فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازارچه های مرزی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی - اجتماعی مناطق روستایی مرزنشین خاو و میرآباد، زریوار و سرکل در شهرستان مریوان است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و در بخش میدانی از روش پیمایش مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و مصاحبه بهره گرفته شده است. جامعة آماری این پژوهش، خانوارهای ساکن در سه دهستان مرزی خاو و میرآباد، زریوار و سرکل هستند که با بهره گیری از فرمول کوکران از میان ۳۰۹۴ خانوار، تعداد 360 خانوار به منزلة حجم نمونه انتخاب شده اند. اعتبار پرسش نامه نیز براساس آزمون آلفای کرونب اخ، 0.7۴ درصد به دست آمده است. همچنین با 3۰ نفر از افراد نمونه برای تکمیل یافته ها، مصاحبة فردی عمیق صورت گرفته است. روستاهای بررسی شده در سه دسته براساس فاصله از مرز (فاصلة دور، متوسط و نزدیک) طبقه بندی شده اند و 18 روستا (در هر فاصله، 6 روستا) برای نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون t تک نمونه ای، آزمون کای اسکوئر و آزمون ANOVA در نرم افزار SPSS و برای تجزیه و تحلیل فضایی و تولید نقشه های مبتنی بر داده های آماری نیز از روش های خوشه بندی کم/ زیاد، خودهمبستگی فضایی، تحلیل لکه های داغ و روش IDW [1]در نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بازارچه های مرزی از نظر شاخص های اقتصادی، عملکرد مطلوبی در مناطق روستایی مرزنشین نداشته اند. با توجه به تحلیل فضایی پژوهش، بازارچه های مرزی از نظر وضعیت اقتصادی بر روستاهای در فاصله متوسط از مرز (15-5کیلومتری)، تأثیر بیشتری نسبت به روستاهای دور از مرز و نزدیک مرز داشته اند. همچنین فعال شدن این بازارچه ها در زمینة ارتقاء شاخص های اجتماعی، ازجمله: مشارکت اجتماعی، روحیة کار گروهی و تعاملات اجتماعی با روستاهای همسایه و کشور عراق نیز، تأثیر مثبتی بر جای گذاشته است؛ از این رو باید با سازوکارهایی، زمینة افزایش مشارکت روستاها را در فعالیت بازارچه ها فراهم آورد و با آموزش روش های نوین تجارت و آشنایی با مقررات صادرات و واردات، جمعیت ساکن در منطقه را از منافع بازارچه ها بهره مند کرد. [1] Inverse Distance Weighted
ارزیابی توان اکولوژیک کاربری شهری با مدل MCDM و GIS (مطالعه موردی: شهر سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از سرزمین، بدون درنظرگرفتن تفاوت های اکولوژیک و پتانسیل های محیطی، باعث پیامدهای ناگوار و تخریب محیط زیست می شود که در نهایت، منابع طبیعی را در معرض تهدید قرار داده و محیط را از توسعه پایدار دور می کند. منطقه سهند با تنوع اکوسیستم های مناسب و مساعد برای زیست انسانی و تنوع جاذبه های طبیعی و چشم اندازها و مناظر باارزش زیست محیطی، از مهم ترین نقاط جمعیت پذیر استان آذربایجان شرقی است. از این رو، رشد شهرها و سکونت گاه های روستایی و در پی آن سایر زیرساخت ها و تأسیسات انسانی مورد نیاز، ناگزیر از ارزیابی توان اکولوژیک کاربری مناسب و اختصاص پهنه هایی از منطقه برای این نوع کاربری شده است. پژوهش پیشِ رو با هدف تعیین کاربری مناسب توسعه شهری در منطقه سهند استان آذربایجان شرقی تهیه شده است. توسعه زیاد شهر سهند و فقدان مطالعات جامع علمی در خصوص ارزیابی توان اکولوژیک توسعه آن، موجب شد «ارزیابی توان اکولوژیک کاربری توسعه شهری سهند با مدل تصمیم گیری چندمعیاری MCDM و GIS» به عنوان موضوع پژوهش انتخاب شود. نتایج حاکی از آن است که از مجموعِ مساحتِ محدوده مطالعاتی سهند که در ۱۷۲۱ واحد اکولوژیک شناسایی شده و دارای ۴۵۲۰۰ هکتار مساحت است، ۳۳۲۶ هکتار دارای توان درجه ۱ و ۴۲۷۹ هکتار دارای توان درجه ۲ برای توسعه شهری است در حال حاضر، پراکنش فضایی مراکز جمعیتی شهرستان بیشتر در کاربری درجه ۲ (متوسط) قرار دارد که از مهم ترین دلایل آن می توان به شیب متوسط، بافت نسبتاً خوب خاک، شرایط زه کشی مناسب و شرایط اقلیمی مساعد اشاره کرد.
ارزیابی فرهنگ کارآفرینی و عوامل مؤثر بر شکست کارآفرینان کشاورزی در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به کارآفرینی به ابزار نیاز داریم. یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکس کننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت می کند. ازاین رو در این تحقیق ابتدا فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کشاورزی و درادامه موانع فرهنگی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی بررسی شد. این مطالعه با استفاده از روش کمّی انجام شد. جامعه آماری شامل دو گروه کارآفرینان کشاورزی و کشاورزان سرپرست خانوار ساکن روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، حجم نمونه ها در هر گروه تعیین شد. نتایج نشان داد که میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعه شده بسیار است و جامعه روستایی با دادن فرصت دوباره به افراد شکست خورده موافق هستند. فرهنگ جمع گرایی و دوری از عدم قطعیت یا به عبارتی ریسک گریزی، در بین جامعه روستایی غالب است. همچنین نتایج نشان داد کارآفرینان کشاورزی با موانعی فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بی اعتقادی به توانمندی های زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمان ها و مخالفت والدین با فعالیت های کارآفرینی دختران روبه رو هستند. درمجموع نتایج نشان می دهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع مطلوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری می کند.
مکان گزینی پناهگاه های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل-مطالعه موردی: شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان مراکز تجمع سرمایه های مادی و انسانی، در زمان بحران خسارات فراوانی را متحمل می شوند. لذا توجه به بحث پدافند غیرعامل می تواند میزان خسارات ناشی از حوادث را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. پدافند غیرعامل ازجمله موضوعاتی است که در سال های اخیر در طرح ها و برنامه های شهری موردتوجه قرارگرفته است. یکی از سیاست های پدافند غیرعامل در تمام کشورها به طور عام و کشور ایران به طور خاص، ساخت پناهگاه های شهری در جهت صیانت از جان شهروندان و کاهش آسیب ها در حوزه ی انسانی می باشد. این پژوهش باهدف ارائه ی یک رویکرد پدافند غیرعامل در مکان یابی پناهگاه ، مشخص کردن و استفاده از معیارهایی جهت انتخاب بهترین پناهگاه به منظور اسکان موقت تدوین گردیده است. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای به تعیین ضرایب اهمیت شاخص ها و اعمال این ضرایب در محیط (Overlay) معیارها پرداخته شد و درنهایت از طریق همپوشانی لایه های اطلاعاتی ارجح ترین مکان ها در تناسب باهدف، شناسایی شده است. همچنین از نرم افزارهای ARC/GIS و Super Decisions جهت ترسیم لایه ها بهره گرفته شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند نقاطی از شهر که دارای فضاهای باز کافی و در عین حال سازگار با کاربری های اطراف می باشند، دارای پتانسیل نسبتاً بهتری برای استقرار آسیب دیدگان هستند.با تلفیق لایه های مختلف کاربری های تأثیرگذار، نقشه نهایی فضاهای بهینه جهت احداث پناهگاه های شهری در 5 دسته از بسیار خوب تا بسیار ضعیف تقسیم بندی و 9 مکان پیشنهادی برای این امر در نظر گرفته شده است که در این میان فضاهای سبز، اراضی بایر و مدارس، بیشترین امتیاز جهت اسکان موقت را دارا می باشند؛ لذا 4 پارک در سطح شهر، 1 مدرسه و مابقی فضاهای باز و بایر بدین منظور اولویت یافته اند.
پهنه بندی مناطق مناسب فتوتوریسم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم به عنوان پدیده ای جغرافیایی، رابطه ای تنگاتنگ و انکارناپذیر با گردشگری و توسعه مقاصد گردشگری دارد. بحث فتوتوریسم به عنوان یکی از مهم ترین مباحثی از زیرشاخه های گردشگری مورد توجه کشورهای دارای شرایط مناسب اقلیمی با ساعات آفتابی بالا در طول فصول مختلف سال شده است. توزیع متفاوت تابش نور خورشید در مناطق مختلف جهان هر ساله تعداد بسیاری از مردم نواحی محروم از ساعات آفتابی بالا را به سمت کشورهای با عرض های جغرافیایی پایین تر و شرایط آب و هوایی نسبتاً خشک که کم ترین روزهای ابرناکی را در آسمان شان تجربه می کنند، سوق می دهد. در این پژوهش ابتداً از طریق روش TCI به ارزیابی اقلیم آسایش کشور در طی فصول مختلف سال پرداخته شده است. سپس وضعیت ساعات آفتابی فصول چهارگانه کشور مشخص گردید. سپس با بهره گیری از قواعد و ترکیب عضویت فازی و کاربرد عملکردهای فازی و فازی گاما با توابع مربوطه هم چنین در نظر داشتن ارتفاعات مطلوب اقدام به پهنه بندی وضعیت مناسب فتوتورسیم با درنظر گرفتن شرایط اقلیم آسایش در ایران گردیده است. نتایج بیانگر این موضوع است که حداکثر پنج منطقه و حداقل سه منطقه فتو توریسمی در طی فصول مختلف سال قابل تشخیص است که در هر یک از مناطق، با در نظر گرفتن شرایط تقریباً یکسان چه از لحاظ اقلیم آسایش و تعداد ساعات آفتابی مناطق مطلوب فتوتوریسم فصول مختلف سال در کشور مشخص شده اند.
ارزیابی الگوی مکان گزینی شهرهای جدید منطقه شهری تهران با استفاده از روش ارزیابی چند متغیّره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی شهرهای جدید یکی از مؤلفه های اساسی در تعیین موفقیت یا عدم موفقیت شهرهای جدید در دستیابی به اهداف پیش طراحی شده ی خود و همچنین یکی از عمده ترین چالش های فراروی برنامه ریزان شهرهای جدید می باشد. این امر با عنایت به تثبیت شهرهای جدید در دهه ی گذشته در کشور و امکان رصد نتایج حاصل از الگوی احداث آنها، می تواند چارچوب مؤثری را در برنامه ریزی های آتی در اختیار برنامه ریزان قرار دهد.مقاله ی حاضر با توجه به این هدف سعی دارد به ارزیابی مکان گزینی شهرهای جدید اطراف تهران به عنوان یکی از نمونه های قابل تعمیم کشور بپردازد. بنابراین با توجه به معیارهای مقبول و مطلوب برای سنجش ظرفیت های مکانی و فواصل احداث آنها نسبت به شهر اصلی-تهران- امکان تحلیل متغیّر فاصله بر مطلوبیت عملکردی این شهرها محاسبه و بررسی می شود. در این خصوص ابتدا با بهره گیری از ادبیات جهانی و با تکیه بر تجارب قبلی شاخص های سنجش تعیین و با استفاده از روش های تحلیل کمّی نظیر روش هایAHP و TOPSISمورد ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی انجام شده و نتایج حاصله نشان داد که شهر جدید پرند با امتیاز 597/0، موفق ترین شهر و شهر جدید پردیس با امتیاز 381/0 به عنوان ضعیف ترین شهر از جهت دستیابی به معیارهای مناسب مکان گزینی شهرهای جدید در بین شهرهای جدید مجموعه شهری تهران به حساب می آیند که این امر جدای از میزان فاصله به سایر شرایط عمومی استقرار نظیر دسترسی مناسب، شرایط محیطی و همجواری با بازارهای اشتغال شهری نیز مرتبط می شود.
کنترل کیفیت
حوزههای تخصصی:
واکاوی تأثیر ساماندهی و اسکان عشایربا تأکید بر بعد امنیتی (مطالعه موردی: کله کوه در ساوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور کلی ساماندهی و اسکان عشایر با هدف توسعه و عمران جامعه ی عشایری، محرومیت زدایی و خدمات رسانی بهتر به این جامعه و همچنین ایجاد امنیت انجام می گیرد. در ایران نیز این راهبرد در طی سال های گذشته در مناطق عشایری اجرا شده و از همین رو ارزیابی آثار و پیامدهای آن به خصوص از نظر امنیتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر همین اساس در این مقاله امکان توسعه و بهبود زندگی عشایر در ایران در دو حالت کوچ و اسکان در قالب یک چارچوب مفهومی منسجم مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی اثرات حاصل از اجرای طرح ساماندهی اسکان عشایر کله کوهی در شهرستان ساوه است. داده های مورد نیاز با روش میدانی و از طریق ابزار پرسشنامه(محقق ساخته) و مصاحبه عمیق باسرپرست خانوار و همچنین روش کتابخانه ای/ اسنادی جمع آوریشده است. جامعه ی آماری تحقیق را 89 خانوارتشکیل می دهد که برای همگی آنها به روش تمام شماری توسط محقق پرسشنامه تکمیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طرح ساماندهی و اسکان عشایر کله کوهی در ساوه تا حدودی امنیت شغلی و اقتصادی در پی تحولات شغلی، ناامنی و آسیب های فرهنگی و اجتماعی در پی تغییرات فرهنگی، امنیتبهداشتی و غذایی در پی دسترسی به امکانات، رضایت از کیفیت زندگی، افزایش امنیت جانی و مالی و همچنین بهبود استفاده از مواد غذایی و باعث تغییر در الگوی کالاهای مصرفی بادوام شده است.
بررسی نوسانات دمایی با استفاده از مدل سری های زمانی و توزیع احتمالاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل موقعیت خاص کرمانشاه و ایران و هم چنین ارتباط دما با سایر پارامترهای اقلیمی و افزایش این عنصر در دو دهه اخیر که عملا بازتاب های مختلفی را در پی داشته، به طوری که اکثر مطالعات اخیر بیانگر افزایش روند دما در سطح جهان می باشند و همین امر مشکلات فراوانی را سبب شده و نسل جدید را مستلزم برنامه ریزی برای آینده گردانیده است. این مطالعه با بهره گیری از داده های سالانه ایستگاه هواشناسی کرمانشاه در خلال سال های آماری 2005-1955 و با استفاده از روش مدل های سری زمانی -ARIMA- و توزیع احتمالاتی به بررسی تغییر اقلیم کرمانشاه با تاکید بر دما پرداخته و سپس دمای سالانه الگوی چند جمله ای مورد آزمون قرار گرفت و بهترین الگو که همان توزیع نرمال باشد بدست آمد. با استفاده از سری های زمانی به پیش بینی دمای 10 سال آینده شهر کرمانشاه پرداخته شد که انتظار می رود طی ده سال آینده دمای کرمانشاه رو به فزونی نهد. میزان افزایش سالانه دما طی ده سال آتی 03/0 درجه سانتی گراد برآورد شده است.
بررسی اقلیم، معماری و فرهنگ ماسوله با رویکرد معماری بومی از منظر انسان شناسی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری بومی هر منطقه بیان کننده بخشی از ویژگی های فرهنگ، موقعیت جغرافیای و اقلیم آن منطقه است. زیرا فرهنگ، محیط زیست و معماری بر یکدیگر اثر گذارند این موضوع در مورد معماری بومی شهر ماسوله نیز صادق است معماری ماسوله منحصر بفرد است در این منطقه حیاط و پشت بام بناهایی که در دل کوه ساخته شده اند محل عبور و تردد ساکنین منطقه است شهر تاریخی ماسوله مدل خوبی برای یک معماری بومی و پایدار محسوب می شود معماری که به فرهنگ، طبیعت و سبک زندگی مردم احترام می گذارد. هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد فرهنگی، زیست محیطی و معماری بومی شهر ماسوله است. این پژوهش از نظر ماهیت از نوع کیفی است که در مرحله ی گردآوری اطلاعات از اسناد و روش های میدانی بویژه مشاهده ی مشارکتی و مصاحبه عمیق استفاده نموده؛ ضمن آنکه برای تحلیل داده ها نیز از چارچوب نظری محیط شناسی فرهنگی جولیان استیوارد سود جسته است.
نگاهی به شکل گیری و توسعه ی شهر هشتپر و پیامدهای مکانی - فضایی آن در جلگه تالش
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و اولویت بندی اثرات گردشگری در سطح ملی با استفاده از تکنیک Topsis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر توسعه صنعت گردشگری در سطح کلان و خرد، باعث تغییر در اقتصاد، اجتماع و نگرش سیاسی جوامع شده است. گردشگری، محیط، فرهنگ، هنر، سبک زندگی، ارتباطات، اعتقادات، سیاست، اقتصاد و نوع توسعه را در یک جامعه تحت تأثیر قرار می دهد و از این رو قابل مطالعه است. در این پژوهش از طیفی از اثرات گردشگری برای شناسایی عوامل عمده اثرات گردشگری در مقیاس ملی استفاده خواهیم کرد. در این راستا تحقیق حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از پرسشنامه و با استفاده از تکنیک رتبه بندی بر اساس تشابه به راه حل ایده آل به ارزیابی و اولویت بندی اثرات منفی و مثبت گردشگری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، محیطی و سیاسی در مقیاس ملی بپردازد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در بین پیامد های گردشگری بیشترین آثار مثبت مربوط به بعد اقتصادی و در مرحله بعد اجتماعی بوده است. بالاترین اولویت اثرات اقتصادی و اجتماعی گردشگری شامل اشتغال زایی و کمک به توسعه منطقه ای و تغییر در الگوهای فرهنگی و ارتقاء سطح آگاهی بود. همچنین عمده ترین پیامد های منفی مربوط به آثار محیطی بود. در بین عوامل مؤثر بر آثار و تبعات سیاسی گردشگری تقلیل کشمکش های سیاسی و در مرحله بعد فعال شدن دیپلماسی نظام با اهمیت ترین شاخص ها در ارزیابی عوامل مؤثر بر این تبعات بودند.
تحولات و تغییرات شهرنشینی در هندوستان
حوزههای تخصصی:
کاربرد تکنیک های دورسنجی و سیستم اطلاعات جغرافیایی با هدف شبیه سازی توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش جمعیت و رشد سریع شهرنشینی تغییراتی اساسی در کاربری اراضی شهرها ایجاد شده است. که نیازمند مدیریت و برنامه ریزی برای توسعه شهری با توجه به تغییرات ایجاد شده در کاربری های شهری می باشد و شهر مهاباد از این قاعده مستثنی نمی باشد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک میزان تغییرات کاربری اراضی شهری و توسعة آتی شهر مهاباد با در نظر گرفتن معیارهای خطوط انتقال نیرو، مخاطراتی (گسل، زمین لغزش)، سازندهای زمینةشناسی، رودخانه و شیب در بازه زمانی ۱۳۶۵-۱۳۹۳ و توسعة آن تا سال ۱۴۲۰ با استفاده از تصاویر ماهواره لندست ۸ و ۵ مورد بررسی قرار گیرد. برای این کار ابتدا اقدام به تهیة نقشه های کاربری اراضی برای دو دورة زمانی۱۳۶۵ و ۱۳۹۳ در محیط نرم افزاری اکوگنیشن کردیم و با بررسی نقشه های کاربری حاصل مقدار اراضی ساخته شدة شهر مهاباد در سال ۱۳۶۵ برابر ۹۸۹.۹۳۲ هکتار و در سال ۱۳۹۳ وسعت آن حدود دو برابر افزایش یافته و به وسعتی به مساحت ۲۰۰۰.۰۲ رسیده است. تحت تأثیر این عوامل، روند رشد و توسعة شهر از وسعت کاربری های غیرساخته شده به مساحت ۱۴۲۲.۳۵۴۵ هکتار کاسته و بر وسعت اراضی ساخته شده افزوده است به طوری که با استفاده از مدل رگرسیون و معیارهای در نظر گرفته شده، مقدار پیش بینی آن برای سال ۱۴۲۰ مساحتی به مقدار ۳۴۳۴.۰۲ هکتار می باشد. همچنین سناریوی اثرات توسعة شهر بر محیط زیست و تأثیرپذیری از مخاطرات با روش فازی در محیط آرک جی ای اس مورد بررسی واقع شد.
ارزیابی راهبرد توانمندسازی حاشیه نشینان در بهسازی شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی یکی از مسائل و مشکلات مدیریت شهری کشور به شمار می رود. در جدیدترین تجربة نظام برنامه ریزی شهری، کشور با برنامة بهسازی و توانمندسازی، در پی کاهش و کنترل ابعاد این مشکل برآمده است، اما هنوز در این زمینه کاستی هایی مانع دستیابی به اهداف توسعة یکپارچة شهری است. شهر زابل در سال های اخیر و به خصوص از 1355 به بعد، رشد و گسترش فیزیکی زیادی داشته است که باعث به وجود آمدن محله های زیادی در حاشیة آن شده است. وضعیت حاشیه نشینان شهر زابل که از نظرِ تأسیسات و خدمات زیربنایی شهری مانند آسفالت معابر و کوچه ها، فاضلاب شهری، فضاهای عمومی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ این سؤال را به وجود می آورد که مهم ترین مشکل حاشیه نشینان در بهسازی محله هایشان چیست؟ مقالة حاضر به بررسی و ارزیابی توانمندسازی آنها بر اساس ویژگی های اجتماعی- اقتصادی سرپرستان خانوارها، وضعیت کالبدی و فضایی محله ها، مسکن و وضعیت مشارکت حاشیه نشینان زابل پرداخته است. اطلاعات حاصل از 316 پرسشنامة توزیع شده در 14 محلة حاشیه ای زابل، به وسیلة نرم افزارهایSPSS وExcel تجزیه و تحلیل شده و امتیاز شاخص های اصلی و فرعی توانمندسازی هر یک از محله های حاشیه ای به دست آمده است. مجموع نمرات استاندارد هر یک از محله ها تعیین و بر مبنای روشZ-score ، محله های حاشیه ای زابل رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر محله ها، 10 محله از 14 محلة حاشیه نشین در سطح خیلی ضعیف تا متوسط از نظرِ توانمندسازی قرار دارند که مهمترین عامل آن مشکلات اقتصادی مانندِ بیکاری 9/26 درصد از سرپرستان خانوار و درآمد حاشیه نشینان است که نتیجة آن، توانایی تنها 85/2 درصد از حاشیه نشینان در پرداخت نقدی هزینة بهسازی محله هاست. ایجاد اشتغال پایدار و درآمد ثابت می تواند باعث توانمندسازی حاشیه نشینان زابل شود.
بررسی الگوهای شبکه معابر پیاده شهری و امکان سنجی توسعه آن ها در بخش مرکزی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود پیشرفت های فنی و ت کنولوژیکی شگرف در عرصه ح مل و نقل و تراف یک، پیاده روی هم چنان اصلی ترین و مهم ترین الگوی حرکتی مجتمع های زیستی محسوب می شود؛ تاجائی که امروزه، برای توسعه آن، مدل ها و الگوهای مختلفی چون جداسازی ترافیک، فضاهای محصور پیاده، منطقه یا خیابان مخصوص پیاده، خیابان پیاده محور، مرکز تجاری پیاده، خیابان خرید، معماری ترافیکی، آرام سازی ترافیک، سبز راه و فراگذرها ارائه شده است. در بخش قدیمی شهر تبریز، میزان تحقق پذیری هریک از الگوها و مدل ها، با به کارگیری معیارها و ضوابط طراحی شهری چون پیوستگی، کوتاهی، زیبائی، امنیتی، راحتی، دسترسی، اجرائی، بهره وری، محیطی، اقتصادی، و مشارکت مردمی به وسیله 20 نفر از کارشناسان امور شهری ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که از بین الگوهای مطروحه، مدل های خیابان پیاده محور، خیابان خرید پیاده، آرام سازی ترافیک سواره و خیابان پیاده و مسیرهای پیاده سنتی، حائز بیش ترین موقعیت برای توسعه در بخش مرکزی شهر تبریز می باشند.
بررسی عوامل و زمینه های موجود برای افزایش مشارکت مردمی در فرآیند احیای بافت فرسودة منطقة ۱۴ شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیچیده شدن ساختارهای شهری، مشارکت شهروندان در امور شهرها دیگر یک انتخاب و حتی حق شهروندی نبوده، بلکه نیازی در اجرا و پیشبرد امور قلمداد می گردد. این نیاز، در فرآیند نوسازی بافت های فرسوده شهری به عنوان رویکرد اصلی در توسعه درونی شهرها، نیز ضروری می نماید. منطقه ۱۴ شهرداری تهران از جمله مناطقی در این شهر است که در بخش غربی خود سطح گسترده ای از بافت فرسوده را در خود جای داده و زمینه ساز بروز مشکلاتی برای ساکنان شده است. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی زمینه های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی مؤثر در افزایش تمایل ساکنین این منطقه به مشارکت در فرآیند نوسازی و همچنین شناخت شاخص های اصلی در این زمینه جهت پیشبرد امور مشارکتی در بافت های فرسوده سایر نقاط کشور بوده است. بدین منظور اقدام به توزیع ۳۸۰ پرسش نامه در میان ساکنین محلات گردید. تحلیل نتایج این پرسش نامه ها با استفاده نرم افزار SPSS نشان داده است که میزان تمایل ساکنان به مشارکت در سطح متوسط بوده و نبود تصویری از چشم انداز آینده محله پس از فرآیند نوسازی، مهم ترین معرفی بوده که تأثیرب قوی بر کاهش تمایل به مشارکت داشته است.
سنجش سطوح توسعه یافتگی سکونتگاه های شهری با به کارگیری مدل تحلیل خوشه ای (نمونه تحت مطالعه: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت موجود سکونتگاه های شهری برای سنجش سطوح توسعه یافتگی آنها از اهمیت ویژه ای در برنامه ریزی شهری برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف شهرها، برای ارائه طرح ها، سیاست گذاری ها و برنامه های شهری ضروری است. در واقع استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، بهداشتی و غیره می تواند معیاری مناسب برای تعیین جایگاه سکونتگاه های شهرها باشد که با مقایسه شهرها با توجه به شاخص های توسعه، زمینه های رفع مشکلات و نارسایی های موجود برای دستیابی به توسعه مطلوب و واقعی به وجود می آید. با تعیین و ارزیابی سطوح توسعه سکونتگاه های شهری مشخص می گردد که کدام شهر نیاز به سرمایه گذاری بیشتر نسبت به دیگر شهرها دارد.
هدف این مقاله تعیین سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان تهران با بهره گیری از مدل تحلیل خوشه ای است. برای سطح بندی، 36 شاخص در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، زیربنایی و کالبدی انتخاب گردید و با به کارگیری روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، طبقه بندی شهرستان های این استان صورت پذیرفت. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و نیز از نرم افزار GIS برای سطح بندی سکونتگاه های شهری استفاده شده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که شهرستان های استان از نظر شاخص های توسعه در یک سطح قرار ندارند. نتیجه به کارگیری روش خوشه ای سلسله مراتبی این است که شهرستان های استان تهران در سه خوشه سطح بندی می شوند. شهرستان تهران در خوشه اول به عنوان برخوردارترین شهرستان و شهرستان های دماوند، پیشوا، پاکدشت، ری، بهارستان، رباط کریم، ورامین، اسلامشهر، قدس، ملارد و شمیرانات در خوشه دوم قرار گرفته اند. البته با اینکه 12 شهرستان در یک خوشه قرار گرفته اند، با توجه به امتیاز شاخص ها به 7 سطح رده بندی می شوند که از بین آنها شمیرانات بعد از تهران وضعیت بهتری دارد. شهرستان فیروزکوه در خوشه سوم قرار دارد. در نهایت فیروزکوه به عنوان محروم ترین شهرستان برای سامان دهی و سامان بخشی باید در اولویت قرار گیرد. بنابراین با تهیه طرح های کوتاه مدت فوری و سرمایه گذاری مناسب می توان وضعیت رفاهی و معیشی افراد این شهرستان را ارتقا بخشید. البته این بدان معنا نیست که بقیه شهرستان ها نیاز به ارائه خدمات رفاهی ندارند، بلکه با توجه به شاخص ها، این شهرستان نسبت به دیگر شهرستان ها به تمهیدات و برنامه های ویژه نیاز دارد.
تحلیل ادراکات روستاییان از پیشرفت زندگی، و ابعاد و موانع آن (مطالعه موردی: روستای دوساری دشت جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم پیشرفت زندگی روستایی ابعاد، محرکات و موانع چندگانه ای دارد. از آنجا که ادراکات و انگیزه های پیشرفت مردم متنوع اند پیشرفت زندگی نیز در نظر روستاییان مفهومی نسبی دارد. بنابراین در بررسی چنین موضوعاتی، برای اینکه هر دو جنبه جغرافیای ذهنی و عینی رعایت شود بایستی به ادراکات روستاییان رجوع کرد، زیرا ادراکات منعکس کنندة واقعیت ها ی عینی و ذهنی به همراه یکدیگرند. با توجه به چنین مبنای نظری، نمی توان با یکی از روش ها ی کمی یا کیفی به شناسایی ابعاد و مؤلفه های واقعی ادراکات مردم دست یافت. از اینرو مقاله حاضر، ترکیبی از مصاحبه اکتشافی (روش کیفی)، و تکنیک آماری تحلیل عاملی را به کار گرفته، منتها در این نوع تحلیل عاملی به جای تأکید بر متغیرها بر افراد و دسته بندی خود جامعه نمونه تأکید ورزیده است، به گونه ای که افراد در ارتباط با یکدیگر قرار داده می شوند و نه متغیرها. جامعه نمونه شامل 25 نفر از افراد باسواد روستا در مرحله نخست تحقیق و 70 نفر در مرحله دوم است. نتایج به دست آمده از تحقیق در پایان به دست کارشناسان و مسئولان روستا کارشناسی شد. روش شناسی تحقیق به گونه ای انتخاب شده است که بتواند ذهن مردم و کارشناسان را درگیر کند و به ویژه به مردم عادی نقش فعال دهد. نتایج تحقیق نشان داد که ادراکات مردم روستای دوساری در مورد پیشرفت زندگی در 4 دسته اصلی جای می گیرند: دید شاعرانه و رمانتیک، دید پیشرفت گرایانه همراه با توجه به ساختارها (دید اصلاح گرایانه)، دید پیشرفت گرایانه بدون توجه به وجود ساختارها، و دید محافظه کارانه.