در سطوح محرومیت شدید و محروم کاسته و به تعداد بخش های موجود در سطح بالای توسعه یافتگی افزوده شده است.
ارزیابی زندگی شبانه شهری با تأکید بر اقتصاد شبانه مطالعه موردی: خیابان کمال اسماعیل اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
تغییرات عمده در ساختار و سبک زندگی روزمره در دهه های اخیر، مانند تغییر در زمان کار، اوقات فراغت، توجه به زندگی درون شهری و اضطرار زمانی باعث ایجاد مفهوم زندگی شبانه و شهرهای بیست وچهارساعته گشته است. مفهوم زندگی شبانه دارای معیارهای متنوع و درهم تنیده بسیاری است. رویکرد اصلی این مقاله توجه به معیار اقتصاد شبانه، به عنوان یکی از مهم ترین معیارها و ستون فقرات مفهوم زندگی شبانه شهری می باشد. این نوشتار ضمن بررسی آرای نظریه پردازان مختلف در باب مفهوم زندگی شبانه در فضای شهری، اهداف آن و اهمیت معیار اقتصاد شبانه، به تدوین مجموعه ای از شاخص ها پرداخته تا بتواند فاصله وضع موجود را با وضعیت آرمانی موردسنجش قرار داده، میزان موفقیت مفهوم زندگی شبانه را در راستای معیار اقتصاد شبانه اندازه گیری نماید. برای دستیابی به این هدف، بخشی از خیابان کمال اسماعیل اصفهان به صورت مورد پژوهی و با استفاده از روش ترکیبی و بهره گیری توأمان از روش های کمّی و کیفی، جهت درک همه جانبه موضوعات، موردبررسی قرارگرفته است. در طول پروژه از روش های برداشت میدانی، مشاهده، مشاهده رفتار (ریتم آنالیز) و مصاحبه بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از بررسی ها بر روی نمونه موردمطالعه نشان داد که فقدان مکان های سوم، کم بودن زمان فعالیت کاربری های مستقر، ضعف در انعطاف پذیری پلاک ها، جداره غیرفعال و خسته کننده، تراوش اندک کاربری ها در محدوده ای بسیار ناچیز و هم چنین عدم روشنایی مناسب سبب کاهش کیفیت معیار اقتصاد شبانه، باوجود همه پتانسیل ها، و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی شبانه شهری شده است.
به کارگیری مدل تحلیل مسیر برای ارزیابی طرح ناحیه محوری با معیارهای شهرداری الکترونیک (مطالعه موردی: منطقه 6 و 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
971 - 992
حوزههای تخصصی:
پس از رشد سرسام آور شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری، شهرهای بزرگ ایران با مشکلات متعددی روبه رو هستند؛ تردد سنگین وسایل نقلیه، ترافیک، نابودی محیط زیست، آلودگی هوا و آلودگی صوتی، ازدحام جمعیت شهری، بحران کیفیت زندگی از جمله مشکلات است. یکی از راه حل های رفع این معضلات مهیاسازی زمینه های تحقق شهر الکترونیک و شهرداری الکترونیک است. هدف اصلی از این مقاله به کارگیری مدل تحلیل مسیر برای ارزیابی طرح ناحیه محوری با معیارهای شهرداری الکترونیک است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری اطلاعات شامل دو بخش تحقیق کتابخانه ای و میدانی است و جزو تحقیقات توصیفی- پیمایشی است.با به کارگیری تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری، شاخص های پژوهش از نظر تأثیر تحلیل و مدل مفهومی ارائه شد. برای برازش مدل از معیار Q2، معیار Gof، روایی واگرا، و روایی همگرا و برای سنجش میزان تأثیرگذاری طرح ناحیه محوری بر مبنای معیارهای منتخب از آزمون فریدمن استفاده شد. براساس یافته های تحقیق.برازش مناسب مدل های اندازه گیری در سطح منطقه 6 و 15 شهرداری تهران تأیید شد وارتباط معنادار بالایی بین متغیرهای مکنون وجود دارد که صحت مدل را تأیید می کند.همین طور با ارزیابی طرح ناحیه محوری مشخص شد این طرح به طور یکسان در همه ابعاد تأثیر نداشته است. بنابراین، برای اجرای کامل طرح ناحیه محوری نیاز به مدیران خلاقی است که بتوانند با استراتژی مناسب راه برون رفت از معضلات را پیدا کنند تا زمینه های تحقق شهرداری الکترونیک فراهم شود.
تبارشناسی مفهوم و مبانی پارادایمی آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی به عنوان یک حوزه بین رشته ای، گسترش سریع و رو به رشدی در ابعاد مکانی، زمانی، پارادایم های فلسفی و روش شناسی تجربه کرده است. اگر چه پایگاه آینده پژوهی مدرن در تاریخ آینده پژوهی غرب قرار دارد ولی اندیشیدن درباره آینده، مقوله تازه ای نیست؛ این مقوله، پدیده ای جهان شمول است که می توان ریشه آن را در دوران پیش از تاریخ بشر نیز جست وجو کرد. در تمامی جوامع شناخته شده بشری، مردم در مورد زمان و آینده تصوراتی دارند، این برداشت ها گرچه گوناگون به نظر می رسند، ولی تأکید متفاوتی بر گذشته و آینده دارند و از حیث پرداختن به جزئیات در سطوح مختلفی قرار می گیرند. اما، به هرحال وجود چنین تصوراتی در تمامی جوامع بشری، واقعیتی انکارناپذیر است. لذا این مقاله با رویکرد تحلیل تاریخی- تبارشناسی به موضوع پرداخته و ضمن تبیین مفهوم آینده پژوهی و پارادیم های فلسفی آن، سنت های فکری، دوره بندی تاریخی تغییرات آینده پژوهی و روش شناسی را مورد بررسی قرار داده است.
تحلیل عوامل ساختاری مؤثر بر توسعه کارآفرینی مناطق روستایی شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهه های اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسک پذیری و پیش نگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیده ای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت می گیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیین کننده است . در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آن ها با روش نمونه گیری طبقه بندی – تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه ای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد. یافته های حاصل از تحلیل آماری داده ها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد علاوه بر این امکانات و ظرفیت های موجود هم به صورت یکپارچه شکل نگرفته اند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصه های نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و ویژگی های فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایین تری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد.
ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری کشاورزی با تغییرات اقلیم از دیدگاه کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی است. به لحاظ روش شناسی، این تحقیق در دو مرحله متوالی به انجام رسیده است که مرحله نخست آن با هدف شناسایی و استخراج فهرستی از نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیمی در بخش کشاورزی مبتنی بر پارادایم تحقیق کیفی و با بهره گیری از تکنیک گروه های کانونی و مصاحبه با 17 نفر از کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی به انجام رسیده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه زوجی معیارها و زیرمعیارها با توجه به هدف اصلی یعنی پایداری سیاست های سازگاری و همچنین مقایسه زوجی هرکدام از مجموعه گزینه های دسته بندی شده در چهار محور قوت، ضعف، فرصت و تهدید با توجه به این معیارها و زیرمعیارها پرداخته شد. داده ها از طریق نرم افزار Expert Choice تحلیل شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد به منظور دستیابی به پایداری در پیشبرد سیاست های سازگاری به ترتیب معیارهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین اهمیت را داشته اند. همچنین در معیار زیست محیطی، «عدم انتشار گازهای گلخانه ای»؛ در معیار اقتصادی، «کمک به تنوع درآمدی کشاورزان» و در معیار اجتماعی، «توجه به مشارکت اجتماعی» به عنوان مهم ترین زیرمعیارها شناسایی شدند.
پیشگیری وضعی از قاچاق مواد مخدر در گستره جغرافیای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن از قاچاق به میان می آید، ناخودآگاه ذهن شنونده بیش از هر چیز متوجه قاچاق مواد مخدر می شود که برای کشورها مشکل زاترین و برای قاچاقچیان پرسودترین نوع قاچاق را در سطح جهان تشکیل می<sub> </sub>دهد. قاچاق بین المللی مواد مخدر یک جرم سازمان یافته فراملی است که توسط باندها و گروه های سازمان یافته با سلسله مراتب نیرو، امکانات و تجهیزات، مرزهای کشورها را پشت سر گذاشته، صلاحیت سرزمینی دولت ها را نقض کرده و در مسیر حمل از مبدأ تا مقصد، جرائم دیگری از قبیل هواپیماربایی، ترور و قتل، تخریب محیط زیست، قاچاق سلاح و مهمات و .... را نیز همراه خواهد داشت؛ پیشگیری از وقوع جرائم قاچاق مواد مخدر، امری نیست که یک قوه یا نهاد بتواند متکفل آن باشد، بلکه مسئله ای چندوجهی است که مشارکت همه قوا، نهادها و آحاد جامعه را می طلبد. همچنین نبود آمار جنایی صحیح، فقدان سیاست جنایی مشارکتی، کمبود قوانین منقح و کارشناسی شده، کثرت متولیان پیشگیری از جرائم و موازی کاری، علل اصلی ناموفق بودن سیاست های پیشگیری از جرائم محسوب می شود. به نظر می رسد راه برون رفت از این مشکل، تشکیل شورایی تحت عنوان «شورای پیشگیری وضعی از جرائم با محوریت جرائم قاچاق مواد مخدر و روان گردان» باشد. اعضای این شورا را نمایندگانی از نیروی انتظامی، شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر، شهرداری های مناطق مختلف مرزی هر شهر و نهادهای مردمی می توانند تشکیل دهند.
بررسی آسیب های مدیریت شهری و نقش آن در نظام برنامه ریزی توسعه شهری با استفاده از تحلیل سه شاخگی (مطالعه موردی: شهرداری پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
47 - 58
حوزههای تخصصی:
قدم اول جهت بهبود مدیریت در یک سازمان با آسیب شناسی آغاز می گردد. آسیب شناسی باعث می شود تا بتوانیم موانع رشد و توسعه سازمان را شناسایی و جهت رفع آنها برنامه ریزی کنیم. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحلیل سه شاخگی و با مصاحبه با 12 نفر از کارشناسان خبره شهرداری پاکدشت به شناسایی آسیب های ساختاری، رفتاری و محیطی یا زمینه ای پرداخته شده است . سپس متن مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA 2018 مورد تحلیل قرار گرفته و ابعاد آسیب شناسی مدیریت توسعه شهری پاکدشت شناسایی شده و مدل تحقیق ارائه می شود. در آسیب های ساختاری، ساخت و ساز غیر مجاز با بار عاملی 0.89، سیستم نادرست حقوق و پاداش با بار عاملی 0.89، عدم استفاده از فناوری اطلاعات با بار عاملی 0.89 و نمودار سازمانی موجود با بار عاملی 0.86 مهم ترین آسیب های مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند. در آسیب های زمینه ای، وضعیت قوانین موجود با بار عاملی 0.98، طرح های توسعه شهری با بار عاملی 0.95، عدم استفاده از نظرات ارباب رجوع با بار عاملی 0.94 و عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با بار عاملی 0.85 آسیب های زمینه ای مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند. در آسیب های رفتاری، عدم آگاهی و دانش کارکنان با بار عاملی 0.97، عدم شناخت استانداردهای کاری با بار عاملی .97 ، عدم نظارت بر عملکرد کارکنان با بار عاملی 0.95، فرهنگ سازمانی در عملکرد کارکنان با بار عاملی 0.92 و عدم آگاهی و دانش اعضای شورای شهر با بار عاملی 0.79 آسیب های رفتاری مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند.
سنجش وضعیت مؤلفه های پایداری محله ساغریسازان شهر رشت با استفاده از تحلیل پستل (PESTEL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
21 - 36
حوزههای تخصصی:
در ایده های نوین شهرسازی، توجه به نقش ساکنان در برنامه ریزی در مقیاس خرد افزایش یافته و در راستای تحقق اهداف توسعه شهری پایدار، رویکرد توسعه محله ای، مورد توصیه قرار گرفته است. سنجش توسعه شهری پایدار در مقیاس محلی با عدم قطعیت و ذهنی گرایی مواجه است و متاثر از تعریف شاخص های اندازه گیری و میزان شناخت سنجش کننده از شرایط محلی ست. بهر حال، سنجش شاخص های توسعه پایدار، یکی از اقدام های نخستین برای برنامه ریزی و طراحی هدفمند می باشد. هدف اصلی این مقاله، سنجش وضعیت موجود شاخص های توسعه پایدار شهری در محله ساغریسازان از شهر رشت است. این پژوهش در رسته پژوهش های کاربردی می باشد که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان محله ساغریسازان بوده که تعداد 362 مورد به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده و مورد مشاهده قرار گرفته اند. از مدل تعیین محرک های تغییر در محیط در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فنی، محیطی و قانونی موسوم به مدل پستل (PESTEL) برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب استفاده شده است. سپس راهبردهای پیشنهادی با کمک تکنیک QSPM الویت بندی شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که محله ساغریسازان در ابعاد چهارگانه کالبدی (4/2)، اجتماعی (6/2)، اقتصادی (9/1) و زیست محیطی (5/2) با پایداری اندکی مواجه بوده و در این میان پایین ترین امتیاز، به پایداری در دو بعد اقتصادی و کالبدی تعلق گرفته است. در این راستا، توسعه گردشگری محله ای برای تقویت وضعیت درآمدی ساکنان و شاغلان و کمک به بهبود پایداری اقتصادی پیشنهاد می شود. همچنین برای ارتقا پایداری کالبدی، تقویت دسترسی به خدمات ضروری و ارتقا کمی و کیفی خدمات مذکور توصیه می شود.
ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از پویاترین بخش های درحال توسعه اقتصاد جهان و عامل مهمی در توسعه اجتماعی و اقتصادی مناطق و کشورها است. با توجه به اهمیت موضوع فوق؛ پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات میدانی و اسنادی باهدف کلی شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی در شهر میبد به عنوان یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران با قدمت بیش از 7000 سال گردآوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری استان و گردشگران داخلی و خارجی شهر میبد تشکیل می دهند که برای جامعه اول به منظور شناسایی نماگرهای مؤثر بر توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی علاوه بر مطالعه اسنادی به صورت گلوله برفی و هدفمند، 40 نفر از کارشناسان و متخصصان و برای جامعه دوم به منظور بررسی میزان اثر هر نماگر و عامل بندی نماگرها 85 گردشگر داخلی و 25 گردشگر خارجی از طریق روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیده است. در این پژوهش جهت تجزیه وتحلیل داده ها از یافته های کیفی (تحلیل محتوای مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا) و کمی (تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون آماری T تک نمونه ای) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد 30 نماگر در قالب 5 عامل در منطقه موردمطالعه مؤثر بر توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی بوده است که از میان عامل های بارگذاری شده، عامل موقعیت نسبی و تاریخی شهر میبد با 5 نماگر و مقدار ویژه 652/7 درصد واریانس 508/25 مهم ترین عامل و عامل طبیعی و اقلیمی با 3 نماگر و مقدار ویژه 931/1 و درصد واریانس 435/10 کم اهمیت ترین عامل مؤثر بر توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی در منطقه بوده است.