فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۵۷ مورد.
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۱
159 - 170
حوزههای تخصصی:
هویت شهری مجموعه ای از ارزشها است که اصطلاحات مختلف فرهنگی، اقتصادی یا سیاسی را در بر می گیرد و یک شهر را از بقیه جدا می کند. در این میان معماری و برنامه ریزی شهری نقش بسیار مهمی در حفظ هویت و فرهنگ یک جامعه دارد، در ایران با ورود مدرنیته به کشور، در شهر تبریز هم بدون توجه به هویت – فرهنگ، معماری تبریز را تحت تاثیر قرار داد باعث بروز بی هویتی در شهر و مسکن معاصر در شهر تبریز شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر دگرگونی بنیان های اندیشه ای در گسستگی هویت مسکن معاصر شهر تبریز است. تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل همه متخصصین، اساتید متخصص در این زمینه بوده، حجم نمونه برابر 12 نفر از خبرگان و اساتید می باشد. پایایی برابر 585/0 بدست آمد. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد که ابتدا از طریق نرم افزار SPSS، داده ها را آنالیز و سپس برای تبیین مدل نهایی از نرم افزاز Smart PLS و AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین تاثیر بر گسست هویت مسکن معاصر از نظر دگرگونی بنیانهای اندیشه ای، به فراموشی سپردن و تخریب وسیع هر آنچه مربوط به گذشته با بار عامی 92/0 و تولید نمونه های شاخص در شرایط گلخانه ای اندیشه با بار عاملی 20/0 کمترین تاثیر گذاری را داشته اند. بنابراین بین دگرگونی اندیشه ای و گسست هویت معماری در مسکن معاصر ولیعصر تیبریز رابطه مستقیمی وجودارد.
طراحی ابعاد جغرافیایی - انسانی مدل سازمان ارزش آفرین در تامین اجتماعی در راستای برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هزاره سوم، از کارآفرینی می توان به عنوان یکی از مهمترین موتورهای رشد و توسعه یاد کرد؛ تا جایی که یکی از عوامل عمده اقتصادی منظور شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل سازمان ارزش آفرین در تامین اجتماعی با رویکرد گراندد تئوری انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی از نوع گراندد تئوری بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیر تامین اجتماعی و مدیران داخلی سازمان تامین اجتماعی بود. نمونه پژوهش نیز با توجه به اشباع نظری داده ها در پژوهش کیفی مشخص گردید و حجم نمونه 15 نفر انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش (کدگذاری های باز-محوری-گزینشی) به صورت دستی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که 6 مقوله مورد نظر در گراندد تئوری در پژوهش حاضر شامل موارد زیر بود: شرایط مداخله گر شامل: گزینش کارکنان بر اساس مصاحبه و آزمون، آموزش ضمن خدمت برای کارکنان و تعیین ملاک گزینشی برای استخدام کارکنان؛ مقوله محوری شامل: شایسته سالاری کارکنان، شناخت و تشویق کارآفرینان و آموزش ضمن خدمت؛ راهبردها شامل: راهبردهای پرورش پیشنهادها، پرورش افکار نو، تشویقی کارکنان، استقبال طرح های کارکنان و مشتری مداری؛ پیامدهای سازمانی شامل: تعالی و ثبات سازمانی، بهبود کیفیت خدمات دهی، رضایت مراجعین، حذف موازی کاری، کاهش هزینه های سازمان، اعتماد به سیاست سازمانی، حل مشکلات سازمانی، شفافیت سازمانی، شکل گیری نظام استعدادپروری، اثربخشی سازمانی، ارائه تکنولوژی و ایده های برتر
بررسی مداخلات کالبدی در بافت های تاریخی و تاثیر آن بر انسجام و پیوستگی سازمان فضایی، مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۳
117 - 131
حوزههای تخصصی:
شهرها عالی ترین سیستم ها و شبکه های پیچیده ای هستند که تاکنون ظهور یافته اند. آنها فراتر از بحث تعادل کلاسیک، نیازمند بی شمار انرژی برای حفظ ساختار منسجم خودشان هستند. بنابراین در توسعه شهرها باید به این نکته توجه داشت که یک شبکه پیچیده و منسجم، شامل یک ساختار سلسله مراتبی و همپیوند است که در مقیاس های مختلف فضایی و در طی زمان ظهور می یابد و برای حفظ این انسجام باید به ساختار همپیوند آن پایبند بود. ساختار اصلی شهر به عنوان فرم دهنده استخوان بندی و شکل شهری تأثیر بسزایی در نحوه ارتباط و ترتیب فضایی فضاهای شهری داشته است. برخی پارامترها در طول زمان نق ش پررنگ تری در شکل دهی به ساختار شهری داشته اند و برخی برعکس. یکی از روش هایی که بر پایه استفاده از رایانه و روش های علمی در زمینه مطالعات شهری ب ه کاررفت ه اس ت، تکنی ک چیدمان فضایی است. هدف از ای ن مقال ه ش ناخت ک اربردی تکنی ک چیدمان فضا در مطالعه پیکره بندی و ساختار اصلی شهر بافت تاریخی تبریز در طی یک سده اخیر می باشد که با استفاده از بررس ی تطبیقی بین دوره های تاریخی (1349،1297و1400) به تحلیل پارامترهای تکنیک چیدمان فضایی (اتصالات، هم پیوندی، عمق فضا و انتخاب) با استفاده از نقشه های خطوط محوری پرداخته شده است است و نتایج ب ه ص ورت داده های گرافیکی و ریاضی ارائه شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که محورها و مسیرهای بافت تاریخی و مرکزی شهر تبریز اهمیت و نقش خود را از دست داده است اما پتانسیل و ظرفیت احیای مجدد نقش و اهمیت خود را در ساختار اصلی شهر دارند.
تحلیل اثرات بخش غیررسمی بر وضعیت خانوارهای روستایی مهاجر (مطالعۀ موردی: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: بخش غیررسمی یک موضوع بسیار مهم و چالشی در دهه های اخیر در شهرهای کشورهای جهان سوم بوده است. در این راستا مهاجرت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار در استان خراسان رضوی نقش بسیار مهم و پررنگی را در خانوارهای روستایی را ایفا می کند. با توجه به اینکه اغلب خانوارهای روستایی از مهارت و استعداد کافی برای مشتغل شدن در کارهای شهری را ندارند به بخش غیررسمی روی می آورند. در این میان، بخش غیررسمی توانسته تبعات و آثار مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی را بر بنیان خانواده های مهاجر بگذارد.هدف: هدف پژهش حاضر، بررسی آثار و پیامدهای بخش غیررسمی بر خانوارهای روستایی مهاجر در دهستان رشتخوار واقع در خراسان رضوی است.روش: این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی انجام گردیده است. مطالعات میدانی تحقیق، در سطح روستا و خانوار صورت گرفته است. در این راستا،آثا و پیامدهای بخش غیررسمی بر وضعیت خانوارهای روستایی در 300 مورد(افراد مهاجرت کننده) در این دهستان مورد بررسی قرارگرفت. بدین منظور، ابتدا ضمن مطالعات اسنادی و بازدید های اولیه میدانی، طیف گسترده ای از شاخص ها متناسب با شرایط روستاهای مورد مطالعه تعیین گردیدند. سپس جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل های آماری و فضایی و نرم افزارهایSPSS و تکنیک کوپراس استفاده گردید.نتایج : در یافته های پژوهش با توجه به آزمون فریدمن، عامل اقتصادی با میانگین(21/4) بالاترین رتبه را در بررسی آثار و پیامدهای بخش غیررسمی بر وضعیت خانوارهای روستایی مهاجر به خود اختصاص داده است و عامل فرهنگی با میانگین(46/3) از پایین ترین رتبه برخوردار بوده است.نوآوری: پژوهش حاضر از این نظر اهمیت دارد که با بیان آثار و پیامدهای بخش غیررسمی در خانوارهای روستایی مهاجر، می توان گام مهمی در راستای ماندگاری خانوارها در سطح دهستان برداشت .
شناسایی عوامل موثر بر الگوی توسعه گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بسیاری از برنامه ریزان توسعه از فعالیت گردشگری روستایی به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار یاد می کنند و در این راستا می کوشند، با شناسایی مزیت ها و محدودیت های روستایی و امکان سنجی فعالیت گردشگری در این نواحی و نیز برنامه ریزی اصولی، نقش موثری در تنوع بخشی به اقتصاد روستایی برعهده گیرند.هدف: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر توسعه الگوی گردشگری نواحی روستایی شهرستان ماسال می باشد.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و دارای ماهیت اکتشافی از نوع کیفی-کمّی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دهیاران و کارشناسان شورای اسلامی روستاهای هدف گردشگری شهرستان ماسال می باشد که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه های عمیق به صورت سوال های باز و سپس ساخت پرسشنامه محقق ساخته، استفاده گردید. در روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری، روش آماری توصیفی شامل میانگین، انحراف استاندارد و روش آماری استنباطی شامل آزمون فریدمن و تحلیل مسیر بارهای عاملی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مطالعاتی در پژوهش حاضر، شهرستان ماسال می باشد.یافته ها: یافته ها نشان داد، جاذبه های طبیعی نواحی روستایی شهرستان ماسال با ضریب مسیر 89/0 نسبت به سایر عوامل اثر مستقیم و بسیار مهمی در الگوی گردشگری روستایی شهرستان ماسال دارد.نتایج: نتایج نشان داد که الگوهای اصلی گردشگری در نواحی روستایی شهرستان ماسال شامل اکوتوریسم، گردشگری تاریخی و گردشگری مذهبی می باشد. که از جمله عوامل تاثیرگذار در این زمینه موقعیت جغرافیایی و اقلیم روستاها، قابلیت و محدودیت های روستا به صورت مستقیم و منافع گردشگری، اثرات مثبت و منفی اقتصادی و اجتماعی و اقدامات مسئولان در جهت توسعه گردشگری به طور غیرمستقیم بر الگوی گردشگری روستایی این نواحی اثرگذار است.
کاوشی نوین در تأثیر شبکه های اجتماعی بر صنعت گردشگری شهر بندر ترکمن
منبع:
کولوژی انسانی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
359 - 371
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری از ظرفیت های بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. یکی از عوامل بسیار مؤثر در توسعه گردشگری، تبلیغ و اطلاع رسانی از طریق فضای مجازی است، از این رو، شبکه های اجتماعی، در فرهنگ سازی، آموزش، اطلاع رسانی و ایجاد مشارکت اجتماعی در توسعه صنعت گردشگری، نقشی تعیین کننده دارند. با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، شبکه های اجتماعی به ابزاری کلیدی برای جذب و تعامل با گردشگران تبدیل شده اند. این مقاله به بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی بر صنعت گردشگری در بندرترکمن می پردازد. هدف این تحقیق تحلیل رابطه میان استفاده از شبکه های اجتماعی، احساسات گردشگران و کیفیت روابط نام تجاری به عنوان عوامل مؤثر بر جذب گردشگر است. این مطالعه به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه ای به تعداد 374 نفر از ساکنان و گردشگران شهر بندرترکمن اجرا شد. داده ها با استفاده از روش های آماری شامل تحلیل رگرسیون و آزمون همبستگی تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند که استفاده از شبکه های اجتماعی به میزان 1 تا 10 ساعت در روز تأثیر مثبت و معناداری بر احساسات گردشگران دارد، در حالی که استفاده بیش از 11 ساعت منجر به تأثیر منفی می شود. همچنین، یک رابطه مستقیم و معنادار بین استفاده از شبکه های اجتماعی و کیفیت روابط نام تجاری شناسایی شد که بر جذب گردشگران تأثیرگذار است. این یافته ها می توانند به سیاست گذاران و فعالان صنعت گردشگری کمک کنند تا با بهبود استراتژی های تبلیغاتی و تقویت کیفیت خدمات، تجربیات مثبت تری برای گردشگران فراهم کنند و در نتیجه، جذب گردشگران را افزایش دهند.
تبیین سهم عوامل اثرگذار در توسعه پایدار کلان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
20 - 37
حوزههای تخصصی:
در مورد توسعه پایدار شهری و منطقه ای فرمول واحدی برای تمام کشورها وجود نداشته و هر کشوری باید با شرایط اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و فضایی خود به دنبال تدوین معیارهای خاص توسعه شهری پایدار باشد.در همین ارتباط، تهران به عنوان یک کلان شهر و پایتخت ایران، از منظر جغرافیایی (کالبدی – فضایی و عملکردی) و با توجه به توسعه نامتوازن سرزمین و اقتصاد نفتی، با چالش های بیشماری روبرو است. کلان شهری که در اغلب شاخص های اجتماعی– اقتصادی و محیط زیستی، خطوط قرمز را پشت سر گذاشته و سیاست های تمرکزگرایی از گذشته تاکنون در حوزه های سیاسی، اداری، بازرگانی، صنعتی و آموزشی موجب تمرکز شدید جمعیت و فعالیت در فضای آن شده است. این پژوهش با هدف تبیین سهم عوامل اثرگذار در توسعه پایدار کلان شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش، روش کیفی و ابزار اصلی گردآوری و تحلیل داده، تکنیک دلفی کمّی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مهمترین عوامل اثرگذار در توسعه پایدار کلان شهر تهران به ترتیب عبارتند از: مسئولیت پذیری، راهبردی و آینده نگری، انعطاف پذیری و پاسخگویی، تصمیم گیری، ساختار قدرت و عدم موازی کاری نهادها.
ارزیابی کیفیت خدمات نیروی انتظامی در فضای شهری به گردشگران خارجی با استفاده از تکنیک اهمیت –عملکرد (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات و آمارهای موجود در صنعت گردشگری شهری حاکی از عدم مؤفقیت این صنعت و عملکرد ناموفق آن در کشور و در شهر اصفهان است. به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی این امر عدم توجه به انتظارات و ترجیحات گردشگران ورودی به فضای شهری کشور و نیز عدم تلاش جهت افزایش میزان رضایت آنهاست. هدف از این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رضایتمندی و حمایت انتظامی گردشگران از سفر به شهرهای ایران و مطالعه موردی شهر اصفهان است. با توجه به نظریه پاراسورامان ابعاد کیفیت خدمات مورد سنجش و نقاط ضعف و قوت سازمان مورد تشخیص قرار گرفت، داده های به دست آمده به وسیله آزمون های آماری فریدمن، پیرسون و spss تحلیل شد. بر این اساس، انتظارات گردشگران از کیفیت خدمات انتظامی در فضای شهری در همه ابعاد بالاتر از وضعیت موجود است. بیشترین میانگین نمره در بخش انتظارات مربوط به بعد ظاهری و فیزیکی (2/4) و کمترین نمره مربوط به مسؤلیت پذیری (34/2) است. در بخش وضعیت موجود بالاترین امتیاز مربوط به همدلی (82/3) و کمترین امتیاز به بعد ضمانت و تضمین (05/2) تعلق گرفت. محاسبه اختلاف بین میانگین نمرات انتظارات با کیفیت درک شده در همه ابعاد، شکاف منفی را نشان می دهد. بیشترین نمره شکاف منفی مربوط به ضمانت و تضمین (29/2-) و کمترین شکاف مربوط به قابلیت اطمینان و اعتماد (147/1) است که نشان می دهد از دید گردشگران، ارائه خدمات انتظامی در حد انتظارات آنان نبوده است. همچنین جهت به دست آوردن نتایج بهتر از نظریه اهمیت-عملکرد استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد چهار ویژگی:1- میزان هماهنگی بین قوانین وضع شده و عملکرد نیروی انتظامی؛2- میزان تسلط نسبی پلیس به زبان گردشگر در ترمینال های ورود و میزان تسلط نسبی پلیس به زبان گردشگر در سطح شهر و دفاتر پلیس اتباع خارجه؛3- میزان خوش رویی و برخورد محترمانه پلیس در سطح شهر و احترام به اعتقادات و حفظ حریم خصوصی گردشگران توسط پلیس؛4- داشتن اطلاعات حداقلی روان شناسی و آداب برخورد با گردشگران.با وجود اهمیت زیادی که برای گردشگران خارجی دارند، دارای عملکردی پایین تر از میانگین و نیازمند بهبود هستند.
ارائه الگوی برازش چالش های هیدروپلیتیکی پیرامون امنیت اقتصادی (مطالعه موردی: استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
63 - 84
حوزههای تخصصی:
استان بوشهر ﺑﻪ ﻋﻠﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ افزایش ﺟﻤﻌیﺘ، فرایند ﺻﻨﻌﺘی شدن، کﻤﺒﻮﺩ ﺑﺎﺭﺵ، ﺗﺪﺍﻭﻡ ﺧﺸکﺴﺎﻟی و ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺑی ﺭﻭیﻪ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺁﺏ ﺑﺎ چالش های هیدروپلیتیکی روبرو است. پژوهش حاضر در صدد ارائه الگوی برازش چالش های هیدروپلیتیکی پیرامون امنیت اقتصادی استان بوشهر است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر داده ترکیبی است، به این ترتیب که داده های کیفی پژوهش از طریق واکاوی متون و رجوع به خبرگان به وسیله ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته که از طریق روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند گردآوری گردید. در فاز کمی پژوهش، داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به کمک 165 نفر از کارشناسان حوزه آب و جغرافیای استان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل این پژوهش در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفته است. در بخش کیفی از تحلیل مضمون و از طریق فرایند کدگذاری نظری در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شده است. در بخش کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS در دو بخش تحلیل توصیفی و تحلیل استنباطی داده ها انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش در بخش کیفی نشان می دهد که دو نوع چالش هیدروپلیتیکی برون استانی و درون استانی تأثیرگذار بر امنیت اقتصادی استان، قابل تبیین است، و در بخش کمی نشان می دهد که مدل باز تولید شده تجربی از برازش و همانندی نسبتاً مطلوبی با مدل مفهومی برخوردار است. زیرا نیکویی برازش (GOF) برای مدل پیشتهادی پژوهش برابر با 0/198 بوده است.
کاربست اصول نوشهرگرایی و حس مکان در بازآفرینی محله ی آبشوران کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
179 - 215
حوزههای تخصصی:
بافت قدیمی شهر کرمانشاه از حیث ابعاد مختلف بخش جدا یی ناپذیر از شهر موجود است که بخش قابل توجهی از تاریخ شهر در کالبد این بافت تجلی یافته است. این بافت امروزه به علت تحولات و تغییرات ساختاری- اجتماعی مختلف (تحولات ساختاری- کالبدی عصر پهلوی، فرسایش شدید کالبدی شهر قدیم و گسترش بخش مخروبه در این شهر و تداوم بی توجهی به شهر قدیمی، گسترش بی رویه ی شهر در اراضی اطراف در سال های بعد از انقلاب، اقدامات و مداخله ی بی برنامه و غیر تخصصی در سال های اخیر) دچار تحولات اجتماعی و نه صرفا کالبدی در بافت قدیم شده است به گونه ای که این تحولات، تغییرات ساختاری در بافت اجتماعی و محلات قدیمی را موجب شد و روابط اجتماعی که قرن ها در شهر قدیم شکل گرفته بود تضعیف شده و از بین رفته است. بر این اساس محله ی آبشوران (قدیمی ترین و ابتدایی ترین محله ای که شهر از آن شروع به رشد کرده است) در بافت قدیم شهر کرمانشاه و تحولاتی که نیز در ادوار مختلف در آن صورت گرفته آن را با مشکلاتی اعم از فرسودگی کالبدی، عدم استحکام بناهای موجود در مقابل زلزله، عدم انطباق بافت قدیم با نیازهای روز، عدم تناسب فرهنگی- اجتماعی بافت و فقدان حس مکان و ... مواجه کرد. همین مسأله سبب شده است تا وضعیت بحرانی در دوره ی حاضر، خود را به مثابه یکی از چالش های پیش روی شهر کرمانشاه و محله نشان دهد. به علت وجود این مشکلات، ضرورت بازآفرینی محله ی شهری برمبنای نوشهرگرایی که بر توسعه پایدار و بازگشت به سنت ها و احیا ساختار محله و هویت شهر استوار است؛ ایجاب می کند تا به یکی از رویکردهای این نحله ی فکری از قبیل نوشهرگرایی تمرکز نمود. از این رو هدف پژوهش حاضر، بازآفرینی (کالبدی و عملکردی) حس مکان، بر اساس اصول ده گانه ی منشور نوشهرگرایی محله ی آبشوران شهر کرمانشاه است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. همچنین، از مطالعات اسنادی، مشاهده ی میدانی و ابزار پرسش نامه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. جامعه آماری تمام ساکنین بخش غربی محله ی آبشوران (سبزه میدان تا مدرس) شهر کرمانشاه است که در این میان 166 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS نسخه ی ۲۴ در قالب آزمون های آماری همچون روش همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که هر ده اصل منشور نوشهرگرایی بر بازآفرینی حس مکان محله ی آبشوران شهر کرمانشاه مؤثرند و از طرف دیگر توجه به عناصر کالبدی و عملکردی در بازآفرینی تأثیر مستقیمی بر حس مکان دارند و می توانند منجر به ارتقای مکان و حیات دوباره ی محله ی آبشوران گردند.
شناسایی سناریوهای آینده حضور و فعالیت گروهک تکفیری - تروریستی داعش (مورد مطالعه: مرزهای شرقی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
41 - 70
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فعالیت گروهک های تکفیری- تروریستی داعش در مرزهای شرقی کشور یکی از مهم ترین رویدادهایی است که در سال های اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. تأمین امنیت مرزهای شرقی دغدغه بسیار مهمی است که با توجه به فعالیت داعش در آینده با عدم قطعیت های فراوانی روبه رو شده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی سناریوهای آینده حضور و فعالیت گروهک تکفیری- تروریستی داعش در مرزهای شرقی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی و روش های متنوع آن، به این پرسش پاسخ داده است که: چه سناریوهای محتملی برای حضور گروهک های تروریستی داعش در مرزهای شرقی می توان تصور کرد؟ در هر کدام از این سناریوها وضعیت حضور داعش و نقش آفرینی سازمان های انتظامی - امنیتی به چه شکل خواهد بود؟ از رویکرد ۸ مرحله ای پیترشوارتز برای سناریونویسی استفاده شده است. روش پژوهش، خبره محور و مبتنی بر مصاحبه، پنل های خبرگی و جلسات ذهن انگیزی است و برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز نظرات 20 نفر از خبرگان امنیتی - انتظامی به صورت کیفی و نظام اند تا حصول اشباع نظری مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که پیشران ها و حالت های مختلف عدم قطعیت های کلیدی دوگانه شامل احتمال همکاری سایر گروهک های تکفیری منطقه با داعش و وضعیت هماهنگی مرزنشینان در برخورد با گروهک تدوین که در بهترین وضعیت داعش توان حمله مستقیم به مرزهای شرقی کشور را نداشته و مرزنشینان با یکدیگر هم سو و در مقابل داعش قرار دارند و در بدترین وضعیت با همکاری سایر گروهک های تکفیری از مرزهای شرقی به داخل کشور نفوذ و برخی مرزنشینان با این گروهک تروریستی هم سو شده اند. نتیجه گیری: چهار سناریو برای آینده فعالیت گروهک تروریستی داعش در مرزهای شرقی قابل تصور است و پیشنهادهایی برای تأمین امنیت مرزهای شرقی و اقدامات لازم برای تحقق سناریوی مطلوب در حوزه های مختلف ارائه شده است.
ارزیابی راهبرد توسعه شهر (CDS) در بهبود سکونتگاه های غیر رسمی بندر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
119 - 146
حوزههای تخصصی:
این پژوهش وضعیت سکونتگاه های غیررسمی بندر امام خمینی (ره) را با توجه به شاخص های راهبرد توسعه شهری (CDS) بررسی نموده است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و کمی است. برای تشریح اهداف و اصول CDS از روش های اسنادی و کتابخانه ای، برای بررسی شاخص های آن در منطقه مورد مطالعه از پیمایش میدانی و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. حجم نمونه با فرمول کوکران به تعداد 376 نفر از ساکنان با نمونه گیری تصادفی ساده و 50 نفر از کارشناسان تعیین شد و 26 مؤلفه برای شاخص های حکمروایی، رقابتی بودن، بانکی بودن و قابل زندگی بودن به عنوان متغیرهای وابسته انتخاب گردید. پایایی پرسشنامه ها طبق ضریب آلفای کرونباخ، 76/0 برای پرسشنامه ساکنان و 81/0 برای پرسشنامه کارشناسان تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند آزمون T و برای تعیین راهبرد های مناسب از تحلیل SWOT و برای اولویت بندی راهبردها از روش QSPM استفاده شد. نتایج شاخص های مورد بررسی از نظر شهروندان با میانگین 3/2 و کارشناسان با میانگین 9/2 نشان داد که شاخص های CDS در بندر امام خمینی (ره) وضعیت مناسبی ندارند. راهبردهای مناسب (WT) با موقعیت تدافعی تعیین و اولویت بندی شدند. اولویت اول تا چهارم به ترتیب جلب مشارکت مردم، تمرکز بر تفکر استراتژیک و مدیریت یکپارچه شهری، توجه ویژه به مسائل زیست محیطی و عدالت در دسترسی به امکانات تعیین شد. رویکرد نوآورانه این پژوهش، ارائه راهکارهای عملیاتی برای بهبود وضعیت شهری است که در خلال 8 سال دفاع مقدس میزبان مهاجران جنگ تحمیلی بوده و فشار زیادی را تحمل کرده است.
ارائه الگوی برنامه ریزی و سیاست گذاری نواحی نوآوری شهری و چگونگی هدایت اثرات احتمالی آن ها (موردپژوهشی ناحیۀ نوآوری مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
150 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه تحولات سریع فضاهای کار و زندگی از یک سو و نیاز به زیرساخت های سرمایه ای از سوی دیگر، شهرها را در مسیر توسعه یک محیط اقتصادی مطلوب به عنوان جریانی چندبعدی قرار داده است. از طرفی، محور اصلی پیشرفت اقتصادی و در پی آن، قرارگیری در جریان توسعه ای پایدار نیز، مبتنی بر خلق نوآوری ها است؛ نوآوری به عنوان یک سرمایه شهرمحور و محرک توسعه اقتصادی. «ناحیه نوآوری» با ایجاد بستر مناسب برای هسته های نوآور در جامعه، باعث پویا تر شدن جامعه در دل توسعه ای پایدار و اقتصادی دانش محور و نوآور شده است؛ بستری با هدف خلق ارزش به منظور رشد استانداردها، کیفیت زندگی و کارآفرینی که توسعه اقتصاد محلات را نیز به دنبال داشته باشد. ناحیه نوآوری مدرس نیز با هدف ایجاد نوعی حلقه ارتباطی میان جهان کسب و کار و جهان دانشگاهی، به منظور تسریع و تسهیل در دانشی شدن اقتصاد، شکوفایی نوآوری ها، پرورش مهارت ها و در نهایت ارتقای کیفیت محیط زندگی ساکنان یا همان محلات، برنامه ریزی شده و در حال توسعه است. به بیانی دیگر یکی از ویژگی های مهم ناحیه نوآوری مدرس، پیوند میان مؤسسه های پیشرو مرجع (لنگر)، در قالب خوشه با استارت آپ ها، مراکز رشد، کسب و کار و شتاب دهنده ها است که در کنار قطب نوآوری، به نقش آفرینی می پردازند. می توان گفت که نواحی نوآوری، سعی بر ایجاد شبکه های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در بستری هم افزا داشته که در آن کسب وکارهای نوپا و بنگاه های اقتصادی مختلف، در سایه قطب دانش، فناوری و نوآوری (دانشگاه تربیت مدرس) به فعالیت پرداخته اند. همچنین، این ناحیه با اقتصادی دانش محور، به کمک نوآوری اجتماعی به دو چالش مهم توسعه پایدار یعنی احیای (توسعه مجدد) اجتماعی کالبدی و ایجاد هماهنگی میان شغل و مسکن می پردازد.
مواد و روش هابه منظور پاسخ گویی این پژوهش به چالش ها و اهداف نواحی نوآوری، به گزینش روش هایی بر مبنای اطلاعات حاصل از نمونه های مطالعاتی و همچنین، مفاهیم و چارچوب نظری بررسی شده برای نواحی نوآوری، پرداخته شده است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی بوده و به منظور شناخت و تحلیل ناحیه نوآوری نیز علاوه بر استفاده از روش های آمار فضایی نظیر تحلیل خوشه ها، از ابزار پرسشنامه (متخصصان حوزه های شهرسازی، اقتصادی و اجتماعی) نیز استفاده شده است. همچنین به منظور ارزیابی ناحیه نوآوری با استفاده از ضرایب حاصل از ارزیابی کارشناسان، لایه های حاصل از شناخت و همپوشانی لایه های اطلاعاتی حاصل، تکنیک AHP و تلفیق آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS، با استفاده از برنامه الحاقی مارینونی در GIS بوده است.یافته هایکی از گام های مهم این پژوهش، دستیابی به مفاهیم مربوط به نواحی نوآوری، تجارب حاصل در سال های اخیر و چگونگی پاسخ دهی نواحی نوآوری به نیازهای مردم به ویژه نیازهای اجتماعی آن ها است. در این پژوهش سعی شده علاوه بر شناخت عمیق چارچوب نظری نواحی نوآوری و شناسایی اجزای اصلی آن ها، چگونگی عملکرد این نواحی نیز بررسی شود تا بتوان با استفاده از الگوهای سیاست گذاری نواحی پیشین، به هدایت اثرات توسعه این نواحی نیز پرداخته شود. در این راستا بررسی های این پژوهش در سه گام 1- شاخص سازی؛ 2-معرفی سازمان کالبدی فضایی و شبکه سازی و 3- بررسی اثرات احتمالی عناصر ناحیه نوآوری صورت گرفته است. در گام نخست به شناسایی و ارزیابی ناحیه نوآوری مدرس بر اساس لایه های شناختی نواحی نوآوری پرداخته شده، در گام دوم شبکه های بالقوه و بالفعل، عناصر اثرگذار و اثرپذیر به عنوان سازمان کالبدی فضایی و در گام سوم چگونگی اثرگذاری عناصر ناحیه نوآوری مدرس مورد بررسی قرار گرفته است.
نتیجه گیریاین پژوهش سعی بر شناسایی اثرات مختلف توسعه ناحیه نوآوری مدرس دارد تا بتواند الگوی مشخصی را برای کنترل، هدایت و ایجاد تعادل میان بازیگران ارائه دهد. نتایج حاصل از ارزیابی ها، نیاز ناحیه نوآوری مدرس را به یک نظام سیاست گذاری محلی آشکار می سازد. در نهایت نتایج این پژوهش در سه بخش ارائه شده است؛ ابتدا اثرات توسعه بر دارایی های ناحیه نوآوری بررسی شده، سپس به معرفی اهرم های کنترل اثرات یادشده و چگونگی عملکرد آن ها پرداخته شده و در پایان الگوی سیاست گذاری، راهکارهای کنترل و هدایت اثرات توسعه ناحیه نوآوری به صورت نقشه عملیاتی به نمایش درآمده است. در نهایت، ایجاد شبکه ای کارآفرین، در راستای گسترش کسب وکارها در بستر اقتصادی دانش محور و نوآور در ناحیه نوآوری مدرس مهم ترین هدف این پژوهش است. برای نیل به موفقیت این ناحیه، در نظر گرفتن سیاست های کاربرمحور با استفاده از رهبری مشارکتی نیز از عوامل اساسی نتایج این پژوهش بوده است. شناسایی و معرفی کاتالیزورهایی برای ایجاد و هدایت بستری هم افزا از یک طرف و در نظر گرفتن اهرم های کنترل کننده اثرات توسعه از طرفی دیگر نیز در دستور کار سیاست گذاری ناحیه نوآوری مدرس خواهد بود. راهبردهای کارآفرینانه (راهبردهایی به عنوان ابزار سیاست مشارکت عمومی و خصوصی) نیز برای کنترل اثرات یادشده در نظر گرفته شده اند. نتایج نشان می دهد مهم ترین و اثرگذارترین معیار ناحیه نوآوری مدرس کارآفرینی و مهم ترین نقش در این راستا بر گردن دانشگاه و پارک نوآوری مدرس به عنوان قطب و لنگر ناحیه نوآوری است.
توسعه های کالبدی مختلف و عوامل موثر بر رفتار سفر در سه محله کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی معیارهایی است که به دلیل تفاوت های توسعه های مختلف کالبدی بر رفتار سفر تأثیر می گذارند. جهت دستیابی به این مهم، ۲۷۱ پرسشنامه از سه محله منیریه، کوی بیمه و کوی گلستان به عنوان محدوده های موردمطالعه در بافت قدیم، میانی و جدید در شهر تهران جمع آوری شد. عوامل موثر بر رفتار سفر با استفاده از روش کمی ِتحلیل عاملی اکتشافی استخراج و در تحلیل رگرسیون جهت یافتن عوامل موثر بر رفتار سفر به تفکیک مدهای سفر، استفاده شد. از آزمونِ ANOVA یک طرفه جهت تحلیل تفاوت معناداریِ میان توسعه های کالبدی مختلف ازلحاظ رفتار سفر و عوامل موثر بر آن و آزمونِ Dunnett’s T3 برای مشخص کردن اینکه کدام محدوده متفاوت از دیگر محدوده های مطالعاتی است، استفاده شد. درنهایت با مقایسه نتایج تحلیل رگرسیون و آزمون ANOVA، پنج عامل وابستگی و دوستدار اتومبیل شخصی، تنوع و تراکم خرده فروشی ها، تراکم و دسترسی به واحدهای آموزشی و پارک، دسترسی به مراکز درمانی و خدماتی، مالکیت خودرو به عنوان عوامل موثر بر رفتار سفر که به دلیل تفاوت در توسعه های کالبدی بر رفتار سفر تأثیر می گذارند و عوامل نزدیکی به ایستگاه حمل ونقل عمومی، ترجیحات قابلیت دسترسی در انتخاب محل سکونت، دوستدار مدهای غیر اتومبیل شخصی، دارای گواهینامه، تعداد فرزندان زیر 5 سال و سن به عنوان معیارهایی که فارغ از نوع توسعه کالبدی با رفتار سفر ارتباط دارند در سه محله با توسعه های کالبدی متفاوت مشخص شد. تمایز میان این دو دسته در برنامه ریزی و طراحی توسعه های کالبدی (محلات) برای کاهش مد سفر با اتومبیل شخصی و افزایش دیگر مدهای سفر نقش بسزایی دارد
شناسایی نیروهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری شهری کودکان با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: منطقه 3 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵
93 - 100
حوزههای تخصصی:
با گسترش شهرنشینی از یک سو و افزایش جمعیت از سوی دیگر، کودکان در تحولات مدرن شهری نادیده گرفته شدند و لزوم توجه به آن ها در شهرها بیش ازپیش احساس می شود. بدین منظور وجود فضاهای شهری که بتواند پاسخگوی نیازهای ملموس نظیر دسترسی به خدمات شهری، مسکن، حمل ونقل و ... و نیازهای ناملموس نظیر حس تعلق مکانی، امنیت و ... کودکان باشد امری ضروری است که از آن تحت عنوان زیست پذیری شهری یاد می شود. افزایش زیست پذیری شهرها رابطه ی مستقیمی با افزایش میزان جذابیت محیط های شهری برای شهروندان دارد و خود می تواند زمینه سازی برای توسعه پایدار شهری باشد؛ بنابراین پایداری شهری درگرو تأمین زیست پذیری برای تمامی شهروندان است توجه به کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار است چراکه کودکان شهروندان آینده ی جامعه و عامل پیوند نسل های گذشته و آینده محسوب می شوند. در این تحقیق با بهره-گیری از پایه های فکری آینده پژوهی به شناسایی پیشران های کلیدی و مؤثر در وضعیت آینده ی زیست پذیری کودکان در منطقه 3 تبریز پرداخته ایم و در مرحله اولیه با استفاده از روش دلفی ابتدا تعدادی از متغیر مؤثر در وضعیت آینده ی زیست پذیری شهری برای کودکان را شناسایی کردیم سپس از میان آن ها 47 متغیر را که مورد تأیید متخصصان بوده و بالاترین امتیاز را دریافت نمودند استخراج نمودیم این 47 متغیر در 4 گروه زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی تقسیم بندی شدند. سپس با استفاده از روش تحلیل ساختاری و تشکیل ماتریس 47 در 47 و با استفاده از نرم افزار MICMAC این متغیرها مورد مقایسه قرارگرفته و درنهایت 7 پیشران استخراج گردید که بیشترین نقش را در وضعیت آینده ی زیست پذیری شهری کودکان دارند.
تولید ارتوفتوی حقیقی از تصاویر گوگل ارث و مقایسه با ارتوفتوی تولیدی از تصاویر پهپاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
7 - 25
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، رویکردی متفاوت به منظور تولید ارتوفتو از تصاویر گوگل ارث برای کاربردهای خاص پیشنهاد شده و با ارتوفتوی تولیدی از تصاویر پهپاد از لحاظ کیفی و کمّی مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته است. دقت ارتوفتوی حاصل از تصاویر گوگل ارث و داده های پهپاد به ترتیب 0.124 و 0.059 متر بر پیکسل حاصل شد. ارزیابی بصری نتایج نشان داد که در ارتوفتو تولیدی از تصاویر گوگل ارث لبه های عوارض کم ارتفاع بهتر از ارتوفتو تولیدی از تصاویر پهباد هستند، ولی لبه های عوارض بلند به خصوص دارای سایه محسوس، کیفیت مناسبی ندارند. همچنین، نتایج کمّی در مناطق غیرساختمانی نشان داد که با در نظر گرفتن خطای ریشه مربعی متوسط خطای ارتفاعی، در ارتوفتوی تولیدی از داده های گوگل ارث نسبت به داده های پهپاد به ترتیب 1.10 متر و 1.34 متر است. علاوه برآن، در این مناطق ارتوفتوی تولیدی از داده های پهپاد و گوگل ارث دارای همبستگی بالای 95 درصد بوده و ضریب تعیین 91 درصد را نشان دادند. در مقابل، در مناطق ساختمانی متوسط خطای ارتفاعی با در نظر گرفتن خطای ریشه مربعی متوسط، در ارتوفتوی تولیدی از داده های گوگل ارث نسبت به داده های پهپاد، به ترتیب حدوداً 9 متر و 5 متر است. در این مناطق نیز همبستگی پایین 80 درصد بوده و ضریب تعیین 65 درصد بین دو ارتوفتو حاصل شد. بنا به مجموع نتایج حاصله، خطای مؤلفه ارتفاعی ارتوفتوی تولیدی از تصاویر گوگل ارث با افزایش ارتفاعات عوارض و وجود سایه های بلند، افزایش می یابد. بنابراین استفاده از تصاویر گوگل ارث در تولید ارتوفتو برای کاربردهای خاص و مناطق مسطح و تپه ماهور پیشنهاد می شود. از دیگر مزایای استفاده از داده های گوگل ارث نسبت به داده های پهپاد، رایگان بودن داده های آن، استفاده از تصاویر قدیمی برای تولید ارتوفتو، کمتر بودن تقریباً چهار برابری در حجم ارتوفتو تولیدی و زمان پردازش است.
ارایه مدل اجرایی یکپارچه سازی صندوق های بیمه سلامت در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارایه مدل اجرایی یکپارچه سازی صندوق های بیمه سلامت با رویکرد تطبیقی(ژاپن- سنگاپور- ترکیه- سوئد- نروژ- چین و ایران) بود. تحقیق حاضر یک مطالعه کیفی و کمی است .جامعه آماری اول تحقیق خبرگان بیمه سلامت هستند که با روش هدفمند در دسترس 20 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند.همچنین جامعه اماری دوم تحقیق بیمه شدگان بیمه سلامت هستند که با روش تصادفی ساده و جدول مورگان 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی توسط نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ 0.87 بدست آمد و مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کیفی و معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل دارای 7 بعد می باشد و کلیه عوامل ساختاری ،رفتاری و محیطی به میزان 0.83 با مقدار t 12.45 بر روی فرایندها تاثیر گذاشته و کلیه عوامل ساختاری ،رفتاری و محیطی به میزان 0.75 و مقدار t 10.34 بر روی نتایج بدست آمده موثر خواهد بود . همچنین کلیه ابعاد فرایندی (مدیریت فرایندها،فناوری اطلاعات و بهبود نیروی انسانی ) به میزان 0.87 و مقدار t 12.67 بر روی نتایج تاثیر گذار هستند و می توان بیان داشت که روابط صحت علی موجود در مدل تحقیق تائید شده و مدل نیز مناسب است.
بررسی نقش معناشناسانه خیابان مداری بر بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی از منظر ادراک ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال شانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
47 - 72
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های غیررسمی به شکل رایجی از سکونت در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. این محدوده ها با کمبودها و ضعف های بسیاری مواجه است که یکی از آن ها، کمبود فضاهای باز عمومی در دسترس است. نقش فضاهای عمومی در این مناطق بسیار شاخص تر از سایر نواحی شهری است. مهمترین فضای باز در این محدوده ها خیابان است. خیابان ها در این نواحی نقشی پررنگ در زندگی ساکنین دارند. اخیراً بنیاد اسکان بشر سازمان ملل رویکرد جدیدی به نام خیابان مداری را مطرح نموده است که به نقش و اهمیت خیابان در این نواحی تأکید کرده و راه نجات این محدوده ها را ارتقا و ساخت خیابان می داند. با توجه به این امر، پژوهش حاضر به بررسی تأثیرات خیابان مداری در این محدوده ها پرداخته و میزان تأثیر خیابان مداری را در شکل گیری رضایت ذهنی ساکنین دنبال می کند. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تکنیک منتخب پژوهشگر مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. در این روش مدل اثرگذاری درک از خیابان مداری بر بازآفرینی ذهنی ساکنان منطقه غیررسمی مورد مطالعه قرار گرفت و به وسیله ورود داده های پرسشنامه ای در نرم افزار smartpls و استفاده از مدل ذکر شده تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که فاکتورهای اقتصادی بیشترین تأثیر را در شکل گیری رضایت ذهنی از طریق تحقق خیابان مداری خواهد داشت و در مقابل فاکتورهای متمدنانه کیفیت زندگی در شکل گیری این رضایت مندی بی تأثیر خواهند بود.
واکاوی رژیم حقوقی تکالیف دولت در قبال عدالت توزیعی اقتصادی با تاکید بر قانون اساسی ایران و میثاق بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین تکلیف دولت در راستای تحقق عدالت توزیعی رفع فقر و محرومیت در جامعه است که در قانون اساسی ایران و میثاق بین المللی قابل شناسایی می باشد. حقوق میثاق بین المللی نیز در قوانین اساسی اغلب کشورهای جهان از جمله کشور ایران، گنجانده شده و دولت ها را در قبال این حقوق، علیرغم تحدید حاکمیت آنها متعهد نموده است؛ اما مسأله این است با وجود تلاش های فراوان دولت و وظایفی که بر اساس قوانین موضوعه بر عهده دولت است ؛اما تاکنون عدالت توزیعی به صورت مطلوب محقق نشده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن تبیین و تحلیل حقوقی مفاهیم مهم و بنیادین موضوع، با هدف شناسایی تعهدات دولت مرتبط با عدالت توزیعی در قانون اساسی و میثاق بین المللی و با تحلیل و تفسیر حقوقی به بررسی چگونگی موضوع از منظرهای مختلف پرداخته خواهد شد. و میثاق بین المللی و با تحلیل و تفسیر حقوقی به بررسی چگونگی موضوع از منظرهای مختلف پرداخته خواهد شد.
ارزیابی سریع ژئومورفیک برای بررسی پایداری کرانه رودخانه قلعه رودخان فومن، گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
139 - 153
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: فرسایش کناره ای رودخانه یکی از فرآیندهای ژئومورفیک است که بواسطه عوامل طبیعی و انسانی ایجاد می شود. این پدیده به عنوان یکی از انواع فرسایش آبی می تواند اثرات ژئومورفیک متعددی در رودخانه ایجاد نماید. افزایش فرسایش رودخانه همچنین باعث بی ثباتی رود و در نتیجه تغییر نوع جریان، تغییرات الگوی رودخانه و تغییر مسیر رودخانه می شود. تاکنون روش های متعددی از ارزیابی سریع ژئومورفیک برای بررسی فرسایش کرانه رود به کار گرفته شده است که یکی از رایج ترین و پرکاربرد در این ارزیابی ها، شاخص ناپایداری کانال ( CSI) است. هدف مطالعه ما شناخت قابلیت کاربرد شاخص پایداری کانال برای شناخت کرانه های حساس به فرسایش و ناپایدار در رودخانه قلعه رودخان فومن در گیلان بوده است.مواد و روش ها: رودخانه قلعه رودخان در غرب استان گیلان و در شهرستان فومن واقع شده است. این رودخانه از ارتفاعات شمال شرق آبادی سوته سرچشمه می گیرد و بعد از طی 40 کیلومتر از منطقه قلعه رودخان به دریای خزر می ریزد. مساحت حوضه 76/347 کیلومترمربع است. با هدف مطالعه فرسایش کناره ای و پایداری کناره رودخانه قلعه رودخان بخشی از مسیر رودخانه به طول تقریبی 5 کیلومتر در نزدیکی شهر فومن انتخاب گردید. در این محدوه 8 بازه مطالعاتی بر اساس شرایط رودخانه (تفاوت الگو و مورفومتری) و حساسیت آن به فرسایش کناره ای مشخص شد. سپس نقشه برداری از مقاطع، مورفومتری کانال، دانه سنجی رسوبات کرانه، وضعیت تراکم و چسبندگی رسوبات و بررسی ویژگی های پوشش گیاهی کرانه و دشت سیلابی برای هر بازه انجام گرفت. در هشت بازه با استفاده از شاخص پایداری کانال رود، وضعیت فرسایش کناره ای مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل متغیرهای اندازه رسوبات بستر، حفاظت بستر یا کرانه، درجه فروسایی، درجه محدودیت کانال، فرسایش کرانه رود، درصد حرکات توده ای، پوشش گیاهی درختی در ریپارین، وجود اشکال رسوبی و مرحله تکاملی کانال امتیاز دهی شدند.یافته ها و بحث: بر اساس یافته های شاخص پایداری کانال (CSI) در کرانه چپ و راست رودخانه قلعه رودخان نشان داد که مقادیر شاخص ها بین 5/18 تا 5/25 متغیر بوده است. بر اساس این مقادیر بازه های یک، دو، سه و چهار از نظر پایداری کانال در وضعیت بسیار ناپایدار (ناپایداری بسیارزیاد) و بازه های پنج، شش، هفت و هشت در وضعیت ناپایداری متوسط قرار دارند. بر پایه روش امتیاز نسبی جنس رسوبات بستر، حفاظت کرانه و پوشش گیاهی ریپارین مهم ترین عوامل موثر بر پایداری کانال بوده اند. بر اساس نمودار پاکس ویسکر پلات وضعیت سه متغیر درجه فروسایی کانال، شواهد موجود مبنی بر فرسایش کرانه، درصد ناپایداری و وجود اشکال رسوبی در بازه های مختلف متفاوت بوده و در نتیجه این عوامل باعث تفاوت حساسیت کرانه رودخانه قلعه رودخان فومن نسبت به ناپایداری شده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که سه متغیر جنس رسوبات بستر، حفاظت کرانه و پوشش گیاهی ریپارین که در تمامی بازه ها یکسان بوده و از عوامل مهم تاثیرگذار در ثبات و پایداری کانال رودخانه به حساب می آیند. بر اساس یافته های فوق درصد حرکات توده ای کرانه، وجود اشکال رسوبی درون کانال، فروسایی بستر و مدل تکاملی رود از عوامل متغیر در هر بازه به شمار می روند که باعث تفاوت و تغییر وضعیت شدت فرسایش کناره ای و کانال رودخانه می شوند.