فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تتغییرات مورفولوژیکی منتسب به فعالیت های انسانی یکی از محرک های اساسی تغییرات محیطی در سطوح محلی، منطقه ای و جهانی است. مطالعات مورفولوژی در افزایش درک و نظارت بر تغییرات محیطی حیاتی شده است. از این جنبه، مطالعه حاضر به جزئیات وضعیت مکانی-زمانی جلگه آبرفتی و ساحلی رودخانه بهمنشیر در شهرستان آبادان با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat، LISS III و Sentinel 2A برای سال های 1973، 1986، 19۹۹، ۲۰۱۲ و 2024 می پردازد. در این مطالعه از سنجش از دور (RS)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سیستم تحلیل خط ساحلی دیجیتال (DSAS) برای شناسایی تغییرات مورفولوژیکی و تأثیرات آنها استفاده شده است. تفسیر ویژگی های مورفولوژیکی با استفاده از تصاویر ماهواره ای زمانی و تکنیک طبقه بندی کننده حداکثر احتمال (MLC) انجام شده و اثرات آن با روش تحلیل فضایی ArcGIS مورد بررسی قرار گرفت. دینامیک ساحل رودخانه با استفاده از مدل DSAS ارزیابی و کمی سازی شد. نتایج مطالعه نشان داد که هر دو لندفرم ژئومورفیک دشت آبرفتی و جلگه ساحلی تحت فشار فعالیت های انسانی در طول سال ها به ویژه پس از سال 2012 تغییر یافته اند. به طوری که حجم رسوبات آبرفتی از 97.3 کیلومتر مربع در سال ۱۹۷۳ به 108.8 کیلومتر مربع در سال ۲۰۲۴ رسیده است. از دیگر نتایج تحقیق این می باشد که، سواحل رودخانه بهمنشیر در دشت آبرفتی با فرسایش قابل توجه ی در سال های اخیر به دلیل افزایش زراعت و گسترش سکونتگاه ها و صنایع مواجه بوده است در حالی که جلگه ساحلی در سال های اخیر به دلیل افزایش بار معلق رودخانه و پسروی آب دریا افزایش چشمگیری داشته است. همچنین مطالعات نشان داد که ۴ مورد از ۷ دهستان مورد مطالعه، بیشتر از 40 درصد آبرفت های خود را به دلیل فعالیت های انسانی را از دست داده اند.
تحلیل نقش برند مکانی روستا و تصویرسازی ذهنی خوب از کشاورزی در توسعه نظام نوآوری فناورانه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله دلایل شکل نگرفتن نظام نوآوری فناورانه روستایی این است که تصویر خوبی از روستا و آینده زندگی در آن در ذهن روستاییان به ویژه جوانان وجود ندارد. این تصویر بد چالش های جمعیتی و به حاشیه رانده شدن روستاها در حوزه نوآوری و فناوری را به همراه دارد. در واقع عدم موفقیت در برندسازی مکانی روستاها و ضعف در ایجاد تصویر خوب از روستا و فعالیت در بخش کشاورزی باعث کم شدن جذابیت زندگی در روستا و فعالیت در بخش کشاورزی شده است. این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک نظریه داده بنیاد به واکاوی نقش برند مکانی روستا و تصویرسازی ذهنی خوب از کشاورزی در توسعه نظام نوآوری فناورانه روستایی در سیستم های آبیاری شهرستان تفت می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخش کشاورزی برند و تصویر مناسبی ندارد و این چالشی برای شکل گیری نظام نوآوری فناورانه روستایی است. در الگوی پارادایمی ارائه شده در این پژوهش از سختی های شغل کشاورزی، تبلیغات رسانه ها و نبود زیرساخت ها و امکانات لازم به عنوان شرایط علی ایجاد تصویر منفی از روستا و شغل کشاورزی یادشده که عواملی مانند خشک سالی و نظام مدیریت روستایی سنتی نقش مداخله گر در تشدید وضعیت فعلی داشته اند. مطابق این الگو، در صورت اتخاذ راهبردهایی مانند ارتقای برند مکانی و بهبود تصویر ذهنی از روستا و بخش کشاورزی می توان ضمن ایجاد جذابیت برای بازیگران و ذی نفعان به ویژه فناوران و کشاورزان، چرخه تولید و انتشار و استفاده از فناوری را در سیستم آبیاری روستاها سرعت بخشید.
الگوی تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی استان های منتخب گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
39 - 60
حوزههای تخصصی:
ذی نفعان صنعت گردشگری با ایجاد تاب آوری می توانند در برابر بحران ها بهبود یابند و بر اقتصاد ملی تأثیرگذار باشند. همچنین، با در نظر گرفتن ظرفیت های اجتماعی-فرهنگی، ذی نفعان می توانند بحران ها را به فرصتی برای رشد و توسعه پایدار تبدیل کنند. بنابراین، توجه به ایجاد تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری و ارتقاء آن برای توسعه پایدار ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی-فرهنگی در استان های برگزیده گردشگری ایران (تهران، یزد، اصفهان و همدان) انجام شده است. این پژوهش از نوع بنیادی است، و روش پژوهش کیفی و به روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. داده ها با روش نمونه گیری هدفمند نظری و با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق با خبرگان پژوهش گردآوری و با استفاده از اصول تحلیل داده ها و مبانی کدگذاری، با کمک نرم افزار (مکس کیو دی ای) انجام شده است. در نتیجه الگوی پژوهش در 6 طبقه اصلی (موجبات علی، پدیده اصلی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها)، 6 مقوله اصلی (تعالی فرهنگی و معنوی جامعه، فرهنگ حمایت و نوآوری، چالش های صنعت گردشگری، تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری، مدیریت تاب آوری، صنعت گردشگری تاب آور و پایدار)؛ 18 مقوله فرعی (سلامت معنوی، هم بستگی و انسجام اجتماعی، سلامت معنوی، نوآوری و خلاقیت، حمایت های دولتی و غیردولتی، چالش های صنعت گردشگری، ایجاد تاب آوری و حفظ ارزش های حاکم بر صنعت گردشگری، بهره مندی از ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی، و غیره)؛ 64 کد مفهومی ارائه گردیده است. انتظار می رود به کارگیری الگوی تعیین شده در جهت تاب آوری و بهبود عملکرد صنعت گردشگری بهره برداری شود.
نقش زیرساخت های نرم و سخت سازمانی در کیفیت برگزاری گردشگری رویدادی و پیامدهای تجربه گردشگر، مطالعه موردی: پیمایش جشنواره گل و گیاه محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
81 - 97
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری با ویژگی های خاص خود صنعتی پویا با آینده ای روشن تلقی می شود که باعث توسعه شهری می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش زیرساخت های نرم و سخت سازمانی در کیفیت برگزاری گردشگری رویدادی و پیامدهای تجربه گردشگری گل و گیاه محلات می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی افرادی هستند که در سال های گذشته از جشنواره گل و گیاه شهر محلات بازدید کرده اند که بر اساس جدول کرچسی و مورگان 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش پس از تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان داده است که زیرساخت های نرم و سخت سازمانی بر کیفیت گردشگری تأثیر دارند و همچنین عجین شدن گردشگر بر تماس فرهنگی و تجربه به یادماندنی و تجربه به یادماندنی بر تمایل به بازدید دوباره و توصیه به دیگران تأثیرگذار است. جهت نیل به توسعه گردشگری می باید فعالیت های بنیادین در دو جبهه صورت گیرد. از منظر بخش دولتی و سیاست گذاران لازم است ضمن فراهم آوردن زیرساخت، همکاری و همراهی با بخش خصوصی، بسترهای اولیه و ضروری جهت ایجاد انگیزه در بخش خصوصی را فراهم نمایند. از طرف دیگر لازم است بخش خصوصی ضمن اتخاذ رویکرد نظام مند با کسب شایستگی های لازم در تدوین استراتژی های بازاریابی موردنیاز کوشا باشد. در پایان امید است با همراهی و همدلی بخش دولتی و خصوصی از ظرفیت های بالقوه کشور در صنعت گردشگری جهت توسعه ملی استفاده شود.
ارزیابی عملکرد حرارتی بام سبز، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
101 - 117
حوزههای تخصصی:
با افزایش سریع جمعیت در شهرهای درحال توسعه و توسعه یافته، مدیریت و تأمین نیازهای ساکنان شهری به یکی از چالش های اساسی تبدیل شده است. بام های سبز به عنوان یک راهکار مؤثر برای توسعه پایدار شهری، مزایای قابل توجهی در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی ارائه می دهند. این پژوهش که در سال ۱۳۹۹ در شهر تبریز (اقلیم سرد و خشک) انجام شده است و به بررسی تأثیر بام های سبز در بهبود کیفیت هوای شهری و صرفه جویی انرژی در ساختمان های مسکونی پرداخته است. برای بررسی این تأثیرات، با استفاده از نرم افزار شبیه ساز انرژی DesignBuilder دو سناریو طراحی شده است: یکی با پوشش گیاهی در بام ها و دیگری بدون پوشش گیاهی. این پژوهش با تحلیل داده های به دست آمده از شبیه سازی این سناریوها و تأثیرات آن ها بر مصرف انرژی گرمایش و سرمایش، تولید CO2 و کیفیت هوای شهری را در طول یک سال با توجه به شرایط جوی موجود ارزیابی کرده است. نتایج نشان می دهد که در بام معمولی شبیه سازی شده در ماه مرداد (گرم ترین ماه سال در تبریز)، مصرف انرژی تقریباً 2000 kWh است، درحالی که این رقم در ساختمان های دارای بام سبز حدود 1200 kWh بوده است. این تفاوت ها نشان می دهد که ساختمان شبیه سازی شده فاقد بام سبز و دارای سقف معمولی به طورکلی انرژی بیشتری نسبت به ساختمان شبیه سازی دارای بام سبز مصرف می کند. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان نقطه عطف و نقشه راه برای طراحی و ساخت ساختمان ها در شهرهای درحال توسعه و توسعه یافته بوده و گامی مؤثر به سوی هوشمند سازی ساختمان های موجود و در حال احداث باشد.
پیشران ها و سناریوهای توسعه کسب وکارهای سرزمینی در ایران: رویکردی آینده پژوهانه با تأکید بر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
109 - 140
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای سرزمینی به عنوان یکی از مهم ترین اجزای اقتصاد جهانی نقش بسزایی در توسعه و رشد اقتصادی کشورها دارند؛ بنابراین توسعه این بخش یکی از دغدغه های سیاست گذاران و مجریان عرصه توسعه صنعتی در کشورهاست. هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران های مؤثر بر توسعه کسب وکارهای سرزمینی در کشور ایران با رویکرد آینده پژوهی در راستای آمایش سرزمین است. محققان در این پژوهش در راستای مبانی علم آینده پژوهی با رویکرد اکتشافی و تحلیلی و نیز با به کارگیری مدل های کمّی عوامل و پیشران های مؤثر بر کسب وکارهای سرزمینی را در ایران شناسایی و تحلیل و سناریوهای مختلف را برای توسعه این کسب وکارها در آینده تدوین کرده اند. روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش مطالعات اسنادی-پیمایشی و تکنیک دلفی بوده که پیشران های پژوهش با استفاده از روش تحلیل تأثیر متقابل شناسایی شده است. در این مطالعه از 9 شاخص و 49 عامل و برای تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل ساختاری تأثیرگذاری هر یک از متغیر ها از نرم افزار MicMac و Scenario Wizard استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از میان عوامل بررسی شده 10 عامل به عنوان کلیدی ترین عوامل (تحریم ها، درآمد، جذب سرمایه های خارجی، دسترسی به بازار، دسترسی به سرمایه، مشارکت، دسترسی به تکنولوژی، هزینه انرژی، مشارکت بخش خصوصی و منابع) انتخاب شده است. مهم ترین اولویت در توسعه کسب وکارهای سرزمینی مدیریت عوامل موجود در موقعیت خطر و مخاطره است. همچنین، تأثیر تورم به عنوان یک محرک ثانویه در این زمینه می تواند نقش مهمی در توسعه کسب وکارها داشته باشد. درزمینه نتایج سناریوهای مختلف نیز مشخص شد که رفع تحریم ها و باز شدن درهای اقتصاد جهانی به روی اقتصاد داخلی تنها یک بخش از پازل توسعه کسب وکارهای سرزمینی در ایران است.
تحلیل نقش الگوهای فضایی در تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی قومی و دینی (نمونه موردی: محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه با تأکید بر نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضاهای شهری تأثیر بسزایی در شکل دهی به تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی قومی و دینی دارند. ارومیه، با تنوع قومی و مذهبی گسترده، بستری مناسب برای مطالعه این تعاملات فراهم می کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش الگوهای فضایی در تعاملات اجتماعی و همبستگی قومی و دینی در محلات دلگشا، اقبال و مهدی القدم (مجاور خیابان امام خمینی) انجام شده است. چارچوب نظری این مطالعه مبتنی بر نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر است. روش پژوهش: این تحقیق به روش ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنان محلات دلگشا، اقبال و مهدی القدم بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. داده های کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 30 نفر از ساکنان و مشاهدات میدانی گردآوری شد. همچنین داده های کمی با استفاده از پرسشنامه ای که بین 200 نفر از ساکنان توزیع گردید، جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ویژگی های فضایی و کالبدی این محلات تأثیر معناداری بر تعاملات اجتماعی دارند. ضریب همبستگی پیرسون (0.68) حاکی از آن است که دسترسی به فضاهای عمومی به طور مثبت با میزان تعاملات اجتماعی مرتبط است. تحلیل واریانس (ANOVA) نشان داد که تفاوت معناداری میان محلات مورد مطالعه وجود دارد (p < 0.05)، به طوری که محله اقبال با ترکیب متنوع قومی، بیشترین تعاملات اجتماعی را داشت. همچنین 85 درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که طراحی فضایی موجود به تقویت روابط اجتماعی کمک می کند، درحالی که 15 درصد عواملی نظیر تراکم ترافیک و کاهش فضای سبز را موانعی برای تعاملات دانستند. نتایج این پژوهش تأکید می کند که طراحی مناسب فضاهای شهری می تواند به افزایش تعاملات اجتماعی، همبستگی قومی و دینی، و تقویت حس تعلق اجتماعی در جوامع چندقومیتی مانند ارومیه منجر شود. در این راستا، توجه به الگوهای فضایی متناسب با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی شهروندان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تجربه برند مقصد گردشگری: تحلیل علم سنجی و دستور کار پژوهش برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
63 - 93
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طی دهه اخیر، تجربه برند مقصد گردشگری به عنوان یکی از اصلی ترین جنبه های برند در مقام نظریه و عمل برای ارتقای رقابت پذیری و پایداری شناخته می شود؛ لذا با توجه به وجود شکاف مقالات علم سنجی در زمینه تجربه برند مقصد، هدف کانونی مطالعه، سازمان دهی ادبیات در دسترس برای تجزیه و تحلیل مضامین مفهومی و شناسایی روندهای آینده پژوهش، در عرصه فوق است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع مروری و بر مبنای رویکرد علم سنجی استوار است و تکنیک های ارزیابی و رابطه ای هم تألیفی و هم رخدادی واژگان برای تحلیل اطلاعات اسنادی مبنا واقع شد. داده های جامعه آماری پژوهش از دو پایگاه وب آو ساینس و اسکوپس استخراج و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار وی او اس ویوور، استفاده گردید. یافته ها: تجربه برند مقصد مفهومی نوظهور بوده و به سرعت در میان نویسندگان تراز اول جهان، مجلات علمی و کشورهای پیشتاز در صنعت گردشگری در حال توسعه است. براساس تحلیل هم واژگانی مشخص شد که مفهوم تجربه برند مقصد، ماهیتی چندبعدی دارد و حوزه های مفهومی مدیریت و برندسازی، انسان شناختی، رفتاری و فناوری اطلاعات را هدف قرار داده است. نتیجه گیری و پیشنهادها: رسانه های اجتماعی، پیشران های تجربه برند، ارزش ویژه برند، وفاداری، رضایت، توسعه مقصد، ارزش تجربی ادراک شده، رفتار پایدار و هم آفرینی ارزش تجربه از جمله حوزه های مفهومی فراگیر در راستای باز جهت گیری مطالعات برای ارتقای تجربه برند مقصد در آینده به شمار می آیند. نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر به دلیل پوشش شکاف مطالعه مروری بر مبنای رویکرد علم سنجی در زمینه تجربه برند مقصد، دارای نوآوری بوده و بر غنای ادبیات مرتبط نیز افزوده است.
واکاوی مفهوم ناحیه عبور ممنوع مطالعه موردی: قلمروسازی نئونازی ها در روستای یامل آلمان (2024-2006)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
53 - 80
حوزههای تخصصی:
ایجاد آرمان شهرهای اکولوژیک و نواحی مبتنی بر عقاید سیاسی خاص در چارچوب رابطه میان ایدئولوژی و فضا طی دوره های مختلف مصداق هایی داشته اند که جدیدترین نمونه آن مفهوم نواحی عبور ممنوع است، این اصطلاح به قلمروسازی در نواحی شهری و روستایی اشاره دارد که توسط یک گروه خاص رادیکال، کنترل شده و لذا سکونت یا عبور و مرور برای افراد غیرخودی مانند مهاجران در آن امکان پذیر نبوده یا با خطر همراه است. در این پژوهش وضعیت قلمروسازی نئونازی ها در جمهوری فدرال آلمان در مقیاس فروملی و محلی مابین سال های 2006 تا 2024 میلادی بررسی شده و روستای یامل به عنوان مطالعه موردی تحت مطالعه قرار می گیرد. روش جمع آوری داده ها، کتابخانه ای و با استفاده از منابع دست اول لاتین و آلمانی و روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی همچون تبعات و نگرانی از ورود مهاجران خارجی از یک سو و کاهش جمعیت به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها در آلمان بستر مناسبی را برای برخی لایه های اجتماعی راست گرای افراطی در این نواحی ایجاد کرده است تا نواحی عبور ممنوع ایجاد کنند. بر این اساس آن ها تلاش می کنند با بهره گیری از نمادها و علائم مربوط به دوران آلمان نازی فضای جغرافیایی مورد نظر خود را در برخی روستاهای کوچک به خصوص در شرق آلمان ایجاد کنند. با این حال براساس نتایج به دست آمده نئونازی ها تنها در مقیاس محلی و آن هم در میان بخش بسیار کوچکی از آلمان مقبولیت دارند و از نظر ایدئولوژیک، سازماندهی و عملکرد با جریان های راست گرای جدید همچون حزب آلترناتیو برای آلمان متفاوت هستند.
بررسی اثرات فرم شهری و عناصر هواشناسی بر آلودگی هوای تهران و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
103 - 132
حوزههای تخصصی:
فرم شهری، به طور چشمگیری بر تولید و انتشار آلاینده های هوا تأثیر می گذارد؛ بنابراین شناخت رابطه بین فرم شهری و آلودگی هوا می تواند با بهینه سازی سیاست های برنامه ریزی و مدیریت شهری، پیامدهای مهمی در زمینه بهبود کیفیت هوا داشته باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط فرم شهری با غلظت آلاینده های CO، NO2، SO2، O3، PM10، PM2.5 و BC در تهران و تبریز و بازخوردهای آب و هوایی آن ها در طول 2021 -2015 است. این هدف با محاسبه سنجه های سیمای سرزمین مرتبط با ویژگی های مختلف فرم شهری شامل اندازه، شکل، تکه تکه شدگی، فشردگی و پراکندگی براساس سری زمانی داده های کاربری اراضی ماهانه «Dynamic World» با دقت 10 متر در سامانه «گوگل ارث انجین» و نرم افزار R4.3.3 و به کارگیری تحلیل همبستگی اسپیرمن و مدل های رگرسیون خطی چندگانه (MLR) و جنگل تصادفی (RF) محقق شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فرم شهری، نقش بسیار مهمی در تولید و انتشار آلاینده های هوا در شهرهای تهران و تبریز در طول دوره آماری مورد مطالعه ایفا کرده است. علاوه بر این، مکانیسمی که توسط آن فرم شهری بر سطح غلظت آلاینده های هوا در تهران و تبریز تأثیر می گذارد، با توجه به تفاوت در ویژگی های منطقه ای این شهرها از جمله جمعیت، شرایط آب و هوایی و ساختار صنعتی برای برخی از آلاینده ها نسبتاً متفاوت است. در تهران پارامترهای هواشناسی دما، بارش و سرعت باد و در تبریز دما و سرعت باد نقش مهمی در ارتباط شاخص های فرم شهری با غلظت آلاینده های جوی دارند
Space and Place: The Philosophical Foundation of the Science of Geography(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Every scientific discipline requires a philosophical explanation. This means that it must address several fundamental questions, as follows:
What is the nature of the discipline? What does it study? In other words, what is its subject matter? And to what extent is it real, tangible, and researchable—whether objective or subjective, apparent, hidden, or virtual?
Why should the discipline exist? What are its existential and ontological necessities? How distinct and unique is its epistemological domain? To what extent does it overlap or intertwine with other scientific disciplines? What are the points of convergence and divergence with other fields? How real or constructed are the phenomena it examines?
What is the ultimate goal of the discipline? What cognitive or practical human needs does it fulfill?
How should the subject of the discipline be studied? What philosophical and cognitive methodologies, as well as research methods and techniques, are (or can be) used in this process? What is the epistemological validity of these methods?
A comprehensive and reasoned response to these questions effectively shapes the theoretical framework and scientific philosophy of the discipline in question. Since geography has long been recognized as one of humanity's cognitive and epistemological domains, its philosophical explanation is essential.
بررسی نقش ابعاد تاب آوری بر پایداری شهری در برابر مخاطرات طبیعی؛ مطالعه موردی: منطقه هشت شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۸۰-۶۹
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شهرها سیستم های پیچیده ای هستند که توسط عوامل اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی هدایت می شوند؛ بنابراین ازآنجایی که هر شهر از سیستم های پیچیده ای تشکیل شده وقتی یکی از زیر سیستم هایشان تخریب یا در سازگاری با بحران ها دچار مشکل شود، بسیار آسیب پذیر خواهد شد. تاب آوری شهری، موجب تقویت پایداری شهری شده و به راهکارهای پایدار در فرآیند توسعه پایدار منجر می شود. تاب آوری شهری در راستای تقویت سیستم های شهری پایدار، عاملی حیاتی در دستیابی به آینده مطلوب است. تاب آوری به مفهوم مواجه با اختلافات، غافلگیری ها و تغییرات معرفی می شود؛ نقش ابعاد تاب آوری بر پایداری شهری در برابر مخاطرات طبیعی مسئله اصلی و قابل تأمل در این پژوهش است. روش تحقیق: منطقه هشت تهران با محله هایی قدیمی از شمال به بزرگراه رسالت، از شرق به منطقه 4 تهران و پارک جنگلی سرخه حصار، از جنوب به خیابان دماوند و از غرب به منطقه 7 محدودشده است. ساختار نامنظم بافت شهری، درصد بالای ساختمان های قدیمی و همچنین وجود آسیب های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی سبب گردیده تا موضوع تاب آوری شهری در این منطقه به عنوان یکی از اصلی ترین مباحث در راستای دستیابی به پایداری شهری مطرح باشد. پژوهش حاضر کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، ساکنین منطقه هشت شهرداری تهران (425197 نفر) می باشند. حجم نمونه 383 نفر و روش نمونه گیری به صورت تصادفی انتخاب گردید. برای تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزارهای SPSS و AMOS از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین ابعاد تاب آوری شهری و توسعه پایدار، رابطه معناداری وجود دارد و ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی به ترتیب با ضریب همبستگی برابر 0.662، 0.551 و 0.472 می باشند. نتایج تحلیل رگرسیون خطی بین متغیرها نیز گویای این واقعیت است که 57.5 درصد از واریانس متغیر پایداری شهری تحت تأثیر متغیر مستقل (ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی تاب آوری شهری) قابل تبیین و پیش بینی می باشد؛ نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت تأکید بر ابعاد تاب آوری اجتماعی، اقتصادی و نهادی می تواند بر روند حرکت شهرها به سمت پایداری شهری مثبت و مفید باشد؛ بنابراین افزایش دانش، آگاهی، مهارت های ساکنین در راستای شناخت دقیق مفهوم تاب آوری و نقشی که این موضوع در دستیابی به توسعه پایدار دارد از اهمیت بسزایی برخوردار است.
ارتقای محتوای دروس معماری بر اساس مکان سازی مبتنی بر ظرفیت های فضایی: نمونه پژوهشی، طرح درس «معماری بومی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تمرکز بر مسئله هماهنگی میان سرفصل های آموزشی درس معماری بومی و ظرفیت های نظری معماری بومی، به دنبال ارائه چهارچوبی نظری و کاربردی برای بهبود آموزش معماری است. در این راستا، مسئله پژوهش در قالب نبود مدلی جامع برای آموزش مفاهیم چندلایه بین ابنیه و طبیعت بررسی شده است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش، توسعه محتوای آموزشی درس معماری بومی با استفاده از انگاره های مفهومی موضوع پژوهش است. در این مسیر، پژوهش به شناسایی و معادل سازی تم های اصلی در ظرفیت های نظری فضا، مکان، بوم و محیط پرداخته است. ضرورت پرداختن به این مسئله ناشی از چالش های طراحی معماری، بدون توجه به شناخت ساختاریافته از محیط و اثرات منفی آن بر کیفیت فضاهای زیستی و تعاملات انسانی است. روش پژوهش، کیفی، از نوع تحلیل تماتیک انتخاب شده و داده های پژوهش از 60 کتاب و 50 مقاله مرتبط استخراج شده است. این داده ها طی فرآیند کدگذاری و تحلیل، به 16 ترکیب مفهومی مرتبط با تم های محیطی و نظری سازماندهی شدند که به طور مستقیم در طراحی طرح درس جدید با 16 جلسه آموزشی به کار رفته اند. نتایج پژوهش از طریق طراحی شبکه ای مفهومی و تدوین اهداف رفتاری بر اساس تم های محیطی و نظری، الگویی جامع را برای آموزشِ شناخت و مداخله هدفمند در محیط های بومی ارائه کرده است. پژوهش نتیجه گیری می کند که با استفاده از اصول بوم شناسی، ترکیب معماری سنتی و فرهنگ بومی می توان آموزش معماری را به سمت معماری مبتنی بر ذات بومی آن، یعنی طراحی فضاهای پایدار و مکان های زمینه گرا، سوق داد.
تحلیل راهبردی بازیگران گردشگری شهری بافت تاریخی با رویکرد چند موضوع-چند بازیگر مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری تاریخی به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و فرهنگی در شهرهای بافت تاریخی نظیر یزد، با پیچیدگی هایی در تعاملات و نقش های ذینفعان مواجه است. تعدد نهادهای دخیل در مدیریت شهری و به تبع آن تعدد در بازیگران مرتبط با بافت تاریخی و گردشگری شهری، یکی از عوامل دشواری و پیچیدگی سیاست گذاری گردشگری شهری است. بنابراین انبوه مسائل و موضوعات مرتبط گردشگری بافت تاریخی شهرها ازیک طرف و تعدد نهادها و بازیگران مرتبط، تبیین و تحلیل مسائل گردشگری بافت تاریخی را تبدیل به یک مسئله غامض و پیچیده کرده است. این پژوهش با روش مکتور (تحلیل چند موضوع-چند بازیگر) به تحلیل نقش ذینفعان مختلف در گردشگری بافت تاریخی یزد پرداخته است. روش مکتور (MACTOR) یک ابزار تحلیلی در مدیریت استراتژیک است که برای تحلیل مسائل پیچیده با محوریت چند موضوع و چند بازیگر به کار می رود. این روش با بررسی تأثیر متقابل بازیگران و موضوعات، هم گرایی و واگرایی اهداف آن ها را شناسایی کرده و برای طراحی استراتژی های هماهنگ و مؤثر کمک می کند. نتایج نشان می دهد که برخی بازیگران کلیدی مانند سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، معاونت سیاسی و امنیتی استانداری، و نیروی انتظامی بیشترین تأثیر را در میان ذینفعان دارند. درعین حال، سه دسته ذینفعان شامل ساکنین بومی، کسبه، و فعالان بخش گردشگری، به عنوان بازیگران دو وجهی شناخته شده اند که ضمن تأثیرگذاری، تحت تأثیر سایر بازیگران نیز هستند و استقلال کمی در عملکرد خود دارند. نقش شهرداری، اداره کل میراث فرهنگی و خود گردشگران نیز به عنوان واسط تنظیمی در سیستم گردشگری بافت تاریخی تعریف شده است. تحلیل های همگرایی و واگرایی اهداف ذینفعان نشان می دهد که توافق بالایی بر اهدافی مانند جذب گردشگر و ارتقای امنیت وجود دارد، درحالی که اهداف اقتصادی کم تر موردتوافق قرارگرفته است. این یافته ها می تواند به سیاست گذاران در شناسایی ذینفعان همسو و طراحی استراتژی های مؤثر برای توسعه گردشگری پایدار کمک کند.
تحلیل خودهمبستگی فضایی مرگ و میر ناشی از بیماری های تنفسی و دسترسی به مراکز بهداشتی درمانی در شهر تهران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
598 - 610
حوزههای تخصصی:
مطابق آمار این بیماری ها در سال 00، 99، 98 و 1397 بیشترین مرگ و میر را در کلانشهر تهران داشته است. بنابراین این پژوهش به مرگ و میر ناشی از بیماری های تنفسی در سطح مناطق 22 گانه شهر تهران در بازه زمانی فوق الذکر و تحلیل خودهمبستگی فضایی آن با متغیر دسترسی به مراکز بهداشتی درمانی پرداخته است. بر این مبنا آدرس بیماران تنفسی در GIS نقطه گذاری گردید. جهت بررسی توزیع فضایی مرگ و میر بیماری های تنفسی از ضریب موران، برای محاسبه فاصله مرکز مناطق تا نزدیکترین مراکز بهداشتی درمانی از دستور NEAR و به منظور تخلیل خودهمبستگی فضایی مرگ ناشی از بیماری های تنفسی و دسترسی به مراکز بهداشتی درمانی از ضریب دومتغیره موران استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که توزیع مرگ و میر ناشی از بیماری های تنفسی در سطح مناطق شهر تهران در سال های 99، 98 و 1397 بصورت خوشه ای و در سال 1400 بصورت پراکنده است که در قسمت شرق شهر، توزیع فضایی در سطح بالا است. همچنین کمترین فاصله مرکز مناطق تا مراکز بهداشتی درمانی 1000 متر و بیشترین 12000 مترمحاسبه شده است که متوسط سطح دسترسی مناطق شهر تهران به مراکز بهداشتی درمانی در مناطق 8، 11، 12 و 16 دارای دسترسی مناسب به مراکز بهداشتی-درمانی است. در نهایت با بکارگیری موران دو متغیره بیماران تنفسی و فاصله از مراکز بهداشتی درمانی، مناطق شمالِ شرقی، شرق و شرقِ جنوب شرقی مرگ و میر بیماران بالا و دسترسی به مراکز بهداشتی-درمانی کم است. در واقع در مناطقی که فاصله بیماران از مراکز بهداشتی درمانی زیاد است میزان مرگ و میر بالا و در مناطقی که میزان فاصله دسترسی بیماران به مرکاز بهداشتی درمانی کم است، به مراتب مرگ و میر پایین تر است.
کاربست آینده نگاری در شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر تحقق شهر هوشمند با تأکید بر مدیریت شهری (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پروژه های موفق شهرهای هوشمند جهانی، مشارکت دولت و شهروندان در کنار هم، نقشی بی بدیل ایفا کرده است. شهر هوشمند، دارای معیارهای متعددی از جمله: زیرساخت های فیزیکی، زیرساخت اقتصاد هوشمند، زندگی هوشمند و حکمرانی هوشمند است. این تحقیق از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش، جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. همچنین، تحقیق حاضر در پی شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر تحقق شهر هوشمند با تأکید بر مدیریت شهری با استفاده از آینده نگاری در شهر اردبیل می باشد. برای دستیابی به این هدف، در مرحله اول از پرسش نامه دلفی استفاده شده و در مرحله بعد، با استفاده از جدول ماتریس اثرات متقاطع و نظرات 30 نفر از خبرگان و کارشناسان، متغیرهای مؤثر در مدیریت هوشمند شناسایی و استخراج شده است، در مرحله آخر نیز با استفاده از نرم افزار میک مک، عوامل اصلی و پیشران های کلیدی شهر هوشمند اردبیل از میان 40 متغیر شناسایی شد که چهارده عامل به عنوان عوامل اصلی و براساس بالاترین امتیازی که کسب کرده بودند به عنوان پیشران های اصلی انتخاب شدند. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که بین متغیرها ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. همچنین نگاه تخصصی به مدیریت شهری و سرمایه گذاری و تأکید بر عوامل چهارده گانه پیشران های کلیدی، می تواند مسیر هوشمندی شهری را کوتاه نماید. توجه ویژه در به کارگیری مدیران متخصص در حوزه شهری و بهبود وضعیت متغیرهای اصلی، در کنار انجام اقدامات زیرساختی در این حوزه در سطح شهر اردبیل می تواند در طراحی برنامه های میان مدت و بلندمدت در جهت اجرایی کردن مدیریت شهر هوشمند مؤثر باشد.
شناسایی مناطق مستعد آتش سوزی در پوشش گیاهی استان لرستان با استفاده از تصاویر فروسرخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در هر منطقه ای شرایط خشکسالی، از متوسط تا شدید و با مدت زمان متفاوت، متغیر است که این مسئله نظارت مداوم و عملیاتی را می طلبد. هرچه خشکسالی در مدت زمانی طولانی تر رخ دهد، تأثیرات آن در پوشش گیاهی و منابع آبی بیشتر است و خشکسالی تشدید می شود؛ درنتیجه، ممکن است خدمات رسانی به انسان ها محدود شود و دستگاه های طبیعی تغییر یابد. آثار خشکسالی شامل تخریب زیستگاه های حیات وحش و کاهش کیفیت آب، کاهش دسترسی به منابع آب و مواردی دیگر می شود و درنتیجه آن، اختلالاتی مانند حوادث آتش سوزی و دیگر حوادث طبیعی افزایش می یابد. پوشش گیاهی در هر منطقه، به ویژه در مناطق گوناگون استان لرستان، به دلیل کمبود بارش و خشکی محیط، هرساله درمعرض خطر وقوع آتش سوزی های متعدد قرار دارد. به همین دلیل، موضوع آشکار سازی و مشخص کردن مناطق مستعد آتش سوزی در رابطه با مهم ترین عنصر اقلیمی (بارش) انتخاب و انجام شده است که می تواند اقدامات مناسب و پیشگیرانه برای حفاظت از مناطق پوشش گیاهی را تسهیل کند. در این تحقیق، سعی شده است از روش ترکیبی استفاده شود.
مواد و روش ها: در این مطالعه، تلاش شده است با استفاده از تصاویر فروسرخ سنجنده Suomi NPP و بهره گیری از شاخص های NDVI، VCI و TCI وضعیت خشکسالی پوشش گیاهی در استان لرستان بررسی شود. دوره مورد مطالعه 2013-2021، از اول آوریل تا انتهای جولای (هفته 13 تا 26 میلادی)، به صورت میانگین هفتگی است. میانگین ماهیانه شاخص استاندارد بارش (SPI) با استفاده از داده های بارش ماهیانه ایستگاه های هواشناسی الیگودرز، دورود، خرم آباد، بروجرد، نورآباد، کوهدشت و ازنا مشخص شده است تا وضعیت بارش به خوبی تحلیل شود و ماه های خشک و مرطوب از یکدیگر تفکیک شود. سپس ضریب همبستگی شاخص SPI با هریک از شاخص های پوشش گیاهی (NDVI)، VCI و TCI محاسبه شده است.
نتایج و بحث: براساس داده های ثبت شده بارش در ایستگاه های هواشناسی استان لرستان، می توان گفت که در فصل تابستان، (ژوئیه، اوت و سپتامبر) در محدوده مطالعاتی بارش رخ نمی دهد و فقط در فصل های پاییز، زمستان و بهار شاهد بارش هستیم. بنابراین سال آبی در استان لرستان تقریباً از دهه سوم سپتامبر آغاز و تا دهه دوم و سوم ژوئن هر سال ادامه دارد. این نکته نشان دهنده خشکی بسیار زیاد هوا و کمبود رطوبت است. خشکی هوا یا کمبود رطوبت و افزایش دما شرایط لازم را برای ایجاد آتش سوزی در استان، فراهم می کند. در این نوشتار، در فصل تابستان، استان لرستان یک فصل خشک را می گذارند و ماه اوت خشک ترین ماه سال است.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که همواره پوشش گیاهی در استان لرستان با خطر وقوع آتش سوزی روبه روست و این حوادث، طی سال هایی که کمبود بارش وجود داشته است، در ماه های گوناگون بسیار زیاد است. اثبات شد که چنانچه در ماه های اول سال آبی کمبود بارش وجود داشته باشد، خطر آتش سوزی پوشش گیاهی، حتی در ماه های سرد سال، وجود دارد. این خطر در ماه های گرم سال افزایش شایان توجهی می یابد و این مسئله در سال 2021 رخ داده است. محاسبات SPI نشان داد ماه های ژوئیه، اوت و سپتامبر در استان لرستان شاخص بارندگی منفی است. نتایج نشان می دهد که بهترین شاخص مبتنی بر تصاویر ماهواره ای، به منظور پایش خشکسالی پوشش گیاهی و خطر آتش سوزی در منطقه مورد مطالعه، TCI است. در سال های 2013 و 2015 بیشترین شدت خطر آتش سوزی در پوشش گیاهی، در مناطق غربی و مرکزی استان لرستان، وجود داشته است. در سال 2021، بیشترین شدت خطر آتش سوزی در پوشش گیاهی، در منطقه مورد مطالعه، به وقوع پیوسته است. به دلیل تغییرات زیاد و پراکندگی میزان شاخص های پوشش گیاهی مؤثر در وقوع آتش سوزی ازلحاظ زمانی و مکانی، همبستگی ناپارامتریک اسپیرمن به کار رفته است.
بررسی عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی شهر سرعین
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تخلفات ساختمانی یک مشکل جهانی است که می تواند پیامدهای جدی برای افراد، جوامع و محیط زیست داشته باشد از این رو شناسایی عوامل بروز آن برای جلوگیری از پیامدهای آن در شهرهای کشور با اهمیت و ضروری می باشد.، هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل بروز تخلفات ساختمانی در شهر سرعین و ارائه آن به مبادی درگیر با معضل تخلفات ساختمانی نظیر شهرداری و شورای اسلامی و ... می باشد. روش شناسی: روش این پژوهش توصیفی -تحلیلی بوده و به لحاظ امکان استفاده از آن در مبادی ذیربط در دسته کاربردی نیز می توان قرار داد. برای تحلیل عوامل که در یک دوره 5 ساله پرداخته شده است. با داده های کمی و از روش آزمون همبستگی پیرسون و روش آزمون تک نمونه ای T و تحلیل میانگین ، تحت نرم افزار Spss و برای تهیه جداول و نمودارها از نرم افزار Exel استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحلیل های انجام شده نشان می دهد، عوامل اقتصادی با ضریب همبستگی 0.781 و مقدار بالای تی= 49.111 و میانگین 30.1286 بیشترین تاثیر را در بروز تخلفات ساختمانی نسبت به سایر عوامل دارد. وسایر عوامل به ترتیب: عوامل کالبدی با ضریب همبستگی 0.653 ومقدار تی=38.251 و میانگین 25.3571، عوامل مدیریتی با ضریب همبستگی 0.718 و مقدار تی= 30.499 و میانگین 24.1857 وعوامل اجتماعی با ضریب همبستگی 694 و مقدار تی=29.796 و میانگین 16.4143 در رتبه های بعدی موثر بر بروز تخلفات ساختمانی در شهر سرعین قرار داشته و رابطه بین این عوامل با تخلفات ساختمانی معنادار است. 5 عامل اصلی اثر گذار بر تخلفات ساختمانی از بین کل عوامل مورد سنجش به ترتیب 1-سود جویی و کسب درآمد بیشتر 2-وابستگی شهرداری به درآمدهای ناشی از جرائم 3-مقررات موجود نظیر ماده صد وماده 5 و مقررات نظام مهندسی و شهرسازی4-نحوه تقسیمات کالبدی یا پهنه بندی 5- زمینه های گرایش به عدول از مقررات احداث بنا نظیر سقف تراکم و سطح اشغال و... ، می باشد.در نهایت با مقایسه این تحلیل با سایر مطالعات داخلی پیشین در این زمینه می توان نتیجه گرفت شهر سرعین وضعیت مشابهی از نظر عوامل بروز تخلفات ساختمانی با سایر شهرهایی که در این مقاله آورده شده است را دارد.
ارائه الگوی توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم منطقه سمیرم اصفهان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
145 - 163
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه منطقه سمیرم جزو مناطق محروم استان اصفهان است و با توجه به ظرفیت فراوان اکوتوریسم در این منطقه، توسعه پایدار، حفظ منابع طبیعی، افزایش درآمد محلی، حفظ فرهنگ و هویت محلی، اشتغال زایی و توسعه اجتماعی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم منطقه سمیرم اصفهان در سال 1402 براساس نظریه داده بنیاد است. روش پژوهش، با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا کیفی، از نوع داده بنیاد و رهیافت سیستماتیک (نظریه اشتراوس و کوربین)، و از نظر ماهیت از نوع پژوهش های اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل 37 خبره حوزه گردشگری، مسئولان و مردم محلی است و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شده و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشته است. برای تحلیل داده ها از رهیافت سیستماتیک و دسته بندی پنج گانه کدها استفاده شده است. در نتیجه این پژوهش، هشت خرده مقوله در شرایط زمینه ای، دو خرده مقوله در شرایط علّی، یک خرده مقوله در شرایط مداخله گر، شش خرده مقوله در کنش یا راهبردها و پنج خرده مقوله در پیامدها به دست آمده است. توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم به بهبود کیفیت زندگی و حفظ محیط زیست کمک می کند. در این راستا، باید در زیرساخت های لازم مانند جاده ها، اقامتگاه ها و امکانات بهداشتی که به جذب گردشگران کمک می کند سرمایه گذاری شود. همچنین، باید با فراهم کردن فرصت های شغلی در زمینه های مرتبط با اکوتوریسم، مانند راهنمایی گردشگران، خدمات اقامتی و رستوران ها بستر گردشگری فراهم شود و برنامه هایی طراحی شود که به حفظ فرهنگ محلی و محیط زیست کمک کند و از آسیب به منابع طبیعی جلوگیری کند.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به رزرو بوتیک هتل ها توسط دنبال کنندگان آن ها در صفحات رسانه های اجتماعی (مورد مطالعه: رسانه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
164 - 180
حوزههای تخصصی:
امروزه تأثیر رسانه های اجتماعی در رفتار خرید مخاطبان آن ها را نمی توان انکار کرد. رسانه های اجتماعی، از طریق شکل دادن به نگرش متقاضیان رزرو اقامتگاه، تأثیرگذاری در اهداف رزرو آن ها و ایفای نقشی حیاتی در فرایند تصمیم گیری، در رفتار رزرو متقاضیان اقامتگاه ها تأثیر چشمگیری می گذارند. نوآوری این پژوهش متمرکز بودن بر رسانه اجتماعی اینستاگرام، به منزله رسانه ای تأثیرگذار در همه جوانب زندگی جوانان، و هدف آن بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به رزرو بوتیک هتل ها توسط دنبال کنندگان صفحات آن ها از طریق همین رسانه است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمّی، و راهبرد آن همبستگی است. قلمرو زمانی پژوهش بهار 1403 و جامعه آماری آن دربردارنده همه کاربران مجازی و دنبال کنندگان صفحات بوتیک هتل ها در رسانه اجتماعی اینستاگرام در ایران است و به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و از طریق خود نرم افزار اینستاگرام انتخاب شده است. حجم نمونه لازم برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده که با ابزار پرسش نامه از طریق خود رسانه اینستاگرام گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه و برای انجام آزمون ها و تحلیل های آماری داده های گردآوری شده از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که چهار متغیر مستقل «کارآمد بودن رسانه اجتماعی»، «اعتماد به رسانه اجتماعی برای رزرو»، «استفاده عمومی از رسانه اجتماعی» و «پذیرش پیشنهادها از طریق رسانه اجتماعی»، به ترتیب شدت، در متغیر «تمایل به رزرو بوتیک ها از طریق رسانه اجتماعی» تأثیر مثبتی دارند. این در حالی است که متغیر مستقل «سهولت استفاده از رسانه اجتماعی» بر متغیر وابسته گفته شده اثرگذار نیست.