فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ بیکاری و مهاجرت جوانان از سکونتگاه های روستایی، یکی از مهم ترین تهدیدهای دهه های اخیر جوامع روستایی کشور بوده است. در این میان گردشگری به عنوان بستر بالقوه برای تغییر این وضعیت می تواند جریان اقتصادی، اشتغال و جمعیت را به سوی روستاها بازگرداند. توجه به پتانسیل های موجود و سرمایه گذاری هدفمند در گردشگری روستایی یکی از زمینه های مناسبی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شد.هدف از این پژوهش تعیین مناسب ترین زمینه توسعه گردشگری روستایی با در نظر گرفتن قابلیت ها و محدودیت های دهستان رودپی شمالی شهرستان ساری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی بوده و در ابتدا با استفاده از تحلیلSWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محدوده مورد مطالعه در زمینه گردشگری مورد شناسایی قرار گرفته است. سپس از تلفیق تحلیلSWOT با تکنیکT2 FS-AHP، مناسب ترین زمینه توسعه گردشگری روستایی تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اکوتوریسم مناسب ترین زمینه گردشگری دهستان رودپی شمالی شناخته شده، و سپس گردشگری فرهنگی، گردشگری ورزشی و در نهایت گردشگری کشاورزی در رتبه های بعدی جهت توسعه گردشگری روستایی در دهستان رودپی شمالی قرار دارد.
ارزیابی آسیب پذیری زیرساخت های شهر اردبیل از منظر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی آسیب پذیری مکانی زیرساخت های شهر اردبیل از منظر پدافند غیرعامل با رویکردی کاربردی- توسعه ای و روشی توصیفی تحلیلی با استفاده از 18 شاخص تأثیر گذار در قالب 5 مؤلفه «شریان های حیاتی»، «مراکز مدیریت بحران»، «مراکز نظامی و انتظامی»، «تجهیزات شهری» و «مراکز پشتیبانی» با تهدید مبنایی هوایی و موشکی در سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی انجام پذیرفته است. اطلاعات گردآوری شده در نرم افزار SuperDecisio (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GIS نقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی ها الگوهای پراکنش فضایی، پهنه بندی آسیب پذیری و مدل SWOT برای شهر اردبیل نشان می دهدکه توزیع فضایی زیرساخت های شهر اردبیل از نوع خوشه ای است که این الگوی استقرار با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های اراضی شهر جزء مناطق با آسیب پذیری بسیار بالا برخلاف اصول و مقررات دفاع غیرعامل بوده و آسیب پذیری بالایی را در برابر تهدیدات ایجاد می کند.
روند تحول کالبدی- فضایی روستاهای پیرامون شهر کاشان طی دوره زمانی 1395-1355(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرصه محیطی سکونتگاه های انسانی، بستر نظام اجتماعی و اقتصادی است که ساخت ها و کارکردها بر آن تکیه دارند. بر همین مبنا، تحولات کالبدی- فضایی عرصه های روستایی و شهری حاصل تعامل متقابل عوامل و نیروهای مختلف در ابعاد محیطی- اکولوژیک و اجتماعی- اقتصادی هستند. هدف از انجام این مقاله این است که در چارچوب رویکرد پویش ساختاری– کارکردی، ضمن تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری به بررسی و تبیین تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه های بخش مرکزی کاشان بپردازد. جامعه آماری برای انجام تحقیق، 35 روستای دارای سکنه بخش مرکزی شهرستان کاشان با مجموع 14657 نفر جمعیت و 4891 خانوار است. حجم نمونه خانوارهای روستایی از فرمول کوکران به دست آمده است؛ بدین ترتیب که 320 پرسشنامه به نسبت جمعیت هر روستا، بین خانوارهای روستاهای مذکور به صورت تصادفی توزیع و تکمیل شد. در راستای تحلیل و تبیین داده ها و اطلاعات از روش های کیفی (تحلیل منطقی)، کمّی (آماری- توصیفی) و SPSS استفاده شد. جمع آوری اطلاعات نیز به روش اسنادی و میدانی بوده که روش اسنادی شامل سوابق آماری، کارهای صورت گرفته در دانشگاه ها و مؤسسات مختلف و روش میدانی نیز ازطریق پرسشنامه خانوار روستایی بوده است. نتایج بررسی نشان می دهد، در سکونتگاه های بخش مرکزی شهرستان کاشان با مرکزیت منطقه ای شهر کاشان، عوامل و نیروهای مختلف با ابعاد محیطی- اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی به صورت برهم افزا (سینرژیک) در فرایند دگرگونی سکونتگاه های ناحیه اثرگذر بوده اند؛ به طوری که پیامدهای این دگرگونی ها در عرصه های مختلف، ازجمله تغییرات محیطی- اکولوژیک، بهره گیری از فناوری، تغییر کاربری اراضی، محدودیت های فعالیت کشاورزی، گسترش واحدهای صنعتی و تغییر در الگوهای رفتار اجتماعی قابل ردیابی است. هرچند این پیامدها در بعضی عرصه ها موجب توسعه روستایی- شهری شده، اما تعارضاتی نیز در عرصه های کالبدی- فضایی به همراه داشته است.
رشت ، عروس شمال ایران
بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی شهر گرگان با استفاده از روش طبقه بندی و الگوریتم رقابت استعماری با رویکرد مدیریت بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی یکی از فرایندهایی است که انجام آن می تواند نقش بسیار مؤثری در کیفیت خدمات رسانی به شهروندان داشته باشد. صیانت از کیفیت خدمات رسانی، بخصوص در مقطع زمانی بعد از وقوع زلزله که عملاً ساختار شهر نیز دستخوش تغییرات زیادی شده است، بسیار مهم می باشد. در حال حاضر تعداد 5 ایستگاه، خدمات مرتبط با آتش نشانی را برای جمعیتی معادل نفر 365682 در شهر گرگان به انجام می رسانند. تحقیق حاضر در چهار بخش انجام پذیرفته است. در گام اول ضمن بررسی ساختمان های موجود در شهر، رفتار آن ها در خصوص زلزله و انسداد راه و نهایتاً تأخیر زمانی احتمالی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با استفاده از GIS و انجام تحلیل شبکه و رعایت ملزومات آن به تهیه رستری از پتانسیل خطرپذیری شهروندان در بلوک های مختلف جمعیتی اقدام شده است. در گام بعد با استفاده از حل مسئله تخصیص HUB و الگوریتم ژنتیک و تخصیص اعداد خروجی مرحله قبل، به مدل سازی نحوه خدمات رسانی ایستگاه ها اقدام شده است. در پایان نیز بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی با رعایت شرط عدم اضافه کردن ایستگاه جدید، با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری صورت گرفته است.
پیش بینی قابلیت رخداد بهمن در محور میگون- شمشک با استفاده از رگرسیون لجستیک رخدادهای نادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقوط بهمن، زیستگاه ها و جاده ها را در مناطق کوهستانی پر شیب تهدید می کند. ازآنجاکه در کشور ایران، نزولات آسمانی در نقاط کوهستانی به صورت برف است، شرایط تشکیل بهمن نیز وجود دارد. هدف از این پژوهش، بررسی نقش عوامل مؤثر بر رخداد بهمن و پهنه بندی آن در محور میگون - شمشک است. این محور در حوضه آبخیز شمشک با وسعتی در حدود ۷۵/۳۷ کیلومترمربع در شمال شرقی تهران در شهرستان شمیران واقع شده است. به منظور تهیه نقشه مناطق حساس به رخداد بهمن از روش رگرسیون لجستیک رخدادهای نادر استفاده شد. به این منظور لایه های مورد نیاز شامل لایه طبقات ارتفاعی، طبقات شیب، جهت شیب، شکل دامنه، رخنمون سنگی و زمین شناسی تهیه و نقشه ها استاندارد شدند و نقشه مناطق خطر بهمن تهیه شد. با توجه به نتایج رگرسیون لجستیک رخدادهای نادر به ترتیب لایه های شکل دامنه، ارتفاع، رخنمون های سنگی، شیب، جهت شیب به عنوان عوامل مؤثر در منطقه تراکم برف شناخته شده اند. همچنین نقشه مناطق حساس به رخداد بهمن به روش رگرسیون لجستیک رخدادهای نادر در سه کلاس خطر زیاد، متوسط و کم به دست آمد که کلاس های خطر کم ۳۵/۶۷ درصد، خطر متوسط 59/24 درصد و خطر زیاد 06/8 درصد از مساحت کل حوضه را به خود اختصاص داده اند. نتایج حاصل از اجرای مدل رگرسیون لجستیک رخداد های نادر مهم ترین عامل در تراکم برف را شکل دامنه شناخت. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مدل برای رگرسیون لجستیک رخداد های نادر مقدار 75/0 بود.
مدیریت بحران زلزله در سکونتگاه های روستایی شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پهنه های امن و خطر زلزله سکونتگاههای روستایی شهرستان سروآباد با توجه ویژه به مدیریت بحران است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی است و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی پهنه های امن و خطر روستایی و نقشه های هم پوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. در نهایت تحلیل فضایی- جمعیتی بر روی نقشه های سنتز انجام شد و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان داد که حدود 50 درصد مساحت شهرستان با 45 روستا و 5/53 درصد جمعیت منطقه در محدوده پرخطر زلزله قرار دارد. همچنین 38 درصد مساحت شهرستان با 25 روستا و 3/32 درصد در طبقه خطر متوسط و 13 درصد مساحت شهرستان با 7 روستا و 2/14 درصد جمعیت در خطر کم یا پهنه های امن قرار گرفته است. بعلاوه در محدوده امن یا کم خطر شهرستان میانگین جمعیت روستاها به شدت زیاد می شود که نشان می دهد استقرار جمعیت روستایی شهرستان سرواباد با پهنه های مستعد خطر زلزله رابطه معناداری را داراست.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری مذهبی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری و اقتصاد گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است که یکی از مهم ترین زیر شاخه های آن، گردشگری مذهبی است که در صورت توجه به توسعه این قسم از گردشگری در شهرهای مذهبی می توان به نتایج قابل توجه ای رسید. در این ارتباط شهر شیراز به سبب بهره مندی از آثار و جاذبه های مذهبی فراوان از جمله وجود حرم امام زاده احمدبن موسی (شاهچراغ) (ع) و بهره مندی از عنوان سومین حرم اهل بیت در کشور، در زمینه جذب گردشگر از مزیت نسبی برخوردار است. لذا هدف از این پژوهش در وهله اول شناخت قابلیت ها، جاذبه ها، تنگناها و ضعف های گردشگری مذهبی شهر شیراز با استفاده از مدل SWOT و نهایتاً ارائه راهبردهای مناسب جهت توسعه این صنعت می باشد. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است و روش گردآوری داده ها و تحلیل اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی، پیمایشی و میدانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بخش گردشگری مذهبی شهر شیراز دارای استعدادهای بالقوه و بالفعل فراوانی است اما تاکنون نتوانسته به جایگاه واقعی خود دست یابد. بدین صورت که وجود آرامگاه حضرت شاهچراغ (ع) و امامزاده های شناخته شده دیگر در سطح شهر با امتیاز وزنی 0.236 به عنوان مهم ترین نقطه قوت، ضعف مدیریتی و فقدان ثبات در مدیریت گردشگری با امتیاز وزنی 0.244، مهم ترین نقطه ضعف، ارتقای نقش حرم احمدبن موسی(ع) به منزله مهم ترین عامل توسعه گردشگری مذهبی با امتیاز وزنی 0.252 به عنوان مهم ترین فرصت و وجود سازمان های متعدد مسئول گردشگری و اختلاف سلیقه بین آنها با امتیاز وزنی 0.244 مهم ترین تهدید پیش روی توسعه گردشگری مذهبی شهر شیراز شناخته شده است که جهت استفاده بهتر از نقاط قوت، فرصت ها و رفع ضعف ها و تهدیدهای پیش رو توسعه گردشگری مذهبی شیراز راهبردهای رقابتی – تهاجمی ارائه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر کاهش کیفیت محیطی بخش مرکزی شهرها (مورد پژوهی: بخش مرکزی کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی کلانشهر شیراز از گذشته تا کنون، نقش پررنگی در حیات و عملکرد اجتماعی-اقتصادی کلانشهر شیراز ایفا کرده است. دگرگونی های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به عمل آمده در این بخش در طی چند دهه گدشته، موجبات کاهش کیفیت محیطی آن را فراهم آورده است. از آنجا که بخش مرکزی کلان شهر شیراز، کماکان نقش اقتصادی پررنگی را در حیات و پویایی شهرها ایجاد می کند و میراث تاریخی و فرهنگی آن از اساسی ترین عوامل کارکرد شهر در سیستم های شهری محسوب می شود، ضرورت دارد تا ساز و کار رخداد و چگونگی کاهش کیفیت محیطی در آن بخش، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و پراکندگی فضایی آن در قالب پهنه بندی سطوح کیفیت محیط شهری، مشخص گردد. بنابراین، این سوال اساسی مطرح می شود که عوامل موثر بر کاهش کیفیت محیطی (بروز زوال) هسته مرکزی شهر شیراز کدامند و رفتار فضایی آن از چگونه است؟این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که در آن 15 متغیر (داده) در حوزه های مسکن، اشتغال و فعالیت، ساختار جمعیتی و عوامل اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده اند. جامعه آماری این پژوهش را کلیه 375 بلوک آماری بخش مرکزی شیراز تشکیل می دهد. ابزار تحلیل داده ها که در این پژوهش مورد استفاده شده، عبارتند از: تکنیک تحلیل عاملی و شاخص KMO بارتلت. نتایج نشان داد که از 375 بلوک آماری تشکیل دهنده محلات عرفی بخش مرکزی شیراز، 238 بلوک آن دارای کیفیت محیطی متوسط به پایینی هستند که اصلی ترین دلایل آن به اسکان مهاجرین خارجی، وجود آسیب های اجتماعی به ویژه اعتیاد و پایین بودن نرخ اشتغال مردان و زنان برمی گردد.
ارزیابی اثرات فاضلاب های رها شدة شهری بر ناپایداری اقتصادی روستاهای ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: از آنجایی که فاضلاب های رهاشدة شهری در مناطق روستایی، یکی از عوامل مهم در ناپایداری روستاها به شمار می آیند، هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر فاضلاب های رها-شدة شهری بر ناپایداری اقتصادی روستاهای بخش ساوجبلاغ است.
روش: تحقیق حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر منابع اسنادی، بررسی-های میدانی و تکمیل پرسش نامه انجام شده است. روش میدانی شامل انجام مشاهده مستقیم برای بررسی اثرات فاضلاب های رها شدة شهری در روستاهای مورد مطالعه و بررسی منطقه و تکمیل پرسش نامه با استفاده از دو گروه است. گروه اوّل سرپرست خانوارهای تحت تأثیر فاضلاب هستند و گروه دوم، سرپرست خانوارهای بدون تأثیر فاضلاب هستند که هر دو گروه در روستاهای مطالعه شده ساکن بوده اند. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS و آزمون های mann-whitney و مدل ماتریسی موریس استفاده شده است که در این بین، داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند.
یافته ها/ نتایج: یافته ها نشان می دهد با توجّه به سطح معناداری کوچک تر از 05/0 (05/0sig
ارزیابی بهینة گسترش فیزیکی شهر زنجان با استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روزافزون شهر و رشد بی رویة جمعیت شهری منجر به گسترش مهارنشدنی ساختار فضایی شهرها شده است. این مسئله لزوم هدایت آگاهانه، ساماندهی و آمایش سرزمین را دوچندان کرده است. شهر زنجان، با توجه به محدودیت های فیزیکی و زیست محیطی، نیازمند برنامه ریزی دقیق درمورد توسعة شهری است. هدف تحقیق حاضر تعیین جهت بهینة گسترش شهر، با درنظرگرفتن معیارهای توسعة آتی است. برای تعیین زمین های مناسب برای توسعة بهینة آتی، از مجموعة دَه معیار در قالب عوامل زیست محیطی، فیزیکی و اجتماعی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل معیارهای منتخب پژوهش، با استفاده از دیدگاه های کارشناسان مربوط به حوزة بحث و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، این معیارها ارزش گذاری شدند. در ادامه، با اوزان به دست آمده در قالب تحلیل های مکانی در محیط، سیستم های اطلاعات مکانی بر معیارها اعمال شد. در پایان، با به کارگیری روش تاپسیس (TOPSIS) به منزلة روش تصمیم گیری چندمعیاره، اولویت اراضی مناسب توسعة شهر در محدودة قانونی به دست آمد. نتایج بیانگر آن است که مناسب ترین مکان ها برای گسترش آتی شهر، نخست، زمین های شمال شرق و شرقی و در اولویت دوم، زمین های شمال غرب است. همچنین، 15٪ گسترش از سال 2005 در زمین های نامطلوب بوده است.
محدودیت ها و تنگناهای محیطی و تأثیر آن بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد جغرافیای نو آن است که قوانین ناظر بر فضا را براساس اصل علیت دریافت. در محیط ادراکی، انسان به عنوان عنصر اصلی در فضای جغرافیایی، همه پدیده های طبیعی و فرهنگی را در قالب های معینی اعتبار می بخشد. این تحقیق، هم سو با ادارک محیطی و اینکه محیط طبیعی تا چه اندازه بر رفتار و کارکردهای انسانی تأثیر می نهد ناپایداری محیطی را به وجود می آورد، صورت گرفته است. کردستان از استان های مرتفع کشور است که بیش از 82 درصد مساحت آن کوهستانی و کوهپایه ای است. منابع آماری نشان از آن دارند که جمعیت شهری سنندج طی سه دهه گذشته به بیش از سه برابر افزایش یافته است. چنین می نماید که یکی از عوامل مهم مهاجرت های روستایی استان کردستان، محدودیت های طبیعی آن باشد. این محدودیت ها در چهار بخش نقش آفرین اند: اقلیم، ارتفاع، شیب، و ناهمواری ها. روش تحقیق، پس رویدادی است که در تبیین آن از نقشه توپوگرافی همچنین GIS و پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق، این را گوشزد می کنند که نظام استقرار در محیط روستایی استان- به طور خاص در شهرستان سنندج- با الزامات توسعه و تحولات امروزه سازگار نیست. در شهرستان سنندج عوامل طبیعی (اقلیم، ارتفاع زیاد، و شیب زیاد) با وجود محدودیت های مکانی- فضایی و معیشتی، فقدان ایده منطقی در برنامه ریزی روستایی، مشکلات حاشیه شهر سنندج را نیز دوچندان کرده است. از طرفی هم با توجه به پتانسیل های محیطی منطقه مطالعاتی در زمینه فعالیت های باغداری، ماهیگیری و توسعه گردشگری با وجود چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی موجود در روستاها، می توان با برنامه ریزی های درست، ساختار اقتصاد منطقه را متحول کرده و بهبود بخشید.
بررسی و تحلیل الگوی بهینه پراکنش مراکز آموزشی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره (MADM) در محیط GIS مورد شناسی: آموزش و پرورش ناحیه یک کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در نظام توزیع و نارسایی سیستم خدمات، از جمله فضاهای آموزشی، یکی از مسائل مهمی است که اکنون در شهرهای بزرگ به چشم می خورد. توسعه ناهمگون، برنامه ریزی نشده و رشد سریع جمعیت را می توان از دلایل اصلی بروز این مشکل به شمار آورد. در جهتِ افزایش کارایی این فضاها، توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن بنیادی- کاربردی است. هدف آن نیز عبارت است از بررسی پراکنش فضاهای آموزشی با استفاده از تحلیل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از تکنیک AHP و روش دلفی با در نظر گرفتن پارامترهای مؤثر بر پراکنش فضایی مراکز آموزشی و ارائه الگوی مناسب و بهینه پراکنش مراکز آموزشی در سطح محدوده مطالعاتی به منظور پایداری و تأمین اهداف اجتماعی و اقتصادی کاربری زمین شهری می باشد. نتایج آن نشان داده که مدارس ناحیه یک برای پوشش دادن کل فضای منطقه کافی نبوده و برخی از محله های غربی ناحیه با داشتن تراکم زیاد، از دسترسی عادلانه و مطلوب محروم هستند و از پوشش مدارس موجود خارج می باشند؛ بنابراین در تعیین محدوده بندی، قواعد خاصی از لحاظِ برنامه ریزی شهری رعایت نشده و پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی به این نیاز مهم پاسخ مناسبی داده شود و محدوده بندی با قاعده برای مدارس تعیین شود. اکثر حوزه های شهری که از نظرِ تعداد دانش آموز مقاطع راهنمایی و متوسطه به خصوص مقطع متوسطه جمعیت بالایی دارند، بدون مکان آموزشی لازم بوده و همین امر تراکم دانش آموز در مدارس محدوده سایر نقاط شهر را افزایش داده است. همچنین مکان یابی آموزشی که بدون در نظر گرفتن نحوه دسترسی صورت گرفته باشد، نه تنها از جنبه ایمنی آسیب پذیر بوده و سلامت دانش آموزان را در آمد و رفت مورد تهدید قرار می دهد؛ بلکه از نظر کاهش مسائل شهری همچون ترافیک نیز موفق نخواهد شد.
سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. در واقع بهبود کیفیت زندگی در هر جامعه ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه می باشد. در سال های اخیر مطالعات پیرامون کیفیت زندگی به طور عمده بر ماهیت شهری تمرکز کرده و بحث بر روی کیفیت زندگی شهری در میان تحقیقات و مطالعات تجربی رواج یافته است. امروزه با افزایش مهاجران به شهرهای بزرگ جهت دستیابی به شغل و وضعیت بهتر اقتصادی و به دلیل عدم توانایی اسکان در بخش های رسمی شهری به قسمت های حاشیه ای شهرها و سکونتگاه های غیررسمی متوسل می شوند. در این قسمت از شهرها زیرساخت های لازم شهری فراهم نبوده و ساکنان این مناطق از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند این مشکل در کلان شهر تهران هم در محلات مختلف وجود دارد؛ بنابراین، ضروری است در این سکونتگاه ها میزان رضایت از کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفته و مهم ترین عوامل نارضایتی شناسایی شده و برای برطرف کردن این موارد اقدام گردد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون چند خطی بهره برده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین نارضایتی از عوامل اقتصادی و امنیتی در محله مورد نظر می باشد؛ همچنین، تحلیل ها نشان می دهد که عوامل کالبدی و خدمات و دسترسی بیشترین تأثیر ذهنی را بر کیفیت زندگی می گذارد.
ارزیابی رابطه کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی نقش اساسی و تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه روستایی ایران دارد و نمی توان انتظار داشت بدون داشتن راه حلی استوار و منطقی برای کشاورزی به توسعه روستایی رسید. هدف تحقیق حاضر ارزیابی رابطه کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی در نواحی روستایی شهرستان فسا است. در این مطالعه از روش توصیفی تحلیلی استفاده و داده ها به روش پیمایشی تهیه شد. جامعه آماری این تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان فسا بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 285 نفر از بین آن ها به صورت تصادفی انتخاب شد. این افراد از طریق پرسش نامه که اعتبار آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ آزموده شده بود بررسی شدند. در این مطالعه برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دوعاملی مرتبه اول استفاده شد. نتایج آزمون ها نشان داد هر دو مدل اندازه گیری توسعه روستایی و کشاورزی پایدار اعتبار قابل قبولی دارد. همچنین مدل دوعاملی مرتبه اول برای ارتباط بین توسعه پایدار روستایی و کشاورزی پایدار و برازش آن ها با داده های گردآوری شده اعتبار داشت. بر اساس نتایج تحلیل درمجموع معرف های کشاورزی پایدار تأثیر مستقیم بیشتر و معنادارتری بر توسعه پایدار روستایی نسبت به شرایط معکوس این رابطه داشته اند.
تأثیر مؤلفه های انسانی بر پراکنش افقی شهر سنندج با تأکید بر اسکان غیررسمی و روستاهای پیراشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکنش افقی یا همان رشد و گسترش کالبدی سریع شهرها در فضای پیرامون، پدیده ای است که امروزه بسیاری از شهرهای ایران آن را تجربه می کنند. مؤلفه ها و علل مختلفی در بروز این پدیده تأثیر دارند. در این پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر گسترش افقی شهر سنندج، به ویژه نقش محله های حاشیه ای و روستاهای نزدیک این شهر به دلیل جمعیت پذیری زیاد مهاجرین، مطالعه شده است. هدف از این پژوهش نمایان کردن نقش تحولات اجتماعی ازجمله اصلاحات ارضی و مدیریت شهری در افزایش مهاجرت و گسترش فیزیکی شهر از طریق پیدایش محله های حاشیه ای و پیوستن روستاهای اطراف به شهر سنندج است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از تصاویر سنجنده TM و OLI ماهواره های Landsat 5 و 8 استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS این تصاویر تجزیه وتحلیل شدند. درنتیجه مشخص شد که جمعیت عظیم اسکان یافته ناشی از مهاجرت، به خصوص در دهه 55 تا 65، موجب به وجودآمدن سیزده محله حاشیه نشین با وسعت 536 هکتار و سرازیرشدن جمعیت مهاجر موجب پیوستن ده روستای پیراشهری در محدوده شهر سنندج شده که از مهم ترین عوامل پراکنش افقی شهر سنندج در چهار دهه اخیر بوده است. همچنین تعداد زیادی روستا در اطراف این شهر هستند که در ادامه رشد و گسترش سریع شهر، چنان چه برنامه ای برای آن ها اندیشیده نشود، با شهر سنندج ادغام خواهند شد و شهری پراکنده با بافتی غیرمسنجم و غیرمتصل را فراهم خواهند آورد.
تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش و جایگاه کودکان در فعالیت های کشاورزی، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی است. این پژوهش با استفاده از روش کیو انجام شد. جامعه مطالعه حاضر را کارشناسان مرکز بهداشت سیدیعقوب دهستان ماهی دشت و کارکنان کمیته امداد شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند که درمجموع، شانزده نفر کارشناس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن بود که گروه اول معتقد بودند کارکردن، فرصت بچگی کردن را از کودک می گیرد. گروه دیگر بر این باور بودند که کارکردن باعث می شود کودک سر کلاس درس تمرکز لازم را نداشته باشد و فرهنگ منطقه را تقویت می کند. این در حالی است که گروه سوم، کارکردن کودکان در فعالیت های کشاورزی را عاملی برای مسئولیت پذیری کودک در آینده تصور می کردند. گروه چهارم معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک مستقل و به بیماری های مفصلی مبتلا شود. گروه پنجم نگاه متفاوتی به کار کودکان داشتند و معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک ازنظر جسمانی چالاک و ازنظر روحی افسرده شود. می توان این چنین گفت که پدیده کار کودکان در محیط های روستایی با ماهیت روستانشینی عجین شده است. کارکردن کودکان و کمک به امور اقتصادی خانه و خانواده، از موضوع های بدیهی فرهنگ روستانشینان است؛ اما در این زمینه، می توان از دریچه نوع کارهای واگذارشده، سن شروع، کمّیت و کیفیت کار و حقوق کودکان کار وارد عمل شد.
نقش اقتصاد غیر زراعی بر ماندگار سازی روستائیان در مناطق روستایی شهرستان سمیرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماندگاری روستائیان در روستاها به طور بلا فصلی با موضوع مهاجرت روستا- شهری پیوند دارد. بنابراین انتظار می رود بخش عمده ای از دلایل دامن زننده به این گونه از مهاجرت ها موجبات عدم مانداگاری روستائیان در روستاها را به دنبال داشته باشد. یکی از دلایل این پدیده، مشکلات اقتصادی حاکم بر فضاهای روستایی است. مسائلی چون بیکاری آشکار و پنهان، کمبود و بی ثباتی درآمد، فقر روستایی و غیره که عمدتاً در ساختارهایی بروز می یابند که در آنها کشاورزی معیشتی و بویژه فعالیت در بخش های زراعی سهم بالایی از اشتغال و درآمد را در فقدان منابع درآمدی دیگر، بخود اختصاص می دهد. جهت کاهش اثرات سوء این مسایل و ارتقاء سطح زندگی روستائیان که خود نهایتاً کاهش در مهاجرت دائم از روستاها را نتیجه می دهد، استراتژی های گوناگونی مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. اقتصاد غیر زراعی یکی از مهم ترین آنها است که با توجه به کارکردهای خود از توانایی قابل ملاحظه ای در این ارتباط برخوردار است. در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین میزان پرداختن به فعالیت های غیر زراعی و ماندگاری روستائیان در محل سکونت شان پرداخته شده و مواردی چون نرخ رشد جمعیت، درآمد، اشتغال، کیفیت زندگی و تمایل به ماندن در روستا در بین 423 خانوار روستایی به عنوان نمونه آماری از بین خانوارهای روستایی شهرستان سمیرم در قالب پیمایشی مبتنی بر پرسش نامه محقق ساخته و مطالعات اسنادی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از برتری خانوارهای فعال در بخش غیر زراعی نسبت به سایر خانوارهای روستایی در ارتباط با مقولات مورد بررسی می باشد. به بیان دیگر این خانوارها از درآمد های بالاتر، کیفیت زندگی مطلوب تر، رضایت از زندگی بیشتر و تمایل به ماندگاری بالاتر در روستا نسبت به گروه دیگر برخوردار بوده اند.