فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
وههای مرتفع، درههای عمیق و سرسبز، مشهورترین پناهگاهها و جان پناهها، رودخانههای پر آب، آبشارهای زیبا، آب و هوای فرح بخش، شرایط مناسب برای کوهنوردی، حوضههای دامنه جنوبی توچال نظیر دربند، درکه، کلک چال وتوچال را به عنوان یکی از جاذبههای تفرجگاهی شهری و فراشهری تهران معرفی کرده است که از پتانسیلهای بالای ژئوتوریسمی برخوردار میباشند.
هدف این تحقیق شناسایی پهنههای مناسب ژئوتوریسمی منطقه برای تبدیل به ژئو پارک میباشد. به همین منظور لایههای اطلاعاتی مورد نیاز شامل نقشههای شیب، پوشش گیاهی، همدما، هم بارش، لیتولوژی، هیدرولوژی، چشماندازهای انسانی، چشماندازهای ژئومورفولوژیکی تهیه و سپس با تلفیق و همپوشانی لایههای اطلاعاتی در محیط GIS با استفاده از مدل AHP پهنههای مناسب ژئوتوریسمی حوضههای آبی دامنه جنوبی توچال در قالب نقشه پهنه بندی ارائه گردید. نتایج این مطالعه نشان میدهد که 15 درصد از کل وسعت منطقه مورد مطالعه در پهنه فوق العاده مناسب، 10 درصد در پهنه خیلی مناسب، 35 درصد در پهنه مناسب و 40 درصد در پهنه نامناسب قرار دارد که به دلیل نزدیکی این منطقه به کلانشهر تهران میتواند مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
تحلیل همدید عوامل موثر در فراوانی روزهای گردوغباری غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامانههای همدیدی موثر در گردوغبارهای غرب کشور براساس دادههای ثبت شده ایستگاههای هواشناسی با استفاده از روش آماری تحلیل مولفههای اصلی و بکارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد شناسایی قرار گرفت. برای دستیابی به این هدف از دادههای تعداد روزهای همراه با گردوغبار مشاهده شده در 50 ایستگاه هواشناسی در فاصله زمانی 1986 تا 2005 استفاده شد. نتایج بدست آمده از بکارگیری روش PCA نشان داد که 5 سامانه سینوپتیکی (یا 5 مولفه اول) قادر به تبیین 12/69 درصد واریانس تغییرات فضایی گردوغبارهای غرب کشور است. در گام بعد به منظور شناسایی سامانههای مذکور، ضریب همبستگی هر یک از ایستگاهها با هر یک از مولفهها به محیط GIS Arc منتقل و با استفاده از روش درونیابی کریجینگ الگوهای سینوپتیک تاثیرگذار بر گردوغبارها شبیهسازی شدند. با مقایسه و تطابق نقشههای استخراج شده با نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در زمینه سامانههای سینوپتیک ایجادکننده گردوغبارها در غرب کشور؛ مشخص گردید که سامانه پرفشار آزور از طریق ایجاد کمفشارهای گرمائی سطح زمین بیشترین نقش را در پراکندگی فراوانی روزهای گردوغباری در غرب ایران دارد.
مقایسه روش های مختلف رگرسیون دو متغیره در شناسایی رخساره های کویری بر اساس روابط مؤلّفه های خاک با داده های ماهواره ای مورد شناسی: پلایای ابرکوه- استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روابط بین پارامترهای مختلف خاک با دادههای ماهوارهای گامی مؤثر در شناسایی و تفکیک رخسارههای کویری است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی روشهای مختلف رگرسیون دو متغیره بر اساس روابط بین مؤلفههای مختلف خاک با دادههای ماهوارهای سنجنده ASTER در شناسایی رخسارههای پلایای ابرکوه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا از خاک سطحی30 پروفیل در منطقه مطالعاتی برداشت و در آزمایشگاه مقادیر EC، PH، درصد رطوبت اشباع و مقادیرکاتیونها و آنیونهای مربوط به هر نمونه اندازهگیری گردید. پس از انجام پردازشهای لازم بر روی تصاویر ماهوارهای، با تعیین نقاط زمینی بر روی تصاویر، ارزش پیکسلهای نظیر نقاط زمینی در باندهای مختلف استخراج گردید. سپس رابطه بین دادههای ماهوارهای و نتایج حاصل از آزمایشهای خاک منطقه با استفاده از روشهای مختلف رگرسیون دو متغیره خطی مورد ارزیابی قرار گرفت و دقت مدلها با استفاده از فاکتورهایی نظیر خطای تخمین و تأیید، مجذور میانگین مربعات خطا، ضریب همبستگی و ضریب کارایی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای پژوهش بیانگر دست یابی به مدلهایی با ضریب همبستگی کمینه 45 درصد، خطای نسبی تخمین و تأیید بیشینه به ترتیب4/247 و 7/2489 ، مجموع میانگین مربعات خطای کمتر و ضریب کارایی کمینه 19 درصد میباشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که هیچ گونه رابطه معنی داری بین میزان قلیایی بودن و درصد رطوبت اشباع با دادههای ماهوارهای در منطقه مطالعاتی وجود ندارد.
نقش کاربری اراضی در کیفیت آب رودخانه الوند کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علل تغییرات مکانی کیفیت آب رودخانه الوند در غرب کرمانشاه هدف اصلی این مقاله را تشکیل میدهد. برای انجام این تحقیق 9 محل در امتداد رودخانه الوند انتخاب گردید و برای تعیین کیفیت آب، 10 پارامتر فـیزیکی و شیمیایی کیفیت آب در 2 یا 3 نوبت در هر فـصل در طی یک سال اندازهگیری گردید. این پارامترها عبارت بودند از: درجه حرارت محیط، درجه حرارت رودخانه، PH ، DO ، OD BOD، E.C.، TDS، کدورت و شوری. علاوه بر اندازهگیریهای یادشده در ایستگاههای مزبور، در دو نوبت در اسفند 1385 و مرداد 1386 نمونهگیری آب صورت گرفت تا برای اندازهگیری کلیفرم انگلی و کل کلیفرمها و همچنین اندازهگیری فلزات سنگین به آزمایشگاههای جداگانهای منتقل شوند. فلزاتی که در این رابطه اندازهگیری گردید، عبارت بودند از: مس، آلومینیم، کرم، سرب، کادمیوم، نیکل، منگنز و وانادیوم. مقایسه این دادهها و تجزیه و تحلیل خوشهای آنها نشان داد که اغلب پارامترهای کیفیت آب و کلیفرمهای رود با گذر از مراکز جمعیتی از بالادست به سمت پایین دست یک روند افزایش دارند و تنها در میانه رود؛ یعنی، در ایستگاه قبل از قرهبلاغ در دو شاخص کدورت آب وCOD افزایش غیرعادی رخ میهد. علیرغم این، مقدار فلزات سنگین در مسیر رود دچار نوسانات خیلی زیادی میگردد. در ریجاب واقع در بالادست رود دو عنصر کروم و نیکل بالاست، درحالی که اغلب فلزات سنگین، بویژه کادمیوم و سرب در مینه رود، در محدوده بین سرپل ذهاب و قرهبلاغ و عمدتاً در قبل از قرهلاغ به اوج خود میسند. بررسی نمونه از شاخه کوچکی از رود که در این بخش از شمال به رود الوند می پیوندد، نشان داد که این شاخه بیشترین مقدار این افزایشها را توجیه میکند. در این نمونه کدورت آب .T.U. 16، COD آنmg/L 8 ، و کادمیوم و سرب آن به ترتیب 2/111 و 9/2 پی پی بی بوده است. در حالی که در همین زمان در ریجاب واقع در بالادست رود کدورت آب N.T.U. 8/0 COD آن ناچیز، کادمیوم و سرب آن به ترتیب 068/0 و 199/0 پی پی بی بوده است.
پهنه بندی حوضه آبخیز بیاضیه به منظور تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی با استفاده از روش AHP و تکنیک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمینی است خشک با نزولات جوی بسیار کم بهطوریکه میانگین بارش آن کمتر از یک سوم متوسط بارندگی در سـطح دنیاست. امروزه با افزایش جمعیت کشور و به تبع آن افزایش تقاضا برای مواد غذایی بهرهبرداری از منابع آب، بویژه مابع آب زیرزمینی بسیار بیشتر از گذشته شده است بطوری که این میزان مصرف بیشتر از میزان تغذیه منابع آب زیر زمینی میباشد، به سخن دیگر ورودی منبع از خروجی آن کمتر شده است لذا میبایست این کمبود منابع آب زیر زمینی جبران گردد. هدف از این پژوهش پهنهبندی حوضه آبخیز بیاضیه مـیباشد. فرایند تحلیل سلسلهمراتبی یکی از کارآمدترین تکنیکها و جامعترین سیستمهای طراحی شده برای تصمیمگیری با معیارهای چندگانه است. این تکنیک امکان فرموله کردن مسائل پیچیده را به صورت سلسلهمراتب فراهم میسازد و همچنین امکان در نظر گرفتـن معیارهای مـختلف کمی و کـیفی را در مسأله فراهم میآورد. برای اطمینان حصول نتیجه نهایی، لایه پتانسیل منطقه مطالعاتی به سه روشRaster Calculator، Weighed Overlay و Weighted Sum تهیه شده است. نتایج نشان میدهد که در بین سه روش فوقالذکر روش Raster Calculator حداکثر پهنه را به طبقه پتانسیل بالا و در مقابل روش Weighed Overlay حداقل پهنه را به طبقه پتانسیل بالا اختصاص داده است. اما روش Weighted Sum حدفاصل بین دو روش قبلی است و نتایج حاصل از آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. در این میان پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه و منطبق بر مناطقی میباشدکه دارای بیشترین میزان تراکم آبراهه میباشد و پهنه بدون پتانسیل یکی منطبق بر حداکثر ارتفاعات که دارای کمترین میزان نفوذ و شیب زیاد میباشد و دیگری منطبق بر مناطق کم ارتفاع میباشد که این مناطق دارای رسوبات تبخیری و گـچی بوده و مـیزان درجه حرارت در آن زیاد مـیباشد. نتـایج حاصل از این پژوهش میتواند در مدیریت محیط منابع آب زیرزمینی مثمر ثمر بوده و همچنین در طرحهای بهرهبرداری بهینه از منابع آب منطقه و جلوگیری از بهرهکشی بیش از توان آنها سازنده باشد.
تأثیر بادهای 120 روزه بر امنیت منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بادهای 120 روزه از مشهورترین و اثرگذارترین بادهای محلی ایران زمین است که تقریباً از 15 خرداد تا 15 شهریور بر بخش شرقی کشور حاکم می شود. نظر به این که رسوبات منطقه ریزدانه بوده و از حدود 60، 30 و 10 درصد به ترتیب برای رس، سیلت و ماسه تشکیل شده است، این ذرات با وزش باد ملایم، حرکت می نمایند بنابراین، بستر بسیار مناسبی برای طوفان های گرد و خاک و ماسه را فراهم می کند. این بادها تاکنون خسارات فراوانی را بر منطقه سیستان تحمیل کرده و امنیت شهرها را تحت تأثیر خود قرار داده است. در این مقاله سعی شده است به بررسی عوارضی پرداخته شود که نابسامانی هایی از قبیل خالی شدن روستاهای مرزی از سکنه، پر شدن چاه نیمه ها، بیماری های چشمی، لغو و تأخیر در پرواز هواپیماها، و انسداد راه های مواصلاتی را موجب شده است. این عوارض، مشکلاتی را در پی دارد که پیامد آنها می تواند امنیت منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. روش انجام این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات آن نیز از طریق میدانی و با استفاده از GIS، گردآوری شده است. پژوهش حاضر در صدد است تا ابتدا به بررسی عوارض ناشی از بادهای 120 روزه پرداخته و سپس با ارائه راهکارهایی به کاهش اثرات و در نهایت کاهش بار امنیتی ناشی از آن بپردازد.
مطالعه تطبیقی روش های برآورد بارش مؤثر در زراعت گندم دیم در اقلیم های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد بارش مؤثر که قسمتی از بارش کل بوده و برای تأمین نیازهای تبخیر تعرقی در بخش توسعه ریشه گیاه در دسترس است، به دلیل هزینه بالای به کارگیری ابزار های دقیق، عمدتاً به کمک روش های تجربی انجام می شود. هدف از این پژوهش، مقایسه چند روش تجربی برآورد بارش مؤثر با روش مبتنی بر بیلان آب خاک و معرفی روش تجربی مناسب در اقلیم های مختلف کشور است. برای این امر از داده های هواشناسی، فنولوژی و خاک و عملکرد گندم دیم مربوط به بیست ویک ایستگاه هواشناسی کشاورزی کشور (نماینده اقلیم های خشک، نیمه خشک، نیمه مرطوب و مرطوب) استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل بیلان آب خاک تدوین شده با توجه به محدودیت های داده های اندازه گیری، توانایی مناسبی را در تعیین بخشی از تغییراتِ میزان محصول گندم دیم که به وسیله تغییرات در میزان بارش مؤثر قابل توجیه است دارد. همچنین هرچه میزان ضریب خشکی دومارتن افزایش یابد، درصدی از بارش که در کشت گندم دیم مؤثر است، کاهش خواهد یافت. در مناطق با هویت اقلیمی خشک و نیمه خشک، روش تجربی نسبت تبخیر تعرق به بارش و در مناطق با هویت اقلیمی مرطوب و نیمه مرطوب، به ترتیب روش های اداره حفاظت خاک ایالات متحده و فائو نسبت به روش های تجربی دیگر برتری دارند.
بررسی کارایی روش های پهنه بندی شدت خشکسالی در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لزوم آمادگی برای تعدیل پدیده خشکسالی جز با تدوین طرح های پهنه بندی خشکسالی محقق نخواهد شد. پدیده خشکسالی یکی از مهم ترین بلایای طبیعی است که بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار داده و باعث بروز بسیاری مشکلات از جمله اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده است. آگاهی از وضعیت خشکسالی، با پیش بینی و پهنه بندی شدت خشکسالی می تواند خطر زیان های ناشی از این پدیده را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. در این تحقیق استان کرمان به عنوان منطقه مطالعاتی انتخاب شد. هدف از این پژوهش ارزیابی دقت روش های کریجینگ، کوکریجینگ و معکوس فاصله در تهیه ی نقشه های شدت خشکسالی رخ داده در استان کرمان با استفاده از شاخص درصد بارش نرمال می باشد. بدین منظور 44 ایستگاه هواشناسی که دارای آمار بلند مدت و پایه زمانی مشترک20 ساله بودند، انتخاب گردیدند. سپس شاخص خشکسالی درصد بارش نرمال برای دوره آماری محاسبه گردید. نقشه های پهنه بندی خشکسالی برای سال های 1367، 1372، 1378، 1379، 1381 و 1384 با استفاده از سه روش کریجینگ، کوکریجینگ و معکوس فاصله تولید شد. از بین سه روش پهنه بندی، روش کریجینگ به دلیل داشتن خطای RMSE پایین تر به عنوان مناسب ترین روش انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که: شدیدترین خشکسالی ها در سال های 1367، 1372، 1378، 1379، 1381، 1384 اتفاق افتاده است.
بررسی نسبت تحویل رسوب (SDR) در حوضه رودخانه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، تحلیل علمی و تکنیکی از بررسی مدل های موجود و نتایج حاصل از آن در تعیین متوسط تحویل رسوب در دوره زمانی بلندمدت برای حوضه های متوسط مقیاس، واقع در حوضه رودخانه جاجرود به منظور تعیین مناسب ترین مدل برای برآورد نسبت تحویل رسوب در زیرحوضه های این رودخانه است. برای بررسی متوسط تحویل رسوب در دوره زمانی بلندمدت، به داده های آماری بارندگی و پارامترهای حوضه نیازمندیم. شاخص SDR شاخصی برای اندازه گیری واکنش حوضه به میزان فرسایش بالادست است. در این نوشتار از هفت مدل ونانی، سرویس حفاظت خاک آمریکا، مانرو و رنفرو، ویلیام و برنت، روئل و ویلیامز برای برآورد نسبت تحویل رسوب SDR استفاده شده است. در اکثر این مدل ها به پارامترهای مساحت، نسبت R/L، طول آبراهه اصلی و شیب حوضه برای محاسبه SDR از طریق روابط ارائه شده برای هر مدل نیاز است. مقادیر حاصل از این روابط برای تعیین بهترین مدل در تخمین نسبت تحویل رسوب با SDR واقعی مقایسه شده و مقادیر حاصل از تفاضل SDR واقعی و پیش بینی شده با توجه به کمترین میزان اختلاف، مدل مطلوب را معرفی می کند. نتایج بررسی مدل های مذکور نشان می دهد که از هفت زیرحوضه مطالعه شده، در چهار زیرحوضه فشم، میگون، امامه و افجه، مدل مانرو و رنفرو مطلوب ترین نتیجه را در برداشته است و در دو زیر حوضه آهار و کند، مدل روئل به نتیجه مطلوب دست یافته و تنها در زیرحوضه لوارک، مدل رنفرو مطلوب ترین نتیجه را در برآورد نسبت تحویل رسوب داشته است.
تحلیل سینوپتیکی الگوهای حاکم بر طوفان گردوغبار استان خوزستان
حوزههای تخصصی:
مقایسه مدل ارزیابی اراضی ایرانی فائو و مدل پارامتریک ژئومورفولوژیکی برای تعیین قابلیت اراضی برای کشت آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب نوع استفاده از اراضی، همواره بخشی از سیر تکاملی جوامع انسانی را تشکیل داده است. بدین معنا که با تکامل تدریجی جوامع انسانی، در نوع نیازهای آنها نیز تغییر ایجاد شده است و درنتیجه جوامع مختلف، به لزوم تغییر در نحوه استفاده از اراضی پی برده اند. بر این اساس مدل ها و روش های متعددی برای تعیین قابلیت اراضی در دنیا ابداع شد که از لحاظ شاخص ها و داده های به کار رفته متفاوت هستند. هدف از این مطالعه، تعیین قابلیت کیفی کشت آبی اراضی منطقه هرمزآباد بر مبنای دو روش طبقه بندی اراضی چند منظوره فائو (FAO) و روش پارامتریک مبتنی بر شاخص های ژئومورفولوژیکی بر پایه مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است؛ و در نهایت پیشنهاد مدل مناسب و مقرون به صرفه چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ زمانی برای مناطق مشابه می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نقشه های خروجی از دو مدل دارای 86 درصد همپوشانی در کلاس های محدودیت مشابه می باشند. با توجه به اینکه مدل فائو چه از نظر زمان و چه از نظر اقتصادی هزینه های بالایی را برای تعیین قابلیت ایجاد می کند، می توان از مدل پارامتریک با توجه به سهولت انجام کار با آن برای مناطق مشابه اقدام به تعیین قابلیت اراضی نمود.
مدل سازی برآورد منطقه ای رسوب معلق در حوضه آبریز دره رود اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بار معلق رودخانه شامل مواد معدنی و آلی است که در جریان رود به ویژه جریان های آشفته، پخش شده و بدون تماس با بستر تا مسافت های زیادی جابجا می شود. مواد معدنی مشخصا شامل ذراتی در اندازه ی رس تا دانه های ماسه است. بار معلق برحسب غلظت، دبی (جریان جرم رسوب در هر واحد زمانی) که تحت عنوان"" بار"" از آن یاد می شود و نیز پراکنش اندازه ذرات (نسبت بار به ذراتی با اندازه ای مشخص) تعیین می گردد. ذرات رسی_سیلتی(غالبا به بار شسته معروف هستند) تا حد زیادی براثرفرایند های فرسایشی خارج از مجرای رود خانه شکل می گیرند، به آسانی به حالت معلق در آمده و پس از ترکیب با جریان آب تا مسافت های طولانی به صورت معلق جابه جا می شوند حوضه ی آبریز رودخانه ی دره رود به عنوان یکی از زیر حوضه های رود خانه ی ارس، بخشی از شبکه های زهکشی ارتفاعات شمال باختری ایران را در محدوده استان های آذربایجان شرقی و اردبیل با حجم بالای رسوب به سمت دریای خزر تخلیه می نماید. جریانهای سطحی این حوضه مواد حاصل از تخریب وفرسایش را به اشکال مختلف به سمت سطح اساس حمل می کند که بخشی از آنها شامل نهشته های نرم و بافت ریز به صورت رسوبات معلق می باشد. از طرف دیگر وجود سه سد مخزنی یامچی، سقزچی و سبلان در سطح حوضه لزوم مطالعه وشناخت توان رسوب زایی و فرسایش پذیری این حوضه را با رویکرد بالا بردن عمر مفید سدهای یاد شده، دو چندان می نماید. عدم وجود ایستگاه های هیدرو متری و نمونه برداری غلظت مواد رسوبی در همه زیر حوضه ها و لزوم براورد رسوب در حوضه های فاقد امار از مسائل پیش رو است. بر همین اساس بر آورد میزان همبستگی رسوب و دبی درحوضه دره رود و زیر حوضه های آن و هم چنین برآورد میزان رسوبات بارمعلق برای حوضه های فاقد آمار براساس معادلات منطقه ای حاصله ازنتیجه تحقیق ودست یابی به معادله ی منطقه ای رسوب از اهداف اصلی پژوهش حاضر است برای این منظور داده ها واطلاعات مربوط به دبی ورسوب 31 ایستگاه هیدرومتری واقع درحوضه تجزیه وتحلیل گردیده است. مقدار رسوب بارمعلق برآورد شده برای حوضه 7/8 میلیون تن درسال بوده ومیزان دبی ویژه رسوب 624 تن درسال درکیلومتر مربع است. خروجی مدل معادلات منطقه ای برآورد رسوب برای حوضه دره رود و زیر حوضه های رودخانه های قره سو و اهر چای براساس سطح حوضه، طول آبراهه، شیب متوسط حوضه ودبی ویژه رسوب ارائه شده است. بر اساس روابط حاصله همبستگی مقدار رسوب با شیب حوضه معکوس می باشد.همچنین با توجه به محاسبه های صورت گرفته در خصوص بار معلق عبوری در ایستگاه های هیدرومتری در یک دوره ی سی ساله (که با دبی رود خانه همبستگی معنی داری را نشان می دهد ) ومحاسبه ی متوسط بار معلق در نقاط مذکور ,همبستگی معنی داری بین مورفومتری زیر حوضه های رود خانه دره رود و میزان رسوبات وجود دارد یافته ی اصلی دیگر نیز معادله ی نهائی برآورد رسوب معلق براساس پارامترهای مورفومتری حوضه برای حوضه هایبا مساحت کمتر از 500کیلومتر مربع وبیشتر از 500کیلومتر مربع ارائه شده است. واژه های کلیدی: ایستگاه هیدرومتری، حوضه دره رود، بارمعلق، دبی ویژه رسوب، مورفومتری حوضه، همبستگی نمائی
تحلیل روند موسم های خشک و تر در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامانه ی اقلیم، مجموعه ای چند بُعدی، درهم تنیده و پویاست. این ویژگی ها موجب می شود که هم عوامل تغییرزا و هم نتایج تغییر، حاوی تنوع زمانی – مکانی باشد. یکی از ویژگی های اقلیمی که بدین لحاظ قابل تأمل است، تداوم موسم های خشک و مرطوب است. تداوم موسم های خشک و مرطوب به لحاظ شدت و فراوانی رویدادهای بارشی از اهمیّت شایان توجهی برخوردارند. این ویژگی ها به دلیل این که مشخصات اقلیم بارشی را منعکس نموده و نیز به لحاظ این که بر فراسنج های دیگر اقلیمی تأثیر می نهند، نظر بسیاری اقلیم شناسان را به خود جلب نموده است.
در تحقیق حاضر با استفاده از مشاهدات بارش روزانه ی شهر زنجان طیّ دوره ی آماری 2006-1961 و بر اساس روش های ناپارامتری، روند بیشینه، متوسط و تداوم موسم های خشک و تر برای هرسال برآورد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که نمایه های مورد بررسی در هیچ یک از مقیاس های زمانی سالانه و ماهانه حاوی روند معنی داری نبوده است. مقدار بارش های کم حاوی روند کاهشی معنی دار بوده اند و با توجه به فقدان روند در دفعات وقوع، دفعات این بارش ها و به تبع آن موسم های تر و خشک ثابت بوده است. بر اساس یافته های تحقیق معلوم شد که چهار ماه سال (جون، جولای، آگوست و سپتامبر) فاقد بارش هستند. بارش های احتمالی در این چهار ماه، حاصل رویدادهای محلی- تصادفی و نامنظم می باشد. از این رو چهار ماه یاد شده به عنوان فصل خشک زنجان به شمار می آید. بیشترین دفعات وقوع بارش مربوط به ماه های آوریل و می است. بدین ترتیب پرباران ترین فصل را می توان فصل بهار دانست.
تعیین مدل مناسب برای برآورد رسوبدهی با استفاده از روش های آماری مطالعه موردی؛ حوزه آبخیز بابلرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، 10 مدل PSIAC، MPSIAC، EPM، Fournier، Douglas، Musgrave، Stehlik، Kirkby، Geomorphology و Hydrophysical با هدف تعیین مناسبترین مدل برای برآورد فرسایش و رسوب در حوزه آبخیز بابلرود مازندران مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی مدلهای مورد استفاده و تعیین مدل مناسب، از دادههای مشاهدهای و اندازهگیری شده رسوب (آمار 43 ساله ایستگاه قران تالار) استفاده گردید. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق جهت ارزیابی نتایج، شامل آزمون t جفتی، ضریب همبستگی (R)، اختلاف نسبی، BIAS، RE و RMSEمیباشد. نتایج نشان داد که در سطح اطمینان 95%، اختلاف معنیداری بین دادههای مشاهدهای و نتایج مدل MPSIAC وجود نداشته و همچنین مدل مذکور با مقادیر اختلاف نسبی، BIAS، RE و RMSEبه ترتیب93/7، 013/0، 35/7 و 63/8، باضریب همبستگی 86/0 مناسبترین مدل برای برآورد رسوبدهی در حوزه آبخیز بابلرود شناخته شد. پس از مدل MPSIAC، مدل Geomorphologyبا مقادیر اختلاف نسبی، ضریب همبستگی، BIAS، RE و RMSEبه ترتیب98/10، 78/0، 02/0، 34/12 و 95/11 و نیز عدم اختلاف معنیدار در سطح اطمینان 95%، مدلی مناسب تشخیص داده شد.
پهنه بندی خطر سیلاب شهر کرج با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، خطر سیلاب(سیل خیزی و سیل گیری) در محدوده شهر کرج و نواحی پیرامون آن، با استفاده از منطق فازی با درجات مختلف معین شده است. در پهنه بندی سیلاب از لایه های شیب، خاک، ژئومورفولوژی، کاربری اراضی، انحنای طولی(تغییرات شیب در امتداد جریان)، انحنای عرضی(واگرایی و همگرایی جریان)، بارش، تراکم زهکشی، فاصله از رود و زمین شناسی استفاده شده است. سپس به هر یک از لایه ها با توجه به نوع روابط شان با پدیده سیل خیزی و سیل گیری و بر اساس توابع تعیین شده، مقدار عضویت تعیین و وارد مدل گردیدند. نتایج این تحقیق نشان داد مدل فازی با وجود پیچیدگی هایی که دارد، دارای مزایای بسیاری در مطالعه پدیده های مختلف مرتبط با سطح زمین است. با توجه به نقشه نهایی بدست آمده، در سیل خیزی پهنه های با خطر بسیار زیاد در بخش شمالی، شمال شرقی و شرقی منطقه مورد مطالعه واقع گردیده اند. نواحی با خطر کم نیز اغلب در دشت ها، دره ها و خط القعرها که شیب کمتری دارند، واقع گردیده اند. با توجه به نقشه نهایی بدست آمده سطوح سیل گیر با خطر بسیار زیاد اغلب در قسمت های جنوب غربی و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه واقع شده اند. پهنه های با خطر زیاد نیز اغلب در قسمت های مرکزی و غربی قرار دارند.
طبقه بندی همدید الگوهای گردشی موثر بر آب و هوای ایران در تراز دریا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بکار گیری رویکرد گردشی به محیطی مهم ترین سامانه های تاثیر گذار تراز دریا، بر روی اقلیم ایران بررسی گردید. برای شناسایی الگوهای جوی داده های میانگین روزانه فشار تراز دریا از سری داده های باز کاوی شده مرکز پیش بینی های محیطی ایالات متحده از تاریخ 1364 تا 1388 برداشت گردید. سپس با انجام تحلیل طیفی بر روی داده ها بسامدهای کمتر از 10 روز از پایگاه داده ای فیلتر شدند و با بکارگیری تکنیک تحلیل مولفه مبنا و تحلیل خوشه ای الگوهای جوی طبقه بندی شدند. برای شناسایی تاثیر هر یک از خوشه ها بر روی آب و هوای ایران داده های دما و بارش از تاریخ مورد نظر با روش زمین آماری، با شبکه (7/18*7/18) کیلومتر میانیابی شده، سپس میانگین عناصر مورد نظر برای کل ایران به صورت روزانه محاسبه گردید و در هریک از خوشه ها بطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهم ترین الگوهای تراز دریا تاثیر گذار بر روی ایران شامل الگوهای سرد بارشی، سرد کم بارش، معتدل کم بارش، بسیار سرد پربارش، و گرم بسیار کم بارش می باشند. همچنین زمانی که دو هسته پرفشار قوی در شرق و غرب ایران واقع گردند باعث رخداد بارش های سنگینی در ایران خواهند شد.
تحلیل پالینولوژیکی رسوبات دریاچه ی نئور به منظور بازسازی فازهای رطوبتی دیرینه دریاچه ی نئوردر اواخر پلئیستوسن و اوایل هولوسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی و فاز های رطوبتی در اواخر پلئیستوسن و اوایل هولوسن در شمال غربی ایران ، یک مغزه ی رسوبی به طول هشت متر از کف دریاچه ی نئور در استان اردبیل برداشت و روی سه متر پایینی مغزه ، بررسی پالینولوژیک ( گرده شناسی ) انجام شد . بر اساس نمود ار گرده ی نئور ، دو دوره ی دیر یخبندان ( زون A1 و A2 ) و هولوسن پیشین ( زون های B1 ، B2 و B3 ) در بازه ی زمانی 12800 تا 7800 سال گذشته قابل شناسایی است . به نظر می رسد که در اواخر آخرین دوره ی یخ بندان و با شروع دوره ی سرد یانگردریاس ( زون A2 ) ، درختان ، به دلیل پایین بودن دما و رطوبت ، از پوشش گیاهی منطقه ی نئور حذف شدند . شاخص های گرده ای ( نسبت فراوانی گرده های خانواده ی گندمیان به درمنه ، نسبت فراوانی گرده های درختی به علفی ، و نسبت فراوانی گرده های خانواده درمنه به اسفناجیان ) نشان می دهد که به احتمال دو فاز مرطوب در حدود 9600 و 8200 سال پیش و هم چنین یک فاز خشکی در حدود 9400 سال پیش در هولوسن پیشین رخ داده است .
بررسی ارتباط موقعیت مکانی رودبادهای تراز میانی جو و وقوع سیل در حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رودبادهای به عنوان یکی از مولفه های اصلی سیستم گردش جوی موثر بر سیل اهمیت و ضرورت خاصی دارد. هدف از این تحقیق شناسایی الگوهای گردش جوی روزهای بارش و بررسی موقعیت مکانی رودبادها در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه می باشد. پس از تعیین شاخص زمانی- مکانی سیل، داده های ارتفاعی تراز HPa500 تعداد 189 روز بارش منجر به سیل طی دوره(1389-1370) با استفاده از روش تحلیل عاملی و خوشه بندی به روش وارد پردازش شد. نهایتاً هفت الگوی رودباد تراز میانی جو در قالب دو گروه عمده شناسایی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که، هنگام وقوع سیلاب های فراگیر محور ترافها به سمت عرض های جغرافیایی پایین عمیق تر شده و حدود 70 درصد رودبادها عمدتاً در راستای جنوب غربی- شمال شرقی و بین مدارات 25 تا 35 درجه عرض شمالی بر بالای دریای مدیترانه تا شمال شرقی ایران مستقر بوده اند.
تعیین و ارزیابی معیارها و نشانگر های پایداری در حوزه آبخیز طالقان- زیدشت یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار در صورتی تحقق می یابد که همپوشی بین لایههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد. هدف از این تحقیق تعیین معیارها و نشانگر های پایداری و ارزیابی و اندازهگیری پایداری می باشد. جهت ارزیابی پایداری در حوزه آبخیز زیدشتیک از رویکرد بومسازگان استفاده شده است که در پی حفظ تعادل بین سه مقوله اقتصادی، اجتماعی و اکوسیستم است. متغیرهای انتخابی با روش های معمول و رایج ارزیابی شدند و مقدار آن ها به دست آمد. جهت ارزیابی پایداری از دستورالعمل پایش و ارزشیابی طرح های مدیریت منابع طبیعی و آبخیزداری استفاده شد. در حالت کلی در بخش بومسازگان مرتعی 3 معیار، 9 نشانگر و 14 متغیر انتخاب و اندازهگیری شدند. در بخش بومسازگان مسائل اقتصادی و اجتماعی 5 معیار و 16 نشانگر انتخاب و اندازهگیری شدند. امتیاز نهایی برای بومسازگان مرتع 45 شد که آن را در طبقه متوسط قرار می دهد و امتیاز نهایی برای بخش مسائل اقتصادی و اجتماعی 32 شد که با توجه به 16 متغیر انتخابی عدد دو به دست می آید، که آن را در طبقه متوسط قرار می دهد. در نهایت، با توجه به جمع کل امتیازات حوزه آبخیز با استفاده از ماتریس برآورد امتیازات و جدول ارزشیابی حوزه آبخیز، زیدشت به لحاظ پایداری وضعیت ضعیفی دارد.