فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۸۸۱ تا ۱۶٬۹۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
671 - 693
حوزههای تخصصی:
خدمات اکوسیستم می تواند از نظر مشارکت و یکپارچه سازی نقش شهروندان مفید باشد. بسیاری از موضوعاتی که به کمک مفهوم خدمات اکوسیستم به آن پرداخته می شود، در برنامه ریزی های شهری و منطقه ای مدنظر قرار می گیرد و با کمک توسعه سناریوی تعاملی با ذی نفعان قابل پشتیبانی است. یکی از این خدمات، خدمات فرهنگی اکوسیستم است. هدف این پژوهش طراحی چارچوبی مشارکتی از ذی نفعان با بهره گیری از شبکه های بیزی برای مفهوم سازی زیبایی شناسی چشم انداز در خدمات فرهنگی اکوسیستم است که در آن ذی نفعان نه رشته مختلف دخیل هستند. درحقیقت، پژوهش حاضر، کاربردی (توصیفی و علی) است که بعد از جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای، از تکنیک اندیشه باران یا طوفان مغزی بهره برده است. همچنین از میانگین و واریانس برای تبدیل نتایج ذی نفعان به احتمالات در شبکه بیزی استفاده شده است؛ چراکه اصطلاحات انتزاعی را می توان به کمک شبکه بیزی چندگرهی ارزش گذاری و در یک روش طوفان مغزی منسجم طبقه بندی کرد. تجزیه و تحلیل نهایی حساسیت ها با احتمالات خروجی نشان می دهد که توپوگرافی شامل برجستگی و شیب زمین، آب و پوشش گیاهی متراکم در مناطقی مانند پارک جنگلی چیتگر، محدوده دریاچه مصنوعی آزادی و پارک خرگوش دره دارای بالاترین ارزش زیبایی شناسی است. همچنین عناصر طبیعی مانند دریاچه، درختان جنگلی و زمین های کشاورزی از نظر تصویرسازی کیفیت های بیشتری را نشان می دهند. درمجموع پژوهش حاضر به شاخص های فردی تأکید ندارد، بلکه نوعی روش شناسی سازگار با مباحث زیبایی شناسی است که می توان از آن در مشارکت شهروندان محلی در کنار ذی نفعان و برنامه ریزی های آتی سنجش زیبایی شناسی چشم انداز استفاده کرد.
طراحی مدل توسعه بوم گردی روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
25 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور طراحی مدل توسعه بوم گردی روستاهای هدف گردشگریاستان کرمانشاه با روش کمی-کیفی صورت گرفت . تحلیل داده های کیفی با نرم افزار maxqda12 در قالب 3 مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. نمونه آماری در بخش کیفی به روش گلوله برفی و 20 نفر از کارشناسان بود و در بخش کمی به روش خوشه ای وبه کمک جدول مورگان 384 نفر (جامعه آماری530 هزار نفر) از گردشگران و 336 نفر (جامعه آماری 2678 نفر) از سرپرست خانوارها بود. ابزارپژوهش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته ناشی از فاز کیفی تحقیق و پیشینه بود و تحلیل داده ها با نرم افزار pls2 و Spss24 نشان داد که مدل توسعه بوم گردی در روستاهای مورد بررسی پژوهش برازش مناسبی دارند. از سویی دیگر مشخص گردید که تمام ابعاد موجود در مدل مفهومی تحقیق جهت اندازه گیری عوامل به درستی از بخش کیفی و مطالعات ادبیات پژوهش استخراج شده بودند و در سنجش مفاهیم مذکور دارای کارکرد مطلوبی بودند. مقدار ضریب تعیین چندگانه برای معادله ی ساختاری اصلی برابر با 85.5% شد که این مقدار نشان می دهد متغییرهای مستقل برونزا تحقیق شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مشارکتی، جاذبه ها، مدیریتی، سیاست گزاری و زیرساخت ها و تسهیلات بوم گردی توانسته اند حدود 85.5% از تغییرات متغیر توسعه بوم گردی را پیش بینی نماید. که عامل اقتصادی دارای اولویت اول و عامل اجتماعی و فرهنگی، جاذبه ها ،عوامل زیرساختی، مشارکتی، مدیریتی و سیاست گزاری به ترتیب از اولویتهای دوم تا هفتم برخوردارند.
بررسی آثار اقتصادی توریسم شهری کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
17 - 23
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا و فراگیر، همه ارکان وجودی یک جامعه و سیستم جهانی را در برگرفته و پدیده ای است که از تحرک بالایی در تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطی برخوردار است پیش بینی می شود در سال های آینده گردشگری به لحاظ درآمد در رأس صنایع موجود دنیا و به لحاظ اهمیت بزرگ ترین بخش تجارت بین الملل را به خود اختصاص دهد. کلانشهر تبریز با داشتن غنای طبیعی و فرهنگی از دیرباز موردتوجه گردشگران بوده است. بدین منظور با در نظر گرفتن قابلیت گردشگر پذیری کلانشهر تبریز، هدف این مقاله بررسی آثار اقتصادی توریسم شهری کلانشهر تبریز هست تا ضمن منافع حاصل از آن، بتوان تأثیرات منفی آن را به حداقل کاهش داد. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی، به لحاظ هدف؛ کاربردی و در ارتباط با روش گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل نمونه گیری از کلیه شهروندان کلانشهر تبریز در سال 1398 که طبق فرمول کوکران به تعداد 384 نفر به عنوان نمونه به طور تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. برای سنجش اعتبار، از نوع اعتبار محتوا استفاده شده است و برای ارزیابی متغیرهای تحقیق و پایایی سؤالات از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که با مقدار 81/0، برآورد شده است. پس از انجام مطالعات میدانی، برای جمع آوری داده ها و تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش های آماری توصیفی شامل توزیع فراوانی، جداول و آمار استنباطی استفاده شده است که آمار استنباطی شامل آزمون T تک دامنه ای است و ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است و نرم افزار مورداستفاده نرم افزار آماری SPSS می باشد نتایج نشان می دهد که شهروندان اثرات مثبت گردشگری را بالاتر از حد طیف لیکرت ارزیابی نموده اند. با توجه به مقایسه متغیرهای مرتبط با اثرات مثبت اقتصادی گردشگری، ایجاد اشتغال و درآمدزایی با 15/4 درصد بیشترین تأثیر مثبت را دارد و بهبود سیستم حمل ونقل و زیرساخت ها با 27/3 کمترین تأثیر مثبت را دارد. همچنین با توجه به متغیرهای مرتبط با اثرات منفی اقتصادی گردشگری تورم و افزایش قیمت ها با 05/4 درصد بیشترین تأثیر منفی و افزایش بیکاری با 3/2 درصد کمترین تأثیر منفی را دارد.
ارزیابی و رتبه بندی شاخص های تاب آوری سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان ایذه-بخش دهدز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری و کاهش خطرپذیری بلایا باید بخشی از طراحی سکونتگاه های روستایی و استراتژی های دستیابی به توسعه پایدار باشد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و رتبه بندی شاخص های تاب آوری سکونتگاه های روستایی بخش دهدز شهرستان ایذه می باشد. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوار نقاط روستایی بالای 20 خانوار بخش دهدز به تعداد 3003 نفرمی باشند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 341 نفر به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه دارای 60 سوال در چهار متغیر تاب آوری محیطی - طبیعی، تاب آوری اقتصادی -اجتماعی و تاب آوری نهادی - مدیریتی، تاب آوری کالبدی – فضایی می باشد که روایی آن صوری به تائید اساتید مربوطه رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 86/0 مورد تائید واقع شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمونهای تی تست، پیرسون و فریدمن با نرم افزار SPSS22 استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که شاخص محیطی-طبیعی، شاخص کالبدی-فضایی، شاخص نهادی-مدیریتی و شاخص اقتصادی-اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار داشته اند. در این میان وضعیت شاخص محیطی-طبیعی با توجه به میانگین بیشتر در وضعیت بهتر و شاخص نهادی-مدیریتی با میانگین کمتر در وضعیت کمتر مطلوب قرار دارد. بر این مبنا می توان بیان داشت که شاخص محیطی-طبیعی و شرایط محیط پیرامون با توجه به تجربه به دست آمده توسط روستائیان توانسته است نقش اساسی را در تاب آوری سکونتگاه های روستایی ایفا کند.
تاثیر ابعاد کالبدی و اقتصادی کیفیت زندگی بر ماندگاری جمعیت سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش رضویه شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی چندوجهی، نسبی، متأثر از زمان و مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است که دارای ابعاد عینی و بیرونی، ذهنی و درونی است. از این رو، معانی گوناگونی برای افراد و گروه های مختلف بر آن مترتب است. همچنین کیفیت زندگی برای هر یک از افراد جامعه پاسخگوی یکی از نیازهای حیاتی بوده و از این رو در دهه های اخیر، گرایش دولت ها به فراهم کردن کیفیت زندگی برای نگه داشتن جمعیت در مناطق روستایی بسیار درخور توجه است. در این مقاله سعی شده است تأثیر اقتصادی و کالبدی کیفیت زندگی بر ماندگاری جمعیت سکونتگاه های روستایی ناحیه شناسایی و مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه بخش رضویه شهرستان مشهد و جامعه آماری روستائیان 12 روستا از این بخش با جمعیت 2570 و حجم نمونه 356 خانوار از روستاییان است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیده اند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرنباخ حدود 931/0 به دست آمده است. روش نمونه گیری طبقه ای در انتخاب روستاهای نمونه بکار گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) و تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS نسخه 3 استفاده شده است. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی در ناحیه مورد مطالعه از نگاه روستاییان در بعد کالبدی دارای شرایط مناسب تری نسبت به بعد اقتصادی است.
تحلیل میزان شهرگرایی در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر گرایی به عنوان مرحله ی نهایی و کیفی زندگی شهری یا نتیجه ی شهرنشینی محسوب می شود. شهر گرایی به عنوان سبک جدیدی از زندگی اجتماعی توانسته آثار عمیقی بر رفتار شهروندان ایجاد نماید و این موضوع به یکی از دغدغه های متخصصین شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثّر بر میزان شهر گرایی شهروندان سبزوار بر آن است تا دریابد که ساکنان بافت مرکزی، جدید و حاشیه شهر سبزوار تا چه میزان پذیرای فرهنگ شهر گرایی شده اند؟ و شهر گرایی چه تأثیری بر نگرش آن ها گذاشته است؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون Ttestتک نمونه، اسپیرمن، تحلیل واریانس و فریدمن و برای سنجش میزان شهر گرایی در سه بافت موردمطالعه از مدل VIKOR استفاده شده است. حجم نمونه برای سه بافت 382 نمونه انتخاب شده است. مقدار آلفا برای کل شاخص ها برابر با 78/. به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از 6 شاخص موردبررسی در محدوده ی موردمطالعه، شاخص های هویت شهروندی، فردگرایی، بی تفاوتی، تعاملات و عقلانیت رابطه معناداری با میزان شهر گرایی شهروندان شهر سبزوار دارند امّا شاخص ازخودبیگانگی رابطه معناداری با شهر گرایی ندارد و نتایج مدل ویکور نشان می دهد که میزان شهر گرایی در بافت جدید بیش تر است و در مراتب بعدی بافت مرکزی و بافت حاشیه قرار می گیرند. همچنین آزمون فریدمن نشان می دهد که شاخص های ازخودبیگانگی، بی تفاوتی، فردگرایی و تعاملات به ترتیب بیش ترین تأثیر را در میزان شهر گرایی سه بافت موردمطالعه شهر سبزوار را دارا می باشند. بنابراین یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر سبزوار به لحاظ درجه شهر گرایی در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار ندارد.
تحلیل فضایی تداوم بارش های جوی دوره سرد سال در ایران در بازه آماری (2016-1987)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بارش در بقای سامانه های زمین نقش بنیادی دارد و تأمین کننده آب برای بقای حیات روی کره خاکی است. اهمیت تداوم بارش به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که شامل بخش اعظم ایران است، بیش از حجم آن است. هدف از این پژوهش، شناسایی نواحی بارشی ایران از نظر تداوم بارش و بررسی ویژگی های تداوم بارش، در هر ناحیه است. جهت بررسی تداوم بارش های ایران و با تعریف روز بارشی با عنوان «روز دارای بارش برابر یا بیشتر از 5/0 میلی متر»، از داده های بارش روزانه 80 ایستگاه همدید کشور طی 6 ماه سرد سال از اکتبر تا مارس در بازه ای 30 ساله (2016 - 1987) استفاده شد. تنظیم داده ها در جداول روزانه در مرحله اول، امکان برنامه نویسی را در محیط MATLAB برای تفکیک بارش ها در گروه های دهگانه از «یک روزه» تا «ده روزه» فراهم کرد و در مرحله دوم در محیط SPSS بر اساس ویژگی های فراوانی، مقدار و میانگین بارش ها در گروه های یاد شده، با روش ادغام وارد، خوشه بندی انجام شد. اجرای فرآیند خوشه بندی روی تداوم های بارش ایران نشان داد که 7 پهنه بارشی تقریبا همگن در ایران وجود دارد، که در پراکنش آنها اثر عوامل برجا از نوع آب وهوایی برجا و بیرونی شامل عرض جغرافیایی، ناهمواری ها، مسیر سامانه های بارش زا و فاصله تا منابع رطوبت مشهود است که با رو به ضعف رفتن سه عامل آخر، این پهنه ها در نیمه شرقی ایران همگن تر می شوند. یکی از مخاطرات قابل طرح این است که تأمین بارش های جوی به ویژه در شرق ایران، بیشتر بر عهده بارش های باتداوم کوتاه است. در واقع بارش های کم دوام یک و دو روزه به لحاظ فراوانی دوام بر گستره غربی و به لحاظ نسبت دوام بر نیمه شرقی ایران حاکم هستند. این یافته گویای ناکارامدی عموم طرح های مدیریت منابع آب کشور با رویکرد کلان ذخیره سطحی آب است.
مدل ترکیبی اولویت بندی استراتژیهای حمل و نقل هوشمند مورد پژوهی: کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۷
25-44
حوزههای تخصصی:
کلانشهرها به عنوان مراکز تراکم جمعیت و خودروها از نظر مسائل حمل و نقل بیش از دیگر مراکز جمعیتی از معضل ترافیک و پیامدهای آن رنج می برند. بر این اساس کلانشهرهای مختلف راهکارهای متفاوتی را بر اساس شرایط و ویژگی های شبکه حمل و نقل خود ارائه نموده اند. ساختار مدیریت حمل و نقل کلانشهر تبریز نیز راهکارهایی را به صورت پراکنده و موردی ارائه نموده است ولی مسأله اصلی در خصوص حمل و نقل در کلانشهرها فقدان و در برخی موارد ضعف طرحهای راهبردی برای ورود به برنامه های حمل و نقل هوشمند می باشد که اثربخشی برنامه های سازمان های مرتبط با حمل و نقل شهری را تحت تأثیر قرارداده است. هدف این مقاله ارائه مدلی جهت اولویت بندی استراتژیهای توسعه حمل و نقل هوشمند به منظور پوشش برنامه راهبردی مدیریت حمل و نقل می باشد. به عبارت دیگر این مقاله بر روی مدل ترکیبی اولویت بندی راهبردها متمرکز شده است. روش کار این پژوهش به این صورت است که پس از تشریح ادبیات موضوع، با استفاده از رویکرد استراتژیک، راهبردهای توسعه حمل و نقل هوشمند شهری که حاصل یک روش منطقی و علمی مدیریتی است ، با استفاده از روش ترکیبی(ANP،QSPM) مورد اولویت بندی قرار داده و ارتباط درونی متغیرهای مختلف را برای ارائه اولویت واقعی راهبردها در نظر گرفته است. در نهایت یافته های حاصل از این روش ترکیبی با استفاده از ضریب رتبه ای اسپیرمن مقایسه شده است. نتیجه حاصل از این روش ترکیبی و مقایسه آن با ضریب رتبه ای اسپیرمن نشان می دهد که راهبرد (هماهنگی کلیه سازمانها و ارگانهای دولتی در خصوص بهبود زیرساخت عمومی توسعه سیستم های هوشمند حمل و نقل) در هر دو روش تحلیل شبکه(ANP )و(GSPM) در اولویت اول قرار گرفت و سایر استراتژیها، اولویت بندی متفاوت از همدیگر دارند .
تحلیلی بر مواضع بازیگران کلیدی در فرایند مدیریت رشد شهری (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش کالبدی-فضایی شهرها در سراسر جهان، زمانی اتفاق افتاد که شهرها توانایی ارائه خدمات به جمعیت شهری به سرعت در حال رشد خود را نداشتند و این امر موجب پراکنده رویی و از بین رفتن اراضی لبه شهرها، افزایش شهرک های غیرقانونی و حاشیه ای شد. رشد شهر به مثابه یک فرامسئله متأثر از موضوعات متعدد و متنوع بسیاری است. علاوه بر عوامل فضایی موضوعاتی مانند ساختارهای اجتماعی- اقتصادی، تصمیم سازان (ارگان ها، سازندگان، مالکان)، تصمیم ها (اهداف، راهبردها، سیاست ها) و نظامات (از قبیل تفکیک زمین و روندهای قانونی) نیز بر رشد شهر اثرگذارند. سیاست های مدیریت رشد شهری در برابر رشد سریع و بی رویه حومه ها و مقابله با چالش هایی مانند پراکنده رویی مطرح شده است. درواقع مدیریت رشد به عنوان استفاده هوشمندانه از ابزار برنامه ریزی، قوانین و ابزارهای مالی دولت ها برای جهت دهی به رشد و توسعه شهری است. هدف از پژوهش توصیفی –تحلیلی حاضر بررسی و تحلیل بازیگران مدیریت رشد شهری در کرج است. از روش مکتور نیز برای سنجش مواضع و قدرت بازیگران بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که اثرگذارترین بازیگر، دولت است. درواقع از تفاضل میزان اثرگذاری دولت از میزان اثرپذیری آن از دیگر بازیگران، عدد 469 به دست می آید؛ در حالی که این عدد برای توسعه دهندگان 21۴- است؛ بنابراین قدرت نسبی دولت از همه بازیگران دیگر بیشتر است و بازیگر مسلط محسوب می شود.
سنجش تطبیقی معیارهای رشد هوشمند شهری در نواحی شش گانه منطقه 6 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
775 - 792
حوزههای تخصصی:
مفهوم رشد هوشمند شهری راهکاری است در برابر گسترش افقی یا رشد اسپرال گونه شهر که در نیم قرن اخیر الگوی رشد جهانی شهرها بوده است. رشد هوشمند در مخالفت با گسترش افقی در بخش مرکزی شهر بر عواملی مانند باززنده سازی محلات، توسعه درونی، کاهش فواصل بین محل کار و زندگی، کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش کاربرد حمل و نقل عمومی، و حداکثر دسترسی به خدمات شهری و ... تأکید می کند. در حال حاضر، منطقه 6 تهران، به عنوان بخش مرکزی شهر، با چالش های آلودگی زیست محیطی، کم رنگ شدن هویت محله ای، افت جمعیت ساکن، و... روبه روست. بنابراین، در این تحقیق اصول رشد هوشمند برای کاهش مشکلات موجود و افزایش کارایی منطقه مناسب دیده شد. هدف از این تحقیق نخست سنجش درجه فشردگی/پراکنش منطقه 6 تهران و سپس تحلیل و تطبیق 6 شاخص رویکرد رشد هوشمند شهری (تراکم، کاربری ترکیبی، حمل و نقل عمومی، فضاهای سبز و باز، بازسازی بافت قدیمی، و حس تعلق مکان) با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) بوده است. ماهیت این تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از محاسبات کمّی و روش میدانی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان منطقه 6 است. با استفاده از فرمول کوکران، 160پرسش نامه برای ساکنان و 30 پرسش نامه برای کارشناسان تهیه و گردآوری شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد فرم کالبدی منطقه 6 تهران فشرده است و در سنجش تطبیقی 6 شاخص انتخاب شدهناحیه 3 منطقه با فاصله نسبتاً زیاد ناحیه سازگارتر با شاخص های رشد هوشمند شهری شناخته شد. سرانجام، راهکارهایی برای سازگاری بیشتر سایر نواحی منطقه پیشنهاد شد.
تحلیل اثرات مشارکت در فعالیت های اقتصادی بر نشاط زنان روستایی (مطالعه موردی: بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
221 - 239
حوزههای تخصصی:
مشارکت رسمی زنان در فعالیت های اقتصادی می تواند زمینه ساز دست یابی به نشاط در میان زنان روستایی باشد و محیطی بانشاط در روستاها شکل دهد. در راستای بررسی این امر، پژوهش حاضر در بخش روستایی خاوومیرآباد شهرستان مریوان، که در چندساله اخیر زنان در فعالیت های اقتصاد روستایی آن نقش پُررنگی داشته اند، انجام گرفت. پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی است و گردآوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش میدانی از طریق توزیع پرسش نامه در میان زنان فعال در اقتصاد روستایی بخش خاوومیرآباد بوده است.نخست، به روش هدفمند، تعداد کل جامعه(563 زن فعال در عرصه اقتصاد روستایی) و روستاهای نمونه(18 روستا) شناسایی و سپس با بهره گیری از فرمول کوکران 200 پرسش نامه در میان زنان روستایی به روش قرعه کشی و در روستاهای نمونه به روش طبقه بندی توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های ویلکاکسون، T دونمونه ای، T مستقل، و رگرسیون نشان داد تفاوت معنی داری میان میزان نشاط زنان روستایی در دوره بعد از مشارکت در فعالیت های رسمی اقتصادی با میانگین 55/3 نسبت به دوره قبل از آن با میانگین 89/2 و بین سطح نشاط زنان روستایی دارای فعالیت اقتصادی با میانگین55/3 با زنان روستایی فاقد آن با میانگین ۹۶/۲ وجود دارد. همچنین، متغیرهای میزان درآمد حاصله با مقدار بتای 414/0، مدت زمان اشتغال در فعالیت اقتصادی با مقدار بتای 272/0، و تعداد زنان مشغول به فعالیت اقتصادی در روستاها با بتای 327/0 مهم ترین متغیرهایی بودند که، در ارتباطی مستقیم و معنی دار، توانایی تبیین میزان نشاط زنان روستایی به واسطه حضور در فعالیت های اقتصادی را داشتند.
تبعات تقلیل فضای انتزاعی در برنامه ریزی شهری به نقشه ی طرح تفصیلی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
103 - 116
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش فضا بسان ظرفی خنثی و فاقد تأثیر درک نمی شود، بلکه فضا به سان محتوایی آگاهی بخش به انسان ها فهم شده است. به عبارتی دیگر زمان در چارچوب فضا متصلب و هر نوع درکی از فضای اجتماعی، مستلزم فهمی تاریخی و آگاهی از اراده انسان است. هدف پژوهش رمزگشایی سازوکارهای مؤثر بر تولید فرم شهری «طبقاتی و بی قواره»، کارکرد «مصرف گرای سوژه ساز» و گسست ساختاری «تعاملات اجتماعی» در شیراز است. جریان هایی که درک آن ها به آسانی حاصل نمی شود و نیاز به موشکافی دقیق و تفکر انضمامی دارد. تجربه فضا جدا از متن نیست، بلکه حاکی از قلمروی نظری و درواقع ارتباط «کیفیت ایده آلیسم» با«کیفیت زندگی» دارد. هر نوع تعریف مطلق، انتزاعی، ریاضی، اجتماعی و ... فضا، به تبع روش شناسی خاص خود را دارد. با توجه به تولید اجتماعی فضا، نوع پژوهش کیفی و مبتنی بر دیالکتیک سه گانه؛ فضای محسوس (کنش ها و اقتصاد مسلط بر شیراز)، فضای معقول (ساختارها و قوانین حاکم بر شهر) و فضای زیسته (درک اراده مردم) است. درواقع سلطه تکنوکرات های به جای جامعه مدنی، کاهش تعاملات اجتماعی و تفکر، فقدان ساختار مالیاتی، رانتی شدن کدگذاری طرح تفصیلی، ناتوانی مالی عمده شهروندان در استفاده از خدمات با توزیع عادلانه، فقر، شکاف های طبقاتی و... از وِیژگی های شیراز امروز است. نتایج پژوهش حاکی از فقدان برنامه ریزی در شیراز و تقلیل آن به نقشه طرح تفصیلی است، نقشه ای که تحقق آن با توزیع گسترده و تثبیت تله های فضایی فقر در شیراز همراه بوده است. به طوری که از 477916 خانوار شهر شیراز تا سال 1395، بیش از 45% در خانه های اجاره ای سکونت داشته اند. خانوارهایی که با افزایش حدود 100% قیمت مسکن در پی تورم سال 1397، به شدت متضرر و امیدهای آن های برای خانه دار شدن بر باد رفت.
تأثیر مدیریت استراتژیک تالاب بر گردشگری پایدار منطقه مطالعه موردی: تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، به فاصله وضع موجود (مدیریت کنونی تالاب انزلی) با وضع مطلوب (مدیریت استراتژیک تالاب) به عنوان یک دغدغه بنیادی نگاه می کند. مبانی نظری مربوط به پارادایم استراتژی و مدیریت استراتژیک را بیان می کند و به کمک مدل SWOT ضعف ها، قوت ها، فرصت ها و تهدیدهایی که در تالاب انزلی برای مدیریت استراتژیک آن پیشنهاد می دهد. اولویت بندی استراتژی های پیشنهادی نیز یکی از موضوعاتی است که پیگیری شده است. روش این پژوهش، روشی توصیفی و تحلیلی است به طوری که به کمک پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز (قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها) از طرف کارشناسان و مسئولین (24 کارشناس) و شهروندان و مردم (152 شهروند) و گردشگران (118 گردشگر) گردآوری شد. در فرآیند تحلیل مدیریت استراتژیک تالاب انزلی، از ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، ماتریس عوامل داخلی – خارجی و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که مدیریت استراتژیک، در تالاب انزلی جایگاه شایسته ای ندارد و اگر تالاب انزلی بخواهد با استفاده از مدیریت استراتژیک حرکت خود را به گردشگری پایدار منطقه سوق دهد، باید استراتژی های راهبرد «رقابتی – تهاجمی» به عنوان اولویت اصلی راهبرد خود قرار دهد که مبتنی است بر: تأکید بر توسعه توریسم طبیعی و اکوتوریسم (توریسم مسؤلیت پذیرانه)، ایجاد جاذبه های ورزشی و تفریحی متنوع همانند شنا، اسکی، قایقرانی، ماهیگیری و ورزش های بادی و تورهای باران جهت رقابت با سایر مناطق رقیب و استفاده از انواع محصولات دریایی و تالابی و بهره بردن از شرایط اقلیمی برای ایجاد یک تجربه کیفی خوب، همانند خورشید گرایی، تماشای کوچ پرندگان.
مدیریت شهری و COVID-19 : تحلیل شهر سالم در شهر مرزی زابل و شهر صنعتی عسلویه
حوزههای تخصصی:
اپیدمی بیمار ی های نوظهور بر ساختار، برنامهریزی، معماری، توسعه، رفتار اجتماعی، فعالیت اقتصادی و مدیریت شهر های و زیست جهان تأثیرگذاشته و تداوم بیماری کرونا هم تغییرات خاص خود را ایجاد خواهد کرد. تغییر بنیادی در زیست جامعه بشری در ابعاد مختلف به ویژه سکونتگاههای زیستی و فضاهای کالبدی نیز اثرگذار خواهد بود، با توجه به بررسی سوابق بیماری های واگیر در جهان به ویژه بیماری های وبا، طاعون، سارس، آبولا... و نظریاتی همچون پخش فضایی تورتسن هاگستراند و نظریه پیچیده و آشوب: سیستمهای شهری؛ بررسی وضعیت فعلی با توجه به سطح گسترش و فراگیری ویروس COVID-19 و اثرات گوناگون آن در جغرافیای زیستی کشور مهم میباشد. در مقاله حاضر بر اساس نظریات متعارف جغرافیای پزشکی و اثرات فضایی پخش بیماری ها و همچنین اثرات کالبدی فیزیکی/ ساختاری در - فضاهای شهری و آسیب های وارد و تبیین رویکردهای آینده نگر به تحلیل وضعیت ساختار شهری و ویروس کرونا در دو شهر زابل و عسلویه در جغرافیای سرزمینی کشور پرداخته شده است که مبنای بررسی مرزی بودن، صنعتی بودن، تفاوت در مهاجرت ها، نوع فعالیت ها شهری میباشد. در پایان ضمن ارائه نتایج تحلیلی به ارائه رویکردهای مختلف مدیریتی به ویژه رویکرد مدیریت اجتماع محور جهت عبور از بحران و رفتار و فعالیتهای توسعه ای )شهر و شهروند الکترونیک و هوشمند( و مدیریتی در ادامه مدیریت بحران کرونا در جامعه می باشد.
کاربرد رگرسیون لجستیک در مدل سازی توسعه شهری مطالعه موردی: منطقه شهری بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
31 - 46
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری و رشد بیرونی خارج از کنترل و ناهماهنگ در پیرامون مناطق شهری باعث از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغی و تبدیل آنها به اراضی ساخته شده و افزایش ترافیک و آلودگیهای زیست محیطی می شود. جهت مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و همچنین ارزیابی اثرات تجمعی آن بررسی و شبیه سازی توسعه فیزیکی شهر ضروری می باشد. در سه دهه گذشته، توسعه شهر بناب به سوی پیرامون باعث تخریب اراضی زراعی و باغی و منابع زیست محیطی آن گردیده که ادامه توسعه با روند ذکر شده باعث تشدید مسائل زیست محیطی خواهد شد. از این رو، هدف از این مطالعه، درک عوامل موثر در روند توسعه فیزیکی شهر بناب با عنایت به مقوله توسعه فضایی پایدار شهری از بعد اکولوژیکی و حفظ شرایط زیست محیطی آن در دو دهه آتی می باشد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای شی گرا تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1390-1363 با تاکید بر گسترش پراکنده منطقه شهری بناب و روستاهای پیرامونی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت منطقه شهری بناب و شش روستای پیرامونی از 4/608 هکتار در سال 1363 به 7/1717 هکتار در سال 1390 رسیده است. 51/1065 هکتار از توسعه ذکر شده بر روی اراضی باغی و زراعی صورت گرفته که لزوم مدیریت توسعه آتی مبتنی بر اصول توسعه پایدار را می طلبد. بدین منظور عوامل موثر بر توسعه فیزیکی منطقه شهری بناب بر اساس پیشینه تحقیق در قالب 14 شاخص شناسایی و با استفاده از روش رگرسیون لجستیک نقشه احتمال توسعه شهری تهیه گردید. پس از پیش بینی الگوی آتی توسعه شهری در شهر بناب و روستاهای پیرامونی با استفاده از راهبرد حفاظت از باغات و فضاهای سبز در فرایند توسعه شهری با بلوک بندی نقشه احتمال توسعه شهری، دادن فضای لازم برای توسعه، استخراج کمربند سبز طبیعی و پیشنهاد اعمال ممنوعیت توسعه در اطراف کمربند سبز، حفظ ذخایر اکولوژیک شهر بناب با کاهش تخریب اراضی باغی و کشاورزی و کنترل رشد پراکنده و انفصال شهرها و روستاها عملیاتی شده است.
پتانسیل یابی منابع آبهای زیرزمینی در دشت خرم آباد با استفاده از دو روش منطق فازی و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
141 - 158
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با افزایش روز افزون جمعیت و توسعه صنعتی بهره برداری از منابع آب زیرزمینی چندین برابر شده است، با تداوم این عمل سطح آب های زیرزمینی روز به روز افت کرده است. بنابراین شناسایی این منابع، استفاده بهینه از آن به معنای برداشت پایدار و همیشگی از این ثروت خدادای است.هدف ازاین تحقیق ارزیابی و پتانسیل یابی منابع آب های زیر زمینی با استفاده از رو ش های منطق فازی و شبکه عصبی مصنوعی دردشت خرم آباد است. دراین تحقیق ابتدا نقشه فهرست چاه ها تهیه و بعد پارامترهای موثر درپتانسیل یابی از قبیل: لایه ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای سطح، شاخص رطوبت توپوگرافی، کاربری اراضی، خاک، زمین شناسی، فاصله از رودخانه، تراکم زهکشی، فاصله از گسل، تراکم گسل مشخص و نقشه آن ها در محیط نرم افزارArc GIS تهیه شد. جهت تهیه نقشه پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی از دو روش منطق فازی و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. در مدل شبکه عصبی مصنوعی الگوریتم پس انتشار خطا و تابع فعالسازی سیگموئید به کار گرفته شد. ساختار نهایی شبکه دارای 11نرون درلایه ورودی، 11 نرون درلایه پنهان و 1 نرون درلایه خروجی گردید. در مدل منطق فازی از اپراتورهای عملگراجتماع فازی، عملگراشتراک فازی، عملگرضرب جبری فازی، عملگرجمع جبری فازی، عملگرگاما فازی استفاده شد. سپس نتایج هر دو مدل مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت با مقایسه نتایج به دست آمده روش مناسب جهت پتانسیل یابی منابع آب های زیرزمینی به دست آمد و همچنین مهمترین عوامل موثر در پتانسیل یابی منابع در منطقه مشخص گردید. نتایج ارزیابی شبکه عصبی با چاه هایی با دبی بالا نشان می دهد که حدود80 درصد ازچاه ها درمناطق با پتانسیل متوسط به بالا است درحالی که نقشه منطق فازی حدود 75 درصد چاه ها درمناطق با پتانسیل متوسط به بالا را نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که روش شبکه عصبی جهت پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی نسبت به روش منطق فازی مناسب ترو کاربردی تراست.
بررسی پایداری محیطِ کالبدی در محله های فقیرنشین با تأکید بر سرمایه اجتماعی (نمونه موردی: محله زمزم شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
13 - 24
حوزههای تخصصی:
امروزه در رویکردهای گوناگون توسعه شهری، سرمایه اجتماعی بعنوان عامل اصلی و شرط لازم جهت توسعه محله ای و کاهش فقر مورد تأکید قرار گرفته است. از این رو بررسی سرمایه اجتماعی بخصوص در محله های فقیرنشین ضروری است. هدف این پژوهش تحلیل وضعیت و رابطه سرمایه اجتماعی با پایداری محیط کالبدی در محله فقیرنشین زمزم از منطقه 17 شهر تهران به منظور کسب شناخت لازم و ارائه راهبردهای مناسب می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه خانوار گردآوری شد. حجم نمونه به روش کوکران و برابر با ۲۵۰ خانوار تعیین شد و نمونه گیری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت. اندازه گیری شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری محیط کالبدی با استفاده از مدل SAW انجام شد. وزن شاخص ها نیز با روش AHP گروهی و با پرسش از ۱۵ خبره دانشگاهی در رشته های مرتبط بدست آمد. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد مقدار شاخص کلی سرمایه اجتماعی محله زمزم برابر با عدد 32/2 و در حد متوسط به بالا می باشد. مقدار شاخص کلی کیفیت محیط کالبدی نیز برابر با ۷۱/۱ و بیانگر وضعیت پایین و نامناسبی می باشد. ضریب همبستگی بین پایداری محیط کالبدی و سرمایه اجتماعی 48/0 و در سطح 05/0 معنادار است. ضریب تبیین نیز نشان داد که بیش از 80 درصد از میزان پایداری کالبدی ناشی از شاخص های اعتماد اجتماعی، مشارکت، همبستگی و شبکه اجتماعی است.
لجن درمانی با رویکرد قابلیت سنجی توسعه گردشگری سلامت (مطالعه موردی: شهرستان گلوگاه در سواحل دریای مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
187 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی امکان سنجی توسعه گردشگری سلامت با ایجاد سایت لجن درمانی در یک پروژه مشخص در شهرستان گلوگاه استان مازندران است. در رویکرد نظری این پژوهش، گردشگری درمانی یکی از بخش های چهارگانه گردشگری سلامت می باشد. روش شناسی این پژوهش مبتنی است بر ترکیبی از آزمایشات تخصصی، روشهای اسنادی و پیمایشی که با توجه به ماهیت کاربردی تحقیق از آنها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که لجن ساحل گلوگاه فاقد آلودگی و دارای عناصر مفید برای بدن است و به مراتب بهتر از لجنی است که در مراکز لجن درمانی هند، ترکیه و بحر المیت مورد استفاده قرار می گیرد. لجن گلوگاه از لجن بحرالمیت 20 برابر بیشتر آهن دارد و از نظر وجود روی (Zn) 16 برابر بهتر از آن است و حاوی ماده سیلسیوم (Si) بوده که برای درمان رماتیسم مفید است. همچنین نتایج تحلیل مصاحبه ها، مشاهده ها، ارزیابی ها و توجه به امکانات زیر ساختی مناسب حاکی از آن است که زمینه و امکان ایجاد طرح ها و پروژه های ترکیبی گردشگری ساحلی، دریایی ،گردشگری راه آهن و اکوتوریسم در شمال ایران به صورت انبوه و اقتصادی وجود دارد. تمرکز بر ایجاد پروژه لجن درمانی می تواند به گسترش مقاصد گردشگری و آمایش سرزمین در شمال ایران کمک کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که ایجاد سایت لجن درمانی و توسعه گردشگری سلامت و گردشگری ترکیبی در سایت ساحلی شهرستان گلوگاه ممکن است و در نهایت موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی این منطقه می شود.
بررسی رابطه مؤلفه های تأثیرگذار بر میزان تعاملات اجتماعی در محلات پرتراکم (موردمطالعه: محله اسپه کلا شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
281-305
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده ابعاد شهرنشینی و شکل گیری مقیاس های جدیدی از رشد شهری در طی چند سال اخیر موجب شده که شهر و شهرسازی معاصر با چالش نوینی مواجه گردد به طوری که مطالعات در حوزه های اجتماعی در سال های اخیر اهمیت به سزایی یافته است. مسئله ای را که این پژوهش در پی آن است، بررسی رابطه مؤلفه های تأثیرگذار در میزان تعاملات اجتماعی هست. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است و ازنظر هدف، کاربردی هست. جامعه آماری موردبررسی، ساکنین محله اسپه کلا (شهر آمل) با 1773 خانوار هست که از این میان 375 خانوار با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پایایی مقیاس اصلی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ 849/0 به دست آمد و تجزیه وتحلیل اطلاعات از طریق معادلات ساختاری برای ارزیابی علی و بررسی پایایی و روایی مدل انجام گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که مؤلفه های ساختار کالبدی فضا و ادراک محیطی و میزان تعاملات اجتماعی باهم رابطه دارند علاوه بر روابط فوق، رابطه ساختار اجتماعی – فرهنگی و سیاسی و ساختار کالبدی فضا با میزان تعاملات اجتماعی با میانجی گری ادراک محیطی تائید گردید.
بررسی وضعیت عدالت توزیعی در دسترسی به خدمات شهری (مطالعه موردی: شهر بومهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین عناصر شهری جهت افزایش سطح رفاه اجتماعی مردم شهر، وجود خدمات شهری است. امروزه مشکلات ناشی از توزیع نامناسب خدمات شهری از قبیل تراکم، آلودگی زیست محیطی، جابه جایی جمعیت و... باعث شده است که توزیع خدمات شهری یکی از مهم ترین مسائل پیشِ روی اغلب کشور ای توسعه یافته و درحال توسعه باشد. از طرف دیگر بحث نابرابری فضایی در شهرها و لزوم برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری همه شهروندان از خدمات شهری عمومی یکی از مباحث جدی پیشِ روی برنامه ریزان و مدیران شهری است. رشد روزافزون جمعیت شهر بومهن و نیاز ساکنین به خدمات شهری در حال افزایش است. ازاین رو تحقیق حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای و استنتاج یافته های میدانی در قالب تدوین و توزیع پرسش نامه، در سطح محدوده موردمطالعه صورت گرفته است به بررسی وضعیت برخورداری شهروندان از خدمات و نیز توزیع آن ها در سطح شهر پرداخته است. یافته های تحقیق با استفاده آزمون موران و روش جینی و همچنین آزمون T-test مورد تجزیه تحلیل قرارگرفته و نتایج به دست آمده نشان می دهد که خدمات و امکانات موردبررسی در تحقیق در سطح شهر بومهن به صورت عادلانه توزیع نشده اند از طرفی نیز نتیجه آزمون سطح رضایت مندی شهروندان از وضعیت خدمات شهری موردبررسی نیز حاکی از نامناسب بودن وضعیت این خدمات در سطح شهر بومهن بوده است.